يكشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۸۳ - شماره ۳۳۵۴
تقديم به تمامي زوجهاي جوان
متأسفم عزيزم من اشتباه كردم
005220.jpg
هرگاه اشتباه كرديد آن را بپذيريد.در بيشتر درگيري هاي زن و شوهرها
اغلب يك طرف كاملاً در اشتباه است و ديگري كاملاً صحيح.
دير يا زود كشمكش در بهترين و موفق ترين ازدواجها رخ مي دهد. شايد به خاطر پول يا كمبود روابط كلامي يا به خاطر ديدن يك برنامه تلويزيوني، به خاطر مادر شوهر و... بيشتر درگيري هاي زوجين جزئي هستند، چيزهايي كه بعد از اتمام كشمكش بايد به آنها خنديد.
اولين درگيري  ما
هنوز هم من و همسرم پيش خودمان به اولين درگيري مان مي خنديم. مي خنديم به خاطر اينكه آن چه باعث بروز آن شد هنوز هم لحظه به لحظه اتفاق مي افتد. تمام ماجرا از زماني شروع شد كه چند هفته اي از ازدواجمان نگذشته بود. در نظر داشتيم پيش كشيشي در كليساي در حال توسعه اطراف سانفرانسيسكو برويم. اميدوار بوديم كه تمامي اهالي را در طول اولين ماههاي مأموريتمان ملاقات كنيم. هر روز بايد ملاقات كنندگان را مي ديديم با اين حال همسرم نمي توانست خيلي خوب نقشه شهر را بخواند و ما به سرعت از بزرگراهها مي گذشتيم. او مي بايست نقشه را درست در مسيري كه ما مي رفتيم بخواند. بعضي وقتها نمي توانست به من بگويد كه از چه خروجي بايد برويم تا زماني كه آن خروجي را رد كرده بوديم. كاسه صبرم لبريز شد. به او تشر زدم كه «چه كسي نقشه خواني را به تو ياد داده است؟» او شروع به گريستن كرد. «من دارم نهايت سعي خودم را مي كنم فقط نمي توانم اين حروف چاپي ريز را بخوانم و هوا داره تاريك مي شه، اگر مي خواهي بدوني از چه خروجي بايد خارج شوي، زودتر بايد مرا در جريان بگذاري.» در آن لحظه اين درگيري مسخره به نظر نمي رسيد! اگر چه ما از آن يك درس با ارزش آموختيم. حل كردن كشمكشهايمان.
پيامد موفقيت
همسرم خيلي ناراحت شد. قبلاً اينچنين صريح با او حرف نزده بودم. او مي بايست همانجا و در آن لحظه به طور جدي در موردش حرف بزند. مي دانيد او چيزهايي راجع به كتاب مقدس مي دانست: «نگذاريد خورشيد به روي خشم و غضب شما غروب كند.» يا به عبارتي ديگر «درگيريهايتان را قبل از اينكه به رختخواب برويد حل كنيد. اجازه ندهيد كه آنها هفته ها، ماهها و يا سالها روي هم انباشته شوند و اگر چنين كنيد، كشمكشها روي ازدواج شما سايه مي افكنند و ممكن است آن را ويران كنند.»
وقتي پي به برخورد خود بردم از او عذرخواهي كردم. من اشتباه كردم و آن را قبول داشتم. خوشبختانه آن معذرت خواهي حال و هواي تازه اي براي ازدواجمان فراهم كرد. درگيري ها لحظه به لحظه مي آمدند ولي ما هميشه قادر بوديم بر آنها فائق شويم و در بيشتر زمينه ها قادر به مشاهده اشتباهات همديگر بوده و در جهت رفع آن مي كوشيديم. هر بار كه به مسافرت مي رويم فراموش مي كنيم كه اتوبان را دور بزنيم. اولين عكس العمل من هنوز غرولند كردن است ما بعداً دوتايي مي زنيم زير خنده! با وجود ۲۸ سال زندگي مشترك و خواندن نقشه هاي متعدد بعدي، هنوز زندگي بسيار شادي داريم. اما در بعضي از ازدواجها، درگيري ها كوچك و سطحي نيستند و با گذشت زمان مرتباً در حال افزايش مي باشند: مثل يك بشكه كه يك دفعه منفجر مي شود. اما چگونه مي توانيد كشمكشهاي نه چندان بزرگ و حتي بزرگ را كه در زندگيتان اتفاق مي افتد، حل كنيد، چند راهكار مفيد براي حل مشكلات به قرار زير است:
۱) همين حالا راجع به مشكل صحبت كنيد: اولاً سعي كنيد مشكلاتتان را روز به روز حل كنيد. «نگذاريد خورشيد به روي خشم و غضب شما غروب كند.» اين بدان معني است كه وقتي مشكلتان كوچك است در جهت حل آن اقدام كنيد. تمامي ارتباطات، موضوعاتي براي كشمكش هستند.
۲)ميل به بخشش داشته باشيد:همه ما مرتكب اشتباه مي شويم. در زندگي مشترك، در طول سالياني كه شما با همسرتان زندگي مي كنيد ممكن است صدها بار دچار اشتباه شويد. چقدر بايد همديگر را ببخشيد؟ كه هيچ پاياني براي بخشش وجود ندارد.
۳) زمان و مكان مهم: سوم اينكه خيلي مهم است كه زمان و مكان مناسب را براي حل مشكلات و گرفتاريها برگزينيد. همانطور كه گفتيم مشكلاتتان را سريعاً حل كنيد، حتي قبل از اينكه به خواب رويد. اما انتخاب زمان و مكان دقيق براي صحبت راجع به آن خيلي پراهميت مي باشد. اگر فرزنداني در خانه داريد بايد خيلي مراقب باشيد كه جلوي آنها بحث و مناظره نكنيد. اگر تا پاسي از شب منتظر بمانيد يكي از شما يا هر دو ممكن است خواب آلوده باشيد. شايد بهترين زمان بعد از ظهر (قبل از شام) است كه با هم قدم بزنيد و در مورد مشكل اخيرتان صحبت كنيد. بعضي ها ترجيح مي دهند تا بعد از شام صبر كنند. آن موقع مي توانيد به جاي خلوتي مثل اتاق مطالعه يا اتاق خواب (دور از بچه ها) رفته و راحت در مورد موضوعي كه شما را رنج مي دهد صحبت كنيد. اما ديگران رانندگي در خارج از شهر يا قدم زدن در پارك را بهترين راه براي صحبت راجع به چيزي كه در ذهنشان است مي دانند. نكته اينجاست كه توافق كنيد چگونه در ارتباطاتتان مي توانيد بهتر از عهده بحث آزاد برآئيد.
۴) نقش خود را در مشكل جستجو كنيد: هرگاه اشتباه كرديد آن را بپذيريد. بيشتر درگيري هاي زن و شوهر توسط ۲ نفر بوجود مي آيد. يكي اغلب كاملاً در اشتباه است و ديگري كاملاً صحيح. من به عنوان يك مشاوره ازدواج نمي توانم تعداد دفعاتي را كه شخصي ناراحت پيش من آمده و گفته: «چرا شوهرم نمي تواند بفهمد كه چقدر در اشتباه است يا چرا زنم نمي تواند كار درستي انجام دهد» بشمارم. بارها شنيده ام كه: «من اين كار را نكردم، تو اين كار را كردي، نه من نكردم. چرا تو كردي، نه من نكردم، چرا تو كردي...»
حل درگيري شخصاً توسط هر كدام از ما شروع مي شود كه بفهميم نقش هركسي در دعوا چه بوده است. پذيرفتن اشتباه يا تقصير يكي از سخت ترين كارهايي است كه انسانها انجام مي دهند. اما اگر خواهان يك ازدواج شاد هستيد، اگر خواهان حل مشكلاتتان، زماني كه كوچكند، هستيد، بايد بفهميد كه چه نقشي در بوجود آوردن مشكل بازي كرده ايد؟ چرا اينقدر بايد سخت باشد كه كسي بگويد: «متاسفم عزيزم، من اشتباه كردم.»
۵) به همسرتان گوش دهيد: اين مطلب ما را به پنجمين و مهمترين نكته هدايت مي كند. حل كردن مشكلات مستلزم گوش فرا دادن به حرفهاي همسرتان مي باشد و منظور من گوش دادن توأم با دقت است. به نظر راحت مي آيد؟ اما در واقع اين چنين نيست. وقتي زوجي براي مشورت كردن به كلينيك مراجعه مي كنند، يكي از سخت ترين كارها اين است كه هر كدام را به گوش دادن به ديگري دعوت كنم. هر كدام نگران اين مطلب است كه چيزي را بشنود. «اما گوش كن. اين كليد است.» تا زماني كه علاقمند به گوش كردن نباشيد قادر به تعريف دقيق مشكل نيز نخواهيد بود. تنها زماني كه از مشكل آگاهي پيدا كرديد مي توانيد در مورد راه حل آن صحبت كنيد.»
اگر هر كدام از شما به ديگري گوش فرا دهيد، بيشتر از ۹۰ درصد خواهيد ديد كه قبل از اينكه مشكلات به درگيري هاي بزرگتر تبديل شوند حل شده اند.
درسي از ملكه
داستاني را مي خواندم كه نشان مي داد چگونه در جهت حل مشكلات اقدام كنيم. اين داستان درباره ويكتوريا، پادشاه بريتانيادر اواخر قرن نوزدهم است. ويكتوريا و آلبرت (همسرش) زندگي خوب و خوشي داشتند اما حتي ملكه هم مجبور بود ياد بگيرد كه چگونه مشكلات روزمره خود را كه در هر زندگي مشتركي رخ مي دهد، حل كند. همانطور كه در طول داستان متوجه شدم مدت زمان كوتاهي بعد از اينكه ويكتوريا و آلبرت با هم ازدواج كرده بودند مشاجره اي بينشان اتفاق مي افتد. آلبرت به اتاق خصوصي خود مي رود و در را قفل مي كند. ملكه ناراحت هم به دنبال او رفته و... به شدت به در مي كوبد. آلبرت مي پرسد: «كيه؟» و ويكتوريا پاسخ مي دهد: «ملكه انگلستان تقاضا دارد كه پذيرفته شود.» ضربه بعدي به در آلبرت دوباره مي پرسد: «كيه؟» ويكتوريا با پرخاش مي گويد: «گفتم ملكه انگلستان». اين برنامه يكي دو دفعه ديگر نيز ادامه پيدا مي كند در حالي كه هنوز آلبرت براي گشودن در هيچ اقدامي نكرده است. دست آخر ضربه ملايمي به در نواخته مي شود. آلبرت يكبار ديگر مي پرسد: «كيه؟» و ملكه جواب مي دهد: «همسر عزيزت، ويكتوريا». آلبرت در را باز مي كند و آنها درگيري اشان را حل مي كنند. حتي يك ملكه نيز مي بايست هنر حل درگيري و نزاع را بلد باشد. شايد بعدها ملكه به دانايي «سولمون» پي برد كه مي گفت: «يك جواب ملايم، خشم و غضب را ناپديد مي كند اما يك كلمه خشن و كوبنده، ناراحتي را برمي انگيزد.»
تمام درگيري ها در ازدواج قابل حلند اعم از مشكلات بزرگ و كوچك.
آنچه لازم است كمي صبر و شكيبايي است. توانايي قبول مشكلي كه شما باعث بروز آن شده ايد و توانايي اعتراف به اشتباه خود . مجهز نمودن خود به ابزاري چون عشق فراوان، ميل و رغبت به گوش دادن، بخشيدن و...
آن هنگام است كه مي فهميد حل كردن مشكلات هنري است كه مي توانيد آن را ياد بگيريد فقط تنها مسئله اين است كه بدانيد «چه بكنم و چگونه آن را انجام دهيم.»
نويسنده: Ronald D.kelly
منبع: Readers digest
مترجم: نسرين رمضانعلي علي اكبر

معيارهايي براي انتخاب همسر
005217.jpg
از زمانهاي خيلي دور همواره اين سؤال بين روانشناسان خانواده مطرح بوده است كه آيا شباهت ها باعث به وجود آمدن ازدواج موفق مي شود يا تفاوت ها؟
پژوهش هاي به عمل آمده نشان مي دهدكه با ثبات ترين ازدواج ها آنهايي هستند كه زن و شوهر بيشترين شباهتها را با هم داشته اند. استفن وايت معتقد است: «با توجه به بررسي هاي باليني، شباهتهاي اخلاقي و شخصيتي زن و شوهر روي موفقيت ازدواج آنها نقش تعيين كننده اي دارد،» ميزان بي ثباتي و طلاق در زوجهاي به هم شبيه، كمتر مشاهده مي شود. با توجه به نتايج به دست آمده، نداشتن شباهت با بي ثباتي و طلاق همراه است. بعضي از روانشناسان شباهتهاي موجود بين زوجين را در حكم سپرده بانكي تلقي مي كنند و اشاره مي كنند اگر ميزان سپرده بانكي شما رقم بزرگي باشد و ميزان بدهي بانكي شما كم باشد در آن صورت در مقابل بحرانهاي اقتصادي بهتر مي توانيد مقاومت كنيد و به نحو احسن مي توانيد احساس امنيت نمائيد، ولي اگر ميزان بدهي هاي شما نسبت به سپرده  بانكي كم باشد به همان نسبت احتمال اينكه دچار مشكل شويد زياد خواهد بود. اين تشبيه نشان مي دهد كه هر قدر تشابه بين زوجين بيشتر باشد به همان نسبت ازدواج آنان از استحكام و دوام بيشتري برخوردار خواهد بود و هر قدر تفاوت آنها بيشتر باشد به همان نسبت احتمال اينكه دچار بحران شوند زياد خواهد شد، سؤالي كه در اينجا مطرح مي شود اين است كه وجود كدام يك از تشابهات مطلقاً براي ازدوج لازم هستند؟
هوش: اگر هوش زن و شوهر به يك اندازه باشد رابطه زناشويي با گرفتاري كمتري روبه رو مي شود. توجه داشته باشيد كه «تحصيلات» ملاك نظر نيست چرا كه بعضي از اشخاص بسيار باهوش به هر دليل ممكن است به كالج و دانشگاه راه پيدا نكنند. منظور اين است كه زن و شوهر به لحاظ بهره هوشي بايد در يك رديف قرار داشته باشند، بايد بتوانند اشياء و امور را به يك شكل ببينند و درباره آنها به يك شكل صحبت كنند. اگر يكي از طرفين ازدواج اغلب گمان مي كند كه همسرش متوجه منظور او نشده است، شرايط خوشايندي بين آنها برقرار نمي شود.
بررسي هاي به عمل آمده نيز نشان مي دهند، اگر بهره هوشي زن و شوهر در يك رديف يا نزديك به هم باشد ثبات ازدواج بيشتر مي شود.
ارزش ها: لازم است كه زن و شوهر درباره بسياري از ارزشها وحدت نظر داشته باشند. مثلاً مهم است كه زن و شوهر درباره معنويات و يا زندگي خانوادگي اختلاف نداشته باشند. اگر در اين زمينه ها وحدت نظري وجود نداشته باشد، بروز اصطكاك ميان آنها حتمي است.
علايق: اگر زن و شوهر در بسياري از زمينه ها علايق مشترك داشته باشند زندگي به كامشان شيرين مي شود. در اين ميان هر چه تنوع علايق مشترك بيشتر باشد بهتر است.
توقع از نظامات خانوادگي: زن و شوهر بايستي درباره وظايف و مسئوليتهاي يكديگر در رابطه زناشويي وحدت نظر داشته باشند. طرز فكر افراد در اين زمينه كلاً به دو نوع تقسيم مي شود. بعضي از افراد در مورد وظايف و مسئوليتهاي زن و شوهر به طور سنتي فكر مي كنند بدين معنا كه مديريت داخلي منزل به عهده زن است و مرد نيز به عنوان مدير بيروني منزل، يا نان آور خانواده تلقي مي شود. فردي كه در اين زمينه به طور سنتي فكر مي كند بايد با فردي ازدواج كند كه با او همفكر است. اما در حال حاضر كه نقش هاي زن و مرد دستخوش تغييرات زيادي شده است، عده اي معتقد به تساوي حقوق بين زن و مرد هستند و وظايف و مسئوليتهاي مشابهي نيز براي آنان قائل مي شوند. افرادي كه اين اعتقاد را دارند بايد با همفكران خود ازدواج كند. سؤال ديگري كه مطرح مي شود اين است، تفاوتهاي مسئله ساز كدام ها هستند؟ يا به عبارت ديگر، چه تفاوتهايي مي توانند به خوشبختي زندگي زناشويي آسيب برسانند.
در پاسخ به اين سؤال بايد گفت وجود اختلافاتي كه مي توانند به خوشبختي زندگي زناشويي لطمه بزنند عبارتنداز:
ميزان انرژي: وقتي يكي از طرفين ازدواج پرانرژي باشد و در مقابل همسر او كم انرژي اينان با مشكلات عديده اي برخورد مي كنند. اختلاف در ميزان انرژي در زمينه هاي مختلف خود نمايان مي شود كه از جمله مي توان به معاشرتهاي اجتماعي، فعاليتهاي مذهبي و غيره اشاره كرد. در انجام فعاليتهاي مربوط به خانه نيز سطح انرژي ميان زن و شوهر اغلب مسئله ساز مي شود، مثلاً ممكن است زن بخواهد كارهايي را در روزهاي تعطيل آخر هفته در منزل انجام دهد و شوهر علاقه مند به اين باشد كه روبه روي تلويزيون بنشيند و يا روزنامه بخواند.
عادات شخصي: وقتي زن و شوهر عادتهاي شخصي متفاوتي داشته باشند، به تدريج وحدت ميان آنها روبه نقصان مي رود. از جمله عادتهاي مسئله ساز مي توان به اين موارد اشاره كرد: وقت شناسي، نظم و ترتيب، وابستگي مسئوليت
مي توان به عادات شخصي متعددي اشاره كرد كه زن و مرد بايد قبل از ازدواج به آن توجه داشته باشند. مثلاً اگر يكي از آنها سيگار بكشد و ديگري نكشد، اين اختلاف مي تواند در رابطه زناشويي آنها دردسر ساز شود. اگر يكي از آنها به خوردن غذاهاي مقوي و مغذي علاقه مند باشد و ديگري به اينكه چه مي خورد بها ندهد، مشكلاتي در زندگي زناشويي ايجاد مي كند.
استفاده از پول: بسياري از زوجها در اثر نداشتن توافق بر سر مسائل مالي دچار مشكل مي شوند. يكي به فكر آينده است و مي خواهد پولش را پس انداز كند و ديگري به خرج كردن پول و خوش بودن در لحظه حال علاقه مند است. يكي معتقد به ريسك كردن است و ديگري فكر مي كند كه بايد به تدريج و با ضريب اطمينان بالا بر دارائي هاي خود بيفزايد. يكي مي گويد كه درآمد را بايد خرج فرزندان كرد و ديگري مي خواهد پول را نگه دارد. اختلافاتي از اين قبيل مي تواند شيرازه زندگي زناشويي را تحت تأثير قرار دهد، به همين دليل لازم است كه قبل از ازدواج در اين موارد بيشتر موشكافي شود.
علايق و مهارتهاي كلامي: اگر يكي از طرفين ازدواج زياد حرف بزند و ديگري كم حرف باشد چه مشكلي پيش مي آيد؟ اگر زن يا مرد علاقه مند به گفت وگو و ديگري خواهان سكوت باشد، استرس فراواني ايجاد مي شود. اگر كسي به هنگام صرف غذا علاقه مند به صحبت باشد و همسرش بخواهد به هنگام صرف غذا سكوت كند و يا اگر يكي از طرفين ازدواج به صحبت تلفني طولاني علاقه مند باشد زمينه هاي اختلاف را پايه ريزي كرده اند.
سؤالي كه با توجه به مسائل فوق مطرح مي شود اين است اگر افرادي با هم ازدواج كنند كه در موارد فوق اختلاف داشته باشند چه ويژگي را بايد در خود بپرورانند تا بتوانند به زندگي زناشويي ادامه دهند؟
در پاسخ بايد اشاره كرد، اگر زوجين داراي ويژگي انعطاف پذيري باشند مي توانند به جاي اينكه تحت تأثير اختلافات قرار بگيرند با تفاوتها كنار بيايند و براي حل مشكلات راه حل هاي مناسب پيدا كنند.
غلامعلي اسماعيلي و سهيلا ساعتي
روانشناسان مركز مشاوره دانشگاه علامه طباطبايي

سايه روشن آموزش
۴۰ درصد زنان از زندگي زناشويي خود رضايت ندارند
005223.jpg
عضو هيات علمي دانشگاه توانبخشي و علوم بهزيستي گفت: تحقيقات بيانگر اين امر است كه بيش از ۴۰ درصد زنان از زندگي زناشويي خود رضايت نداشته و آن را بد و بسيار وخيم توصيف مي كنند.
دكتر اشرف السادات موسوي به خبرگزاري مهر گفت: اين تحقيق با هدف بررسي ميزان رضايت از زندگي زناشويي و عوامل تهديد كننده ازدواج از جمله اشتغال و تحصيلات زنان متاهل با همكاري معاونت پژوهشي دانشگاه توانبخشي و علوم بهزيستي و بر روي ۱۰۰ زن متاهل با كمتراز ۵ سال زندگي مشترك، تحصيل كرده و شاغل، ۱۰۰ زن ديپلمه و شاغل، ۱۰۰ زن تحصيل كرده و خانه دار و ۱۰۰ زن ديپلمه و خانه دار تهراني صورت گرفته است.
وي افزود: از اين مجموعه بيش از ۴۰ درصد زنان از وضعيت زندگي زناشويي خود اظهار رضايت نداشتند و اين در حالي است كه يك چهارم اين زنان وضعيت ازدواج خود را وخيم و بسيار وخيم ارزيابي كرده اند كه اين امر مي تواند زندگي مشترك آنها را در معرض خطرات جدي قرار دهد و همين امر بيانگر لزوم مداخلات روانشناختي خانواده در طي اين مراحل است.
دكتر موسوي با بيان اينكه بر اساس نتايج اين تحقيق تحصيلات و شغل زن نه تنها در امر ازدواج تاثير منفي ندارد بلكه رضايت زناشويي را نيز در زنان افزايش مي دهد، اظهار داشت: رضايت زناشويي زنان تحصيل كرده بيشتر از زنان ديپلمه است.
وي در ادامه تصريح كرد: سه چهارم شوهران زنان ديپلمه داراي تحصيلات دانشگاهي بوده و همچنين فاصله سن زنان ديپلمه و شوهران آنها نيز بيشتر از زنان تحصيل كرده است كه اين عدم تطابق علاوه بر تفاوت در ديدگاه زوجين در نهايت به عدم رضايت كمتر زنان ديپلمه از زندگي زناشويي نيز ختم مي شود.
عضو هيات علمي دانشگاه علوم بهزيستي در ادامه با بيان اين كه زنان شاغل نسبت به زنان خانه داراز وضعيت زناشويي بهتري در زندگي برخوردار هستند، اظهار داشت: ساختار در خانواده زنان تحصيل كرده و شاغل به طرف نزديك تر شدن نقش ها پيش مي رود و زن و شوهر مي توانند با انجام وظايف يكديگر به برآوردن نيازهاي اعضاي خانواده مبادرت كنند.

زندگي
ادبيات
اقتصاد
انديشه
سياست
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  زندگي  |  سياست  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |