بالاخره به پايان رسيد، التهاب حاشيه ها فروكش كرد مردان سرخ و سفيد زمين بازي را ترك كردند. تمام اين لحظات از وقتي شروع شد كه نتيجه ۱ ـ  ۱ تابلوي بزرگ استاديوم شروع به درخشيدن كرد. در همين زمان بود كه دو تيم بايرن مونيخ و رئال مادريد جاي خود را به دو تيم ديگر دادند تا مانند آنها نبردي را آغاز كنند. فشار وارده قبل از شروع اين بازي تا بعد از چنين لحظاتي همچنان ادامه داشت. تحليل هاي متفاوت با پيشگويي ها و اظهارنظرها تعويض مكان كردند و زمان آن رسيده بود تا هيتزفلد و يا كوئيرز مقابل هم بايستند و...
«از نتيجه به دست آمده بسيار خرسندم و احساس غرور مي كنم. آنچه من به دنبال آن بودم حفظ آرامش بازيكنانم بود. فشارهاي اين مسابقه تا حدي بود كه بچه ها سر تمرينات هم از خود ضعف هاي باورنكردني نشان مي دادند.» اينها جملات هيتزفلد بود وقتي مقابل اولين دوربين خبري بعد از مسابقه انجام شده قرار گرفت. رهبري وي به حق تا پايان نيمه دوم قابل تحسين و ستايش بود كه اگر چنين نبود مردان سرخ پوش بايرن قبل از به پايان رسيدن نيمه اول همه چيز را مي باختند يعني درست زماني كه گزارشگر پرهيجان نتيجه اين بازي را تفسير مي كرد و يا زماني كه پرچم هاي كوچك سرخ و سفيد در هوا مي چرخيدند.
هيتز فلد براي كان متاسف است چرا كه از او توقعي ديگر داشت و ستاره اش بي فروغ و خاموش در اين بازي به انزوا كشيده شد. دقايق مياني بازي بود كه به صراحت ضعف و سستي كان نمايان شد. وقتي تور دروازه به لرزش افتاد گويا روبرتو كارلوس خود از اين كه توانسته بالاخره به سد تيم بايرن نفوذ كند شگفت زده شد.
«فكر مي كنم آنچه سبب شد كان نتواند هماني باشد كه من مي خواستم فشارهاي وارده به اين بازي بود. علاوه بر كان، بكام و زيدان نيز نتوانستند آنچنان كه انتظار مي رفت، ظاهر شوند.»
هيتز فلد با وجود نارضايتي از كان در مجموع از بازي برگزار شده راضي است. «ما موقعيت هاي زيادي را خلق كرديم و فرصت هاي زيادي را نيز از دست داديم. من مطمئن هستم كه اگر اين بازي با چنين حساسيتي برگزار نمي شد ما به نتايج صفر ـ ۲ و يا صفر ـ ۳ دست پيدا مي كرديم.»
بازيكنان رئال و كوئيرز نيز شاكي بار سنگين استرس ها و حاشيه هاي اين بازي بودند. «ما به معناي واقعي كلمه جنگيديم و اين نبرد، نبردي به يادماندني شد. حفظ انگيزه براي چنين مسابقه اي كار چندان سختي نبود تنها كافي بود به آينده اي كه از نتيجه حاصل ساخته مي شد، لحظه اي فكر كنيم.»
يكي از ايرادهاي وارده به تيم بايرن بي نظمي ها و شابزدگي هاي بي مورد در مسابقات اخير بود. كوئيرز خود نيز به اين باور رسيده است. «فكر مي كردم مشكل ايجاده شده مقطعي بوده و چندان قابل بررسي نيست اما با مروري بر بازي هاي انجام شده تصميمي قطعي درباره تعويض سيستم و يا چند جابه جايي اساسي دارم.»
ميشائيل بالاك يكي از مهره هاي اساسي اين نبرد بود و درباره تفسيرها و نظراتي كه بعد از اين بازي تيتر اول مطبوعات شد به گونه اي ديگر نگاه مي كند.
«به عقيده من زير ذره بين بردن كان و كوچك شمردن توانايي هايش و يا به قول يكي از شبكه هاي تلويزيوني خاموش شدن ستاره اي چون كان تنها شعله ور كردن آتشي است كه هيچ سودي به بار نمي آورد.
نسيم جاويد

هنوز آتش اختلاف دوسنگربان ملي پوش آلماني، سرد نشده بود كه اليوركان آن گل افتضاح را خورد. اين گل شايد بيشتر از هر كسي خوشايند ينس لمن، سنگربان ديگر تيم ملي آلمان باشد. پس از اظهارات تند لمن كه در آرسنال انگليس بازي مي كند، همه عليه او جبهه گرفتند. تقريباً مي توان گفت كه او هيچ حامي اي  ميان تصميم گيرندگان براي فوتبال آلمان ندارد. هر چند فولر كه سرمربي تيم ملي است گفته به قصد مذاكره با ينس لمن راهي شهر لندن خواهد شد اما گويا تعداد مخالفان ينس همچنان بيشتر است. سپ ماير مربي دروازه بانان آلمان كه قاعدتاً تصميم فني براي ايستادن هر يك درون دروازه تيم ملي را مي گيرد در اول صف مخالفان لمن ايستاده؛ «او بايد بپذيرد كه دوم است.»
قيصر (فرانتس بكن بائر) اظهارنظر مشابهي كرده است وقتي او در مورد كسي اظهارنظر مي كند، مي توان تاثيرات مثبت يا منفي اش را به وضوح تماشا كرد. او خود در جام جهاني ۱۹۸۶ مكزيك در درگيري اولي اشتاين و توني شوماخر، اشتاين را از تيم ملي كنار گذاشت.
لمن معتقد است عملكردش از كان با ثبات تر است اما اليوركان او را به بي ظرفيتي متهم كرده است؛« لمن نمي تواند بپذيرد كه نفر دوم است.» او خود را تا پايان جام جهاني ۲۰۰۶ آلمان نفر اول مي داند.
با اين حال اختلاف وقتي حالت جدي تر به خود مي گيرد كه لمن از زندگي خصوصي كان صحبت مي كند؛ «من گفتم كه مثل كان نامزد ۲۴ ساله  ندارم.» اين حرف عكس العمل هاي زيادي را در پي دارد.
وقتي اليوركان در بازي بايرن مونيخ ـ  رئال مادريد، چنان گل كودكانه اي را دريافت مي كند، مي توان فهميد چه كسي حتي از روبرتو كارلوس برزيلي كه زننده گل بود خوشحال تر است. ينس لمن ۳۴ ساله همسن اليور است، به روزهايي در ذهن خود نزديك تر مي شود كه بازي هاي مليش از عدد ۱۶ فراتر رود. ينس لمن در آرزوي روزهاي بهتر در تيم ملي آلمان است اما به نظر مي رسد حتي گل بدكان در بازي با رئال نتواند ينس لمن، دروازه بان دوم را به شماره يك نزديك تر كند.

وقتي آدم هاي غيرسياسي، قرار مي شود كه سياسي تصميم گيري كنند، بايد در انتظار بدترين عواقب بود. وقتي آدم هاي ورزشي مي خواهند كه در طيف سياسي خود ـ خارج از محيط ورزش، كه ورزش جاي سياست نيست ـ به اعمالي دست بزنند و گستره فعاليتشان را به محيط هاي عاري از مصايب و مسايل سياسي بكشانند، نتيجه جز باخت هاي وحشتناك نيست. بد نيست از ابتدا آغاز كنيم.
۱ـ شهريورماه گذشته (۱۳۸۲) تيم ملي كشتي آزاد ايران براي حضور در رقابت هاي جهاني كشتي به  آمريكا سفر كرد. آمريكايي ها از همان ابتدا، تيم ايران را به سمت تخريب  هدايت كردند. وقتي كنسولگري آمريكا در تركيه، رواديد كشتي گير ايراني را صادر نمي كرد، كسي گمان بد به خود راه نداد. وقتي كشتي گير ايران، كاپيتان تيم ملي كشتي ايران روي كف خيابان خوابيد، به كسي برنخورد كه اين نماينده ايران است. كسي رفتار آمريكايي ها را شماتت نكرد. هيچ كس به جد دنبال  بازگرداندن تيم ملي به ايران نبود. هرچند تهديد هاي مسئولان كشتي ايران مبني بر عدم حضور در رقابت ها ثمربخش بود و ويزاي تمامي ملي پوشان صادر شد، اما در نهايت اين ما بوديم كه باختيم. همه گمان كردند كه برنده اين تنش ها ما بوديم ولي به ظاهر اينگونه بود آنها قصد داشتند ايراني را تخريب كنند كه كردند (لطفاً به عكس هاي آن روز و تصوير كشتي گير خوابيده بر زمين و جايي نامناسب مراجعه كنيد تا به نتيجه اي مساوي آنچه در ذهن من است، برسيد)، آنها قصد داشتند تيم كشتي ايران را دچار تضعيف روحيه كنند كه كردند. آن وقت اين ما بوديم كه سر، بلند مي كرديم و دم از پيروزي در اين جنگ رواني مي زديم.
۲ـ هنگام ورود كشتي گيران ملي پوش ايراني به خاك آمريكا، داستان كهنه و قديمي انگشت نگاري از اعضاي تيم  عملي شد. آنچه از آن ترس وجود داشت رخ داد. آنها به خود اجازه دادند اعضاي تيم ملي ـ شما بخوانيد نمايندگان يك كشور ـ را مورد چنين بي احترامي اي قرار دهند. شايد هم عده اي معتقد باشند كه اين جزو قوانين آمريكا است، اما آيا يك انگليسي يا فرانسوي هم در هنگام ورود انگشت نگاري مي شود؟ آن هم يك شهروند ساده نه نماينده يك كشور. مدت ها مسئولان فدراسيون كشتي و سازمان تربيت بدني تلاش كردند كه چنين اتفاقي رخ ندهد اما داد. به همين سادگي و آن روز همگي به توجيهات مسئولان اتكا كرديم و قبول كرديم كه اين قانون است و ما بايد به قوانين كشور ديگر احترام بگذاريم. اما چرا كسي از خود نپرسيد كه چرا يك شهروند ساده اروپايي بدون اين تشريفات وارد خاك آمريكا مي شود و ما بايد به اجراي آن گردن بنهيم؟ چون تروريست هستيم؟! يعني قرار بود دبير و حيدري و بقيه آن جا عمليات تروريستي انجام دهند؟!
۳ـ آن روزها مصادف بود با سالگرد عمليات تروريستي ۱۱ سپتامبر. دقيقاً به ياد دارم كه پنج شنبه روزي بود و خبرگزاري هاي ايران خبر جالبي بر روي صفحه هاي مانيتور خانه من و شما آوردند. خبر اين بود كه تيم ملي كشتي ايران به محل سابق برج هاي دوقلو كه مورد حملات تروريستي قرار گرفت، رفتند و به احترام كشته شدگان آن حادثه گل اهدا كردند. آن روز حتي مقامات آمريكايي نيز از اين حركت ايراني ها متعجب شدند و اين تعجب در اخبار رسانه هاي آنها منعكس شد. همان آدم هايي كه چند روز قبل براساس يك قانون مجهول مانند تروريست ها انگشت نگاري شدند، حركتي آنچناني را انجام دادند.
۴ـ ماهها گذشت و كسي ياد آن روزها نبود. براي حضور در جام تختي تيم  ملي كشتي  آمريكا به ايران دعوت شد. بدون مشكل برايشان ويزا صادر كرديم و به رسم مهمان نوازي تلاش كرديم كه دچار زحمتي نشوند. اما با توجه نامه نگاري وزارت امور خارجه، سازمان تربيت بدني مكلف شد اقدامات لازم براي انگشت نگاري اعضاي تيم آمريكا در هنگام ورود به خاك ايران را انجام دهد. در اين مرحله شوراي برون مرزي و فدراسيون كشتي ايران بايد اقدامات لازم جهت اين كار را به عمل مي آوردند اما اين كار هرگز صورت نگرفت و تيم ملي كشتي آمريكا در كمال احترام وارد ايران شد.
۵ـ واقعاً گمان مي كنيم كه بايد با آمريكا رابطه داشته باشيم و به همين دليل به هر كاري دست بزنيم؟ اصلاً اين مورد، سياسي بود يا ورزشي؟ متاسفانه اشتباهي كه در ايران مي شود اين است كه در مورد تمامي مسايل، ديد سياسي سياسيون را مدنظر قرار مي دهيم. رابطه با آمريكا يا عدم رابطه مسئله اي است سياسي كه تحت هيچ شرايطي نبايد وارد محيط ورزش مي شد. اين كه چنين رابطه اي باشد يا نباشد اصلاً به ورزش مربوط نمي شد، چه رسد به اين كه ورزش را دستاويز قرار دهيم كه آرمان هاي سياسي عده  اي برآورده شود.
اين كه ما از آمريكايي ها انگشت نگاري مي كرديم دو وجه دارد. يكي سياسي كه به ما مربوط نيست و دومي ورزشي. از اين جهت ورزشي كه آنها اعضاي تيم ملي يك رشته ورزشي ما را مورد بي احترامي قرار دادند و حركت متقابل حداقل كاري بود كه براي اعاده حيثيت ملي پوشان مي بايستي انجام مي شد. اين ربطي به رابطه با آمريكا ندارد. همان طور كه كشوري مثل برزيل دقيقاً همين كار را مي كند. آمريكايي ها از اتباع برزيلي هنگام ورود به خاك ايالات متحده انگشت نگاري مي كنند،  برزيلي ها هم حركت متقابلي را انجام مي دهند. آيا رابطه برزيل با آمريكا تيره و تار است يا با اين وضعيت در بهترين شكل ممكن  قرار دارد؟ اين كار يك حركت در حيطه ورزش بود ولي آلوده به سياست شد و شكل ديگري گرفت. ورود دو گروهي كه در مورد ارتباط با اين كشور نظرات متفاوتي دارند، در حقيقت بازي بدسياست در محيط ورزش بود. اين كار مي توانست فقط يك عكس العمل ورزشي باشد اما حيف كه سياسي شد و هر جبهه گيري اي، منتقد را در جبهه مخالف يا موافق سياست قرار مي دهد.

يونان از ناتو كمك نخواسته است
يك مقام سازمان پيمان آتلانتيك شمالي ناتو، ديروز چهارشنبه اعلام كرد: يونان از ناتو درخواست نكرده است براي تامين امنيت بازي هاي المپيك آتن، ۱۳ تا ۲۹ اوت به يونان كمك كند.
به گزارش خبرگزاري فرانسه از بروكسل كاستاس سيميتيس نخست وزير يونان هفته گذشته اعلام كرد: يونان آماده است براي تامين امنيت بازي هاي المپيك با ناتو همكاري كند اما بعداً در اين باره تصميم گيري خواهد كرد.
ياپ دو هوپ شفر دبير كل ناتو در مصاحبه با شماره روز جمعه گذشته روزنامه يوناني كاتيمريني گفت: اگر يونان چنين درخواستي كند ناتو آماده است براي تامين امنيت بازي هاي المپيك از هر نظر به يونان كمك كند.
اين مسئول ناتو افزود: بازي هاي المپيك چالش بزرگي از نظر امنيتي براي يونان به شمار مي رود و نيروهاي مسلح يونان از حداكثر توان خود استفاه كنند.
وي با اشاره به هواپيماهاي مجهز به رادار مراقبت هوايي اواكس گفت: برخي امكانات وجود دارد كه يونان آنها را در اختيار ندارد. وي افزود ناتو كه مجهز به ناوگاني با حدود بيست فروند هواپيماي اواكس است مي تواند از اين طريق يا در صورت شرايط بحراني از طريق مركز هماهنگي خود در بروكسل به يونان كمك كند.

قضاوت اولين  داور زن مكزيكي 
اولين  داور زن  يك  مسابقه  فوتبال  دسته  اول  باشگاه هاي  مكزيك  را داوري  كرد. به  گزارش  شبكه  تلويزيوني  العربيه  ويرجينيا تووار اين  مسابقه  را به  خوبي  و به  شكلي  دور از انتظار داوري  كرد.
وي  در جريان  مسابقه  دو بازيكن  را اخراج  كرد و براي  يكي  از تيم ها نيز ضربه  پنالتي  اعلام  كرد. قاطعيت  اين  داور زن  در اداره  مسابقه  در حاليست  كه  برخي  گمان  مي كردند، مي توانند با استفاده  از احساسات  زنانه  وي  دل  او را نرم  كرده  و او را وادار به  چشم  پوشي  از خطاهاي  خود كنند. گزارشگر العربيه  گفت:  بدين  ترتيب  زنان  جايي  را پيدا كردند كه  در آن  مردان  را وادار به  اطاعت  از خود كنند زيرا در غير اين  صورت  سرنوشت  آنان  اخراج  از ميدان  خواهد بود.

حمله  مسلحانه  به  يك  داور فوتبال  دراستانبول  تركيه
يك  داور سابق  فوتبال  تركيه  ساعتي  پيش  در استانبول  مورد حمله  مسلحانه  افراد ناشناس  قرار گرفت .
به  گزارش  واحد مركزي  خبر از آنكارا به  نقل  از شبكه  خبري  تلويزيوني  ان  تي وي ، احمد چاكر، داور سابق  فوتبال  و مفسر فوتبال  در رسانه هاي  تركيه  بر اثر اين  حادثه  به شدت  زخمي  و به  بيمارستان  منتقل  شده  است . خبرها حكايت  از وخامت  حال  جسماني  وي  دارد.

محروميت دوساله دونده  انگليسي
«دواين  چمبرز» دونده  انگليسي  و ركورددار مشترك  دو  ۱۰۰ متر اروپا به  اتهام  دوپنيگ  و استفاده  از داروي  نيروزاي  جديد تي  اچ  جي ، به  حكم  فدراسيون  دو و ميداني  انگليس  براي  دو سال  از شركت  در مسابقات  محروم  شد و از شركت  در بازي هاي  المپيك  آتن  بازماند.
به  گزارش  خبرگزاري  فرانسه  از لندن ، اين  دونده  به  احتمال  زياد پايان  كار حرفه اي اش  را در دو و ميداني  پيش  رو خواهد داشت . فدراسيون  دو و ميداني  انگليس  سه شنبه  شب  اين  خبر را بيان  كرد. زمان  محروميت  ورزشكار از هفت نوامبر ۲۰۰۳ محاسبه  شده  و دونده  تا ۶۰ روز از زمان  صدور حكم  فرصت  دارد با ارايه  شكايت  به  دادگاه  داوري  در ورزش  به  اين  حكم  اعتراض  كند. چمبرز قصد حضور در بازي هاي  المپيك  آتن  را داشت  و در پي  محروم  شدن  حق  شركت  در اين  بازي ها را نخواهد داشت  و اين  به  منزله  پايان  كار حرفه اي  او خواهد بود.
چمبرز در مسابقات  دو و ميداني  قهرماني  جهان  كه  تابستان  گذشته  در پاريس  انجام  شد، همراه  با تيم  دو  امدادي  چهار در ۱۰۰ متر انگليس  صاحب  مدال  نقره  شده  بود. وي  اول  اوت  در تمريناتي  كه  در شهر ساربروك  آلمان  پشت  سر گذاشت  تحت  آزمايش  قرار گرفته  و نتيجه  حاكي  از مصرف  داروي  تي اچ جي  بود. تي اچ جي  مخفف  نام  علمي  داروي  تترا هيدروژسترينون  است . چمبرز بابت  اتهام  دوپينگ ، پنج شنبه  گذشته  دريك  دادگاه  مستقل  در شهر لندن  حاضر شد و به  اتهاماتش  پاسخ  گفت . توجيه  متهم  در دفاعياتش  اين  بود كه  زماني  كه  داروي  تي اچ جي  را مصرف  كرده  اين  دارو در فهرست  داروهاي  نيروزاي  ممنوعه  طبقه  بندي نشده  بوده  و وي  اطلاعي  از نيروزا بودن  آن  نداشته  است .
تي اچ جي  داروي  جديدي  است  كه  به  تازگي  وارد ورزش  شده  است . محاكمه  دواين  چمبرز دقيقاً همزمان  شده  است  با پرونده  مشابهي  كه  در دادگاه  كاليفرنياي  آمريكا براي  رسيدگي  به  اتهام  افرادي  كه  در توليد، توزيع  و مصرف  داروي  تي اچ جي  كه  اخيراً وارد ورزش  آمريكا شده  مفتوح  است . در اين  پرونده  همه  مظنونان  از جمله  مسئول  آزمايشگاه  توليدكننده  دارو، فروشندگان  آن ، مربيان  و ورزشكاران  مصرف كننده  دارو به  پاي  ميز محاكمه  كشيده  شده  اند.

نتايج جام باشگاههاي اروپا
اشتوتگارت صفر - چلسي يك
گل: فرناندو ميرا مدافع اشتوتگارت ۱۲
پورتو ۲ - منچستر يونايتد يك
گل: بنديكت مك كارتي ۲۹ و ۷۸ براي پورتو - كوينتون فورچون ۱۴ براي يونايتد
اخراچ: روي كين از منچستر در دقيقه ۸۷
دپورتيوو لاكرونيا يك - يوونتوس صفر
گل: آلبرتو لوكه ۲۷
رئال سوسيه داد صفر - ليون يك
گل: گابريل شورر مدافع سوسيه داد ۱۸

كساني كه نگاهشان مشتاق و پرهيجان به جاي توپ و تور و دروازه به سمت جاده هاي پرپيچ و خم با اتومبيل هاي رنگارنگ پرشتابش دوخته شده است، هر روز به دنبال گوشه ستون و يا فضاي اندكي هستند كه سري به اين دنيا بزنند. اين كه چه كسي امروز در اوج است، اين كه مسابقات روز دنيا با چه نتايجي دنبال مي شود و خيلي چيزهاي ديگر برايشان مهم است.
دنياي ورزش آلمان درصد بالايي از علاقه مندان به فرمول يك را از آن خود كرده است و ستاره محبوبشان «رالف شوماخر» هر روز در اين دنيا درخشان تر مي شود. بررسي نتايج دوره مسابقات برگزار شده نشان دهنده شاهكارهاي ثبت شده او در تاريخ ورزش آلمان است. اين ستاره محبوب عضو تيم مشهور ويليامز است. است يا بود؟! همين دو كلمه بحث داغ امروز دنياي آهن پاره هاي مهيج است. چرا؟  چون جمله من قصد دارم تيمم را رها كنم سبب جار و جنجال زيادي شده است. تيم شوماخر همان تيمي است كه وي توانست در چهار دوره متوالي از مسابقات در آن خوش بدرخشد و نام هر دو در اوج قرار گيرد. شوماخر در نظر آلماني ها با باشگاه و تيمش معنا دارد و گويا جدايي آنها سبب ضعف و فروپاشي ديگري خواهد شد.
روز دوشنبه هفته گذشته، روزي تاريخي براي مشتاقان مسابقات اتومبيلراني به خصوص آلماني ها بود چراكه شوماخر، برادر ستاره مشهور فرمول يك، اعلام كرده بود كه اين مسابقه آخرين مسابقه اي است كه وي در پيوند با تيمش برگزار خواهد كرد.
خواندن مصاحبه اي كه وي با روزنامه بيلد ام سان تگ آلمان داشته است چيزي غير از سفر و ترك او نمي گويد.
«شايعات سر به آسمان برداشته است. من اعلام مي كنم كه قصد كنار گذاشتن رشته محبوبم را ندارم. فقط مي خواهم از اين باشگاه جدا شوم.»
اين كه شوماخر چرا و به كجا مي رود نيز در اين مصاحبه روشن شده است: «براي من دل كندن از ويليامز، تنها جدا شدن از يك تيم نيست بلكه رها كردن دوستاني است كه فكر مي كنم براي اين كار نياز به نيروي ماورا داشته باشم. مشكل اصلي من با فرانك، مدير تيم است. جدا از جزييات فراوان در يك كلام بايد بگويم كه برايم تحمل اتهامات متعدد اخير انجام ناشدني بود.»
اصلي ترين اتهام اخير شوماخر كه جرقه اي شد براي ترك تيمش تعداد صفرهاي قراردادش بود.
«فرانك به خوبي مي داند كه اگر دستمزد ماهانه من را هم به نصف يا يك چهارم برساند، من به چه دليل در تيمش هستم. اما او و چند تن ديگر از اعضاي باشگاه به شدت مدعي هستند كه من قراردادهاي پيشنهادي را بررسي مي كنم و اين كه به صفحه هاي قراردادم چقدر اضافه شود تنها برايم اهميت دارد. اين جريان به اضافه اتهامات متعدد ديگر انگيزه من براي ترك چنين تيمي را مهيا كردند.»
با پرداختن به حاشيه ها، شايعات آرام كمرنگ و كمرنگ تر مي شوند. حالا همه آنها كه به جاي توپ و تور و دروازه  نگاهشان به سمت جاده هاي پر پيج و خم با اتومبيل هاي رنگارنگ و پرشتاب دوخته شده است با آرامش بيشتري مسابقات اتومبيلراني را دنبال خواهند كرد چرا كه حالا مي دانند ستاره مورد علاقه شان و مرد هميشه پيروز فرمول يك را باز خواهند ديد و ترك احتمالي او تنها از تيمش و نه از دنياي اتومبيلراني خواهد بود.
منبع: CNN.COM