همايش بزرگداشت محمد كاظم كاظمي- شاعر افغان- در دومين جشنواره ادبي قند پارسي در فرهنگسراي بهمن برگزار شد.
كاظمي متولد سال ۱۳۴۶ در هرات افغانستان است، از سال ۱۳۶۳ به ايران مهاجرت كرده و تحصيلات دانشگاهي خود در رشته مهندسي عمران را نيز اينجا گذرانيده است.
كاظمي بعد از تحصيل وارد فعاليت هاي ادبي و روزنامه نگاري شده اولين مجموعه شعر خود با نام «پياده آمده بودم» را در سال ۱۳۷۱ به چاپ رسانده و دفتري از گزيده ادبيات معاصر نيستان نيز ديگر مجموعه شعر اوست.
اين شاعر افغان معتقد است كه هنرمندان افغان نبايد حساب خود را از فارسي زبان هاي ديگر جدا كنند، چرا كه اين موضوع باعث جدايي هم زبان ها مي شود و بيشتر مايه گمراهي است.
محمد كاظم كاظمي درباره اين كه گرايش چنداني به فارسي دري در كارهايش ديده نمي شود گفت: واقعيت اين است كه باور دارم آن چيزي كه به عنوان زبان دري شناخته مي شود، با زبان فارسي رايج در ايران تفاوتي ندارد، در صورتي كه بعضي، اينها را متفاوت مي دانند. وي ادامه داد: در نتيجه اين اعتقاد، عده اي با استفاده از واژه هاي بومي سعي مي كنند يك تشخيص و هويت فرضي به كارهايشان بدهند، در صورتي كه تقسيم يك زبان به دو زبان كار درستي نيست.
او با اشاره به تأثيرپذيري اش از شعر شاعران ايراني و نزديكي سبك و بيانش به كار علي معلم، يادآور شد: من در ايران رشد كرده ام و با اينجا انس زيادي دارم و به همين دليل از بعضي رهيافت هاي زبان در ايران كه هنوز در افغانستان رايج نيست، استفاده مي كنم و هيچ پرهيز در استفاده از واژه هاي رايج در ايران ندارم، همان طور كه پرهيزي از واژه هاي رايج در افغانستان ندارم، منتها نمي خواهم حساب ها را جدا كنم.
كاظمي سپس تصريح كرد: از لحاظ درونمايه، تمام شعرهايم مرتبط با افغانستان است، منتها از لحاظ تصويرسازي و عناصر بيان آن قدر بومي گرايي در كارم ديده نمي شود. چون زياد در افغانستان نبودم و به علاوه آنجا هم زندگي شهري داشتيم. اين شاعر افغان تأكيد كرد: سعي مي كنم منابع و عناصر خيال، فرهنگ مشترك ما باشد.
عبدالجبار كاكايي كه آشنايي پانزده ساله اي با محمد كاظم كاظمي دارد، از او به عنوان نخستين كسي كه به عنوان شاعر افغان مقيم ايران شناخته شد ياد مي كند و مسير حركت او را از جهت سبك آثارش تقريباً يكنواخت مي داند. وي گفت: كاظمي به مثنوي گفتن تمايل دارد و معمولاً در سايه مثنوي هاي علي معلم حركت مي كند كه همان سبك فخيم خراساني است.
او همچنين تصريح كرد: البته كاظمي تشخص خاص خود را در مثنوي هايش دارد و آنچه باعث تفاوت او با معلم مي شود شفاف صحبت كردن و صراحت اوست.
كاكايي در ادامه متذكر شد: از بين شاعران مهاجر افغان مانند مظفري، كاظمي، سعيدي و تابش، بيش از همه كاظمي را متأثر از شيوه شاعران ايراني مي دانم و تفاوت كاظمي با ديگر شاعران افغان درزبان اوست.
وي ادامه داد: شاعران مهاجر افغان امكانات بهره برداري از زبان شان دو برابر است؛ يعني استفاده از انرژي نهفته فارسي دري و تلفيق آن با زبان فارسي معيار در ايران باعث شده تا زبان شعر آنان اثرگذار و قدرت تركيب سازي شان بيشتر باشد و البته شايد نكته منفي كار كاظمي همين باشد كه كمتر از زبان دري استفاده مي كند و به خاطر انس بيشترش به زبان فارسي معيار در ايران تمايل دارد.
عبدالجبار كاكايي در بخش ديگري خاطر نشان كرد: در شعر مهاجرت افغانستان رابطه محكمي با كهن الگوهاي قومي شان، يعني اتفاقاتي كه در حافظه تاريخي ملت باقي مانده است وجود دارد و علاوه بر آن استفاده از نمادهاي بومي مانند استفاده از عناصر طبيعي، دشتها، كوهها، رودخانه ها و استفاده نوستالژيك از خاطرات كودكي نيز بسامد بالايي در اين شعر دارد.
وي همچنين متذكر شد: در اين نوع شعر يك نكته ثابت سياسي و مبارزه و مخالفت با نوع خاصي از تشرع كه طالبان حاكم كرده نيز ديده مي شود و شاعران روشنفكرانه از اين انديشه احساس برائت مي كنند.
كاكايي سپس خاطرنشان كرد: شاعران افغان به شخصيت زن نيز تأكيد ويژه اي دارند و شايد ما به قدر آنها به اين موضوع توجهي نداشته باشيم كه اين البته به وضعيت ويژه زن در افغانستان برمي گردد.
سيد ضياء قاسمي شاعر افغان نيز تأكيد مي كند: شعر مهاجرت افغانستان و شعر افغانستان با محمد كاظم كاظمي شناخته شد و تلاش هاي پي گير او بود كه حلقه هاي متعدد شاعران مهاجر را در شهرهاي مختلف ايران دور هم جمع كرد و زمينه هاي رشد آنان را فراهم آورد.
وي با اشاره به ويژگي هاي شعري منحصر به فرد كاظمي يادآور شد: كاظمي زبان و ذهنيت بومي برجسته اي دارد و فضاي بومي كارهاي او بسيار شاخص است كه در ميان باقي مهاجران كسي به اين تشخص نيست. قاسمي افزود: او استفاده خوبي از امكانات كهن زبان فارسي دارد و توانسته امكانات كلاسيك را با ذهن امروزي و مدرن به كار بگيرد.
او ديگر ويژگي شعر كاظمي را رگه هاي طنز منحصر به فرد او دانست و متذكر شد: در شعر معاصر اين گونه استفاده درست از طنز را نديده ام. وي همچنين افزود: كاظمي از صنعت تلميح خيلي خوب استفاده مي كند كه اين پشتوانه فرهنگي او را نشان مي دهد. قاسمي سپس تصريح كرد: كاظمي خودش و شعرش را فداي جامعه و مردمش كرده و همواره دغدغه جامعه و اجتماعي سرودن داشته كه اين باعث شده به سمت فضاهاي انفرادي مثل تضادهاي شعر عاشقانه نرود. وي ادامه داد: البته اين موضوع ممكن است تا حدي به كار او ضربه زده باشد، اما نشان مي دهد شعر او هيچ وقت جدا از جامعه نبوده و او خود را از سطح جامعه جدا نكرده است.