چهارشنبه ۸ بهمن ۱۳۸۲ - شماره ۳۲۹۶
روند هلسينكي براي خليج فارس
001842.jpg
دومنيكو پيكو
زير ذره بين
اگرچه ممكن است فكر اجراي يك روند هلسينكي ديگر براي خليج فارس اندكي قديمي باشد اما وضعيت و شرايط كنوني در منطقه ضرورت اجراي اين روند را نشان مي دهد.
نخستين دليل براي اين ضرورت، موضوع القاعده است. سازمان القاعده قربانيان زيادي به جا گذاشته است، از عربستان سعودي، ايران و تركيه در منطقه گرفته تا آمريكا، چين، انگليس و روسيه در خارج از منطقه خليج فارس كه البته اينها فقط اعضاي دائم شوراي امنيت هستند. همين موضوع منافع مشتركي را در چارچوب جديد امنيت منطقه اي تعريف مي كند
جنگ بين ايران و عراق در ۸ اوت ۱۹۸۸ پايان يافت. اين جنگ بدون ايفاي نقش ناشناخته اما انكارناپذير عربستان سعودي پايان نمي يافت. اما هيچ وقت توافقنامه صلحي ميان دو طرف ايران وعراق امضا نشد، اين الگويي است كه به نظر مي رسد در دهه هاي اخير به يك هنجار تبديل شده است.
در آن زمان جامعه بين المللي به اين نتيجه رسيده بود كه براي حاصل شدن پيشرفت در روابط ميان دو كشور بعد از پايان يافتن خصومت هايشان، راه بهتري هم وجود دارد و آن دستيابي به يك ميثاق نامه منطقه اي يا پيمان نامه  رفتاري است كه براي همه قدرت هاي منطقه اي و فراتر از آن صادق باشد. اين موضوع در بند هشت قطعنامه ۵۹۸ شوراي امنيت سازمان ملل ديده شد. اين بند خواستار اجراي تدابيري در سطح منطقه اي براي افزايش ثبات و امنيت منطقه اي شده است. اما اين بند هيچگاه تصويب و اجرا نشد. اكنون كه ۱۵ سال از آن زمان مي گذرد آيا وقت احياء اين نظريه نرسيده است؟
دسامبر گذشته كوفي عنان دبيركل سازمان ملل خواستار برگزاري نشست غيررسمي همسايگان عراق، مصر و ۵ عضو دائم شوراي امنيت شد تا در آن چارچوب يك توافق بين المللي درباره آينده منطقه بنا شود. متاسفانه گروه بزرگتري در اين نشست شركت كردند و با حضور پنج عضو غيردائم شوراي امنيت اين نشست ناخواسته به گردهمايي كشورهايي تبديل شد كه منافع مستقيم در عراق دارند و مي توانند مشاركت كنند و ديگران هم نقش مستقيمي نمي توانند در عراق داشته باشند.
بعضي شركت كنندگان نسبت به هدف اين نشست مطمئن نبودند و دليل آن را نبود آمادگي و ضعيف بودن مقدمات مي دانستند. نتيجه اين نشست تنها يك توافق مبهم براي ديدار دوباره بود و هيچ تاريخي هم مشخص نشد.
با اين حال اصل ميثاق نامه ميان كشورهاي منطقه و قدرت هاي بزرگ دنيا هنوز ارزشمند است و شايد زمان آن رسيده كه عنان براي رسيدن به اين مقصود فشار آورد.
اگرچه ممكن است فكر اجراي يك روند هلسينكي ديگر براي خليج فارس اندكي قديمي باشد اما وضعيت و شرايط كنوني در منطقه ضرورت اجراي اين روند را نشان مي دهد.
نخستين دليل براي اين ضرورت، موضوع القاعده است. اين سازمان قربانيان زيادي به جا گذاشته است، از عربستان سعودي، ايران تركيه در منطقه گرفته تا آمريكا، چين، انگليس و روسيه در خارج از منطقه خليج فارس كه البته اينها فقط اعضاي دائم شوراي امنيت هستند. همين موضوع ،منافع مشتركي را در چارچوب جديد امنيت منطقه اي تعريف مي كند.
دوم موضوع ثبات عراق است كه اكنون مي توان از طريق وحدت اين كشور به آن رسيد و نه از طريق تفرقه در آن كه اين وحدت هم بدون حمايت همسايگان عراق محقق نخواهد شد.
اين حمايت بايد حقيقي باشد و نه فقط كلامي. نكته اينجاست كه عراق امروز بيشتر از هر زمان ديگري در ۲۰ سال گذشته متاثر از تحولات خارجي است. در ۲۰ سال گذشته رژيم سابق بعث اين كشور را در برابر خارجي ها نفوذناپذير كرده بود.
دليل سوم حضور آمريكا در منطقه افغانستان، عراق، آسياي مركزي و قفقاز است كه عامل مهمي براي ايجاد تغيير است و به همين دليل ضرورت درك جديد ميان كشورها يا حداقل هماهنگ شدن با واقعيتي كه با گذشته اندكي متفاوت است را نشان مي دهد.
دليل چهارم تحولات پويا در خاورميانه است كه اكنون به اوج خود رسيده است. نزديكي ميان سوريه ، تركيه و ايران و مصر تنها نمونه هايي از اين پويايي در روابط ميان كشورهاي منطقه است.
در سايه اين تحولات، كانون توجه يك روند هلسينكي جديد بايد خليج فارس، بازيگران آن و مسائلي باشد كه پيرامون آن وجود دارد. موضوعاتي چون فلسطين و هند و پاكستان اين دستور كار را سنگين مي كند، موجب كمتر نتيجه بخش شدن هر روندي مي شود. به همين دليل بازيگران طبيعي، همسايگان جغرافيايي عراق، مصر كه همه از حضور آن استقبال مي كنند و پنج عضو دائم شوراي امنيت هستند.
حضور عراق به اين كشور امكان مي دهد كه بار ديگر در صحنه بين المللي بازيگر باشد و همچنين احساس داخلي يكي بودن را در عراقي ها تقويت مي كند، احساسي كه در شرايط كنوني بسيار مهم است. در شرايطي كه درباره اجزاي تشكيل دهنده عراق حرف هاي زيادي زده مي شود و وقتي تمايلات گريز از مركز از سوي برخي آگاهانه يا ناآگاهانه تشويق مي شود، استقبال دوباره از عراق در ميان همسايگان مي تواند منشاء ثبات باشد.
اگر اين روند پيش از اول جولاي ۲۰۰۴ (زمان انتقال قدرت به عراقي ها) آغاز شود، حضور عراق به موضوع بحث ميان همه شركت كنندگان بدل مي شود. تدابير اعتمادسازي، ميثاق منطقه اي رفتار كشورها و توافق ميان بازيگران بين المللي و خاورميانه اي درباره آينده منطقه همه نوع احتمال در حوزه هاي اقتصادي، سياسي و ديگر حوزه ها را به همراه دارد. ممكن است عوامل تشكيل دهنده نوعي دمكراسي فراملي در سطح منطقه از اين روند ظهور كند. همچنين امتياز خليج فارس اين است كه كميته هاي دولتي دو جانبه اكنون نيز ميان بعضي كشورها وجود دارد كه بر روي مسائلي چون تقسيم منابع آب و توسعه مشترك منابع هيدروكربن كار و همكاري مي كنند.
مسائل مربوط به محيط زيست و تدابير نظامي در جهت اعتماد سازي از ديگر موضوعاتي است كه كشورها درباره آن همكاري مي كنند.
عنان حتي به چارچوب و اساس قانوني براي يك هلسينكي جديد در خليج فارس نياز ندارد، چرا كه اين چارچوب در قطعنامه ۵۹۸ وجود دارد. چنين روندي حتي مي تواند ميان كشورهايي كه روابط ديپلماتيك ندارند هم منافع مشترك ايجاد كند. در حقيقت رويكردي ايجاد مي شود كه مورد قبول مردم اين كشورها هم هست. بالاخره ايران و آمريكا در كنفرانس بن در مورد افغانستان با يكديگر همكاري كردند كه نتيجه آن موفقيت همه طرفها بود.
اكنون زمان آن است كه عنان به عنوان دبيركل سازمان ملل اين موضوع را مطرح كند چرا كه با اين كار به ايجاد يك ساختار داخلي براي عراق هم كمك مي شود.
پس از پشت سرگذاشتن سه جنگ طي فقط ۲۰ سال منطقه خاورميانه به سهامداران حقيقي امنيت نياز دارد.
* پيكو از مقامات سابق سازمان ملل است كه رياست تيم اين سازمان در مذاكرات پايان جنگ ايران و عراق را به عهده داشت. پيكو همچنين در مذاكرات مربوط به گروگان ها در لبنان نيز نقش داشت.
ديلي استار - مترجم: اردلان متين

نقش مسلمانان در انتخابات آمريكا
مسلمانان آمريكا مي توانند نقش مهمي در تعيين نتيجه انتخابات رياست جمهوري سال آينده اين كشور داشته باشند.
با وجود آفتاب زمستاني و ابرهاي آبي باد سردي در اوهايو مي وزد. پيش بيني هاي هواشناسي نشان مي دهد كه درجه هوا به منفي ۵۰ درجه سانتي گراد مي رسد.
كارشناسان نظرسنجي، اين ايالت غربي را براي كارخود انتخاب كرده اند چون يكي از بهترين ايالاتي است كه بافت جمعيتي كشور آمريكا را نشان مي دهد. در تركيب انجمن هاي انتخاباتي آمريكا موضوع مذهب نقشي ندارد. آمار و ارقام نشان مي دهد بين ۲/۱ تا ۷ ميليون مسلمان در آمريكا زندگي مي كنند.اما آمار و ارقام هرچه باشد، بسياري از مسلمانان آمريكا در اين ايالت احساس مي كنند كه به حاشيه رانده شده اند.آنها مي گويند براي آنكه به ديگران بگويند به كشورشان وفا دارند، بايد هر روز حملات ۱۱ سپتامبر را محكوم كنند.
شوراي روابط آمريكا و اسلام، گروه برجسته اسلامي دفاع از حقوق مدني در آمريكا مي گويد، حملات فيزيكي و يا به شكل تبعيض عليه مسلمانان در سال ۲۰۰۲، ۱۵ درصد رشد داشته است.
در مركز اسلامي در مركز كلمبوس، پايتخت اين ايالت، نماز جمعه برگزار مي شود. بيش از ۳۰ هزار نفر از جمعيت ۲/۱ ميليون نفري اين شهر مسلمان هستند.
رهبران آنها مي گويند كه اين مسلمانان كشورشان را دوست دارند اما احساس مي كنند كه بايد براي اجراي امور مذهبي خود بدون هيچ مانعي، به آنها امكان بيشتري داده شود. اما بعضي از آنها مي گويند كه اين طور نيست و چنين امكاني براي آنها فراهم نمي شود. سه ماه بعد از ۱۱ سپتامبر اين مركز تخريب شد. تعميرات اين مركز دست كم ۵۰۰ هزار دلار هزينه در پي داشت كه همه اين پول با كمك اعضاء اين جامعه تامين شد. بعد از تعميرات، اين مركز سال گذشته بازگشايي شد.اما هرچند وقت يك بار پيام هاي توهين آميز بر روي پيغام گير تلفن اين مركز ضبط مي شود.اين حملات از سوي مردم عادي آمريكا صورت نمي گيرد بلكه به گفته آنها (مسلمانان) از سوي كساني صورت مي گيرد كه قرار بوده از آنها ، كشورشان و خانه شان حمايت كنند.
بعد از ۱۱ سپتامبر قوانين جديدي براي حمايت از كشور آمريكا و مبارزه با تروريسم تصويب شد. در يكي از اين قوانين كه قانون ميهن پرستي ناميده مي شود قدرت گسترده اي براي دستگيري افراد بدون اتهام مشخص داده شده است.
مسلمانان به شدت با اين قانون مخالفت كردند و بعضي از آنها مقامات و مسئولان را به استفاده از اين قانون براي حمله به مسلمانان متهم كردند.وكلا و مدافعان حقوق مدني در سراسر آمريكا مي گويند، دولت به بهانه موارد كوچك نقض قوانين مهاجرت مهاجران را بدون اينكه اتهامي در زمينه ارتباط با تروريسم به آنها وارد باشد دستگير مي كنند.ميكله سونسون يكي از وكلاي دفاع از حقوق مدني در مسير بين كلمبوس و كليولند دفتر وكالت دارد.
ماجراي او ماجراي پيچيده اي است. اشرف الجيلاني، شوهر او در اكتبر سال ۲۰۰۲ به دليل خشونت داخلي دستگير شد. اين به اين معني است كه او قوانين و شرايط مهاجرتي را نقض كرده است و به همين دليل زنداني شده است.سپس مقامات به اين تصميم رسيدند كه او با تروريسم ارتباط دارد. اين تصميم از آنجا ناشي شد كه اطلاعات تلفن او نشان داد او با شماره تلفن مربوط به كسي كه به كار تطهير پول مرتبط بوده تماس داشته است.
اما هيچ اتهامي به طور رسمي به او وارد نشده است. همسر او مدارك دادگاه را ديده است و مي گويد يك بار فرماندار اوهايو او را بخشيده است. اما با گذشت ۱۵ ماه از آن زمان او هنوز در حبس به سر مي برد.اما چه ارتباطي ميان اين وقايع و صحنه سياست وجود دارد. به گفته شوراي روابط آمريكا و اسلام، ۷۸ درصد از مسلمانان در سال ۲۰۰۰ به نامزد جمهوريخواهان رأي دادند. به اين دليل كه بسياري از مسلمانان آمريكا مي گويند ارزش هاي اجتماعي مشتركي با جمهوريخواهان دارند.
از سوي ديگر جورج بوش در آن دوران با گروه هاي مسلمان ديدار كرد اما ال گور دموكرات چنين كاري نكرد. در جريان مبارزات انتخاباتي، بوش وعده هايي هم داد. اما اكنون مسلمانان احساس مي كنند كه فريب خورده اند. اگر بوش كار ويژه اي نكند، بعيد خواهد بود كه جمهوريخواهان به اندازه سال ۲۰۰۰ از حمايت مسلمانان بهره مند شوند.
صغير طاهر يكي از معدود مسلماناني است كه در صحنه سياست آمريكا حضور دارد، البته در سطح ايالتي. هيچ مسلمان آمريكايي در كنگره حضور ندارد.طاهر نماينده جمهوريخواه ايالت نيوهمپشاير در مجلس نمايندگان است و در زادگاه خود محبوبيت فراواني دارد. او نيز به شدت نگران آن است كه حزب جمهوريخواه در اين انتخابات از ناحيه مسلمانان آسيب ببينيد.گروه هايي همچون شوراي روابط آمريكا و اسلام در تلاش هستند تا يك ميليون نفر ديگر از مسلمانان را به ثبت نام براي شركت در اين دوره انتخابات رياست جمهوري ترغيب كنند.
بعد از ماجراي جنجال برانگيز آراي فلوريدا در انتخابات گذشته بعضي مسلمانان اكنون معتقدند كه مي توانند در ايالات مهم قدرت واقعي داشته باشند. اوهايو يكي از اين ايالات است كه هم براي دمكرات ها و هم جمهوريخواهان از اهميت يكسان برخوردار است.
مسلمانان اكنون معتقدند براي تضمين بقاي خود بايد بيش از اين ها در صحنه سياسي فعال باشند.
در آمريكا سياستمداران خيلي درباره اسلام حرف نمي زنند زيرا از آن بيم دارند كه با واكنش لابي قدرتمند اسرائيلي روبرو شوند.اما «دنيس كوچينيچ» كه نماينده كنگره و از نامزدهاي دمكرات در انتخابات رياست جمهوري آمريكاست با ديگران متفاوت است. او از مسلمانان مي خواهد مانند يك بلوك قدرتمند ظاهر شوند و از توان سياسي خود استفاده كنند.
آمريكا بعد از وقايع هولناك ۱۱ سپتامبر همچنان كشور دردمند است. اين حملات موجب شده كه اين كشور از هر كس كه ظاهر يا رفتاري متفاوت دارد بيمناك باشد.
مسلمانان آمريكا مصمم به ايفاي نقش خود در روند بهبود اين درد هستند. آنها تاييد مي كنند كه از نظر سياسي تازه كارند اما مي خواهند كه به سرعت رشد كنند و در هر انتخابات بهتر از انتخابات قبلي عمل كنند.
بي.بي.سي
مترجم: نيلوفر قديري

سياست
ادبيات
اقتصاد
انديشه
جهان
فرهنگ
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  جهان  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |