پنجشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۸۳ - شماره ۳۳۵۱
گفت وگو با مدير كل هماهنگي امور مراكز جنوب سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران
شهرداري و توسعه فرهنگي
005043.jpg

ائلدار محمدزاده صديق
اشاره: فرهنگ، از مقولات سهل و ممتنع است كه هم مي توان برخورد سطحي و صوري با آن كرد، هم مي توان به ذات معنايي و لايه هاي تو در تو، پيچيده و ظريف آن نظر افكند و هم مي توان به عنوان يك ناظر بازيگر به اعماق و لايه هاي دروني آن دست يافت. اگر فرهنگ را «معرفت مشترك» تعريف كنيم و لايه هاي آن را از عميق ترين تا سطحي ترين لايه به ترتيب جهان بيني، ارزش، هنجار، نماد، تكنولوژي مادي (مهارت به كارگيري و ساخت اشيا) و تكنولوژي اجتماعي (مديريت و سازماندهي اجتماعي) بدانيم، به طور قطع، فهم و درك عميق لايه هاي گوناگون فرهنگ، روش شناسي متناظر و متناسب با خود را مي طلبد و اين امر مستلزم شناخت الگو هاي مختلف شناخت شناسي، مفروضات هستي شناختي آنها و اطلاع از توانمندي تكنيك هاي هر كدام از اين روش شناسي هاست.
مدير هماهنگي امور مراكز فرهنگي جنوب سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران، معتقد است كه تعاملات و رفتارهاي فردي و جمعي كه در اخلاق شهروندي مشاهده مي شود، احتياج به يك نوع فرهنگ سازي قبلي دارد، تا با ايجاد زمينه هاي فرهنگ ديني و ملي، يك شهروند خودش را در قالب هاي صحيح اجتماعي نشان دهد و هدف سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران نيز ايجاد چنين زمينه ها و بسترهايي است. محمدرضا پورسينا، بيش از ۲۰ سال سابقه كار فرهنگي دارد. بررسي اهداف و فعاليت هاي سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران جهت ترويج فرهنگي و برنامه ريزي براي قشر نوجوان و جوان جامعه، بويژه در اوقات فراغت آنان، انگيزه اي شد تا گفت وگويي را با ايشان انجام دهيم. چكيده اي از گفت وگوي دو ساعته ما را از نظر مي گذرانيد.
رويكرد جديد سازمان فرهنگي هنري، نهضت خدمت رساني به مردم است. بحث درآمدزايي در سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران، جزو بحث هاي درجه چندم و خيلي دورتر از اهداف عاليه اين سازمان است. هدف اوليه و كلي ما اين است كه تا آنجا كه در توان داريم خدمتي به مردم بكنيم
* اهداف و برنامه هاي سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران، براساس چه معيارهايي تنظيم مي شود؟ و اين سازمان چه برنامه هاي كلي فرهنگي را براي شهروندان در نظر گرفته است؟
- اهداف كلي سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران، در راستاي مديريت فرهنگي شهر تهران و ملهم از آموزه هاي ديني و ملي است و معيار آن اساسنامه سازمان است. اساسنامه سازمان، براساس ارشادات مقام معظم رهبري، شوراي عالي انقلاب فرهنگي و روح حاكم بر مديريت فرهنگي كلان شهر تهران تنظيم شده است. برنامه هاي كلي سازمان نيز به گونه اي طراحي و اجرا مي شود كه آموزه هاي اسلامي اعم از آموزه هاي اخلاقي و اجتماعي، فضاي شهر را عطرآگين سازد و با يك نوع فرهنگ سازي غني و معقول، بتوان باز خورد آن را در رفتار شهروندان تهراني مشاهده كرد. سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران در مسيري گام مي نهد كه با ايجاد تعامل فرهنگي و با شعار نهضت خدمت رساني به مردم، بتواند يك نوع زندگي سالم و بدون اضطراب را براي شهروندان ايجاد كند.
* به نظر مي رسد خواسته هاي فرهنگي جوانان با توجه به پيشرفت تكنولوژي در جهان در دوران كنوني تغيير كرده و خواهان فرهنگ و مشي متفاوت هستند؟ شما اين مسأله را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
- به نظر مي رسد پديده مدرنيزاسيون، هرگز خواسته هاي فرهنگي جوانان را تغيير نداده است، چرا كه اساساً فرهنگ، چيزي جز جوهره و خميرمايه شخصيتي آدميان نيست و لذا با تغيير شرايط و با تغيير زمان و مكان، اصل فرهنگ تغيير نمي كند، بلكه آن چه تغيير مي كند، شكل و نمودهاي ظاهري فرهنگ است. جوانان ايراني در طول تاريخ گذشته و معاصر ثابت كرده اند كه به فرهنگ اسلامي و ايراني خود پاي بند هستند و در عرصه هاي خطر، اين جوانان بوده اند كه براي دفاع از فرهنگ و شخصيت فردي و اجتماعي خود قيام كرده اند. شايد آن چه به نظر شما مي رسد كه از آن به «منش متفاوت فرهنگي» ياد مي كنيد، برخي از گرايش هاي صوري و ظاهري است كه برخي از جوانان به مدهاي غربي نشان مي دهند كه آن امر هم ناشي از شور و احساس دوره سني جواني است و هم بيانگر قصور متوليان فرهنگ جامعه ما در ارائه يك الگوي صحيح و جوان پسند و همين مسأله، وظيفه ما را بيشتر مي كند تا با كارشناسي دقيق و حساب شده، بتوانيم جوانان مومن جامعه ايراني را با الگوهاي ديني و ملي خود بيشتر آشنا و تشويق كنيم.
* شهر تهران از بافت هاي فرهنگي متفاوتي تشكيل يافته و نحوه زندگي مثلاً در شمال يا جنوب شهر از لحاظ اجتماعي و مادي متفاوت است، به نظر مي رسد كه نواحي جنوبي شهر تهران، احتياج به امكانات رفاهي و فرهنگي بيشتري دارند. با توجه به اين كه شما مسئوليت توسعه فرهنگي جنوب شهر تهران را در سازمان فرهنگي هنري دارا هستيد، چه برنامه هايي را در مناطق تحت پوشش خود در معرض اجرا خواهيد داشت؟
- شكي نيست كه بافت و ساختار زندگي شهري در مناطق جنوب با شمال متفاوت است و اين تفاوت در زندگي، موجب تفاوت در خواسته ها و نيازهاي شهروندان نيز مي شود. يكي از وظايف سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران، اين است كه براساس نيازسنجي دقيق، بتواند به شهروندان عزيز تهراني ارائه خدمات كند. شايد در نيازسنجي كه از ساكنان جنوب تهران بشود، اين احساس بدست آيد كه داشتن يك زمين ورزش، براي آنان از نگارخانه مهم تر باشد و براي ساكنان شمال تهران، نگارخانه جذاب تر باشد و از اين رو سازمان فرهنگي هنري، برنامه هاي خود را در راستاي خدمت رساني بيشتر به شهروندان عزيز تهراني طراحي و اجرا خواهد كرد.
* سازمان فرهنگي هنري چه برنامه ويژه اي را در سال ۸۳ براي جوانان در دست اجرا دارد؟
- سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران، به جز حجم وسيع و متنوع برنامه هاي فرهنگي كه در فرهنگسراها، خانه هاي فرهنگ، نگارخانه و كتابخانه ها دارد و در خدمت شهروندان تهراني است، برنامه هاي ويژه و بسيار جذاب را براي همه شهروندان عزيز، بويژه جوانان طراحي كرده است كه ان شاءا... پس از آن كه قابليت اجرا يافت، به اطلاع عموم مي رسد. آن چه امروز براي ما مهم است، آن است كه جوان ايراني با تشويق به فراگيري دانش و كسب تخصص در رشته هاي مختلف شغلي، بتواند با اشتغال به يك شغل، هم در خدمت هموطنان خود قرار گيرد و هم مشكلات معيشتي و ازدواج خود را حل و فصل كند.
* چگونه مي توان مديريت فرهنگي شهري را در خانه هاي فرهنگ و فرهنگسراها در هر محله و منطقه پياده كرد، تلقي شما از اين مسأله چگونه است؟
- اگرچه فرهنگسراها و خانه هاي فرهنگ، موقعيت جغرافيايي سازمان فرهنگي و هنري شهرداري را نشان مي دهد، اما حوزه فعاليت سازمان، محدود به اين مراكز نخواهد بود. اساساً هرجا كه بتوان با مشاركت نهادها، سازمان ها و مراكز فرهنگي و آموزشي ديگر و به طور كلي با مشاركت مردم، به اهداف فرهنگي سازمان جامه عمل پوشيد، همانجا مي تواند حوزه فعاليت براي مديريت فرهنگي شهري باشد. مضافاً اينكه فرهنگسراها و به ويژه خانه هاي فرهنگ، مي توانند در ارائه خدمات فرهنگي به مردم نقش بسيار به سزايي داشته باشند. اساساً خانه هاي فرهنگي كه در بافت محله ها و در ارتباط با مردم هستند، مي توانند در كنار مسجد محله قرار گيرند و مانند مسجد محله، محل اجتماع و آمد و شد مؤمنان محله و جوانان پرشور باشد و با پويايي روزافزون در خدمت جوانان قرار گيرند.
* عده اي مي گويند خانه هاي فرهنگ و فرهنگسراها، كه براي برگزاري كلاس هاي آموزشي مختلف اختصاص داده مي شوند، با هدف درآمدزايي فعاليت خواهند كرد؟ آيا اين طور است؟
- اختصاص دادن خانه هاي فرهنگ و فرهنگسراها به كلاس هاي آموزشي با هدف درآمدزايي، تنزل دادن سطح آن هاست. كلاس هاي آموزشي در جاهاي ديگر، به قدر كافي در سطح شهر فعال هستند؛ و لذا اين امر كه از طريق خدمات به كسب درآمد بپردازيم، جزو اهداف خانه هاي فرهنگ و فرهنگسراها نيست. لازمه فهم اين مسأله، تغيير نگرش ما به خانه هاي فرهنگ و كليه مراكز فرهنگي و هنري در سطح سازمان است. رويكرد جديد سازمان فرهنگي هنري، نهضت خدمت رساني به مردم است. بحث درآمدزايي در سازمان فرهنگي هنري، جزو بحث هاي درجه چندم و خيلي دورتر از اهداف عاليه اين سازمان است. هدف اوليه و كلي ما اين است كه تا آنجا كه در توان داريم خدمتي به مردم بكنيم. فرصتي است كه در حال حاضر به مديران فعلي داده شده است كه شايد اين فرصت دائمي نباشد و بايد از اين فرصت جهت خدمت به مردم استفاده كرد. تمام اين مراكز از پول مردم ساخته شده است و مردم همان طور كه براي آسفالت خيابان پول مي دهند، نگران فضاي فرهنگي شهر خود نيز هستند. سازمان فرهنگي هنري با هدف حفظ، گسترش و توسعه فرهنگ اصيل اسلامي و ملي و با مشاركت مردم، سعي در حل مشكلات فرهنگي شهري دارد.
* به زودي با تعطيلي مدارس و دانشگاه ها و خاموش شدن موقت چرخ آموزشي كشور، شاهد آغاز اوقات فراغت قشر عظيمي از جامعه شامل دانش آموزان، دانشجويان، معلمان و مربيان خواهيم بود. سازمان فرهنگي هنري براي پربار كردن اين ايام، چه برنامه هايي را براي اين قشر در دست اجرا دارد؟
005040.jpg

- شخصاً با تعبير فراغت براي جوانان موافق نيستم، همان طور كه در آيه قرآن نيز داريم، خداوند به پيامبر مكرم اسلام مي فرمايند: فاذا فرغت فانصب: «همين كه فارغ شدي و احساس آرامش كردي كه پيامت را رسانده اي، دوباره شروع به كار بكن.» اما براي اين كه چگونه اوقات فراغت جوانان را غنا بخشيم و با چه برنامه ريزي كار كنيم كه جوانان از اوقات خود به نحو احسن استفاده كنند، بايد به چند مطلب نگاه كنيم؛ يكي به فطرت و روح جوانان نگاه كنيم و ببينيم فطرت و روح آنها به چه چيزي نياز دارد و از طرف ديگر، بايد به نيازهاي جامعه امروز و فرداي كشور نگاه كرد و ديد چه اهدافي را جامعه بايد دنبال كند. اگر اين دو را با هم جمع كنيم، مي توانيم برنامه ريزي كنيم. اگر برنامه اي بدهيم كه با حال و هواي جوانان مطابقت نداشته باشد، برنامه ريزي خوبي انجام نداده ايم و اگر برنامه ريزي ما در راستاي اهداف متعالي جامعه نباشد، باز هم به خطا رفته ايم. اختصاص اوقات جوانان به برنامه هاي سازنده، سبب رشد و پيشرفت آنها و جامعه مي شود. سازمان فرهنگي هنري قادر است با توجه به پتانسيل  مراكز خود، اين كار را انجام دهد. سازمان فرهنگي هنري هم اكنون با برنامه ريزي بسيار منسجم و گسترده براي تابستان امسال برنامه ريزي كرده است كه ان شاءا... به زودي به اطلاع همشهريان عزيز خواهد رسيد.
* كتابخانه هاي سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران از جمله مكان هاي پرطرفدار نوجوانان و جوانان هستند كه فضا و منابع مطالعاتي آن همواره مورد استقبال و توجه جوانان واقع شده است. جهت توسعه دادن كتابخانه ها، مكانيزه  كردن، گسترش منابع مطالعاتي و افزايش دايره فعاليت آنها چه برنامه هايي را مد نظر داريد.
- كتابخانه ها از مكان هاي مهم فرهنگي هستند؛ با يك آمار ساده مي توان به اين مسأله رسيد كه نه تنها در سطح شهر تهران، بلكه در كل كشور، متأسفانه تعداد كتابخانه ها، بسيار كمتر از سطح تقاضاي جامعه است و تفاوت فاحشي بين نياز مردم به كتابخانه ها و امكانات موجود در كتابخانه با تعداد آنها وجود دارد. از طرفي ديگر، بايد تعريف دقيق تري از كتابخانه و خدمات آن نيز ارائه داد. كتابخانه فقط مكاني نيست كه مشتمل بر يك مخزن كتاب و در كنار آن يك قرائت خانه باشد. امروزه كتابخانه هاي ديجيتالي و سايت هاي اينترنتي و از طريق شبكه گسترده اطلاعاتي، به راحتي مي تواند يك كتابخانه را با چندين هزار منابع مطالعاتي آن در اختيار ما قرار دهد. يكي از برنامه هاي سازمان فرهنگي هنري در خصوص كتابخانه هاي تابعه آن، مي تواند اتصال آنها به شبكه ها و سايت هاي اطلاعاتي و اينترنتي باشد. از اين طريق اطلاعات كتاب ها و كتابخانه هاي ديگر را مي توانيم بگيريم و همچنين در يك عمل متقابل، اطلاعات كتابخانه هاي خود را به آنها انتقال مي دهيم. كليه كتابخانه ها با تجهيز به سيستم مكانيزه رايانه اي، مراجعه كنندگان را قادر خواهند ساخت براي پيدا كردن كتاب و كسب اطلاعات كتابخانه بتوانند به راحتي از آن استفاده كنند. از ديگر برنامه هاي كتابخانه ها، برگزاري نمايشگاه هاي كتاب، نشست با نويسندگان كتاب ها، معرفي كتابهاي جديدالانتشار به صورت هفتگي است. برگزاري جلسات نشست با نويسندگان كتاب، علاوه بر اين كه جهت آشنايي خوانندگان با نويسندگان كتب و روحيه آنها خواهد شد، سبب آشنايي نويسندگان با نيازهاي مردم نيز مي شود و از اين طريق، با تعاملي كه بين نويسندگان و مردم برقرار مي شود، خيلي از مطالب كتب تصحيح مي شود. برپايي و ايجاد كتابخانه هاي تخصصي در فرهنگسراها با هويت مشخص نيز مي تواند از ديگر برنامه هاي سازمان فرهنگي هنري باشد.
* گاهي اوقات به نظر مي رسد كه منابع مطالعاتي گوناگون، سبب الگوبرداري هاي متفاوت از اين منابع مي شود و گاهي اوقات منابع مطالعاتي مي توانند اهداف تبليغاتي و انحرافي نيز داشته باشند كه اينها، مي توانند موجب گمراهي فكري در جوانان شوند. نظر جنابعالي در اين خصوص چيست؟ و در اين راستا، تا چه حد به كتاب هاي سفارش داده شده براي كتابخانه ها اهميت مي دهيد و آيا سفارش هاي شما بر حسب نياز فرهنگسراها و مناطق مختلف شهري صورت مي گيرد و يا به طور يك جا نسبت به خريد كتاب اقدام مي شود؟
- در خصوص اين سؤال بايد بگويم كه گاهي اوقات خلط مبحثي به وجود مي آيد، به اين معنا كه گاهي به عمد بخواهيم واقعيتي را سانسور كنيم و به آن واقعيت نگاه نكنيم و خلاف واقعيت را جلوه دهيم و مبحث ديگر اين است كه اثبات بشود كه يك فكر و انديشه اي موجب انحراف و با هدف منحرف كردن كسي گفته شود و در كتابي بيايد. اين دو مقوله، از هم جدا هستند و نبايد با هم خلط شوند. شكي نيست، آنجا كه كتابي و يك فيلم و كار هنري به قصد ايجاد انحراف و با نگاه فريفتن جوانان است و در واقع قلب واقعيت مي كند، بايد جلوي انحراف را گرفت. اما جايي كه كسي به دليل علمي ثابت مي كند كه «الف» همان «ب» است و در كنار آن يك نويسنده و محقق ديگري با تحقيق و دليل و برهان و استنباط عقلاني و منطقي بگويد كه «الف»، «ب» نيست و كتاب اولي را نقد كند، نبايد جلوي آن را بگيريم وگرنه اسم آن سانسور مي شود و في الواقع در اين موقع، ما قلب واقعيت كرده ايم. به نظر من آنجاهايي كه مطلب علمي است و بوي انحراف از آن برنمي خيزد، بلكه نقد علمي است. بايد هر دو كتاب در كتابخانه در كنار هم قرار بگيرد و در صورت وجود يك كتاب، نقد علمي آن كتاب نيز بايد در كنار آن واقع شود، تا خواننده بهتر بتواند نتيجه بگيرد. اما هر كتابي كه انحرافي بود و قصد فريفتن انسان ها را داشت، مسلماً بايد جلوي آن را گرفت.
* با توجه به شرايط سني قشر نوجوان و جوان شاهد آن هستيم كه آنها از پديده ها و حوادثي كه در اطراف آنها رخ مي دهد و آنها را مي پسندند، الگوبرداري مي كنند. در اين خصوص، بيگانگان و استكبار جهاني نيز با تبليغات و تهاجم فرهنگي، سعي در بي هويت كردن قشر نوجوان و جوان جامعه دارند، جهت اين كه اين قشر عظيم جامعه، الگوبرداري مناسبي را از مفاخر و سنت هاي اسلامي و ايراني داشته باشند، بايد بسترسازي مناسبي در مكان هاي فرهنگي صورت پذيرد. مطمئناً يكي از اين اماكن، فرهنگسراها و خانه هاي فرهنگ هستند. جهت شناساندن الگوها و سمبل ها و شخصيت هاي ايراني و اسلامي، آيا سازمان شما برنامه اي را مد نظر دارد و يا خواهد داشت؟
- مسلماً اين گونه است. به نظر من در اين زمينه ها كم كاري شده است. قطعاً معرفي الگوها و سمبل هاي صحيح مي تواند در جذب جوانان به ارزش ها بسيار مؤثر باشد. خداوند نيز در قرآن، پيامبر مكرم اسلام(ص) را به عنوان الگو به مردم معرفي مي كند. مردم با الگو گرفتن از گفتار و كردار پيامبر روز به روز نسبت به پيام و رسالت او شيفته تر مي شوند. مراكز فرهنگي سازمان فرهنگي هنري شهرداري مي توانند با برنامه ريزي هاي خوب و كارشناسي هاي علمي و دقيق، در اين امر بسيار فعال باشند و در معرفي شخصيت هاي ديني، علمي و ملي كه خوشبختانه به وفور هم داريم، كارهاي بسيار مؤثري انجام دهد.
* جهت شناساندن و شناخته شدن فرهنگسراها و خانه هاي فرهنگ و سوق دادن جوانان به سمت آنها، احتياج به تبليغات مؤثري است تا ابتدا مردم با اين مكان ها آشنا شوند و بعد به سمت آنها بيايند. جهت شناساندن اين مكان ها به مردم چه راه هايي را مد نظر داريد؟
- يكي از راهها تبليغات است، كه در اين خصوص لازم است تا روابط عمومي ها فعال عمل كنند. تبليغات از طريق مطبوعات، صدا و سيما و در مكان هاي فرهنگي، ورزشي و هنري و هر جايي كه مردم در آن تجمع دارند. اما شعار ما، كار خوب كردن و خوب كار كردن است. به نظر ما تبليغ خوب در كار خوب كردن و توجه داشتن به نيازهاي مردم است. اگر بتوانيم با توجه به نيازهاي مردم، توليد برنامه بكنيم و هدف خدمت رساني به مردم را داشته باشيم، اين خود به خود نوعي تبليغ است و به نظر ما تبليغ فقط در تابلو و خيابان ها نيست.

فرهنگ
ادبيات
اقتصاد
انديشه
زندگي
سياست
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  زندگي  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |