جمعه ۱۶ آبان۱۳۸۲
سال يازدهم - شماره ۳۲۱۸
زمين
Friday.htm

به انگيزه اجلاس وزيران ۵ كشور ساحلي درياي خزر در تهران
درياي خزردر بيم و اميد
005248.jpg
اشاره: درياي خزر - اين بزرگ ترين درياچه جهان - به لحاظ موقعيت جغرافيايي و ژئوپلتيك يكي از مهم ترين آبراه ها و ذخاير اقتصادي جهان محسوب مي شود. تا پيش از فروپاشي اتحاد شوروي، كليه امور مربوط به درياي خزر بين ايران و اين همسايه بزرگ شمالي در آن روزگار در چارچوب قراردادهايي كه ميان دو كشور به امضا مي رسيد، به گونه اي حل و فصل مي شد، اما بعد از فروپاشي شوروي و افزايش شمار كشورهاي ساحلي خزر به ۵ كشور، مسايل حوزه درياي خزر پيچيده  تر شده است. اين بغرنجي ها شامل مسايل حقوقي، زيست محيطي و ذخاير آبي است كه در سال هاي اخير بسيار بحث برانگيز بوده است. اجلاس دو روزه وزيران و مسئولان محيط زيست ۵ كشور ساحلي درياي خزر در روزهاي ۱۲ و ۱۳ آبان ماه در تهران، با هدف رسيدن به راه حل هاي ممكن براي حل مشكلات محيط زيست درياي خزر برگزار شد. توافقات حاصل شده در اين اجلاس مي تواند چشم انداز تازه اي براي حل مسايل روزافزون محيط زيست درياي خزر باشد. مطلبي كه پيش رو داريد، شناسنامه كوتاهي از درياي خزر و حوزه هاي آبي و اكوسيستم هاي مرتبط با آن در قلمرو خاك ايران است و همچنان كه از متن برمي آيد مهم ترين اين زيست بوم ها، تالاب انزلي است كه نقش مهمي در شكل گيري زندگي جانوري،  گياهي و اكوسيستم هاي وابسته به آن در اين سوي درياي خزر شده است.
درياي خزر كه در شمال ايران و جمهوري هاي مستقل كشور شوروي سابق قرار گرفته، وسيع ترين درياچه كره زمين است. (وسعت اين درياچه حدود ۵/۶ برابر درياچه اورال است).
طول خطوط ساحلي درياي خزر ۷ هزار كيلومتر است كه حدود هزار كيلومتر آن از آستارا تا دهانه رودخانه اترك مربوط به ايران و بقيه در حوزه كشورهاي شمالي اين درياچه قرار دارد. آب درياي خزر از طريق شبكه هاي متعددي از رودها كه از قسمت هاي شمالي،  غربي و جنوبي به اين دريا مي ريزد تامين مي شود. حدود ۷۸ درصد آب درياي خزر توسط رودخانه هايي كه در شمال دريا قرار دارند تامين مي شود. اين رودها شامل اورال و ولگا هستند.
درياي خزر پس از پيدايش در طول تاريخ اسامي مختلفي داشته است كه مشتق از طوايف يا قبايل و بعضاً شهرهايي است كه در كرانه آن زندگي و يا ساخته شده است و نام هاي خزر عبارتند از: درياي ديلم نام قومي بوده كه در سرزمين ديلم بين طبرستان (مازندران) تا آذربايجان زندگي مي  كرده اند. درياي گيلان از نام قومي اقتباس شده كه به آنها گيل مي گويند و از چندين سده قبل از ميلاد مسيح در سرزمين امروزي گيلان مي زيسته اند. اين قوم هنوز خوشبختانه در ايران زندگي مي كنند. خزر قبيله اي  ترك زبان است كه در سده هاي ۷ و ۸ ميلادي به سواحل اين دريا مهاجرت كرده و اين قوم آريايي  نژاد بودند. روس ها در اواخر قرن نهم درياي خزر و مناطق آن را بازشناختند. ابن اسفنديار، مورخ ايراني مي نويسد كه روس ها در سال ۹۰۹ در درياي خزر دريانوردي مي كردند و به بندر آبسكون (يكي ديگر از نام هاي درياي خزر) مي آمدند. چيني ها آن را «سيخاي» (درياي شرق) ناميده اند. ترك ها آن را «كوچوك دنيز» و تاتارها آن را «آك دنيز» ناميده اند و روس ها آن را «خوانسيك» مي ناميدند به نام قومي كه در قرن نهم تا سيزدهم در مصب رودخانه ولگا زندگي مي كردند. خزر بر اساس نام شهرها و كشورهاي مجاورش نيز نامگذاري شده بود مثل طبرستان (مازندران امروز)، كوسوم، گيلان، فارسي، ساري، ماكو، سالياني، مغان و ...
در حال حاضر درياي خزر در كشورهاي اروپايي و ديگر كشورهاي خارجي با نام كاسپين شناخته شده است.
درياي خزر از نظر فيزيكي به سه بخش شمالي، مركزي و جنوبي تقسيم مي شود. بخش شمالي خيلي كم عمق و بخش مركزي بسيار عميق است و عمق متوسط آن به ۷۶۸ متر مي رسد.
«خليج قره بغاز» خليج كم عمق وسيعي است كه در كرانه خاوري اين دريا قرار دارد اين بخش ، درياي خزر را با صحراي وسيع و گرم قره قروم مرتبط مي سازد. تحت تاثير همين همسايگي، دماي آب خزر در اين قسمت به شدت افزايش مي يابد و در برخي نقاط تبخير مي گردد. دماي آن بين ۲۴ تا ۲۷ درجه و در پاييز از ۶/۰ تا ۱۶ درجه سانتي گراد متغير است. دماي آب در اعماق خزر بين ۵۰۰ تا ۶۰۰ متر به شدت كاهش مي يابد و از اين عمق و پايين تر كاهش دما يكنواخت است. تفاوت جرم حجمي،  در اين دو بخش باعث جابه جايي آب مي شود و اين جابه جايي كه يك حالت دوراني عمودي به خود مي گيرد و در سطح موجب پديد آمدن امواج بزرگ و توفان مي شود.
سواحل جنوبي درياي خزر به نام خليج انزلي «تالاب انزلي» به وسعت ۲۰۰ كيلومتر مربع و خليج گرگان به وسعت ۴۰۰ كيلومتر مربع قرار دارند. شبه جزيره ميانكاله همراه با مجمع الجزاير آشوراده به وسعت ۳۵ كيلومتر مربع بين درياي خزر و خليج گرگان قرار دارد كه در سال هاي اخير به علت افزايش آب درياي خزر بخش هايي از آن به زير آب رفته است. اين منطقه از لحاظ اكولوژيك و تنوع زيستي كم نظير است. حوزه آبريز درياي خزر در شمال ايران شامل ۵/۱۵ درصد سطح كل كشور مي شود و به علت همين وسعت و گسترش آن در طول جغرافيايي و تنوع مناطق آبگير در رودخانه هاي موجود به شش زيرحوزه تقسيم مي گردد كه يكي از مهم ترين آنها مرداب انزلي است كه از طريق تنگه باريكي با دريا ارتباط دارد و يازده رشته از رودخانه هاي حوزه آبريز درياي خزر قبل از ورود به دريا به اين تالاب مي ريزند.
تالاب انزلي در كنار درياي خزر گذشته از اين كه به عنوان يك زيرحوزه، حوزه آبريز خزر قابل اهميت است و به عنوان يك اكوسيستم طبيعي در كنار درياي خزر از ويژگي هايي برخوردار است. ماهيان و ذخاير طبيعي درياي خزر از ديرباز جزو مهم ترين منبع تغذيه و كسب درآمد ساحل نشينان و در واقع داراي ارزش اقتصادي بالا براي كشور بوده است و تالاب انزلي به عنوان زيستگاه مهم آبزيان و پرندگان مهاجر، محل تخم ريزي، مامن و پناهگاه ماهيان درياي خزر كه بيشتر از نوع ماهيان با ارزش اقتصادي بالا در دنيا محسوب مي شوند، است.
در مورد تكوين تالاب انزلي نظرات متفاوتي است كه قابل قبول ترين اين نظريات اين است كه تالاب انزلي در آغاز قرن پانزدهم بر اثر تشكيل دو زبانه خشكي باريك و شني به پهناي ۹ تا ۲۷۰ كيلومتر و كاهش ارتفاع سطح آب دريا شكل گرفته بنابراين تالاب انزلي از نظر زمين شناسي بسيار جوان تشخيص داده شده و اعتقاد بر اين است كه در چند مرحله شكل گرفته است.
در حال حاضر تالاب انزلي با مساحتي كمتر از ۲۰۰ كيلومتر مربع و ۳۷ درجه و ۲۸ دقيقه عرض شمالي و ۴۹ درجه و ۲۵ دقيقه طول شرقي در جنوب غربي درياي خزر در استان گيلان واقع شده است از سمت شمال به درياي خزر، از شرق به روستاي پير بازار از غرب به كپور چال يا آبكنار و از طرف جنوب به صومعه سرا و قسمتي از شهرستان  رشت محدود مي شود. تالاب انزلي تا نيمه قرن هجدهم تا روستاي پير بازار گسترش داشته و وسعتي معادل دو برابر سطح كنوني داشته است.
محدوده آب تالاب به چهار بخش يا حوضچه آبي تقسيم مي شود:
۱- بخش شرقي كه حوضچه شرقي را تشكيل مي دهد (تالاب شيجان) ناميده مي شود و رودخانه چوگام به آن مي ريزد. اين منطقه كم عمق بوده و داراي گونه هاي گياهي فراواني است. از جمله نيزارها در آن گسترش دارد. عمق اين منطقه بين ۸/۰ تا ۵/۱ متر متغير است و از طريق رودخانه پيربازار به تله رسوب از آنجا به راسته خاله و در نهايت زير پل غازيان ختم مي شود.
۲- بخش مركزي كه مقابل كانال انزلي و محل الحاق آب قسمت هاي مختلف تالاب و هدايت آن به سمت درياي خزر است. حوضچه مركزي در مقايسه با قسمت شرقي از وضعيت مناسب تري برخوردار است ولي در سال هاي اخير به علت هجوم گسترده گياهان شناور اين بخش در معرض خشك شدن است. رودخانه مهمي كه به اين بخش وارد مي شود سياه درويشان است و از طريق اين قسمت به دريا متصل مي شود. بندر انزلي و شهر غازيان در راس شبه جزيره غازيان و انزلي و در مجاورت تنگه ارتباطي با دريا بنا شده است. اين تنگه در واقع راه اصلي ارتباطي دريا به تالاب و محل عبور كشتي ها و همچنين عبور ماهي ها در تالاب و بچه ماهي ها از تالاب به درياي خزر است.
بخش غربي (آبكنار) كه سابقاً به نام خليج كپور چال ناميده مي شد طبق نظر كارشناسان در مقايسه با ساير مناطق تالاب زنده تر و فعال تر است.
اين قسمت بزرگ ترين قسمت آبي تالاب را تشكيل مي دهد و به دليل عمق و سطح نسبتاً زياد به درياچه اي مي ماند كه جز معدودي از نقاط در قسمت مركزي خود فاقد پوشش گياهي است و عمق آن گاهي به ۳ متر مي رسد و ادامه شيله رود (شيله سر) است كه شاخه اصلي آن داراي طولي معادل ۵/۶ كيلومتر و داراي شاخه هاي فرعي به طول ۵/۱۰ كيلومتر بوده و سرچشمه اصلي آن در جنوب شرقي كوه هاي تالش است. تالاب انزلي نقش مهمي در اقتصاد صيادان منطقه دارد، به طوري كه بيشترين ماهيان باارزش درياي خزر به منظور تخم ريزي، توليد مثل و تغذيه به سمت اين منطقه مي آيند و سرانجام آب اين قسمت از طريق رودخانه سياه درويشان، تاپ روگا، پاشاروگا و نهنگ روگا به درياي خزر متصل مي شود.
تالاب سياه كيشم توسط شبه جزيره آبكنار (ماهروزه) و نيز رسوب گذاري و دلتاسازي رودخانه سياه درويشان از ديگر قسمت هاي تالاب انزلي جدا شده و جنوبي ترين قسمت تالاب را تشكيل مي دهد و مهم ترين زيستگاه پرندگان مهاجر تالاب است.
عمق متوسط منطقه سياه كيشم حدود ۱ متر است و داراي چهار پهنه آبي يا به زبان محلي به نام هاي كلاس،  نرگستان، اسفند، آبكنار (ماهروزه) بوده و از طريق بهمبرروگاه به رودخانه سياه درويشان متصل شده و از آن به بعد مسير غربي تالاب را در پيش مي گيرد تا به درياي خزر متصل گردد.

تاثير گازهاي آلاينده و باران اسيدي بر طبيعت زيست كره
هجوم آلودگي به كوه هاي هيماليا
005268.jpg
باران اسيدي يكي از رهاوردهاي زيانبار توسعه ناپايدار است. باران اسيدي را نخستين بار مردم انگلستان تجربه كردند و در سال ۱۸۵۳ ميلادي پس از آن كه آثار و نشانه هاي باران اسيد در شهرهاي صنعتي انگليس از جمله منچستر ظاهر شد يكي از دانشمندان انگليسي نام باران اسيدي را بر اين پديده جديد گذاشت. باران اسيدي بر گياهان و موجودات زنده آثار سويي بر جاي مي گذارد و در مواردي باعث آسيب ديدگي مجسمه ها، فلزات و اجسام سخت مي شود. در تهران،در سال ۱۳۶۴ در پي سوزاندن مازاد يكي از فرآورده هاي نفتي موسوم به مازوت در بيابان هاي جنوب پايتخت، باران سياه رنگي باريد كه گفته مي شود از انواع ضعيف باران هاي اسيدي بوده است. در جريان جنگ موسوم به خليج فارس كه طي آن چاه هاي نفت كويت توسط رژيم صدام حسين به آتش كشيده شد، در اين منطقه باران اسيدي باريد. امروزه باران هاي اسيدي به صورت يكي از مشكلات مهم جوامع صنعتي درآمده است. در كشور ما هنوز پديده باران اسيدي به شكل بحراني بروز نكرده است، زيرا آلودگي هاي صنعتي به علت غير متمركز بودن اين واحدها در ايران به شكل حاد نمود نداشته است. براي آگاهي بيشتر شما خوانندگان عزيز با منشا و چگونگي تشكيل باران هاي اسيدي نوشتاري را كه در اين زمينه فراهم آمده از نظرتان مي گذرانيم.
در عصر ما كه هواي بسياري از شهرها به ويژه كلان شهرها بر اثر گازهاي آلاينده ناشي از تردد خودروها و همچنين فعاليت هاي صنعتي بدون بهره گيري از فيلترهاي كنترل كننده به شدت آلوده شده است پديده زيانبار باران اسيدي نيز رو به رشد است.
منبع اصلي باران اسيدي، گازهاي آلوده كننده هوا از جمله اكسيدهاي ازت، گوگرد و كربن است كه در نتيجه سوخت هاي فسيلي نظير زغال و مواد نفتي در كارخانه ها، نيروگاه ها، خودروها، كاميون ها و ساير وسايلي كه داراي دودكش هستند وارد هوا مي شوند.
بنابه گزارش اجلاس سه روزه سازمان جهاني هواشناسي وابسته به سازمان ملل متحد در ژنو آلودگي وسيع جو در خليج فارس بر اثر به آتش كشيده شدن صدها چاه نفت در كويت توسط رژيم صدام باعث شد كه روزانه نيم ميليون تن CO2 ، چهار هزار تن SO2 ، و سه هزار تن گازهاي ازت و عناصر آلوده كننده ديگر وارد هواي خليج فارس شود. همچنين در جريان آتش سوزي روزانه پنج ميليون تن بشكه نفت و ۷۰ ميليون متر مكعب گاز سوخته و به هدر رفته است. بر اساس برآوردهايي كه توسط كارشناسان صورت گرفت مقدار اكسيد سولفوري كه در جريان آتش سوزي چاه هاي نفت كويت، به اصطلاح آزاد شد، بيشتر از ميزان اكسيد سولفوري است كه در سه كشور صنعتي فرانسه، آلمان و انگليس و بر اثر فعاليت هاي صنعتي انتشار مي يابد. اين آلودگي با وجود گذشت بيش از يك دهه از آن واقعه، هنوز ادامه دارد و تا غرب كشور چين و ارتفاعات هيماليا در هندوستان پيش رفته، يعني آلودگي تا دو هزار كيلومتر پيشروي كرده است. به همين دليل امروزه مي گويند كه آلودگي هوا مرز نمي شناسد و در هر سرزميني كه منابع آلاينده باعث آلودگي هوا شود، مشكلات ناشي از اين آلودگي، متوجه همه مردم جهان مي شود.
چگونگي تشكيل باران  اسيدي
با اين كه فرآيند تبديل گازها به اسيد و شسته شدن آنها از طريق بارش هاي جوي، هزاران سال پيش از اين كه بشر در مقياس وسيع شروع به استفاده از سوخت هاي فسيلي كند، در جو شروع شده و تركيب هاي گوگرد و ازت نيز بر اثر فرآيندهاي طبيعي شامل آتشفشان، فعل و انفعالات باكتريايي خاك توليد و به اتمسفر اطراف افزوده شده اند. اما فعاليت هاي صنعتي دوران معاصر موجب بروز واكنش هايي شده است كه به وسيله خورشيد تحريك مي شوند و از سوي ديگر، فراواني اكسيژن و بخار آب هاي جو زمين در سرعت بخشيدن به آنها موثر است.
در جريان تشكيل باران اسيدي، اسيد نيتريك و سولفوريك حاصل از گازهاي آلوده به راحتي توسط ابرها جذب مي شوند. بنابراين PH ابرهاي باران زا به شدت كاهش پيدا مي كند. به عنوان مثال تحقيقات انجام شده نشان مي دهد كه PH قطره هاي بخار آب در مناطق شرقي آمريكا و در تابستان ها به شدت كاهش مي يابد.
تحت تاثير باران هاي اسيدي، فعاليت هاي حياتي در درياچه ها و اكوسيستم هاي آبي به زيان زندگي آبزيان دگرگون مي شود به طوري كه زادآوري ماهيان مختل مي شود و شمار زيادي از ماهيان تلف مي شوند. جريان سيلابي كه بر اثر باران هاي اسيدي به راه مي افتد، فلزات سمي مثل آلومينيم را به دريا حمل مي كند. اين فلز وارد دستگاه تنفسي ماهي ها شده و موجبات مرگ آنهارا فراهم مي سازد.
اثرات باران هاي اسيدي در شهرهاي بزرگ نيز بسيار زيانبار است.
براي كاهش باران هاي اسيدي نصب دودكش هاي بلند و فيلتردار كاهش مصرف سوخت هاي فسيلي، جايگزين منابع انرژي ديگر و كاهش انتشار گوگرد، توصيه شده است.
فرزين بهرامي
منابع:
باران اسيدي، انتشارات سپيده
نشريه تخصصي موج سبز، سال سوم، شماره ۱۲

از هفت گوشه جهان
خودروهايي با سوخت هيدروژن
005264.jpg

پس از اخبار و شايعات گوناگوني كه درباره ساخت و توليد اتومبيل هاي مجهز به سوخت پاكيزه هيدروژن در طول ده سال اخير منتشر شده است، به تازگي يك شركت بزرگ خودروسازي در ايتاليا موفق به ساخت و ارايه دو نمونه كامل از اتومبيل هايي شده است كه با باتري ويژه سوخت هيدروژن كار مي كنند و نيازي به سوخت هاي فسيلي ندارند. حداكثر سرعت اين خودروها ۱۳ كيلومتر در ساعت برآورد شده است و تا ۳۲۰ كيلومتر مي توانند بدون تعويض يا شارژ باتري راه پيمايند. اما هنوز تا توليد انبوه و ارزان اين خودروها راه درازي در پيش است. زيرا هزينه هاي توليد خودروهاي برقي بسيار سنگين است و تجهيزات زيربنايي براي تامين و توليد پيل هاي سوخت هيدروژن هنوز به صورت كامل به وجود نيامده است. به گفته كارشناسان هزينه توليد يك موتور مجهز به سوخت هيدروژن، يكصدبار بيشتر از هزينه ساخت يك موتور به اصطلاح سنتي درون سوز است.
005260.jpg

مطالعات زيست محيطي از فضا
چين و برزيل نخستين ماهواره منابع زمين خود را كه با هزينه ۳۰۰ ميليون دلار ساخته شده بود در اكتبر (مهرماه) ۱۹۹۹ براي گردآوري اطلاعات درباره محيط زيست، كشاورزي، برنامه ريزي شهري و آلودگي آب به فضا پرتاب كردند.
چين همچنين دومين ماهواره از چهار قمر مصنوعي علمي پژوهشي را كه به طور مشترك با برزيل ساخته است، در مهرماه گذشته، به فضا پرتاب كرده است. كشور پهناور چين كه مسير توسعه صنعتي را با گام هاي شتابان مي پيمايد، بيش از هر زماني با معضل روزافزون آلودگي محيط زيست روبه رو است و در تلاش است به هر طريق از جمله، از روش پرتاب ماهواره به فضا براي حل معضلات زيست محيطي خود چاره جويي كند.
005250.jpg

حمايت بين المللي
از مرغابي هاي در حال انقراض
فرانسه پنجمين كشوري است كه پيمان بين المللي حمايت از مرغابي هاي دريايي و مرغ هاي باران را تاييد كرده و آن را به اجرا درمي آورد.
به گزارش خبرگزاري فرانسه از پاريس، يك لايحه براساس اين موافقتنامه در زمينه حفظ مرغابي هاي دريايي و مرغان باران به هيات وزيران فرانسه ارايه شده است كه بعد از تاييد پارلمان اين كشور قابل اجرا خواهد بود.
اين موافقتنامه توسط ۹ كشور به شرح زير امضا شده است:
استراليا، برزيل، انگليس، شيلي، اكوادور، فرانسه، نيوزيلند، پرو و اسپانيا.
اين موافقتنامه در واقع تعهد بين المللي را براي حفظ مرغان دريايي مهاجر مستحكم مي سازد. در اين پيمان آمده است كه اطلاعات لازم مربوط به مرغابي هاي دريايي و مرغان باران بايد جمع آوري گردد سپس خطراتي كه آنها را تهديد مي كند، شناسايي و متوقف شود. يك مسئله مهم شمار مرغان دريايي گرفتار شده در عمليات صيدماهي با تورهاي بزرگ و گسترده است.
005262.jpg

خطر انقراض قورباغه ها
قورباغه ها و ساير دوزيستان در سوييس در خطر نابودي هستند زيرا ساخت و ساز جاده ها و خانه ها زيست بوم طبيعي آنها را تخريب مي كند.
به گزارش خبرگزاري فرانسه از ژنو، براي حل اين مسئله، دولت سوييس قصد دارد شمار مناطق حفاظت شده را براي اين جانوران در سراسر كشور گسترش دهد.
«اريك كوهلي» يك مقام اداره محيط زيست سوييس گفته است: «دوزيستان در حال ناپديدشدن  هستند، زيرا زيست بوم هاي آنها به خاطر ساخت راه ها و گسترش توريسم و تشديد فعاليت هاي كشاورزي از بين رفته است.»
بركه هاي مصنوعي و استخرهايي كه دوزيستان در آنها زندگي مي كنند با عمليات ساختماني پر شده و جايگزيني براي آنها ايجاد نمي شود. اين است كه قورباغه ها و وزغ ها بي خانه و كاشانه مي شوند.
در سوييس ۲۳۰ منطقه حفاظت شده براي دوزيستان وجود دارد. شوراي فدرال سوييس گفت: از ۷۲ بركه ديگر براي حفظ زيست بوم آنها استفاده خواهد كرد. ۷۷۰ بركه و آبگير هم اينك افزوده شده و ۵۵ منطقه رودخانه جنگلي هم به اين مجموعه اضافه مي شود.
در صد سال گذشته، زمين هاي خوب جنگلي واقع شده در كنار رودخانه ها كه مراكز حياتي تنوع زيستي در سوييس بوده است براساس آمار وزارت محيط زيست به ميزان ۹۰ درصد كاهش يافته است.

نگاه
تهران و نيازهاي آينده
005258.jpg
بهار زاد
در دو هفته اخير تهران به دفعات با آلودگي شديد هوا و وارونگي دما روبه رو بود. جمع شدن دود و مه در برخي روزهاي اين دو هفته، تنفس را براي جمعي از مردم به خصوص مبتلايان به بيماري قلبي و تنفسي دشوار ساخت. عده اي كه داراي ريه هاي حساس و يا بيماري هاي گوناگون دستگاه تنفسي نظير آلرژي، برونشيت و آسم هستند، با ماسك در خيابان هاي شهر ظاهر مي شوند.حضور اين عده از شهروندان ماسكدار در معابر و گذرگاه ها به يكي از صحنه هاي رايج پايتخت تبديل شده است. اما در مجموع و آنچه به چشم مي آيد هنوز آثار و عواقبي از آلودگي  هواي شهر بر روح و جسم شهروندان نيست، بسياري از كودكان كه اكنون در معرض اين آلودگي قرار مي گيرند در آينده و هنگام بزرگسالي با بيماري هاي گوناگوني مواجه خواهند شد. همچنين عده اي از شهروندان كه دچار عوارض ناشناخته ريوي يا قلبي هستند، هنوز نمي دانند كه اين عوارض گاهي تحت تاثير گازهاي آلاينده هواي شهر تهران به وجود مي آيد.
بعضي از پيامدهاي سوء آلودگي هوا، به صورت بيماري هاي عصبي، سردردهاي مزمن و اختلال در ديد بروز مي كند كه به آساني قابل تشخيص نيستند. كارشناسان بارها تاكيد كرد ه اند كه گازهاي خروجي خودروها منشا اصلي آلودگي هواي تهران هستند. به همين دليل هر تصميمي براي نجات شهر و مراقبت از بهداشت و سلامتي مردم بايد بر پايه شناخت اين علت اصلي گرفته شود. در سال هاي اخير اقداماتي از قبيل جايگزيني بنزين بدون سرب به جاي سوخت سرب دار، صورت گرفته است اما هنور برنامه  مشخصي براي ساماندهي وضعيت خودروها كه از مهم ترين منابع آلاينده هوا به شمار مي آيند به اجرا در نيامده است. افزايش روز افزون خودروها در تهران كه خود معلول افزايش جمعيت و گسترش بي رويه شهر است به عنوان يك عامل مهم و ريشه اي، ظاهراً از نظر دورمانده است. تهران همچنان كه از هر سو به خصوص در قالب شهرك هاي نوظهور گسترش پيدا مي كند با مشكلات تازه اي در زمينه آلودگي هوا روبه رو مي شود. تقريباً براي تمام شهرهاي بزرگ و پر جمعيت جهان در كنار برنامه هاي روزمره، سياست ها و برنامه ريزي هاي دراز مدت با توجه به نيازها و مقتضيات آينده نيز تعريف و اجرا مي شود. از جمله اين برنامه ريزي ها، تعريف و پيش بيني محدوده و جمعيت شهر است. ظاهراً مسايل مبتلابه كلان شهر تهران كه به صورت ميراثي رنج آور و روي هم انباشته شده فرصت براي تهيه و تنظيم چنين برنامه هايي را محدود و يا حتي مسدود كرده است. اما به هر حال آهنگ رشد روزافزون جمعيت، گسترش بي رويه شهر و به تبع آن رشد مشكلاتي مثل حمل و نقل شهري و آلودگي هوا به ما هشدار مي دهند كه پايتخت نيازمند يك برنامه ريزي جامع متكي به امكانات و منابع و چشم اندازهاي آينده است. هر اندازه كه فرصت ها از دست بروند، گره مشكلات روزافزون كورتر خواهد شد. همچنان كه رشد جمعيت در شهرها و مناطق حاشيه اي تهران چهار برابر بيشتر ازمحدوده مركزي است و اين خود يك نشانه هشدار دهنده براي ضرورت كنترل چنين فرآيند نگران كننده اي است. استفاده از مهارت ها، تجربه ها و ذخيره هاي كارشناسي براي برنامه ريزي منسجم و كارآمد شهري ضروري است. بدون در اختيار داشتن چنين ساز و كارهايي، پيشگيري از مشكلات روزافزون به ويژه توسعه بي رويه، آلودگي هوا و مسايل اجتماعي در تهران بسيار دشوار خواهد بود.

|  ادبيات  |   ايران  |   جامعه  |   رسانه  |   زمين  |   سفر  |
|  شهر  |   علم  |   ورزش  |   هنر  |   صفحه آخر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |