دوشنبه ۲۱ مهر ۱۳۸۲ - شماره ۳۱۹۳- Oct, 13, 2003
فرهنگ تندرستي -ويژه مادران
ديابت و ديابت دوران بارداري
ديابت چيست؟
012724.jpg

ديابت (مرض قند) به علت اختلال در متابوليسم بدن ايجاد مي شود. علت اين اختلال، كمبود انسولين؛ هورموني كه در پانكراس (لوزالمعده) توليد مي شود؛ است. اين هورمون براي تجزيه غذا و توليد انرژي، ضروري است.
ديابت دو نوع است:
۱- ديابت نوع اول؛ كه معمولاً در كودكان شايع است و به علت ساخته نشدن انسولين در لوزالمعده اتفاق مي افتد (در واقع اصلاً انسولين ساخته نمي شود).
۲- ديابت نوع دوم؛ كه به علت ناكافي بودن انسولين اتفاق مي افتد. در اين حالت انسولين در لوز المعده توليد مي شود، ولي ميزان آن براي بدن كافي نيست.
نحوه عملكرد انسولين در بدن
غذا؛ در معده و روده كوچك هضم و جذب مي شود. كربوهيدراتها (مثل؛ نان، برنج و ...) در طي هضم به گلوكز تبديل مي شوند (در واقع تجزيه شده و به قند تبديل مي شوند). سپس گلوكز جذب رگهاي خوني مي شود و ميزان قند خون بالا مي رود. پس از بالا رفتن ميزان قند خون (به طور طبيعي پس از هضم و جذب غذا)؛ لوزالمعده (پانكراس) فعاليت خود را آغاز مي كند، يعني انسولين به خون ترشح مي كند. انسولين باعث جذب گلوكز و ديگر مواد مغذي (مثل اسيد آمينه حاصل از تجزيه پروتئين ها) به داخل سلول هاي عضلات مي شود. به اين ترتيب، مواد مغذي و گلوكز در سلولها ذخيره مي شوند يا سريعاً تجزيه شده و انرژي توليد مي كنند.
بنابراين در بيماران ديابتي، بالا رفتن ميزان قند خون به دليل ساخته نشدن انسولين و يا حساس نبودن سلولها به انسولين و عملكرد نادرست سلولها؛ اتفاق مي افتد. به عبارتي؛ انسولين وجود ندارد يا ميزان آن كم است تا مواد غذايي هضم و جذب بشوند.
خطرات بيماري ديابت در بزرگسالان
۱- نيمي از افرادي كه به ديابت مبتلا هستند، از بيماري خود آگاه نيستند. اين مسأله خطر اين بيماري را صد چندان مي كند. اولين علامت، مصرف بيش از حد آب است.
۲- تعداد زيادي از مردم، سالانه به علت كنترل نكردن اين بيماري و عدم توجه به معالجه پزشكان جان خود را از دست مي دهند (۱۹۰ هزار نفر در سال)
۳- ديابت باعث كوري، بيماري هاي قلبي- عروقي؛ سكته؛ بيماري كليه؛ قطع عضو يا بيماريهاي عصبي مي شود. پس آن  را جدي بگيريد و به توصيه هاي پزشك توجه كنيد.
۴- ديابتي كه كنترل نشود؛ در زنان باردار؛ مشكل آفرين است و باعث تولد نوزادان ناقص مي شود.
۵- در سال ۱۹۹۷؛ ديابت، ضررهاي زيادي را در آمريكا ايجاد كرد. عده اي به علت نقص عضو و مسايل حاشيه آن و عده اي ديگر به علت مسايل پزشكي (مثل نياز به داروهاي خاص، مراقبت هاي خاص)، مشكل ساز شدند و هزينه زيادي صرف اين مسأله شد.
۶- چاقي تا ۹۳ درصد؛ خطر ابتلا به ديابت را افزايش مي دهد؛ و فعاليت بدني به ميزان كم نيز ۲۵ درصد خطر ابتلا را افزايش مي دهد.
ديابت و دوران بارداري
علاوه بر ديابت نوع اول و دوم؛ ديابت نوع سومي نيز به نام «ديابت دوران بارداري» نيز وجود دارد. ديابت نوع اول به «ديابت جواني»؛ نوع دوم به ديابت «طوفاني بالغين» و نوع سوم به «ديابت بارداري يا پيش زايش» معروف هستند.
بحث ما در اينجا در ارتباط با ديابت نوع سوم يا «ديابت بارداري» است. اين نوع ديابت؛ در دوران بارداري؛ بين هفته ۲۴ تا ۲۸؛ به اوج مي رسد و پس از آن خودبه خود تا زمان زايمان از بين مي رود. همه انواع ديابتها؛ علايمي شبيه به هم دارند و دلايل آنها به علت بالا رفتن گلوكز (قند خون) است.
در دوران بارداري؛ ديابت روي جنين و مادر اثر مي گذارد. اين اثرات قابل پيشگيري است. براي جلوگيري و كنترل ابتلا به ديابت دوران بارداري، بايد به نكات زير توجه كنيد:
۱- از يك رژيم غذايي دقيق و منظم پيروي كنيد.
۲- قند خون (گلوكز) خود را دائماً كنترل كنيد.
۳- زير نظر پزشك؛ هر روز ورزشهاي سبك انجام دهيد.
۴- در صورت لزوم و تشخيص پزشك؛ از انسولين مي توان استفاده كرد.
نكاتي در مورد ديابت دوران بارداري
* ۸ ميليون زن در جهان به ديابت مبتلا هستند. نحوه مصرف غذا؛ در ابتلا به ديابت مؤثر است. عده اي از اين افراد كه به ديابت بالغين مبتلا هستند؛ در دوران كودكي چاق بوده اند. اما در اين بين از هر ۲۰ خانم باردار يك نفر به ديابت دوران بارداري مبتلا است كه يكي از دلايل آن؛ رعايت نكردن رژيم غذايي مناسب و عدم تحرك كافي در دوران بارداري است.
* ديابت بارداري؛ در ۴ درصد از زنان باردار به وجود مي آيد (يعني از هر ۱۰۰ نفر خانم باردار؛ ۴ نفر). مثلاً در آمريكا؛ هر ساله ۱۳۵ هزار خانم باردار؛ به ديابت بارداري مبتلا مي شوند.
* ديابت نوع اول و دوم به مرور زمان بهبود پيدا نمي كنند؛ بلكه فقط كنترل مي شوند؛ اما ديابت دوران بارداري؛ در صورت رعايت رژيم غذايي مناسب؛ از بين مي رود.
* ۵۰ درصد خانم هاي باردار كه در دوران بارداري يا پس از آن رژيم غذايي مناسبي را رعايت نكرده اند؛ پس از گذشت ۱۰ تا ۱۵ سال از دوران بارداري؛ به ديابت نوع دوم (بالغين) مبتلا مي شوند.
012726.jpg

* افرادي كه در بارداري هاي قبلي، به ديابت حاملگي دچار شده اند؛ در بارداري هاي بعدي؛ خطر ابتلاي مجدد؛ چند برابر مي شود.
* اگر در دوران بارداري اضافه وزن داشته ايد؛ تا ۶۰ درصد خطر ابتلا به ديابت نوع دوم را در ۱۰ تا ۲۰ سال آينده، افزايش داده ايد. اما اگر با انجام ورزش هاي مناسب و منظم، تحت نظر پزشك؛ اضافه وزن نداشته ايد يا آن را كاهش داده و كنترل كرده ايد؛ خطر ابتلا به ديابت نوع دوم در شما كمتر از ۲۵ درصد است. (منظور از اضافه وزن، بالا رفتن بيش از حد وزن در دوران بارداري است چرا كه به طور طبيعي كمي اضافه وزن ايجاد مي شود.)
مسائل بحراني ديابت بارداري
در زنان باردار مبتلا به «ديابت بارداري»؛ «ديابت نوع دوم»؛ افزايش ميزان قند خون؛ اثر مستقيم روي وزن كودك و ميزان سلامت جنين دارد. اگر ميزان گلوكز خون (قند خون) بالا باشد؛ جنين بيش از حد لزوم تغذيه شده و اضافه وزن پيدا مي كند. به اين ترتيب جنين دچار ماكروسوميا (يا ماكروزوميا) مي شود. (ماكروزوميا، بيماري است كه جنين وزن طبيعي نداشته و وزنش نسبت به سنش زياد است. به اين قبيل جنين ها، جنين هاي چاق هم مي گويند). اين عدم تعادل در وزن جنين، براي جنين و مادر بسيار خطرناك و مسأله ساز است. حال ببينيم كه:
۱- چه خطراتي جنين را تهديد مي كند؟
۲- چه خطراتي مادر را تهديد مي كند؟
۳- چگونه مي توان از بروز اين خطرات جلوگيري كرد؟
۴- آيا جنين پس از تولد؛ كودك سلامتي خواهد بود؟
چه خطراتي جنين را تهديد مي كند؟
جنين مادراني كه از طريق خون مادر؛ گلوكز زياد دريافت مي كنند؛ شانه و بالاتنه بسيار چاقي دارند و چون وضع حمل  را مشكل مي كنند؛ زايمان بايد زودتر از زمان طبيعي و اكثراً با «سزارين» انجام شود. اما مسائل ديگر:
* در حين زايمان؛ به علت چاق بودن بالاتنه و شانه هاي جنين؛ به اين نقاط آسيب رسيده و كودك گاهي دچار نقص مادرزادي مي شود.
* قند خون كودك در حين تولد؛ بسيار پايين است (چون از خون مادر كه قند بالايي داشته؛ جدا شده است).
* افزايش احتمال ابتلا كودك به ديابت نوع دوم پس از بلوغ.
* يرقان (زرد شدن پوست بدن يا همان زردي)؛ ۲ تا ۳ روز بعداز تولد.
اما اثرات مادر مبتلا به ديابت «نوع اول»  بر روي جنين:
* پايين بودن قند خون نوزاد در زمان تولد.
* مشكلات تنفسي نوزاد در زمان تولد.
* زردي شديد نوزاد، ۲ تا ۳ روز بعداز زايمان.
* افزايش احتمال ابتلا به نقص مادرزادي نوزاد.
اما؛ اگر ديابت مادر توسط پزشك كنترل شود، مشكلي نخواهيم داشت.
چه خطراتي مادر مبتلا به ديابت را تهديد مي كند؟
اگر مادر مبتلا به ديابت نوع دوم يا ديابت حاملگي باشد؛ اين خطرات مادر را تهديد مي كند:
* احتمال زايمان نوزاد با سزارين و مشكلات سزارين براي مادر.
* افزايش فشار خون و تورم دستها و پاها (اين علايم به علت افزايش نمك هم اتفاق مي افتد).
* افزايش اوره.
* احتمال ابتلا به ديابت بارداري در بارداري هاي بعدي و با شدت بيشتر.
* اگر مادر مبتلا به ديابت نوع اول باشد، چه خطراتي مادر را تهديد مي كند:
* زايمان زودرس (گاهي با تولد نوزادي با نقص).
* زايمان با سزارين.
* تورم شديد دست و پا و فشار خون بالا در دوران بارداري.
* افزايش اوره در ادرار.
* بالا رفتن ستون (كتون) در خون (ستون يك اسيد آمينه مضر است و نبايد در خون ازدياد پيدا كند).
* افزايش خطر ابتلا به بيماري هاي چشم.
* افزايش خطر ابتلا به بيماريهاي كليه.
چگونه مي توان از بروز اين خطرات جلوگيري كرد؟
از ابتلا به ديابت دوران بارداري مي توان پيشگيري كرد. براي حل اين مشكل؛ اين نكات ضروري است:
* كنترل قند خون؛ ۳ تا ۶ ماه قبل از بارداري و تداوم كنترل در دوران بارداري.
* كنترل اشتها و داشتن يك رژيم غذايي مناسب.
* تحرك و ورزش زير نظر پزشك.
آيا جنين پس از تولد؛ كودك سلامتي خواهد بود؟
در طول دوران بارداري؛ آزمايشهاي متعددي انجام مي شود تا از سلامت كودكتان مطمئن شويد (البته با تشخيص پزشك و در صورت لزوم). اين آزمايشها عبارتنداز:
سونوگرافي: با استفاده از اين روش، مراحل رشد جنين بررسي مي شود و در هر مرحله كه رشد جنين غيرعادي به نظر برسد؛ تمهيدات لازم انجام خواهد شد.
تست آلفافيتو پروتئين: در اين روش خون مادر را آزمايش مي كنند. اگر ميزان آلفافيتوپروتئين بالا باشد؛ يعني خطر تولد نوزاد با نقص مادرزادي وجود دارد. بنابراين براي اين مشكل بايد سريعاً چاره اي انديشيد.
تست آمنيوسنتز: در اين روش با استفاده از يك سوزن نازك كه از شكم مادر وارد محفظه رحم مي كنند، كمي از مايع آمنيوتيك (مايعي كه اطراف جنين را فراگرفته) نمونه برداري مي كنند. سلولهاي موجود در مايع آمنيوتيك مورد آزمايش قرار مي گيرند و به اين وسيله پزشك از ميزان تكامل ريه هاي نوزاد آگاه مي شود (اصلي ترين عضو حياتي براي تنفس؛ ريه هاي نوزاد است و اگر تكامل نيافته باشد؛ نوزاد پس از تولد زنده نمي ماند). به اين ترتيب به سلامت ياعدم سلامت جنين پي مي برند.
تست سنجش ميزان سلامت قلب جنين: براي آگاهي از ميزان تكامل قلب جنين، صداي قلب جنين را گوش مي دهند. اين كار معمولاً در هفته هاي آخر بارداري دائماً انجام مي شود.
كنترل ضربان قلب جنين: وجود ضربان هماهنگ نشان از سلامت نوزاد دارد. ولي اگر ضربان قلب نامنظم باشد و يا صداهاي ناهماهنگ و اضافه شنيده شود، قلب جنين سالم نيست.
بنابراين؛ رعايت رژيم غذايي مناسب (خصوصاً كنترل ميزان قند و نمك) در دوران بارداري بسيار مهم است. با اينكه افزايش وزن در دوران بارداري طبيعي است ولي حتي الامكان بايد آن را كنترل كرد و پس از وضع حمل آن  را سريعاً كاهش داد. با مراجعه به پزشك و توجه به تذكرات و توصيه هاي پزشك، سلامتي خود و نوزادتان حتمي است.
مهتاب صفرزاده خسروشاهي
منبع: www. Yahoo health. Com

زندگي با ميكروبها - ۶
زهرآگيني ميكروبها
مترجم: وحيد رضانعيمي
ميكروبها كينه توز نيستند. آنها فقط از امكانات موجود براي بقا استفاده مي كنند؛ همان طور كه ما زمين را براي استخراج معدن مي كاويم. از آنجايي كه بقاي ما منوط به حفظ يك قطعه زمين خاص نيست، شكافتن آن براي دستيابي به منابعي كه بقاي ما را ميسر مي كند، جذاب است. همان طور كه معدن كاوي ما حالت سرگرمي ندارد، ميكروبها هم براي سرگرمي ما را نمي كشند.
ويبريوكلرا، باكتري عامل وبا، نشان  دهنده چگونگي اين امر است. اين گونه باكتري به راحتي از طريق آب منتشر مي شود، حتي وقتي ميزبانهاي انسان به قدري مريض باشند كه نتوانند از بستر بيرون آيند.
پس از آ ن كه شخصي با خوردن آب آلوده، دچار اين ميكروب شود، باكتري وبا به سرعت تكثير مي شود.
تكثير به اين شكل در داخل دستگاه گوارش، باعث اسهال شديد مي شود. در نتيجه جمعيت كثيري از باكتري وبا از طريق شبكه آبرساني به ميزباني جديد منتقل مي شود و اين چرخه ادامه مي يابد. براي ويبريوكلرا انسان چيزي جز منبعي مناسب براي تسهيل تكثير آن نيست. اما اگر آب آشاميدني تميز باشد و زباله به طور بهداشتي دفع شود،  زهرآگيني ويروس، ديگر از مزيت تكاملي برخوردار نخواهد بود. به اين ترتيب باكتري نمي تواند به راحتي از يك شخص به ديگري سرايت كند و در نتيجه بايد بقاي خود را تنگاتنگ تر به بقاي ميزبان گره بزند. از اين رو، زهرآگين ترين گونه هاي وبا در جوامع فاقد شبكه هاي بهداشتي مؤثر پيدا مي شود. در مناطق داراي شبكه هاي بهداشت مواردي گزارش مي شود كه گونه هاي باكتري آن به مراتب كمتر زهرآگين است.
آيا زهرآگيني بيماريهايي كه از طريق جنسي منتقل مي شود، با سهولت انتقال همبستگي دارد؟
خطرناك ترين وشايعترين اچ آي وي، اچ آي،وي - يك است كه از آفريقاي مركزي سرچشمه گرفت. مطالعات نشان مي دهد رفتارهاي جنسي منجر به انتقال ويروس معمولتر از آفريقاي غربي است كه اچ آي وي- ۲ يعني گونه نسبتا كمياب و كم خطرتر آن ظاهر شد. چنين همبستگي هايي حتي در داخل هر گونه اچ آي وي نيز اتفاق مي افتد. طرفداران نظريه انتقال- زهرآگيني معتقدند اچ آي وي -۲ در سنگال زهرآگيني كمتري نسبت به همتاي خود در ساحل عاج دارد، چرا كه انتقال جنسي در سنگال احتمال كمتري دارد.
012728.jpg

اسرار بزرگي هنوز وجود دارد. مثلا ويروس پوليوميليت معمولا در روده زندگي مي كند و از طريق مدفوع از بدن خارج مي شود و وارد دهان كساني مي شود كه با آن در تماس قرار بگيرند. به اين طريق ويروس به ميزبانهاي جديد راه مي يابد. اين ويروس فقط وقتي باعث بيماري مي شود كه به دستگاه عصبي ميزبان حمله كند. چه چيزي ويروس را به حمله به دستگاه عصبي ميزبان و آسيب رساندن به ميزبان وامي دارد، بي آنكه امكان انتقال آن را به ميزبانهاي جديد افزايش دهد؟ مطالعه بيشتري نياز است تا نظريه انتقال- زهرآگيني را آزمود و چنين موقعيتهاي پارادوكس گونه اي را بررسي كرد.
فهم تكامل زهرآگيني چه بسا نهايتا به ما كمك كند منبع بيماريهاي عفوني مزمن را كه درصد فزاينده اي از جمعيت جهان را گرفتار كرده است، شناسايي كنيم. مثلا مهم است بدانيم آيا بيماريهاي حاد به اين علت به صورت مزمن درمي آيند كه ميكروبها زهرآگيني خود را كمتر مي كنند تا بتوانند به حيات خود در ميزبان انسان ادامه دهد.
نظريه انتقال- زهرآگيني، زهرآگيني را به رابطه اي پويا بين انسان و ميكروب مرتبط مي كند. از اين رو با فهم سنتي از زهرآگيني كه تا حد زيادي هنوز برقرار است، تعارض دارد. زهرآگيني Virulence مشتق از كلمه لاتيني virulentus است كه به معناي پر از زهر است. همان طور كه اين اسم نشان مي دهد، از زمان ارائه نظريه ميكروب ها، زهرآگيني محصول توانايي ميكروبها براي توليد سموم بيماري زا بوده است. تحقيقات ژنوي نشان مي دهد ميكروبها نوعي توانايي را به طور تكامل در خود پديد مي آورند كه دانشمندان «خواص زهرآگيني» مي خوانند، يعني ساز و كارهايي كه انتقال ژنها را به ميكروبهاي ديگر تسهيل مي كند. يك مثال «PathogenecitY island» است. اينها خوشه هايي از ژنها هستند كه زهرآگيني- ميكروبي ر ا افزايش مي دهند. اين ژنها مي توانند به انواع حاملها از جمله پلاسميدها كه قبلا از آن صحبت كرديم، منتقل شود.
اما مطالعات جديد حاكي از آن است كه زهرآگيني را نمي توان با خواص ميكروبي ذاتي توضيح داد. چند مثال از اين قرار است:  يك سوم جمعيت ۱/۶ ميليارد نفري جهان حامل باسيل Tubercle (عامل سل) است، اما ۹۰ درصد آنان هرگز دچار سل فعال نمي شوند. در آمريكا مطالعات نشان داده است باكتري عامل مننژيت ستون فقرات در بيني يك چهارم مردم اين كشور زندگي مي كند، بدون آنكه آسيبي به آنان برساند. به همين شكل، باكتري هليوباكتر كه عامل زخم معده است در بدن نيمي از مردم اين كشور وجود دارد، بي آنكه مشكل ايجاد كند. آزمايشهاي خون نشان مي دهد ويروس ابولا در بدن برخي افراد بوده است، اما آنان هرگز علايم مرگبار تب خونريزي را از خود نشان نداده اند. همان طور كه اين مثالها نشان مي دهد دسته بندي ميكروبها به زهرآگين و غيرزهرآگين غيرممكن است. زهرآگيني توانايي ايجاد بيماري و سنجه شدت بيماري، يكي از بسيار نتايج ممكن تعامل پويا بين دستگاه ايمني و ميكروب است.
زهرآگيني هم از خصوصيات ميكروبي نشأت مي گيرد و هم از خصوصيات انساني و بنابراين تعامل بين اين دو.
بنابراين ما نمي توانيم بگوييم ميكروبها بيماري زا هستند يا ميكروبها را عامل بيماري بدانيم. ميكروبها عوامل بيماري زا نيستند. رابطه خاص سبب مي شود كه ميكروبها تأثير بيماري زايي داشته باشند. بايد واژگان جديدي را براي توصيف عفوني بياموزيم. تنها در اين صورت است كه مي توانيم توضيح دهيم چرا بيشتر ميكروبهاي زهرآگين ظاهرا در درصد ا ندكي از افرادي كه در آنان زندگي مي كنند، ايجاد بيماري مي كنند.
افراد فقط به يك نوع اندامواره آلوده نمي شوند. ما ميزبان گونه هاي زيادي هستيم كه زياني برايمان ندارند.
بايد تغيير ديناميك بين ميكروب و ميزبان را بيابيم كه نتيجه زيان بار بعدي را درپي دارد. جا شوالدربرگ معتقد است بايد استعاره بوم زيست را جايگزين استعاره جنگ كنيم و توجه خود را به اين نكته معطوف كنيم كه چرا بيشتر ميكروبها ما را بيمار نمي كنند.

سايه روشن دانش
ويروس سارس به سرعت تغيير مي يابد
012730.jpg

مطالعه هاي انجام شده در دانشگاه ميشيگان دلالت بر اين دارد كه ويروس سارس قادر است به سرعت تغيير يابد.
از زماني كه ويروس سارس در انسان ايجاد بيماري نمود، دانشمندان براي يافتن خاستگاه و منشاء ويروس و ارتباط آن با ويروسهاي مشابه، تحقيق هاي فراواني انجام دادند. براساس مطالعات انجام شده بر روي سكانهاي پروتئيني ويروس، محققان نتيجه گرفتند كه ويروس سارس با بقيه ويروسها ارتباط كمتري دارد و البته ارتباط و نسبت آن با بقيه ويروسها كمي هم نامشخص است. اين ويروس قادر است ژن ها و توالي هاي ژنتيكي خود را طي روندي موسوم به نوتركيبي تغيير دهد كه در نهايت منجر به تغيير ماهيت قبلي ويروس مي شود. اين پديده به ويروسها كمك مي كند تا در طبيعت، موجودات زنده بقاي بيشتري داشته باشند و بتوانند خود را با ميزبانهاي جديدتري هماهنگ كنند.
نتايج مربوط به اين مطالعه در شماره ويژه سپتامبر نشريه علم ژنتيك و تكامل (Genetics and Evolution) منتشر شده است.
خواب راحت احتمال مبارزه با سرطان را بالا مي برد
012732.jpg

براساس پژوهشهاي انجام شده در بخش پزشكي دانشگاه استنفورد، خواب راحت شبانه، بدن را به سوي مبارزه با سرطانها هدايت مي كند. عوامل رواني اجتماعي موجب به هم خوردن الگوهاي رفتاري بيماري (خواب، خوراك، آشاميدن و ورزش) مي شود. در اين بين، خواب در تنظيم هورمونها در بدن تأثير بالايي دارد.
مطالعه اي كه روي رفتار، مغز و سيستم ايمني توسط دكتر ديويد اشپيگل انجام شده، دلالت به مسيرهايي دارد كه خواب و بيداري يا ريتم منظم شبانه روزي (خواب و بيداري منظم) ممكن است آنها را به هم زند.
در مطالعه اول ميزان «ملاتونين» ترشح شده از مغز، در هنگام خواب بررسي شده اين تركيب به عنوان يك آنتي اكسيدان عمل و راديكالهاي آزاد را خنثي مي كند. بايد توجه داشت حضور اين راديكالها براي سلولها مي تواند مضر باشد. در يك ريتم منظم شبانه روزي به هم خورده، ملاتونين كمتري توليد خواهد شد و DNA سلولها مستعد انواع آسيب و جهشهايي مي شوند كه امكان ايجاد سرطان را بالا خواهد برد.
مسير دوم به عهده هورمون كورتيزول است كه در طول روز ميزان آن افزايش و كاهش مي ِيابد. كورتيزول به فعاليت منظم سيستم ايمني كمك مي  كند. فعاليت منظم سيستم ايمني، بدن را در برابر سرطانها مقاوم مي كند. افرادي كه چرخه كورتيزول بدن آنها به دليل بي خوابي يا خواب نامنظم به هم ريخته است به سرطانها بيشتر مستعد مي شوند.
منبع: يونايتد پرس
مترجم: ياشار محمدزاده صديق
(كارشناس ارشد ويروس شناسي)

علم
ادبيات
اقتصاد
سفر و طبيعت
سياست
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  سفر و طبيعت  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |