«شوراي صنفي نمايش» طي تحليلي به بررسي طرح نيم بهاكردن بليت سينماها در روزهاي شنبه پرداخته است.
متن اين تحليل را كه نسخه اي از آن در اختيار همشهري قرار گرفت با هم مي خوانيم.
مدت زمان درازي است كه موضوع عدم استقبال از فيلم ها، از سوي مردم باعث شده كه مسئولان و دست اندركاران سينماي ايران هرازچندگاهي براي برون رفت از بحران، با ارايه راهكارهاي جديدتر، تصميم هايي قاطع اتخاذ كنند.
تجربه نشان داده است برخي از مسئولان بيش و پيش از آنكه نگاه خود را معطوف به ارتقاي كيفي فيلم ها و سالن هاي سينما كنند و به مشكلات دروني سينما (از حيث محتوي و مضمون و ارتقاي تكنيكي فيلم ،سينما و برطرف كردن مسايل و مشكلات پيش روي كارگردان ها و دست اندركاران سينما) بپردازند، عمدتاً به سطح ظاهر مسايل پرداخته اند و به همين دليل بسياري از ايده ها و راه حل ها، منجر به برون رفت از بحران هاي سينماي ايران نشده است.
درجه بندي كيفي و گروه بندي نمايش فيلم ها از نمونه هاي چنين تدابيري است كه در سال هاي پيشتر اتخاذ شده بود. بليت نيم بها در روزهاي شنبه جديدترين تمهيدي است كه مسئولان براي برون رفت از بحران عدم استقبال از فيلم ها به آن متوسل شده اند؛ اما قبل از ورود به بحث وجه موفقيت يا عدم موفقيت چنين تصميمي بايستي به اين نكته پرداخته شود كه آيا چنين امري (يعني عدم فروش فيلم ها) ناشي از گراني بليت و كمي بضاعت مالي عامه مردم است، يا اساساً به علت مشغله زياد، فرصت سينما رفتن از مردم سلب شده است.
همه مي دانيم كه شنبه در طول تاريخ سينماي ايران، نسبت به ساير روزهاي هفته، هيچگاه روز مناسبي براي رفتن مردم به سينما، و همچنين براي دست اندركاران سينما از لحاظ فروش نبوده است و كمترين رقم فروش عمده فيلم ها، متعلق به همين روز بوده است.
شنبه پس از دو روز تعطيلي آخر هفته، اولين روز هفته يا شروع هفته كاري محسوب مي شود. وقتي هفته كاري با روز شنبه آغاز مي شود، طبيعي است كه كمتر فعاليت تفريحي يا فرهنگي قادر به برهم زدن روال معمول اين روز شود. مردم ترجيح مي دهند، شنبه را به عنوان سرآغاز فعاليت كار فرهنگي با توان بيشتري آغاز كنند، و انجام هر تفريحي مي تواند انرژي لازم را تقليل دهد. يا به عبارت ديگر، مردم با گذراندن اوقات فراغت خود در روزهاي پنج شنبه و جمعه، غالباً از روز شنبه كمتر براي تفريح استفاده مي كنند. كف و سقف فروش فيلم و سينما و نمايش و تئاتر و گالري ها و حتي گردش و تفريح و رفتن به مهماني در روزهاي شنبه دليلي بر اين مدعا است.
بنابراين در نگاه اول اين طور به نظر مي رسد كه انتخاب روز شنبه براي استفاده نيم بها از بليت سينماها و تلاش براي برقرار كردن ارتباط گسسته مردم با سينما هم ايده اي موثر هست و هم نيست.
بنا به دلايل ياد شده، روز شنبه فرصت و موقعيت مناسب و مغتنمي براي مردمي كه دو روز آخر هفته اوقات فراغت داشته اند نيست و احتمالاً اگر روز ديگري مثل دوشنبه يا سه شنبه انتخاب مي شد امكان بهتري براي استقبال از اين طرح فراهم مي گرديد؛ از طرف ديگر، انتخاب روز شنبه كه همواره روز عدم استقبال عمومي از فيلم و سينما بوده شايد بتواند جوشش و جنبشي در مردم ايجاد كند تا با استفاده از بليت نيم بها رونقي به سالن هاي خالي از تماشاگر بدهند.
بررسي هاي دقيق تر نشان مي دهد كه روزهاي شنبه براي غالب فيلم ها روز كم فروشي بوده است اين نكته را هم بايستي اضافه كرد كه به جز روز شنبه براي تعدادي از فيلم هاي روز،يكشنبه، دوشنبه و سه شنبه هم روز كم فروشي بوده است. بديهي است كه روزهاي جمعه و پنجشنبه فيلم ها از فروش بسيار بالايي برخوردار بوده اند به جز اين روز چهارشنبه نيز از حيث فروش قابل توجه است.
يك بررسي آماري درباره فروش فيلم«بالاي شهر پايين شهر» در سينما قدس قبل از اجراي طرح نيم بها نشان مي دهد كه فروش اين فيلم در روز شنبه كمتر از ساير روزهاي هفته بوده است. پس از آن روز يكشنبه در كف جدول فروش قرار دارد.
فروش فيلم «عزيزم من كوك نيستم» در سينما استقلال نيز نشان مي دهد كه در اولين شنبه نمايش و دوشنبه همان هفته و شنبه هفته بعد جزو روزهاي كم فروش فيلم بوده اند.
به چند اظهارنظر نيز در اين باره توجه شود:
مدير يكي از سينماهاي تهران مي گويد: شنبه ها روز ضعيف سينما محسوب مي شود؛ اواسط هفته بهتر است به اين دليل كه شنبه براي همه مردم ما روز كاري است و اواسط هفته فروش بهتري خواهيم داشت.
يكي از تهيه كننده ها معتقد است: اصولاً شنبه ها براي سينما روز پرباري نيست؛ اما به اين دليل كه سالن هاي تئاتر شنبه ها تعطيل هستند، شايد روز مناسبي هم براي مخاطب و هم براي هنرمندان تئاتر باشد.
بررسي اوليه آمارها نشان مي دهد كه هنوز اين طرح آنچنان در ذهن و عمل مردم جا نيفتاده كه بتوان به نتايج قطعي درباره آن رسيد؛ اما بي شك گذشت همين زمان اندك نتايج اوليه اي به دست مي دهد كه مي توان با اعتنا و استناد به آنها به رفع و رجوع كردن نواقص ،مشكلات و موانع اين طرح پرداخت.
در اين بررسي كوشش كرده ايم با ارايه و جمع بندي آمار فروش پاره اي از فيلم ها در قبل از اجراي طرح (در ماه هاي آذر و بهمن و اسفند ۱۳۸۱) با بعد از اجراي طرح (در ماه هاي خرداد و تير ۱۳۸۲) به نتايج كم و بيش مشخصي برسيم.
|
|
بررسي آمار فروش فيلم هاي «رز زرد، عزيزم من كوك نيستم، سيندرلا، خواب سفيد، تو آزادي، بالاي شهر پايين شهر، دختر شيريني فروش، بي همتا و آرزوهاي زمين» در آذرماه ۱۳۸۱ و فيلم هاي«كلاه قرمزي و سروناز، ازدواج غيابي، بي تو تنهايم، خاكستري، بماني و روزگار ما »در ماه هاي بهمن و اسفند ۱۳۸۱ گوياي آن است كه قبل از اجراي طرح نيم بها كردن سينماها در روز شنبه، آمار فروش فيلم ها در اين روز غالباً كمتر از فروش همين فيلم ها در ساير روزهاي هفته بوده است؛ به عنوان مثال فروش فيلم «رز زرد» كه در روزهاي جمعه مبلغ ۱۲۳۱۵۰۰۰۰ ريال، پنجشنبه مبلغ ۱۱۵۸۷۵۵۰۰ ريال و جمعه بعد مبلغ ۱۶۵۶۵۷۵۰۰ ريال بوده، در روزهاي شنبه مبلغ ۴۷۶۵۸۵۰۰ ريال و شنبه بعد مبلغ ۳۹۱۱۳۵۰۰ ريال فروش داشته است؛ يا فيلم «دختر شيرين فروش» كه در روز پنجشنبه مبلغ ۱۰۷۱۰۰۰۰ ريال و در روز جمعه مبلغ ۱۳۸۷۰۰۰ ريال فروش داشته، در روز شنبه به پايين ترين حد فروش خود، يعني ۴۰۸۸۵۰۰ ريال تنزل داشته است.
همچنين فيلم «كلاه قرمزي و سروناز»، كه از فيلم هاي پرفروش اواخر سال ۱۳۸۱ بود، در روز پنجشنبه اول اسفند مبلغ ۴۶۱۸۷۰۰۰ ريال، جمعه مبلغ ۶۳۱۳۸۵۰۰ ريال و جمعه بعد مبلغ ۳۷۷۷۲۵۰۰ ريال فروش داشته، اما در روزهاي شنبه سوم اسفند با ۱۲۵۰۰۰۰۰ ريال و شنبه بعد با ۱۵۹۷۷۰۰۰ ريال به پايين ترين حد فروش خود رسيده است.
اين آمار را در مورد ساير فيلم هاي سال ۱۳۸۱ (يعني قبل از اجراي طرح نيم بها كردن فيلم ها) نيز مي توان تعميم داد؛ اما به نظر مي رسد براي ارايه يك چشم انداز كلي پيرامون اين طرح استناد به آمارهاي فوق بسنده باشد.
بررسي آمار فروش فيلم هاي «غزل، تيك، دنيا، ايستگاه متروك، سفر به فردا، صورتي، زمانه، عطش و عروس خوشقدم» در ماه هاي خرداد تا نيمه اول تيرماه (يعني پس از اجراي طرح نيم بها) گوياي آن است كه فروش روزهاي شنبه (با در نظر گرفتن بليت نيم بها) نسبت به ساير روزهاي ديگر هفته (به جز پنجشنبه ، جمعه و حتي چهارشنبه) قابل توجه بوده است.
فيلم هاي «غزل، صورتي، زمانه، عطش و عروس خوش قدم» در روزهاي شنبه با استقبال نظرگيري در قياس با ساير روزهاي هفته مواجه شده اند؛ به اين معني كه فروش اين فيلم ها در روز شنبه تقريباً برابر با فروش همين فيلم ها در روزهاي يكشنبه و سه شنبه بوده است.
بنابراين اگر رقم فروش روزهاي شنبه در عدد دو (بهاي كامل هر قطعه بليت) ضرب شود، اين نتيجه حاصل مي شود كه اغلب فيلم ها در اكثر روزهاي شنبه به لحاظ كميت (تعداد تماشاگران) با استقبال بيشتري مواجه شده اند. به عنوان مثال اگر به فروش روزهاي شنبه فيلم «غزل» مراجعه كنيم به اين نتيجه مي رسيم كه رقم فروش ۳۵۰۰۰۰۰۰ ريال در فاصله روزهاي يكشنبه تا چهارشنبه بيانگر آن است كه تعداد تماشاگران بيشتري از فيلم غزل استقبال كرده اند يا فروش تمام بها نشان مي دهد كه رقم فروش ۲۷۶۰۰۰۰۰ ريال در فاصله روزهاي يكشنبه تا چهارشنبه هفته بعد آن بسيار بيشتر از روزهاي ديگر هفته بوده و حتي مبلغ اندكي از فروش روز جمعه نيز بيشتر بوده است.