تقديم به تمامي زوجهاي جوان
متأسفم عزيزم من اشتباه كردم
|
|
هرگاه اشتباه كرديد آن را بپذيريد.در بيشتر درگيري هاي زن و شوهرها
اغلب يك طرف كاملاً در اشتباه است و ديگري كاملاً صحيح.
دير يا زود كشمكش در بهترين و موفق ترين ازدواجها رخ مي دهد. شايد به خاطر پول يا كمبود روابط كلامي يا به خاطر ديدن يك برنامه تلويزيوني، به خاطر مادر شوهر و... بيشتر درگيري هاي زوجين جزئي هستند، چيزهايي كه بعد از اتمام كشمكش بايد به آنها خنديد.
اولين درگيري ما
هنوز هم من و همسرم پيش خودمان به اولين درگيري مان مي خنديم. مي خنديم به خاطر اينكه آن چه باعث بروز آن شد هنوز هم لحظه به لحظه اتفاق مي افتد. تمام ماجرا از زماني شروع شد كه چند هفته اي از ازدواجمان نگذشته بود. در نظر داشتيم پيش كشيشي در كليساي در حال توسعه اطراف سانفرانسيسكو برويم. اميدوار بوديم كه تمامي اهالي را در طول اولين ماههاي مأموريتمان ملاقات كنيم. هر روز بايد ملاقات كنندگان را مي ديديم با اين حال همسرم نمي توانست خيلي خوب نقشه شهر را بخواند و ما به سرعت از بزرگراهها مي گذشتيم. او مي بايست نقشه را درست در مسيري كه ما مي رفتيم بخواند. بعضي وقتها نمي توانست به من بگويد كه از چه خروجي بايد برويم تا زماني كه آن خروجي را رد كرده بوديم. كاسه صبرم لبريز شد. به او تشر زدم كه «چه كسي نقشه خواني را به تو ياد داده است؟» او شروع به گريستن كرد. «من دارم نهايت سعي خودم را مي كنم فقط نمي توانم اين حروف چاپي ريز را بخوانم و هوا داره تاريك مي شه، اگر مي خواهي بدوني از چه خروجي بايد خارج شوي، زودتر بايد مرا در جريان بگذاري.» در آن لحظه اين درگيري مسخره به نظر نمي رسيد! اگر چه ما از آن يك درس با ارزش آموختيم. حل كردن كشمكشهايمان.
پيامد موفقيت
همسرم خيلي ناراحت شد. قبلاً اينچنين صريح با او حرف نزده بودم. او مي بايست همانجا و در آن لحظه به طور جدي در موردش حرف بزند. مي دانيد او چيزهايي راجع به كتاب مقدس مي دانست: «نگذاريد خورشيد به روي خشم و غضب شما غروب كند.» يا به عبارتي ديگر «درگيريهايتان را قبل از اينكه به رختخواب برويد حل كنيد. اجازه ندهيد كه آنها هفته ها، ماهها و يا سالها روي هم انباشته شوند و اگر چنين كنيد، كشمكشها روي ازدواج شما سايه مي افكنند و ممكن است آن را ويران كنند.»
وقتي پي به برخورد خود بردم از او عذرخواهي كردم. من اشتباه كردم و آن را قبول داشتم. خوشبختانه آن معذرت خواهي حال و هواي تازه اي براي ازدواجمان فراهم كرد. درگيري ها لحظه به لحظه مي آمدند ولي ما هميشه قادر بوديم بر آنها فائق شويم و در بيشتر زمينه ها قادر به مشاهده اشتباهات همديگر بوده و در جهت رفع آن مي كوشيديم. هر بار كه به مسافرت مي رويم فراموش مي كنيم كه اتوبان را دور بزنيم. اولين عكس العمل من هنوز غرولند كردن است ما بعداً دوتايي مي زنيم زير خنده! با وجود ۲۸ سال زندگي مشترك و خواندن نقشه هاي متعدد بعدي، هنوز زندگي بسيار شادي داريم. اما در بعضي از ازدواجها، درگيري ها كوچك و سطحي نيستند و با گذشت زمان مرتباً در حال افزايش مي باشند: مثل يك بشكه كه يك دفعه منفجر مي شود. اما چگونه مي توانيد كشمكشهاي نه چندان بزرگ و حتي بزرگ را كه در زندگيتان اتفاق مي افتد، حل كنيد، چند راهكار مفيد براي حل مشكلات به قرار زير است:
۱) همين حالا راجع به مشكل صحبت كنيد: اولاً سعي كنيد مشكلاتتان را روز به روز حل كنيد. «نگذاريد خورشيد به روي خشم و غضب شما غروب كند.» اين بدان معني است كه وقتي مشكلتان كوچك است در جهت حل آن اقدام كنيد. تمامي ارتباطات، موضوعاتي براي كشمكش هستند.
۲)ميل به بخشش داشته باشيد:همه ما مرتكب اشتباه مي شويم. در زندگي مشترك، در طول سالياني كه شما با همسرتان زندگي مي كنيد ممكن است صدها بار دچار اشتباه شويد. چقدر بايد همديگر را ببخشيد؟ كه هيچ پاياني براي بخشش وجود ندارد.
۳) زمان و مكان مهم: سوم اينكه خيلي مهم است كه زمان و مكان مناسب را براي حل مشكلات و گرفتاريها برگزينيد. همانطور كه گفتيم مشكلاتتان را سريعاً حل كنيد، حتي قبل از اينكه به خواب رويد. اما انتخاب زمان و مكان دقيق براي صحبت راجع به آن خيلي پراهميت مي باشد. اگر فرزنداني در خانه داريد بايد خيلي مراقب باشيد كه جلوي آنها بحث و مناظره نكنيد. اگر تا پاسي از شب منتظر بمانيد يكي از شما يا هر دو ممكن است خواب آلوده باشيد. شايد بهترين زمان بعد از ظهر (قبل از شام) است كه با هم قدم بزنيد و در مورد مشكل اخيرتان صحبت كنيد. بعضي ها ترجيح مي دهند تا بعد از شام صبر كنند. آن موقع مي توانيد به جاي خلوتي مثل اتاق مطالعه يا اتاق خواب (دور از بچه ها) رفته و راحت در مورد موضوعي كه شما را رنج مي دهد صحبت كنيد. اما ديگران رانندگي در خارج از شهر يا قدم زدن در پارك را بهترين راه براي صحبت راجع به چيزي كه در ذهنشان است مي دانند. نكته اينجاست كه توافق كنيد چگونه در ارتباطاتتان مي توانيد بهتر از عهده بحث آزاد برآئيد.
۴) نقش خود را در مشكل جستجو كنيد: هرگاه اشتباه كرديد آن را بپذيريد. بيشتر درگيري هاي زن و شوهر توسط ۲ نفر بوجود مي آيد. يكي اغلب كاملاً در اشتباه است و ديگري كاملاً صحيح. من به عنوان يك مشاوره ازدواج نمي توانم تعداد دفعاتي را كه شخصي ناراحت پيش من آمده و گفته: «چرا شوهرم نمي تواند بفهمد كه چقدر در اشتباه است يا چرا زنم نمي تواند كار درستي انجام دهد» بشمارم. بارها شنيده ام كه: «من اين كار را نكردم، تو اين كار را كردي، نه من نكردم. چرا تو كردي، نه من نكردم، چرا تو كردي...»
حل درگيري شخصاً توسط هر كدام از ما شروع مي شود كه بفهميم نقش هركسي در دعوا چه بوده است. پذيرفتن اشتباه يا تقصير يكي از سخت ترين كارهايي است كه انسانها انجام مي دهند. اما اگر خواهان يك ازدواج شاد هستيد، اگر خواهان حل مشكلاتتان، زماني كه كوچكند، هستيد، بايد بفهميد كه چه نقشي در بوجود آوردن مشكل بازي كرده ايد؟ چرا اينقدر بايد سخت باشد كه كسي بگويد: «متاسفم عزيزم، من اشتباه كردم.»
۵) به همسرتان گوش دهيد: اين مطلب ما را به پنجمين و مهمترين نكته هدايت مي كند. حل كردن مشكلات مستلزم گوش فرا دادن به حرفهاي همسرتان مي باشد و منظور من گوش دادن توأم با دقت است. به نظر راحت مي آيد؟ اما در واقع اين چنين نيست. وقتي زوجي براي مشورت كردن به كلينيك مراجعه مي كنند، يكي از سخت ترين كارها اين است كه هر كدام را به گوش دادن به ديگري دعوت كنم. هر كدام نگران اين مطلب است كه چيزي را بشنود. «اما گوش كن. اين كليد است.» تا زماني كه علاقمند به گوش كردن نباشيد قادر به تعريف دقيق مشكل نيز نخواهيد بود. تنها زماني كه از مشكل آگاهي پيدا كرديد مي توانيد در مورد راه حل آن صحبت كنيد.»
اگر هر كدام از شما به ديگري گوش فرا دهيد، بيشتر از ۹۰ درصد خواهيد ديد كه قبل از اينكه مشكلات به درگيري هاي بزرگتر تبديل شوند حل شده اند.
درسي از ملكه
داستاني را مي خواندم كه نشان مي داد چگونه در جهت حل مشكلات اقدام كنيم. اين داستان درباره ويكتوريا، پادشاه بريتانيادر اواخر قرن نوزدهم است. ويكتوريا و آلبرت (همسرش) زندگي خوب و خوشي داشتند اما حتي ملكه هم مجبور بود ياد بگيرد كه چگونه مشكلات روزمره خود را كه در هر زندگي مشتركي رخ مي دهد، حل كند. همانطور كه در طول داستان متوجه شدم مدت زمان كوتاهي بعد از اينكه ويكتوريا و آلبرت با هم ازدواج كرده بودند مشاجره اي بينشان اتفاق مي افتد. آلبرت به اتاق خصوصي خود مي رود و در را قفل مي كند. ملكه ناراحت هم به دنبال او رفته و... به شدت به در مي كوبد. آلبرت مي پرسد: «كيه؟» و ويكتوريا پاسخ مي دهد: «ملكه انگلستان تقاضا دارد كه پذيرفته شود.» ضربه بعدي به در آلبرت دوباره مي پرسد: «كيه؟» ويكتوريا با پرخاش مي گويد: «گفتم ملكه انگلستان». اين برنامه يكي دو دفعه ديگر نيز ادامه پيدا مي كند در حالي كه هنوز آلبرت براي گشودن در هيچ اقدامي نكرده است. دست آخر ضربه ملايمي به در نواخته مي شود. آلبرت يكبار ديگر مي پرسد: «كيه؟» و ملكه جواب مي دهد: «همسر عزيزت، ويكتوريا». آلبرت در را باز مي كند و آنها درگيري اشان را حل مي كنند. حتي يك ملكه نيز مي بايست هنر حل درگيري و نزاع را بلد باشد. شايد بعدها ملكه به دانايي «سولمون» پي برد كه مي گفت: «يك جواب ملايم، خشم و غضب را ناپديد مي كند اما يك كلمه خشن و كوبنده، ناراحتي را برمي انگيزد.»
تمام درگيري ها در ازدواج قابل حلند اعم از مشكلات بزرگ و كوچك.
آنچه لازم است كمي صبر و شكيبايي است. توانايي قبول مشكلي كه شما باعث بروز آن شده ايد و توانايي اعتراف به اشتباه خود . مجهز نمودن خود به ابزاري چون عشق فراوان، ميل و رغبت به گوش دادن، بخشيدن و...
آن هنگام است كه مي فهميد حل كردن مشكلات هنري است كه مي توانيد آن را ياد بگيريد فقط تنها مسئله اين است كه بدانيد «چه بكنم و چگونه آن را انجام دهيم.»
نويسنده: Ronald D.kelly
منبع: Readers digest
مترجم: نسرين رمضانعلي علي اكبر
|