پنجشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۸۳ - شماره ۳۳۵۱
زندگي، انديشه و آثار توشيهيكو ايزوتسو   اسلام شناس برجسته ژاپني
غواص معاني قرآن
005052.jpg

غلامرضا گلي  زواره
نويسنده در اين مقاله كه خبرگزاري فارس آن را منتشر كرده از «توشيهيكو ايزوتسو»، استاد ممتاز دانشگاه «كيو» ژاپن، زبانشناس، قرآن پژوه، اسلام شناس و فيلسوف معاصر، سخن گفته است. ايزوتسو به اكثر زبانهاي زنده دنيا تسلط داشت؛ انگليسي را در دوران دبيرستان آموخت و بعد فرانسه،  آلماني، لاتيني، ايتاليايي، اسپانيايي و روسي را در دانشگاه خواند و عربي را هم بعد از فراگيري زبان قرآن آموخت.اهميت ايزوتسو در حوزه اسلام شناسي مشهود است. او در اين حوزه بويژه در باب فلسفه اسلامي و زبان و مفاهيم قرآني آثار مهمي از خود به يادگار گذاشته است.
پژوهشگري پرمايه در عرصه هاي گوناگون انديشه اسلامي
پروفسور «توشيهيكو ايزوتسو»، استاد ممتاز دانشگاه «كيو» ژاپن، زبانشناس، قرآن پژوه، اسلام شناس و فيلسوف معاصر، در چهارم ماه مي ۱۹۱۴ م. در شهر توكيو ديده به جهان گشود. وي موفق به اخذ مدرك كارشناسي ارشد از دانشگاه كيو گرديد و در سال ۱۹۶۰ م. دكتراي خود را در ادبيات و زبان شناسي از وزارت آموزش و پرورش ژاپن دريافت كرد. ايزوتسو بعد از اخذ دكترا از همين دانشكده، به تدريس زبان شناسي، فلسفه زبان و زبان يوناني قديم پرداخت. دانشمندي عربي دان كه موسي جارالله نام داشت و اهل توكيو بود، از طريق سيبري به ژاپن آمد و اقليت تاتار او را به امامت جماعت برگزيدند. وي در نهايت عسرت و بدبختي مي زيست و در كلبه اي محقر و ناگوار زندگي مي كرد. ايزوتسو در سن بيست سالگي اين موقعيت را مغتنم شمرد و به فراگيري زبان عربي نزد موسي جارالله پرداخت. وي ابتدا كتاب سيبويه و سپس صحيح مسلم را نزد او خواند. اين نخستين مرحله و اولين تجربه ايزوتسو در خصوص آشنايي با فرهنگ اسلامي بود. آشنايي اين دانشور ژاپني با زبان عربي تا بدان درجه بود كه دردهه هاي بعدي عمرش به عضويت فرهنگستان زبان و ادبيات مصر درآمد و تأليفاتي نيز در عرصه فرهنگ و ادبيات اسلامي به رشته نگارش در آورد. در اين مرحله از زندگي بود كه ايزوتسو قرآن را به زبان ژاپني ترجمه كرد و همراه آن شرحي نگاشت ودر سال ۱۹۷۵ م. در شهر توكيو به طبع رسانيد. او توضيحات منظم ترجمه قرآن را با همكاري فوجي ماتوكا تسوجي، بان كوسايي وايكدا اوساموا به انجام رسانيد. ممارست در فلسفه و تسلط به زبان عربي، ايزوتسو را با  آثار غزالي، كلام اشعري و آثار ابن سينا آشنا ساخت و او برخي از اين كتاب ها را تدريس مي كرد.
ايزوتسو به اكثر زبان هاي زنده دنيا تسلط داشت؛ انگليسي را در دوران دبيرستان آموخت و بعد فرانسه، آلماني، لاتيني، ايتاليايي، اسپانيايي و روسي را در دانشگاه خواند و عربي را هم بعد از فراگيري زبان قرآن آموخت. به گفته همسرش، او هفده زبان مي دانست و علاوه بر اين، زبان هاي چين قديم و جديد و سانسكريت را فرا گرفت و در سالهاي آخر زندگي، فارسي و تركي را مي خواند، در دوران جواني، ادبيات روسي تدريس مي كرد و كتابي هم به زبان ژاپني با عنوان «مفهوم انسان در ادبيات روسي قرن نوزدهم نگاشت.»
به سوي كانادا و ايران
دومين مرحله از زندگي ايزوتسو با مهاجرت به مونترال كانادا در سال ۱۹۶۱ م. آغاز مي شود كه در واقع نقطه عطفي در سير مطالعات اسلامي وي بود. در زماني كه در كانادا اقامت داشت، نزد دانشجوي ترك خود، احمد روشن سزر متون تركي عثماني استانبولي را مي آموخت و با حضور در درس اسرار نامه عطار و جامع الحكمتين ناصر خسرو كه تدريس آن به عهده دكتر مهدي محقق بود، زبان فارسي را آموخت. همچنين در درس زبان پهلوي اين استاد حضور يافت.
ترجمه قرآن توسط ايزوتسو - به گفته خودش- برايش بركاتي در برداشت؛ زيرا از اين رهگذر موفق گرديد به نكات دقيقي درباره بعضي مفاهيم كليدي قرآن پي ببرد و در اين زمينه آثاري به نگارش در آورد. در سال ۱۳۴۴ ش. كه دكتر مهدي محقق براي تدريس به دانشگاه مك گيل رفت، كتاب «انوار الملكوت في شرح الياقوت» را براي تدريس كلام شيعي و كتاب «شرح غرر الفرائد» معروف به شرح منظومه حكمت را براي تدريس فلسفه اسلامي برگزيد. روزي پس از درس، پروفسور ايزوتسو به وي گفت: مايه تأسف است كه اين فيلسوف بزرگ- يعني حكيم سبزواري- در سرزمين شما مي زيسته است؛ ولي او را به جهان معرفي نمي كنيد. دكتر محقق در پاسخ گفت: اين كار از يك نفر ساخته نيست؛ سپس ايزوتسو آمادگي خود را براي همكاري در ترجمه قسمت امور عامه، جواهر و اعراض كتاب شرح منظومه اعلام داشت و اين دو استاد به طور مشترك اين كار را انجام دادند.
براي اين كه فعاليت هاي پژوهشي براي اين تحقيق، در جايي معين متمركز گردد، دكتر محقق به رئيس مؤسسه مطالعات اسلامي دانشگاه مك گيل كانادا پروفسور چارلز آدامز پيشنهاد كرد تا شعبه اي از اين مؤسسه در تهران بنيان نهاده شود كه اين برنامه با تلاش پيگير آقاي آدامز و اهتمام دكتر محقق و اجازه وزارت علوم و وزارت امور خارجه ايران عملي گرديد و مؤسسه مزبور در روز ۱۴ دي ماه ۱۳۴۷ ش. در تالار فردوسي دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران افتتاح شد، كار اين ترجمه كه در كانادا آغاز شده بود، در تهران به پايان رسيد.
ايزوتسو در تهران درجلسه درس استاد فروزانفر حاضر مي شد. درسي اختصاصي از كفايه الاصول آخوند خراساني در اين موسسه توسط دكتر ابوالقاسم گرجي برقرار شد كه ايزوتسو و پروفسور هرمان لندلت، استاد عرفان اسلامي دانشگاه مك گيل، در جلسات آن شركت مي كردند. ايزوتسو به حضور حضرت آيت الله سيدابوالحسن رفيعي قزويني و ساير مشاهيري كه در تهران حضور داشتند، رسيد و با پيگيري دكتر سيد حسن نصر، وي و پروفسور هانري كربن، موفق به اخذ درجه دكتراي افتخاري از دانشگاه تهران شدند.
شوق و تلاش
با روي كار آمدن حكومت فرانسوي زبان در ايالت كبك كانادا، مؤسسه مطالعات اسلامي دانشگاه مك گيل از لحاظ امكانات و اعتبارات مالي در تنگنا قرار گرفت و بودجه مختصري كه به شعبه تهران اختصاص يافته بود، قطع شد. در همين حال انجمن فلسفه و حكمت ايران شروع به كار نمود و موفق گرديد دانشوراني چون هانري كربن و ايزوتسو را به سوي خود جلب نمايد، عشق به اقامت در ايران موجب شد كه ايزوتسو در اين انجمن چند سال به تدريس «شرح فصوص الحكم» بپردازد.
دكتر ايزوتسو به هنگام اقامت در ايران، با دانشوراني چون سيد محمد مشكوه و سيد عبدالله انوار بحث و گفت وگوهايي داشت و چند جلسه در مدرسه عالي شهيد مطهري با شهيد مرتضي مطهري و شيخ محمدعلي حكيم شيرازي درباره مباحث فلسفي و عرفاني به بحث و مذاكره پرداخت و با واعظ مشهور ايران؛ مرحوم محمدتقي فلسفي نيز ملاقات و گفت وگو كرد.
برخي دانشمندان خارجي كه در تهران با ايزوتسو بحث و گفت وگو داشتند، عبارتند از: عبدالرحمان بدوي، محمد اركون، فريد جبر، ريچارد والز، لوي گارده و مونتگري وات. ايزوتسو در كنگره بين المللي فلسفي كه در شهريور ماه ۱۳۵۴ ش. در تهران و مشهد برگزار شد، شركت كرد.
انديشه و روش هاي پژوهش
ايزوتسو چهره اي آشنا و مشهور در مجامع علمي و بين المللي بود و در بسياري از انجمن ها و مؤسسات معتبر پژوهشي، تحقيقاتي و فلسفي جهان عضويت داشت كه برخي از آنها عبارتند از: مؤسسه بين المللي فلسفه پاريس، انجمن بين المللي فلسفه در قرون وسطي در لون (بلژيك)،  انجمن كانادايي مطالعات تاريخ و فلسفه علوم در مونترال (كانادا)، فرهنگستان زبان و ادب عرب در قاهره (مصر).
005055.jpg

او علاقه اي ژرف به تفكر اسلامي ابراز مي نمود و آثار متعددش در خصوص قرآن پژوهي، گواه اين ادعاست .نوشته هاي محققانه وي درچنين عرصه اي مبين آن است كه ايزوتسو در خصوص انديشه هاي ملهم از قرآن و فرهنگ اسلامي، صاحب نظر است. آشنايي او با فلسفه تحليل زبان و تأويل متن (هرمنوتيك) امكاناتي را در اختيارش قرار داده بود تا بتواند با شيوه اي بديع و ابتكاري به موضوعات قرآني بنگرد.
تحقيقات اين دانشور ژاپني در خصوص فلاسفه ايراني، بويژه حكيم سبزواري و تأليف آثاري در اين زمينه موجب گرديد كه حكمت متعاليه و پيروان ملاصدرا، به مجامع آكادميك غرب معرفي شوند. تصور عمومي مجامع غربي از حكمت اسلامي اين بود كه ميراث فلسفي يونان تا زمان ابن رشد در سرزمين هاي اسلامي ادامه يافت؛ اما تلاش هاي امثال ايزوتسو، هانري كربن و آلفرد مادلونگ سبب گرديد تا محققان اروپايي حداقل به ادامه جريان فكر فلسفي در عالم اسلام پي ببرند. ايزوتسو اين شهامت را داشت كه آراي متفكران اسلامي و تفكر شرق آسيا را مورد بررسي تطبيقي قرار دهد كه اين جنبه از تحقيقات او، از اهميت شايان توجهي برخوردار است.
بهاءالدين خرمشاهي در اين باره مي گويد: روش ايزوتسو پديدارشناسانه است؛ البته ايشان از فلسفه تحليلي، مردم شناسي فرهنگي و ساختار شناسي اجتماعي و ... استفاده مي كند. سخن مهم ايزوتسو در مورد روش شناسي قرآني اين است كه ما در كلام وحي تنها يك سري احكام فقهي، اخلاقي و يا مطالب تاريخي و داستان نداريم، بلكه در تمامي اين مباحث، نكاتي اخلاقي، آموزنده و رشد دهنده ديده مي شود و نبايد موضوعات قرآني را به صورت جدايي از هم مورد بررسي قرار داد. اصولاً اخلاق قرآني، همان ارزشهايي است كه دين اسلام بر آن اصرار مي ورزد. اين گونه نيست كه مثل اخلاق اسپينوزا نكات اخلاقي را به صورتي مستقل ومجرد مورد توجه قرار دهد. به عنوان مثال قصص قرآن، مطالبي عبرت آموز دربردارند و اصولاً براي بيداري انسان ها از خواب غفلت و ايجاد تحول روحي و اخلاقي در آنها، اين داستانها مطرح گرديده اند. ايزوتسو عقيده دارد كه دستگاه انديشه ديني و اخلاقي قرآن تجربه ناپذير است. ايزوتسو علاوه بر آشنايي با مكاتب و فلسفه هاي شرقي، يعني هندوئيسم و بودائيسم، با فلسفه غربي آشنايي داشت. آثار فلاسفه اگزيستانس، به خصوص «هايدگر» را به زبان اصلي خوانده بود و با اين وجود، در مطالعات و تحقيقات خود غالباً به افكار فلسفي و عرفاني اسلامي روي مي آورد. وي درباره اين گرايش و اشتياق مي گويد: درست نمي دانم و جواب منطقي براي سؤالي كه در اين خصوص از من نموده اند، ندارم؛ همين قدر مي توانم بگويم كه اسلام مرا مسحور خود كرده است!
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، وي يك سلسله سخنراني در ژاپن ايراد نمود و مجموع آنها را به صورت يك كتاب به  طبع سپرد كه بيست هزار نسخه از آن به فروش رفت. در همين ايام كتابي به زبان ژاپني تحت عنوان «عمق فرهنگ اسلامي» نگاشت كه طي سه بخش آن، جنبه هاي ظاهري، شريعت و ابعاد باطني و معنوي اين دين را معرفي كرد.
اثر مذكور برنده جايزه شد و اين به دليل پرفروش بودن آن و استقبال و توجه خاص مردم به اسلام بود. وقتي كه ايزوتسو اشتياق اهالي ژاپن را به دين اسلام ملاحظه كرد، درباره پيدايش اين آيين، چگونگي رشد و گسترش آن و اين كه چطور به عنوان يكي از دين هاي مهم جهاني درآمد، كتابي در سطح فهم عمومي با عنوان «تولد اسلام» نوشت و بعد از آن برخي آثار عرفاي اسلامي چون «مشاعر» ملاصدرا و «فيه مافيه» مولوي را ترجمه كرد و به طبع رسانيد و چون از وي پرسيدند: آيا فكر مي كنيد اين آثار در ژاپن حاميان قابل توجهي داشته باشد؟ در جواب آنان گفت: البته چنين كتابهايي براي خواص سودمند مي باشد؛ اما موضوع مهم اين است كه هم اكنون اسلام در جهان، توجه بسياري از مردم را به خود جلب و آنان را كنجكاو كرده است و لازم است تحقيقات ما درباره اسلام عميق باشد و مثنوي را ترجمه و چاپ كنيم كه براي پژوهش هاي بعدي پايه و اساس باشد؛ در غير اين صورت، ميدان به دست افكار ژورناليستي خواهد افتاد. وي در سالهاي واپسين عمر، علاقه وافري به اصول فقه پيدا كرد و عقيده داشت فلسفه زبان به صورتي كه در اصول اين رشته از علوم اسلامي مطرح شده است، مي تواند به حكمت جديد كمك كند.
مراسم سوگواري براي حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام، همواره براي ايزوتسو حائز اهميت بود و از نوحه خواني و عزاداري در عزاي سالار شهيدان متأثر مي گرديد. ايزوتسو در مجالس و ملاقات ها، كمتر سخن مي گفت؛ مگر در جهت كسب اطلاعات و آگاهي.
آثار
ايزوتسو در طول حيات با بركت خويش، آثاري به رشته نگارش در آورد كه فهرست آنها عبارتند از:
۱. مفهوم ايمان در كلام اسلامي (توكيو آوريل ۱۹۶۵ م.)، ۲. خدا و انسان در قرآن (توكيو، ۱۹۶۳ م.)۳،. ساختمان معنايي مفاهيم اخلاقي ديني در قرآن؛ اين كتاب تحت عنوان «ساختمان اصطلاحات اخلاقي در قرآن»، در سال ۱۹۵۹. در توكيو به چاپ رسيد۴،. صوفيسم و تائوئيسم، ۵.ترجمه كامل امور عامه و جوهر و عرض از شرح منظومه حكمت سبزواري به زبان انگليسي، با همكاري دكتر محقق، ۶. تصحيح شرح منظومه حكمت به انضمام فرهنگ تفصيلي اصطلاحات فلسفي، با همكاري دكتر محقق، تهران، ۱۳۴۸ ، ۷. منطق و مباحث الفاظ(مجموعه متون و مقالات)، با همكاري دكتر محقق، تهران ۱۳۵۳ ، ۸. نور و ظلمت در گلشن راز شبستري (پنسيلوانيا ، ۱۹۷۱ م.)، ۹. تصوف و مسأله تشكيل در زبان؛ انديشه هاي عين القضات همداني (پاريس ۱۹۷۰)۱۰،. مسأله خلق جديد و در عين القضات (بوستون، ۱۹۷۳.م)، ۱۱. ماهيت و كلي طبيعي در فلسفه اسلامي ايران (تهران ۱۹۷۳ م.)، ۱۲. ماهيت لابشرط در فلسفه اسلامي (تهران ۱۹۷۳ م.)، ۱۳. اساس انديشه هاي مابعدالطبيعي در فلسفه اسلامي ايران ( تهران، ۱۹۷۱ م.)، ۱۴. خلق مدام، ۱۵. تاريخ تفكر عربي، ۱۶. محمد(ص) (به زبان ژاپني)، ۱۷. زبان و سحر، ۱۸. فلسفه زن، ۱۹. تصحيح كتاب قبسات ميرداماد با همكاري دكتر محقق، دكتر موسوي بهبهاني و ابراهيم ديباجي، ۲۰. تحليل افكار ميرزامهدي آشتياني؛ در مقدمه تعليقي آشتياني بر شرح منظومه حكمت.
پرتوها و پيام ها
ايزوتسو در يكي از آثار خود مي نويسد: الله عالي ترين كلمه كانوني در دستگاه قرآني است و هيچ كلمه ديگري از لحاظ رتبه و اهميت از آن برتر نيست. خداي قرآن همچون خداي فلسفه يوناني، با كمال بي نيازي و جلال خود تنها و منعزل از نوع بشر نيست؛ بلكه به صورتي عميق در كارهاي بشري دخالت دارد. انسان، طبيعت، رفتار، روانشناسي، وظايف و سرنوشت او در واقع، همان اندازه از اشتغالات مركزي انديشه قرآني است كه مسأله خود خدا . انديشه قرآني به عنوان يك كل با مسأله نجات و رستگاري موجودات بشري سروكار دارد.
ايزوتسو مي گويد: اگر بخواهيم فهمي واقعاً  جامع از باور با ايمان در انديشه اسلامي به دست آوريم، بايد ماهيت و سير تقوا و مفاهيم كليدي عرفاني در اين باب را مورد توجه قرار دهيم. تنها هنگامي كه نتايج به دست آمده از دو وجه كلامي و عرفاني در كنار هم قرار گيرند و با يكديگر هم آهنگ شوند؛ مي توان اميدوار بود كه تصويري نسبتاً كامل از ايمان- آن گونه كه در اسلام بيان شده است- مي توان به دست آورد.
غروبي غمگين
ايزوتسو در سالهاي آخر زندگي دنيوي، در ژاپن و در خانه خود- واقع در كاماكورا از نواحي توكيو اقامت گزيد و در كتابخانه خود كه شامل مجموعه نفيسي از كتاب هاي فلسفي و عرفاني و اصول فقه بود، به تحقيق و تتبع و تأليف كتاب و تحرير برخي مقالات براي دائره المعارف ها مشغول گشت و آثاري چون فرهنگ اسلامي (توكيو ۱۹۸۲ م.) آگاهي و ماهيات (توكيو ۱۹۸۳ م.)، تلاوت قرآن (توكيو ۱۹۸۳ م.) و مقالاتي چون شرح حال ابن عربي و مقاله اشراقيه را براي دائره المعارف دين، به سرپرستي ميرچا الياده به رشته نگارش در آورد و سرانجام در روز هفتم ژانويه سال ۱۹۹۳ م. مطابق با ۱۷ ديماه ۱۳۷۱ ش. در شهر كاماكورا- محل اقامت خود- در ژاپن در سن ۷۹ سالگي ديده از جهان فرو بست و به سراي باقي شتافت.

لذات فلسفه
005073.jpg
برخي متفكرين مثل پوپر براي تفكر فلسفي نه تاريخي قائل هستند و نه ضرورتي، زيرا از اين منظر فلسفيدن، بخشي از زندگي روزمره آدمي است كه مواجهه دائمي با سؤالات آن،  امري حياتي و طبيعي تلقي مي شود، برخي نيز فلسفه و فلسفيدن را عمل بيهوده اي مي پندارند كه با صبغه و ماهيت ايمان سوز و ترديد برانگيزش، چيزي جز سرگرداني براي آدمي ارمغان ندارد. اختلاف ميان اين دو نحله موضوع كتابي است از «نايجل واربرتون» به نام «الفباي فلسفه» كه توسط مسعود عليا ترجمه شده كه به زودي توسط انتشارات ققنوس به علاقه مندان اين رشته عرضه خواهد شد. بخشي از اين كتاب كه راجع به ضرورت پرداختن به فلسفه است از نظر خوانندگان گرامي مي گذرد.
چرا فلسفه مي خوانيم؟
گاهي اوقات حجت مي آورند كه مطالعه فلسفه آب در هاون كوبيدن است زيرا مشغله فلاسفه همواره جز اين نيست كه بيكار بنشينند و بر سر معناي كلمات بحث بي جهت به راه اندازند. به نظر نمي آيد كه اين جماعت هيچ گاه به نتيجه اي حائز اهميت دست پيدا كنند و نقش آنها در جامعه عملاً در حد هيچ است. آنها هنوز سرگرم بحث و فحص درباره همان مسائلي هستند كه خاطر يونانيان باستان را به خود مشغول داشته بود. به نظر نمي رسد كه فلسفه چيزي را تغيير دهد؛ فلسفه همه چيز را همان طور كه هست باقي مي گذارد.
اصلاً مطالعه فلسفه چه ارزشي دارد؟ دست يازيدن به شبهه افكني در مفروضات بنيادي زندگيمان حتي ممكن است خطرناك نيز باشد: چه بسا در فرجام كارمان به آنجا برسد كه احساس كنيم دستمان به هيچ كاري نمي رود و از فرط پرسشگري و ترديد ورزي فلج شده ايم. در واقع، كاريكاتور فيلسوف شخصي است كه در سر و كله زدن با افكار بسيار انتزاعي آن هم در حالي كه آسوده خاطر بر صندلي راحتي اتاق استادان در آكسفورد يا كمبريج لم داده است هيچ كس به گرد پايش نمي رسد، ولي در پرداختن به مسائل عملي زندگي در مي ماند: كسي كه قادر است دشوارترين قطعات فلسفه هگل را شرح دهد، ولي نمي داند چگونه تخم مرغي را سرخ كند.
زندگي وارسي شده
يك دليل مهم در تأييد مطالعه فلسفه اين است كه سروكار فلسفه با مسائل بنياديني است كه به معناي وجودمان مربوط مي شود. بيشتر ما زماني در زندگي خويش سؤالات فلسفي پايه اي را با خود در ميان مي گذاريم. از كجا آمده ام؟ آمدنم بهر چه بود؟ آيا برهاني در اثبات وجود خدا هست؟ غرض و غايت زندگي ما چيست؟ حسن و قبح ريشه در چه دارد؟ آيا هرگز رواست قانون را زير پا گذاريم؟ آيا ممكن است زندگي ما رؤيايي بيش نباشد؟ آيا ذهن يك چيز است و بدن يك چيز ديگر، يا اين كه ما سراپا موجوداتي مادي هستيم؟ پيشرفت علم چگونه است؟ هنر چيست؟ و سؤالاتي نظير اينها.
غالب آن كساني كه فلسفه مي خوانند اين را مهم مي دانند كه هر كدام از ما چنين مسائلي را بررسي كنيم. حتي برخي از ايشان مي گويند كه زندگي وارسي نشده سزاوار زيستن نيست. استمرار بخشيدن به وجودي روزمره بي آن كه هرگز اصولي را كه اين وجود بر آنها استوار است بررسي و سبك و سنگين كنيم مثل اين است كه ماشيني را برانيم كه هيچ گاه به آن رسيدگي نكرده ايم. ممكن است اطمينان شما به ترمز، فرمان و موتور ماشين موجه باشد، زيرا تا به حال همواره به قدر كفايت خوب كار كرده اند؛ ولي اين هم ممكن است كه اطمينان شما به كلي ناموجه باشد: شايد ترمز ماشين خراب باشد و درست موقعي كه بيش از هر وقت به آن نياز داريد دست شما را در حنا بگذارد. همين طور اصولي هم كه زندگي شما بر پايه آنها استوار است ممكن است كاملاً  صواب باشند، ولي تا زماني كه آنها را بررسي نكرده ايد، نمي توانيد در اين باره خاطر جمع باشيد. چه بسا با استفاده نكردن از قوه تفكرتان زندگي خود را بي مايه و بي برگ و بار كنيد،  ولي هستند ديگراني كه شعله اشتياقي سوزان به يافتن جواب هايي براي اين سؤالات فلسفي طاقت سوز در وجود آنها زبانه مي كشد.
يادگيري تفكر
دليل ديگر در تأييد مطالعه فلسفه بدين قرار است كه اين كار راه مناسبي است براي آن كه بياموزيم چگونه به طرزي روشن تر درباره طيف گسترده اي از موضوعات تفكر كنيم. روش تفكر فلسفي در بسياري از موقعيت هاي گوناگون سودمند مي افتد، زيرا با تحليل استدلال هاي له و عليه هر موضعي مهارت هايي را فرا مي گيريم كه قابل انتقال به ساير ساحت هاي زندگي است. شمار فراواني از كساني كه فلسفه مي خوانند تا آنجا پيش مي روند كه مهارت هاي فلسفي خويش را در مشاغلي متنوع، از كارهاي حقوقي گرفته تا برنامه نويسي كامپيوتر،  حرفه مشاور مدير، كارمندي و روزنامه نگاري- همه زمينه هايي كه در آنها وضوح انديشه سرمايه اي است عظيم- به كار مي بندند. به علاوه، فلاسفه هنگامي كه به سراغ هنرها مي روند از بينش هايي كه درباره خصوصيات وجود آدمي حاصل مي كنند بهره مي گيرند. شماري از فلاسفه نيز رمان نويسان، ناقدان، شاعران، فيلمسازان و نمايشنامه نويسان موفقي بوده اند.
لذت
توجيه ديگر براي مطالعه فلسفه اين است كه فلسفه به نزد جمع كثيري از افراد فعاليتي است بسيار لذت بخش. درباره اين دفاع از فلسفه بايد مطلبي را متذكر شد. خطر آن اين است كه امكان دارد به اين معنا گرفته شود كه فلسفه را تا مرتبه فعاليتي همسنگ حل جدول كلمات متقاطع پايين مي آوريم. پاره اي اوقات به نظر مي رسد كه رويكرد فلاسفه به موضوع خويش شباهت بسياري به اين كار دارد. شماري از فلاسفه حرفه اي خاطر خود را به حل معماهاي منطقي مبهمي مشغول مي دارند آن هم به طوري كه اين كار را به خودي خود مقصود خويش قرار مي دهند و راه حل هاي خود را در نشريه هاي پيچيده و غامض منتشر مي كنند. در نقطه مقابل آنها، برخي فلاسفه دانشگاهي خود را مشتغل به «شغلي» مي دانند و نوشته هايي انتشار مي دهند كه غالباً ميانمايه است آن هم تنها به اين سبب كه اين كار راه «ترقي» و ارتقاي مقام را برايشان هموار مي كند (مقدار نوشته هاي انتشار يافته اين افراد عاملي تعيين كننده در ارتقاي مقام ايشان است.) آنها از مشاهده نامشان كه به زيور طبع آراسته شده و همين طور از افزايش حقوق و وجهه اي كه ملازم با ارتقاي شغلي است غرق سرور مي شوند. با اين حال، از بخت نيك،  بسياري از فلاسفه فراتر از اين سطح منزل دارند.

تازه هاي انديشه
005061.jpg

دو كتاب جديد از دكتر يثربي
به زودي دو كتاب جديد از دكتر سيديحيي يثربي رئيس پژوهشكده حكمت و دين پژوهي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي در گستره فلسفه اسلامي به چاپ خواهد رسيد.
وي در اين باره گفت: «حكمت مشاء» گزارش مبسوطي از انديشه هاي ابن سينا براساس كتاب هاي اصلي وي يعني «شفا»، «اشارات و تنبيهات» و «نجات» است. اين كتاب داراي يك مقدمه و دو بخش است كه در ۴۰۰ صفحه تنظيم شده است. مقدمه كتاب اختصاص به وضعيت كنوني فلسفه در جهان اسلام و ايران دارد. بخش اول شامل ده گفتار است كه پنج گفتار نخست آن به مابعدالطبيعه اختصاص يافته و پنج گفتار دوم، مسائل اجتماعي و زندگي انسان را دربرمي گيرد و به مباحثي همچون جامعه مدني يا سياست مدني، اخلاق، خانواده و فلسفه عبادت مي پردازد. بخش دوم كتاب نيز متناسب با ده گفتار بخش اول داراي ده فصل است و طي آنها گزيده اي از متون كتاب هاي ابن سينا آورده شده است. اين بخش براي آشنايي بيشتر دانشجويان و خوانندگان با متن اصلي آثار ابن سينا تنظيم شده است.
دكتر يثربي درباره سبك نگارش كتاب گفت: اين كتاب مي تواند در كنار دو كتاب «فلسفه عرفان» و «عرفان نظري» كه به عنوان كتاب درسي مطرح هستند مورد توجه قرار بگيرد. هرچند كه طرح مسائل اجتماعي در كتاب هاي فلسفي به طور پراكنده وجود دارد، اما طرح مسائل اجتماعي به صورت مجزا در كتاب هاي فلسفي تقريبا بي سابقه است و اين از مزيت هاي كتاب حاضر به شمار مي رود.
وي درباره كتاب ديگر خود كه «از يقين تا يقين» نام دارد گفت: اين كتاب در حوزه معرفت شناسي است. در اين كتاب سعي كرده ام براساس فهم خودم از مباحث متفكران اسلامي و غربي نظام معرفت شناسي خاصي را تدوين كنم. هرچند كه طرح سير مراحل يقين از يقين خام به يقين انتقادي بحث جديدي نيست، اما بنده مطالب را به بيان خاص خودم طرح كرده ام.
يثربي در پايان افزود: داعيه اصلي من در اين كتاب دو نكته تازه است. اول آن كه تعريف جديدي از يقين ارائه داده ام كه به نظرم اين تعريف در حوزه ديني ما قابل قبول تر است، و ديگر آن كه به مسئله نقد در حوزه تفكر تأكيد بيشتري كرده ام.
ناگفته هاي آويني
005064.jpg

كتاب «حكومت فرزانگان» به قلم شهيد آويني كه براي نخستين بار پس از شهادت وي منتشر مي شود، مروري بر مباني حاكميت سياسي در اسلام دارد، اين كتاب در ۱۴۰ صفحه و توسط واحد نشر موسسه فرهنگي - هنري شهيد آويني انتشار يافته و روانه بازار شده است. اين كتاب مجموعه مقالات گردآوري شده شهيد در سال هاي حيات وي و در مجله اعتصام مي باشد كه مباحثي ازجمله «راي اكثريت»، «ولايت فقيه»، «مساوات» و .... را مورد سنجش و ارزيابي قرارداده است.
شايان ذكر است، علاوه بر كتاب مذكور، تهيه و توليد سي.دي چندرسانه اي «معبري از نور» مشتمل بر زندگينامه، خاطرات، فيلم، عكس، نقد فيلم و مقالات شهيد آويني، ازجمله ديگر آثار توليدشده اين مجموعه است.
دريابندري و هيوم
005058.jpg

نجف دريابندري مترجم آثار ادبي و فلسفي خبر از ترجمه دو كتاب در حوزه فلسفه و ادبيات داد.
وي با اعلام اين خبر، به خبرگزاري مهر گفت: كتابي كه از «هيوم» ترجمه مي كنم متن كامل «رساله در باب فهم انسان» است. اين اثر كتاب مهمي در زمينه فلسفه است كه تاكنون مقداري از آن را ترجمه كرده ام. از جمله آرزوهاي من اين است كه بتوانم آن را به پايان برسانم.
دريابندري درباره كتاب ديگر خود كه در حوزه ادبيات داستاني است افزود: در حال ترجمه مجموعه داستان هاي همينگوي هستم. مجموعه داستان هاي همينگوي كه ۸۹ داستان را دربرمي گيرد در دو جلد منتشر مي شود. اين مجموعه شامل تمامي داستان هاي كوتاه همينگوي است و ترجمه جلد اول آن به پايان رسيده و به زودي منتشر مي شود.
وي در ادامه، خبر از تجديد چاپ كتاب «درد بي خويشتني» كه مجموعه مقالات وي در گستره هنر و فلسفه است داد و درباره زمان انتشار آن گفت: فقط مي دانم كه در دستور كار ناشر قرار گرفته است، اما اين كه به نمايشگاه بين المللي كتاب مي رسد يا خير اطلاعي ندارم.
«رساله در باب فهم انسان» يكي از آثار كلاسيك فلسفه قرن هجدهم است كه مباحث مهمي در باب معرفت شناسي در آن ارائه شده است. اهميت بحث معرفت شناسي براي فيلسوفان تجربه گراي قرن هجده بريتانيايي، يعني «جان لاك»، «جورج بركلي» و «ديويد هيوم» به حدي است كه هريك از آنان كتاب مستقلي در اين زمينه تأليف كرده اند. از ميان اين سه كتاب، گزيده كتاب «لاك» تحت عنوان «تحقيق در باب فهم بشر» سال ها پيش توسط مرحوم رضازاده شفق به زبان فارسي ترجمه شده و اخيرا تجديد چاپ شده است. كتاب «بركلي» نيز توسط مرحوم دكتر يحيي مهدوي ترجمه و منتشر شده است. بخش هايي از كتاب «هيوم» نيز سال ها پيش از اين توسط مرحوم منوچهر بزرگمهر ترجمه شده و در جلد اول كتاب فلسفه نظري به چاپ رسيده است.

رويدادهاي انديشه
دومين همايش جهاني حكمت متعاليه و ملاصدرا
005067.jpg

«بنياد حكمت اسلامي صدرا» دومين همايش جهاني «حكمت متعاليه و ملاصدرا» را اول تا پنجم خردادماه سال جاري در تهران برگزار مي كند.
مسئول دبيرخانه همايش جهاني«حكمت متعاليه و ملاصدرا» با بيان اين مطلب افزود: اين همايش هر پنج سال يك بار برگزار مي شود كه دوره قبلي آن در سال ۱۳۷۸ به مدت ۷ روز برگزار گرديد و حدود ۲۰۰ فيلسوف و محقق خارجي به همراه محققان و فيلسوفان داخلي به ارائه مقاله پرداختند. البته همايش جهاني ملاصدرا كه هر ۵ سال يك بار برگزار مي شود با همايشي كه هر سال در اين روز برگزار مي شود متفاوت است و اين همايش همانطور كه گفته شد در سطح بين المللي و گسترده تر برگزار مي گردد. وي افزود: تاكنون بيش از ۱۸۰ مقاله تحقيقي و تطبيقي به زبان فارسي و ۸۰ مقاله به زبان انگليسي از ميان مقالات ارسال شده، برگزيده شده است. اگر چه زمان ارسال مقالات به پايان رسيده اما هر روز مقاله اي تازه به اين دبيرخانه ارسال مي شود و به احتمال زياد تعداد مقالات تا پيش از شروع همايش افزايش خواهد يافت.
مسئول دبيرخانه همايش جهاني «حكمت متعاليه و ملاصدرا» در مورد كشورهاي شركت كننده در اين همايش گفت: ما با سه هزار دپارتمان فلسفه در دنيا مكاتبه داشته ايم و فراخوان اين همايش را به تمامي اين دپارتمان ها ارسال كرده ايم. براي همايش امسال ما از تمام قاره ها مقاله دريافت كرده ايم كه مي توان از كشورهاي روسيه، آمريكا، انگلستان، مصر، مالزي، اندونزي، آلمان، چين، هند، بنگلادش، پاكستان، كنيا، سوئد، اتريش، يونان، تركيه، مراكش، نيجريه، كنيا، سنگال و استراليا نام برد.
وي اضافه كرد: اين همايش به صورت دو زبانه برگزار خواهد شد و هنگام ارائه مقاله، مترجم همزمان اقدام به ترجمه متن ارائه شده خواهد كرد. اين امر باعث مي شود دانشجويان و علاقه منداني كه نسبت به زبان انگليسي تسلط كمتري دارند بتوانند از آثاري كه خوانده مي شود استفاده كنند. همچنين پس از پايان همايش مقالات برگزيده مانند دوره اول به دو زبان فارسي و انگليسي منتشر خواهد شد. البته پيش از همايش نيز خلاصه مقالات به دو زبان فارسي و انگليسي جهت استفاده حاضران در همايش منتشر و در اختيار علاقه مندان قرار خواهد گرفت.
مسئول دبيرخانه اين همايش افزود: در اين همايش نشست هاي تخصصي با حضور فيلسوفان ايراني و خارجي برگزار مي شود كه اميدواريم نتايج خوبي از آنها به دست آيد. همچنين شركت كنندگان در اين همايش براي ارائه مقاله خود مدت ۲۰ دقيقه زمان خواهند داشت.
وي در پايان اين گفت وگو با اشاره به حضور بيش از نيمي از شركت كنندگان در همايش سال ۷۸ در همايش سال ۸۲ گفت: از نكات قابل توجه در همايش سال ۷۸ گسترش توجه به ملاصدرا در جامعه جهاني است. پس از پايان همايش سال ۷۸ ما شاهد انتشار مقالات و آثار متعدد در نشريات خارجي در مورد ملاصدرا بوديم كه بيشتر آنها توسط شركت كنندگان در همايش صدرا در ايران صورت گرفته بود. بسياري از استاداني كه در همايش اول در مورد ملاصدرا شركت داشته اند در دومين دوره نيز شركت كرده اند.
بررسي كنوانسيون حفظ ميراث فرهنگي معنوي
005070.jpg

كارگاه آموزشي زير منطقه اي «نقش زنان در حفظ و انتقال ميراث فرهنگي هنري» از هفت تا ۱۱ ارديبهشت ماه ۸۳ با همكاري كميسيون ملي يونسكو در ايران، برگزار مي شود.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران، در اين كارگاه نمايندگاني از كشورهاي گرجستان، ارمنستان، قزاقستان، قرقيزستان، تاجيكستان، افغانستان و پاكستان با ارائه مقاله اي شركت مي كنند. همچنين از ايران در هر يك از زمينه هاي اين كارگاه يعني: نقش زنان در حفظ دانش صنايع دستي، نقش زنان در حفظ محيط زيست، نقش زنان در حفظ هنرهاي سنتي، نقش زنان در حوزه ادبيات و اسطوره، مقاله هايي ارائه مي شود. ضمن آنكه بخشي از برنامه كارگاه به بحث درباره كنوانسيون حفظ ميراث فرهنگي معنوي و بررسي مشكلات آن كه در مهرماه سال گذشته در سازمان يونسكو تصويب شد، اختصاص مي يابد. اين كنوانسيون براي اجرايي شدن بايد در ۳۰ كشور دنيا تصويب شود كه تاكنون فقط الجزاير آن را به تصويب رسانده است. در ايران نيز سازمان ميراث فرهنگي كشور متن اين كنوانسيون را ترجمه كرده و در حال تدوين گزارش درباره آن است؛ تا پس از ارائه به هيأت دولت در قالب لايحه اي به مجلس ارائه شود.
فاطمه فراهاني- رييس اداره فرهنگ كميسيون ملي يونسكو- درباره برگزاري اين كارگاه به خبرنگار ايسنا، گفت: پس از تصويب پروژه اي درباره نقش بين المللي زنان در انتقال و توسعه ميراث فرهنگي معنوي در سازمان يونسكو، قرار شد اين پروژه در دو حوزه آفريقا و آسياي ميانه اجرا شود كه كارگاه آموزشي ياد شده در همين راستا در زير منطقه آسياي ميانه برگزار مي شود.
وي اهداف اين كارگاه را چنين برشمرد: بررسي نقش زنان در انتقال بين نسلي ميراث فرهنگي هنري، ارزيابي دانش و رويه هاي خاص زنان و سازمان اجتماعي اي كه اين دانش و رويه ها از طريق آن بيان شود و انتقال يابد، بررسي مناسبات ميان نقش زنان در انتقال ميراث فرهنگي معنوي و ديگر حوزه هاي اجتماعي در فرآيند توسعه ملي، بحث درباره منابع، روش ها و وسايل تقويت نقش زنان و بررسي برنامه هاي آينده براي همكاري هاي زير منطقه اي.
محمد ميرشكرايي- رييس پژوهشكده مردم شناسي سازمان ميراث فرهنگي كشور- در گفت وگو با خبرنگار ايسنا عنوان مقاله هايي را كه تاكنون براي اين كارگاه آماده شده اند به اين ترتيب اعلام كرد: ۱- آيين هاي ويژه زنان در نوروز؛ محمد ميرشكرايي. ۲- نقش زنان در مناقشات ايلي؛ خانم مجيدي. ۳- گفتمان، هويت و صدا؛ عليرضا حسن زاده. ۴- جلسات هفتگي زنان در گرمسار، ژيلا مشيري. ۵- مادر نخستين همبازي كودك؛ ناهيد سخاييان. ۶- فستيوال زنان و واژگونگي زمان؛ پرديس قندهاري و دارا پريش روي. ۷- هويت ملي و جنسيت در عصر مشروطيت؛ فاطمه صادقي. ۸- زن و موسيقي تركمن؛ منصور مرادي. ۹- مكتبخانه مادر آموزش غيررسمي زنان در ابيانه؛ هما حاج علي محمدي.

انديشه
ادبيات
اقتصاد
زندگي
سياست
فرهنگ
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  زندگي  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |