شنبه ۱۳ تير ۱۳۸۳ - شماره ۳۴۲۶
تحليلي پيرامون نوشته هاي نورالدين فرح- نويسنده آفريقايي
ستيز با اسارت
يكي از استعدادهاي شگفت آور اين نويسنده،نشان دادن آگاهي خود است از حال و گذشته به عنوان باري كه عصر حاضر از فرهنگ بومي و سنت هاي گذشته به دوش مي كشد
010134.jpg

نورالدين فرح نويسنده شهير آفريقايي است كه آثار برجسته اي را تأليف نموده است. او شهرت خود را مديون دفاع سرسختانه از حقوق زنان است. نورالدين فرح از نويسندگان انگشت شماري است كه با وجود مرد بودن،توانسته مشكلات زنان را درك كرده و با مهارت و به گونه اي روان درباره آنها قلم  زند.
علاوه بر اين، اين نويسنده در آثارش ديكتاتوري، خرافات، نظام عقب مانده سياسي و نظاير اينها را به باد انتقاد مي گيرد. او با شناختي كه از جامعه خود دارد،توانسته است مسائل و معضلات فكري و فرهنگي جامعه خود،سومالي را به خوبي بيان كند.
نورالدين فرح به راستي نويسنده اي است با ذوق، پراستعداد و چيره دست كه برازنده لقب زبده ترين نويسنده آفريقا است. فرح با ظرافت، نكته سنجي و تيزبيني داستانسرايي مي كند. اما در عين حال در آثارش به طور گسترده اي از فرهنگ عامه، ادبيات شفاهي، باورها و اعتقادات مردم كشورش بهره مي جويد. به بيان روشن تر مهارت او در به تصوير كشيدن فرهنگ فولكلور آفريقا حاكي از شناخت كامل و عميق او از سنت هاي قبايل گوناگون، اعتقادات آباء و اجدادي، خرافات، فرهنگ عامه و ادبيات شفاهي و كوچه و بازار سومالي است. او همچنين به خاطر تسلط به زبان انگليسي و دانش گسترده زبان شناسي اش با نكته سنجي، دقت و ظرافت از اين زبان در جهت نشان دادن و توصيف شرايط اجتماعي و سياسي كشور سومالي بهره مي گيرد.
همچنين حوادث و رويدادهاي رمان هاي او حاكي از شناخت عميق او از سوابق تاريخي كشورش است. او به خوبي آگاه است كه ادبيات عصر حاضر وارث ادبيات شفاهي و گذشته اي دور و نزديك است و لذا تقابل بين تمدن  امروزي و سنت در آثار وي مي درخشد.
يكي از استعدادهاي شگفت آور اين نويسنده نشان دادن آگاهي خود است از حال و گذشته به عنوان باري كه عصر حاضر از فرهنگ بومي و سنت هاي گذشته به دوش مي كشد.
010143.jpg

ضمناً به رغم اين كه وي تحت تأثير ادبيات اروپا واقع شده، هر دو رمان معروف او يعني «زن از دنده چپ» و «ساردين ها» عميقاً آفريقايي است و فاقد هر گونه نشاني از ذهنيت يك نويسنده اروپايي آفريقايي تبار است.
فرح در آثار خود در عين حال كه از استعاره ها و نمادها كمك مي گيرد و با طنز گزنده اي كاستي ها و ناملايمات اجتماعي و اختناق حاكم در سومالي را به ريشخند مي گيرد، بسيار شفاف و روشن قلم فرسايي مي كند و نگارش او به هيچ وجه با قاره آفريقا بيگانه نيست.
او تقابل بين سنت و فرهنگ امروزي را به خوبي در آثارش عرضه كرده و اين مهم، با نگرشي استعاره اي و تشبيهي،انبوهي از كنايه ها و نمادها را با مهارت و همراه با جزئيات فرهنگ مردم سومالي در متن داستان ها مي تند. در عين حالي كه او با تكنيك هاي خاصي كه از فرم، روش و سبك امروزي برخوردار است، آثار خود را ارائه مي دهد، در همين حال هيچ گاه از فرهنگ آفريقا فاصله نمي گيرد.
فرح علي رغم اين كه در تبعيدي خودخواسته به سر مي برد و از وطن خود سومالي، جايي كه داستان هايش ريشه و سرچشمه  مي گيرند، دل كنده و كاملاً جدا شده، فرهنگ كشورش را به زيبايي به تصوير كشانده و قيد و بندهاي كهنه و دست و پا گير، سنت ها و تعصب هاي تثبيت شده اجتماعي كشور خود را به شدت مورد انتقاد قرار داده و نفي كرده است. به بيان ديگر تلاش او در اين است كه خيلي از چنين قيد و بندها را كه در رفتار هم ميهنانش و نظام حاكم مي يابد بشكند.
اهميت و برجستگي فرح به عنوان نويسنده اي فرهيخته از يك سو و توانايي اش در دست يابي به ساز و كار جامعه اي در حال دگوگوني و تحول از ديگر سو، كارش را از ساير نويسندگان متمايز كرده است؛ آن هم در جامعه اي كه مدت ها تحت نفوذ اتحاد جماهير شوروي و بعدها در پناه سلطه آمريكا دست و پا مي زند.
فرح احساسات و عواطف نسلي جديد تر را كه در سومالي پديدار شده به زيبايي بيان مي كند.
از آنجا كه هيچ نويسنده اي نمي تواند صد در صد عيني، بدون نظر شخصي و بي طرفانه داستان بنويسد، فرح هم بدون مستثني بودن از اين قانون، واقعيت را با احساس درآميخته و به خواننده منتقل مي كند، به بيان روشن تر، اطلاعات راستين و مستند را با احساسات شخصي خويش درآميخته و با رواني و زيبايي اين احساسات را بيان مي كند.
010140.jpg

او از طريق به چالش طلبيدن هوش و ادراك خواننده، احساس همدردي و دلسوزي او را به غليان درمي آورد، به طوري كه اشك او را جاري كرده و قلب او را مملو از شور و هيجان و احساسات مي كند. او گاهي در نوشته هايش زباني شاعرانه و آهنگين ارائه مي دهد.
به طور كلي بايد اذعان كرد كه توانايي شمار اندكي از نويسندگان قاره آفريقا در توصيف شفاف مسائل زنان به پاي نورالدين فرح مي رسد؛ خصوصاً كه او در به تصوير كشيدن انقياد زن آفريقايي برخوردي موشكافانه دارد. به گفته خانم دوريس لسينگ، «نورالدين فرح از معدود مرداني است كه در مورد مشكلات زنان اين گونه قادر به قلم فرسايي است.»
وي بيش از هر چيز به مسائل زنان حساسيت دارد. استثمار اقتصادي و جنسي زن و مبارزه او در سطوح گوناگون براي رهايي از اختناق و استبداد حاكم بر كشورش سومالي ابزاري است تا او كل جامعه را به مثابه يك واحد داوري كند.
فرح در دو رمان معروف و جنجالي خود كه پيش از اين نامشان آمد، وضعيت زنان را در قاره سياه به طور اعم و در سومالي به طور اخص، مورد مطالعه موشكافانه قرار داده است. آنچه چشمگير است مجذوب و شيفته شدن اين نويسنده به سوي پژوهش در مورد زن آفريقايي، در ادبيات قاره سياه است.
فرح به وضوح و با شفافيت كامل نشان داده فرهنگ كليشه اي و سنت هاي منسوخ سد راه زناني هستند كه تلاش مي كنند مسائل خود را بيان كرده و در اجتماع نقشي برابر و مساوي با مردان داشته باشند.
از سوي ديگر فرح نسبت به مسائل اجتماعي- سياسي جامعه اش حساسيت زيادي نشان داده است. هر خواننده به اين نتيجه خواهد رسيد كه آثار او تحت تأثير رويدادهاي اجتماعي و سياسي كشورش قرار گرفته و در واقع از آنها سرچشمه مي گيرد.
فرح با نگرشي تيزبين دردهاي اجتماعي حاصل از سلطه استعمار نو و كهنه را بازنمايي مي كند. خشم، انزجار و حتي درماندگي خود را نسبت به بلايي كه سر هموطنانش آمده،به زبان انگليسي بيان مي كند. به بيان روشن تر او از زبان استعمار براي پرده برداري از بدبختي هاي اجتماعي در جامعه  هاي مستعمره يا تحت استعمار نو در بازنمايي واقعيات بهره مي جويد.
010137.jpg

بايد اذعان داشت كه آنچه بيش از همه چيز خواننده را مجذوب مي كند، شور دلسوزانه او براي شكستن و پايان دادن به تبعيض عليه زنان است.
آنچه را فرح در رمان خود به چالش طلبيده و مورد سؤال قرار داده نه تنها انقياد زن بلكه كلاً محدوديت ها و قيد و بندهاي ناروايي است كه به شكل توحش آميزي فرديت ها را در تنگنا قرار مي دهد و به حريم آزادي هاي فردي مشروع تجاوز مي كند.
پيش از پرداختن به ساير ويژگي هاي آثار او، بد نيست نگاه كوتاهي به زندگي وي و تأثيرات و عوامل اجتماعي- سياسي اي كه سرنوشت كشورش را تشكيل داده و نيز تأثيرات آنها بر ذهنيت فرح، بيفكنيم.
جنگ هاي استعماري (كه بين استعمارگران رخ داد) موجب شد سومالي چندين زبان اروپايي را به ارث ببرد، كه از جمله آنها مي توان انگليسي و ايتاليايي را نام برد و تعجبي ندارد كه نورالدين فرح به زبان انگليسي بنويسد.
فرح در پايان جنگ جهاني دوم يعني در سال ۱۹۴۵ در اوگادن سومالي چشم به جهان گشود. تحصيلات عالي خود را در رشته فلسفه و ادبيات در دانشگاه «چانديگار» هندوستان به اتمام رساند و مدتي در دبيرستان و نيز دانشگاه ملي سومالي مشغول تدريس بود.
پس از آن كه به دلايل سياسي به تبعيدي خود خواسته روي آورد، در دانشگاه هايي در اسكس(ESSEX) لندن در انگلستان و دانشگاه جاس (JOS) در نيجريه به تدريس پرداخت.
فرح جمعاً ۵ رمان، فيلمنامه و نمايشنامه  نوشته است و در سال ۱۹۸۰ موفق به دريافت جايزه ادبي «انجمن انگليسي دان ها و انگليسي زبان ها» گرديد. آثار تحسين برانگيز او پيوسته مورد توجه و تمجيد و تعريف قرار گرفته و نقل محافل و مجالس بوده است.
نخستين اثر او به نام «زن از دنده چپ» در سال ۱۹۶۸ در هندوستان منتشر گرديد و چندين بار در اروپا تجديد چاپ شد. نوشتن اين كتاب جنجالي  كه به زبان انگليسي بود تنها يك ماه به طول انجاميد. اين رمان به عنوان اثري برجسته، بارز، جنجالي و بي سابقه شناخته شده است. انتشار چنين اثري در تاريخ آفريقا بي سابقه بوده است، زيرا اين كتاب، يك نويسنده آفريقايي با آينده اي درخشان را به دنياي ادبيات غرب معرفي كرده است.
ساير آثار او عبارتند از: سوزن برهنه(۱۹۷۶)، شير ترش، شير شيرين (يا دوغ و شير) (۱۹۷۹) و ساردين ها (۱۹۸۲). تقريباً مي توان ادعا كرد كه تمامي رمان هاي او حكايت از رژيم هاي مشابه حكومت سومالي و ديكتاتوري و استبداد نظامي در قاره سياه دارند. براي مثال در «شير ترش، شير شيرين» صحبت از جواناني است كه به هيچ وجه حاضر به سازش با اين نوع حكومت ها نيستند، در صورتي كه در ساردين ها برعكس، صحبت از آنهايي است كه به خاطر فرصت طلبي با حكومت ها سازش كرده يا از آنها جانبداري مي كنند. عنايت اين رمان به سركوبگري سياسي و استثمار و بهره جويي جنسي است.
آخرين و تازه ترين اثر او كه در سال ۱۹۹۳ به نام «سسمي بسته شو!» به رشته تحرير درآمده است، حكايت از نظام پدرسالاري مي كند.
فرح به تئاتر نيز علاقه مند است. او نويسنده (نمايشنامه) «حضرت يوسف و برادرانش» است كه در دوم ژوئيه ۱۹۸۲ در دانشگاه جاس(JOS) در نيجريه به اجرا درآمد.
فرح در آغاز، از هواداران ژنرال محمد زياده باره بود، زيرا به عنوان يك انقلابي از كودتايي كه در ۲۱ نوامبر ۱۹۶۹ نامبرده را بر سرير قدرت نشاند جانبداري مي كرد. ولي از آنجا كه بعداً ،برايش روشن شد كشورش عملاً بين دو ابرقدرت آمريكا و شوروي تقسيم شده و عرصه نفوذ اقتصادي و نظامي آنها شده، تغيير موضع داد. اين تحول در رويكرد و موضع گيري هنگامي در حال تكوين بود كه وي شاهد رفتار خشونت آميز، ظالمانه و ناجوانمردانه پليس با مخالفان حكومت بود. او اين رفتار كارگزاران حكومتي را به خوبي در آثار خود به تصوير مي كشاند و با برداشتن ماسك از چهره عمال مطيع «زياد باره» كه حكومت «جمهوري دموكراتيك خلق سوسياليستي» مي خواند، شخصيت آنان را با طنز گزنده اي به ريشخند مي گيرد.
كسب اطلاع از دوران كودكي اين داستان نويس بسيار دشوار مي نمايد. خودش هم ظاهراً تمايلي به بيان چيزي راجع به دوران طفوليت خود نشان نمي دهد. به رغم اين كه نگارنده اين سطور شخصاً با او مكاتبه داشته و از او خواسته ام راجع به دوران زندگي خود به تفصيل برايم بنويسد، پاسخ او در عين حال كه بسيار جالب توجه بود، كمي هم مبهم و اسرارآميز به نظرم آمد؛ زيرا در پاسخ من نوشت: «متأسفانه وقت پرداختن به زندگي خود را ندارم!»
از سوي ديگر او نوشت كه مايل است يك روز در جلسه اي بيوگرافي صحيح خود را مفصل بيان كند.
بررسي دو كتاب معروف او «زن از دنده چپ» و «ساردين ها» و ديگر داستان هاي او خواننده را به اين نتيجه مي رسانند كه آزادي جامعه هنگامي كامل است كه نصف جمعيت آن- يعني  زن ها- خود را در اسارت فشارهاي گوناگون و محروميت ها نبينند.
دكتر محبوبه وفايي خانباعي(كانادا)
ترجمه: سيد محمد حسين وفايي سولاني

ادبيات
اقتصاد
انديشه
سياست
فرهنگ
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |