شنبه ۱۳ تير ۱۳۸۳ - شماره ۳۴۲۶
نوشته اي درباره
۶۲۶ هزار نفر از فرزندان ما
اشاره:
۲۷ خرداد ماه در صفحه ۵ همشهري مطلبي چاپ شد با عنوان «پيش به سوي آموزش با كيفيت» كه به تحليل مصوبه جديد شوراي عالي آموزش و پرورش درباره برخورداري دانش آموزان براي دو بار استفاده از تك ماده در دوران تحصيل در يك دوره تحصيلي اختصاص داشت. اين نوشته، با واكنش هاي مثبت و منفي گوناگون روبه رو شد كه بيشترين واكنش از آن خانواده ها و نيز مسئولان ارشد آموزش و پرورش بود. آن چه در پي مي آيد نوشته اي است كه توسط حسين احمدي، مدير كل دفتر ارزشيابي تحصيلي و تربيتي (وابسته به معاونت آموزش عمومي وزارت آموزش و پرورش) تدوين شده است. حسين احمدي، دانشجوي دور ه دكتراي فلسفه تعليم و تربيت است و علاوه بر مسئوليت اجرايي، صاحب آثاري نيز در حوزه هاي گوناگون آموزشي است.
010146.jpg
ضمن سپاسگزاري از درج مقاله «پيش به سوي آموزش با كيفيت» در مورخه ۲۷/۳/۱۳۸۳ در جهت رفع بعضي از شبهات، نكاتي ارائه مي شود. اميد است در گشايش ابعاد گوناگون موضوع مفيد فايده باشد:
۱- نكته اول اينكه استفاده از اين ماده و تبصره مربوط به آن، به اشكال گوناگون در ضوابط و شرايط قبولي دانش آموزان در طول تاريخ حدود هشتاد ساله آموزش و پرورش وجود داشته است و لذا اين مصوبه، موضوع جديدي محسوب نمي شود و لزوم طرح مجدد آن در شوراي عالي آموزش و پرورش، به دليل تغييراتي بوده كه در جهت اصلاح اين ماده به عمل آمده است. براساس آيين نامه امتحانات دوره ابتدايي و راهنمايي مصوب سال ۱۳۷۷ كه با مصوبه هاي سال ۱۳۷۶ و سال ۱۳۶۸ تفاوت چنداني نداشته است، دانش آموزان دو بار متوالي در يك دوره تحصيلي در هر درس مي توانسته اند با نمره كمتر از ده قبول شناخته شده و به پايه بالاتر ارتقا يابند. اين مصوبه با رأي شماره ۶۷۴ در مورخه
۵/۲/۱۳۸۱ نقض گرديد و دانش آموزان در دوره عمومي، براساس اين رأي، نمي توانستند با رعايت ساير شرايط در يك دوره تحصيلي دو بار متوالي از مفاد اين ماده در يك درس استفاده كنند. اين مصوبه در حقيقت گامي در جهت سخت تر شدن گذر از يك پايه تحصيلي به پايه ديگر بوده است. يعني عليرغم شرايطي كه در همه دنيا نسبت به تسهيل درگذر و ايجاد نظام ارتقا خود به خود صورت مي پذيرفت، اين مصوبه شرايط سخت تري را در نظام ارتقاي تحصيلي ايجاد كرد. با توجه به زمان تصويب آن كه همزمان با برگزاري امتحانات نوبت دوم مدارس بوده است، اين مصوبه براي خرداد ۱۳۸۱ اجرا نشده و دانش آموزان مجاز به استفاده دوبار در يك درس با نمره كمتر از ده گرديدند. براساس بررسي هاي به عمل آمده، به دليل اين سخت گيري بدون پشتوانه هاي علمي، حاصل از اجراي اين ماده، در سال گذشته ،بسياري از دانش آموزان مردود و گروهي نيز با دوبار مردودي از سيستم تعليم و تربيت حذف مي گرديدند. در سال جاري نيز اگر اين ماده اجرا مي گرديد، روند مردودي از سالهاي پيش افزوده شده و مشكلات متعدد ديگري بر نظام آموزش و پرورش و يقيناً كل مجموعه نظام جمهوري اسلامي تحميل مي گرديد. بنابراين، مصوبه به اين دليل حكم اجرايي نيافته و به عبارتي ديگر دانش آموزان دوره آموزش عمومي مجاز به استفاده به صورت دوبار متوالي از مفاد اين تبصره گرديدند (شرايط براي دانش آموزان دوره متوسطه با دوره عمومي متفاوت است.)
۲- اين مصوبات همه در جهت اصلاح نظام ارزشيابي و گامي در جهت بهبود نظام ارتقاي تحصيلي است، اما بايد به وضعيت نظام ارزشيابي موجود خود بهبود بخشيده و همه جانبه تر به مسئله مردودي بينديشيم. آيا ما به اين فرض، كار خود را شروع نمي كنيم كه شاگردان همانند دوندگان مسابقات ورزشي، همگي بايد از يك خط آغاز كنند و در مسابقه يكساني شركت جويند و به خط پايان واحدي برسند؟ همان گونه كه در مقاله مذكور همشهري بدان اشاره شده بود، آيا بايد دروس نسبتاً مشكل را در دوره راهنمايي مانند علوم ، رياضي، زبان و... كه تا حدودي تخصصي نيز شده اند را براي همه يكسان بگيريم و از همه انتظار قبولي كامل و جامع را در همه دروس داشته باشيم؟ آيا امروز با رشد فناوري و امكان دسترسي به بسياري از اطلاعات كه با روشهاي ساده اي نيز صورت مي پذيرد، بايد به ارائه محتواي مشخصي بپردازيم يا اين كه به كاوشگري، گفتگو، مشاركت، رعايت آداب و قوانين ديني و اجتماعي تكيه كنيم؟ آيا بايد هماهنگ با جهان پيشرفته، به افزايش سطح ادراك و شناخت و پرورش استعداد فرد بپردازيم، يا اين كه به محض تخطي از چارچوب معين كتاب درسي و علوم حفظ و انتقال آن به ورقه، او را مردود كرده و به تدريج زمينه خروج او را از مدرسه فراهم نمائيم؟ جهان امروز نيازمند چگونه انساني است؟ انساني كه در تفكر قالبي خود غوطه ور شده يا فردي كه بينديشد و بتواند با خلاقيت و مرز شكني به ابتكار ونوآوري بپردازد؟ بدين لحاظ بايد سنجش و امتحان ما به سمت سنجش توانايي، مهارت و عملكرد منتهي شود.
۳- فرض را بر اين بگيريم كه دانش آموزاني را مردود كرده و آنان را مجبور به تكرار پايه كنيم. كدام پژوهش و نظريه علمي، مردودي را سبب افزايش پيشرفت تحصيلي دانسته است؟ در پژوهشهاي موجود، مردودي نه تنها باعث بهبود و تقويت درسي و تحصيلي نگرديده، بلكه موجبات كاهش اعتماد به نفس دانش آموزان را نيز فراهم كرده است و در بسياري از اوقات ارتقا به پايه بالاتر و جبران كاستي ها، اثرات بهتري بر جاي مي گذارد.
۴- در بسياري از كشورهاي جهان، ارتقا به پايه بالاتر، معمولاً براساس معدل نمرات و با نمرات تك تك دروس انجام مي گيرد، اما در كشور ما ارتقا هم براساس معدل و هم براساس نمرات تك تك دروس است و اين امر، ارزيابي براي ارتقا را دچار خطاي جدي كرده است، به طوري كه در سال تحصيلي ۸۲-۸۱ در دوره راهنمايي حدود ده درصد دانش آموزان يعني (۴۳۱۹۴۹) مردود شده اند. از نكات قابل توجه، اين كه، سال هاي گذشته در بين دانش آموزاني مردودي، دانش آموزاني وجود داشته اند كه با معدل ۴۲/۱۷، به خاطر كسب نمره ۵/۶ در درس رياضي، مجبور شده است يك سال ديگر همراه با درس رياضي، شانزده درس ديگر را هم كه در سال قبل با نمرات عالي و خوب گذرانده است، دوباره تكرار نمايد (البته اگر تصميم به ترك تحصيل نگرفته باشد). كدام منطق و قانوني ما را مجاز به مردودي و اخراج از مدرسه مي كند؟
۵- از موضوعات مهمي كه به اجمال ذكر گرديد، درصد زيادي از دانش آموزان، قبل از پايان دوره تحصيلي به گروه بي سوادان مي پيوندند واين امر، درصد اشتغال به تحصيل را كاهش مي دهد. لازم به ذكر است در بسياري از كشورهاي جهان، نرخ پوشش تحصيلي به ۱۰۰ درصد رسيده و اما در كشور ما تا اين سطح هنوز فاصله دارد. سرنوشت تاركان تحصيل ما، به كجا مي انجامد؟ از نكات جالب توجه ديگر اين كه، به دلايل متعدد كه بعضي از آنها به نظام ارزشيابي برمي گردد، در پايه اول دبستان هم ترك تحصيل وجود دارد كه حتي نسبت به پايه هاي بالاتر زياد است. آيا نبايد با اين معضل كه كودك داراي ذهن پاك و توأم با نشاط و اميد فراوان را از نعمت درس و تحصيل محروم مي نمايد، مبارزه كرد؟ در دانش آموزان راهنمايي نيز، سهمي از ترك تحصيل كنندگان مربوط به پايه اول راهنمايي است.
۶- مقايسه نرخ ماندگاري در سالهاي اخير، نشان مي دهد كه مجموعه تلاشهاي آموزش و پرورش از قبيل ارتقاي سطح دانش و مدرك معلمان، برگزاري دوره هاي آموزشي ضمن خدمت، بهبود كتابهاي درسي، ايجاد مدارس شبانه روزي و... مؤثر واقع گرديده، اما بايد در جهت حذف ترك تحصيل و جذب اين تاركان و تسهيل شرايط ارتقا به كلاس بالاتر و اصلاح نظام ارزشيابي اقدامات جدي تري صورت پذيرد.
۷- از مطالعات انجام گرفته در سالهاي قبل چنين برمي آيد كه تغيير جزئي در شرايط قبولي (اعمال تك ماده) در سالهاي اخير، موجب افزايش سريع نرخ  ماندگاري در كليه پايه هاي تحصيلي گرديده است.
۸- در سال تحصيلي ۸۱-۸۰ اگرچه قبولي در دوره ابتدايي به ۷۶/۹۸ درصد و در دوره راهنمايي به ۹/۹۰ رسيده است، اما آيا مردودي ۶۲۶۰۷۸ نفر از فرزندان اين سرزمين در دوره عمومي، انسان را به تأمل وادار نمي سازد؟ اگر حداقل هزينه هر سال تحصيلي براي هر دانش آموز را ۱۰۰‎/۰۰۰ تومان فرض نموده و هزينه هاي جانبي و تبعي آن را نيز فراموش كنيم، هزينه اين شكست تحصيلي برابر با يك حساب ساده برابر ۶۲۶‎/۰۷۸‎/۰۰۰‎/۰۰۰ ريال (معادل حدود شصت و دو ميليارد تومان) برآورد مي شود؛ خسارت عمر و فرصت از دست رفته نيروي جواني را چگونه مي توانيم محاسبه و برآورده نمائيم؟
۹- براساس پژوهش هاي موجود، بسياري از دانش آموزان (چهل درصد با يك بار مردودي و حدود ۸۰ درصد با دوبار مردودي) ترك تحصيل مي نمايند. يعني بايد گفت عامل اصلي ترك تحصيل در جامعه ايران، مردودي است و با كاهش آن ترك تحصيل نيز به ميزان قابل توجهي كاهش خواهد يافت. از نكات اساسي اينكه در كشور ما قبول شدگان به ندرت ترك تحصيل مي كنند.
۱۰- مطلب مهم ديگر اين كه، برخلاف ديدگاه عده اي كه ضعيف ترين دانش آموزان، مدرسه را رها و ترك تحصيل مي كنند؛ عموماً دانش آموزاني ترك تحصيل مي كنند كه مردود شده و نزديك به مرز قبولي هستند. به نظر مي رسد دانش آموزاني كه به دليل عدم احراز نمره قبولي در تعدادي از دروس،  مردود مي شوند، خانواده آنان و خودشان انتظار كارنامه مردودي را دارند و تكرار پايه را عليرغم همه تلخي آن، مي پذيرند، اما دانش آموزاني كه به دليل عدم كسب نمره قبولي در يك يا چند ماده درسي محدود، مردود مي شوند، احساس مي كنند كه مطالب درسي سال گذشته را آموخته اند و نياز به تكرار پايه ندارند و در نتيجه اين شكست، ترك تحصيل مي كنند. بررسي مشكلات بسياري از دانش آموزان داراي معضلات خاص تربيتي نشان مي دهد كه در موارد زيادي ،از نظر درسي ضعيف نبوده و در مرز شرايط قبولي و موفقيت قرار داشته اند.
۱۱- از جمله دلايل ديگري كه براي اين گونه از قوانين و مقررات وجود دارد، كمك در جهت هماهنگي و يكسان سازي سن دانش آموزان در پايه هاي تحصيلي است كه مشكلات اخلاقي متعددي را به دليل اين عدم تعادل سني ايجاد مي نمايد. چگونه دانش آموزان ۱۱ و ۱۴ ساله در يك كلاس باشند و از عواقب آن بيمناك نباشيم؟
۱۲- همان گونه كه همه به آن واقف هستند، در شكست و موفقيت ،عوامل متعددي از جمله خانواده، جامعه، نظام آموزشي و خود فرد مدخليت دارند. آيا بايد همه ضعفها و كاستيهاي موجود ديگر را ناديده انگاشته و فقط به مردود كردن دانش آموزان بينديشيم؟
۱۳- البته همه اين مطالب بدان معني نيست كه نبايد آموزش و پرورش به تقويت بنيه هاي علمي دانش آموزان و معلمان خود بينديشند، اما بايد بپذيريم كه مفهوم علم و سواد با گذشته تفاوت زيادي پيدا كرده است. در دنياي تكنولوژي و در عصر خلاقيت ها، الزام بيش از حد به حفظ تئوريها و از بر كردن فرمولها و قوانين، ما را از قافله پيشرفت بازخواهد داشت. امروزه توجه به عواطف، هوش هيجاني و جنبه هاي مختلف شخصيت فرد، توجه به اهداف سطوح بالاتر حيطه شناختي و افزايش علاقه به يادگيري را بايد سرلوحه كار و وجهه همت خويش قرار دهيم. از طرف ديگر، آيا امتحاني را كه در شرايط فعلي برگزار مي شود، اگر چه همه بايد به آن احترام بگذاريم و در شرايط فعلي گزينه مناسبي براي سنجش آموخته هاست؛ مي توانيم به عنوان وسيله اي معتبر براي سنجش اهداف خود محسوب نمائيم؟ ترديدهاي جدي در مورد اعتبار اين امتحان از طرح سؤال، تصحيح اوراق، شرايط برگزاري،  ناتواني آن در توجه به حيطه هاي مهارتي وعملكرد وجود دارد كه بايد همه برنامه ريزان، مديران و معلمان در جهت بهبود اين شرايط كوشش نمايند.
۱۴- نكته آخر اين كه، طرح ارزشيابي توصيفي كه به شكل آزمايشي در تعداد محدودي از كلاسهاي پايه اول ابتدايي در حال اجراست و تغييرات ديگري كه در مجموع نظام آموزش و پرورش به ويژه در زمينه كتب درسي و آموزش معلمين در حال پيگيري است، بارقه هاي اميدي براي تحول در وضعيت فعلي است. اميد است با همكاري همه معلمان و مديران و مربيان به طور كامل اهداف عاليه آموزش و پرورش به ويژه در دوره آموزش عمومي كه بايد به تربيت و آمادگي براي زندگي سالم و رشد همه جانبه شخصت فرد معطوف باشد، تحقق يابد.

يك كتاب، يك گفت وگو
اشتباهات لپي
010149.jpg
نويسنده: زيگموند فرويد/ مترجم: حسين آرومندي/ ناشر: بهجت/ چاپ اول، ۱۳۸۳/ ۱۳۰ صفحه، وزيري/ ۱۷۵۰ تومان.
دكتر حسين آرومندي، در گفت وگويي كوتاه با خبرنگار همشهري درباره اشتباهات لپي اظهار داشت: كتاب حاضر بخشي از سخنراني هاي فرويد است و اين بخش از كتاب، يعني اشتباهات لپي و دو فصل از بخش روياها و ارتباط آنها را ترجمه كردم كه چاپ شده است. وي افزود: مبحث پيراكنشي ها يا اشتباهات لپي در اين كتاب الزاماً مربوط به افراد بيمار نيست و بلكه حتي اغلب موضوعاتي را شامل مي شوند كه در زندگي روزمره مان به دفعات با آنها روبه رو مي شويم. اشتباهات لپي شامل بسياري از لغزش هايي است كه در زندگي روزانه با آن برخورد مي كنيم. فراموشي نام ها، گم كردن اشياء، لغزش هاي زباني و.... هر كدام ما را بر آن مي دارد كه اگر اندكي توجه به شناخت بيشتر از خودمان و ديگران داريم، درباره شان مطالعه كنيم.
مترجم كتاب گفت: روياهايمان نيز از جمله بخشي از زندگي رواني ما را در خواب تشكيل مي دهند، كه پيش از فرويد، وقوف چنداني نسبت به آنها وجود نداشت. روياها در واقع بخشي از زندگي ما هستند كه از طرف ماابناء بشر مورد غفلت قرار گرفته اند، حال آن كه نقش آنها شايد كمتر از تفكر ما در زندگي نباشد.
دكتر آرومندي درباره ارتباط مبحث اشتباهات لپي با رويا گفت: ارتباط آنها در اين است كه پايه و اساس روانشناسي فرويد روياها هستند و پايه و اساس روياها نيز اشتباهات لپي يا پيراكنشي ها است. زيرا اشتباهات لپي ناخودآگاه هستند و از اينجاست كه ناخودآگاه درك مي شود و در دو فصل كتاب كه شامل روياهاست و البته آنها نيز ناخودآگاه اند، مكرر به اشتباهات لپي اشاره مي شود. وي افزود: اين كتاب شامل سخنراني هايي است كه عمدتاً براي رشته هاي روانپزشكي و روانشناسي نوشته شده است و هر كس به اندازه شناخت و معرفتش از دانش، از آن بهره خواهد گرفت.
دكتر آرومندي درباره انگيزه اش از مطالعه و ترجمه كتاب هاي روانشناسي گفت: انگيزه من براي غور در كتاب هاي روانشناسي يا روانشناسي پزشكي يا فلسفه و عرفان به معناي وسيع كلمه، خودشناسي و شناخت ديگران است. براي ارتباط با دنياي بيرون، انسان ناچار به شناخت و آگاهي از خود يعني خود آگاه شدن است. به چه چيز ها؛ به آن چيزي كه ۸۰ درصد روان و ذهن ما را از ديد خود و ديگران مخفي نگاه داشته است، زيرا نمي داند كه با عينك تيره يا رنگي به جهان مي نگرد يا ديد باز و وسيع سهراب: «چشم ها را بايد شست، جور دگر بايد ديد.» چرا ما تا اين اندازه به نيمه خالي ليوان خيره شده ايم و مسخ و از خود بيگانه؛ آخر اين ليوان نيمه پري هم دارد.
دكتر آرومندي ترجمه دو اثر ديگر به نام هاي «راجايوگا» يا همان «تسخير طبيعت درون» و «مصاحبه باليني در روانپزشكي» را در كارنامه خويش دارد. وي همچنين در حال نگارش كتابي تحت عنوان «ذن و روانكاوي در شرق و غرب» است كه به گفته خودش شبيه آن را پيشتر «آلن واتس» نوشته است.

فرهنگ
ادبيات
اقتصاد
انديشه
سياست
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |