جمعه ۱۶ آبان۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۱۸
گفت و گو با شيرين ملتي - نقاش
من يك كلاژكار هستم
005274.jpg

اشاره: شيرين ملتي متولد ۱۳۴۲ گنبد كاووس است. از سال ۱۳۷۱ مقيم تهران و از سال ۱۳۷۷ كار نقاشي را به صورت جدي شروع كرده است. فعاليت هاي حرفه اي او با شركت در كلاس هاي نقاشي مهرناز جلالي قاجار ادامه پيدا كرده و اولين نمايشگاه وي در سال ۱۳۷۹ برپا گشته و در ادامه نمايشگاه هاي متعددي را به صورت هاي گروهي و فردي در نگارخانه هاي مختلف تهران برگزار كرده است.
تازه ترين تابلوهاي اين نقاش از تاريخ ۲۴ الي ۲۹ مهرماه ۱۳۸۲ در گالري ضرابي در معرض ديد عموم قرار داشت. به همين بهانه با اين نقاش گفت وگويي انجام داديم كه با هم مي خوانيم:
خانم ملتي در نمايشگاه اخير، شما دو ديدگاه سنتي و مدرن را به صورت مجزا ولي در كنار هم ارايه داده ايد. در اين مورد توضيح خاصي داريد؟
توضيحي كه من مي توانم در جواب سؤال شما بدهم به پس زمينه كاري من بر مي گردد. من اصولاً كارم را به صورت تجربي و كاملاً انفرادي شروع كردم زماني كه من به اين كار (نقاشي) پرداختم كاملاً به صورت غريزي به سراغ آن رفتم. با اتكا به علايق شخصي خودم آن را انتخاب كردم. آن موقع من از تاريخچه و درس هاي تئوري درباره نقاشي چيز زيادي نمي دانستم. همين طوري قلم و بوم را به خلوت و تنهايي خودم مي بردم و مكنونات دروني ام را توسط آنها تخليه مي كردم. اغلب اين تجارب اوليه را به كسي نشان نمي دادم و به عبارتي بيشتر براي دل خودم كار مي كردم البته آن روند خود جوش سال ها ادامه پيدا كرد و بسياري از تابلوهايي كه امروزه از كارهاي اصلي من محسوب مي شود به آن دوران تعلق دارد. اما رويكرد مدرن در آثارم متعلق به دوره بعدي فعاليتم يعني حضور در كلاس هاي نقاشي خانم مهرناز جلالي قاجار است.
پس با اين حساب مي توان مجموع فعاليت هاي شما را به دو دوره كلاسيك و مدرن تقسيم بندي كرد.
نه به اين صورت كه شما مي گوييد. ديدگاه من در طي اين سال ها تغيير چنداني نكرده. من معمولاً سوژه هاي آثارم را در پيرامون خودم جست وجو و پيدا مي كنم. زماني از شيوه هاي مختلف و گاهي مدرن در ارايه سوژه ها آگاهي چنداني نداشتم، تابلوهايم را به صورت غريزي كار مي كردم كه شما به آنها واژه كلاسيك را اطلاق مي كنيد بعد كه در كلاس هاي ويژه اين هنر (نقاشي) شركت كردم و شيوه هاي مختلف را براي بيان ايده هاي ذهني ام يافتم سعي كردم در بيان اين ايده ها از آموزه هايم در كلاس هاي تئوري كمك بگيرم كه اين موارد نيز در تقسيم بندي شما عنوان «مدرن» را شامل مي شود.
البته منظور من اين است كه همين ايده ها و سوژه هاي انتخابي شما هم در اين تقسيم بندي ها متغير است.
من تابلويي دارم به نام «دختر تركمن» و جزو كارهاي تازه من محسوب مي شود ولي در ارايه آن سعي نكردم از شيوه هاي مختلف استفاده كنم و نهايتاً شما به آن به عنوان يك اثر سنتي مي نگريد. در عوض در همين نمايشگاه تابلوي ديگري دارم بنام «دلقك» كه ايده و سوژه آن مي طلبيده كه به صورت غيرمستقيم به سوژه نگاه كنم و در اين راه از تكنيك هاي مختلفي استفاده كرده ام و حالا احتمالاً شما براي آن عنوان «مدرن» به كار مي بريد ولي از نظر من اين كارها با هم ديگر فرقي ندارند فقط شيوه هاي ارايه آنها بر روي بوم متفاوت است.
تابلوي «دختر تركمن» بيشتر به يك پرتره يا همان نقاشي از چهره نزديك است كه پوشش هاي محلي و همچنين زيور آلات سنتي آن را تماشايي كرده است و غير از اين ديگر حرفي براي گفتن ندارد در حالي كه در تابلوي « دلقك» بيان يك انديشه بيشتر مدنظر است و در آن از كوشش هاي تصويري براي بيان مفهومي خاص استفاده شده است. به نظر من اين دو ايده را نمي توان در يك گروه قرار داد. در اين باره هم توضيحي داريد؟
در اين باره تا حدودي با شما موافقم. من در تابلوي «دختر تركمن» اهدافي جز نماياندن چهره يك زن تركمن نداشتم و احتمال مي دادم استفاده از حس هاي بكر و وحشي كار را زيباتر مي كند و مي ترسيدم اگر به سراغ تكنيك هاي تصويري بروم، كار از آن حالت طبيعي خارج شود. بنابراين سعي كردم عين يك تصوير ذهني و عيني را روي بوم پياده كنم. ولي در تابلوي «دلقك» تصاويري كه روي هم مونتاژ شده اند سعي در القاي پيامي خاص دارند كه من هم از اين منظر احساس مي كنم نوع جنس آنها مي تواند متفاوت باشد.
005272.jpg

شما به تصاوير مونتاژي اشاره كرديد. با توجه به اين كه نمايشگاه اخير شما تركيبي از نقاشي و كلاژ محسوب مي شود، مي خواستم جايگاه تكنيك كلاژ در كارهاي شما را جويا شوم.
من اين تكنيك را شخصاً دوست دارم و زماني كه با آن آشنا شدم احساس كردم گمگشته  اي را پيدا كردم كه مي تواند من را در القاي حس هاي دروني ام ياري كند. هنر نقاشي به عنوان پايه كارهاي من محسوب مي شود اما با استفاده از تكنيك  كلاژ من آنها را به نوعي تكميل مي كنم. استفاده از اين تكنيك  بياني براي من از نظر حسي ارضا كننده است و به همين لحاظ من اغلب در خلق آثارم از آن استفاده مي كنم.
فكر نمي كنيد در تمامي تابلوها استفاده از اين تكنيك  مقدور نيست و در مواردي مي تواند به زيبايي شناسي كار آسيب برساند؟
من شخصاً با اين تكنيك به نوعي كنار آمده ام و در خلق تابلوهايم هميشه براي آن جايي باز مي كنم. البته تا اين جاي كار لطمه اي به كارهايم نزده است و فكر نمي كنم بعد از اين هم كارهايم از اين ناحيه آسيبي ببيند، اين تكنيك در ابتدا به عنوان ابزاري حاشيه اي به كمك من آمد و حالا به عنوان يكي از تكنيك هاي ثابت در اكثر كارهايم حضور دارد.
حالا كه اين تكنيك به عنوان يك اصل در كارهاي شما حضور دارد، مي توان شما را يك كلاژ كار ناميد؟
بله، من شخصاً خودم را يك كلاژ كار مي دانم.
امتيازهاي ويژه استفاده از شيوه كلاژ در نقاشي را در چه مواردي مي بينيد؟
يكي از امتيازهاي ويژه اين شيوه طبيعي نمايي يك اثر نقاشي است. با توجه به اين كه ابزارهاي تكنيك شيوه كلاژ از خود طبيعت گرفته مي شود همين مسئله باعث مي شود، اثر نقاشي شده طبيعي تر جلوه كند. وقتي تكه اي از يك شي طبيعي در تابلويي جاي مي گيرد به نوعي جايگاه طبيعت در يك اثر هنري را ياد آوري مي كند. البته بيشترين منظور من از اين كار از بين بردن فاصله ميان مخاطب و اثر است.
اشياي طبيعي در وهله اول مخاطب را به سوي خود مي كشند. وقتي مخاطب قدم هاي اول براي برقراري ارتباط با يك اثر هنري را بر مي دارد، توقع برقراري ارتباط بيشتر و نزديك تر مخاطب و اثر هنري تا حدودي قابل پيش بيني است.
معمولاً چه نوع مخاطباني مد نظر شما هستند؟
نوع مخاطبان را من تعيين نمي كنم ولي فكر مي كنم مخاطبان آثار من از يك قشر خاص نباشند چرا كه مجموع آثار من از يك نوع خاص نيستند و هر بار من سعي كرده ام به زاويه هاي مختلفي نگاه كنم.
همين مسئله باعث پراكندگي موضوعي آثار شما شده است فكر نمي كنيد اين امر باعث از بين رفتن خط سير مشخص در آثار شما شده باشد؟
اين مسئله اي كه مي گوييد به دوره هاي مختلفي از كارهايم بر مي گردد كه از نظر زماني و مكاني از هم جدا بوده اند. من هم اعتقاد دارم كه كارهايم از نظر موضوعي دچار پراكندگي است. اما اين مسئله به دوره هاي مختلف كاري من برمي گردد كه در آنها ديدگاه و افكارم دايم دچار تغيير و تحول بوده و از اين منظر شما يك خط سير طولي را مي توانيد دنبال كنيد. موضوعات تابلوهاي من در ابتدا از اشياي پيرامونم آغاز شد و در ادامه به موضوع ها و سوژه هاي دروني و بيروني و گاه سوژه هاي تركيبي سرايت كرده و در مواردي هم ايده هايم بي زمان و مكان است. من از منظر خودم مي توانم به آنها يك خط سير منظم بدهم. منتهي براي كسي كه براي بار اول با مجموع كارهاي من رو به رو مي شود اين تشخيص مشكل است البته من در اين نمايشگاه نمونه هايي از آثار قبلي ام را  آورده ام و بيشتر اين تابلوها كارهاي تازه ام محسوب مي شود.
اين خط سير كلي شما در چند تابلو شكل گرفته؟
تقريباً ۶۰ تابلو كه از نظر خودم آثار تمام شده و تكميل محسوب مي شوند.
علي ا... سليمي

مجتمع سينمايي جام جم در پرديس
005282.jpg
عمليات اجرايي مجتمع سينمايي «جام جم» در شهر جديد پرديس با حضور معاون سينمايي وزير ارشاد، معاون وزير مسكن، صانعي مقدم مديركل نظارت و ارزشيابي وزارت ارشاد و تني چند از مسئولين اين شهر آغاز شد. اين مجتمع فرهنگي با اعتباري بالغ بر ۲۰ ميليارد ريال كه از ماده ۱۶۱ قانون برنامه سوم توسعه تامين شده در مدت دو سال ساخته خواهد شد.
مجتمع فرهنگي رفاهي جام جم با مساحت ۱۰ هزارمتر مربع، داراي پنج سالن سينمايي ممتاز و مدرن با ظرفيت يك هزار و ۴۰۰ نفر، يك تالار پذيرايي با ظرفيت ۴۵۰ نفر، دو آموزشگاه موسيقي و رايانه، ۱۲ واحد آپارتماني و پاركينگ طبقاتي خواهد بود.
معاون سينمايي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در اين مراسم، گفت: با توجه به بحث مورد نظر برنامه چهارم توسعه در خصوص احداث مجتمع هاي فرهنگي در شهرهاي جديد كشور، اين نخستين مجتمع از مجتمع هاي فرهنگي است كه در شهر جديد پرديس عمليات اجرايي آن آغاز مي شود.
«محمد مهدي حيدريان» افزود: يكي از مشكلاتي كه در اين خصوص بر سر راه احداث اين مجتمع ها قرار دارد، مطالعه پيرامون وضعيت محيط زيست در ارتباط با هر طرحي است كه هيچ گاه مورد توجه قرار نگرفته است.
به گفته وي، به هنگام شروع هر طرح فرهنگي، بايد تناسب و آمادگي فرهنگي لازم براي آن پيش بيني شود.
وي اظهار داشت: با توافق وزارت مسكن و شهرسازي در آينده نزديك در دو شهر جديد نيز عمليات اجرايي مجتمع هاي فرهنگي مشابه اين مجتمع آغاز خواهد شد. معاون وزير ارشاد همچنين گفت: اجراي اين طرح براي چهار استان كشور نيز پيش بيني شده است.
معاون وزير مسكن و مديرعامل شركت عمران شهرهاي جديد ايران نيز در اين مراسم گفت: يكي از اتفاقات شايسته و برنامه ريزي شده در دوران انقلاب اسلامي، احداث شهرهاي جديد در ادامه برنامه توسعه و عمران بوده است.
مهندس «سيد محمود ميريان» افزود: اكنون ساخت اين شهرها در مرحله اي قرار دارد كه بايد به ارتقا كيفيت در آنها توجه جدي شده و تقويت محورهاي فرهنگي در اين شهرها در الويت برنامه هاي وزارت مسكن قرار دارد.
وي اظهار داشت: با موافقت وزير ارشاد، در شهرهاي جديد كشور مراكز فرهنگي و سينمايي احداث مي شوند كه احداث اين گونه مراكز در تحول محور فرهنگي شهرها بسيار بااهميت است.
به گفته وي، در كشور ساخت ۱۸ شهر جديد آغاز شده و احداث ۱۲ شهر ديگر نيز در حال بررسي است.
مديرعامل شركت عمران شهر جديد پرديس نيز در اين مراسم گفت: اين شهر يكي از شهرهايي است كه در شرق تهران واقع شده و هدف از ساخت آن سرريزشدن جمعيت تهران به سوي اين منطقه است.

گلبانگ
اذان ايراني زيباترين و گيراترين اذان است
005276.jpg
موسيقي مذهبي ايران به طور كلي متاثر از موسيقي رديف دستگاهي و محلي ايران است.
كامبيز روشن روان ـ آهنگساز ـ با بيان اين مطلب گفت: انواع موسيقي كه در ايران وجود دارند همه برگرفته از اين دو منبع اصلي موسيقي هستند به همين خاطر است كه اذان،يكي از مهم ترين انواع موسيقي هاي مذهبي چنين با رديف دستگاه هاي موسيقي سنتي ما گره خورده است.
وي افزود: بر اساس پژوهشي كه روي اذان ها در كشورهاي مختلف اسلامي انجام شده است اين نتيجه به دست آمده كه اذان در ايران زيباترين و ملوديك ترين اذان در تمام كشورهاي اسلامي است.
روشن روان در پاسخ به اين سؤال كه آيا حضور جامع دستگاه هاي ايراني در اذان را قبول دارد يا خير؟ گفت: بله، قطعاً همين طور است و بر طبق بررسي ها اذاني كه موذن زاده اردبيلي اجرا كرده زيباترين، گيراترين و موسيقيايي ترين اذاني است كه در همه كشورهاي اسلامي اجرا مي شود.
به گفته اين آهنگساز يكي از دلايلي كه موسيقي اين چنين در شكل هاي مختلف مذهبي وارد شده اين است كه موسيقي موفق شده از طريق مذهب و روش هايي كه به عنوان مراسم مذهبي در ايران بوده اند بخش هايي از فرهنگ ايراني را حفظ و به نسل هاي بعدي انتقال دهد.
روشن  روان همچنين دليل عمده حضور موسيقي فولكولور در موسيقي مذهبي را حفظ فرهنگ ايراني ذكر كرد كه طي قرون گذشته در معرض نابودي قرار داشته است.
او در ادامه به وجود موسيقي ايراني در موسيقي قرآني اشاره كرد با اين توضيح كه تلاش شده تا در شكل، اجراي موسيقي قرآني به موسيقي عرب نزديك شود ولي دستگاه ها و آوازهايي كه اجرا مي شود بيشتر ايراني است.
روشن روان تاكيد كرد: حتي اسامي اين اجراها نيز از موسيقي ايراني برگرفته شده است مثل آواز راست، سه گانه، چهارگاه و شور.

گروه گلبانگ در تالار وحدت
پنجم و ششم دي ماه گروه گلبانگ به سرپرستي بهنار ذاكري ـ نوازنده سنتور ـ در تالار وحدت اجراي برنامه خواهد داشت.
بهناز ذاكري در اين اجرا كه به سبك موسيقي سنتي اجرا خواهد شد قطعاتي از آخرين ساخته هاي خود را از قبيل مجموعه اي از رنگ و پيش درآمد هاي تصانيف كه روي اشعار مولانا، حافظ، سعدي و عطار ساخته شده است در دستگاه شور و آواز دشتي به روي صحنه خواهد برد.
در اين اجرا نازيلا لقا (دف و ديوان)، آزاده لقا (كمانچه)، محسن بيگلري (ني)، علي خشتي زاده (تار)،رضا منبع چي (بم تار)، سهيل صادق (كمانچه) و شهرام آرزومند، مهدي محمدي و حسين ناصري  با (آواز) گلبانگ را همراهي خواهند كرد.

كنسرت تار نوازان
در آخرين دوره از اجراهاي تلفيقي كه امسال نمونه هاي زيادي از آن را در ايران شاهد بوديم چند روز پيش كيوان ساكت به همراهي راميز قلي اف از جمهوري آذربايجان قطعات زيادي را از موسيقيدانان ايران و جهان اجرا كردند.
در ابتداي اين اجرا ساكت تعدادي از آثار خود، زنبور عسل و كاپريس ۲۴ اثر پاگاني ني را اجرا كرد.
بخش دوم نيز با تكنوازي قلي اف پايان گرفت. در اجراي مشترك تار نوازان ايراني و آذري علي رغم اين كه از قبل تمرينات زيادي انجام شده بود اما تفاوت صداي تار ايراني از آذري كاملاً محسوس بود طوري كه ساكت در قسمت دوم براي هماهنگي بيشتر با قلي اف مجبور شد نيم پرده كوك خود را پايين آورد يا اين كه گام قطعات را عوض كند.
كيوان ساكت هدف از اين اجرا را علاقه مند كردن مردم با موسيقي بي كلام ذكر كرد و گفت كه آنها دريچه هاي تازه اي از تكنيك تار را فرا روي علاقه مندان گشوده اند.
او افزود: قبل از اين اجراها نوازندگان تار در ايران محدود به نواختن موسيقي ايراني شده و پا را از اين فراتر نمي گذاشتند اما من با اجراهايي چون ديدار شرق و غرب نشان دادم كه مي شود موسيقي جهان را با تار ايراني هم اجرا كرد.گفتني است كه در اجراي اخير ساكت و قلي اف آثاري از موسيقيدانان دوره كلاسيك و رمانتيك به روي صحنه برده شد.

صديق تعريف و ماه عروس
صديق تعريف، خواننده موسيقي ملي پس از ارايه «كردانه» به بازار در حال ضبط و آماده سازي اثري به نام ماه عروس است.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران آهنگسازي و تنظيم اين اثر به عهده حميد متبسم نوازنده و از اعضاي سابق گروه شيدا و عارف است.
به گفته تعريف، ماه عروس به واقع برگرفته از موسيقي نواحي خراسان بوده و قطعات آن نيز برگرفته از ترانه هاي خراساني است. در «ماه عروس» قطعات بي كلام نيز گنجانده شده است.

نقش و نگار
خط نستعليق و معلي در كنار هم
005278.jpg
خط معلي فرياد، طلب متراكم و نتيجه تحول نفس قلوب مردم ما به خاطر پشت سر گذاشتن جنگ، فشارها، بحران ها، تحريم ها، مشكلات و معضلاتي است كه در اين ۲۵ سال بعد از انقلاب در آنها پديد آمد.
حميد عجمي ـ خوشنويس و بنيانگذار خط معلي ـ كه نمايشگاه آثار خوشنويسي اش با تلفيقي از دو خط معلي و نستعليق تا پنج آبان ماه در خانه هنرهاي ايراني برپا بود در گفت و گو با ستاد خبري حوزه هنري و با اشاره به تركيب بندي، فضا سازي و ايجاد يك كمپوزيسيون خاص در تابلوهاي اين نمايشگاه به دلايل گنجاندن ۳۰ تابلوي خط نستعليق در كنار ۸۰ تابلوي خط معلي گفت: يكي از دلايل اين كار اين است كه مبادا اساتيد نستعليق من گمان ببرند كه به خاطر رويكردم به خط معلي خط نستعليق را فراموش كرده و زحمتشان را پاس نداشته ام. اما دليل ديگر آوردن تابلوهاي نستعليق در اين نمايشگاه اين بود كه مي خواستم دو خط معلي و نستعليق را در كنار هم مطرح كنم تا مشخص شود كه اين دو خط از جهت منبع حقاني با همديگر ارتباط داشته و براي همديگر هيچ مزاحمتي ايجاد نمي كنند و اين نكته بسيار مهمي است كه از چشم صاحب نظران دور نيست و اگر در كنار هم بودن اين دو خط مشكلي ايجاد مي كرد مي بايستي در ظاهر امر مشخص مي شد و يا گله مندي مخاطبان را برمي انگيخت.
«حميد عجمي» در ادامه به تصميمات جدي تري كه در نمايشگاه بعديش در خصوص خط معلي دارد پرداخت و گفت: در نمايشگاه بعدي سعي مي كنم به كتيبه سازي در خط معلي، سكوت و خلايي كه در اين خط نهفته است، تقطيعي كه مي توان در ميان كلمات ايجاد كرد و همچنين توجه بيشتر به تركيب بندي و كمپوزيسيون در فضاهاي مدرن امروزي بپردازم تا بگويم كه خط معلي نه تنها مي تواند پابه پاي سنت پيش برود و در اماكن مربوط به خوشنويسي جا باز كند بلكه مي تواند پوشش دهنده فضاهاي مدرن در معماري، جامعه و ذهن ما هم باشد.
اين خوشنويس و گرافيست به وجه حماسي خط معلي اشاره كرد و گفت: به وجود آمدن اين خط به عنوان آغاز يك تحول نفساني به معناي سوء آن نيست بلكه نتيجه تحول نفسي است كه در قلوب مردم ما به خاطر پشت سرگذاشتن جنگ، فشارها، بحران ها، تحريم ها، مشكلات و پايداري كه در اين ۲۵ سال بعد از انقلاب در آنها پديد آمد؛ يعني دچار خاصيتي در وجودشان شدند و نفسشان تغييري پذيرفت كه به دنبال يك موج جديد بودند و به خاطر همين طلب و موجي كه در جانشان به منصه ظهور مي آمد مي توان گفت كه خط معلي نتيجه طلب متراكم در وجود مردم ماست.
حميد عجمي در پايان، اين خط را قالبي براي رهايي و ابراز حس و فرياد مردم ما در برابر بحران ها عنوان كرد و افزود: همان طور كه مي بينيد بعضي جاها حركت ها در اين خط طوري پرتاب شده است كه مخاطب به هنگام ديدن تابلوها نفس عميقي مي كشد؛ انگار كه حنجره اي پيدا شده كه بغض و كلماتي را كه سال ها است در گلوي ما مانده ادا  كند.

جشنواره روستا در راه
هفدهمين جشنواره ملي روستا و هشتمين جشنواره بين المللي فيلم روستا چهارم دي ماه سال جاري در تهران برگزار مي شود.
علي مهام مسئول بخش بين الملل فيلم و فيلمنامه جشنواره روستا با اعلام اين خبر افزود: تاكنون بيش از ده كشور جهان اعلام آمادگي كرده اند تا آثارشان را براي جشنواره ارسال نمايند و رايزني هاي مربوطه در حوزه بين المللي جشنواره همچنان ادامه دارد.
وي اضافه كرد: آثار رسيده در دو بخش مسابقه و جنبي مورد بررسي و ارزيابي قرار مي گيرد.
مسئول بخش بين الملل جشنواره روستا با اشاره به اهدافي چون احياي عنصر فرهنگ كار و تلاش، ترغيب هنرمندان كشور براي توجه بيشتر به بخش كشاورزي، بازشناسي نقش و جايگاه كشاورزي و روستايي و منابع انساني آنها در توسعه ملي يادآور شد: تلاش ما بر اين است تا با گردآوري فيلم و فيلمنامه مناسب امكان نمايش نقش روستا در خودكفايي و توليد كشاورزي، حفظ و احيا و ارتقاي دانش بومي و فرهنگ توليد را فراهم سازيم.
وي شرايط اختصاصي شركت در مسابقه را به اين ترتيب اعلام كرد: تعداد آثار ارسالي محدوديتي ندارد. فيلم ها مي توانند به صورت وي.اچ.اس بتاكم و دي وي كم تهيه شده اما جهت سهولت استفاده روي نوار وي.اچ.اس ضبط شده باشد، هر فيلم روي يك نوار ارسال شود، مشخصات و خلاصه فيلم ارسال شود، ارسال بيوگرافي و دو قطعه عكس كارگردان ضروري است، جشنواره پذيراي فيلم هاي كوتاه و نيمه بلند مرتبط با گرايش هاي جشنواره در قالب هاي مستند و داستاني است، در صورت راهيابي فيلم به مرحله نهايي ارايه نوار اصلي الزامي است.
هفدهمين جشنواره ملي روستا و هشتمين جشنواره بين المللي فيلم روستا با موضوع «روستا، رسانه و توسعه» توسط وزارت جهاد كشاورزي (معاونت ترويج و نظام بهره برداري و دفتر برنامه ريزي رسانه هاي ترويجي) برگزار مي شود.

نگاهي به فيلم «نفس عميق» ساخته پرويز شهبازي
بچه هاي خوب ‎/ بچه هاي بد
005284.jpg

پدرام دانش
نفس عميق؛ فيلم خوبي است. خوش فكر در فيلمنامه؛ گره هاي داستاني و خط و ربط رويدادهاي آن. اما ساختار حرفه اي نفس عميق؛ مانعي براي بيان انتقاداتي كه برآن وارد است نخواهد بود. هر چند؛ از ابتدا مي پذيريم كه در قياس با بسياري از توليدات سال هاي اخير سينماي ما؛ اثري است متفاوت و ارزشمند.
گردش رويدادهاي اثر؛ بر مدار رفتار و سكنات سه جوان؛ سپري است مقاوم تا انتقادي از جانب هم نسلان اين سه؛ متوجه محتوي و پيام فيلم نباشد. سه جواني كه در عين برخورداري نسبتاً مناسب از حقوق اجتماعي و فردي؛ با بي مبالاتي و بي قيدي خود؛ آگاهانه راه نيستي و فنا را بر مي گزينند. كامران كه يك البركامو ي وطني است؛ قيد تحصيل را مي زند؛ به استاد دانشگاه جواب هاي سربالا مي دهد؛ به مادر بي مهري مي كند؛ خانه و زندگي مرفه را رها مي كند و با انتخاب مشي رياضت؛ به سوي پوچي و نيستي مي رود بي آن كه اصراري بر فهميده شدن توسط جامعه داشته باشد. به تغذيه يك توله سگ با كالباس و شير؛ اهميت مي دهد؛ ليكن از حال خود و اطرافيانش غافل است تا جايي كه در اواخر داستان؛ به طرزي دردناك و در تنهايي مطلق؛ مي ميرد بي آن كه روشنگري كند و راه را بر هم نسلان خود نمايان سازد. تكليف بيننده با اين كاراكتر روشن نيست چون همانگونه كه گفته شد؛ تاثيري بر اطرافيان خود و بيننده نمي گذارد و حتي همدردي كسي را بر نمي انگيزد؛ مگر همان توله سگ كه تنها شخصيت داستان است كه از بركات وجود كامران بهره مند شده و مورد لطف قرار مي گيرد.
005286.jpg

با مرگ كامران؛ مسئوليت خطير روشنگري بر دوش منصور و آيدا گذاشته مي شود يا لااقل توقع بيننده اين است كه اين دو؛ به جبران بي خاصيتي همقطارشان واكنشي مضاعف نشان داده و رسالت اثر را به دوش كشند. ليكن در كمال تعجب؛ اين دو نيز همچون كامران؛ دو ورشكسته به تقصيرند كه با انتخاب نامناسب ترين راه؛ سر به كوه و بيابان نهاده و با مرگ خود؛ امكان اتخاذ هر فرضيه اي را در باب پيام اثر؛ منتفي مي كنند. بايد از صاحب اثر پرسيد؛ به راستي بيننده (با هر سن و سالي)؛ در مواجهه با اين سه جوان و اعمال شان؛ بايد چه واكنشي بروز دهد؟... با آنان همذات پنداري كند؟... به حال شان بگريد؟... يا به مرگ (بي خاصيت) آنان درود فرستد و در جمله مريدان شان درآيد؟... شهبازي موافق اعمال قهرمانان داستان خود هست يا نيست؟... چه باشد چه نباشد؛ بيننده از كجاي اثر به آن پي ببرد؟... در شرايطي كه همه شخصيت هاي فرعي؛ از مالك هتل گرفته تا مرد شيك پوش نيمه شب كه قصد مكالمه تلفني با خارج از كشور را دارد
005288.jpg

؛ دوقلوهاي ساكن اتاق بغلي هتل؛ دربان خوابگاه دانشجويي؛ صاحب ساندويچ فروشي؛ خانمي كه اتومبيلش را با دست و دلبازي تقديم كرده مي گريزد؛ گشتي هاي نيروي انتظامي؛ رانندگان ميني بوس دانشگاه و... با ملاطفت و مهرباني با اين سه جوان برخورد مي كنند و سنگ بزرگي سر راه شان نمي اندازند و در جاي جاي اثر؛ به آنان اجازه جولان داده و به اصطلاح؛ به آنان حال مي دهند؛ چگونه بايد با آنان همدردي نموده مشكلات شان را درك كرد؟... و آيا اصولاً اين سه جوان؛ مشكلي هم دارند؟... نگارنده به زعم خود؛ وجود مشكل در زندگي اين سه جوان را بعيد مي داند چون در طول فيلم؛ هر كاري كه تمايل دارند انجام مي دهند و مخالفي هم براي اعمال درست و نادرست شان پيدا نمي شود. يا اگر هم باشد؛ در اندازه اي نيست كه مانع اجراي تصميماتشان باشد.
005290.jpg

نفس عميق فيلمي است كه صرفاً دقيقه به دقيقه زندگي كسالت بار سه جوان را در طي يكي دو روز؛ دنبال مي كند؟... آيا فيلمي است در بيان مناسبات (بعضاً) ناسالم آدم هاي شهري درندشت و بي در و پيكر به نام تهران؟ كه اتفاقاً در به تصويركشيدن اين برخوردها و مناسبات؛ فيلمي بسيار موفق و سرافراز است و به طور كلي؛ تمام سكانس هايي كه اين سه جوان با جامعه و آدم هاي پيرامون خود؛ رودررو هستند آشكارا يكي دو گام از سكانس هاي خصوصي اين سه جوان جلوتر است.
شهبازي هنگام دريافت جايزه بهترين فيلمنامه گفت خوشحالم... چون اين جايزه نشان مي دهد كه هيات داوران؛ انديشه اثر را دريافته و درك كرده است...
مي توان چنين حدس زد كه چنانچه مرگ را نشانه مجازات بدانيم؛ شهبازي با ميراندن قهرمانان خود؛ پيام داستان را به طور غيرمستقيم به بيننده القا كرده است. گو اين كه با محوشدن تدريجي آنان در مه؛ جنبه اسطوره اي به شخصيت آنان بخشيده. يا در جاي جاي داستان؛ با غوطه ور ساختنشان در آب؛ به نوعي حكم به پاكي و طهارت آنان داده است. اما به راستي؛ انديشه و نقطه نظر شهبازي در نفس عميق چيست؟... و آياهيات داوران جشنواره؛ به واقع؛ انديشه اثر را دريافته اند؟!
005292.jpg

صدا؛ افكت هاي صوتي و موسيقي در نفس عميق كاربردي محدود؛ حرفه اي و تاثيرگذار دارد. در حالي كه به راحتي مي شد از موسيقي متناسب با سن و سال قهرمانان داستان بهره اي رندانه برد و سراسر اثر را به اين بهانه؛ با تعدادي از آهنگ ها و آوازهاي پرسروصدا و بي محتواي غربي پركرد. خوشبختانه هوشياري كارگردان در اين مورد؛ كمك بزرگي به فيلم كرده و آن را از لغزش به ورطه فيلمي «تين ايجري» و مطابق با مد روز رهانيده است.
با وجود آنچه گفته شد؛ نمي توان نفس عميق را ديد و به شهبازي به عنوان كارگرداني نكته سنج و خوش ذوق؛ شادباش نگفته و در رقابت معتبر اسكار؛ برايش آرزوي موفقيت نداشت.

نگاهي به وضعيت فيلم كوتاه در آستانه برگزاري جشنواره كارگردانان جوان
كيفيت يا كميت مساله اين است
005280.jpg
برگزاري بيستمين جشنواره فيلم كوتاه تهران و استقبال بي نظير جوانان از اين رويداد فرهنگي، در وضعيت فعلي ركود سينماهاي ايران، براي بسياري خوشحال كننده و در عين حال تعجب برانگيز بود.
در سال هاي اخير، جوانان عرصه فيلم كوتاه را محل مناسبي براي بيان مسايل جامعه خويش يافته اند و از همين رو سينماي مستند و كوتاه، تصوير واقعي تري نسبت به سينماي بلند از جامعه ايراني و جوانان آن نشان داده است.
همان طور كه در خبرها آمده بود امسال بيش از ۱۶۰۰ فيلم كوتاه ساخته شد كه نشان از توجه روزافزون جوانان ايراني به اين نوع از سينما مي دهد.

جشنواره اي براي جوانان
دومين جشنواره كارگردانان جوان سوني، مهم ترين جشنواره اي است كه در ماه هاي اخير در حوزه فيلم كوتاه برگزار مي شود. اين جشنواره كه اولين دوره آن دي ماه سال گذشته با نمايش ۹۲ فيلم در سينما فلسطين برگزار شد، با اهداي جوايز نقدي، شور و شوق بسياري را در ميان فيلمسازان جوان به وجود آورده بود به طوري كه امسال بيش از ۲۳۰۰ فيلم به دفتر جشنواره رسيده است.
در اين دوره از جشنواره نيز، حضور فيلمسازان برجسته سينماي ايران در هيات انتخاب و داوري جشنواره كارگردانان جوان، چشمگير است. حضور فيلمسازاني چون مجيد مجيدي، ناصر تقوايي، بهرام بيضايي، بهمن فرمان آرا، رخشان بني اعتماد و ... اعتبار بسياري به اين جشنواره بخشيده است.
برنده اول اين جشنواره در سال گذشته كه فيلمساز نه چندان مطرحي بود امسال برنده جشنواره فيلم كوتاه تهران شد و تاكنون در چند جشنواره بين المللي، توانسته موفقيت هايي كسب كند كه اين نشان از رسيدن جشنواره به هدف اصلي آن يعني كشف استعدادهاي جوان دارد.
گروهي از سينماگران مطرح ايراني به همين مناسبت در گفت و گوهايي با روابط عمومي جشنواره سوني به ارزيابي وضعيت فيلم كوتاه ايران پرداخته اند.
در ميان اين اظهارات، آنچه جلب توجه مي كند انتقاد سنيماگران به بي توجهي به كيفيت در سينماي كوتاه است.
پيروز كلانتري مستند ساز برجسته سينماي ايران در اين باره به روابط عمومي جشنواره مي گويد: فيلم هاي مستند كوتاه و داستاني تنها از لحاظ كمي  ارتقا يافته است در حالي كه از نظر كيفي در اين حوزه رشد قابل توجهي ديده نمي شود. وي مي افزايد: چون مسئولان با آمار و ارقام، گزارش عملكرد مي دهند طبعاً سعي مي كنند كه از لحاظ كمي از اين بخش  حمايت كنند اما به توسعه كيفي فيلم هاي كوتاه كمتر توجه شده است.
اما پوران درخشنده كارگردان مطرح سينماي ايران نيز در گفت و گو با روابط عمومي جشنواره به اين موضوع اشاره مي كند، او مي گويد: هم اكنون ۱۵۰۰ فيلمساز كوتاه در ايران وجود دارد ولي كيفيت آثار توليدي بسيار پايين است.
وي با بيان اين كه در هيچ جاي دنيا چنين رشد كمي وجود نداشته است، مي گويد: با آشنايي با ساختار فيلم هاي كوتاه و بي توجهي به آموزش ، اين بخش را در شرايط نامناسبي قرار داده است.
درخشنده يكي از دلايل استقبال مردم از فيلم هاي كوتاه را ساختار نامناسب و خوش ساخت نبودن فيلم هاي عرضه شده، عنوان مي كند و مي گويد: سازندگان فيلم  كوتاه چون شناخت درستي از ساختار فيلم كوتاه ندارند، اشكالات فراواني در بسياري از اين آثار ديده مي شود.
اما محمد آفريده مدير عامل مركز گسترش سينماي مستند و تجربي و سرپرست انجمن سينماي جوانان در واكنش به اين انتقادات مي گويد: من اين انتقاد را كه فيلم كوتاه تنها از لحاظ كمي رشد داشته است را قبول ندارم. اگر ما بخواهيم در حوزه فيلم كوتاه، ۲۰ فيلم خوب داشته باشيم بايد صد فيلم توليد كنيم و رشد كيفي تنها در سايه رشد كمي امكان پذير خواهد بود.

كارگاه هاي آموزشي راهي براي حل مشكل آموزش
اما ضعف آموزش و ناآشنايي فيلمسازان جوان با ساختار فيلم كوتاه موضوعي است كه پوران درخشنده در اظهارات خود به آن اشاره كرده بود.
در حاشيه جشنواره فيلم كوتاه سوني قرار است كارگاه هاي آموزشي فيلمسازي با حضور متخصصان اين حوزه در چهار رشته فيلمبرداري، صدابرداري، تدوين و جلوه هاي ويژه برگزار شود.
درخشنده با اشاره به اين موضوع مي گويد: برگزاري كارگاه هاي آموزشي چند روزه در كنار جشنواره يكي از موثرترين شيوه ها براي آموزش كارگردانان جوان و محل مناسبي براي تبادل افكار و اطلاعات اين فيلمسازان است.
وي آموزش تئوري ساختار شناسي فيلم كوتاه را عامل مهمي در ارتقاي كيفي فيلم هاي كوتاه عنوان مي كند و مي گويد: اميدوارم مسئولان برگزاري جشنواره با برپايي كارگاه هاي آموزشي و دعوت از اساتيد، اصول لازم را به فيلمسازان تعليم دهند. محمد آفريده نيز مي گويد: برگزاري كارگاه هاي آموزشي در كنار جشنواره سوني، حلقه اي كارآمد در آموزش فيلمسازان جوان است و با برگزاري اين جلسات موقعيت مناسبي براي بررسي فيلم هاي كوتاه فراهم مي شود.

و اما جشنواره كارگردانان جوان سوني
اما فيلمسازان درباره جشنواره كارگردانان جوان سوني چه مي گويند، مهرداد اسكويي كارگردان سينماي مستند مي گويد: بسياري از جشنواره ها كه تنها براي گزارش كار دادن به مديران برگزار مي شوند باعث لطمه خوردن به فيلم كوتاه شده اند ولي برگزاري جشنواره هايي مثل جشنواره سوني با پشتيباني خود، انگيزه لازم را براي توليد آثار با كيفيت در فيلمسازان به وجود آورده است.
پيروز كلانتري برگزاري جشنواره هاي تخصصي مانند جشنواره كارگردانان جوان را فرصت مناسبي براي ديدن آثار جديد عنوان مي كند و مي گويد: جشنواره ها مسلماً براي زنده كردن فضاي فيلم كوتاه و مستند مفيد هستند.
محمد آفريده هم در اين باره مي گويد: جشنواره هايي مثل جشنواره سوني آخرين حلقه فعاليت در حوزه آموزش يك فيلمساز هستند و اگر اين جشنواره  ها در زمينه فيلم كوتاه فعال باشند، مي توانند نقش موثري در رشد كمي و كيفي فيلم كوتاه بر عهده داشته باشند.

صحنه
جشنواره تئاتر دانشجويي
هفتمين جشنواره بين المللي تئاتر دانشگاهي فجر با هدف معرفي آثار نمايشي حوزه دانشگاه، ۲۱ بهمن ماه در تهران برگزار مي شود.
دبير جشنواره تئاتر دانشگاهي گفت: اين جشنواره در دو بخش رقابتي و غيررقابتي و به صورت ملي و بين المللي در دانشكده هاي سينما و تئاتر، هنر، خانه هنرمندان و تالارهاي مولوي، هنر و مهر برپا مي  شود.
به گزارش روابط عمومي جشنواره تئاتر دانشگاهي، «كاوه اميري» افزود: بخش رقابتي شامل نمايشنامه نويسي، عكاسي، طراحي صحنه، ماسك و چهره آرايي و بخش غيررقابتي در برگيرنده نمايشگاهي از دستاوردهاي دانشجويان اعم از بروشور، پوسترهاي جشنواره به همراه نشريات دانشجويي با موضوع تئاتر، پايان نامه ها،  طراحي صحنه و عكس است.
وي انتشار شش عنوان كتاب با موضوع نمايشنامه هاي منتخب و كارگاه هاي آموزشي، برپايي مسابقه عكاسي، طراحي صحنه، نمايشگاه پوستر، نشريات دانشجويي و پايان نامه هاي تحقيقاتي را از بخش هاي جديد جشنواره امسال تئاتر دانشگاهي برشمرد. هفتمين جشنواره بين المللي تئاتر دانشگاهي فجر سي ام بهمن  ماه با معرفي آثار برگزيده پايان مي يابد.

تالار مولوي در ابهام
موضوع اجراي عمومي بعضي از نمايش ها در تالار مولوي براي بسياري از علاقه مندان هنوز روشن نيست.
اواسط تابستان، تالار مولوي به دليل انجام تعميرات تعطيل شد و برخي از نمايش هايي كه قرار بود در اين تالار اجراي عمومي داشته باشند، در مجموعه تئاترشهر به روي صحنه رفتند. اما از آنجا كه به گفته محمد مختاري، رييس تالار مولوي، تا پيش از يك ماه ديگر اين تالار بازگشايي مي شود انتظار مي رفت نمايش هايي كه نوبت اجراي عمومي شان بيش از تعميرات تالار است، در اين تالار اجرا شوند. با اين حال حجت سيدعليخاني، مدير روابط عمومي تالار خبر از اجراي نمايش سوگ مهر در تالار شهر داد. اين نمايش كه در جشنواره فجر در تالار مولوي اجرا شده بود دي ماه امسال در تئاترشهر به روي صحنه مي رود.
حسين مسافرآستانه، مدير شوراي نظارت و ارزشيابي مركز هنرهاي نمايشي، اجراي عمومي نمايش هاي شركت كننده در جشنواره فجر را منوط به تصميم رييس تالار مولوي دانست و به ايسنا گفت: هنوز هيچ چيز مشخص نيست و بايد ديد بعد از تمام شدن تعميرات تالار مولوي، مسئولان جديد اين تالار چه تصميمي مي گيرند. وي ضمن اظهار بي اطلاعي از وضعيت اجراي عمومي اين نمايش ها در تالار مولوي گفت: بستگي به اين دارد كه رييس جديد تالار مولوي اجراي عمومي اين نمايش ها را در اين تالار بپذيرد يا نه.
اما محمد مختاري، رييس تالار مولوي كه پيش از اين اعلام كرده بود: از نظر من اجراهاي قبلي به قوت خود باقي است، با اشاره به اجراي چند نمايش در تئاترشهر به دليل تعميرات تالار مولوي،  گفت: اين موضوع به اين معني نيست كه از اين پس در تالار مولوي،  اجراهايي از اين دست نداشته باشيم و ممكن است بعد از تعميرات، برخي از كارهاي جشنواره در اين تالار اجرا شوند، اما همه چيز منوط به اتمام تعميرات تالار است.
وي با تاكيد بر اين كه تالار مولوي هيچ مشكلي با مركز هنرهاي نمايشي ندارد، گفت: بعد از اتمام تعميرات تالار، صحبت هايي انجام خواهيم داد تا اگر كارهايي كه در جشنواره اينجا اجرا شده اند مايل باشند بتوانند در همين تالار اجراي عمومي بگيرند.
005294.jpg

محكوم به اعدام در جشنواره تئاتر
تينوش نظم جو،  مترجم و كارگردان تئاتر، نمايش تماشاچي محكوم به اعدام نوشته ماتئي ويسني يك را براي شركت در جشنواره تئاتر فجر آماده مي كند. وي پيش از اين قرار بود نمايش «سه شب با مادوكس» را براي شركت در جشنواره آماده كند كه متن آن هم تصويب شده بود.
مهشاد مخبري بازيگر اين نمايش، درباره تغيير متن نمايشي گفت: فكر كرديم كه متن تماشاچي محكوم به اعدام براي اجرا در جشنواره مناسب تر است زيرا براي متن قبلي نياز به آمادگي هاي خاصي داشتيم چراكه قصد داريم آن نمايش را به شيوه خاص خود اجرا كنيم اما با زمان اندكي كه تا جشنواره باقي است كارهاي پيش توليد آن انجام نمي شد. وي ادامه داد: اجراي سه شب با مادوكس را به زماني موكول كرده ايم كه فرصت بيشتري داشته باشيم.
بازيگر نمايش داستان خرس هاي پاندا با اشاره به فضاي متفاوت دو نمايشنامه گفت:  اجراي اين نمايش در جشنواره يك نوع سورپريز است.
در اين نمايش، مهشاد مخبري،  خسرو احمدي، افشين هاشمي، شهرام حقيقت دوست و... به عنوان بازيگر حضور خواهند داشت. اين گروه به زودي تمرينات خود را در مجموعه تئاترشهر آغاز مي كنند.
مخبري همچنين در نمايش «زوج عجيب»  به كارگرداني نرگس هاشم پور حضور خواهد داشت كه احتمال مي رود، فلامك جنيدي، فريبا كامران، مائده طهماسبي، فرزانه ارسطو و... در آن به ايفاي نقش بپردازند.
  آخرين حضور مهشاد مخبري بازي در نمايش سيزده نوشته و كار بنفشه توانايي در جشنواره نمايش هاي آييني و سنتي بود كه جايزه اي را نصيب او كرد.

هنر هفتم
جسارت و نوآوري ويژگي فيلم كوتاه
مهدي رسول زاده گفت: جسارت، نوآوري و بيان صميمانه فيلم كوتاه كه از ويژگي هاي اساسي آن به شمار مي رود، فضايي مناسب براي بازگو كردن دغدغه هاي فكري جوانان به وجود آورده است.
اين كارگردان برگزيده جشنواره فيلم كوتاه افزود: مشكلات جوانان از مرحله پيش توليد، توليد و نمايش از جمله موانعي به شمار مي روند كه از فعاليت پرشور جوانان و نمايش سوژه هاي ناب آنان جلوگيري مي كنند.
وي تصريح كرد: هم اكنون چهار فيلم در حوزه فيلم كوتاه با هزينه شخصي ساخته ام، ولي هيچ كدام از اين آثار، فرصتي براي نمايش و بازگرداندن دست كم بخشي از سرمايه هزينه شده ساخت آنها را به دست نياورده است.
رسول زاده گفت: اين مسئله، درد مشترك همه فيلمسازان فعال در اين حوزه است وانتظار براي كمترين حمايت ها از طرف مسئولان فرهنگي كشور و پديد آوردن فضايي براي نمايش اين آثار بزرگ ترين خواسته علاقه مندان فيلم كوتاه كشور به شمار مي رود.
وي افزود: فيلم كوتاه بستر معرفي و ورود بسياري از فيلمسازان بزرگ كشورمان است و سرمايه گذاري در اين عرصه مي تواند به رشد كيفي سينماي حرفه اي كمك كند.
اين كارگردان گفت: امروز شاهد هستيم بسياري از فيلمسازاني كه آثارشان در ميان مردم محبوبيت دارد، به زبان مردم سخن مي گويند و درد آنها را مي فهمند، از دل حوزه فيلم كوتاه بيرون آمده اند.
وي افزود: فيلم كوتاه به دليل ويژگي هاي خود، ارتباط بسيار نزديك و تنگاتنگي با مردم كوچه و بازار دارد و همين نزديكي و تاثير گذاري موجب مي شود فيلمساز فعال در اين حوزه، همواره خود را جزيي از آنها بداند و به دردها و مسايل آنان توجه داشته باشد.
005296.jpg

اروپا از كيارستمي تقدير مي كند
عباس كيارستمي ـ كارگردان سينماي ايران ـ با سفر به سه كشور اروپايي اسپانيا، آلمان و فرانسه پس از ايراد سخنراني، جايزه «كنراد و ولف» فرهنگستان هنر برلين آلمان، دو نشان معتبر «شواليه ادب و هنر» وزارت فرهنگ و هنر فرانسه و دكتراي افتخاري دانشسراي عالي پاريس را دريافت مي كند.
در برنامه اي كه در شهر «اوويه دو» اسپانيا از پنج آبان آغاز شده عباس كيارستمي، روز ۲۳ آبان جهت سخنراني حاضر خواهد شد.
«متن و مولف در ادبيات ناديده گرفته شده سينما» عنوان اين برنامه و شامل كنفرانس، نشست و نمايش فيلم است. عباس كيارستمي و ژان كلود كارير در اين روز طي نشستي با عنوان «فيلم را بردار و فرار كن»  درباره «تاليف در فيلمسازي معاصر» صحبت مي كنند.
در ۱۲ آبان ماه فيلم هاي طعم گيلاس (عباس كيارستمي) و پرنوسا (اينگمار برگمن) به نمايش درآمد.
در ۱۶ آبان نيز كه نشست اول اين برنامه با عنوان «متن انقلابي، فيلمنامه به عنوان يك اثر ادبي» برگزار شد دو سينماگر اسپانيايي با نام هاي «ميگوئل گارسيا خوزادا» و «ويسنته آراندا» راجع به اين موضوع بحث كردند.
به زودي عباس كيارستمي راهي برلين مي شود تا جايزه «كنراد و ولف» كه جايزه سالانه فرهنگستان هنر برلين است را در ۲۶ آبان ماه دريافت كند.
اين جايزه معتبر، همه ساله به هنرمنداني كه تاثير زيادي درهنر معاصر گذاشته اند اعطا مي شود و تاكنون فيلمسازاني مثل  «مارگريت فون تروتا»، «كن لوچ»، «ميشل هانكه»، «سكون دورف» و «آني يس داردا» اين جايزه را دريافت كرده اند.
نمايشگاهي از عكس هاي عباس كيارستمي نيز در روزهاي پاياني آذر ماه در شهر پاريس برپا خواهد شد و كيارستمي دو نشان معتبر شواليه ادب و هنر وزارت فرهنگ و هنر فرانسه و دكتراي افتخاري دانشسراي عالي پاريس را دريافت خواهد كرد.

از فيلم بد
نمي توان آنونس خوب ساخت
آنونس، تبليغات تجاري يك فيلم است و بايد به نحو احسن درباره مسئله اقتصادي يك فيلم تبليغ كند ضمن اين كه محتواي فيلم هم از دست نرود.
كامران قدكچيان ـ كارگردان سينما و سازنده آنونس فيلم ـ ضمن بيان اين مطلب گفت: آنونس در عين حال كه مخاطب جذب مي كند بايد به تماشاگر بفهماند چه نوع فيلمي را مي خواهد ببيند، اين وظيفه كلي يك آنونس است كه بهترين نوع آن در سه دقيقه براي پخش از سينما ساخته مي شود.
وي افزود: الان آنونس هايمان هم مثل فيلم هايمان ترقي كرده و در واقع هم آنونس خوب داريم و هم بد و بيشتر بستگي به خود فيلم دارد. اگر فيلم بد باشد آنونس خوب نمي شود از آن درآورد.
به غير از مفهوم از لحاظ تكنيكال هم پيشرفت داشته ايم و به لحاظ فرم و شكل، ساختارش نسبت به گذشته عوض شده است.
سازنده آنونس فيلم هاي دختر ايروني، شكلات و عطش تصريح كرد: يك فيلم ممكن است كه داراي مفهوم هم باشد ولي آن قدر آش شله قلمكار است كه آنونس نمي داند به كدام طرف برود اما وقتي ساختار فيلمي درست باشد آنونس آن هم ساختار درستي پيدا مي كند.

لاك پشت ها پرواز مي كنند
بهمن قبادي فيلمبرداري دو فيلم كوتاه «لاك پشت ها هم پرواز مي كنند» و «رويا» را كه به مسايل و مشكلات زنان و بچه ها بعد از جنگ عراق مي پردازد، آغاز كرد.
قبادي به همراه شهريار اسدي (مدير فيلمبرداري) و بهمن اردلان (مدير صدابرداري) اين فيلم ها را مي سازد.
فيلمبرداري فيلم «چه كسي جنگ را پيش بيني كرد» به كارگرداني بهمن قبادي كه پيش از اين قرار بود در سال جاري مراحل فيلمبرداري خود را طي كند، به دليل مشكلات فصلي و اقليمي به بهار سال آينده موكول شد.

شبانه ها و عاشقانه ها
فيلم «شبانه ها و عاشقانه ها» به كارگرداني مهدي كرم پور براساس دو قصه از مجموعه داستان هاي «گابريل گارسيا ماركز» نويسنده برجسته كلمبيايي ساخته مي شود.
كرم پور گفت: فيلمنامه اين طرح سينمايي براساس موضوعات جامعه ايراني نوشته شده و دربرگيرنده مضموني اجتماعي است.
وي به داستان فيلم اشاره اي نكرد اما توضيح داد: طرح سينمايي شبانه ها و عاشقانه ها در مرحله پيش توليد قرار دارد و در صورت آماده شدن امكانات، فيلم اوايل زمستان جلوي دوربين مي رود.
كرم پور كه فيلم «جايي ديگر» را به عنوان نخستين تجربه بلند سينمايي در كارنامه خود ثبت كرده است، افزود: پروانه نمايش اين فيلم توسط اداره كل نظارت و ارزشيابي وزارت ارشاد صادر شده اما تهيه كننده فيلم تصميم به نمايش اين اثر در بيست و دومين جشنواره فيلم فجر دارد.
«جايي ديگر» با تلفيقي از واقعيت و انيميشن، داستان سه نسل از افرادي است كه به دنبال آرمان شهر خود در جايي ديگر مي گردند.
۱۱:۲۶ ق.ظ
۱
۲

هنر
ادبيات
ايران
جامعه
رسانه
زمين
سفر
شهر
علم
ورزش
صفحه آخر
|  ادبيات  |  ايران  |  جامعه  |  رسانه  |  زمين  |  سفر  |  شهر  |  علم  |
|  ورزش  |  هنر  |  صفحه آخر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |