امروز جمعه بيست و يكم شهريور ماه روز ملي سينما در ايران است . هر سال به همين مناسبت جشن بزرگ سينماي ايران در تهران برگزار مي شود. جشن امسال فردا در تالار وحدت برپا خواهد بود .
در زبان هاي اروپايي فيلم سينمايي را تصاوير متحرك نيز مي نامند. در سال هاي ۱۸۸۰ تا ۱۸۸۹ ميلادي آزمايش هايي براي به وجود آوردن تصوير متحرك با استفاده از عكس هاي متعدد انجام مي گرفت. برادران لومير در سال ۱۱۸۵ ميلادي نخستين فيلم را ساخته و در معرض تماشاي عموم نهادند و چنين شد كه سينما شكل گرفت. در اواخر سال هاي دهه ۱۸۸۰ ميلادي، دوربين هاي فيلمبرداري هم اختراع شد كه از يك صحنه حركت يك رشته عكس هاي مجزا را بر روي يك حلقه فيلم ضبط مي كرد. اين دوربين سپس عكس ها را با همان سرعت به نمايش مي گذاشت و به اين ترتيب آن صحنه حركت را بازنمايي مي كرد. نخستين فيلم داستاني در سال ۱۹۰۳ ميلادي در آزمايشگاه هاي اديسون ساخته شد. اين فيلم سرقت بزرگ در قطار نام داشت.
در بيست و هفتم مرداد ۱۲۷۹ هـ.ش در اوستاند بلژيك، ميرزا ابراهيم خان عكاسباشي نيز دسته دوربين خود را چرخاند و سينما را وارد ايران كرد. او در سن چهارده سالگي به همراه پدرش به فرنگ رفت و به فراگرفتن فن عكاسي و گراورسازي پرداخت. در بازگشت به ايران او را نزد مظفرالدين ميرزاي وليعهد فرستادند و چون در سال ۱۳۱۳ هـ.ق مظفرالدين شاه به سلطنت رسيد، لقب عكاسباشي دربار را به او بخشيدند. مظفرالدين شاه در سال ۱۳۱۷ و ۱۳۱۸ هـ.ق نخستين سفر خود را به فرنگ آغاز كرد و ميرزا ابراهيم خان عكاسباشي را نيز با خود برد. او در همين زمان يعني در سال ۱۲۷۹ هـ.ش سينما را به ايران آورد.
به همين مناسبت در سال ۱۳۷۹ در ايران جشن يكصدمين سال سينماي ايران برگزار شد و طي آن از برترين هاي سينماي كشور تجليل شد. همه ساله در چنين روزي انجمن منتقدان كشور طي جشني بهترين سينماگران هر سال را انتخاب مي كنند.

«شوراي صنفي نمايش» طي تحليلي به بررسي طرح نيم بهاكردن بليت سينماها در روزهاي شنبه پرداخته است.
متن اين تحليل را كه نسخه اي از آن در اختيار همشهري قرار گرفت با هم مي خوانيم.
مدت زمان درازي است كه موضوع عدم استقبال از فيلم ها، از سوي مردم باعث شده كه مسئولان و دست اندركاران سينماي ايران هرازچندگاهي براي برون رفت از بحران، با ارايه  راهكارهاي جديدتر، تصميم هايي قاطع اتخاذ كنند.
تجربه نشان داده است برخي از مسئولان بيش و پيش از آنكه نگاه خود را معطوف به ارتقاي كيفي فيلم ها و سالن هاي سينما كنند و به مشكلات دروني سينما (از حيث محتوي و مضمون و ارتقاي تكنيكي فيلم ،سينما و برطرف كردن مسايل و مشكلات پيش روي كارگردان ها و دست اندركاران سينما) بپردازند، عمدتاً به سطح ظاهر مسايل پرداخته اند و به همين دليل بسياري از ايده ها و راه حل ها، منجر به برون رفت از بحران هاي سينماي ايران نشده است.
درجه بندي كيفي و گروه بندي نمايش فيلم ها از نمونه هاي چنين تدابيري است كه در سال هاي پيشتر اتخاذ شده بود. بليت نيم بها در روزهاي شنبه جديدترين تمهيدي است كه مسئولان براي برون رفت از بحران عدم استقبال از فيلم ها به آن متوسل شده اند؛ اما قبل از ورود به بحث وجه موفقيت يا عدم موفقيت چنين تصميمي بايستي به اين نكته پرداخته شود كه آيا چنين امري (يعني عدم فروش فيلم ها) ناشي از گراني بليت و كمي بضاعت مالي عامه  مردم است، يا اساساً به علت مشغله  زياد، فرصت سينما رفتن از مردم سلب شده است.
همه مي دانيم كه شنبه در طول تاريخ سينماي ايران، نسبت به ساير روزهاي هفته، هيچگاه روز مناسبي براي رفتن مردم به سينما، و همچنين براي دست اندركاران سينما از لحاظ فروش نبوده است و كمترين رقم فروش عمده  فيلم ها، متعلق به همين روز بوده است.
شنبه پس از دو روز تعطيلي آخر هفته، اولين روز هفته يا شروع هفته  كاري محسوب مي شود. وقتي هفته  كاري با روز شنبه آغاز مي شود، طبيعي است كه كمتر فعاليت تفريحي يا فرهنگي قادر به برهم زدن روال معمول اين روز شود. مردم ترجيح مي دهند، شنبه را به عنوان سرآغاز فعاليت كار فرهنگي با توان بيشتري آغاز كنند، و انجام هر تفريحي مي تواند انرژي لازم را تقليل دهد. يا به عبارت ديگر، مردم با گذراندن اوقات فراغت خود در روزهاي پنج شنبه و جمعه، غالباً از روز شنبه كمتر براي تفريح استفاده مي كنند. كف و سقف فروش فيلم و سينما و نمايش و تئاتر و گالري ها و حتي گردش و تفريح و رفتن به مهماني در روزهاي شنبه دليلي بر اين مدعا است.
بنابراين در نگاه اول اين طور به نظر مي رسد كه انتخاب روز شنبه براي استفاده  نيم بها از بليت سينماها و تلاش براي برقرار كردن ارتباط گسسته  مردم با سينما هم ايده اي موثر هست و هم نيست.
بنا به دلايل ياد شده، روز شنبه فرصت و موقعيت مناسب و مغتنمي براي مردمي كه دو روز آخر هفته اوقات فراغت داشته اند نيست و احتمالاً اگر روز ديگري مثل دوشنبه يا سه شنبه انتخاب مي شد امكان بهتري براي استقبال از اين طرح فراهم مي گرديد؛ از طرف ديگر، انتخاب روز شنبه كه همواره روز عدم استقبال عمومي از فيلم و سينما بوده شايد بتواند جوشش و جنبشي در مردم ايجاد كند تا با استفاده از بليت نيم بها رونقي به سالن هاي خالي از تماشاگر بدهند.
بررسي هاي دقيق تر نشان مي دهد كه روزهاي شنبه براي غالب فيلم ها روز كم فروشي بوده است اين نكته را هم بايستي اضافه كرد كه به جز روز شنبه براي تعدادي از فيلم هاي روز،يكشنبه، دوشنبه و سه شنبه هم روز كم فروشي بوده است. بديهي است كه روزهاي جمعه و پنجشنبه فيلم ها از فروش بسيار بالايي برخوردار بوده اند به جز اين روز چهارشنبه نيز از حيث فروش قابل توجه است.
يك بررسي آماري درباره فروش فيلم«بالاي شهر پايين شهر» در سينما قدس قبل از اجراي طرح نيم بها نشان مي دهد كه فروش اين فيلم در روز شنبه كمتر از ساير روزهاي هفته بوده است. پس از آن روز يكشنبه در كف جدول فروش قرار دارد.
فروش فيلم «عزيزم من كوك نيستم» در سينما استقلال نيز نشان مي دهد كه در اولين شنبه  نمايش و دوشنبه  همان هفته و شنبه  هفته بعد جزو روزهاي كم فروش فيلم بوده اند.
به چند اظهارنظر نيز در اين باره توجه شود:
مدير يكي از سينماهاي تهران مي گويد: شنبه ها روز ضعيف سينما محسوب مي شود؛ اواسط هفته بهتر است به اين دليل كه شنبه براي همه مردم ما روز كاري است و اواسط هفته فروش بهتري خواهيم داشت.
يكي از تهيه كننده ها معتقد است: اصولاً شنبه ها براي سينما روز پرباري نيست؛ اما به اين دليل كه سالن هاي تئاتر شنبه ها تعطيل هستند، شايد روز مناسبي هم براي مخاطب و هم براي هنرمندان تئاتر باشد.
بررسي اوليه  آمارها نشان مي دهد كه هنوز اين طرح آنچنان در ذهن و عمل مردم جا نيفتاده كه بتوان به نتايج قطعي درباره  آن رسيد؛ اما بي شك گذشت همين زمان اندك نتايج اوليه اي به دست مي دهد كه مي توان با اعتنا و استناد به آنها به رفع و رجوع كردن نواقص ،مشكلات و موانع اين طرح پرداخت.
در اين بررسي كوشش كرده ايم با ارايه و جمع بندي آمار فروش پاره اي از فيلم ها در قبل از اجراي طرح (در ماه هاي آذر و بهمن و اسفند ۱۳۸۱) با بعد از اجراي طرح (در ماه هاي خرداد و تير ۱۳۸۲) به نتايج كم و بيش مشخصي برسيم.
بررسي آمار فروش فيلم هاي «رز زرد، عزيزم من كوك نيستم، سيندرلا، خواب سفيد، تو آزادي، بالاي شهر پايين شهر، دختر شيريني فروش، بي همتا و آرزوهاي زمين» در آذرماه ۱۳۸۱ و فيلم هاي«كلاه قرمزي و سروناز، ازدواج غيابي، بي تو تنهايم، خاكستري، بماني و روزگار ما »در ماه هاي بهمن و اسفند ۱۳۸۱ گوياي آن است كه قبل از اجراي طرح نيم بها كردن سينماها در روز شنبه، آمار فروش فيلم ها در اين روز غالباً كمتر از فروش همين فيلم ها در ساير روزهاي هفته بوده است؛ به عنوان مثال فروش فيلم «رز زرد» كه در روزهاي جمعه مبلغ ۱۲۳۱۵۰۰۰۰ ريال، پنجشنبه مبلغ ۱۱۵۸۷۵۵۰۰ ريال و جمعه بعد مبلغ ۱۶۵۶۵۷۵۰۰ ريال بوده، در روزهاي شنبه مبلغ ۴۷۶۵۸۵۰۰ ريال و شنبه بعد مبلغ ۳۹۱۱۳۵۰۰ ريال فروش داشته است؛ يا فيلم «دختر شيرين فروش» كه در روز پنجشنبه مبلغ ۱۰۷۱۰۰۰۰ ريال و در روز جمعه مبلغ ۱۳۸۷۰۰۰ ريال فروش داشته، در روز شنبه به پايين ترين حد فروش خود، يعني ۴۰۸۸۵۰۰ ريال تنزل داشته است.
همچنين فيلم «كلاه قرمزي و سروناز»، كه از فيلم هاي پرفروش اواخر سال ۱۳۸۱ بود، در روز پنجشنبه اول اسفند مبلغ ۴۶۱۸۷۰۰۰ ريال، جمعه مبلغ ۶۳۱۳۸۵۰۰ ريال و جمعه بعد مبلغ ۳۷۷۷۲۵۰۰ ريال فروش داشته، اما در روزهاي شنبه سوم اسفند با ۱۲۵۰۰۰۰۰ ريال و شنبه بعد با ۱۵۹۷۷۰۰۰ ريال به پايين ترين حد فروش خود رسيده است.
اين آمار را در مورد ساير فيلم هاي سال ۱۳۸۱ (يعني قبل از اجراي طرح نيم بها كردن فيلم ها) نيز مي توان تعميم داد؛ اما به نظر مي رسد براي ارايه  يك چشم انداز كلي پيرامون اين طرح استناد به آمارهاي فوق بسنده باشد.
بررسي آمار فروش فيلم هاي «غزل، تيك، دنيا، ايستگاه متروك، سفر به فردا، صورتي، زمانه، عطش و عروس خوشقدم» در ماه هاي خرداد تا نيمه اول تيرماه (يعني پس از اجراي طرح نيم بها) گوياي آن است كه فروش روزهاي شنبه (با در نظر گرفتن بليت نيم بها) نسبت به ساير روزهاي ديگر هفته (به جز پنجشنبه ، جمعه و حتي چهارشنبه) قابل توجه بوده است.
فيلم هاي «غزل، صورتي، زمانه، عطش و عروس خوش قدم» در روزهاي شنبه با استقبال نظرگيري در قياس با ساير روزهاي هفته مواجه شده اند؛ به اين معني كه فروش اين فيلم ها در روز شنبه تقريباً برابر با فروش همين فيلم ها در روزهاي يكشنبه و سه شنبه بوده است.
بنابراين اگر رقم فروش روزهاي شنبه در عدد دو (بهاي كامل هر قطعه بليت) ضرب شود، اين نتيجه حاصل مي شود كه اغلب فيلم ها در اكثر روزهاي شنبه به لحاظ كميت (تعداد تماشاگران) با استقبال بيشتري مواجه شده اند. به عنوان مثال اگر به فروش روزهاي شنبه  فيلم «غزل» مراجعه كنيم به اين نتيجه  مي رسيم كه رقم فروش ۳۵۰۰۰۰۰۰ ريال در فاصله روزهاي يكشنبه تا چهارشنبه بيانگر آن است كه تعداد تماشاگران بيشتري از فيلم غزل استقبال كرده اند يا فروش تمام بها نشان مي دهد كه رقم فروش ۲۷۶۰۰۰۰۰ ريال در فاصله  روزهاي يكشنبه تا چهارشنبه هفته بعد آن بسيار بيشتر از روزهاي ديگر هفته بوده و حتي مبلغ اندكي از فروش روز جمعه نيز بيشتر بوده است.

جشنواره  سيما كه اين روزها، تيزرها و برنامه هاي ويژه آن در ساعات مختلف شب و روز از شبكه هاي تلويزيوني پخش مي شود، از بين۶۷۰ اثر ارسالي به دفتر جشنواره، آثار بخش مسابقه را با آراي هيات هاي تخصصي انتخاب،در ۱۴ قالب تلويزيوني بازشناخت.
به گزارش كميته روابط عمومي جشنواره سيما، اين قالب ها عبارتند از: سريال الف، سريال ب، سريال ب طنز، فيلم سينمايي توليد صدا و سيما، فيلم تلويزيوني، كليپ، مستند (محض يا بازسازي)، مستند گزارشي، تئاتر تلويزيوني، برنامه تركيبي، برنامه زنده، مسابقه تلويزيوني، انيميشن و عروسكي.
در بخش سريال تلويزيوني الف كه به دليل توجه و علاقه مردم، معمولاً حساسيت بيشتري دارد، حضور سريال هايي چون خاك سرخ(ابراهيم حاتمي كيا)، شب دهم(حسن فتحي)، تفنگ سرپر(امرا... احمدجو)، خواب و بيدار(مهدي فخيم زاده)، مريم مقدس(شهريار بحراني) و ... اهميت رقابت در جشنواره چهارم سيما را دو چندان كرده است.
مراسم اختتاميه  اين جشنواره به شكل يك جشن تلويزيوني، در ۱۹ مهر ماه(شب نيمه شعبان) در محوطه باز جام جم برگزار و همزمان از شبكه سوم سيما پخش مي شود.
برنامه  ويژه جشنواره نيز هر شب در دو بخش(از ۳۰/۲۰ تا ۲۱ و سپس از ۱۵/۲۳ تا ۴۵/۲۳)  از همين شبكه به نمايش در مي آيد.
در چهارمين جشنواره سيما كه مجيد بسطامي، پژوهشگر، كارشناس فرهنگي و منتقد سينمايي، دبير آن است، بخش گسترده مسابقه مردمي به منظور انتخاب بهترين هاي تلويزيون از ديد عموم بينندگانش، در كنار قضاوت تخصصي داوران، برگزار مي شود و مردم در آن هم اعطاكننده و هم دريافت كننده جوايزي خواهند بود.
جلسات نمايش گزيده آثار و نشست هاي پژوهشي جشنواره سيما با عنوان «هفته فيلم تلويزيون» نيز از ۵ تا ۱۱ مهر ماه در سه سالن سينما فلسطين بر پا مي شود. در اين برنامه، علاوه بر ميزگردهاي تخصصي درباره پديده هاي تلويزيوني (از قبيل سريال ها، دوبلاژ ، مستند و ...) مستندهاي حاضر در بخش مسابقه جشنواره و همچنين چندين مستند اجتماعي اروپايي و آمريكايي در يكي از سه سالن سينما و فيلم هاي سينمايي توليد سازمان صدا و سيما و فيلم هاي تلويزيوني در دو سالن ديگر به نمايش درمي آيند.
در دوره قبلي جشنواره سيما از عزت ا... انتظامي و جمشيد مشايخي به پاس يك عمر فعاليت تلويزيوني تقدير به عمل آمد و امسال در اين بخش، از دو بانوي هنرمند به عنوان پيشكسوت اين عرصه، تقدير خواهد شد.

مسلماً، تمام تلاش شوراي نظارت و ارزشيابي در اين جهت است كه از ميان آثار مراجعه كننده، بهترين ها را براي اجرا برگزينند. دكتر تاجبخش فناييان - كارگردان تئاتر- كه با خبرگزاري دانشجويان ايران گفت وگو مي كرد ضمن بيان اين مطلب يادآوري كرد:درحال حاضر، سطح كيفي نمايش ها چندان مناسب و در حد كشوري كه مدعي تئاتر باشد، نيست. وي با بيان اينكه عوامل متعددي باعث ركود يك پديده  هنري مي شود، گفت: بعد از ۱۵۰ سال كه تئاتر غربي وارد ايران شده است، اين هنر هنوز نتوانسته جايگاه شايسته خود را بيابد و تئاتر شرقي هم آن گونه كه يك كشور شرقي هويتاً به آن نياز دارد، در ايران نتوانسته مفهوم و تعريف پيدا كند. وي تصريح كرد: شوراي نظارت، مركز هنرهاي نمايشي و مراكز متعدد تصميم گيري هيچ يك به تنهايي در اين مشكل مقصر نيستند بلكه براي اينكه تئاتر جايگاه مناسب خود را بيابد بايد مجموعه اي از عوامل جمع شوند درحاليكه در ايران چنين اتفاقي رخ نداده است. بايد يكي از اين عوامل، گام اول را بردارد اما از آنجا كه هر كس اين مسئوليت را به عهده ديگران مي گذارد، اين اتفاق به اين زودي نخواهد افتاد. وي از كمبود بودجه به عنوان يكي از مشكلات اساسي تئاتر نام برد و گفت: تئاتر از نظر فرهنگي به مرتبه اي نرسيده كه بودجه  دهندگان را متقاعد كند كه براي اين هنر هزينه كنند ضمن اينكه احتمال دارد تصورات نادرستي در اين خصوص باشد به اين معني كه تمايل ندارند براي تئاتر بودجه صرف كنند. شايد بعضي ها معتقدند: پول حيف است كه صرف تئاتر بشود!

مضحكه شبيه قتل  در تالار سايه
نمايش كميك «مضحكه  شبيه قتل» نوشته و كار حسين كياني در تالار سايه تئاتر شهر به روي صحنه مي رود. به گزارش روابط عمومي تئاتر شهر، در اين نمايش كه داستان آن مربوط به دوران قاجار است مهدي سلطاني، احمد مهرانفر، رويا ميرعلمي، فروغ قجابگلي، مهدي آگاهي، علي طاهري و عصمت رضاپور بازي دارند. طراح صحنه نمايش حسين كياني  و طراح لباس رويا ميرعلمي است و آهنگساز و نوازنده نمايش حيدر ساجدي است كه مهرزاد هويدا با او همراهي مي كند. داستان نمايش از اين قرار است كه ؛ موسمي كه شاه بابا - ناصرالدين شاه - به تيرميرزا رضا گرفتار آمده، عزيز السلطنه بيوه وفادار او نذر كرده براي شادي روحش تعزيه اي شبيه قتل را برپا كند. همزمان با او جان جان خانم بيوه سوگلي او نيز نذر كرده كه بابت عذاب روح « شاه بابا» مضحكه قتل او را بر پا كند. اما در اين گيرو دار كو معين البكاء و كو تقليد چي؟ از سوي ديگر « هر كي باش خان» كه پيشترها معين البكاء و الخنده بوده و حالا همسر « اختر مقوا» دختر رييس التجار است همان شب از خانه بيرون رانده شده و ... نمايش «مضحكه  شبيه قتل» هر روز به جز شنبه ها ساعت ۱۸ در تالار سايه تئاتر شهر اجرا مي شود.

... و چند خبر ديگر
* نمايش  «كسي  نيست  اين  همه  داستان ها را به  ياد آورد» نوشته  «محمدچرمشير»، به  كارگرداني  «رضا حداد» ۱۹ و ۲۰ شهريورماه  در جشنواره  «لااوكن » در شهر هامبورگ  آلمان  به  روي  صحنه  رفت. در اين  نمايش ، بازيگراني  ازجمله  ليلي  رشيدي ، سيامك  انصاري ، انوشيروان  فاطمي ، شهره  سلطاني  و فاطمه  تقوي ايفاي  نقش  مي كنند.
* منوچهر آذري  بازيگر پيشكسوت  تئاتر، سينما و تلويزيون  در حركتي  هنرمندانه  ۲۹ قطعه  انواع  لباس  تئاتر را به  تئاتر شهر اهدا كرد. به  گزارش  روابط  عمومي  مجموعه  تئاتر شهر، اين  لباس ها شامل  انواع  كت  نظامي ، كت  و شلوار، فراك ، جليقه ، پيراهن  و كلاه  است .
پيش  از اين  نيز عزت  ا... انتظامي  و محسن  مخملباف  در اقدامي  مشابه لباس هاي  نفيسي  را به  آرشيو تئاتر شهر هديه  كرده  بودند.
* سياوشان ، عنوان  نمايشي  است  به  روايت  پري  صابري  كه  از نيمه  اول  مهرماه  در سالن  اصلي  تئاتر شهر به  روي  صحنه  مي رود. اين  اثر در ۲۰ مجلس ، ازجمله  مجلس  آغاز، جدال  نور و تاريكي  و مجلس  بزم  است  و در هفت  ميان پرده  در دست  تمرين  است .
* نمايش  حسني  و مبارك  به  نويسندگي  داود فتحعلي بيگي  و كارگرداني  ساسان  مهرپويان  كه  از دهم  شهريورماه  در تالار هنر به  روي  صحنه  رفته  تاكنون  با ۵ اجرا، ۴۷۵ تماشاگر داشته است .
* مريم  و مرداويچ  به  نويسندگي  و كارگرداني  بهزاد فراهاني كه  اين  روزها در تالار سنگلج  به  روي  صحنه  مي رود، با ۲۸ اجرا، شش  هزار و ۱۴۰ تماشاگر داشته  است . به  گزارش  روابط  عمومي  مركز هنرهاي  نمايشي ، اين  اثر تاكنون  بيش  از ۳۰ ميليون  ريال  فروش  داشته  است .

همسفران به جاي شوهران
علي ژكان، كارگردان سينماي ايران، كه فيلم هايي همچون «سايه به سايه» و «دختري در كنار مرداب» را دركارنامه فيلمسازي خود دارد، چندي قبل كارگرداني يك سريال تلويزيوني را به نام همسفران به پايان رسانده است.
وي در گفت وگويي با خبرنگار ما اظهار داشت: از چندي قبل، سناريويي به نام «شوهران» را آماده داشتيم كه با آمدن معاون جديد سينمايي فكر كردم شرايط بهتري براي ساخت اين نوع فيلم ها فراهم شده ولي در اولين قدم كه سناريو را ارايه كردم جواب منفي شنيدم.
ژكان مدعي شد: گفته اند به مصلحت نيست كه اين فيلم ساخته شود.
«فيلم، داستان خانمي است كه در جريان زندگي اش چهار بار شوهر مي كند و با هر كدام از اينها، زندگي خاص و ماجراهاي مختلف دارد و تغييراتي براي او به وجود مي آيد.»
به عقيده ژكان، قاعدتاً نبايد هيچ ممنوعيتي براي ساخت اين فيلمنامه وجود داشته باشد.
علي ژكان گفت: كار تلويزيوني همسفران را به دليل اينكه شرايط ساخت فيلم سينمايي فراهم نبوده آغاز كرده است.
وي افزود: نامه اي به معاونت سينمايي وزات فرهنگ و ارشاد اسلامي نوشتم تا دلايلي كه اين سناريو را نپذيرفته اند بگويند و در نهايت منتظر جواب هستم.
علي ژكان از نحوه پروانه ساخت هايي كه طي چند ماهه گذشته صادر شده، انتقاد كرد و گفت: با اين نوع پروانه ساخت ها، كارگردان هاي اول يا فيلمسازاني كه در رده  تجاري كار مي كنند، اجازه ساخت فيلم گرفتند و فكر مي كنم شرايط براي طيف و نوع فيلمسازي ما فراهم نيست.

سينما يك در شبكه يك
مسعود اوحدي، تحليل گر و منتقد برنامه «سينما ۴»، سطح كيفي اين برنامه را مساعد مي داند و مي گويد: در مورد اين قبيل برنامه ها نهايت تلاش خود را مي كنم تا چرند و پرند تحويل ندهم، فكر مي كنم برنامه «سينما ۴» قانع كننده باشد.
وي در مورد قسمت هاي تحليلي برنامه توسط كارشناسان گفت: برخي از مهمانان نسبت به ديگران توانايي بيشتري دارند؛ ولي به طور كلي من مسئوليتي در برابر مهمانان ندارم و به خودشان واگذار كرده ام.
اوحدي در پاسخ به بالا بودن وجه سياسي برنامه، گفت: از پيشنهادهاي خود من بود كه اگر فيلمي به جنبه اي خاص مربوط مي شود علاوه بر منتقداني كه فيلم را تحليل مي كنند، از كساني كه مربوط به آن حوزه موضوع هستند، در برنامه استفاده شود.براي مثال فيلمي نياز به صحبت هاي يك روانشناس دارد كه لزوماً منتقد نيست؛ ولي از لحاظ روانشناسي مي تواند شخصيت قهرمان داستان را تحليل كند. حال اگر فيلمي جنبه سياسي داشته باشد، طبيعتاً به يك كارشناس مباحث سياسي نيازمند هستيم.
وي  «سينما ۴» را از لحاظ كيفي بالاتر از برنامه«هنر هفتم» دانست و گفت: البته اين مسئله به شرطي است كه مخاطب برنامه را به صورت گزيده ببيند و خودش بتوانند حرف و صحبت ها را سبك و سنگين كند. طبيعتاً اين كار بيننده اي است كه شبكه چهار سيما انتظار آن را دارد.
مدرس دانشكده صدا و سيما درخصوص برنامه «سينما ۱» كه به زودي از شبكه اول سيما پخش مي شود، گفت: شبكه ها بايد توانسته باشند براي پخش فيلم هاي جديد، اجازه رايت آنها را دريافت كرده باشند و اين مسئله اي نيست كه به راحتي حل شود؛ مگر اينكه شبكه به خصوصي امتياز خاصي را داشته باشد.
اوحدي در پايان خاطرنشان كرد: نمايش فيلم هاي دو دهه اخير، مي تواند جالب باشد؛ اما تصور نمي كنم اين مسئله محقق شود؛ چراكه در ارايه اين كار دشواري هاي بسياري وجود دارد؛ حتي تحليل اين فيلم ها نيز كار هر كسي نيست.

سرزمين روياها در مرحله پاياني
درحاليكه بيش از نيمي از تصويربرداري سريال «سرزمين روياها» به كارگرداني مسعود آب پرور به پايان رسيده بود، باخبر شديم امير فيضي جايگزين وي شده است.
اميد نجيب زاده، تهيه كننده  اين سريال دلايل كناره گيري آب پرور را پيشنهادهاي كاري به وي عنوان كرد و گفت: ظاهراً ايشان سرشان خيلي شلوغ بوده است از آنجا كه پيشنهادهاي بسياري به ايشان شده بود، ترجيح دادند روي آنها فكر كنند.وي در پاسخ به اين پرسش كه آيا قراردادي با آب پرور نداشته است گفت: ما با ايشان قرارداد داشتيم اما وقتي صد تا قرارداد هم وجود داشته باشد و كسي دلش به كاري نباشد، نمي توان آن كار را انجام داد.
نجيب زاده درباره حضور امير فيضي به عنوان كارگردان سرزمين روياها گفت: قرار بود من و امير فيضي يك كار سينمايي انجام دهيم كه بعد از تغييري كه صورت گرفت، با ايشان صحبت كرديم و ايشان هم دعوت ما را پذيرفتند.وي گفت: اتفاقاً روند اجرايي پروژه سريعتر از گذشته شد و در حال حاضر حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد كار به پايان رسيده است.
سريال سرزمين روياها زندگي سهيل و سهيلا خواهر و برادري را به تصوير مي كشد كه مانند خيلي هاي ديگر به رويا علاقه مند هستند. سهيل در اين داستان به واسطه تخيل و گوي جادويي مي تواند به سرزمين روياها برود و عروسك هاي ملي ما را كه دارا و سارا هستند ملاقات كند كه البته جان دارند و حركت مي كنند، در نهايت به نقطه اي مي رسيم كه عروسك ها دوست دارند به عالم انسان ها وارد شوند و در آن زندگي كنند و به درجه اي مي رسند كه از قالب عروسك خارج شده و انسان مي شوند.

مسعود همتي
شايد هنگامي كه حسن كامكار پدر خانواده و استاد كامكارها با تلاش و مرارت به تعليم و تربيت فرزندانش در سنندج مي پرداخت،فكرش را نمي كرد كه جمعيت بيش از ده هزار نفري از نژاد هاي مختلف چه در ايران و چه در خارج از كشور با اشتياق به ديدن و شنيدن كنسرت آنان خواهند رفت. اين گروه كه در اوايل دهه ۶۰ كار خود را آغاز كردند به طور مداوم و منسجم با اجراي كنسرت در داخل و خارج و نيز با ارايه كاست و CD توجه علاقه مندان و كارشناسان به موسيقي سنتي و كردي را به خود جلب كرده است. همچنين در پايه گذاري، رشد و پيشرفت بهترين و معروف ترين گروه هاي موسيقي ايراني، نقش بسزايي داشته اند. كنسرت در فضاي باز كاخ نياوران اجرا شد. يكي از مشكلات فضاي باز افت كيفيت صدا و صدا برداري ناموفق و نيز سر  و صداي بعضي از شنوندگان است كه يادشان مي رود،كنسرت جاي صحبت، بحث و گفت وگو هاي مختلف نيست. آنها فضا را براي افرادي كه واقعاً مي خواهند به موسيقي گوش دهند آلوده مي كنند، گرچه بعضاً به آنها اعتراض هايي نيز مي شد اما گويا براي بعضي ها كنسرت،موسيقي متن و زير صدايي بود براي صحبت هاي بي ربط آنان. كنسرت در دو بخش؛ ابتدا فارسي و سپس كُردي برگزار شد. در بخش نخست كه براي اولين بار فارسي ناميده شد در مايه اصفهان اجرا شد و مثل هميشه انسجام و هماهنگي و تنظيم هاي موفق از جمله نكات بارز گروه بود. سعي گروه در آن بود كه از موسيقي سنتي به شيوه قبل دور شوند كه تلاش قابل تقدير و نيكي بود. بعضي از قطعه ها به خصوص در تصنيف غم هجران و تصنيف پاياني بخش فارسي از بقيه موفق تر بود. استفاده از ضرباهنگ هاي متنوع، استفاده به جا از قابليت  ساز ها و همچنين استفاده صحيح از ساز هاي كوبه اي تنبك، دف، دهل و رنگ آميزي هاي موفق ساز ها، از نكات قابل تحسين گروه بود. نكته ديگر استفاده از اصوات و نواهاي خانقاهي مثلاً اجراي سه  ضرب ها و همخواني گروه با زمزمه هاي خانقاهي از نكات بارز اين تصنيف ها بود. نكته ناموفق دراين كنسرت مسئله تكخواني و گروه خواني بود. استفاده از صداي زن در موسيقي ايراني و همخواني با خواننده مرد چند سالي است كه رايج شده است و دليل آن شايد خلع صداي زن در موسيقي ايران زمين باشد. كامكار ها نيز در اين كنسرت از صداي زنان استفاده كرده بودند و اين استفاده به نوعي بود كه حضور زنان تصنعي مي نمود و شنونده حس مي كرد كه وجود آنان كمكي به گروه نمي كند. صداي خانم ها سوار بر صداي بيژن كامكار بود. بيژن كامكار از خوانندگان خوب و موفق با وسعت صداي بالا و نيز جنس صداي عالي و گوش نواز سال هاست كه در زمينه سنتي و كُردي فعاليت هاي چشمگيري داشته است و علاقه مندان صداي او همچون دفعات قبل منتظر شنيدن صدايش بودند. هدف آن نيست كه صداي خانم ها را تقبيح كنيم اما مي شد از صداي آنان بهتر استفاده شود و اگر هدف آنان از نام نهادن قسمت اول با عنوان «موسيقي فارسي» فاصله گرفتن از موسيقي سنتي است، در مورد خواندن آنان تلاشي ديده نمي شود. زن ها شنوندگان را از شنيدن صداي بيژن محروم كرده بودند. شايد با چند صدايي خواندن و فاصله خواني (مثل قطعه گلاويژ و سبخانه و وردخواني) استفاده از صداي خانم ها موفق تر و قابل توجيه تر مي شد. آقاي ارسلان كامكار هم به عنوان يكي از خوانندگان گروه معرفي شده و در اين كنسرت به خواندن پرداخت كه صداي ايشان قابل مقايسه با ظرافت و قابليت هاي بيژن نبود و ايشان در نواختن  ساز بسيار موفق تر و شناخته شده تر هستند.
عنوان موسيقي فارسي نيز انتخاب درستي به نظر نمي آيد چرا كه موسيقي ايران تركيبي از نواهاي مختلف و متنوع موسيقي ايران است كه يكي از آنان كردي است حتي در اين كنسرت در قسمت  فارسي چند اورتور و تصنيف با تم كُردي اجرا شد. گر چه نو آوري و تلاش براي ارايه موسيقي  نوتر و پرهيز از تكرار در قطعات شنيده مي شد اما اين به معني موسيقي فارسي نيست.
براي كساني كه كار اين گروه بسيار موفق و پرآوازه  را دنبال مي كنند، چشم بسته پيدا است كه كار اصلي گروه بر عهده همان گروه اوليه است كه هر كدام به تنهايي در موسيقي ايراني و ساز خود صاحب سبك و شيوه هستند كه از سال ها پيش نام و آوازه  شان بر تمام اهل فن شناخته شده است و شلوغ كردن گروه از نظر كمي به گروه كمكي نمي كند. احساس دكور بودن و در حد و اندازه گروه نبودن در بعضي از نوازندگان مشهود بود. مثلاً نوازنده تار نيريز كامكار، نقشي در گروه نداشت و به عنوان جانشين اميد لطفي معرفي شده بود كه به سفر رفته است و اميدواريم بتواند در آينده نبود جاي ساز تار را در اين گروه پر كند. هنوز صداي تار اميد خصوصاً در نوار گل نيشان و قطعات «گل نيشان» و «به زمي يه يواران» در گوش شنوندگان خوش مي نمايد. در بخش دوم موسيقي كردي بود كه در دستگاه شور اجرا شد (البته قطعه «دلپشيو» با آواز دشتي و تصنيفي زيبا در همان دشتي اجرا شد)، اكثراً تكراري بود و از قطعات جديد كه بسيار زيبا و نو هم بود يكي وردخواني بود. اين نوع موسيقي كه ارايه شد برگرفته از موسيقي خانقاهي است كه بيشتر در خطه هورامان و در مناطقي از كرمانشاهان رواج دارد، كه با تركيب بسيار هنرمندانه ساز و آواز و فاصله خواني هاي موفق همراه بود .از انواع صداها نيز به خصوص صداي سوپرانو بسيار بجا استفاده شده بود.
قطعه جديد ديگر در بخش موسيقي كردي قطعه پاياني كار بود كه قبلاً در اجراي گروه كامكارها با همكاري شهرام ناظري اجرا شده بود اما اين بار با تركيب قطعه «خبر قاسم خان» كاري بديع و پرشور به وجود آوردند كه قبلاً هم از اين تركيبات در اجراهاي قبلي كامكارها در موسيقي كردي ديده بوديم كه به حق جزو نوآوري ها و زيباترين اجراهاي موسيقي ايراني است. به عنوان مثال قطعه «خوشه هورامان» كه تركيب چهارگاه و ماهوراست از آثار قبلي و ماندگار كامكارها است.
در برگزاري اين كنسرت مشكلات زيادي ديده مي شد كه گذشته از صدابرداري ناموفق، تاخير در اجراي برنامه و مشخص نبودن شماره صندلي ها بود كه اعتراض تماشاچيان مكرراً شنيده مي شد. بهتر آن بود كه بليت ها با شماره صندلي مشخص فروخته مي شد كه اين مشكلات و سردرگمي ها براي تماشاچيان مشتاق پيش نيايد.
استفاده از پرده بزرگ نمايش و تصويربرداري همزمان ايده خوبي بود اما متاسفانه فيلمبرداري بسيار ضعيف بود و پر اشتباه. به عنوان مثال در حاليكه اردشير كامكار در حال تكنوازي كمانچه بود فيلمبردار واكنش هاي يكي از خوانندگان زن گروه را به تصوير مي كشد.

ادامه  تعطيلي  سينما ارشاد قزوين ، يكي  از سه  سينماي  موجود در قزوين  فعاليت هاي فرهنگي  و نمايشي  را در اين  شهر محدود كرده  است . سينما ارشاد قزوين  (مهتاب  سابق  ) به  دليل  اختلاف  صاحبان  آن  در نحوه  اداره  اين  سينما و به  صرفه  نبودن  فعاليت  آن ، در دهه  آخر ارديبهشت  ماه  امسال  تعطيل  شد. اين  سينما با ظرفيت۳۵۰ نفر پيش  از انقلاب  اسلامي  در شهر قزوين  احداث  شد. جمعي  از شهروندان  قزويني  به  ويژه  جوانان  اين  شهر مي گويند: در شرايط  كنوني  سينما يكي  از معدود اماكن  فرهنگي  است  كه  مي تواند نقشي  در پر كردن  اوقات  فراغت  جوانان  و خانواده ها داشته  باشد. اين  شهروندان  مي گويند: كاركرد سينما تنها نمايش  فيلم  نيست، بلكه  نوعي  گذراندن  اوقات  فراغت ، گشت  وگذار در ايران و جهان و آشنايي  با آخرين  آثار سينمايي  است  كه  به  بازار مي آيد. هما رستگار دانشجوي  رشته  طراحي ، ساكن  شهرك  مينو در قزوين  در اين  زمينه  به  خبرنگار ايرنا گفت : امروزه  با توجه  به  رشد رسانه هاي  ديداري  و شنيداري، اهميت  فعاليت  سينما بيشتر احساس  مي شود. اين  شهروند قزويني  افزود: هر چند امروزه  فروشگاه هاي  عرضه  محصولات  فرهنگي  با ارايه  انواع  فيلم هاي  داخلي  و خارجي  تا حدودي  توانسته اند خلا  فعاليت هاي  نمايشي  را پركنند اما اين  مراكز نمي توانند كاركرد سينماها را داشته  باشند. رستگار افزود: اگر چنين  بود در كشورهاي  پيشرفته  كه  مجهز به  انواع  وسايل  نمايش  فيلم  مانند شبكه هاي  كابلي  و شبكه هاي  خصوصي  تلويزيوني  هستند ديگر نيازي  به  وجود سينماها نبود. محمود حيدري  ديگر شهروند قزويني  اظهار داشت : امروزه  فعاليت هاي  سينماها با توجه  به  رشد مراكز عرضه  فيلم هاي  ويديويي  شايد چندان  مقرون  به  صرفه  نباشد اما اين  مسئله  را نبايد تنها از ديدگاه  مادي  نگريست . وي  افزود: اگر چنين  ديدگاهي  باشد بايد بسياري  از اماكن  فرهنگي  ديگر مانند سالن هاي  نمايش  تئاتر، كتابخانه  و موارد ديگر نيز رو به  تعطيلي  رود كه  اگر چنين  باشد جامعه  به  سوي  قهقراي  فرهنگي  پيش  مي رود. اين  شهروند قزويني گفت : بايد دستگاه هاي  دولتي  و فرهنگي  با حمايت  از مراكز فرهنگي  مثل  سينماها مشوق  فعاليت هاي  آنها باشند. رئيس  حوزه  هنري  استان  قزوين  گفت : با فعاليت هاي  هنري  از جمله  سينمايي  مي توان  ديگران  راصاحب  فكر و انديشه  كرد و چه  بسا مي توان  مسير زندگي  آنها را تغيير داد. حجت الاسلام  محمد عيسي  احمدي  سلوشي  افزود: شهر قزوين  پيش  از انقلاب  اسلامي  پنج  سينما داشت . او گفت : در شهر بزرگ  و تاريخي  قزوين  كه  در زمان هاي  مختلف  مهد فرهنگ، هنر و تمدن  ايران  اسلامي  بوده  است  حتي  يك  سالن  نمايش  خوب وجود ندارد و اين  باعث  تاسف  است . رئيس  حوزه  هنري  سازمان  تبليغات  اسلامي  قزوين  افزود: نامه اي  به  استاندار قزوين  كه  مشوق  فعاليت هاي  فرهنگي  است  ارسال  شده  و در آن  از وي  براي  حل  مشكل  گردانندگان  سينما ارشاد تقاضاي  مساعدت  شده  است .
كارشناس  سينمايي  اداره  كل  فرهنگ  و ارشاد اسلامي  استان  قزوين  هم  دراين باره  اظهار اميدواري  كرد با تلاش هاي  به  عمل  آمده  اين  سينما به  زودي  بازگشايي  شود. سيد يحيي  عرشي ها افزود: قزوين  با توجه  به  جمعيت  افزون  بر يك  ميليون  نفري  خود نياز به  سالن هاي  نمايش  زيادي  دارد اما در حال  حاضر غير از سينما ارشاد كه  تعطيل  شده ، يك  سينماي  خصوصي  و يك  سالن  نمايش  فيلم  هم  متعلق  به  كانون  پرورش  فكري  كودكان  و نوجوانان  در حال  فعاليت  است .
وي  گفت : سينماهاي  كنوني  قزوين  هم  از نظر استانداردهاي  فني  و ساختماني  بسيار قديمي  و از كار افتاده  است . اين  كارشناس  افزود: در كل  استان  قزوين  فقط  در شهر تاكستان  يك  سينما فعاليت  مي كرد كه  آن  هم  به  دليل  مشكلات  مالي  و قرارگرفتن  در بافت  قديمي  شهر فعاليتي  نمي كند. عرشي ها خاطرنشان  كرد: علاوه  برتلاش  براي  بازگشايي  سينما ارشاد، اداره  كل  فرهنگ  و ارشاد اسلامي  استان  قزوين  با اجراي  دو طرح  قصد دارد به  فعاليت هاي  سينمايي  و نمايشي  در اين  استان  رونق  بخشد. وي  افزود: براساس  يكي  از اين  طرح ها با استقرار دستگاه هاي  نمايش  ويديويي  بزرگ  موسوم  به «ويديو پروجكشن» درسالن هاي  آمفي  تئاتر اداره ها و سازمان هاي  دولتي ، از اين  اماكن  كه  معمولاً يا بي استفاده  است  و يا استفاده  كمي  از آنها مي  شود، استفاده  بهينه  خواهد شد. به  گفته  وي  همچنين  بر اساس  طرح  ديگر، قرار است  سالن هاي  نمايش  كوچكي  ساخته  شود تا از آنها براي  فعاليت هاي  نمايشي  استفاده  شود.

توكيو بدون توقف در راه اكران
«توكيو بدون توقف» به كارگرداني سعيد عالم زاده كه پيش از اين فيلم «بالاتر از خطر» را در كارنامه هنري خود داشت، از ۱۹ شهريورماه بعد از فيلم «روياي جواني» در گروه سينماي قدس به نمايش درخواهد آمد.اين اكران كه در آستانه روز سينما است با تبليغات وسيعي در سطح شهر آغاز شد.
در «توكيو بدون توقف»، مهران مديري، حسن شكوهي، پانته آ بهرام و تعدادي از بازيگران طنز تلويزيوني پاورچين به ايفاي نقش مي پردازند.اين فيلم درخصوص رييس شركتي است كه طي يك اتفاق مي تواند ذهن بقيه را بخواند.
تهيه كننده اين فيلم علي سرتيپي و مجري طرح حسن چگيني است.

باز باران در زاينده رود
فيلم «باز باران» به كارگرداني علي وزيريان، تازه ترين ساخته كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان است كه در دو بخش مسابقه ايران و بين الملل هجدهمين جشنواره فيلم كودك اصفهان به نمايش گذاشته مي شود.
اين فيلم ۳۵ ميلي متري كه كار ميكس و صداگذاري آن در استوديو صداي كانون، به تازگي توسط چنگيز صياد پايان يافته، براساس نوشته اي از حميد گروگان ساخته شده و نگارش و بازنويسي فيلمنامه  آن نيز بر عهده بهزاد بهزادپور و علي وزيريان بوده است.
بيشتر نماهاي فيلم نيز توسط محمد داودي به عنوان مدير فيلمبرداري در استان گلستان تصويربرداري شده است.
باز باران داستان پسر بچه اي به نام جواد را بازگو مي كند كه در ناحيه اي پر باران زندگي مي كند. او آرزو دارد تا مانند بچه هاي هم سن و سال خود در هنگام بارندگي از چتر استفاده كند، اما به دليل بضاعت ضعيف مالي خانواده اش خريد آن برايش كمي دشوار به نظر مي رسد، تا اينكه مادر پس از مدتي براي او چتر مي خرد، اما...
كار صدابرداري و عكاسي اين فيلم را به ترتيب حميدرضا قياسي، عظيم محمدي و محسن سيدي بر عهده داشته اند.همچنين از حسن حسندوست به عنوان تدوينگر، عليرضا كهن ديري به عنوان آهنگساز، برزو نيك نژاد به عنوان برنامه ريز و دستيار كارگردان و منير قيدي به عنوان منشي صحنه نام برده شده است.
نام هاي سعيد ملكان و آفرين صادقي به عنوان چهره پرداز، نعمت ا... يميني به عنوان مدير تداركات، محمد طلوع به عنوان مدير توليد و محمدرضا كريمي صارمي به عنوان مجري طرح در ميان دست اندركاران ساخت فيلم «باز باران» به چشم مي خورد.
شماري از بازيگران مانند نسرين نكيسا، آرين صفرلي، فاطمه كاووسي، نرگس احمدي، عليرضا سميعي و ... در اين فيلم به ايفاي نقش پرداخته اند.
علي وزيريان كارگردان فيلم «باز باران» متولد ۱۳۳۹ در تهران و داراي مدرك كارشناسي نقاشي از دانشكده هنرهاي زيباي تهران است.وي چاپ مجموعه آثار گرافيكي و پوستر و برپايي نمايشگاه انفرادي و جمعي داخلي و بين المللي، همچنين تصدي مديريت گرافيك كانون در سال هاي پيش و مديرمسئولي نشريه هنر معاصر و سردبيري كتاب تجسمي نگاره و عضويت در شوراي سياست گذاران اولين نمايشگاه تجربي طراحان گرافيك ايران را در كارنامه هنري خود به ثبت رسانيده است.كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان مهر ماه امسال در جشنواره بين المللي فيلم كودك و نوجوان اصفهان با شماري از فيلم هاي زنده، پويانمايي و ويديويي خود حضور خواهد داشت.

ما مشكل قصه داريم
من اصلاً با آمدن آدم هاي مختلف به كار بازيگري سينما مخالف نيستم.
بهاره رهنما، بازيگر سينما و تلويزيون، با بيان اين مطلب افزود: براي اينكه فكر مي كنم بازيگري آنقدر سخت و دشوار است كه فقط آدم هايي كه علاقمند به اين كار هستند و كساني كه عاشق اين كارند روزبه روز كارشان بهتر مي شود و كساني كه دنبال حواشي بازيگري هستند خود به خود در هر فيلمي بدتر از فيلم بعد ظاهر مي شوند.
بازيگر فيلم هاي «افعي» و «عاشقانه» معتقد است، ورود آدم ها براي كار بازيگري در همه  جاي دنيا شكل آماتور و اتفاقي دارد. ممكن است كسي دكتراي بازيگري يا هنرهاي نمايشي را داشته باشد ولي هيچ استعدادي در بازيگري نداشته باشد و برعكس آن، شخصي اتفاقي وارد اين عرصه شود و بازيگر خيلي خوبي باشد.
وي معتقد است: اگر ورود بازيگران به سينما با ضوابط باشد به نظر من ظهور استعدادهاي خاص را محدود مي كند اما بهتر است در خود كار، يكسري مقررات باشد تا ديگران مخصوصاً كساني كه پا به سن مي گذارند امنيت حرفه اي داشته باشند.
رهنما افزود: من خودم اينقدر اين كار را دوست دارم كه با اين جنبه تراژيك آن  هم كنار آمدم و شايد به خاطر همين يك رشته غير از سينما (حقوق) خواندم كه هر موقع احساس كنار گذاشتن را كردم و يا خسته شدم، به كار ديگري مشغول شوم.
بازيگر فيلم هاي«نان، عشق و موتور هزار» و «گاو خوني» اظهار داشت: من با اين موضوع كه مي گويند فيلم هاي ما به داستان هاي عشقي تبديل شده و لزوماً بازيگر جوان مي خواهد، مخالفم. يك وقت فيلمي مثل شام آخر از يك ستاره اي كه در اوايل ميانسالي به سر مي برد يك كشف دوباره نشان مي دهد يا آقاي پرستويي وقتي در ليلي با من است درخشيد بازيگر كم سن و سال و جواني نبود. مشكل اصلي ما در سينما و تلويزيون قصه است.
رهنما گفت: سه چهار سال پيش در سينما خيلي ناآرام بودم كه چرا جاهايي حقم خورده شده ولي الان از وقتي كه مادر شدم خيلي زياد در آرامش و آشتي با شغلم هستم.

تئاتر در هفته اي كه گذشت
نمايش هاي مجموعه تئاتر شهر در هفته گذشته نسبت به هفته پيش از استقبال نسبتاً بهتري برخوردار شدند. به نظر مي رسد اجراي چند نمايش جديد تا حدودي موجب رونق نسبي اين مجموعه شده است. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) اين مجموعه در هفته گذشته حدود   ۱۴/۵ ميليون تومان فروش و  ۱۲ هزار و  ۲۹۱ تماشاگر داشته است. رتبه نخست جدول همچون هفته هاي گذشته متعلق است به نمايش در مصر برف نمي بارد (علي رفيعي) كه پس از  ۴۰ اجرا در تالار اصلي  ۷۶۳۴ تماشاگر و  ۱۱ ميليون و  ۶۹۰ هزار تومان فروش داشته است. چيستا (نادر برهاني مرند) پس از پشت سر گذاشتن  ۳۲ اجرا در تالار چهارسو  ۲۴۰۸ تماشاگر و   ۱ميليون و  ۵۲۸ هزار و  ۵۰۰ تومان فروش داشت و در جايگاه دوم جدول قرار گرفت. سومين جايگاه جدول به نمايشي تعلق دارد به نام داستان خرس هاي پاندا (تينوش نظم جو) كه پس از پشت سرگذاشتن  ۵ اجرا در تالار قشقايي،  ۵۱۸ تماشاگر و  ۴۶۶ هزار و  ۵۰۰ تومان فروش داشته است. رتبه بعدي از آن نمايش هوسنامه  مرد پرهيزگار (ميترا علوي طلب و عبدالحسين مرتضوي) است كه  ۱۷ اجراي خود را در تالار سايه پشت سر گذاشته و  ۷۱۹ تماشاگر و  ۳۰۰ هزار تومان فروش داشته است. رتبه پنجم را تجربه هاي اخير (اميررضاكوهستاني) از آن خود كرده است. اين نمايش كه در تالار نو اجرا مي شود، در  ۵ اجرا موفق شد  ۲۲۲ تماشاگر را جذب كند و به فروشي برابر با  ۱۳۸ هزار تومان دست يابد. مضحكه  شبيه قتل عنوان نمايشي است به كارگرداني حسين كياني كه در تالار سايه اجرا مي شود. اين نمايش كه تاكنون  ۴ اجراي خود را پشت سر گذاشته،  ۱۸۲ تماشاگر و  ۱۰۵ هزار تومان فروش داشته است. نمايش آندرانيك با فروش  ۸۳ هزار تومان و تعداد  ۲۱۲ تماشاگر جايگاه ديگر جدول فروش را اشغال كرده است. اين نمايش كه توسط حميد پورآذري كارگرداني مي شود تاكنون  ۷ اجراي خود را در تالاركوچك پشت سر گذاشته است و دست آخر اينكه نمايش آژاكس دادگر ديگر نمايشي است كه در تالار نو اجرا مي شود. آژاكس پس از پشت سر گذاشتن  ۵ اجرا،  ۱۸۰ تماشاگر و  ۶۲ هزار تومان فروش داشته است. گفتني است نمايشنامه  همه عطرهاي عربستان به كارگرداني علي هاشمي در برنامه عصري با نمايش روخواني شد. اين نمايش  ۲۱۶ تماشاگر را به كافه ترياي اصلي كشانيد و به فروشي برابر با  ۵۴ هزار تومان دست يافت. با پايان يافتن اجراي نمايش چيستا، نمايش شب هزار و يكم نوشته و كار بهرام بيضايي از  ۲۰ شهريورماه در تالار چهارسو اجرا مي شود.

تئاتر ايران
تماشاگر تخصصي ندارد
يكي  از پيشكسوتان  تئاتر بر اين  باور است  كه  تئاتر ايران  از نبود تماشاگر تخصصي  رنج  مي برد.
«علي  رفيعي » گفت : درحال  حاضر آنچه  كه  تئاتر ايران  از آن  رنج  مي برد، نبود و كمبود تماشاگراني  با نگاه  آگاهانه  و روشن  است  كه  صرفاً براي  ديدن  نمايش  به  تئاتر بيايند. وي  افزود: بسياري  از تماشاگران  تئاتر كشور«تماشاگران  اتفاقي » هستند كه  اغلب  بدون  شناخت  درست  از گروه  اجرايي  و متن  نمايشي  و فقط  براي  پركردن  اوقات  فراغت  به  ديدن  تئاتر مي آيند. رفيعي  گفت : هويت  هر گروه  تئاتري  در گرو اعتبار كارگردان ، نويسنده ، بازيگران  و ديگر عوامل  اجرايي  آن  گروه  است  و تا زماني  كه  اين  هويت  جمعي  شكل  نگيرد نقش  تماشاگران  تخصصي  تئاتر نيز مشخص  نخواهد شد.
اين  كارگردان ، مشكل  اساسي  تئاتر ايران  را نداشتن  برنامه ريزي  مدون  و كلي  دانست  و افزود: برنامه ريزي  براي  فرهنگ  يك  جامعه  نياز به  خرد جمعي  دارد. وي  گفت : اغلب  اجراهاي  تئاتر شهر در حد متوسط  است  و به  دليل  كمبود امكانات  و بودجه  پايين ، كارگردان ها كمتر به  دنبال  آثار طراز اول  و پردردسر مي روند. رفيعي ، مهمترين  عامل  در جذب  تماشاگر را برگزاري  كلاس هاي  آموزشي  تئاتر درسطح  جامعه ، به ويژه  براي  نوجوانان  و جوانان  و بالا بردن  كيفيت  نمايش ها دانست . وي  افزود: يك  گروه  تئاتري  مي تواند مانند يك  تيم  ورزشي  در جذب  تماشاگران  خاص  خود موفق  باشد.

انتخاب انجمن منتقدان تئاتر
انتخابات انجمن منتقدان و نويسندگان خانه تئاتر روز پنجشنبه ده مهرماه در خانه هنرمندان برگزار مي شود. كساني كه مايل به نامزد شدن هستند مي توانند تا پايان شهريورماه با مراجعه به مسئول كميته اداري هيات مديره انجمن، كتباً نامزدي خود را اعلام كنند. انتخابات اين انجمن در ساعت ۵، روز ده مهرماه انجام مي شود. اعضاي خانه تئاتر مي توانند حق بيمه SOS چهارماه دوم سال ۸۲ را به شماره حساب جاري ۵۸۷۵ بانك ملي شعبه خشايار واريز كنند. كارت عضويت خانه تئاتر كه داراي اعتباري ۵ ساله است براي اعضاي همه صنوف آماده شده است. اعضا مي توانند با در دست داشتن اصل و كپي فيش حق عضويت براي دريافت كارت خود به كميته اداري هر صنف مراجعه كنند.