سوت پايان كه به صدا درمي آيد تازه بازي شروع مي شود. آنها قشري هستند كه هم مظلوم اند و هم مي توانند ظالم باشند. سوت داوري را در ايران برداشتن كار ساده  اي نيست. قضاوت در آن واحد كار بسيار ساده  اي نيست. نياز به سرعت عمل و تيزهوشي خاص خود را دارد. در هيچ جايگاهي كه بحث قضاوت مطرح مي شود، اينقدر و به مانند درون زمين فوتبال به قاضي اش توهين نمي شود. در كنار اينها درآمد پايين را هم بگذاريد تا متوجه شويد كه داوري در ايران به هيچ وجه كار ساده اي نيست.اما يك نگاه ساده به داوري مي تواند نقاط ضعف محرز در فوتبال را نمايان كند. بازي هاي هفته بيست و يكم ليگ برتر را مثال بزنيم. دوباره مرورشان كنيم مسعود مرادي برترين داور آسيايي سال ۲۰۰۳ ميلادي چنان صحنه هايي را نديد كه واقعاً اگر قرار باشد نمره داوري براساس بازي هاي ليگ باشد او هرگز نخواهد توانست مجدداً اين عنوان را كسب كند. فيلم بازي ابومسلم ـ استقلال را مرور كنيد.يا داور هميشه جنجالي فوتبال ايران، علي خسروي بازي پرسپوليس - پاس اگرچه نكات مثبتي از نظر داوري براي او داشت اما اشتباهات فاحش اش نيز به همان اندازه فراموش نشدني بودند.در صحنه اي كه خسروي خطاي پنالتي بازيكن پاس را نگرفت يا جايي كه بايد به بازيكن پرسپوليس كارت قرمز مي داد و نداد، تنها نمرات منفي قضاوت او در آن بازي نبودند.بحث داوري هميشه در ايران داغ بوده از طرفي تيم ها و مربيان گهگاهي با هوچي گري قصد به بيراهه كشيدن نتايج خود را دارند و از سوي  ديگر برخورد آماتوري داوران بر حاشيه اي شدن اين قسمت از فوتبال ايران تاثير گذار است. كميته جنجالي داوران فدراسيون فوتبال آنقدر اشتباه كرده كه حتي مقامات سازمان تربيت بدني هم وارد مسئله شده و اظهار نظر مي كنند كه در هيچ كجاي دنيا مرسوم نيست. فدراسيون فوتبال هم بر اصل «يك پا بودن مرغ» همچنان تاكيد دارد تا بالاخره چه روزي اين جنجال ها به هرج و مرج در فوتبال تبديل شود تا بلكه راهكاري را هم در پي داشته باشد.

طرح جامع ورزش همچنان آهسته و پيوسته حركت مي كند. به نظر نمي رسد كه با اين وضعيت تا مدت ها طرح به نتيجه برسد. سال هاست بحث حركت لاك پشتي اين طرح مطرح است اما تقريباً حاصلي در برنداشته. روزي كه رئيس جمهوري حكم رياست سازمان تربيت بدني را به نام محسن مهرعليزاده صادر كرد يكي از دستوراتش پيگيري مجدانه اين طرح بود. از همان روز اول هم هر چند روز يك بار خبري در مورد طرح جامع ورزش كشور در نشريات چاپ مي شد. اين طرح هر روز تكميل مي شد، به هيات دولت مي رفت تصويب مي شد اما نهايت ماجرا همين است كه الان من و شما نمي دانيم اين طرح در چه روزي و در چه جايگاهي است. معضلات بي شماري بركندي حركت اين طرح نقش داشته اند. آنچه از شواهد و قراين پيداست بي توجهي مسئولان رده بالاي نظام به حركت جامع ورزش در اين كندي موثرتر از هر تيغ دشمن  ديگري است. قاعدتاً از آن جايي كه بحث طرح جامع ورزش براي عموم جامعه ورزشي يك چيزي مثل وجود زندگي در كره مريخ است پس نمي توانند كار شكني اي انجام دهند. پس هر چه هست در ميان آنهايي است كه طرح را مي شناسند؛ «واقعيت اين است كه طرح جامع با دشواري هاي زيادي مواجه بوده كه با دلسوزي فراوان تا اين مرحله رسيده است و در آينده نيز نياز به دلسوزي دارد. ما با طرح جامع نشان داده ايم كه ورزش آماده شكوفايي بيشتر است اما آنچه مهم بوده اين است كه تصميم هاي نهايي مديران فوقاني همواره تاثيرات بارزي را بر بخش هاي مختلف داشته است... از سوي ديگر گاهي عدم درك صحيح از مشكلات طرح جامع نيز موجب شده تا بعضي اوقات به اين نتيجه برسم كه ديگر ادامه كار مشكل است...» اينها بخشي از صبحت هاي دكتر قراخانلو قائم مقام سازمان تربيت بدني و مسئول مستقيم پيگيري طرح جامع در كشور است. به نظر شما چند سال بعد كه طرح جامع آماده بهره برداري شد، نياز نيست به دليل كهنگي برخي قوانين دوباره بازنگري شود؟

اين بازي از دوره رياست محسن صفايي فراهاني بر فدراسيون فوتبال آغاز شد. در آن زمان وقتي يكي دوسالي از تاسيس اتحاديه باشگاه هاي فوتبال گذشت و مديران چند باشگاه دورهم جمع شدند، به اين نتيجه رسيدند كه مگر تيم هاي آنها در ليگ شركت نمي كنند، پس حق دارند خودشان بازي را اداره كنند. نامه نوشتند كه در انگليس اتحاديه فوتبال ليگ برتر را برگزار مي كند پس اين جا هم ما مي خواهيم ليگ برتر را اداره كنيم. جواب محسن  صفايي فراهاني بدون برگشت «نه» بود. او در تكميل مبحث اتحاديه باشگاه هاي انگليس، عنوان كرد كه اتحاديه تحت نظر فدراسيون و با همكاري فدراسيون انگليس ليگ برتر را هدايت مي كند كه در اصل اين كار باز هم بر دوش فدراسيون است اما مديران باشگاه ها علاقه مند بودند كه اين بخش از سلطه فدراسيون خارج شود تا بتوانند با آزادي كامل ليگ را برگزار كنند. آن روز وقتي حركت مديران باشگاه ها به نتيجه نرسيد آنها تصميم گرفتند كه جام اتحاديه را برگزار كنند. نتيجه اين شد كه پس از برگزاري دو دوره بي  محتوا امسال سه، چهار تيم كه دو تا هم خارجي بودند براي جام اتحاديه در نظر گرفته شدند.حالا دوباره بحث جدي شده است. اگر ديروز زورشان به فراهاني نرسيد امروز كه مي توانند به دادكان زور بگويند. از اين رو بحث دوباره مطرح شده است و اين بار كفاشيان معاون ورزشي سازمان تربيت بدني كه اغلب ديدگاه هاي سازمان را مطرح مي كند از اين طرح حمايت  كرد. بازي جدي شد اما اين  بار هم فدراسيون فوتبال مقابل طرح ايستاد و آن را رد كرد. اما دوستان مدير باشگاه ها و مديران سازمان فراموش كرده اند نهادهاي رسمي فوتبال - AFC و FIFA ـ تنها مرجع مورد قبول در زمينه فوتبال هركشوري را فدراسيون مي شناسند پس به لحاظ قانوني هم طرح اتحاديه قابل پذيرش نيست.اين بار آنها مي  خواهند با هر ترفندي كه شده اين طرح را عملي كنند، شايد هم زورشان رسيد.

امين ساكت
او همان بازيكني است كه در بازي فتح - پرسپوليس در جام حذفي يك تنه كل تيم پرمهره پرسپوليس را درهم ريخت. او را از همان بازي مي شناسيم. بازيكني با موهاي لخت و چهره اي شرقي - حتي شرقي تر از ايران - او را از همان جا مي شناسيم و دقيقاً از همين نقطه است كه او وارد ذهن ما شده است. وقتي بازي فتح - پرسپوليس تمام شد و او به تنهايي توانست پرسپوليس را از گردونه مسابقات جام حذفي خارج كند به تيم ملي دعوتش كردند. اما او به زودي اردوي تيم ملي را ترك كرد و در مقام توجيه اين كار دليل بي تجربگي را آورد. همه آن روز را به خاطر سپرديم و او را تا حدي فراموش كرديم.
شايد نام خداداد عزيزي را حتي بارها پيش از آن شنيده بوديم. يك جوان در تيم ابومسلم مشهد. اما به نظر مي رسد او بارها در طول زندگي ورزشي اش صعود و سقوط را تجربه كرده باشد. او يك بار وقتي هنوز خيلي كوچك بود بر سر زبان ها افتاد. اما فراموش شد. به خاطر سربازي به تيم فتح رفت، دوباره آن جا خودنمايي كرد و مورد توجه قرار گرفت اما وقتي از تيم ملي كناره گيري كرد دوباره در ذهن ها به پس زمينه رانده شد.
او سال ها در حاشيه ذهن ها ماند تا زماني كه دوباره اوج گرفت. در تمام اين صعود و سقوط ها هم دو تيم پرطرفدار پايتخت - پرسپوليس و استقلال - را خواهان خود ديد اما به هيچ كدام نپيوست. او تنها يك دليل براي اين كار داشت و آن خارج ماندن از حاشيه هاي خاص اين دو تيم بود. او مي خواست در تيمي غير از اين دو به اوج برسد. نمونه ها و الگوهاي خاص خود را هم داشت، سيدمهدي ابطحي، سيروس قايقران و... اما آيا او توانايي رسيدن به چنين مرحله اي را داشت؟ روزي كه او از تيم ملي كنار كشيد، همه گمان كردند كه اين پسر خجالتي هرگز نمي تواند در ميان جماعتي كه يكي از دلايل پيشرفتشان روحيه برتري طلبي است رشد كند و به سطح اول فوتبال مملكت برسد. نه، پسر خجالتي فريمان خراسان هرگز نمي تواند.
او براي خود بازي كرد و همه درگير حواشي پرسپوليس و استقلال. او به اين دو تيم نپيوست و شايد به همين دليل، علي رغم شايستگي هايش پشت خط تيم ملي ماند. اما زماني كه استانكو سرمربي پرسپوليس بود، دقيقاً در سال هايي كه پرسپوليس روزهاي اوج را سپري مي كرد، زماني كه همه از بازي ها و نتايج پرسپوليس لذت مي بردند، يك جفت چشم او را براي همراهي اين تيم برگزيد. استانكو پوكله پوويچ، سرمربي پرسپوليس در ميان تمام نام هايي كه آن روز در پرسپوليس در اختيار داشت كسي را به شايستگي و قابليت فني خداداد نيافت و براي تقويت خط حمله تيمش او را به عنوان يار كمكي به تيم دعوت كرد. در اين جريان قرار بود او با نقش يار كمكي، پرسپوليس را در جام باشگاه هاي آسيا همراهي كند. او همراه پرسپوليس به جام باشگاه ها رفت و چنان نمايشي از خود در افكار به يادگار گذاشت كه بلافاصله به تيم ملي دعوت شد. او به تيم ملي رفت و اين بار برخلاف چند سال قبل دم از بي تجربگي نزد. اين بار او، تيم ملي جام ملت هاي آسيا در سال ۱۹۹۶ در امارات را تجربه كرد.
نمايش خيره كننده او در اين بازي ها وصف ناشدني است. در اين ميان خاطره اي كه مصطفوي از بازي عربستان به ياد دارد برخلاف آن چيزي بود كه مربي تيم ملي در آن روزها - محمد مايلي كهن - مدعي شد. مصطفوي جمله انگيزشي «تو مارادوناي آسيايي» را عامل اوج گيري او مي داند اما مايلي كهن علم مربيگري را. با اين حال و به هر دليلي خداداد عزيزي رشد كرد و به اوج رسيد. بهترين بازيكن شناخته شد و جايزه گرفت.
اما از اين جاي كار به بعد بايد كمي چهره خداداد را در ذهنمان تغيير دهيم. پسر خجالتي ديروز، در اين روزها و پس از رسيدن به قله تغيير رويه داد. ناسازگاري او در تيم ملي ايران در مسابقات مقدماتي جام جهاني ۱۹۹۸ را كسي از ياد نخواهد برد. حتي نيمكت نشيني او را. صحبت هاي او در گوشه و كنار و در انتقاد از محمد مايلي كهن هنوز هم در ذهنمان وجود دارد. پرداختن به حواشي او را به آنچه كه دوست نداشتيم تنزل داد. او هرگز به پرسپوليس و استقلال نرفت تا درگير حواشي نشود اما در تيم ملي خود به اين حواشي دامن زد. پس از مايلي كهن، ويه را براي چند بازي سرمربي تيم ملي شد و در دوره او تيم ملي به جام جهاني صعود كرد و حتماً از ياد كسي نمي رود، آن گلي كه خداداد به استراليا زد و موجب صعود تيم ملي شد. آن روز همه به خيابان ها ريختند و شادي كردند و كانون توجه همان دوست قديمي مان خداداد عزيزي بود يا به قول مطبوعات آن روز قند فريمان. تصوير پدر او را هم كه به استقبالش به فرودگاه آمده بود فراموش نكرده ايد.
از اين روز به بعد كسي نمي تواند چهره خداداد را با حواشي اش از ذهن خارج كند. حواشي او به مانند حواشي ديگر بازيكنان - اغلب شان - نبود و نيست. او خود حاشيه اي مخصوص و با آرم خود را دارد. كدام دوره از تيم ملي را به خاطر مي آوريد كه خداداد عزيزي عليه مربيش يا تيمش صحبت نكرده باشد، در جبهه مقابل قرار نگرفته باشد. هرچند در مواقعي هم عقل حق را به او مي دهد اما او شايد از اين جهت در تاريخ فوتبال ايران بي نظير باشد. هيچ بازيكني را به مانند خداداد عزيزي نخواهيد يافت كه درگير مصاحبه عليه مربي يا تيم ملي باشد. نمي دانم شايد در هيچ كدام از اين مسايل تقصيري متوجه او نباشد اما در ذهن ما او بازيكني است با خصوصياتي كه گفته شد. روزهاي اولي كه وارد مطبوعات شدم يكي از همكاران قديمي وقتي در مقابل كنجكاوي هاي من درخصوص خداداد قرار گرفت - كنجكاوي هايي كه بيشتر از يك طرفدار سر مي زند تا يك روزنامه نگار - يك جمله گفت: «خداداد؟ بازيكني كه هميشه با مربيش درگير است.» نمي دانم شايد ذهن او هم بي جهت و بدون اطلاعات حكم صادر كرده باشد اما بايد بپذيريم كه خداداد عزيزي از اين حيث كه عليه مربيان تيم ملي مصاحبه مي كند در فوتبال ايران بي نظير باشد.
او به كلن آلمان پيوست. اما مدت زيادي نگذشت كه با مدير برنامه هايش اختلاف پيدا كرد. اين اختلاف و تنهايي خداداد موجب نزول او در فوتبال باشگاهي شد و در نهايت اين تيم را ترك كرد. اين نمونه بيش از پيش نشانگر اين نكته است كه او در مقابل ناملايمات قادر نيست با سياست برخورد كند و بهترين روش را درگيري مستقيم مي داند
تيم ملي دوره بلاژويچ. او دوباره موج درگيري تازه اي را در تيم ملي به وجود آورد. هرچند پيش از اين، ذهن ما هرگز دوره هاي ايويچ، طالبي، مايلي كهن و... را فراموش نمي كند. درگيري او و چيرو به روزنامه ها كشيده شد. يكي از عادات نامناسب خداداد در اين مواقع به
حاشيه كشاندن درگيري هاست. او در نزاع مطبوعاتيش با بلاژويچ، او را مربي اي ناكارآمد قلمداد كرد كه حتي قادر نيست مثل مربيان ايراني باشد. قطعاً مصاحبه هاي او را به خاطر داريد. اين جملات در مورد مردي بيان شد كه همه ما مي دانيم تا پيش از آن موفق شده بود تيم ملي تحت هدايتش را به مقام سومي جام جهاني ۱۹۹۸ - فرانسه برساند. هرچند او نتوانست تيم ملي ايران را به جام جهاني ۲۰۰۲ هدايت كند اما كسي نمي تواند منكر ارزش فني او شود.
حتي پس از جدايي همايون شاهرخي از تيم پاس و پيوستنش به تيم ملي، خداداد كم و بيش با او اختلاف پيدا كرد و كار را به مطبوعات كشاند. جالب اين جاست تا زماني كه خداداد در تيم پاس تحت مربيگري شاهرخي بود هيچ گاه حتي ذره اي از او انتقاد نكرده بود. از اين جا مي شد فهميد كه خداداد روشش را تغيير داده. او ديگر به صورت مستقيم با افرادي درگير نمي شد كه مي توانستند در زندگي ورزشي اش تاثير بگذارند. اين موضوع وقتي جدي تر شد كه نمونه هاي فراوان آن را در مورد تيم ملي حاضر ديديم. او هيچ گاه با برانكو درگير نشد. او فقط درخواست مي كرد كه به تيم ملي دعوتش كنند هر چند اين درخواست در پرده و لفافه بود.
اما درگيري اخير او در بازي پرسپوليس و پاس نشان داد كه پسر خجالتي ديروز هرگز حاضر نيست از درگيري و جنجال و حاشيه دست بردارد. نمونه هاي درگيري و نزاع او به مربيان ختم نمي شد و نمي شود. خداداد سابقه روشني هم در زمين بازي ندارد. فصل گذشته ليگ برتر را به خاطر بياوريد. بازي پاس - فولاد اهواز را. يادتان مي آيد خداداد چگونه سيلي محكمي به صورت بازيكن جوان فولاد زد. هرچند او به خاطر همين مسئله محروم شد اما خاطره خوشي از او در اذهان نماند و اين بار يك درگيري ديگر در يك بازي ديگر. او اين بار با وينكو بگوويچ درگيري لفظي پيدا كرد. او حتي درگيري را مقابل دوربين هاي تلويزيوني و نقد را به حرفه مربيگري كشاند. وقتي او مي گويد كه او را - وينكو - نياورده اند كه لگد زدن ياد بدهد بايد چه كرد؟ واقعاً بايد چه كرد؟ مشخص نيست بنا به چه حكمي او به خود اجازه مي دهد در هر حيطه اي اظهارنظر كند؟ در جواب اين بازيكن بايد گفت كه كسي مثل وينكو را آورده اند تا ۵۰ دقيقه ۱۰ نفره تيم صدرنشين و پرمهره پاس را با چند مصدوم و محروم - كه مهره هاي كليدي اين تيم نيز به شمار مي رفتند - وادار به بازي اي كند كه خودش دلش مي خواهد. آن طور كه پاس تحت تاثير پرسپوليس بازي كند.
وقتي خداداد عزيزي مقابل دوربين هاي تلويزيوني قرار مي گيرد و اينگونه حرف مي زند ياد آن پسر خجالتي تيم فتح مي افتيم كه ديگر نشانه اي از آن روزها ندارد.

انتظار ما بيش از اين بود
سرمربي تيم فوتبال اميد ايران با اعلام رضايت از پيروزي تيم كشورمان بر تيم اميد مالزي گفت: انتظار ما بيش از اين بود.
«محمد مايلي كهن» گفت: من از بازي  بچه ها به طور كامل راضي نيستم و من بيش از اينها از آنان انتظار داشتم.
سرمربي تيم ايران افزود كه بچه ها بايد بهتر از اين در زمين مي درخشيدند و برخي ناهماهنگي ها به ويژه در نيمه اول وجود داشت كه قابل قبول نبود.
وي در عين حال وضعيت بد چمن ورزشگاه، ماسه اي بودن زمين كه سرعت و شتاب عمل  بازيكنان را مي گرفت و شرجي بودن مالزي را از دلايلي دانست كه در نيمه نخست، بازي بچه ها را با برخي ناهماهنگي ها روبه  رو ساخت.
مايلي كهن گفت: اصلاً انتظار دريافت گل از طرف مالزيايي ها را نداشتم و در عوض توقع بيشتري از بچه هاي خودمان داشتم.
وي در پاسخ به اين سؤال كه برنامه تيم اميد در بازي هاي بعدي چيست گفت: ما دو بازي دشوار را با تيم هاي قدرتمندي چون كره جنوبي و چين داريم و اگر در انتظار پيروزي باشيم بايد به طور جدي و با تلاش فراوان و انسجام كامل در مقابل آنها ظاهر شويم.
بازي اميد مالزي ـ اميد ايران در پايان با نتيجه ۴ بر يك به سود ملي پوشان ايران خاتمه يافت. گل هاي ايران را مهرزاد معدنچي، آرش برهاني و ايمان مبعلي (۲ گل) به ثمر رساندند.

ايران در مكان هشتم
كميته فوتسال فدراسيون بين المللي فوتبال (فيفا) روز چهارشنبه اسامي برترين تيم هاي فوتسال جهان در ماه گذشته ميلادي را اعلام كرد و در آن تيم ملي فوتسال ايران در مكان هشتم قرار گرفت.
به گزارش سايت اينترنتي پلنت فوتسال، تيم ملي فوتسال ايران با كسب ۸۲۰/۸۸ امتياز در رده هشتم جدول جاي گرفت و تيم هاي برزيل و اسپانيا به ترتيب با ۸۰۰/۱۹۵ و ۴۲۰/۱۸۸ امتياز در مكان هاي اول و دوم ايستادند.
تيم ايران در نخستين رده بندي كميته فوتسال فيفا در سال ۲۰۰۴ ميلادي با كسب ۸۶۰/۸۷ امتياز در رتبه هفتم قرار گرفته بود.

سرپرست جديد گلف
با پيشنهاد خطيب، مدير كل تربيت بدني استان تهران، طي حكمي از سوي رئيس فدراسيون گلف، حميد آذري پور به سمت سرپرستي هيات گلف تهران انتخاب شد. آذري پور تا زمان تشكيل مجمع عمومي گفت، مسئوليت اداره گلف تهران كه مركز گلف كشور نيز هست را بر عهده خواهد داشت. حميد آذري پور، كارشناس رشته حقوق است و پيش از اين مديريت مجموعه انقلاب، مجموعه قصريخ و معاونت اداري و مالي مجموعه انقلاب را بر عهده داشته است. او پس از مدتي وقفه در مديريت ورزشي مجدداً به اين حيطه بازگشته است.

استعفاي رئيس باشگاه چلسي
كن بتيس رئيس باشگاه چلسي پس از بيست و دو سال عهده دار بودن اين مسئوليت از مقام خود كناره گيري كرد. به گزارش شبكه تلويزيوني يورونيوز، نقش كن بتيس پس از آن كه رومن آبراموويچ ثروتمند روسي اين باشگاه را خريد ضعيف شد و اين مسئله سرانجام او را به كناره گيري از مقامش وادار كرد.

آتن مي رسد
سازمان دهندگان بازي هاي تابستاني المپيك سال ۲۰۰۴ يونان مي گويند ورزشگاه آتن و تاسيسات وابسته به آن و دهكده المپيك در موعد مقرر آماده و تكميل خواهند شد.
به گزارش شبكه تلويزيوني  اي پي تي ان، سازمان دهندگان اين بازي ها مي گويند مهندسان و كارگران به طور شبانه روزي سرگرم كار براي آماده كردن تجهيزات و تاسيسات ورزشي اند. مقامات يونان براي بهتر برگزار كردن اين بازي ها هزينه سنگيني كرده اند.
يكي از نگراني هاي مقامات المپيك اين است كه اين تاسيسات به موقع آماده نشود اما سازمان دهندگان يوناني به مقامات المپيك اطمينان خاطر داده اند كه آنها تمام تاسيسات ورزشي، تجهيزات و استاديوم و دهكده المپيك را در موعد مقرر تحويل خواهند داد. مقامات يوناني مي گويند بازي هاي المپيك سال ۲۰۰۴ را به بهترين نحو برگزار خواهند كرد و اين بازي ها بسيار تماشايي خواهد بود. سازمان دهندگان يوناني اين بازي ها مي گويند تقريباً ۸۰ درصد ساخت و ساز تاسيسات و ورزشگاه و دهكده المپيك به پايان رسيده است.

امنيت هشتصد ميليوني
دولت يونان هشتصد ميليون يورو براي تامين امنيت مسابقات المپيك هزينه مي كند. به گزارش شبكه تلويزيوني يورونيوز، اين رقم دو برابر هزينه تامين امنيت در المپيك سيدني است. دولت يونان قرار است نود هزار پليس و نيروي امنيتي براي گشت زني و مراقبت از مرزها به كار گيرد.
در اين حال برخي از كشورها تهديد كردند در صورت تامين نشدن امنيت، در بازي هاي المپيك يونان شركت نمي كنند. اين نخستين المپيك تابستاني پس از حادثه يازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ است و دولت يونان قصد دارد با برقراري امنيت كامل مسابقات المپيك را به خوبي برگزار كند.

ترجمه:نسيم جاويد
اين يك روش مخفي است. روشي كه مي تواند شما را در عرض چندروز به ورزشكاري در اوج تبديل كند. ديگر نيازي به كلاس هاي ورزشي متعدد و صرف ساعت هاي متوالي نيست. ديگر نيازي به مربي و تمرين هاي سخت و طاقت فرسا نيست. تنها كافيست از اين روش استفاده كنيد تا تمام سكوهاي قهرماني را از آن خود كنيد. روش پيچيده اي نيست تنها يك تزريق. نه اشتباه نكنيد هيچ گونه رسوايي اي در پي ندارد و با آزمايش خوني ساده نيز قابل تشخيص نيست. اين روش دوپينگي هميشگي است. نيروي فوق العاده اي كه تا آخر عمر با شما مي ماند.
اينها توصيفاتي بود كه به همراه ماده اي معجزه گر به فدراسيون هاي ورزشي چند كشور اروپايي از طرف آزمايشگاه تحقيقاتي در فيلادلفيا فرستاده شد. اين فدراسيون ها قبل از هر كار ماده ارسالي را به بخش تحقيقات ژنتيك فرستادند چراكه اين ماده معجزه گر چيزي جز بازي هاي جذاب ژنتيك نبود. فدراسيون هاي ورزشي استراليا بلافاصله پس از تحقيقاتي كوتاه امكان توليد و پخش اين ماده را غيرقانوني و اين عمل را ضداخلاقي عنوان كردند. در اين بين ساير فدراسيون ها نيز در پي رد و يا قبول اين ماده معجزه گر در شك و ترديد و وسوسه به دنبال تصميمي عاقلانه مي گردند. اين تصميم مي تواند دنياي ورزش را در سرتاسر جهان متحول كند. چراكه اين بازي ژنتيك ديگر نامي به عنوان ورزشكار باقي نمي گذارد.
لي سوئيني دانشمند به نام از دانشگاه پنسيلوانيا طي كنفرانسي كه توسط ريچارد پائوند ـ مدير آژانس جهاني ضددوپينگ ـ برپا شده بود، مراحل شناخت و كاربردهاي ويروس كوچك ژنتيك را شرح داد:
«اين ماده كه ماده اي معجزه گر نام گرفته است چيزي جز حيات خارق العاده يك ويروس ضعيف نيست. ما از طريق تحقيقات و آزمايش هاي متوالي كليه كاربردها و توانايي هاي اين ويروس را بررسي و متوجه شديم با اندك تغييري در DNA اين ويروس ناتوان و كوچك مي توانيم تحولي عجيب و باورنكردني ايجاد كنيم.»
وي از شرح و بيان كامل تحقيقات و آزمايش ها و همچنين نام ويروس موردنظر منع شده بود چراكه اين كار تنها پس از گزينش تاييديه از طرف سازمان جهاني ژنتيك امكان پذير بود. لي  سوئيني توضيح مي دهد: «اين دستكاري ژنتيك به منظور بازسازي و بهبود ماهيچه هاي بدن مورد استفاده قرار مي گيرد و همچنين اين ماده به عنوان دارويي براي ورزشكاران سالم نيز كاربرد دارد و مي تواند قدرت و توانايي بدنشان و استيل ماهيچه هايشان را تا حدي غيرقابل باور تقويت كند.»
وي در مورد شرح خلاصه اي از تحقيقات چنين مي گويد: «اولين بررسي ها و آزمايش ها بر روي موش هاي آزمايشگاهي انجام گرفت. به طور عمومي قدرت و كارآيي ماهيچه هاي آنها ۳۰ درصد افزايش پيدا كرد. در مرحله بعدي تحقيقات اين ماده به دو دسته از موش ها تزريق شد. دسته اول موش هاي تربيت شده بودند كه ماهيچه هاي ورزيده داشته و ديگري موش هايي با ماهيچه هاي طبيعي. تزريق مربوطه كارآيي و قدرت ماهيچه ها را در موش هاي تربيت شده تا چندين برابر افزايش داد. از طرفي نكته خارق العاده در اين بود كه اين تحول تا آخر عمر با آنها همراه خواهد بود. اين تحقيقات نشان دهنده تاثير مطلوب اين روش بر روي ورزشكاران بود چراكه آنها ماهيچه هاي ورزيده دارند و براي اين تحول آماده اند. همچنين اگر تزريق به شخصي نرمال و بدون تمرين بدني تزريق شود ماهيچه هاي آنها ورزيده و كاركرده مي شوند؛ يعني به راحتي مي توانند به ورزشكاراني در اوج تبديل شوند.»
مي گويند در علم ژنتيك تنها كافيست چيزي را در خيال بپرورانيد سپس آن را به آساني از رويا به واقعيت بكشيد.
در بين سال هاي ۱۹۶۰ تا ۱۹۹۰ انجمن هاي ورزشي در سرتاسر دنيا كنترل خود را به مصرف داروهاي نيروزا كاهش دادند. اما در دهه گذشته اعمال قوانين و مقررات مختلف دوپينگ را به طور قطع منع كردند. امروز شعار تمامي فدراسيون ها اين است كه ورزش يعني به نمايش گذاشتن توانايي هاي طبيعي، ورزش كردن مي آموزد كه با تحرك و پويايي از استعدادهاي طبيعي خود فراتر رفته و به كمال نهايي رسيد و دوپينگ سد بلندي است در مقابل آن.
لي سوئيني در ادامه شرح مي دهد: «ما مي دانيم كه مي خواهيم با علم ژنتيك به كجا برسيم و مي دانيم كه اين علم بايد قدم به قدم همراه اخلاق پيش رود. اين ويروس تغييريافته متاسفانه به نام دوپينگ مخفي نامگذاري شده است. چراكه از طريق آزمايش خون مشخص نمي شود و تنها در يك آزمايشگاه تحقيقاتي و بررسي همه جانبه DNA مربوطه مي توان به چنين تغييري پي برد كه اين كار نيز روشي بسيار پرهزينه و زمان گير است.»
سوئيني اعتقاد دارد كه اين علم مانند سرطان است كه به آرامي براي آن راه حل هاي مختلف ارايه مي شود. وي اميدوار است روزي برسد كه به جاي منع كامل يك روش تازه راهي براي هنرنمايي و بلوغ آن بازبگذارند.
منبع: تايمز