مريم غفاري
|
|
دانش بشري هر چند وقت يك بار روزنه هايي به سوي انسانهاي جستجوگر گشوده و آنان را به گشايش گره هاي كور اميدوار مي سازد. هم اكنون شاخه هاي مختلف پزشكي برخي امور ناممكن را ممكن ساخته است، از آن جمله امكان داشتن فرزندمي باشد كه تا دو دهه اخير براي گروهي آرزويي بيش نبوده است.
در حال حاضر يك و نيم ميليون از زوج هاي ايراني نازا هستند. اين تخمين بر پايه گزارش سازمان بهداشت جهاني (WHO) است. طبق اين گزارش ۱۰-۱۵ درصد از زوج هاي جوان با مشكل نازايي مواجه اند. به كارگيري روش هاي جديد پزشكي گرچه به لحاظ توسعه و تحول اين رشته از معارف بشري چشم گير و خيره كننده است، اما از نظر فلسفه، اخلاق، باورهاي ديني و اجتماعي و فقه و حقوق موجب بروز پرسش ها و بعضاً مشكلاتي شده است كه پاسخ به آنها نيازمند تأمل جدي و تحقيقي گسترده و همه جانبه است.
قانون اهداي جنين به زوجهاي نابارور ۲۹ تير ماه امسال به تصويب رسيد و در حال حاضر مراحل تدوين و تنظيم آئين نامه اجرايي را در وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشكي طي مي كند. به دنبال تصويب اين قانون ميزگردي با اعضاي كميسيون بهداشت و درمان مجلس و دست اندركاران و متخصصين فعال در امر باروري و ناباروري انجام داده ايم. شركت كنندگان در اين گفت وگوهاي انفرادي كه در قالب يك ميزگرد غيرحضوري تنظيم شده عبارتند از: دكتر سراج الدين وحيدي، رئيس كميسيون بهداشت و درمان مجلس شوراي اسلامي ، دكتر فاطمه خاتمي، مخبر كميسيون بهداشت و درمان مجلس شوراي اسلامي ، دكتر محمدمهدي آخوندي، جنين شناس و رئيس پژوهشكده ابن سينا و دكتر فاطمه رمضان زاده، متخصص زنان و زايمان و نازايي.
حاصل اين گفت وگوها از نظرتان مي گذرد.
* ابتدا بفرمائيد اهداف ارائه اين طرح چه بوده و روند شكل گيري آن كدام سير را طي كرده است؟
- دكتر آخوندي: سال ۱۳۷۷ مبحث توليد مثل را در دستور كارمان قرار داديم. چرا كه شاهد بوديم كشورهاي ديگر كه به اين تكنولوژي روي آورده اند قبل از هر چيز تلاش كرده اند زمينه استفاده بهينه از اين تكنولوژي را به صورت قانونمند فراهم كنند. اين تكنولوژي چند سالي است كه در كشور ما نيز مطرح شده و استفاده مي شود. نبودن هيچ گونه قانون و پروتكلي در ارتباط با مجوز به كارگيري اين روش ها در درمان، دليل و انگيزه تلاش ما براي قانونمند كردن اين مسئله است. كشورهاي ديگر اهداي جنين را قانونمند كرده اند. در ايران عليرغم اينكه به طوركلي اشكال شرعي نسبت به استفاده از اين تكنيك ها وجود ندارد اما هيچ كسي هم نيامده تلاش كند كه بحث هاي قانوني مرتبط با اهداي جنين را تدوين و حل و فصل كند به همين دليل جاي اين بحث هميشه خالي بوده است. اين تكنولوژي به شدت در حال پيشرف است و امكان استفاده از آن براي فرزنددار شدن افراد طبعاً بحث هاي اخلاقي، فرهنگي، اجتماعي و شرعي و قانوني را مي طلبيد كه مسكوت مانده بود. اين ضرورت ها موجب شد اهداي جنين را در دستور كار بررسي بگذاريم، فتاوي مربوطه اش را گرفتيم و نهايتاً اولين سمينار را در دانشكده حقوق دانشگاه تهران برگزار نموديم كه اعضاي شوراي نگهبان، حوزه، اساتيد دانشگاه، پزشكان و افراد دست اندركار در آن حضور داشتند. پس از اين سمينار، پايه كار آماده شد و به كمك چند نفر از نمايندگان مجلس دو دوره قبل پيش نويس اوليه اين طرح تدوين شد. دكتر وحيدي كه خودشان هم در امر ناباروري تخصص دارند، پيگير اين پيش نويس در مجلس شدند و خوشبختانه به نتيجه رسيد.
- دكتر رمضان زاده: بنابر نيازسنجي كه انجام شده بود مشكلات عديد ه اي در رابطه با زوجهاي نابارور وجود دارد مثل، از هم پاشيدگي خانوادگي و طلاق كه پيامدهاي ويرانگري براي خانواده دارد، از سوي ديگر پيشرفتهايي كه در زمينه لقاح آزمايشگاهي و يا درحقيقت همان باروري خارج از رحم مطرح شده بود نشان مي داد چيزي به عنوان زوج نابارور درحقيقت ديگر در دنيا وجود ندارد، چرا كه پيشرفتهاي علمي اجازه درمان اين مشكل را مي دهد.
باتوجه به دلايل مذكور و با هدف كمك به حفظ بنيان خانواده در زوج هاي نابارور و بهبود كيفيت زندگي آنها نطفه اين كار از زمان مجلس پنجم در كميسيون بهداشت مجلس بسته شد و رايزني هاي وسيعي با كميسيون قضايي انجام شد و نهايتاً يك طرح اوليه آماده شد و ۱۱۰ نماينده نيز آن را امضاء نمودند و به شوراي نگهبان رفت و پس از تصويب در شور دوم مجلس و بعد از انجام اصلاحاتي به تصويب نهايي مجلس رسيد و الان در شرف تدوين آئين نامه است تا جنبه اجرايي پيدا كند.
- دكتر وحيدي: طبق آماري كه وجود دارد ۱۰ تا ۱۵ درصد زوج هاي ما نابارور هستند. ناباروري از نظر اقتصادي، اجتماعي و رواني مشكلات حادي را ايجاد مي كند و تهديد عمده اي براي سلامت خانواده هاست. در روش اهداء جنين، جنين هايي كه متعلق به يك زن و شوهر شرعي است كه آن را اعراض مي كنند، در رحم زن ثالثي كه بارور نمي شود قرار داده و در آنجا ادامه حيات پيدا كرده و پرورش مي يابد. اين روش از نظر شرعي طبق فتواي اكثر علما اشكالي ندارد. بنابراين هدف اصلي طراحان اين طرح اين بوده كه مشكل قسمت قابل توجهي از زوجين نابارور را كه به روشهاي معمولي درمان نمي شوند اما از نظر علمي و تكنيكي قابل درمان هستند و از لحاظ شرعي هم اشكالي ندارد، با اين روش حل كنيم. درباره اين طرح با تك تك نمايندگان صحبت شد. با توجه به حساسيت هايي كه روي موضوع بود سعي كرديم قبل از اينكه اين طرح مطرح شود با بحث هاي فردي كه با افراد داشتيم نظرات را جويا شويم. فتواي علما را گرفتيم، از نظر علمي هم توضيحات لازم را داديم و با رأي بسيار خوبي در شور اول و دوم به تصويب رسيد.
اين طرح با تصويب مجلس در شور دوم به شوراي نگهبان رفت و شوراي نگهبان نيز اصل طرح يعني ART، اهدا جنين را مخالف شرع ندانست، فقط ۲ اشكال گرفت: يكي اينكه در انجام اين كار بايد از محرمات حرام جلوگيري شود كه اين يك چيز بديهي است و دوم اينكه بعد از تولد نوزاد، رابطه پدر و مادري براي اينها صدق نمي كند يعني عيناً پدر و مادر نيستند كه اين را هم اصلاح كرديم و به تصويب نهايي رسيد.
- دكتر خاتمي: هدف از پيش نويس طرح اهداي جنين به زوجين نابارور، رفع مشكل خانواده هايي بود كه با چنين مشكلي در جامعه درگير بودند. بعضي مخالفين طرح بحث فرزندخواندگي را مطرح مي كردند و مي گفتند زوجين نابارور مي توانند كودكاني را كه در شيرخوارگاهها هستند به عنوان فرزندخوانده خود سرپرستي و بزرگ نمايند و به اين ترتيب مشكل خانوادگي شان را حل بكنند ولي نظر بيماراني كه براي مشكل ناباروري به ما مراجعه مي كردند چيز ديگري بود . چون فرزندخواندگي هيچ گاه نمي توانست جاي آن احساس بارداري و حمل جنين به مدت ۹ ماه همچنين احساس شيردهي يك مادر را كه يك ارتباط عاطفي بسيار نزديكي با كودك خودش برقرار مي كند را پر كند و طبيعتاً اينها در رفتارهاي خانوادگي بين زن و مرد و همين طور ارتباطشان با فرزند خيلي تأثيرگذار است، به اين دليل طرح اهداي جنين بر فرزندخواندگي ترجيح داده شد، در مورد تلاش براي تصويب طرح از آنجا كه قانونگذار و مشخصاً شوراي نگهبان بيشتر بر نظرات مراجع تقليد مشهور تأكيد داشتند ما در اين خصوص نظرات آنها را جويا شديم و جمع بندي انجام شد و نظر بسيار جامعي بود كه بلامانع است و همين طور نظرات مقام معظم رهبري هم در اين خصوص گرفته شد كه بلامانع است.
* فرآيند و نحوه اهداي جنين براساس اين طرح چگونه است؟
- دكترآخوندي: همانطور كه مي دانيد شكل گيري جنين ناشي از لقاح اسپرم (نطفه مرد) و تخمك (نطفه زن) مي باشد. در مراحل رشد طبيعي چيزي حدود ۴-۵ روز طول مي كشد تا جنين مراحل اوليه تقسيمات را طي كند و بعداً در داخل رحم جايگزين شود و به روند خودش ادامه دهد تا بتواند يك نوزاد شود.
علم و تكنولوژي جديد در ارتباط با بحث لقاح خارج رحم توانسته زمينه را براي مشكلات و نقايص احتمالي اوليه اي كه ممكن است در رابطه با اسپرم، تخمك و يا رابطه لقاح وجود داشته باشد حل كند ،به طوري كه اگر مرد در تعداد، حركت و يا شكل اسپرم مشكلي داشته باشد و زن در ديواره و جداره تخمك مشكلي داشته باشد و يا آزادسازي تخمك توسط زن صورت نپذيرد و يا احياناً بسته بودن لوله هاي مرد در ارتباط با آزاد شدن اسپرم و رسيدن آن به داخل رحم و يا در ارتباط با لوله هاي زن و رسيدن اسپرم به داخل تخمك مشكلي باشد و يا در نهايت مشكل اصلي در لقاح اين دو باشد همه اين موارد را مي شود با باي پس كردن يك، دو يا چند مرحله حل و امكان تشكيل جنين را ايجاد كرد. اين جنين نهايتاً در آزمايشگاه تشكيل مي شود و بعد از ۲ روز به داخل رحم منتقل شده و پروسه طبيعي خودش را در رابطه با دوران بارداري و حاملگي طي مي كند.
حالا اگر مواجه شديم با موردي كه اسپرم با اختلال مواجه بود، اسپرم نداشتيم و احياناً به خاطر نقايص و دلايلي اسپرماتوژنز متوقف بود، اولين راه حل جايگزين اسپرم يا تخمك است.
- دكتر رمضان زاده: در اين فرآيند زوجي كه نابارور هستند به واسطه زوج ديگري كه بارور بوده و زن و شوهر شرعي هستند مشكل شان را حل مي كنند. به طور مثال يك فردي با رضايت خود مي رود به يك فرد ديگر كليه مي دهد يا خون اهدا مي كند يعني زوج بارور به گونه اي قبول مي كنند از آنچه كه متعلق به خودشان است (تخمك و اسپرم) كه در شرايطي با هم يكي مي شود و جنين اوليه را تشكيل مي دهد ببخشند و هديه كنند، يعني اگر مالكيتي در قبال اين فرزند به صورت اوليه دارند از آن چشم پوشي مي كنند و مي بخشند. پس از اين مرحله به خانم داوطلب دارو مي دهيم تخمكها آماده مي شوند و در يك عمل جراحي كوچك تخمك ها را مي گيريم و با اسپرم همسر خودش در محيط آزمايشگاه مجاور مي كنيم جنين كه تشكيل شد به رحم زني برمي گردانيم كه نابارور است و بقيه آن فرآيند حاملگي را در داخل رحم آن زن و با مراقبتهاي آن و همسرش طي مي كند.
يك مورد ديگر هم هست كه ما مي آييم زوجي را كه در جريان درمان قرار مي گيرند ما از اينها تخمك و اسپرم زياد بگيريم و نهايتاً جنين هاي اضافه توليد مي شود. مثلاً خانمي آمده به علت اين كه لوله هايش بسته بوده و در فرآيند IVF تحت درمان قرار گرفته، الان ۱۰ جنين دارد كه در مركز ما ۲ جنين را براي خودش منتقل كرده ايم و از قبل هم ازش رضايت گرفته ايم كه اگر تو حامله شدي آيا حاضر هستي كه اين جنين هاي اضافه كه فريز شده و نگهداري شده به اسم خودت اين را به زوج ديگري ببخشي، اگر اين رضايت نامه امضا شده باشد در حقيقت به گونه اي از اين جنين ها كه مالكش بوده، اعراض كرده و آنها را بخشيده است.
* بانك اسپرم چيست و چگونه تشكيل مي شود؟
- دكتر آخوندي: در كشورهاي ديگر عليرغم اين كه هيچ مشكل شرعي در رابطه با استفاده از اين روش ها براي تشكيل جنين ندارند، اين روشها را قانونمند كرده اند. مثلاً متقاضيان استفاده از اين روش بايد اسپرم را از بانك اسپرم بگيرند. در بانك اسپرم از فردي اسپرم گرفته مي شود كه داراي شرايط اوليه باشد، از نظر عدم داشتن هرگونه بيماري تست شده باشد، شرايط سني فرد دهنده، مشخصات ظاهري و فنوتيپي آن فرد ثبت شده و نهايتاً تعداد مشخصي نمونه از اين فرد گرفته مي شود و اين نمونه ها حداقل به مدت ۶ ماه نگهداري مي شود بعد از آن از فرد مجدداً نمونه گرفته مي شود و چك مي شود كه آيا اين فرد در آن زماني كه احياناً اين نمونه را داده به بيماري خاصي مثل ايدز مبتلا نبوده كه آن وقت شناخته نشده و ۶ ماه ديگر خودش را نشان داده است. بعد از همه اين مراحل نمونه براي نگهداري در بانك اسپرم تأييد مي شود. دوباره در خصوص استفاده از اسپرم نحوه تطبيق كردن مشخصات ظاهري آن زوجي كه مي خواهند استفاده كنند با فنوتيپ فردي كه اسپرم داده و نهايتاً تعداد فرزندي كه مي تواند حاصل از اهدا ي يك نفر محقق شود، حتي مسائلي در مورد اين كه وقتي بچه متولد و بزرگ شد آيا اطلاعات در مورد اين كه صاحب اسپرم كي بوده؟ در اختيارش قرار بگيرد يا نگيرد و تا چه حد مجاز است كه بداند و ... همه اينها دسته بندي مي شود و به صورت قانون مشخص در آمده است.
- دكتر خاتمي: اين بانكها در موارد بسياري مي توانند به گروهي از افراد كه مشكلاتي دارند كمك كنند. مثلاً همكاران ما يك موردي را در بانك گزارش دادند كه: مرد جواني بود كه ازدواج هم نكرده و دچار سرطان دستگاه تناسلي و بيضه ها شده و سلولهايش كاملاً منهدم خواهد شد و احتمال باروري برايش وجود نخواهد داشت. اين فرد با مراجعه به بانك اسپرم سلولش را مي گيرند و فريزش مي كنند بعد كه ايشان ازدواج كرد، تخمك همسرش را نيز مي گيرند و لقاح مصنوعي در آزمايشگاه انجام مي دهند و به رحم همسرش منتقل مي كنند و نهايتاً فرزند كه متولد مي شود متعلق به خودشان است.
* در اين قانون اهداي جنين، هم تخمك و هم اسپرم هر دو اهدا مي شوند.آيا مواردي وجود دارد كه به صورت تك اهدايي يعني فقط اهداي اسپرم يا فقط تخمك باشد؟
- دكتر رمضان زاده: مسأله تك اهدايي موردي است كه حتماً بايد در آيين نامه اجرايي كه در حال تدوين است به آن اشاره شود. چون در بعضي موارد مرد مشكلي ندارد ولي زن نمي تواند تخمك داشته باشد يا تخمك كيفيتش خوب نيست و بارور نمي شود .در اين جا بحث اهداي تخمك مطرح مي شود كه باز در آنجا هم بعضي مي گويند بهتر است زماني كه اهداي تخمك صورت مي گيرد براي آن يك صيغه موقت خوانده شود. يا در مواردي آقا اسپرم ندارد منتها در بحث اهدا اسپرم يك مقدار به دليل مسائل عرفي هنوز ما مشكل داريم،ولي تجربه اي كه ما داريم اهداي جنين و اهداي تخمك را در جامعه مردم راحت تر مي پذيرند با وجودي كه از نظر مسائل شرعي و علمي فرقي با اهدا تخمك ندارد باورهاي جامعه هنوز آن را قبول نكرده است.
به هر حال در انجام اين كار بايد پروسه اي شفاف، علمي و قانوني طي شود، دستورالعملهايي كه بايد در آئين نامه وجود داشته باشد و مشاوره اوليه و نظارت مداوم در مورد اين كه هر زوجي دقيقاً بداند كجا مراجعه كند براي چه مراجعه كند و چه كاري برايش انجام مي شود و آينده چگونه خواهد بود همه بايد روشن و صريح باشد.
- دكتر وحيدي: در مورد تك اهدايي وقتي فقط يكي از زوجين مشكلات باروري دارد از اين طريق مي تواند اقدام كند و حداقل نصف آن جنين از لحاظ ژنتيكي مربوط به خود آنهاست.
در خصوص اهداي اسپرم مقام رهبري فتوايي دارد كه اهداي اسپرم هم اشكال ندارد. ولي اكثر علما اشكال گرفته اند.در اهداي جنين سلول نر و سلول ماده اي با هم تركيب مي شوند، از يك زن و شوهري كه به هم محرم اند يعني آن جنيني كه تشكيل مي شود از يك زن و شوهر شرعي است و بستن اين نطفه هم شرعي است حالا اگر به هم محرم نباشند اشكال دارد.
به هر حال اين موارد جزو مسايل مستحدثه است و براي بررسي جوانب و راهكارهاي عملي آن لازم است متخصصين پزشكي و متخصصين امور شرعي و حقوقدانان بررسي و مسايل را حل كنند.
* اصطلاح «رحم اجاره اي» چيست؟ و شامل چه گروه از زوجين نابارور مي شود؟
دكتر آخوندي: رحم اجاره اي يا رحم جانشين اصطلاح بسيار معروفي است. در اين مورد زن و مرد قدرت باروري دارند ولي زن در ساختار رحم اش مشكلي دارد يا اصلاً رحم ندارد. لذا تخمك اين زن را با اسپرم شوهرش مجاور مي كنند و پس از تشكيل جنين در رحم زن ديگري اين جنين جايگزين مي شود و پس از تولد به آغوش پدر و مادر اصلي خودش برمي گردد. اين امر نيز در صورت ساماندهي نشدن ممكن است پيامدهاي منفي به بار بياورد. مثلاً شما فرض كنيد اين كار را انجام داديد، اولاً بايد به مسايل فرهنگي اين قضيه توجه كنيد. وقتي قانونمند شود مشكلاتش هم حل مي گردد. مثلاً يك زن مجرد يا بيوه را در نظر بگيريد كه با اين روش حامله شده، خوب اطرافيان از ايشان نمي پرسند تو كه شوهر نداري پس چرا حامله اي؟ در عين حال كه او خطايي نكرده و يك بحث شرعي را دنبال كرده است يا مشكل ديگر اينكه بچه در رحمش بزرگ شد به نوعي به اين بچه علاقه مند شد و گفت بچه را نمي دهم من ۹ ماه بزرگش كرده ام و نمي دهم. يا اينكه اول قبول كند ولي در حين كار شرايط را براي آنها سخت تر كند يا بگويد اصلاً اشتباه كرده ام مي خواهم بچه را سقط كنم و هزاران اماي ديگر. همين جا از شما به عنوان يك رسانه تقاضا دارم كه در رابطه با مسئوليت سنگيني كه در امر اطلاع رساني داريد ما را ياري كنيد و بحثهايي از متخصصين اين امر كه نتيجه سالها تحقيق و پژوهش بوده را منعكس كنيد تا اگر احياناً مواردي هست كه قانونگذاران ما از آنها بي اطلاع هستند به آنها منتقل شود.
ـ دكتر رمضان زاده: اين مورد براي خانم هايي است كه اصلاً رحم ندارند مثلاً به علت بيماري، رحم شان را از دست داده اند ولي تخمك مي سازند و تخمدانهاي سالمي دارند. البته گروهي معتقدند كه در زمان حمل اين جنين و آن ۹ ماه بارداري بايد يك صيغه محرميت بين آن مرد صاحب نطفه و آن خانمي كه جنين را پرورش مي دهد خوانده شود. اين مورد با اهداي جنين متفاوت است. در اينجا جنين داده شده پس از مدتي مجدداً پس گرفته مي شود ولي در مورد اهداي جنين كاملاً اهداء شده و بخشيده شده است كه لازم است همه اين موارد به طور شفاف در آيين نامه قيد شود تا بعداً افراد ادعايي خارج از قراردادي كه برايشان معين شده نداشته باشند.
* آيا اطلاعات ثبت شده در پرونده هاي دهندگان و گيرندگان جنين به صورت محرمانه است و يا فرزندان متولد شده در آينده مي توانند با مراجع به آن مراكز، دنبال پدر و مادر اصلي خود باشند؟
ـ دكتر خاتمي: زن و مردي كه به بانك اهداي جنين مراجعه و جنيني را دريافت مي كنند، يك اطلاعات اوليه اي به شكل كاملاً محرمانه از دهنده و گيرنده در آنجا ثبت مي شود و بعد دهندگان جنين به عنوان يك زن و مرد عادي زندگي عادي خودشان را طي مي كنند بنابراين هيچ شناسايي در جامعه اتفاق نمي افتد و زن باردار همانند زنان باردار ديگر به بيمارستان رفته و زايمان اش را انجام مي دهد و برگه ولادت دريافت مي كند و بعد هم كارهاي بعدي اش انجام مي شود.
ولي در متن قانون بايد اين موضوع شفافيت خودش را داشته باشد، بنابراين از مركز اهداي جنين كسي نمي آيد دنبال شما كه آيا شما مثلاً در بحث ارث چه كار كرديد و... كسي اين قضيه را به اين شكل دنبال نخواهد كرد. اين كاملاً محرمانه است و آيين نامه اجرايي هم دقيقاً روي اين قسمت تكيه خواهد كرد كه اطلاعاتي كه به بانك داده مي شود، كاملاً محرمانه در همانجا باقي خواهد ماند.
البته در بحث حقوق كودك اين حق مسلم كودك است كه پدر و مادر اصلي خودش را شناسايي كند. شما اگر كودكي را هم به فرزندخواندگي قبول كرده بوديد اگر زماني اراده كرد كه پدر و مادر واقعي اش را شناسايي كند اگر آن سيستم اطلاع رساني درست داشته باشد بايستي بتواند شناسايي و به او معرفي نمايد ولي در اين مجموعه به اين شكل برخورد خواهد شد كه كاملاً محرمانه است مگر كه شرايط ويژه داشته باشد.
ـ دكتر وحيدي: آن كسي كه جنين را اهداء مي كند با ميل و رغبت خودش اين كار را مي كند و معمولاً هم آن كساني كه اهداي جنين مي كنند كساني هستند كه خودشان مشكل ناباروري دارند و به مراكز ناباروري مراجعه كرده اند. تعداد جنين هاي زيادي براي اينها تشكيل شده كه هر هفته يك تعداد كمي از اين جنين ها را نياز دارند بقيه اش را يا بايد فريز كنند و يا از بين ببرند. بنابراين كساني كه اهدا مي كنند معمولاً كساني هستند كه نتيجه گرفته اند. بنابراين يكي از شروط آيين نامه بايد محرمانه بودن اطلاعات باشد تا از مشكلاتي كه ممكن است در آينده پيش بيايد جلوگيري شود.
*آيا جلسات مشاوره اي هم براي توجيه افرادي كه تصميم به اين كار دارند انجام مي شود؟
ـ دكتر وحيدي: در كارهاي ART يا لقاح خارج رحمي، تيمي كار مي كند كه اين تيم شامل يك متخصص زنان، يك متخصص اورولوژيك (كه ناباروري مردان را كار مي كند)، يك متخصص جنين شناس و يك روانپزشك است. ابتدا روانپزشك وارد عمل مي شود و توصيه هاي لازم را مي كند سپس بقيه مراحل طي مي شود.
ـ دكتر رمضان زاده: در حال حاضر در ليست انتظار ما حدود ۲۰۰ زوج در نوبت قرار دارند كه از اين طريق استفاده نمايند. خوشبختانه در كشور ما هنوز بنيان و كانون خانواده جايگاه خودش را دارد. گاهي به بعضي از آنها مي گويم برويد فرزندخوانده بياوريد. مثلاً خانمي كه۴۰ سالش است و آقايي۵۰ سال، ولي مي خواهند از اين طريق بچه دار شوند و مي گويد مي خواهم دوران حاملگي را تجربه كنم، مي خواهم آن حس مادري را در زمان شيردادن داشته باشم مي گويند ما تا به حال نگفته ايم بچه دار نمي شويم بلكه همه فكر مي كنند ما تصميم به بچه دار شدن نداريم. لذا انجام مشاوره قبل از هر تصميمي ضرورتي انكارناپذير است تا به آن اهداف مطلوبي كه در سر داريم برسيم، نكند يك وقت افراد با عجله و از روي احساسات آني يك كاري انجام دهند كه بعداً به جاي اينكه مشكلي را حل كنند به مشكلاتشان اضافه هم بشود بنابرا ين اينها مواردي است كه بايد در آيين نامه تدوين شود.
*آيا براي تصويب اين قانون بسترسازي فرهنگي لازم صورت گرفته است؟
ـ دكتر خاتمي: در خصوص ضرورت بسترسازي فرهنگي در جامعه براي انجام اين كار، من فكر مي كنم شايد به طور اتوماتيك اين كار انجام گرفته است، يعني نيازمندان به بچه و خانواده هايي كه در ارتباط با اينها هستند چون يك مسئله كاملاً عاطفي است، اين قضيه را پذيرفته اند ولي از آنجايي كه خيلي از افراد جامعه ريز جزييات طرح اهداي جنين را نمي دانند، بنابراين فكر مي كنم رسالت مطبوعات است كه اين اطلاع رساني را براي جامعه داشته باشند و بخصوص آيين نامه اجرايي بايد دقيق تر مطرح شود تا براي مردم كاملاً شفاف و واضح باشد. شايد براي دهندگان ما بيشتر مهم است تا گيرندگان. چون گيرندگان مشتاق هستند براي اينكه مراجعه كنند ولي دهندگان ما بايستي اين اطمينان خاطر را پيدا كنند كه هيچ عارضه اي برايشان ايجاد نمي شود و هيچ خطر و مشكلي نيز بر آنها تحميل نخواهد شد.
ما اميدوار هستيم كه مراتب انتقال به شكلي باشد كه از نظر فرهنگي مثل يك فرزند عادي در خانواده پذيرفته شوند و جامعه هم با همان ديد بايستي به اينها نگاه كند. در واقع آن مشكلي كه در پذيرش فرزندخواندگي در بعضي نقاط به لحاظ فرهنگي داريم در اين كار نداشته باشيم چون به هر حال مسئله اي علمي است كه شرع و قانون نيز آن را پذيرفته است.
- دكتر رمضان زاده: بسترسازي فرهنگي صورت گرفته ولي كافي نيست. در انجمن باروري و ناباروري يك كميته اخلاقي، حقوقي هست و يك كميته فرهنگي كه يكي از كارهايي كه در اولويت گذاشته اين قضيه است، ولي بايد كار بيشتري صورت بگيرد و ما اين انتظار را از مطبوعات و رسانه ها داريم كه ما را ياري كنند كه ناباروري را به عنوان يك مشكل فيزيولوژيك تلقي كنيم نه به عنوان يك عيب كه فرد از داشتن آن احساس شرم كند و از درمانش سرباز زند. بايد فرهنگ سازي صورت بگيرد كه اگر فردي تصميم گرفت از اين روش ها استفاده كند و مشكلش را حل كند هيچ ابايي نداشته باشد.
* ميانگين هزينه هاي اين كار چقدر است، آيا بيمه اين هزينه را قبول مي كند.
- دكتر آخوندي: ميانگين هزينه هاي درمان لقاح خارجي رحمي نيازمند يك توضيح جنبي است؛ وقتي به يك فرد نابارور گفته مي شود كه يك سال تمام از ارتباط جنسي آنها براي داشتن فرزند گذشته باشد و اينها در اين مدت باردار نشده باشند. يعني حداقل ۱۳ سيكل ماهانه را براي حامله شدن تجربه كرده باشند بنابر اين وقتي پروسه طبيعي در رابطه با انسان سالم اينگونه تعريف مي شود، همان دفعه اول نمي توانند انتظار داشتن فرزند داشته باشند مداومت در درمان در اين امر مطرح است و با يك سيكل قطعاً هر كسي جواب نمي گيرد و يك چيزي معادل حالت طبيعي حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد امكان موفقيت در هر دوره ارتباط هست. بنابر اين شايد در همان مرحله اول كسي كه مي آيد و كانديد اي چنين درماني مي شود نتواند جواب بگيرد و نياز داشته باشد كه اين درمان را چند بار تكرار كند و نهايتاً ان شاءالله به جواب برسد. به طور معدل هزينه استفاده از روش هاي خارج رحمي بيش از ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان براي يك دوره درمان است كه عملاً بايد ۳ دوره درمان در نظر بگيريم كه چيزي حدود ۵/۲ ميليون تومان مي شود حالا اگر هيچ هزينه اي را براي جنين كه اهدا شده فرض نكنيم. در اين رابطه بيمه ها بايد فكري كنند به نوعي از بيمه هاي تكميلي يا بيمه هاي جاري براي افرادي كه واقعاً از نظر مالي قادر نيستند هزينه كنند كمكي باشد تا اين ۱۵ درصد زوج هاي نابارور جامعه بتواند از اين طريق مشكل خود را حل كنند.
- دكتر رمضان زاده: زوجي كه مي خواهد جنين دريافت كند بايد يك سري آزمايشات را انجام دهد و مدام تحت نظر باشد از ويزيت دكتر، هزينه دارو، هزينه آزمايشات گرفته تا مخارج اتاق عمل و جراحي. مثلاً در مركزي كه يك مركز دولتي است حدود ۶۰۰ هزار تومان و در مراكز خصوصي ۱ تا ۵/۱ ميليون اجراي يك فرآيند و يك سيكل IVF هزينه مي برد. در اين روند بايد پوشش بيمه اي و همچنين نظارت دقيق صورت بگيرد. نظارت دقيق از اين جهت كه اين پروسه خداي نكرده وارد يك بده بستان و معامله نشود و زوجي كه نيازمند پول هستند بيايند از اين طريق مشكل خود را حل كنند چون نفس اين قانون اهداي جنين است نه فروش آن، به هر جهت براي جلوگيري از اينگونه موارد احتمالي بايد آئين نامه اجرايي مسائل بيمه لحاظ شود و برايش بودجه اي تعيين شود. در بعضي موارد مثل جراحي پلاستيك از نظر بيمه چون چيز لوكسي به حساب مي آيد بيمه پوشش نمي دهد البته آن هم در بعضي مواقع ضروري است مثلاً فردي كه از ناحيه صورت دچار سوختگي شديد شده است اين صرفاً به زيبايي طرف ختم نمي شود بلكه بعد روحي رواني و مختل شدن زندگي فرد در اين رابطه را هم بايد در نظر گرفت لذا اين گونه موارد را بايد با تبصره هايي استثناء قايل شد. اين قضيه هم جزو ضروريات و جزو اولويت هاي مسايل فرهنگي ، اجتماعي و درماني است بايد ببينيم زوجي كه قادر نباشند اين كار را انجام دهند بعداً چه مشكلاتي خواهند داشت مثل: طلاق، افسردگي، مشكلات روحي رواني و... بيمه و تأمين اجتماعي بايد با توجه به اين مسايل در اين زمينه تصميم بگيرد.
- دكتر وحيدي: هزينه هاي انجام اين كار در مقايسه با ساير كشورها حول و حوش صفر است و آنقدر بالا نيست كه افرادي كه اين قدر مشتاق اند نتوانند بپردازند ضمناً خانواده هايي كه مي خواهند اين كار را بكنند بايد از نظر اقتصادي شرايطي داشته باشند كه درآينده براي تربيت، تحصيل و... با مشكلي مواجه نشوند چون يك مسئوليتي را قبول مي كنند كه بايد به آن متعهد باشند.
مسأله ديگر با تصويب اين قانون از خروج ميلياردها دلار ارز كه جهت انجام معالجات خارج مي شد جلوگيري مي شود.
* آيا قانون تصويب شده از شفافيت لازم جهت اجرا برخوردار است؟
- دكتر آخوندي: در حال حاضر در خارج از كشور اهداي جنين وقتي استفاده مي شود كه هر دو نقص دارند در غير اين صورت مي روند سراغ تك اهدايي يعني اهداي تخمك يا اهداي اسپرم. ما اينجا در قانون تصريحي نداريم. ماده اول طرح اين را مطرح كرده كه زوجين بنابه گواهي معتبر پزشكي امكان بچه دار شدن نداشته باشند و زوجه استعداد دريافت جنين را داشته باشد يعني رحم مشكل نداشته باشد ولي از آن طرف نگفته كه هم زن مشكل داشته باشد هم مرد. هيچ تصريحي نيست بنابر اين شما مي توانيد از اين قانون در ارتباط با اين افراد استفاده كنيد. بنابر اين مردي كه نطفه ندارد و يا حتي زني كه با مشكل نطفه مواجه است يا سنش بيشتر از آن شده يا احياناً مشكلات ژنتيكي دارد اين قانون همه اينها را شامل مي شود.
از طرف ديگر گفتم مشكلي كه آن وقت براي اين فردي كه مي تواند اسپرم داشته باشد ولي از يك فرد ديگر دريافت مي كند هميشه اين هست كه خب چرا من نتوانم از نطفه خودم استفاده كنم كه ما اميدواريم كه توي مراحل بعدي ما در قانون به اين نكته توجه كنيم و اين قانون با قانون جديدي تكميل شود و امكان استفاده از اسپرم غير و يا تخمك غير را كه تصريح بسياري از علماء هم هست كه اشكالي ندارد، چون اين تزريق يا تلقيح در داخل آزمايشگاه انجام مي شود و هيچ نيازي به ارتباط زن و مرد در اين رابطه ندارد بتواند در اين رابطه جنين حاصل از نطفه خود آنها هم تشكيل بشود، حداقل نصف نطفه آنها و به داخل رحم منتقل بشود و اين مشكلاتشان ان شاءالله حل شود ولي حداقل اين است كه تعداد بسياري الان از زوج ها اگر قبول كنند كه در اين مرحله بيايند و تحت اين تقسيم بندي و حاضر باشند در عين حال كه اسپرم دارند يا تخمك دارند يكي ديگر را ندارند بيايند و از جنين غير استفاده كنند مي توانند و اين قانون شامل حال آنها هم مي شود . ان شاءالله كه بخوبي بحثش جلو برود و حداقل اولين زمينه قانونگذاري كه تسهيل براي مراكز ناباروري كرده كمك كند به زوجين نابارور كه بتوانند از اين تكنولوژي در رفع مشكل خودشان استفاده كنند و جلوي بسياري از طلاق ها به واسطه تصويب اين قانون گرفته شود و روحيه جديدي را به خانواده و زندگي عده بسياري از اين زوج ها كه درگير اين مشكل هستند بدهند.
تعداد بسياري افراد اين مشكل را دارند مرد مشكل خاصي ندارد، ولي زن نمي تواند تخمك سالم داشته باشد بنابراين مي تواند تخمك از يك فرد ديگر گرفته و تلقيح شود جنين توي رحم خود اين فرد پرورش پيدا كند، شايد اين بهترين شكلش باشد فرض كنيد صيغه اي خوانده مي شود و از كسي تخمك مي گيرند خيلي از روحانيون مي گويند اين صيغه خواندن هم لزومي ندارد به واسطه اينكه اصلاً هيچ ارتباطي بين اين افراد حاصل نمي شود.
در اين قانون سعي شده كه جنيني كه داخل رحم زوج نابارور منتقل مي شود براي رفع نگراني آينده آن كه ممكن است اين زندگي را با آنها ادامه ندهند يا توجهي بهش نكنند سعي كرده كه شرايط را سخت بگيرد و به افرادي تعلق بگيرد كه واقعاً نيازمند هستند و بعداً با آن فرزند حاصل، خوب برخورد مي كنند روي اين حساب آمده، گفته كه گواهي معتبر پزشكي مي خواهند كه آنها نابارور باشند اين درست، حرفي نيست ولي در قسمتي از اين قانون آمده كه زوجين داراي صلاحيت اخلاقي باشند، يعني واقعاً اين يك مقدار تشخيصش مشكل است. چه كسي مي خواهد صلاحيت اخلاقي آنها را تأييد كند.
آيا هر كسي كه به روال طبيعي اش فرزند مي خواهد صلاحيت اخلاقي اش بررسي مي شود؟ يا اينكه آمده «مهجور نباشد» مهجور را ما چه تعريفي مي كنيم؟ ورشكستگي فكري، فرهنگي يا مالي؟ يا در قسمتي ديگر آمده هيچ يك از زوجين قبلاً به بيماري «صعب العلاج» نباشند. صعب العلاج چيست؟ بحثي كه من به اين شكل مطرح مي كنم شايد در آيين نامه اجرايي اش شفاف و صريح بهش توجه شود و آنقدر دست و پاگير نباشد ضمن اين كه كسي كه متقاضي انجام آن مي شود، تاآخرش متعهد و پاي بند بماند.
* در تدوين آيين نامه اجرايي اين قانون لحاظ شدن چه نكاتي را در آن ضروري مي دانيد؟
- دكتر آخوندي: يكي از مواردي كه درآيين نامه بايد به آن توجه شود، محرمانه بودن اطلاعات است تعيين كنند از چه سني مي تواند اطلاعات مختصري در صورت تقاضاي فرزند به او بدهند. بايد وضعيت قانوني فرزند درست تعريف شود و تعهدي كه گيرندگان جنين مي دهند بايد شفاف و مشخص باشد. مثلاً ممكن است فرزند حاصل شده از اين فرآيند دچار نقصي باشد آيا تضميني هست كه آن پدر و مادر آن را نگه دارند؟ در مورد بحث فرزند خواندگي كه زوجين متعهد مي شوند نصف دارايي شان را براي آن بگذارند از اين جهات نيز براي آن فرزند حاصل از اين روش بايد تضميني باشد.
بحث حضانت فرزند، بحث اختلاف بين دهندگان و گيرندگان و... كه احياناً مركزي كه در اين رابطه سرمايه گذاري مي كند بتواند راحت و در چارچوب قانون كارش را انجام دهد.
در تدوين آيين نامه بايد از متخصصين و حقوقدانان كمك گرفته شود. مي توانند كميسيوني از متخصصين در امر ناباروري و حقوقدانان داشته باشد تا در امر تدوين با مشكل مواجه نشوند. من از همان ابتدا در جريان سير تكويني و تشكيل و راه اندازي و تصويب اين قانون بوده ام تاكنون كه هيچ خبري ندارم كه چنين كميسيوني تشكيل شده ياخير؟ در عين حال آمادگي خود را اعلام مي كنيم تا آيين نامه خوبي در اين رابطه تدوين شود.
* آيا مراجع نظارتي براي اجراي صحيح اين قانون در نظر گرفته خواهد شد؟
- دكتر آخوندي: همه مراحلي كه گفته شد احتياج به يك مرجع نظارتي دارد كه در عين حال كه قانون مي شود ولي نياز است كه وزارت بهداشت و درمان يك سري افراد متخصص و حاذقي را معين كند تا نظارت دائم بر حسن اجراي قوانين داشته باشند، در اين رابطه بحثهاي اخلاقي و شرعي زياد است، اصلاً فرض كنيد كه آيا اين خانواده ها مي توانند اين جنين را بفروشند؟ در ارتباط با «كليه» اين كار انجام مي شود. ولي در رابطه با بحث نطفه و جنين بحث فرق مي كند. شما ممكن است صاحب كليه تان باشيد آيا صاحب نطفه تان هم هستيد يا آن جنين خودش يك شخصيت و روح جداگانه اي از نظر حقوقي دارد. آن جنين خودش يك موقعيت و يك تعريف ديگري دارد. اينها مواردي است كه بايد در آيين نامه قيد شوند.
- دكتر خاتمي: اين كار بايد براساس يك ضابطه اي باشد و نظارتي روي آن صورت بگيرد و اين كه چه افرادي وارد اين قضيه شوند هم مهم است چون هدف ما جامعه اي سالم با فرزنداني سالم است. مثلاً اگر كسي بيماري ژنتيكي درخانواده خود داشته باشد بايد يك غربال گري انجام گيرد و در صورت سلامت بودن مي تواند جنين خود را اهدا كند. بعضي از آزمايشات ژنتيكي كه تاكنون در دنيا انجام شده است توانسته در همان مراحل اوليه تخمك چند سلول بعضي از بيماريها را تشخيص دهند ولي آن دسته از بيماريهاي غيرقابل تشخيص بايد با دهندگان صحبت شود و در همان مرحله نخست آنها را منصرف كنيم و بعد بحث گيرندگان است كه در متن قانون هم آمده بايد چه شرايطي داشته باشد ابتدا بايد به دادگاه مراجعه كند و بعد مراحل پزشكي را كاملاً طي كند و تيم پزشكي معالج كه مورد اعتماد وزارت بهداشت است تأييد كند كه بيماري صعب العلاج نداشته باشد و از نظر مراقبتي و معيشتي امكانات كافي داشته باشد و موارد ديگر... لذا اميدواريم درتهيه آيين نامه اجرايي اين قانون تمام نكات و مواردي كه ضرورت دارد قيد شود تا در امر اجرا و همچنين در آينده براي دهندگان و گيرندگان و در نهايت براي فرزند متولد شده مشكلاتي پيش نيايد كه جبران ناپذير باشد.