قرارداد يكجانبه، نه
در يك هفته اخير دو حادثه تقريبا همزمان در حوزه سياست داخلي ايران باعث تغيير رفتار تدريجي و محسوس (هر چند اندك) جامعه جهاني در برابر ايران شد.
ابتدا، محمد البرادعي كه از چند هفته پيش لحن تندي در برابر ايران اتخاذ كرده بود، تحت تأثير نگاه يكپارچه داخلي به برنامه هسته اي، قدري مواضع خود را تعديل كرد و تا آنجا پيش رفت كه به روزنامه تايمز مالي گفت: درخواست از ايران براي متوقف كردن غني سازي اورانيوم به منظور ايجاد اعتماد مطرح شده بود و براساس معاهده منع گسترش سلاح هاي هسته اي ايران ناگزير نيست كه غني سازي را متوقف كند. اين در واقع خواسته هميشگي ايران بوده است كه اگر آژانس بين المللي انرژي اتمي خواستار همكاري بيشتر ايران است مي بايست به تعهدات خود در زمينه كمك به دانش هسته اي ايران عمل كند.
حادثه دوم سه روز پيش و در جريان مذاكرات اخير هيأت ايراني با نمايندگان اروپا درباره حقوق بشر رخ داد. در آن جلسه نمايندگاني از دو طيف سياسي ايران با دفاع از چارچوب ها و موازين ايران درباره حقوق بشر، نشان دادند كه تقسيم بندي هاي داخلي، لزوما در سياست خارجي مصداق ندارد و سياستمداران ايراني توانايي تفكيك قائل شدن بين رقابت هاي داخلي و مقتضيات منافع ملي را دارند. اين موضع ايران بازتاب دهنده اين اصل بديهي است كه هر ملتي حق دارد شيوه زندگي خاص خود را برگزيند. آنچه كه ايران در هفته هاي اخير درباره برنامه هسته اي و ديگر مسائل مورد انتقاد غربي ها از خود نشان داده مصداق اين گفته اساسا آمريكايي است كه رهبران واشنگتن و ديگر پايتخت اروپايي با آن به خوبي آشنا هستند: «رعايت يكجانبه قرارداد، نشانه تواضع نيست، بلكه نشانه ترس است». و ايران نشان داده است كه تمايلي براي اجراي يكسويه قراردادها ندارد، چه اين قراردادها در حوزه حقوق بشر باشد چه برنامه هسته اي. اين استراتژي در هفته هاي اخير جواب مثبت داده است و علي القاعده مي بايست نصب العين شخصيت ها و جناح هاي سياسي قرار بگيرد كه تنها صداي واحد ايراني است كه مي تواند دشمنان را از انديشه تحميل يكسويه قراردادها منصرف كند.
|