يكشنبه ۱۸ آبان ۱۳۸۲ - شماره ۳۲۲۰- Nov. 9, 2003
گزارش خبرنگار همشهري از آنكارا
جدال جمهوري
زير ذره بين
بحث بر سر موضوع حجاب زنان هشتاد سال است كه ادامه دارد و چنين چيزي براي يك جمهوري هشتاد ساله مضحك است. آنچه امروز در تركيه مورد بحث است اصول دموكراسي را زير سؤال برده است. دموكراسي و جمهوري يعني توانايي زيستن در كنار يكديگر، اين كار شايد سخت به نظر آيد اما سخت تر از آن يك دست كردن ميليونها انسان است كه هر يك براي خود باورها و افكاري دارند.
000904.jpg
نفيسه كوهنورد
۲۹ اكتبر، استاديوم هيپدرم- آنكارا: چهره گرفته رجب طيب اردوغان نخست وزير تركيه در جشن هشتادمين سالگرد تأسيس جمهوري اين كشور حاكي از آن بود كه اين روز براي او چندان هم خجسته نبوده است. تبعيض احمد نجدت سزر رئيس جمهور در دعوت رسمي آن شب ميان نمايندگان و اركان دولت، نخست وزير را به شدت آزرده كرده بود.
سزر كارت دعوت نمايندگان حزب عدالت و توسعه در مجلس، بولنت آرينچ رئيس مجلس، وزرا و نخست وزير را بدون قيد نام همسرانشان فرستاده و بدين ترتيب به آنها پيام داده بود كه همسران محجبه ايشان حق حضور در مراسم رسمي آن شب در كاخ چانكلاياي آنكارا مقر رسمي رياست جمهوري را ندارند. اين در حالي است كه سالهاي قبل سزر بانوان محجبه را نيز به مراسم دعوت كرده بود اما اين بار با استناد به اصول قوانين لائيك جمهوري تركيه از اين كار خودداري كرد. در مقابل برخورد سزر عدالت و توسعه اي ها نيز از قبول دعوت سر باز زدند، آرينچ نيز به بهانه بيماري مادرش در مراسم شركت نكرد و تنها عبدالله گل و اردوغان دعوت سزر را پاسخ گفتند اين موضوع اكنون يك هفته است كه هر روز در روزنامه ها و كانالهاي تلويزيوني تركيه مورد بحث قرار گرفته و حتي ماهيت جشنها و مراسم جمهوريت را نيز تحت تأثير قرار داده است. جونيت اولسور نويسنده و روزنامه نگار قديمي روزنامه حريت در اين باره مي گويد: بحث بر سر موضوع حجاب زنان هشتاد سال است كه ادامه دارد و چنين چيزي براي يك جمهوري هشتاد ساله مضحك است: آنچه امروز در تركيه مورد بحث است اصول دموكراسي را زير سؤال برده است. وي در ادامه مي افزايد: دموكراسي و جمهوري يعني توانايي زيستن در كنار يكديگر، اين كار شايد سخت به نظر آيد اما سخت تر از آن يك دست كردن ميليونها انسان است كه هر يك براي خود باورها و افكاري دارند. نتيجه آن هم امروز به وضوح قابل رؤيت است: نقطه اي كه جمهوري هشتاد ساله مان در راه يك شكل كردن مردم كشور به آن رسيده يعني تكرار و تكرار و تكرار بحث حجاب!
اما اين بار موضوع به نظر مي رسد پررنگ تر از قبل شده است چرا كه كشمكش بر سر حضور حزبي اسلام گرا در رأس دولت تركيه است.
اين تنشها چه در زمان انتخابات سال گذشته مجلس تركيه و چه بعد از آن موضوع حجاب زنان همواره وجود داشته و پس از آن كه حزب اسلام گراي عدالت توسعه با حداكثر آرا به عنوان حزب مقتدر در مجلس و دولت اين كشور به روي كار آمد نگراني از شيوع افكار اسلام گرايانه و در رأس آن گسترش حجاب ميان زنان در رفتار و عكس العمل هاي نظاميان به عنوان تمثيل گران سياست لائيسم و حاميان مصطفي كمال پاشا آتاتورك و احزاب مخالف دولت كمابيش قابل درك بود.
۲۹ اكتبر، استاديوم هيپدرم- آنكارا: چهره گرفته رجب طيب اردوغان نخست وزير تركيه در جشن هشتادمين سالگرد تأسيس جمهوري اين كشور حاكي از آن بود كه اين روز براي او چندان هم خجسته نبوده است. تبعيض احمد نجدت سزر رئيس جمهور در دعوت رسمي آن شب ميان نمايندگان و اركان دولت، نخست وزير را به شدت آزرده كرده بود.
سزر كارت دعوت نمايندگان حزب عدالت و توسعه در مجلس، بولنت آرينچ رئيس مجلس، وزرا و نخست وزير را بدون قيد نام همسرانشان فرستاده و بدين ترتيب به آنها پيام داده بود كه همسران محجبه ايشان حق حضور در مراسم رسمي آن شب در كاخ چانكلاياي آنكارا مقر رسمي رياست جمهوري را ندارند. اين در حالي است كه سالهاي قبل سزر بانوان محجبه را نيز به مراسم دعوت كرده بود اما اين بار با استناد به اصول قوانين لائيك جمهوري تركيه از اين كار خودداري كرد. در مقابل برخورد سزر عدالت و توسعه اي ها نيز از قبول دعوت سر باز زدند، آرينچ نيز به بهانه بيماري مادرش در مراسم شركت نكرد و تنها عبدالله گل و اردوغان دعوت سزر را پاسخ گفتند اين موضوع اكنون يك هفته است كه هر روز در روزنامه ها و كانالهاي تلويزيوني تركيه مورد بحث قرار گرفته و حتي ماهيت جشنها و مراسم جمهوريت را نيز تحت تأثير قرار داده است. جونيت اولسور نويسنده و روزنامه نگار قديمي روزنامه حريت در اين باره مي گويد: بحث بر سر موضوع حجاب زنان هشتاد سال است كه ادامه دارد و چنين چيزي براي يك جمهوري هشتاد ساله مضحك است: آنچه امروز در تركيه مورد بحث است اصول دموكراسي را زير سؤال برده است. وي در ادامه مي افزايد: دموكراسي و جمهوري يعني توانايي زيستن در كنار يكديگر، اين كار شايد سخت به نظر آيد اما سخت تر از آن يك دست كردن ميليونها انسان است كه هر يك براي خود باورها و افكاري دارند. نتيجه آن هم امروز به وضوح قابل رؤيت است: نقطه اي كه جمهوري هشتاد ساله مان در راه يك شكل كردن مردم كشور به آن رسيده يعني تكرار و تكرار و تكرار بحث حجاب!
اما اين بار موضوع به نظر مي رسد پررنگ تر از قبل شده است چرا كه كشمكش بر سر حضور حزبي اسلام گرا در رأس دولت تركيه است.
اين تنشها چه در زمان انتخابات سال گذشته مجلس تركيه و چه بعد از آن موضوع حجاب زنان همواره وجود داشته و پس از آن كه حزب اسلام گراي عدالت توسعه با حداكثر آرا به عنوان حزب مقتدر در مجلس و دولت اين كشور به روي كار آمد نگراني از شيوع افكار اسلام گرايانه و در رأس آن گسترش حجاب ميان زنان در رفتار و عكس العمل هاي نظاميان به عنوان تمثيل گران سياست لائيسم و حاميان مصطفي كمال پاشا آتاتورك و احزاب مخالف دولت كمابيش قابل درك بود.
گرچه عدالت و توسعه اي ها و در رأس آنها اردوغان بر حفظ پايه هاي جمهوري لائيك تركيه تأكيد كرده و گفته اند كه به هيچ وجه قصد تشكيل دولت مذهبي را در اين كشور ندارند اما پيشينه اعضاي اين حزب كه زماني از نزديك ترين افراد به نجم الدين اربكان رهبر حزب فضيلت، رفاه و «سعادت» بودند اين شائبه را همواره دامن زده است. پيش از اين در ۲۳ آوريل روز مجلس تركيه نيز بحران حجاب شدت گرفته بود چرا كه بولنت آرينچ رئيس مجلس به عنوان مهماندار قرار بود به همراه همسر محجبه اش منور خانم در اين مراسم حضور يابد كه در پي تهديد سزر- بايكلال و نظاميان- مبني بر رد دعوت، منور خانم از شركت در مراسم صرف نظر كرد. اين موضوع حتي در جلسه ۳۰ آوريل شوراي امنيت ملي ميان نظاميان مورد بررسي قرار گرفت چرا كه از نگاه ايشان به يكي از مهمترين اركان جمهوري لائيك يعني عدم استفاده از نمادهاي مذهبي از جمله روسري در محافل رسمي و سياسي توهين شده بود.
نوراي مرد روزنامه  نگار راديكال در اين باره مي گويد: احمقانه است كه تمام مسايل را به كناري نهاده و فقط روي مسأله حجاب متمركز شويم. جمهوري مسايل مهمتري دارد. اما در هر حال اين رفتارها واقعاً توهين آميز است و مطمئناً روزي پاسخش در اجتماع نمايان خواهد شد.
موضوع ۷۴ درصد زنان است
وقتي در خيابانهاي آنكارا و استانبول قدم مي زنيد مي توانيد به وضوح كثرت زنان و دختران محجبه  را در جامعه تركيه ببينيد. بسياري از صاحب نظران سياسي تركيه بر اين باورند كه موضوع تنها حضور يا عدم حضور زنان محجبه در مراسم يك شب خاص نيست بلكه كنار گذاشتن ۷۴ درصد زنان است. طبق آخرين آمارگيري و نظرسنجي كه توسط گروه روزنامه  مليت انجام شد حدود ۷۴% از زنان تركيه خارج از منازل خود حجاب دارند و تقريباً در هر خانواده از هر هفت نفر يك نفر محجبه است يا تمايل به استفاده از حجاب دارد. اين درحالي است كه طبق قوانين اساسي تركيه استفاده از حجاب براي بانوان در مراسم و محافل دولتي دانشگاهها و مدارس ممنوع است.
يكي از مقامات دولتي كه نخواست نامش ذكر شود در مراسمي كه شب پيش از جشن جمهوريت در آنكارا پالاس محل دعوتهاي رسمي دولت براي روزنامه نگاران و مدعوين خارجي برگزار شده بود در اين باره با اشاره بر اين كه زيبنده خانم مادر آتاتورك نيز محجبه بوده و با اين وجود از احترام بسياري برخوردار بود گفت: سزر با چنين تبعيضي در واقع ۷۰ درصد زنان را ناديده گرفته و تنها ۳۰ درصد بانوان كشور را شايسته جمهوريت شناخته است.
يكي از روزنامه نگاران حاضر در مراسم هم كه خود از طرفداران لائيسم است با تأييد جمله فوق افزود: اكنون متأسفانه بسياري به بهانه حمايت از افكار آتاتورك به پايه هاي اصلي جمهوري و دموكراسي ضربه مي زنند. او با اشاره به شركت من با پوشش اسلامي در مراسم گفت: عجيب است كه يك فرد بيگانه مي تواند با پوشش دلخواهش در محافل سياسي و حتي جشن جمهوريت شركت كند اما يك زن ترك مجبور است حتماً بي حجاب باشد. اين خلاف دموكراسي و حقوق بشر است.
هويت گم شده
از ديدگاه برخي نويسندگان ترك ريشه اصلي اين كشمكشها را مي توان در هويت دو گانه مردم تركيه جستجو كرد چرا كه پس از فروپاشي امپراطوري عثماني جامعه اي كه به شدت بر پايه هاي مذهبي استوار بود به يك باره ناچار به پذيرش دگرگوني شد، هويت شرقي در يك آن راه غرب را پيش گرفت بي آنكه بداند غرب و غربي شدن چيست. اين بحران هويت با گرايش نخبگان دولت تركيه به اروپا و تمايل اين كشور براي پيوستن به اتحاديه اروپا شدت يافت. ايپك چاليشار روزنامه نگار روزنامه جمهوريت با بيان اين كه بحران هويت يا حتي تضاد هويت ، اثرش را در جشن هاي سالگرد جمهوري نيز به وضوح خود را نشان داده است مي گويد: «مثلاً براي آن كه خودمان را بيشتر غربي نشان دهيم از باله و تانگو به عنوان رقص هاي سمبليك مراسم استفاده كرديم حال آن كه جامعه حتي در طرز پوشش و زندگي هم سنخيتي ميان خود و اين گونه مراسم حس نمي كرد.»
به گفته اين نويسنده اكنون نيمي از بودجه وزارت فرهنگ براي كنسرواتوار و گروه باله اختصاص داده شده است اين در حالي است كه تركيه در آموزش و پرورش و فعاليتهاي فرهنگي كارهاي مهمتري دارد.
او چنين ادامه مي دهد: «از همان اوايل تأسيس جمهوري تاكنون يكي از بزرگترين خطاها شايد تلاش براي ناديده گرفتن يا به فراموشي سپردن واقعيت حجاب و در كل فرهنگ مذهبي مردم بوده است.»
پارادوكس امروز جامعه تركيه ناشي از افكار خود و فاصله گرفتن از هويت است و اين تضاد زماني آغاز مي شود كه جامعه گذشته، ماهيت و تاريخ خود را فراموش كرده و يا آن را بي ارزش بدانند اين حركت از خود باوري به سوي دگر باوري است كه متأسفانه در جوامع شرقي بيشتر ديده مي شود.
خودي و غيرخودي
«بيرول اوزون آي» نويسنده روزنامه  زمان معتقد است كه تبعيض در دعوت سزر قسمتي از معضلي است كه در تركيه به وجود آمده است «مسئله خود و غيرخودي» اوزون آي مي گويد: «تقسيم شدن مردم به خودي و غيرخودي مدتهاست كه از يك فرضيه خارج شده و اكنون در جاي جاي جامعه به ويژه رفتار سياسيون ديده مي شود به گفته وي در حال حاضر برخي از روزنامه  ها كه جمع تيراژ روزانه شان ۷۵ هزار به بالاست اجازه شركت در جلسه مطبوعاتي ارتش را ندارند چرا كه خلاف ميل آنها مي نويسند و با آنها هم عقيده نيستند در نتيجه غيرخودي محسوب مي شوند حال آن كه طبق ماده ۲۸ قانون اساسي تركيه مطبوعات آزاد و سانسورناپذيرند. اين نگرش در مورد دختران و زنان محجبه نيز صادق است يك زن محجبه در بسياري از مراكز و مؤسسات نمي توانند كار كند و با او به گونه اي برخورد مي شود كه گويي جزيي از اين اجتماع نيست.
از نگاه اين نويسنده دعوت سزر نيز نمايه اي از نشر تفكر خودي و غيرخودي در سرتاسر جامعه است. وي مي گويد: فرقي ندارد اگر قدرت دست گروه ديگر باشد آنها هم اطرافيان خود را ترجيح مي دهند آن وقت آنها خودي مي شوند.
اين شايد بدترين شرايطي است كه مي تواند يك جامعه، يك كشور و يك خلق را در دام خود گرفتار آورد چرا كه جامعه اي كه افراد در آن همواره نگراني خود يا غير خودي شدن داشته باشند و هر لحظه اخراج از گروه مقبولين را محتمل بدانند، تبديل به بمب ساعتي مي شود كه هر لحظه آماده انفجار است. از سوي ديگر اين نگرش باعث مي شود گروهي كه خود را غير مقبول مي يابند هر قدر هم توانا بوده و بتوانند براي جامعه شان مفيد واقع شوند تلاش مي كنند تا از جامعه و كشورشان خارج شوند. روز يكشنبه گذشته روزنامه حريت خبري در مورد خروج ۳۵۰ دختر محجبه از تركيه براي ادامه تحصيل در يكي از دانشگاههاي وين چاپ كرد اين تنها گروهي كوچك از زنان ترك است كه ناچار به ترك ديار مي شوند دختران اردوغان نيز به همين دليل در آمريكا مشغول به تحصيل هستند.
مردم حضور نداشتند
وقتي براي تماشاي مراسم جشن به استاديوم مي رفتم انتظار داشتم با خيل عظيمي از مردم مواجه شوم اما با وجود تبليغاتي كه در روزنامه هاي تركيه شده بود در آنكارا حضور مردم چندان چشمگير نبود. وقتي با گروهي از مردم صحبت كردم اكثريت آنها بر اين باور بودند كه برخوردهاي سزر يكي از دلايل كمرنگ شدن حضور مردم است چرا كه به نظر مي رسد از محبوبيت سزر تا حدودي كاسته شده است. از سوي ديگر بسياري از مردم از نحوه برگزاري مراسم شكايت داشتند: رژه سربازها، تانكها و هواپيماها. «عثمان ايري داغ» نويسنده مجله سياسي- ديني آكسيون در اين باره مي گويد: مردم از تماشاي اين گونه مراسم خسته شده  اند و به هيچ وجه نمي توانند دليلي براي لذت بردن از تماشاي تانكها بيابند. «جونيت اولسور» هم معتقد است كه زمان چنين مراسمي گذشته و اين نوع جشنها در قرن ۲۱ بي معني است. او مي گويد: «رژه تانكها و هواپيماهايي كه همه آنها نه حاصل تلاش جمهور و جمهوريت و بلكه ساخته بيگانگان است تنها يك پيام براي خلق مي تواند داشته باشد: مراقب رفتار خود باشيد، مي بينيد كه ما خيلي قدرتمنديم اگر دست از پا خطا كنيد از اين قدرت استفاده خواهيم كرد.»
بسياري از صاحب نظران بر اين باورند كه تا زماني كه رئيس جمهور و يا هر كس ديگري بدون درك اوضاع جامعه و تغييرات آن و تنها با نگاه به الگوهاي گذشته حركت كنند مردم بيشتر خود را از جمهوري دورتر خواهند يافت. در اين جا موضوع اصلي درك جمهور و جمهوريت است اگر جمهور كنار گذاشته شده و تنها رئيس جمهور به عنوان صاحب جمهوريت شناخته شود آن گاه آن جمهوري پشتوانه هاي اصلي خود يعني مردم را از دست خواهد داد. نوراي مرد در اين باره مي گويد: «بعضي ها تصور مي كنند كه جمهوري تنها از آن ايشان است، سزر و برخي ديگر امسال اين را به وضوح نشان دادند اين در حالي است كه مفهوم جمهوري در مردم و حضور ايشان خلاصه مي شود.»
در هر حال با وجود آن كه سزر عدالت و توسعه اي ها يعني منتخبان مردم تركيه را به نوعي از مراسم اصلي كنار گذاشت اما بسياري بر اين باورند كه حداقل امسال با تلاش اين حزب در بعضي از شهرها از جمله استانبول جشن هايي متناسب با فرهنگ جامعه در خيابانها برگزار شد. جالب اين كه امسال بچه ها نيز در ۲۹ اكتبر به همراه برخي مقامات دولتي به ديدار قبر آتاتورك (آنيك كبير) رفته اند كاري كه به گفته دوستان روزنامه نگار ما هر سال تنها مختص مقامات ارشد و نظاميان بوده است. به اعتقاد مردم عدالت و توسعه با اين كار نشان داد كه نه تنها خلاف افكار آتاتورك حركت نمي كنند بلكه سعي دارند ميان جمهوري و نسل جديد ارتباط جديدي را تعريف كنند رابطه اي كه مبني بر تغييرات جامعه است نه تفكرات كهنه و قديمي.

صلح در سرزمين ببرها
000906.jpg
سريلانكا بيش از ۲۰ سال است كه درگير جنگ داخلي است. اين جنگ ۶۴ هزار كشته به جا گذاشته و اين كشور را به يكي از ناامن ترين كشورهاي ديدني دنيا تبديل كرده است. ببرهاي تاميل، چريك هاي جدايي طلبي كه در دو دهه گذشته يك طرف اين جنگ خونين بوده اند اوائل اين هفته طرح صلحي را به دولت پيشنهاد دادند كه نتيجه چندين سفر به كشورهاي خارجي براي بررسي و مطالعه نظام هاي فدرال مختلف و همچنين مشورت با كارشناسان قانون اساسي اين كشورها بود. اين طرح صلح كه يكي از جزئي ترين و مفصل ترين طرح هاي پيشنهادي ببرهاي تاميل است كه تاكنون به دولت سريلانكا ارايه شده در حقيقت پيشنهاد نوعي تقسيم قدرت و استوار حكومت فدرال است. طرح صلح  ببرها با پيشنهادهاي ارايه شده توسط دولت سريلانكا تفاوت هاي اساسي دارد اما دولت در موضع گيري محتاطانه از اين طرح استقبال كرد.
جدايي طلبان تاميل خواستار نوعي خودمختاري موقت در شمال شرق سريلانكا شده اند كه در چارچوب آن سرزمين، قانون و نظم و امور مالي منطقه كنترل داشته باشند. اكثريت اعضاء اين دولت خودمختار را ببرها منصوب مي كنند اما نمايندگاني از سينهالي ها و مسلمانان نيز در آن حضور خواهند داشت و اعضاء اين دولت بعد از پنج سال در يك انتخابات، انتخاب مي شوند.
در طرح صلح هشت صفحه اي ببرها به تشكيل كميته مستقل حقوق بشر اشاره شده است كه تعهد دارد از حقوق اقوام حمايت كرده و در برابر نقض حقوق بشر واكنش نشان دهد. در اين طرح اشاره اي به خلع سلاح نشده است. اين موضوعي است كه ببرها مي گويند تنها وقتي درباره آن صحبت مي كنند كه توافق سياسي نهايي بدست آمده باشد، زيرا گروه مسلح خود را تنها ابزار چانه زني پشت ميز مذاكره مي دانند. جزئيات بيشتر اين طرح قرار است پشت درهاي بسته و در مذاكرات صلحي مورد بررسي و توافق صورت گيرد كه قرار است تا سه ماه ديگر از سر گرفته شود.
در اين سند هيچ اشاره اي به چگونگي تلفيق نيروي پليس و دستگاه قضايي تاميل ها با دولت نشده است. همچنين از تأكيد هميشگي ببرها بر حق مردم تاميل براي تصميم گيري براي خود و پافشاري بر عقب نشيني نيروهاي مسلح از سرزمين تاميل ها خبري نيست. در حقيقت اين طرح يك نقطه شروع منطقي براي مذاكرات بعدي است؛ با اين حال به نظر نمي رسد دولت آن را بدون تغيير بپذيرد.
رهبر شاخه سياسي ببرها در يك كنفرانس خبري در منطقه تاميل ها اعلام كرد كه چريك هاي جدايي طلب آماده بحث درباره هر موضوعي در طرح پيشنهادي خود هستد كه نياز به تغييرات داشته باشد.
ببرها خواستار كنترل و دسترسي مرتب به منابع دريايي و ساحلي شده اند. نيروي دريايي سريلانكا كه مي گويد چريك هاي جدايي طلب از آتش بس براي قاچاق سلاح از طريق دريا استفاده مي كند، با اين پيشنهاد ببرها موافق نيست. ببرها به شدت بر ضرورت امكان آوارگاني كه خانه هايشان اكنون در اشغال نظاميان سريلانكاست تأكيد كرده اند.
هزاران دستگاه اين خانه ها به كمپ هاي امنيتي تبديل شده اند و دولت به تغيير موقعيت اين مكان ها تمايلي ندارد.
سريلانكا جزيره اي در جنوب هند است كه با سواحل زيبا و اماكن تاريخي اش قرن هاست كه مسافران بسياري را از سراسر جهان به خود جذب مي كند. اين جزيره كه اكنون ۱۹ ميليون نفر جمعيت دارد پيش از استعمار پرتغال و هلند از سوي جغرافيدانان عرب «سرنديب» خوانده مي شد، در سال ۱۸۱۵ توسط انگليسي ها به عنوان اولين قدرت اروپايي اشغال شد. ورود كارگران تاميلي از جنوب هند به سريلانكا براي كار در مزارع چاي و قهوه در همين سالها آغاز شد.
سيلان در سال ۱۹۴۸ به استقلال كامل رسيد. اقليت تاميل در شمال و شرق سريلانكا ساكن شدند و تنش هاي قومي از همان دوران آغاز شد. اكثريت سينهالي هاي بودايي از توجه تبعيض آميز انگليسي ها به تاميل هاي هندو اعتراض داشتند و اين اعتراض گاه به خشونت كشيده مي شد. رشد ملي گرايي سينهالي بعد از استقلال سيلان تا آنجا رسيد كه جنگ داخلي در دهه ۱۹۸۰ ميان تاميل ها كه خواستار خود مختاري بودند و دولت آغاز شد. كانون اكثر اين درگيري ها در شمال كشور بود. اما تركش هاي سنگين اين جنگ تا عمق جامعه سريلانكا نفوذ كرد چرا كه ببرهاي تاميل در دهه ۱۹۹۰ دست به حملات انتحاري خونيني زدند.
ببرهاي آزاديبخش تاميل از اوايل دهه ۱۹۷۰ به نيروي جنگي جدايي طلبان تاميل تبديل شدند. اعضاء اين گروه را اغلب كارگران تاميلي تشكيل مي دادند كه خانواده هايشان در اثر اصلاحات اقتصادي اواخر دهه ۱۹۷۰ زندگي خود را از دست دادند و همچنين جوانان بيكاري كه با تبعيض هاي اقتصادي و اجتماعي روبه رو بودند.
دولت هاي مختلف در هند نيز در گذشته تا حدي در آموزش و مسلح كردن چريك هاي تاميل نقش داشتند. با توسعه شاخه بين المللي ببرهاي آزاديبخش كه در لندن و پاريس فعاليت دارند اين گروه در خريد سلاح هاي پيشرفته موفقيت هاي بزرگي بدست آورد. بخش عمده اين كمك ها از ناحيه جمهوري هاي سابق شوروي صورت مي گرفت. هزينه خريد اين تسليحات و ديگر فعاليت هاي سياسي و نظامي ببرهاي تاميل از ناحيه فعالان اين گروه در غرب و از طريق تجارت هاي غيرقانوني و قانوني تأمين مي شود.

نقد
قانون و تفنگ
چند ديدگاه انتقادي درباره پيش نويس قانون اساسي افغانستان
متن  پيش  نويس  قانون  اساسي  جديد افغانستان  هفته   گذشته  طـي  مراسمي در كابل  منتشر شد و در اختيار عموم  مردم  اين  كشور قرار گرفت .
با انتشار اين  پيش  نويس ، بحثها و اظهارنظرهاي  مختلفــي  بـويژه  انتقادي  عليه  برخي  از مفاد اين  قانون  مطرح  شده  است .
در ايــن  ميـان  ارباب  جرايد و دست  اندركاران  فعاليتهاي  مطبوعاتي  نگاهي باريك  بين  و دقيق  نسبت  بــه  ايــن  قانون  داشته اند و نكات  و انتقادهاي اصلاحي  مورد نظر خود را مطرح  كرده اند.
احمد ضياء سيامك  هروي  مدير مسئول  روزنامه  دولتي  انيس  در گفت  وگــوبا ايرنا در اين باره  اظهار داشت : اين  پيش  نويس  بـــه  كار و دقت  كارشناسي بيشتري  نياز دارد، زيرا برخي  ابهامات  عمده  در آن  وجــود دارد كه  بايد رفع شود.
وي  افزود: ايران  و پاكستان  داراي  نظام  جمهوري  اسلامي  هستند و كميسيون تدوين  قانون  اساسي  افغانستان  نيز در شكل  ظاهر در صــدد اعلام  نظام  جمهوري اسلامي  براي  اين  كشور همانند دو كشور همسايه  بوده  است .
در حالي  كه  در محتواي  پيش نويس  قانون  اساسي  جديدافغانستان  اصلا به  جمهوري  اسلامي  پرداخته  نشده  و تنها به  ذكر عنوان  جمهوري اسلامي  بسنده  شده  است ، چه  ضرورتي  به  انتخاب  چنين  عنواني  وجود دارد؟مدير مسئول  انيس  همچنين  معتقد است : حذف  پسـت  نخست  وزيري  از نظام  سياسي آينده  افغانستان  در قانون  اساسي ، موجب  افزايش  بي حد و حصر قدرت  و اختيارات  رييس جمهوري  شده  و اين  امر خود در برخي  از كشورها مصيبت  به  بار آورده  است .
وي  كـاربرد اصطلاح  تابعيت  به  جاي  شهروند در قانون  اساسي  را انتخابي نابجا مي داند و مي افزايد: در نظام  مبتني  بر جامعه  مدني  هيچ  كس  تابع نيست ، بلكه  همه  شهروند هستند.
در افغانستان  به  جاي  شناسنامه ، تذكره  تابعيت صادر مي شود. يعني  ما تابع  و مطيع  قدرتمندان  و زورمندان  هستيم !
مدير مسئول  انيس  مي گويد: مــن  بــه  عنوان  يك  مطبوعاتي  توقع  بيشتري  ازقانون  اساسي  افغانستان  دارم ، اما در ايـــن  قانون  بحث  آزادي  بيان  حقوق زن ، فعاليت  احزاب  سياسي  و ... ضعيف  است .
فضل الرحمان  اوريا مدير مسئول  هفته نامه  مشعل  دمكراسي  نيز معتقد است كه  در پيش نويس  قانون  اساسي  توازن  قـوا رعايت  نشده  است  و اين  توازن  به  نفع قوه  اجرايي  و شخص  رييس  جمهوري  به هم  خورده  و ممكن  اســت  به  ظهور ديكتاتوري بينجامد.وي  مي افزايد: اگــر نگاهي  به  اين  پيش  نويس  بيندازيد، متوجه  مي شويد كه رييس  جمهوري  كاملا مستبدانه  تمام  صلاحيتها و اختيارات  را در خود متمركز كرده است و ما در آينده  يك  رييس  جمهوري  مستبد خواهيم  داشت .برخي  ديگر تعيين  يك  سوم  اعضاي  مجلس  «مشرانو جرگه » يا سنا تـوسط رييس دولت  را يك  فاجعه  و تراژدي  مي دانند.
ايـن  موضوع  در ماده  ۸۴ پيــش نويس  قانون  اساسي  جديد افغانستان  لحاظ شده است .
خليل  مينوي  رييس  خبرگزاري  دولتي  باختر افغانستان  نيز تعيين  نظام  رياستي  به  جاي  نظام  پارلماني  و حـذف  پست  نخست  وزيري  را در پيش  نويس  قانون  اساسي ، يـك  نقص  عمده  در اين  قانون  دانسته  و مي گويد:قرار گرفتن  قدرت  در اختيار يك  فــرد به  صلاح  مردم  افغانستان  نيست  و احتمال وقوع  مصيبتهايي  را به  دنبال  دارد.
وي  در عين  حال ، مي افزايد، اين  قانون  بــه  رغــم  برخي نقص ها قانوني  بي نظير در تاريخ  افغانستان  است .
در اين  قانون  حقوق  تمام  اقوام ، مذاهب و نژادها در نظر گرفته  و به  همه  آنان  حق  انتخاب  داده  شده  است .
فهيم  دشتــي  مدير مسئول  هفته نامه  كابل ، اختيارات  بي حد و حصـر رييس جمهوري ،تعيين  سرود ملي  به  زبان  پشتو، سكوت  قانون  اساسي  در مورد تابعيتهاي دوگانه  مقامهاي  ارشد و برخي  موارد ديگـر را از مهمترين  مشكلات  اين قانون  مي داند.وي  مي گويد: بــه  نظر مي رسد در تدوين  اين  پيش  نويس ،احتمالا سهل انگاري  و حتي  اعمال  نفوذ صورت  گــرفته  است  و بــرخي  از مفاد آن مشكل آفريني و حتي  ايجاد تنش  خواهد كرد.
دشتي  يكي  از مشكلات  عمده  را صلاحيت  و اختيارات  بي حد و حصر رييس  جمهوري مي داند و مي گويد: تقريبا يك  نظام  رياست  جمهوري  ديكتاتوري  پيشنهاد شـــده است .
مديرمسئول  كابل  مي افزايد،همه اختيارات  از عزل  و نصب ها،انحلال  پارلمان ،تشكيلات  قضايي  گرفته  تا تعيين  و عزل  واليان  و مسئولان  اداره هاي  جزء به  رييس جمهوري  واگذار شده  است  و ايــن  امــر با توجه  به  تركيب  قومي  افغانستان  درآينده  مشكل آفرين  خواهد شد.
وي  تعيين  يك  معاون  براي  رييس  دولت  را از ديگـر نقايــص  پيش  نويس  قانون اساسي  جديد افغانستان  عنوان  كرده  و افزوده  است : حال  كه  پست  نخست  وزير حذف شده  است ،رييس  جمهوري  بايد دست  كم  چهار معاون  داشته  باشد تا همه  اقوام  اين كشور خود را در قدرت  شريك  بدانند.
فهيم  دشتي  از تعيين  سرود ملي  به  زبان  پشتو نيز انتقاد و پيشنهاد مي كندسرودي  به  دو زبان  مشترك  پشتو و فارسي  دري  تهيه  شود.
مدير مسئول  هفته نامه  كابل  همچنين  سكــوت  قانون  اساسي  درباره  تابعيت دوگانه  مقامهاي  ارشد را سئوال برانگيز ارزيابي  كــرده  و مي گويد، براي  جلب متخصصان  مهاجر افغانستان  به  كشور تابعيت  دوگانه  پذيرفتني  است ، امــا مردم افغانستان  هرگز نخواهند پذيرفت  كه  رييس  جمهوري ، وزرا، سفرا و مسئولان  ارشدقضايي ، امنيتي  و نظامي  داراي  تابعيت  دوگانه  باشند. زيــرا در چنين  وضعيتي هيچ  تضميني  براي  تامين  منافع ، مصالح  و امنيت  ملي  كشور وجود نخواهد داشت .
يك  نويسنده  و خبرنگار نيز با دريافت  قول  عدم  انتشار نامش ، بـا ديـدگاه انتقادي  و اعتراضي ، پيش  نويس  قانون  اساسي  جديد افغانستــان  را حــاصل  يك زدوبند پشت  پرده  سياسي  و سراسر معامله  و اعمال  نفوذ مي داند.
وي  مــي افزايد: اين  قانون  توسط  جناحي  از حاكميت  مسلط طراحي  و تدوين شده  و تمام  مفاد آن  امپراتورمآبانه  است .
اين  خبرنگار سرشناس  ادعــا مي كند: اهدافي  كه  سالها قرار بود از طـريق لوله  تفنگ  تامين  شود، هم اينك  از طريق  قانون  در صدد تحقق  آن  هستند.وي  معتقد است  كه  اين  قانون  دمكراتيك  نيست ، زيرا هر سه  قوه  زير فرمان  واختيار رييس  دولت  قرار دارد و معلوم  نيست  كه  مشروعيت  قانون  از چــه  منبعي سرچشمه  مي گيرد.
يك  روزنامه نگار فعال  و معروف  ديگر افغانستان  نيـز كــه  خواست  نامش  فاش نشود، ادعا كرد: دستاورد ايـن  پيش نويس  در صورت  عدم  اصلاح ، سلطــه  مجدد قوم پشتون  بر سراسر افغانستان  و به  حاشيه  راندن  دوباره  سـاير اقوام  براي  يك دوره  طولاني  تاريخي  خواهد بود.
وي  افزود: هدف  از تدوين  اين  قانون ، تمركزسازي ، اعمال  نفوذ قومي ، فرصت سازي  و احياي  دوباره  تسلط قومي  به  جاي  حاكميت  ملي  در افغانستان  است .
اين  روزنامه نگار ادعا كرد: برخي  مسئولان  غير پشتون  نيز منافع  و مقــام شخصي  خود را بر منافع  قومي  ترجيح  داده  و در اين  معامله  سهيم  هستند.وي  در پاسخ  به  اين  سئوال  كه  در حالي  كه  در برابر كوچكترين  تخطيهـا درافغانستان ، مجامع  بين المللي  و آمريكا واكنش  نشان  مي دهند، چرا در مورد اين پيش  نويس  سكوت  كرده اند؟ گفت : آنها تنها در صدد تامين  منافع  خود هستنـد ودر اين  فكرند كه  چگونه  اين  منافع  بدون  تكيه  بر تفنگ  تامين  شود.

نشر سياست
ميراث كمونيست ها
پيكار بر سر آتش مقدس-۴
عباس لقماني
هنگامي كه اتومبيل ولگاي ما در كنار مجسمه يادبود پارك كرد واقف كورنيف زياد از اينكه ما به محوطه پايگاه اصلي آمده ايم خوشحال به نظر نمي رسيد و با نگاهي كنجكاوانه ما را مي نگريست.
شعار زنده باد كارگران نفتي به زبان روسي در بالاي سردر ورودي به چشم مي خورد. داس و چكش البته ديگر در روي آن ديده نمي شد و حذف شده بود.
كورنيف غولي بود كه فقط يك دكمه كتش جلوي شكم برآمده اش را گرفته بود. قيافه او آنقدر جدي بود كه اصلاً اين امكان را نمي داد با او مزاح كرد. او فقط به گفتن روز بخيري اكتفا كرد و دستش را به صورت غيرارادي به جلو دراز كرد. دست بزرگ اين آذري را چهار يا پنج انگشتر طلاي بزرگ تزئين كرده بود.
حتماً او هنوز از خودش سؤال مي كرد كه چطور رئيسان او در منطقه اجازه داده اند ما از اين جزيره شني بازديد كنيم. در زمان شوروي هرگز چنين چيزي امكان نداشت. مانند يك مكان سري اين جزيره با مته هاي نفتي اش در زمان شوروي از ديد خارجيها دور نگهداشته مي شد.
هرگز هيچ خارجي اجازه نيافته بود از مسيري كه اين جزيره را با ريختن خاك به ساحل وصل كرده بود عبور كند.
در دهه پنجاه ميلادي مهندسان شوروي شبكه اي پيچيده از تعداد بسيار زيادي از لوله ها، پمپ ها و مته هاي حفاري را بر روي سكوهاي چوبي در اين مكان ساخته بودند كه از آنجا به داخل دريا كشيده شده بود. همه آنها از طريق جاده اي به طول دوازده كيلومتر كه آنهم بر روي پايه هايي بنا شده بود عبور مي كرد.
امروز تمام اين تجهيزات متعلق به شركت سوكار است كه بيش از ده سال است كنترل آن را به عهده دارد.
واقف كورنيف مديركل اين شركت در اين جزيره شني است.
000908.jpg

بيشتر از سي و پنج سال است كه اين آذري در صنعت نفت مشغول به كار است. او هنوز روز اول شروع كارش در سال ۱۹۶۶ را به خوبي در خاطر دارد.
همانگونه كه رسم دولتمردان در جمهوري آذربايجان است، كورنيف نيز با هشت عكس از حيدرعلي اف اتاق كار خود را تزئين كرده است. يكي از عكسهاي ژنرال سابق ك.گ. ب و رئيس حزب كمونيست مربوط به سال ۱۹۷۶ است و به الفباي آذري فرزند نوراني ملت در زير آن نوشته شده است.
ساختماني كه از داخل آن كورنيف، جزيره شني را كنترل مي كند چندان مجلل نيست. ساختماني چوبي است كه تازه تعمير شده است. او به خانه اي چوبي در پانصد متري اينجا كه تا نيمه در آب فرو رفته است اشاره اي كند و مي گويد كه آنجا محل اول اقامت او بوده است. وقتي ما آن را در كنار آب در گذشته ساختيم هرگز فكر نمي كرديم كه آب اينقدر بالا بيايد.
خيلي مايلم كه سكوهاي حفاري را ببينم ولي او مي گويد كه اين كار خطرناك است و خودم بايد مسئوليت آن را به عهده بگيرم. او حق دارد ساختمانها و سكوها بسيار كهنه هستند و كاملاً از هم پاشيده به نظر مي آيند. جاده اي كه به آنها منتهي مي شود هم مثل يك جاده منطقه جنگي و خمپاره خورده است. راننده ولگا هر بار بايد اتومبيل را از افتادن در داخل سوراخها حفظ كند. امواج دريا پايه ها را لق كرده اند و لوله هاي نفتي همه در حال پوسيدن است.
سكوها و مته هاي اسقاط، انسان را به ياد نخستين مته هاي حفاري در آمريكا در سال ۱۸۷۰ ميلادي مي اندازند. در مه از دور ساختمانهاي بلند باكو ديده مي شود آب ساحل در اينجا بسيار آلوده است و مانند يك سوپ پرچربي چشم را آزار مي دهد. الكساندر دوما هم در سفري به قفقاز در سال ۱۸۵۹ در كتابي به نام سفرهاي خطرناك در قفقاز وحشي از اين منطقه همين گونه ياد كرده بود. ما در مقابل يك سكوي حفاري كه از كار افتاده است توقف مي كنيم. يك نردبان چوبي از بدنه اصلي كنده شده است و مانند منقار پرنده اي در هوا آويزان است. در وسط محوطه مانند يك درخت كريسمس مته اصلي از كار افتاده به چشم مي خورد. كورنيف مي گويد كه شركتهاي نفتي غربي هنوز علاقه اي به اين جزيره شني نشان نداده اند. كورنيف مي گويد كه از شركت نفتي روسي لوك اويل عده اي اينجا آمدند ولي ديگر هرگز پيدايشان نشد. هر چند هنوز هزار و ششصد نفر در اينجا كار مي كنند ولي توليد از ۱۵۰ هزار بشكه در سال فراتر نرفته است و به عقيده كورنيف حتي اگر توليد به صفر هم برسد كارگران در اينجا خواهند ماند چون آنها را كه نمي توان بيكار كرد.
يك مته ديگر حفاري در دويست متري ساحل هنوز مشغول مكيدن نفت خام از عمق درياست.
يك مهندس كه در كنار ما ايستاده است براي لحظه اي دريچه اي را مي گشايد و ماده غليظ سياهرنگي از آن فوران مي كند. بوي نفت خام محوطه را مي پوشاند اين فقط مقدار كمي از ۵۰ تا ۱۱۰ ميليارد بشكه نفتي است كه در كف اين دريا جمع شده است. براي همين نفت خام است كه سيل شركتهاي چند مليتي به اين منطقه سرازير شده و تعادل قوا را در منطقه بهم ريخته است. پيش از آن كه مهندس شير را ببندد، مقداري از اين نفت خام به زمين نفوذ مي كند و به آب سرازير مي شود. هيچ كس در بين حاضران به نظر نمي آيد كه از اين موضوع شگفت زده باشد. اين آن سوي سكه نفت در اين منطقه است و ظاهراً آلودگي ناشي از توليد نفت در اينجا جدي گرفته نمي شود. قبل از برگشت ما از جزيره شني كورنيف اصرار دارد كه ما را به ناهار دعوت كند. آنچه بر سر راهمان به رستوران مي گذرد، مي توانست سوژه اي براي داستاني از چارلز ديكنز باشد. تمام كارگراني كه در سر راهمان ايستاده اند كلاه از سر خود برمي دارند و تعظيم مي كنند. خانم ها هم با ترس به كناري مي روند تا در راهمان نباشند.

سياست
ادبيات
اقتصاد
زندگي
فرهنگ
موسيقي
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  زندگي  |  سياست  |  فرهنگ   |  موسيقي  |  ورزش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |