مروري شتابزده بر آموزه هاي تربيتي در آثار سعدي
طلب جام جم
|
|
سعيد خلج
اشاره:براين فكر بوديم كه روش هاي علمي و عملي را در خصوص تربيت دانش آموزان و فرزندان اين مرز و بوم بنگاريم و تجربه هاي خود را براي ديگران بازگو كنيم. قبل از هرچيز فكرمان معطوف شد به كتاب هاي تربيتي و آموزشي كه در دانشگاه ها توسط محققان بزرگوار تهيه و تنظيم شده بود. اما ديديم پيشتر از ما، از طريق مقاله هاي مختلف و كتاب هاي گوناگون به سمع و نظر خوانندگان گرامي رسيده است. بهتر ديديم از بزرگاني بنويسيم كه به عنوان متخصص تعليم و تربيت به توده مردم معرفي نشده اند و البته خود آن بزرگواران نيز چنين ادعايي را نداشتند. اما آثار عملي به جا مانده از ايشان، چنان شفاف و روشن است كه نه يك نسل بلكه نسل هاي متمادي بعد از خود را اسير و سرگردان تعليمات و تأثيرات خود كردند. بزرگاني چون سعدي، مولوي، حافظ كه كتاب هاي آنها در خانه هاي همه ايرانيان به عنوان دوست، همدم و ضرورت و نياز هميشه هست و خواهد بود. عالماني كه نه دغدغه شاگردپروري و مريدپروري داشتند و نه نگران بودند كه به سخنان و اشعار و تجربه هاي آنان گوش ندهند و يا عمل نكنند. اگر شعر مي گفتند، اگر داستاني تعريف مي كردند، اگر تجربه اي را بازگو مي كردند، اين هدف را نداشتند كه آدميان را دور خود جمع كنند و يا مردم مانند شاگرد بنشينند و از آنها درس ياد بگيرند. اصلاً قصد شاگرد پروري و ياددهي را نيز نداشتند، اگر چيزي مي گفتند براي دل خودشان بود. بدين سبب بود كه به آن چه كه مي گفتند يقين داشتند و شايد اين كار، رمز موفقيتشان بود كه پس از گذشت سال ها، انسان ها يكي پس از ديگري مجنون ايشان مي شوند و به هيچ قيمتي از پاي درس آنها دست نكشيده اند و تأثيراتي كه شاگردان از آثار و سخنان آن بزرگان ديده اند، به جرأت مي توان گفت كه در هيچ كتاب اخلاق كلاسيكي وجود نداشته است.
در اين مقال سعي داريم به اندازه توان، تنها به روش هاي آموزشي و تربيتي يكي از آن بزرگان يعني شيخ مصلح الدين سعدي شيرازي، معلم بزرگي كه به طور يقين، انديشه هاي او مي تواند در آموزش و پرورش ما و تربيت فرزندان اين مرز و بوم مورد استفاده قرار بگيرد، نگاهي بيافكنيم و اميد آن را داريم كه مسئولان تعليم و تربيت اين روش ها را براساس مقتضيات روز جهت ارتقاي اخلاقي و علمي دانش آموزان كشورمان به كار ببندند.
۱- روش داستان گويي
گلستان و بوستان سعدي در واقع مجموعه اي از داستان ها است كه بيشترين مطالب اخلاقي، تربيتي و اجتماعي را در قالب داستان و خلاقيت براي خوانندگان بيان مي نمايد. سعدي با بيان اين داستان ها سعي مي كند مشكلات جامعه خود را طرح نمايد و مردم را به تفكر در اين خصوص دعوت كند.
شنيدم كه دزدي درآمد زدشت
به دروازه سيستان برگذشت
بدزديد بقال از او نيمدانگ
برآورد دزد سيه كار بانگ
خدايا تو شبرو به آتش مسوز
كه ره مي زند سيستاني به روز
سعدي در اين حكايت سعي دارد از يك داستان واقعي و شايد هم خيالي، بر ارزش هاي اخلاقي تأكيد نمايد و در حقيقت به نوعي به خوانندگان آموزش دهد، كه اين كار بقال بسيار كار ناصوابي است كه فرياد دزد را نيز برآورده است.
۲- روش تشويق و تنبيه
سعدي اگر چه تأثيرات تشويق را بيشتر مي داند و استفاده از آن را در جاهاي مختلف مؤثرتر بيان مي نمايد و مربيان و معلمان را دعوت به خوش رويي و ايجاد اميد در دل و روان كودكان مي نمايد، بر محبت و نرمش توام با تنبيه نيز در تربيت كودكان تأكيد مي ورزد.
ببخش اي پسر كادميزاد صيد
به احسان توان كرد وحشي به قيد
عدو را به الطاف گردان ببند
كه نتوان بريدن به تيغ اين كمند
اما در عين حال اعتقاد دارد كه نبايد معلم در اين خصوص دچار افراط و تفريط شود، چون در هر دو صورت تعليمات او بي اثر خواهد ماند. «خشم بيش از حد گرفتن وحشت آرد و لطف بي وقت، هيبت ببرد. نه چندان درشتي كن كه از تو سير گردند و نه چندان نرمي كه بر تو دلير شوند.»
سعدي برد و اثر تشويق را بيشتر مي داند، اما اعتدال مربي را شرط لازم و اساسي در تعليم و تربيت مي داند و معلمي را مي ستايد كه موقعيت شناس باشد و بتواند در برخورد با رفتارهاي مختلف، عكس العمل هاي بجايي را از خود نشان بدهد. او رفتار متعادل در تربيت را هنر معلم مي داند و براين باور است كه اگر معلمي چنين ذوقي نداشته باشد يا در اين كار از خود خلاقيت به خرج ندهد، نه تنها تعليمات او اثر بخش نخواهد بود، بلكه رابطه او با شاگردانش نيز به هم خواهد خورد و جايگاه او از بين خواهد رفت.
چو دشنام گويي دعا نشنوي
بجز كشته خويشتن ندروي
۳- روش مناظره
يكي از روش هايي كه سعدي در شيوه آموزش و پرورش خود، هم در بوستان و هم در گلستان، از آن ياد مي كند و آن را داراي بهره هاي فراوان مي داند، شيوه مناظره در تعليم و تربيت است و به اين روش اعتقاد وافر دارد. «سه چيز پايدار نماند: مال بي تجارت و علم بي بحث و ملك بي سياست.»
البته سعدي روش بحث و مناظره را به معناي تحميل افكار و نظريات خود بر ديگران به شيوه گروهي از فلاسفه نمي داند، بلكه به عنوان روشي جهت اصلاح و تصحيح افكار و اعمال انسان از آن ياد مي كند. «متكلم را تا كسي عيب نگيرد، سخنش صلاح نپذيرد.»
مشو غره به حسن گفتار خويش
به تحسين نادان و پندار خويش
سعدي روش مناظره را وسيله اي براي بالا بردن پرورش استعداد و رشد تفكر و تعقل مي داند و معتقد است بحث و مناظره در علم باعث پايداري در يادگيري و ارتقاء آموزش مي شود.
۴- روش نصيحت
سعدي براين باور است كه پند و نصيحت، اگر از دل برآيد و هدف گوينده تنها راهنمايي و هدايت شخص يا اشخاص باشد، موثر خواهد بود.
نصيحت كه خالي بود از غرض
چوداروي تلخ است دفع مرض
سعدي با روش پند و نصيحت سعي مي كند تا آدميان را از رفتارهاي ناپسند دور نمايد و آنها را به صفات پسنديده دعوت كند.
«مال از بهر آسايش عمر است نه عمر از بهر گرد كردن مال، عاقلي را پرسيدند نيكبخت كيست و بدبختي چيست؟ گفت، نيكبخت آن كه خورد و كشت و بدبخت آن كه مرد و هشت.
مكن نماز برآن هيچ كس كه هيچ نكرد
كه عمر در سر تحصيل مال كرد و نخورد
علي رغم تأكيد استفاده از اين روش در آثار به جاي مانده از سعدي، او به اين امر اعتقاد دارد كه گاهي ممكن است رفتار ناپسند چنان در افراد شكل گرفته باشد كه ديگر روش نصيحت برآنها جواب ندهد.
نگوييد از سربازيچه حرفي
كزان پندي نگيرد صاحب هوش
و گرصدباب حكمت پيش نادان
بخوانند آيدش بازيچه در گوش
گفتني است سعدي در روش نصيحت يك تذكر تربيتي و اخلاقي را نيز ياد آوري مي كند و آن اين كه نصيحت دشمن را نبايد پذيرفت.
«نصيحت از دشمن پذيرفتن خطا است، و ليكن شنيدن روا است، تا به خلاف آن عمل كني كه عين صواب است.»
حذر كن زآنچه دشمن گويد آن كن
كه برزانو زني دست تغابن
گرت راهي نمايد راست چون تير
از او برگرد و راه دست چپ گير
۵- روش عقلاني
روش عقلاني يكي از روش هاي مهمي است كه سعدي در آثار خود به آن تأكيد مي نمايد و توصيه مي كند كه بايد در آموزش و پرورش و ديگر امور زندگي از تفكر و تعقل به عنوان يك اصل بسيار مهم استفاده كرد. او دانشمندان و خردمندان را به عنوان الگو در اين روش معرفي مي نمايد.
«ملك از خردمندان جمال گيرد، و دين از پرهيزكاران كمال يابد. پادشاهان به صحبت خردمندان محتاج ترند كه خردمندان به قربت پادشاهان.»
پندي اگر بشنوي اي پادشاه
در همه عالم به از اين پند نيست
جز به خردمند مفرما عمل
گرچه عمل كار خردمند نيست
و در اين روش، سعدي سفارش مي كند كه كار را بايد به افرادي سپرد كه داراي عقل و انديشه و تجربه و تخصص باشند.
چو پرورده باشد پسر در شكار
نترسد چه پيش آيدش كارزار
۶- روش پرسشي
سعدي روش سؤالي را يكي از شيواترين و در عين حال بهترين روش ها مي داند. او متعلمان را تشويق به سؤال كردن مي نمايد تا ابهامات آنها برطرف شود و با صراحت مي گويد كه سؤال كردن عيب نيست.
«خلاف راه صواب است و عكس رأي اولوالالباب دارو به گمان خوردن و راه ناديده بي كاروان رفتن. امام مرشد محمد غزالي را پرسيدند، چگونه رسيدي بدين منزلت در علوم؟ گفت، بدان كه هرچه ندانستم، از پرسيدن آن ننگ نداشتم.»
سعدي در اين روش يادآوري مي كند كه اولاً اين كه تا آنجا كه مي تواند متعلم بايد سعي نمايد كه جواب سؤال خود را پيدا نمايد و در نهايت اگر چنين نشد، سؤال خود را از اهلش بپرسد تا جوابي مناسب دريافت نمايد و ثانياً بين سؤال كردن و تجسس فرق جدي است و به شدت تأكيد مي نمايد كه در سؤال كردن بايد از تجسس پرهيز كرد.
چو لقمان ديد كاندر دست داوود
همي آهن به معجز موم گردد
نپرسيدش چه مي سازي كه دانست
كه بي پرسيدنش معلوم گردد
گفتني است سعدي در روش آموزش و پرورش خود به روش هاي ديگري مانند روش سير و سفر، اعتراف و... كه در تربيت متعلمان بسيار مؤثر است، اشاره مي نمايد كه بررسي آنها فرصتي ديگر مي طلبد.
توضيح:
كليه ارجاعات به گلستان و بوستان از روي تصحيح معروف استاد محمدعلي فروغي صورت پذيرفته است.
|