|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
گفت وگو با سيداحمد موسوي رئيس اداره منابع طبيعي شميرانات
حيات در بند
نبود قضات متخصص در زمينه محيط زيست و مسلح نبودن ماموران منابع طبيعي، دو مقوله مشكل ساز در حفظ اراضي ملي
معصومه صفايي
حفظ حريم رودخانه، جنگل، مرتع، كوه، دشت، قانوني، غيرقانوني ، زباله، بوي بد فاضلاب ها، قوچ وميش هاي سرگردان در فاصله ۱۰ متري از جاده در كنار رودخانه، حصارهاي سيمي ويلاهايي كه كم مانده از دو طرف، در وسط رودخانه به يكديگر بپيوندند...
كدام حريم، حتي ميله هايي هم كه اداره آبخيزداري به رنگ سفيد و آبي به عنوان حريم رودخانه كار گذاشته تا ويلاسازي ها با حفظ مرزبندي صورت بگيرد، نقش پايه توري ها و سيم خاردارها را بازي مي كند.
و اما «حفظ اراضي ملي»
به سراغ سيداحمد موسوي رئيس اداره منابع طبيعي شميرانات رفتيم و درباره تصرف اراضي اين قسمت از تهران گفت وگويي انجام داديم كه در زير مي خوانيد.
سابقه كاري
۲۵ سال سابقه كار دارم و قبل از اينجا، مسوول اداره منابع طبيعي شهر ري، رباط كريم و اسلامشهر بودم و الان هم يك سال است كه مسوول اداره منابع طبيعي شميران هستم.
مشكلات شهر ري، رباط كريم و اسلامشهر بيشتر بود يا شميران؟
قطعا مشكلات شميران از تمام كشور بيشتر است. يعني اداره منابع طبيعي در شميران مشكلاتش چندين برابر اداره كل ها در ساير استان هاي كشور است. هم به خاطر ارزش افزوده زمين و هم به دليل اينكه متصرفان در اين مناطق افراد عادي نيستند.
چند وقت است كه اداره منابع طبيعي شهرستان شميرانات مستقل شده؟
حدود يك سال.
چرا؟
به خاطر حساسيت منطقه و ضرورت كار. گفتم كه شميران به خاطر نزديكي به شهر تهران اراضي اش از ارزش افزوده بالايي برخوردار است. از طرفي هم ريه تهران محسوب مي شود، هم به خاطر اكسيژن و هم به جهت فضاي سبز و همچنين به خاطر وجود سد لار و لتيان كه براي حفظ و جلوگيري از آلودگي آنها و حفظ آب و خاك منطقه بالادست يعني حوزه آبخيز، بسيار مهم است. بديهي است كه هر گونه تخلفي كه در حاشيه رودخانه ها و اراضي ملي باشد، منجر به آلودگي آب و خاك و از بين رفتن پوشش گياهي بشود شديدا با آنها برخورد مي شود.
البته متخلفان در سطح اراضي ملي به چند دسته تقسيم مي شوند يكي نيروهاي مسلح هستند كه اراضي را تحت عنوان پادگان، بنا به ضرورت جنگ در اختيار داشته اند كه در استان تهران چيزي حدود ۲۲ هزار هكتار را تحت تصرف دارند. يك تعداد از متصرفان اراضي ما، مردم عادي هستند كه كشت و زرعشان را توسعه مي دهند، يك عده دامداران ما هستند كه به لحاظ كمبود زمين، اراضي را تصرف كرده و به دامداري تبديل كرده اند. البته اگر ما همان موقع با تخلف برخورد كنيم به استناد تبصره ماده ۵۵ به عنوان جرم مشهود با آنها برخورد مي كنيم، اما اگر زمان بگذرد، ديگر نمي توانيم با آن برخورد كنيم و بايد پرونده تخلف تشكيل بدهيم و به دادگاه بفرستيم كه وارد سيكل قضايي طولاني خواهد شد و طولاني شدن زمان رسيدگي به پرونده، منجر به تثبيت تصرف متصرفان مي شود و اين مساله يكي از مشكلات بزرگ ما است. البته متولي اين زمين ها تنها منابع طبيعي نيست، شايد حدود ۱۰ نهاد و وزارتخانه با تصرف زمين سر و كار دارند، از آن جمله اداره محيط زيست، اداره راه، اداره برق، بخشداري ها، شهرداري ها، امور اراضي و... هر كدام به نوعي با زمين ها در ارتباط هستند.
بستر رودخانه ها به سازمان آب، داخل محدوده شهر به زمين شهري و خارج از آن به بخشداري ها مربوط مي شود. يعني در هر يك از اينها تخلف انجام بگيرد اين ارگان ها بايد وارد عمل بشوند. ولي مردم همه را از چشم منابع طبيعي مي بينند چون منابع طبيعي است كه در برخورد با آنها وارد عمل مي شود.
وارد عمل شدن و مقابله مستقيم افراد شما با موارد تخلف و تصرف مشكلي براي آنها ايجاد نمي كند؟
چرا مشكلات زيادي ايجاد مي كند.البته ازنظر تبصره و قوانين موجود هرگونه دخل و تصرف در اراضي ملي جرم محسوب مي شود و به استناد تبصره ۳ قانون ۵۵ قانون حفاظت، ماموران ما اجازه برخورد با متخلفان را دارند ولي قضات، تفاسير مختلفي دارند. مثلاً برخي از قضات عقيده دارند كه اگر زمان وقوع جرم ما آنجا حاضر باشيم به عنوان جرم مشهود مي توانيم مستقيماً رفع تصرف كنيم ولي بعد از واقع شدن جرم وقتي تصرف صورت گرفت، زمين ساخته شد و اسكلت زده شد بايد شكايت صورت بگيرد و با دستور قاضي رفع تصرف شود ولي قاضي ديگري مي گويد رفع تصرف به هيچ عنوان با ما نيست.
با تمام اين تفاسير برخورد مستقيم ماموران منابع طبيعي آنها را به دردسر نمي اندازد؟
خب چرا. همه بچه هاي ما در دادگاه پرونده دارند. خود من هم الان پرونده دارم، قرق بانها هم پرونده دارند. آخرين قرق بان ما آقاي گرجي بود كه با ده ميليون قرار آزاد شده.
جرمش چي بود؟
رفع تصرف از اراضي ملي و دولتي
شاكي خصوصي است؟
بله شكايت كرده اند. دادگاه هم به نفع متصرف راي داده.
متاسفانه يكي از مشكلات ما نبودن قضات متخصص و يا حتي آشنا به محيط زيست و منابع طبيعي است.
بله دقيقا همين طور است.
تاكنون اقدامي در اين زمينه صورت گرفته است؟
ما پيرو مصوبه كميته حفاظت كه مسووليتش برعهده فرماندار شهرستان است و دبيرش منابع طبيعي است، پيشنهاد كرديم در دادگستري لواسان يك شعبه ويژه تشكيل بشود. منتها دادگستري مي گويد ما تعداد شعباتمان كم است و نمي توانيم يك شعبه اختصاصي در اختيار منابع طبيعي قرار دهيم. و پرونده ها هم بين شعب تقسيم مي شود.
آيا اصلاح و بازنگري و تصويب در برخي قوانين براي سروسامان دادن به اين مشكلات مي تواند كارساز باشد؟
قوانين از طرف اداره كل حقوقي سازمان جنگل ها و مراتع در دست اصلاح است و به هيات دولت هم ارجاع شده و درحال بررسي كارشناسي است و اگر اين مراحل را طي كند براي تصويب نهايي و اصلاح قوانين گذشته به مجلس شوراي اسلامي خواهد رفت.
مسلح نبودن بچه هاي منابع طبيعي باعث سوءاستفاده متخلفان و متصرفان نمي شود؟
قبل از انقلاب ما گارد جنگل را داشتيم كه هم مسلح بود و هم قانون مند و با متصرفان و متخلفان در اراضي جنگل به شدت برخورد مي كرد و خيلي هم موفق بود. بعد از انقلاب گارد جنگل منحل شد و اين خلاء همچنان احساس مي شود. البته اخيراً طرحي در جهت شكل گيري مجدد اين گارد با عنوان «پليس جنگل» پيشنهادشده كه درحال بررسي كارشناسي و تصويب نهايي است.
درصورت تصويب در كجا اجرا خواهد شد؟
در كل كشور.
نيروهاي موردنياز گارد جنگل از خود منابع طبيعي تامين خواهد شد؟
بله. از افرادي كه آموزش ديده اند، دوره ضابط دادگستري را گذرانده اند و به قوانين آشنا هستند استفاده خواهند شد.
مگر ماموران منابع طبيعي هم دوره ضابطي را مي گذرانند؟
بله. كلاً تمام كارشناسان و پرسنل منابع طبيعي ضابط خاص دادگستري محسوب مي شوند و اختيارات ويژه اي هم در قانون برايشان پيش بيني شده و اخيراً با مذاكراتي كه با دادگستري داشتيم پذيرفته اند كه بازجويي هاي مقدماتي توسط پرسنل منابع طبيعي و ضابط هاي خاص دادگستري انجام بگيرد.
ويلاسازي در منطقه، خيلي بالا گرفته به خصوص در اطراف رودخانه. چرا هيچگونه حفظ حريمي در محدوده رودخانه اعمال نشده؟
حريم رودخانه در اين منطقه ميله كوبي شده و با رنگ سفيد و آبي مشخص شده ولي در سنوات گذشته به مرور زمان در حاشيه دو طرف رودخانه، ساخت و ساز غيرمجاز صورت گرفته و با آنها برخورد نشده است. الان هم سازمان آب، اين مسووليت را برعهده دارد و سازمان آب است كه بايد وارد عمل بشود، دادخواست تنظيم كند و به دادگاه بفرستد و تاكنون هم زياد موفق نبوده.
مراتع چطور؟ آن هم لابد در هجوم دام مازاد، رو به نابودي است؟
ما در مراتع، مشكلاتمان خيلي كمتر است. چراكه مراتع ما مميزي شده (تعيين ظرفيت) و پروانه چرا هم صادر شده و كمتر كسي مي تواند به حريم دامدارها تجاوز كند. چراكه دامدارها از خودشان دفاع مي كنند و درصورت بروز تخلف در مراتع دامدارها به ما گزارش مي دهند.
در مميزي انجام گرفته، ظرفيت مراتع چقدر برآورد شده؟
الان آمار در دسترس نيست.
مهمترين مشكلاتي كه در پيش رو داريد و مانع از كنترل دقيق و كامل منطقه مي شود چيست؟
كمبود كارشناس حقوقي و كمبود پرسنل، چون ما مجوز استخدام نداريم. اينجا تعداد پرونده تخلفات بالاست و ما بيش از هزار پرونده تخلف داريم و يك كارشناس حقوقي در يك روز بايد سه تا چهار پرونده را بررسي كند كه قطعاً ممكن نيست. از مشكلات ديگر كمبود وسيله نقليه و اعتبار است.
|
|
|
توسعه پايدار و جهانگردي
WTO ، پيش بيني ها و سهم ايران
|
|
اگرچه صنعت گردشگري مقوله اي است پويا، هموار كننده سير تجارت جهاني،اشتغال زايي و توزيع عادلانه ثروت اما از طرفي بسيار شكننده و درمعرض خطر است. اگر به كشورهاي پيشرفته در حوزه توريسم نظري اجمالي داشته باشيم، مي بينيم كه موانع و مشكلات خود را با ظرافت و حساسيت و نيز صرف هزينه بسيار برطرف كرده اند. در مقابل، كشورهايي چون امارات متحده عربي هم در اين حوزه بسيار كوشش كرده اند اما اين كشوردر آينده موفقيت چشمگيري در اين صنعت نخواهد داشت. دليل اين پيش بيني توجه نكردن دست اندركاران توريسم اين كشور به زيرساخت هاي پيكره اين صنعت است.
شيوع بيماري هاي مختلف در جهان، نقش سازمان هاي جهاني متولي توريسم، وقوع جنگ بين كشورها، روابط ديپلماتيك، مسايل سياسي و غيره همگي در بهبود يا عدم پيشرفت اين صنعت موثر است. مسلم است كه جهانگردي امروز جهان روندي رو به رشد دارد و كشورهايي چون فرانسه، اسپانيا، ايتاليا، آمريكا و چين درصدد اختصاص بخش عمده درآمد اين صنعت به خود هستند. اما اين كشورها نيز با وجود فراهم كردن همه زيرساخت ها از رويدادهاي ناگوار در اين صنعت مصون نبوده و نيستند. سال ۲۰۰۱ سالي بود كه حتي اين كشورها در اين راستا رشد منفي داشتند. بيماري سارس، جنگ افغانستان و مهمتر از همه حادثه ۱۱ سپتامبر از عمده عوامل اين مساله بوده است. براي روشن شدن موضوع به تقسيم بندي WTO توجه كنيد. طبق اين تقسيم بندي جهان به شش منطقه اروپا، آمريكا، آفريقا، شرق اقيانوسيه، جنوب آسيا و خاورميانه تقسيم شده است. كشورما در اين طبقه بندي در حوزه جنوب آسيا قرار گرفته است. اخيرا دو منطقه جنوب آسيا و شرق اقيانوسيه به يك منطقه به نام آسيا و اقيانوسيه تبديل شده است. تاريخ جهانگردي جهان نشان مي دهد سهم حوزه اروپا بيشتر از ديگر حوزه ها بوده و پس از آن آمريكا رتبه دوم را به خود اختصاص داده است. بنابر پيش بيني هاي WTO (سازمان جهاني توريسم)سهم حوزه اروپا از ۵۷ درصد به ۹/۴۵ درصد كاهش خواهد يافت و سهم آسيا و اقيانوسيه به ۴/۲۵ درصد خواهد رسيد. باتوجه به اين آمار، در آينده رتبه دوم گردشگري متعلق به حوزه آسيا و اقيانوسيه خواهدبود.
معاون بخش آموزش نيروي انساني تحقيقات و آموزش سازمان ايرانگردي و جهانگردي در اين مورد اظهار كرد: باتوجه به اينكه كشور ايران در حوزه آسيا و اقيانوسيه قرار گرفته اگر تلاش كنيم حتي حدود يك درصد از اين سهم را به خود اختصاص دهيم، خواهيم توانست در دراز مدت سهم بيشتري را از آن خود كنيم. احمدي در ادامه گفت: بايد توجه داشت عوامل تعيين كننده اي از قبيل تكنولوژيك كردن بازار، جهاني شدن، بازاريابي، امنيت، بهداشت، بومي سازي، آگاه سازي زيست محيطي، توسعه پايدار در اين روند بسيار موثر خواهد بود.
بر اساس تحليلWTO در سال ۲۰۲۰ بخش هاي اقتصادي كشورهاي صنعتي بهبود يافته و موجب افزايش درآمد خواهد شد. بنابراين اوقات فراغت شهروندان بيشتر شده و رشد اقتصاد جهاني از متوسط به خوب متمايل خواهد شد. سعي جهان بر اين است كه سرويس مورد نياز توريست را طوري عرضه كند كه در مدت زمان كم، درآمد زياد و رضايت توريست را به دنبال داشته باشد.
احمدي در مورد نقش روابط ديپلماتيك كشورها ادامه مي دهد: توافقات بين كشورها در آزادسازي مسيرهاي هوايي و ايجاد روابط حسنه دوطرفه درآينده جهانگردي جهان بسيار مهم است.
احمدي در زمينه توسعه اين صنعت در كشور با توجه به رشد جهاني آن افزود: در حال حاضر جهانگردي انبوه مد نظر ما نيست. نبايد انتظار داشته باشيم تا ما به كشورهايي مثل فرانسه برسيم. آنچه هم اكنون براي ما مهم است توسعه پايدار جهانگردي است تا به سرنوشت امارات متحده عربي دچار نشويم. اين روند رو به رشد مقدور است به شراط اين كه سازمان هاي متولي توريسم از لحاظ فرهنگي يا مديريتي با توجه به مباني و زيرساخت ها به فكر بسترسازي توريسم كشور باشند.
بايد استانداردهاي جهاني را رعايت كنيم و با توجه به آن پيش رويم.
آيا سازمان هاي مديريتي اين بخش، صنعت گردشگري را جدي گرفته اند؟!
برگردان حسين يگانه
|
|
|
مبارزه با قاچاق حيات وحش ابعاد تازه اي مي يابد
دانش آموزان وارد گود مي شوند
همه كارشناسان مسايل زيست محيطي بر اين عقيده اتفاق نظر دارند كه آموزش هاي مربوط به حيات وحش و محيط زيست بايد از دوران كودكي توسط سازمان ها و مسوولان به دانش آموزان دبستان ها و دبيرستان ها و قبل از آن از طريق وسايل سمعي و بصري به خردسالان داده شود. كودكاني كه با اين آموزش ها رشد كنند در سنين بالاتر گرايش زيادي به امور حفاظت نشان خواهند داد و اغلب نه تنها خود به محيط زيست صدمه وارد نخواهند كرد بلكه گاه به صورت ضابطان زيست محيطي نيز عمل خواهند كرد.
به گزارش صندوق جهاني حيات وحش(WWF) ، تايوان مدتي است سياست هاي فشرده آموزشي براي دانش آموزان را در زمينه هاي مختلف آغاز كرده و از جمله به تازگي اولين گروه دانش آموزان در رابطه با مبارزه با تجارت غيرقانوني حيات وحش آموزش هاي لازم را به پايان رسانده و به عنوان هميار و كمك ماموران وارد بازارها شده اند.
اين دانش آموزان طي تورهايي با عنوان «چشم ها و گوش ها» با جانوراني كه خريد و فروششان غيرقانوني است، از جمله پستانداراني چون خرس و ببر و انواع ماهي، حشرات و گونه هاي گياهي، آشنا شده اند. تايوان يكي از كشورهاي كليدي ترانزيت حيوانات و گياهان كمياب است، تجارتي كه ميلياردها دلار پول غيرقانوني را به جيب مشتي سودجو مي ريزد.
دانش آموزان تايواني آموزش هاي لازم براي ورود به بازار، نحوه تعقيب و مراقبت عاملين قاچاق، در صورت امكان وارد شدن در معامله و در جريان گذاشتن پليس و ماموران ويژه و ... را ديده اند.
دكتر رابرت مانز، مدير صندوق جهاني حيات وحش در تايلند گفت: «كم كم مردم تايلند هم وارد اين مبارزه گسترده خواهند شد و هر چه چشم ها و گوش ها بيشتر شود، كار بر قاچاقچيان حيات وحش دشوارتر و امكان فرارشان از مجازات كمتر خواهد شد.»
|
|
|
ماجراهاي طبيعت
حيوانات شگفت زندگي من
|
|
قسمت اول
ريموندال. ديتمارس
بد نيست پيش از اينكه وارد بحث اصلي شوم، كمي از خودم بگويم تا تو خواننده طبيعت دوست با سوابق من آشنا شوي.
نام من ريموند است و نام خانوادگي ام ديتمارس. بيش از ۲۵ سال از عمرم را با حيوانات سر كرده ام. كارم اين بوده كه آنها را بگيرم، حمل كنم، غذا بدهم، پرستاري كنم، دردهايشان را تسكين دهم، آرامشان كنم، با آنها بجنگم، حفاظتشان كنم، با آنها سروكله بزنم و ريشخندشان كنم؛ با گونه هاي زيادي در قلمرو وحش چنين به سر برده ام. با حيواناتي متعدد و گوناگون بسيار نزديك بوده ام، حيواناتي چون خرس ها، ميمون هاي بزرگ، ميمون ها، مارها، فيل ها، جگوارها، اسب هاي وحشي، ببرها، بافالوها، زرافه ها، گوزن ها، كودوها، اسب هاي آبي، كيانگ ها، كرگدن ها، شيرها، كوگارها (شير كوهي)، پلنگ ها و كانگوروها، تقريباً از هر نوع و گونه.
روي هم رفته هر حيوان وحشي به طور معمول داراي شخصيت، هويت و هوشياري ويژه خويش است، كاملاً شبيه يك انسان معمولي. او خلق و خو دارد، متمرد است، بدكار است، لاابالي است، كمرو است، فريبكار است و.... در ارتباط نزديك با حيوان، شناخت اين حالات و كيش و مات كردن او در هريك از اين موار است كه نه تنها آگاهي دهنده وسرگرم كننده است، بلكه باعث خواهد شد كه انسان در موقعيت مسلط و بالاتري قرار گيرد.
اين نوعي بازي است، همان طور كه عده اي علاقه به بازي گلف دارند، ما در پارك جانورشناسي نيويورك، به بازي حيوانات علاقه داريم. معمولاً برنده مي شويم، گاهي هم مي بازيم.
يك روز صبح سرپرست فيلبانان با هيجان بيرون دويد، چون دريافت وزن فيل محبوبش زياد شده. منتظر مراجعت فيل به قفس نشد، به سمت دفتر من دويد تا خبر خوش را بدهد.
فيل كه از گونه پيگمي (كوتوله)ها بود، با صبر و حوصله به دنبال نگهبانش مي آمد. بي خيال از محوطه ترازوها گذشت و وارد راهرويي شد كه به دفتر من منتهي مي شد.
نگهبان هنوز وارد اتاق نشده، داد زد: «مژده قربان! كنگو اوضاعش روبه راه شده.» لحظه اي بعد فريادي كشيد و به سرعت به طرف من دويد. كنگو داخل دفتر شده و با سر و خرطوم هل اش مي داد.
او كه نه ضباط بود و نه تندنويس، گمانم كنجكاو شده بود كه داخل دفتر چه جور جايي است.
پيش از آنكه نگهبان بتواند جلويش را بگيرد، فيل وارد شد. كله بزرگ و سياهش از در تو آمد، اما هيكل گنده اش توي چارچوب گير كرد. سعي كرد خودش را عقب بكشد تا با زور بيشتري خودش را جا كند، اما با تعجب دريافت كه نمي تواند تكان بخورد - البته تعجب ما هم كمتر از او نبود - بلافاصله خرطوم بلند و سياه خود را برافراشت و چنان انفجاري از صدا بيرون ريخت كه تقريباً كرمان كرد.
كنگو براي آزادكردن خود تلاش مي كرد، خودش را مي جنباند و پا بر زمين مي كوبيد، چنانكه دروديوار به لرزه افتاده بود و گفتي هر آن فرو خواهد ريخت. در يك لحظه اوضاع واقعاً به هم ريخته بود.
بدتر اينكه مي دانستيم كه او به محض اينكه خلاص شود به ما حمله خواهد كرد. ذهن فيل به طرز كودكانه اي ظاهري و سبك است. او آمده بود من را ببيند. او در تله اي افتاده و تحت فشار قرار گرفته بود، پس براساس عقل سبك او، من مقصر بودم!
از پنجره ديگر نگهبان ها را مي ديدم. آنها كه هميشه آماده مقابله با دردسرهاي معمول محيط كارمان بودند، به كمك ما دويده بودند. مي دانستم كه ظرف يكي دو دقيقه كارشان را آغاز خواهند كرد. اولين مساله، آرام كردن كنگو بود تا ديوارها را از فروريختن نجات دهيم و بعد هم خودمان را حفظ كنيم.
نكته خاصي در حادثه وجود نداشت كه قبلاً با مشابه آن برخورد نكرده باشيم. من و نگهبان شروع به بلند صحبت كردن با هم كرديم، انگار اصلاً متوجه كنگو نيستيم. تقريباً بلافاصله آرام شد، به نظر مي رسيد با مساله اي مهم تر از مشكل خودش برخورد كرده و از اين بابت گيج شده بود.
نگهبان ها به سرعت در را از لولا جدا كردند و با مهارت تمام او را به محوطه خودش هدايت كردند. اين اولين و آخرين تجربه دست زدن به كارهاي بزرگ(!) بدجوري دمغ و بعداً مطيع اش كرد.
برگردان حميد ذاكري
|
|
|
حيات وحش ايران
۱۵-روباه تركمني
گونهvulpes corsaci :
خانواده:سگ سانانCANIDA E
راسته: گوشتخوارانCARNIVORA
رده: پستاندارانMAMMALIA
اين روباه بومي دشت گرگان و كوهها وتپه هاي تركمن صحرا است. روباهي است بسيار كوچك با دم كوتاه كه مشخصه آن بوده و نوك آن سياه رنگ است. طول بدن حدود ۵۵ تا ۶۰ سانتيمتر است و بيشتر درمناطق استپي خشك زندگي مي كند. بسيار چابك و بازيگوش بوده و از درختان بالا مي رود.
در گذشته شكار آن با عقاب متداول بوده است و حتي بعضي آن را به عنوان حيوان خانگي نگهداري مي كرده اند.
از جوندگان كوچك، خرگوش، پرندگان، خزندگان، قورباغه، حشرات و لاشه حيوانات تغذيه مي كند. معمولا پوست خارپشت هايي كه توسط اين روباره شكار شده اند، در نزديك لانه مشاهده مي شود.
به خاطر با ارزش بودن پوست اين حيوان، شكارچيان با استفاده از وسايل نقليه موتوري آن را تعقيب و شكار مي كنند به همين دليل نسل روباه تركمني شديدا كاهش يافته و خطر انقراض، آن را تهديد مي كند.
به آن روباه سردم سياه و روباه كرساك هم مي گويند.
|
|
|
سرخ موهاي بزرگ
ميمون هاي موقرمز (مثل اورانگوتان) كه بسيار به انسان شبيه هستند در بورنئو، مالزي، اندونزي، بورنئي و جزيره سوماترا يافت مي شوند. اكنون كمتر از ۳۰هزار اورانگوتان باقي مانده و احتمالا تا ۲۰سال آينده نسل اين حيوان در وحش منقرض خواهد شد و تنها در اسارت باقي خواهد ماند. از بين بردن زمين هاي جنگلي براي تجارت چوب، كشت درختان نارگيل به خاطر روغن و زراعت، شكار و صيد قاچاق براي گوشت و نگهداري به عنوان حيوان خانگي و نيز آتش سوزي جنگل ها، از عوامل نابودي نسل اورانگوتان است.
مجله نشنال جئوگرافيك، گزارش داد اگر بريدن درختان براي چوب، همچنان ادامه يابد، ظرف ۱۰تا۲۰سال آينده زيستگاه هاي اين ميمون بزرگ از بين خواهد رفت. حدود ۱۳هزار ميمون بزرگ در ايالت سبا در مالزي زندگي مي كنند كه به گفته مقامات اين كشور از آنها خوب حفاظت مي شود.
|
|
|
اولين بار در گيلان
مدير كل محيط زيست استان گيلان خبر داد: «براي نخستين بار در كشور «غازپيشاني سفيدكوچك» با نام علميAnser erythropus در ميان پرندگان مهاجر استان گيلان توسط يك پرنده شناس هلندي شناسايي شد.»
«غازپيشاني سفيد كوچك» از لحاظ شكل ظاهري شبيه غاز پيشاني سفيد، ولي كوچك تر از آن است و نوك بال هايش در حالت بسته از حد دم تجاوز مي كند. اين پرنده حلقه چشمي زردرنگ و متورم داشته و پرنده نابالغ راه راه عرضي تيره رنگ بر روي شكم دارد.
دكتر شبانعلي نظامي در ادامه گفت: «اين گونه نادر كه نام آن در ليست گونه هاي در معرض انقراض اتحاديه جهاني حفاظت(IUCN) در معرض خطر انقراض قرار دارد از اروپا به استان گيلان مهاجرت كرده است.
|
|
|
موزه حيات وحش دركرمانشاه
تا پايان امسال اولين موزه حيات وحش استان كرمانشاه به بهره برداري خواهد رسيد. اين موزه در دو طبقه احداث شده و شامل شش «ديوراما» است كه در آن تلاش شده اكوسيستم هاي استان به نمايش درآيد و بيننده در بازديد از آن فضاي طبيعي و جلوه هاي اكوسيستمي استان را تجسم كند. در اين موزه گونه هاي مختلفي از گياهان و جانوران در معرض ديد عموم قرار دارند و آن درجلوه هاي زيست محيطي و بومي استان در فضاي موزه به زيبايي تمام به نمايش درخواهدآمد به طوري كه در آن شش قسمت تالابي و پرندگان مهاجر و بومي با نقاشي هاي بسيار زيبا نمايش داده شده است.
پيشرفت فيزيكي اين موزه هم اكنون بيش از ۹۰ درصد است و فقط چيدن حيوانات و محيط داخلي موزه باقي مانده است كه با انجام اين كار موزه تا پايان سال به بهره برداري خواهد رسيد.
|
|
|
عاج ها بيشتر از فيل ها!
باز هم خبرهاي بدي از شكار قاچاق، از جمله شكار فيل ها به خاطر عاج، شنيده مي شود. بيش از تعداد فيل هاي موجود، در سه كشور كليدي تجارت عاج در غرب آفريقا، عاج پيدا شده است. بازرسان سازمان مبارزه با خريد و فروش حيوانات كه به صورت ناشناس از ۹ شهر در نيجريه، ساحل عاج و سنگال بازديد كردند، بيش از ۴ هزار كيلوگرم عاج كه به طور آزاد در معرض فروش گذاشته شده بود، يافتند. اين عاج ها متعلق به بيش از ۷۶۰ فيل است. بر اساس اطلاعات منتشره از سوي سازمان جهاني حفاظت محيط زيست(IUCN) در اين سه كشور، حداكثر ۵۴۳ فيل وجود دارد. بيشتر عاج هايي كه براي فروش عرضه مي شود از كشور جنگ زده جمهوري دموكراتيك كنگو مي آيد. كامرون، جمهوري آفريقاي مركزي و گابون در مراتب بعدي هستند.
|
|
|