|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
شهرداران كوچك مدارس
آنها روزي بزرگ مي شوند
سال تحصيلي ۷۳ - ۱۳۷۲ بود كه دفتر مطالعات و پژوهش دانشگاه علامه طباطبايي براي اولين بار طرحي به نام شهردار مدرسه را در ۲۰ مدرسه راهنمايي تهران به اجرا گذاشت. پس از گذشت ۱۰ سال حالا اين طرح در ۵۰۰ مدرسه راهنمايي و دبيرستان پيگيري مي شود
چه قيافه بي نمكي. چقدر بدمان مي آمد از آن بچه هاي درس خوان و بي مزه اي كه يك بازوبند بي ريخت روي بازو بسته بودند و مانع از شيطنت بچه ها مي شدند. نامشان انتظامات بود. مثلا جانشينان مدير وناظم بداخلاق داخل حياط، وقت زنگ تفريح.
اينكه تنفر ما از بچگي بود، حسادت يا شيطنت بحثي است كه در اين گزارش نمي گنجد، فعلا مهم بررسي پستي است كه برادرها و خواهرهاي بزرگ تر آن را «پيشاهنگ» مي نامند، ما انتظامات و بچه هاي امروزي هم «شهردار مدرسه.» حالا ديگر «شهردار مدرسه» .يك پست كاملا رسمي است، با ويژگي هايي كه اگر حوصله داشته باشيد برايتان تعريف مي كنيم.
حالا كه بحث انتخابات داغ است، اين ماجرا را هم از مرحله انتخابات آغاز مي كنيم. شهردار مدرسه پستي است كه مثل انتخابات رياست جمهوري يا مجلس يا شوراي شهر از مرحله نامزد انتخابات شدن شروع مي شود. شهردار مدرسه يكي از بچه هاي خود مدرسه است. آنجا هم بحث مردمي بودن شهردار مطرح است. يكي از قشر دانش آموزان كه با دردهاي اين طبقه آشنا است، لابد. قوانين حكومت هاي دموكرات در مدارس هم اجرا مي شود. هر كسي مي تواند آرزو داشته باشد كه شهردار مدرسه شود.
سال تحصيلي ۷۳-۷۲ ۱۳بود كه دفتر مطالعات و پژوهش دانشگاه علامه طباطبايي براي اولين بار طرحي به نام شهردار مدرسه را در ۲۰ مدرسه راهنمايي تهران به اجرا گذاشت. پس از گذشت ۱۰ سال حالا اين طرح در ۵۰۰ مدرسه راهنمايي و دبيرستان پيگيري مي شود. مدارس انتخابات شهردار مدرسه را با اعلام اسامي نامزدها آغاز مي كنند. قسمت جذاب انتخابات پس از اين مرحله آغاز مي شود. حياط هاي مدارس به طرزي طنزآلود به فضايي كه اين روزها در شهر مي بينيد شباهت پيدا مي كنند. نامزدها در روزهاي انتخابات براي خودشان تبليغ مي كنند. بعضي ها هم بچه ها را جمع مي كنند و برايشان سخنراني ترتيب مي دهند. شعار سر مي دهند و طرفدار جمع مي كنند. آنهايي كه باهوش ترند و رمز موفقيت را مي دانند پشت پرده طرح دوستي مي ريزند و البته وعده و وعيد هم مي دهند. جلب اعتماد در افزايش آرا موثر است، بدون شك.
بگذريم. به هر حال بر اساس روابط يا ضوابط، يك دانش آموز در مدرسه به قدرت مي رسد. حالا بايد بازوهايش را بشناسد. اين مرحله بر اساس قوانين حكومت هاي ديكتاتوري اجرا مي شود. شهردار مدرسه در انتخاب معاونانش مختار است. زمان وفاي به عهد فرا رسيده. جمعي از دوستان و كساني كه در انتخابات حضوري فعال داشته اند اعضاي شوراي شهرداري مدرسه را تشكيل مي دهند. آنها به دستور شهردار مدرسه در ۶ حوزه فرهنگي مشغول به كار مي شوند. نظرات اين افراد به صورت گزارش در مناطق يا در صورت نياز در سطح عمومي به صورت همايش مورد نقد و بررسي قرار مي گيرد. بچه هاي مدرسه اگر از پشتوانه قابل توجه شهردار مدرسه و اعضاي شورايش باخبر باشند هرگز نقشه حمله به آنها در خيابان و گوشمالي دادنشان را طرح نمي كنند. دوره كتك زدن بچه هاي خودشيرين گذشته!
طرح شهردار مدرسه به شكل مستقيم زير نظر معاونت فرهنگي - هنري شهرداري است و ستاد مركزي آن از معاونان فرهنگي - هنري شهرداري هاي مناطق مختلف تهران، كارشناسان مقطع راهنمايي و متوسطه اداره كل آموزش و پرورش شهر تهران و اساتيد دانشگاه در رشته هاي علوم تربيتي، تشكيل شده. مجري اين طرح هم آموزش و پرورش است. شهرداري تهران به خاطر حساسيت طرح، اجراي آن را به آموزش و پرورش واگذار كرده است. خلاصه اين را نوشتيم تا بچه هاي شيطان مدرسه بخوانند و با حمله به شهردار مدرسه به زندانيان سياسي شباهت پيدا نكنند.
حالا فكر مي كنيد فلسفه اجراي طرح شهردار مدرسه چيست؟ پيشرفت مسايل عمراني و فرهنگي مدرسه؟ البته اين نكته اهميت دارد اما اصل قضيه نيست. هدف اصلي پرورش روح همكاري و به وجود آوردن نيروهاي متخصص درامور اجتماعي است. اينكه شهرداران امروز مدارس، فردا كه بزرگ شدند چقدر روحيه فعلي را حفظ مي كنند و تكليف مخالفتشان چه مي شود، نكته ايست كه چند سال بعد مشخص مي شود. به هر حال هر مدرسه اي يك جامعه كوچك است!
|
|
|
فاصله هاي عجيب
|
|
اعضاي هيات انتخاب جشنواره فيلم فجر، معلوم نيست حواس شان كجا بوده. آن از انتخاب فيلم هاي بخش مسابقه سينماي ايران و اين هم از فيلم هاي ايراني كه براي بخش مسابقه بين الملل برگزيده شده اند. خبري تاييد نشده، حاكي است كه داوران اين بخش (كه اغلب شان خارجي هستند) طي نامه اي به دبير جشنواره يا هر شخص مسوول ديگر، به كيفيت فيلم هاي ايراني انتخاب شده براي اين بخش، اعتراض كرده اند. خيلي از برو بچه هاي مطبوعات دنبال اصل نامه مي گردند تا متن كاملش را چاپ كنند. با اين حال تا جايي كه مي دانيم هنوز چيزي پيدا نشده و بعضي از داوران خارجي، اين خبر را به دوستان ايراني شان منتقل كرده اند.
و اين تازه فقط بخشي از گاف هيات انتخاب است. بسياري از منتقدان و صاحب نظران سينمايي، عصباني شده بودند كه چرا فيلم هايي مثل بوتيك و چند تار مو حتي براي بخش مسابقه سينماي ايران برگزيده نشده اند، اما آثاري مثل عاشق مترسك و مزرعه پدري، به بخش مسابقه بين الملل راه پيداكرده اند. حتي اگر اختلاف سليقه جماعت صاحب نظر را در نظر بگيريم كه به هر حال امري پذيرفتني است، آن قدر فاصله بين كيفيت فيلم هايي مثل بوتيك (كه در بخش ميهمان به نمايش درآمد) و شكلات (كه از فيلم هاي بخش مسابقه بود) زياد است كه بعيد مي دانيم هيچ صاحب نظري با هيچ معياري، دومي را به اولي ترجيح دهد و در جشنواره بيست و دوم فجر، از اين نمونه ها زياد بود.
|
|
|
تهران، شهرك معراج
كتابخانه بهداشتي محله
|
|
نيازي نيست كه چشم هايمان را ببنديم و گوش هايمان را بگيريم. خيلي راحت از كنار كتابخانه هاي بزرگ شهر مي گذريم و آن پايين به چند جلد كتاب در گوشه اي از يك خانه كاملا معمولي خيره مي شويم. كتابخانه بهداشتي محله در خانه خانم سرور حسني.
درست خوانديد اين كتابخانه بخشي از يك خانه شخصي است. حاصل علاقه خانم خانه به بهداشت محل. نزديك به ۸ سال پيش، دقيقا سال ۱۳۷۵، اين كتابخانه در منزل مسكوني سرور حسني، واقع در شهرك معراج تاسيس شد. انگيزه چه بود؟ حرف هاي صاحب كتابخانه را بخوانيد.
«براي آينده بهتر فرزاندانم» در فعاليت هاي اوليا و مربيان مدرسه شركت مي كردم. در جريان يك سخنراني توسط خانمي كه كارشناس مراكز بهداشتي محله شهر سالم كوي ۱۳ آبان بود به اصطلاح «رابط بهداشت» آشنا شدم و تصميم به عضويت در كلاس هاي آموزشي رايگان بهداشت گرفتم. مدت ها عضو همين كلاس ها بودم تا اينكه ستاد شهر سالم، كلاس «بهداشت و سلامتي محله» را كه به طور گردشي در منازل اهالي محل برگزار شد، به اجرا گذاشت. با شركت در اين كلاس ها بود كه فهميدم از حق «آگاهي» حتي در سطح مباني بهداشت و مسايل ابتدايي زندگي روزمره محروم بوده ايم. در كلاس كه دور هم جمع مي شديم، از مسايل و نيازمنديهاي روزمره زندگي بحث و گفت وگو مي كرديم. تا اينكه يكي از روزها كه بحث كلاس در مورد مطالعه كتاب و كتابخواني بود، وجود يك كتابخانه كوچك كه حداقل پاسخگوي نيازهاي اوليه باشد، به شدت احساس شد. پس از اتمام كلاس، به خانه برگشتم و موضوع احداث كتابخانه را با همسرم در ميان گذاشتم. با موافقت او، گوشه اي از منزل مسكوني خود را به كتابخانه محلي اختصاص داديم و نام «كتابخانه بهداشتي محله» برايش انتخاب كرديم. در مورد تقسيم امور خدمات كتابخانه و تجهيز آن در كلاس بهداشت و سلامتي محله مان با همكلاسي ها همفكري به عمل آورديم و تصميم گرفتيم، «هيات امناي كتابخانه» را تشكيل دهيم. قدم هاي اوليه تجهيز كتابخانه توسط كميته بهداشت ستاد شهر سالم برداشته شد. بعد از طريق پيگيري هاي به عمل آمده از دفتر مشاركت زنان نهاد رياست جمهوري، شهرداري منطقه بيست، دانشكده پرستاري دانشگاه شهيد بهشتي، تعدادي كتاب براي مطالعه افراد محله تهيه شد.»
... و حالا كتابخانه كوچك محله، اعضايي صميمي دارد. همسايه ها هر روز به خانه سرور حسني مي آيند. نه براي احوالپرسي، براي دستيابي به كتاب هايي كه گوشه خانه اش گذاشته. آنجا كتابخانه بهداشتي محله است.
|
|
|
ستون شما
محيط زيست، طبيعت و باقي قضايا
اول قسمتي از نامه اي را كه با سربرگ جمعيت زنان مبارز با آلودگي محيط زيست به همشهري ارسال شده را بخوانيد با اين توضيح كه توضيح ما را هم حتما بخوانيد:
آيا آگاهي داريد كه باتوجه به قوانين ضعيف، عدم وجود مديريت قوي و يكپارچه و عدم اجراي قوانين موجود، محيط زيست كشور ما با خطر جدي روبه رو است و در رده بندي حفظ منابع زيستي كشورهاي جهان، ايران جزو آخرين كشورها قرار دارد. وسوال ما اين است: آيا توجه به محيط زيست كشور ما اعم از كوهستان ها، درياها، رودخانه ها، تالاب ها، جنگل ها و ... براي روزنامه پرتيراژي چون همشهري بي اهميت است؟ و آيا براي اطلاع رساني عمومي ارزش ندارد كه بخش محيط زيست همچون بخش هاي اقتصاد، انديشه، سياست و .... حداقل نيم صفحه از آن روزنامه را به خود اختصاص دهد؟
توضيح: خدمت بانوان مكرمه عرض مي شود كه دغدغه هاي زيست محيطي به عنوان يكي از اهداف اصلي همشهري و ايرانشهر همواره قابل طرح و پيگيري است اما با توجه به اينكه اكنون يك روز در ميان صفحه اي با عنوان سفر و طبيعت، با گرايش اصلي محيط زيست منتشر مي شود، اين نامه براي ما جاي تعجب دارد آيا عنوان صفحه مهمتر از «محتواي» صفحه است. دوست داريم پاسخ شما را بشنويم.
كيف زن هاي جديد
عباس غفارزاده ،شهروند وظيفه شناس به همشهريان خود هشدار مي دهد كه:
در ميدان ونك تعدادي شياد با يا دردست داشتن يك كارتن با شماره كوپن هاي اعلام نشده شهري اقدام به كيف بري و كف زني افراد بي اطلاع مي كنند مثلا به شما مي گويند كوپن شماره ۲۱۲ را خريداريم ( در صورتي كه اين شماره كوپن اعلام نشده است)افراد بي خبر نيز كه در كيف خود را مي گشايند، ممكن است به سرعت تبديل به مالباخته هاي نگون بخت بشوند.
آقايان ، خانم ها، مراقب باشيد ۲۱۲ اعلام نشده، راستي كي اعلام مي شود؟
شماره هاي تحريريه:
تلفن: ۹-۲۹۰۲۹۳۸
نمابر:۲۹۰۲۹۴۰
|
|
|
امروز تهران
جبهه هواي سردي كه چند روزي بود روي البرز مركزي و كوهپايه هاي آن دامن گسترانده بود، حالا به سمت شرق كشور رفته است اگرچه هواي اين موقع از سال آنقدر متغير است كه نمي توان با اطمينان گفت اين آسمان آفتابي، اصلا تا ظهر دوام خواهد داشت يانه؟ صبح و غروب هنوز هوا آنقدر سرد است كه ناچار باشيم لباس گرم (البته نه به معناي پالتو و شال و كلاه پشمي)بپوشيم. اما از قبل از ظهر تا پيش از غروب مي توان لباس راحت تري پوشيد.
هواي سرشب ها هم در اين موقع از سال گول زننده است آنقدر كه پيش از خواب شايد ترغيب بشويد به خاموش كردن شومينه گازي يا كم كردن حرارت شوفاژ. اما توصيه ما اين است كه اين كار را نكنيد البته كار بدتر اين است كه شومينه و شوفاژ روشن باشند و به جاي آن لاي پنجره را باز بگذاريد!
|
|
|
الهام از طبيعت
اين روزها نمايشگاه نقاشي خانم شيوا اصغري در گالري فرهنگسراي هنر برپاست. اين نمايشگاه تا ۴ اسفند در اين فرهنگسرا ادامه دارد. شيوا اصغري فوق ليسانس نقاشي از دانشگاه آزاد دارد و اين چندمين نمايشگاه اوست. عنصر اصلي در تابلوهاي او فيگور انسان است. به اين فيگورها نمادهاي كوچكي هم اضافه شده كه در نقاشي هاي مختلف تكرار مي شوند. نمادهايي كه يك جورهايي سوژه اصلي را تزيين مي كنند. مثل ماهي، بطري، شاخ بز، بزهاي كوچك، طرح هاي گليم و قالي و چيزهاي ديگري شبيه اين. رنگ ها در نقاشي هاي شيوا اصغري گرم اند و او بيشتر ترجيح داده از رنگ هاي خالص استفاده كند. رنگ قرمز هم در آثارش حجم زيادي دارد. سوژه اصلي كارهاي او در اين نمايشگاه «زن» است.
|
|
|
ذهن زيبا
افتخار و پول را نمي توان در يك كيف پيدا كرد.
ضرب المثل اسپانيايي
اگر كاري هميشه به يك شيوه انجام شود، پيشرفت و رشد غيرممكن خواهد بود.
دبليووين داير
ماچقدر دير مي فهميم كه زندگي يعني همان دقايق و ساعاتي كه با شتابزدگي بسيار و بي رحمي انتظار گذشتن آنها را داشته ايم.
ديل كارنگي
آدم هايي كه حرفي براي گفتن ندارند، بيشتر از همه حرف مي زنند.
پرمودابترا
|
|
|
صبح تا شب
ديروز بازي ايران و قطر در تهران برگزار شد. بازي كه تماشاگرانش همه پاي تلويزيون بازي را دنبال كردند. امروز، همه از بازي حرف مي زنند و فرصت هايي كه مثل هميشه ازدست رفت.
سينما
كفش هاي جيرجيرك دار، دخترايروني، تب و ترميناتور۳، فيلم هايي هستند كه مي شود روي پرده بيشتر سينماهاي تهران ديد براي گذراندن يك آخر هفته البته مي شود فيلم دوست آمريكايي مان «آرنولد» را پيشنهاد كرد و سراغ دوست هنگ كنگي مان جكي چان هم مي توانيد برويد. سينماهاي آفريقا، سپيده، كريستال، پارس، فرهنگ ۲، ايران و صحرا، ترميناتور۳ را نمايش مي دهند و سينما فلسطين ۲، ايران ، شهر تماشا، رودكي، شاهد، اروپا و تهران ۲ هم صاعقه با بازي چان را روي پرده دارند.
پدر خوانده همچنان در سالن كوچك حوزه هنري نمايش داده مي شود. براي ديدن اين شاهكار فرانسيس فورد كاپولا و شنيدن موسيقي زيباي نينو روتا ساعت ۱۴، ۳۰:۱۴ و ۱۹ مي توانيد به اين جا سر بزند.
سينما تك موزه هنرهاي معاصر امروز ساعت ۱۶ يك فيلم كلاسيك درجه يك از كارول ريد نشان مي دهد.
اسم فيلم هست كليد، و محصول ۱۹۵۸ است. در ضمن تمام ۱۳۴ دقيقه فيلم دوبله است.
كتاب
خوليو كورتاسار يكي از آن نويسنده هاي آمريكاي لاتين است كه در كشور ما درست شناخته نشده است. او هم مثل خوان رولفو،بورخس و حتي ماركز نويسنده قدري است و داستان هاي كوتاه عجيب و تاثيرگذاري دارد.
«ديوار نوشته ها» يك مجموعه داستان از كورتاسار است كه سال ها پيش چاپ شده بود. حالا انتشارات نيلوفر رماني را از او چاپ كرده به نام «احتمال نهايي.» اين كار را مصطفي مفيدي ترجمه كرده، اگر به ادبيات آمريكايي لاتين علاقه مند هستيد حتما كتاب را بخوانيد.
فرهنگسرا
فرهنگسراي سالمند دوره هاي عجيبي را تدارك ديده به نام «جلسات مهندسي ذهن بر اساس قانون معنويت» اين جلسات كه شركت درآنها رايگان است با حضور استاد خانم نيلچي زاده برگزار مي شود وقرار است «چگونگي خلاقيت ذهن با استفاده از آيات و روايات جهت رسيدن به ملكوت»! مورد بررسي قرار بگيرد. اين برنامه دوشنبه هر هفته ساعت ۱۵ تا ۳۰:۱۶ برگزار مي شود و «حضور كليه بانوان در اين جلسات آزاد است» آدرس هست: ميدان امام حسين ، خيابان ۱۷ شهريور، خيابان خشكبار چي، پارك خيام.
تئاتر
اجراي «دوستت دارم با صداي آهسته» همچنان در تالار سايه ادامه دارد. متن اين نمايش را چيستا يثربي نوشته و زهرا صبري آن را كارگرداني كرده است اجراي نمايش ساعت ۴۵:۱۷ است دو ساعت بعد در همين تالار مي توانيد نمايش «اطلسي نو بر شندره كهنه شهرزاد قصه ساز» را ببينيد كه شكر خدا گودرزي آن را كارگرداني كرده. « تالار چهارسو كار حميد امجد به نام «زائر» ساعت ۳۰:۱۸ اجرا مي شود و تالار خانه خورشيد هم ميزبان نمايش « چند كاپريس براي ويلن» به كارگرداني محمودرضا رحيمي است.
تلويزيون
اولين خبر اين است كه امشب سينما يك، برنامه ندارد. چرا؟ چون كه انتخابات است و تمام شبكه هاي تلويزيون پر هستند از برنامه هايي كه قرار است اين واقعه را پوشش دهد بنابراين اگر شبكه ۳ و شبكه تهران هم فيلم هاي سينمايي شان را لغو نكنند، فيلمي پخش مي كنند كه مايه اش انتخابات و تعيين سرنوشت اجتماعي و چيزهايي از اين قبيل باشد. اما اگر سينما ۴ هفته گذشته را نديده ايد، يعني برنامه اي كه درباره گدار و آثارش بود و در ادامه فيلم آخرش« در ستايش عشق» را نمايش مي داد، امروز ساعت ۳۰:۱۵ شبكه ۴ را نگاه كنيد.
نقطه چين با محوريت بامشاد و بازي خوب شفيعي جم در اين نقش، كارش گرفته و تماشايي شده امشب برنامه مديري را ساعت ۱۵:۲۰ از دست ندهيد.
|
|
|
منوچهر محمدي
تهيه كننده با نفوذ سينماي ايران، اين روزها بايد بار سنگيني را به مقصد برساند اما اگر موفق شود، اوضاع بر وفق مراد خواهد بود. خبرهاي پروژه جديد او يعني مارمولك، همه جا پيچيده. فيلم ساده و حساب شده اي كه بسيار جسور به نظر مي رسد. جسارت نمايي اش باعث فروش آن خواهد شد و سادگي و حساب شدگي اش، راه را براي دريافت مجوز، هموار خواهد ساخت. با اين حال اگر تهيه كننده بانفوذي مثل محمدي پشت قضيه نباشد، شايد همه چيز به هم بريزد.
تا اينجا، اگر منجر به عدم نمايش فيلم نشود، تمام مخالفت ها و بحث ها به نفع فروش فيلم خواهد بود و محمدي هم كه به خوبي اين قضيه را مي داند.
|
|
|
رضا شفيعي جم
او هيچ وقت يك ستاره تمام و كمال نبوده و هيچ فيلم يا سريالي به خاطر حضور شفيعي جم ساخته نشده، اما هميشه به عنوان يكي از بازيگران فرعي گليم خودش را از آب بيرون كشيده است و حالا وظيفه سخت تري به دوش دارد. شفيعي جم يكي از بازيگران جديد مجموعه شبانه مهران مديري است. اگر اين سريال شكست بخورد، او هم جزو شكست خورده ها خواهد بود و اگر بگيرد و تماشاگر پيدا كند، سهمي در موفقيت آن خواهد داشت. مديري اين قدر باهوش است كه اگر لازم باشد، براي موفقيت سريالش، فرد ديگري را به خودش ترجيح بدهد، اتفاقي كه براي جواد رضويان در پاورچين افتاد. اين بار شايد نوبت شفيعي جم باشد.
|
|
|
فرانسيس مك دورماند
كمي عجيب به نظر مي رسد، ولي اين بازيگر نقش دوم فيلم هاي عظيم هاليوودي و نقش اول فيلم هاي مستقل، به عنوان رئيس هيات داوران جشنواره برلين انتخاب شد و يكي دو روز پيش هم كارش را به سامان رساند. جشنواره برلين، يكي از سه جشنواره اصلي دنيا (در كنار كن و ونيز) است كه پس از حدود ۱۵ سال، براي اولين بار جايزه اولش به يك فيلم آلماني - يعني همان كشور برگزاركننده مراسم - رسيد.
اين ماجرا را مقايسه كنيد با جشنواره فجر خودمان كه هميشه يكي از جوايز جشنواره را براي فيلمسازهاي داخلي كنار گذاشته اند. نمي دانيم از ماجراي نامه خارجي جشنواره خطاب به مسوولان سينمايي كشور خبر داريد يا نه؟
|
|
|