چهارشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۸۳ - شماره ۳۴۰۹
در حاشيه مصوبه شوراي عالي آموزش و پرورش درمورد استفاده فراگيران از تك ماده مجدد
پيش به سوي آموزش با كيفيت!
008706.jpg
مرتضي مجدفر
مهدي نويد ادهم، دبيركل شوراي عالي آموزش و پرورش، اول هفته جاري در يك نشست خبري اعلام كرد: دانش آموزان از اين پس، مي توانند از يك درس در دو سال متوالي از تك ماده استفاده كنند. به گفته دبيركل شوراي عالي آموزش و پرورش، براساس اين مصوبه كه پس از اصلاح تبصره ۱۸ آيين نامه امتحانات صورت گرفته است، دانش آموزان دوره هاي ابتدايي، راهنمايي و متوسطه مي توانند در يك درس، دوبار از امتياز تك ماده برخوردار شوند. پيش از اين دانش آموزان مي توانستند در يك درس، فقط يك بار از تك ماده استفاده كنند.
انتشار اين خبر، موجي از شادي و اندوه را در جامعه پديد آورد. شادمانان، دانش آموزاني بودند كه در پايان امتحانات خرداد ۸۳، از اين كه مجددا نمره نياوردن در درسي خاص، موجب مردودي آنان خواهد شد، زانوي غم به بغل گرفته بودند و صد البته در اين تشويش، خانواده ها نيز با آنان همراه شده بودند و اكنون وقت آن بود كه غم گرفتن نمره زير ده را به فراموشي بسپارند. گروه ديگر، اندوهگينان يا به عبارت دقيق تر، نگرانان بودند كه از همان عصر روزي كه خبر منتشر شد، فرياد «واكيفيتا» سر داده و معتقد بودند اصلاح و تصويب اين بخش از آيين نامه امتحانات دانش آموزان، ضربه ديگري است كه به كيفيت آموزشي و سواد دانش آموختگان مدرسه اي وارد مي شود و درواقع، با تك ماده كه مشكل داشتيم، حال با تكرار تك ماده چه خواهيم كرد؟ اين گروه مي گويند دانش آموزي كه رياضيات كلاس اول راهنمايي را با هر مصيبتي از سر باز مي كند و به نمره حداقل ده دست مي يابد، اگر اجازه داشته باشد در كلاس هاي دوم و سوم راهنمايي، دوبار در درس رياضيات، نمره كمتر از ده و حتي زير هفت كسب كند و با استفاده دوباره از تك ماده، به دوره بالاتر راه پيدا كند، داراي چه كيفيتي از دانش رياضيات خواهد بود كه ما به او اجازه نشستن در دبيرستان بدهيم؟ اين گروه، حتي وقتي به ذكر مثال از دوره دبيرستان و استفاده از مزيت تك ماده پي درپي در درسي خاص در اين دوره مي رسند، درجه نگراني و عصبانيت شان افزون تر مي شود و حتي چنين چيزي را، در حد فاجعه اي در نظام آموزش و پرورش كشور طبقه بندي مي كنند.
در مقابل اين گروه و به غير از دانش آموزان استفاده كننده از تك ماده و اولياي آنان كه مدافعان وضع چنين آيين نامه اي به شمار مي روند، گروه ديگري از كارشناسان و دست اندركاران نظام آموزشي هم وجود دارند كه موافق اين مصوبه هستند. آنها معتقدند وقتي دانش آموزي در يك درس خاص نمره نمي آورد، همه تقصيرها متوجه وي نيست. ممكن است كتاب و يا به عبارتي دقيق تر برنامه درسي اشكال داشته باشد؛ ممكن است دانش آموز از خدمات آموزشي كم كيفيت ازجمله معلم و فضاي آموزشي نامناسب برخوردار بوده باشد و يا احتمال دارد پرسش هاي امتحاني داراي اشكال بوده و استاندارد طرح نشده باشد. حتي اين گروه معتقدند ممكن است ماده درسي خاصي مثلا علوم اجتماعي، تاريخ و يا حتي علوم تجربي، بنا به دلايل گوناگون مورد علاقه دانش آموزي نباشد و وي، به اين دليل نمره نياورد كه آن درس را دوست ندارد و يا استعداد باطني در اين درس را دارا نيست.
در مقابل اين دو ديدگاه، نظريه ديگري هم هست كه متاثر از آموزه هاي سازمان هاي بين المللي آموزشي ازجمله يونسكو است و تغيير اخير آيين نامه امتحانات را با اندك تفسير و توضيحي مي توان در اين بخش نيز طبقه بندي كرد. اين نظريه، آموزش را به دو بخش آموزش هاي عمومي و متوسطه تقسيم مي كند و نگاهش به هردو بخش متفاوت است. براساس اين نظريه، هدف از آوردن دانش آموزان دوره هاي ابتدايي و راهنمايي (عمومي) و دبيرستان (متوسطه) به مدرسه، با يكديگر تفاوت هاي اساسي دارد. هدف از حضور دانش آموزان دوره آموزش عمومي در مدرسه، آموزش مفاهيم شهروندي به آنان است. در اين دوره، آموزش هاي ما بايد بيشتر جنبه عمومي داشته باشد و مواردي را به آنها بياموزيم كه به طور مستقيم در زندگي روزانه آنها كاربرد داشته باشد. از اين قبيل مواد آموختني، با عنوان «يادگيري دائمي» ياد مي شود و منظور نكات و آموزه هايي است كه تا آخرين روز حيات دانش آموز ممكن است به كار او بيايد.مانند خواندن، نوشتن، حساب كردن، آداب معاشرت، اصول اوليه دين، اخلاق، بهداشت و.... بديهي است نه تنها اين درس ها را نبايد و نمي توان با تك ماده قبول شد، بلكه بايد تمهيدي انديشيده شود كه اساساً مقوله اي به نام «ارزشيابي و امتحانات» هم درمورد اين درس ها به شكل نمره اي وجود نداشته باشد. درست مانند طرحي كه هم اكنون با عنوان «ارزشيابي كيفي» در چند دبستان كشور آغاز شده و دانش آموزان دوره ابتدايي تا كلاس سوم به جاي نمره، با توصيفات كيفي ارزشيابي مي شوند. در اين بخش، آموزش هاي مرتبط با آشنايي با ميراث فرهنگي و مسايل روز مربوط به دانش آموزان نيز قرار مي گيرد. موضوعات اين بخش ها را هم نبايد و نمي توان با آموزش مستقيم و دادن و گرفتن نمره، به دانش آموزان ياد داد. به عبارت ديگر، هدف، پرورش شهرونداني است كه داراي بينش و توانش مكفي و دانش نسبي و اندك باشند. در اين حالت، اگر دانش آموزي حل معادله درجه دوم را بلد نباشد و يا نتواند اقدامات ۶ گانه اميركبير را نام ببرد و بندهاي عهدنامه تيليسيت را توضيح دهد، مستحق مردودي و تكرار پايه نيست.ولي، همين نظريه، درمورد دبيرستان و دوره هاي آموزش متوسطه قدري سخت گيرتر است و اعتقاد بر اين است كه دانش آموز دبيرستاني بايد علاوه بر بينش و توانش، داراي دانش مكفي هم باشد. درواقع، اجازه تكرار تك ماده به دانش آموزان ابتدايي و راهنمايي، اگر با اين نگاه، جايز باشد،  در دوره دبيرستان خطاست. دانش آموزي كه رياضيات سال هاي دوم و سوم دبيرستان را با تك ماده از سر باز كند و پس از طي باري به هرجهت دوره پيش دانشگاهي، وارد دانشگاه شود، داراي چه پايه اي از دانش تخصصي خواهد بود كه بتواند از لحاظ آكادميك فرد فرهيخته مناسبي براي كشور باشد.
به عبارت ديگر، طبق اين نظريه، بهتر است در دوره هاي ابتدايي و راهنمايي تحصيلي كه آموزش ها عمومي است، شرايط براي قبولي دانش آموزان ساده و سهل باشد،  ولي در دبيرستان با اندكي سخت گيري عمل شود. البته بايد حدس زد شوراي عالي آموزش و پرورش، به طور قطع، هزينه هاي اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي ناشي از مردودي بي دليل دانش آموزاني را كه به دليل عدم استفاده مجدد از تك ماده، مردود و حتي از گردونه نظام آموزشي حذف مي شدند، درنظر داشته است.
به هرصورت كيفيت و كميت، همواره از مقوله هايي بوده اند كه در تقابل دائمي با يكديگر قرار داشته اند و اين كه آيا اجازه استفاده از تك ماده مجدد، به نفع كيفيت آموزشي و يا كاهش كميت مردودين و افزايش قبول شدگان خواهد شد، از مباحثي است كه با اندك صبر و پس از سپري شدن زماني كوتاه، مشخص مي شود. فعلا بهتر است بيش از اين حرف نزنيم تا حلاوت ذهن دانش آموزاني را كه با اين شيوه قبول شده اند و يا مي شوند، به هم نزنيم و اجازه بدهيم خانواده هاي اين دانش آموزان، از اين كه در سال تحصيلي ۸۴-۱۳۸۳، رقمي مابين صد تا پانصد هزار تومان صرفه جويي خواهند كرد، خوشحال باشند.

كاوشگري يعني چه؟
008727.jpg
تدريس كاوش- محور، هنر ايجاد موقعيت هايي است كه در آن دانش آموزان نقش يك دانشمند را بازي مي كنند. در اين موقعيت ها دانش آموزان در مشاهده و پرسش در مورد پديده ها دست به ابتكار مي زنند و درباره آنچه مي بينند، توضيحاتي مي دهند، آزمون هايي را براي تأييد يا ابطال نظريه هايشان طراحي و اجرا مي كنند، داده ها را تحليل مي نمايند، از داده هاي تجربي نتيجه گيري مي كنند، به طراحي و ساختن مدل هايي مي پردازند و يا هر نوع تركيبي از اينها. در اين موقعيت هاي يادگيري، محدوديتي وجود ندارد و هدف دستيابي به تنها پاسخ درست نيست. با اين حال، دانش آموزان طبق استانداردهاي معلوم كار مي كنند و مي آموزند كه با اشتياق و دقت مشاهده كنند و از طريق آزمون يا مطالعه معنادار سؤالاتي را مطرح نمايند كه داراي جواب هاي ناقص يا كامل باشند. آنها به آزمايش و خطا مي پردازند و ياد مي گيرند كه با دقت تحليل و استدلال كنند.
كاوشگري ايده پيچيده اي است به معناي بسياري از چيزها، براي بسياري از افراد، در بسياري از موقعيت ها. علاقه ما به كاوشگري در «مركز يادگيري كاوش- محور»، ريشه در تجربيات ما به عنوان عالم، معلم و دانش آموز دارد. آنچه در پي مي آيد يك سري از مطالبي است كه مشام آدمي را با عطر چيزي آشنا مي كند كه از آن به كاوشگري ياد مي شود. تعريفي با حد و رسم منطقي از آن اگر امكان پذير باشد، احتمالاً بسيار محدود كننده خواهد بود.
* كاوشگري پرسيدن سؤالاتي است. اما نه هر سؤالي؛ بلكه سؤالات خوب. سؤالاتي كه در دسترس هستند، سوالاتي كه مي توانند جواب هاي ناقص يا كامل داشته باشند و سوالاتي كه به آزمون ها و مطالعاتي معنادار مي انجامند.
* كاوشگري هنر و دانش پرسيدن و پاسخ دادن به سوالات است كه مستلزم مشاهده و اندازه گيري،  فرضيه سازي، تفسير، مدل سازي و مدل آزمايي است. اين كار به تجربه، تأمل و شناخت نقاط قوت و ضعف روش هاي خاص خود بستگي دارد.
* در حين كاوشگري معلم مي تواند به طرح سؤالي بپردازد يا دانش آموزان را وادار نمايد تا سؤالات خودشان را مطرح كنند. اين سؤالات اغلب باز هستند و فرصتي در اختيار دانش آموزان قرار مي دهد تا بررسي هاي خود را هدايت كنند و پاسخ هايشان را (نه فقط يك پاسخ درست) خودشان بيابند و به احتمال زياد با سؤالات بيشتري روبه رو شوند.
* كاوشگري، كاري است كه عالمان انجام مي دهند. اين كار معمولاً به صورت رسمي و نظام مند انجام مي شود و در اين فرايند در پيكره كلي اطلاعات كه دانش ناميده مي شود، سهيم مي گردد.
* در تجربه كردن علم به عنوان كاوشگري، دانش آموزان راه و رسم عالم شدن را ياد مي گيرند و به اين ترتيب است كه آنها ياد مي گيرند كه فراتر از صرف مفاهيم و واقعيت ها، فرايندهاي مربوط به ايجاد اين مفاهيم و واقعيت ها را نيز بياموزند.
* دانش آموزان با كاوشگري به تجربيات عيني و فعال مجهز مي شوند. آنها دست به ابتكار مي زنند ولي در خود مهارت هاي حل مسأله، تصميم سازي و تحقيق را ايجاد مي كنند. اين مهارت ها آنها را به ياد گيرنده هاي مادا م العمر در مي آورند.
* كاوشگري در مراحل مختلف رشد خود به دانش آموزان اين امكان را مي دهد كه روي مسايل مشابه كار كنند و حتي در يافتن راه حل هاي آنها با هم همكاري نمايند. هر دانش آموز بايد از استعدادهاي خاص خود استفاده كند.
*كاوشگري، مستلزم تلفيق رشته هاي چندگانه است. دانش آموزان هنگام بررسي و مطالعه، سؤالاتي را خواهند پرسيد كه شامل علوم تجربي، رياضيات، مطالعات اجتماعي، هنرهاي زباني و مهارت هاي فني و هنري است.
* كاوشگري، مستلزم ارتباط است. دانش آموزان بايد سؤالات منسجم و معنادار طرح كنند و نتايج را به صورت شفاهي يا كتبي گزارش نمايند و بدين طريق است كه آنها به يكديگر ياد مي دهند و از يكديگر ياد مي گيرند.
* كاوشگري به معلمان امكان مي دهد كه در باره دانش آموزان خود اطلاعاتي داشته باشند و بدانند كه آنها چه كساني هستند چه مي دانند، چگونه فكرشان را به كار مي اندازند. اين بينش ها معلمان را قادر مي سازد كه دانش آموزان را در كسب علم ياري نمايند.
* هنگام كاوشگري معلمان بايد مراقب باشند. كثرت رهنمودها و سؤالات و پاسخ ها، كل يادگيري را از فرايند كاوشگري خارج مي سازد و به همه آنها جنبه سرگرمي مي دهد.
*كاوشگري حق دانش آموزاني است كه براي آموزش خود احساس مسئوليت مي كنند.
كاوشگري و مهارت هاي تدريس
كاوشگري، فرصت هايي براي معلمان فراهم مي كند كه بدانند چگونه ذهن هاي دانش آموزان كار مي كنند. اين بينش ها بعدها مي تواند براي ايجاد شرايط مناسب يادگيري مورد استفاده معلمان قرار گيرد و زمينه كسب علم را براي دانش آموزان فراهم آورد. برخي از مهارت هايي كه معلمان هنگام استفاده از كاوشگري ياد مي گيرند عبارتند از:
- بدانيم چه موقع زمينه تشويق دانش آموزان را فراهم كنيم.
- بدانيم به يك دانش آموز خاص چه رهنمودهايي ارايه كنيم.
- بدانيم به آنها چه نگوييم (پاسخ را فاش نكنيم).
- بدانيم چگونه رفتارهاي دانش آموز را از روي چالش هايي كه با آنها روبه روست بخوانيم و براي توصيف رفتارهايش موقعيت هاي يادگيري معناداري را طراحي كنيم.
- بدانيم چگونه به دانش آموزان كمك كنيم تا در حل مسايل با يكديگر همكاري نمايند.
- بدانيم چه موقع مشاهدات، فرضيات يا تجربيات معنادار مي شوند.
- بدانيم چگونه ابهام را بپذيريم.
- بدانيم چگونه از اشتباهات به طور سودمند استفاده كنيم.
- بدانيم چگونه دانش آموزان را راهنمايي كنيم تا بدانند كه كنترل بررسي ها و مطالعات به معناي از دست دادن كنترل كلاس نيست.
نوشته: نورمن بودنيس
ترجمه: دكتر حسن ستايش
عكس: عطا طاهر كناره

يك كتاب ، يك گفت وگو
سالك صلح
008730.jpg
ترجمه: ميترا كامي/ ناشر: انتشارات اطلاعات/ چاپ اول، ۱۳۸۲ ، ۲۵۲ صفحه، رقعي/ ۱۲۰۰ تومان.
مترجم كتاب در گفت وگويي كوتاه درباره «سالك صلح» به خبرنگار ما اظهار داشت: سالك صلح ترجمه شرح مراحل طي طريق و شنيدن نداي دروني   زني ميانسال است كه ۲۸ سال آخر عمر خود را به منظور تشويق مردم به انجام كاري براي صلح، راه رفت. او نمونه انساني است كه با صلح دروني زندگي كرد و به رغم كهولت سن، وجودش از انرژي نامحدود و فزاينده اي لبريز بود. سالك صلح معتقد بود در تاريخ لحظه بحراني فرا رسيده است و بشر در خط مرز بين ويراني جنگ هاي هسته اي و عصر طلايي صلح گام برمي دارد. او در اين كتاب ديگران را به جستجوي صلح دروني و ارتباط صلح آميز با ديگران تشويق مي كند. در واقع اين كتاب، پيام صلح و عشق سالك صلح است. او مي گويد همه ما انسان ها در جهت پيدا كردن هماهنگي و هارموني زندگي مان، مي توانيم گام هايي را با هم تجربه و تقسيم كنيم، راه صلح اين است: مغلوب كردن شر با خير، دروغ با حقيقت و تنفر با عشق. پيام ساده صلح او اين است كه راه صلح همان راه عشق است. دوري از راه عشق يعني دوري از راه يك سالك صلح؛ «با علم به اين حقيقت كه هرچه متضاد با قوانين خداست؛ پا برجا نخواهد ماند، بياييد نااميدي را دور كنيم. بگذاريد پرتو اميد و شادي را براي يك دنياي بدون جنگ بيفشانيم. بدانيد كه صلح امكان پذير است.» زيرا قدرت فكر عظيم است. سالك صلح اصرار داشت كه انرژي هستي براي همه ما وجود دارد؛ «اگر من توانستم آن را پيدا كنم؛ پس شما هم مي توانيد.» كساني كه او را ديده اند و با او صحبت كرده اند معتقدند كه زندگي و كلامش يكي بود و او خود پيامش بود و اين بزرگترين انگيزه براي همه است.
ميترا كامي كه اين كتاب اولين اثر ترجمه وي است درباره نزديكي مطالب اين اثر با فرهنگ ايراني گفت: آنچه در اين كتاب مطرح مي شود، مربوط به درون وجود انسان است كه به نظر مي آيد در زرق و برق زندگي كنوني بيشتر به فراموشي سپرده شده است. به اين دليل مخاطب اين كتاب، جدا از مليت، فرهنگ و حتي مذهب، مي تواند هر انساني باشد. پيام هاي صلح، آرامش درون و راحتي وجدان به همه انسان ها ابلاغ شده است و هراز گاهي انسان هايي (نابغه و معمولي) به گونه اي مناسب وصف حال هر دوره، پيام هاي سير و سلوك دروني را بيان كرده اند. پيشينه ديني و ادبي ما مملو از الگوها و معلماني است كه همواره پيام هاي اخلاقي، انساني و خداجويي را به ما گوشزد كرده اند و تكرار حرف دل همواره دلنشين است.

سايه روشن فرهنگ
تشكيل كلاس هاي مجمع حافظان قرآن
به منظور انس و ارتباط و آشنايي بيشتر نوجوانان و جوانان با كتاب وحي و نشر و ترويج فرهنگ غني قرآني، نشست مجمع حافظان قرآن كريم در منطقه غرب تهران برگزار مي شود.
مسئول مجمع حافظان قرآن در منطقه غرب در گفت وگو با خبرنگار همشهري با اعلام اين خبر افزود: نشست هاي اين مجمع از سال ۱۳۶۴ زير نظر استاد اسدالله هاشمي، قاري ممتاز و حافظ كل قرآن، به طور منظم در محلات منطقه غرب تهران تشكيل مي شود.فاخرزاده گفت: عمده مخاطبان اين مجمع نوجوانان و جوانان هستند و به همين دليل سعي شده برنامه نشست ها طوري تنظيم شود تا با روحيه ظريف اين قشر سازگاري و همخواني داشته باشد.وي آشنايي نوجوانان و جوانان با فرهنگ غني قرآني و معارف اسلامي را موفق ترين راه مقابله با تهاجم فرهنگي غرب دانست و گفت: البته بايد دقت و مراقبت شود كه برنامه ريزي ها كاملاً سنجيده، كارشناسي و سازگار با ذهن و فكر اين قشر انجام گردد تا موجبات بيش از پيش آنها به مسائل ديني فراهم آيد.
استاد آموزش قرآن اضافه كرد: به منظور ترغيب و تشويق بيشتر نوجوانان و جوانان به حضور فعال تر در اين نشست ها شيوه اعطاي جايزه متناسب با سطح سني و نيز تشكيل اردوهاي سياحتي زيارتي مورد عمل قرار گرفته است كه از جمله اردوهاي برگزار شده مي توان به اردوي مشهد، قم و جمكران، اشاره كرد.فاخرزاده درباره محل تشكيل كلاس ها و نحوه ثبت نام گفت: نشست هاي مجمع حافظان قرآن در محلات مختلف غرب تهران (پونك، سردار جنگل، چهار باغ، دهكده المپيك، باغ فيض، ميدان علامه جعفري (نور)، مرزداران، پيامبر، استادمعين، خيابان شهيد دستغيب و شهرك خليج (شماره ۲) برگزار مي شود. عموم علاقه مندان به علوم قرآني مي توانند براي ثبت  نام با شماره تلفن هاي ۸۲۸۲۲۸۲ و ۰۹۱۲۳۵۷۲۵۶۷ تماس بگيرند.
گسترش خودآگاهي و خداآگاهي مؤثرترين راه تعالي فرهنگي
اصولي ترين و مؤثرترين راه تعالي فرهنگي، مقابله تهاجم فرهنگي و سالم سازي جامعه، گسترش خودآگاهي و خداآگاهي است و در واقع سرنوشت انسان و يك ملت را همين موضوع رقم مي زند.
مدير مسئول ماهنامه علم موفقيت، گسترش خودآگاهي و خداآگاهي را بزرگترين و عاقلانه ترين خدمتي مي داند كه مي توان براي ملت و مخصوصاً جوانان انجام داد. وي افزود: بر همين اساس از سال پيش بناي تحقيقات، مطالعات و تلاش هاي خود را بر محور دانش تفكر و عقلانيت كاربردي متمركز كرديم و در حال حاضر تنها مركز علمي و فرهنگي در سطح كشور هستيم كه مي تواند به صورت جامع و تا سطوح پيشرفته به ارائه آموزش هاي علمي و عملي تفكر و خدمات گوناگون تفكري (درصد استانداردهاي بين المللي) بپردازد. وي افزود: ماهنامه علم موفقيت با در اختيار داشتن بيش از يكصد محقق، پژوهشگر و مدرس حاضر به ارائه انواع خدمات مشاوره اي و آموزش هاي علمي- كاربردي در زمينه دانش تفكر است.

فرهنگ
اقتصاد
انديشه
ايران
سياست
علم
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |  انديشه  |  ايران  |  سياست  |  علم  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |