يكشنبه ۲۱ تير ۱۳۸۳ - شماره ۳۴۳۴
زندگي
Front Page

پيشداوري در زندگي مشترك
010710.jpg
پيوند زناشويي يكي از مقدس ترين و زيباترين پيوندها است كه با بي توجهي مي تواند به پيوندي نااميدكننده و ملال آور مبدل شود.
ارزيابي ها و انتظارات نادرست باعث شده كه بسياري از متاهلين كه از زندگي مشترك تصورات واهي و خيالي داشته اند اين گفته را باور داشته باشند كه «ازدواج همانند حمام داغ است كه به محض عادت كردن به آن ديگر داغ نيست.» البته همه مي دانيم كه براي گرم كردن آب سرد، نياز به آب داغ است. پس براي ممانعت و جلوگيري از سرد شدن رابطه زناشويي بايستي از پيشداوري هاي غلط و نابجا دوري كنيم، چرا كه اين پيشداوري ها مي توانند به زندگي و پيوند زناشويي كه پيوندي بس مقدس است، آسيب برسانند.
۱- بهتر است راجع به نقاط ضعف تان صحبت كنيد و در صدد رفع آنها باشيد
متأسفانه برخي از زوجين به ندرت با يكديگر راجع به اين موضوع صحبت مي كنند و بر اين باور غلط هستند كه در زندگي زناشويي نقاط ضعف بايستي به هر قيمتي كه شده رفع شود و اين افراد مدت كوتاهي بعد از ازدواجشان تصوراتي را كه از يك زندگي مشترك زيبا و ايده آل داشته اند، واهي تلقي كرده و روز به روز رابطه شان با يكديگر سردتر مي شود، چون هر كدام از طرفين تلاش مي كنند كه خواسته هاي متضادشان را به مرحله اجرا درآورند كه البته هر بار يكي بر ديگري فائق مي شود. اما به محض دست برداشتن از لجاجت و خودرايي و با ناديده گرفتن مسائل بحث برانگيز مشاهده خواهند كرد كه تغييري در زندگي مشتركشان بوجود مي آيد و حتي با برخورد منطقي و مناسب با مسائل، زندگي مشتركشان روز به روز دلپذيرتر خواهد شد.
زوجيني كه چندان اهميتي به نقاط ضعف همسرشان نمي دهند بلكه بر عكس نقاط مثبت و پسنديده همسرشان را ارج مي نهند افرادي موفق و خوشبخت هستند.
فيلسوف آمريكايي ويليام جيمز مي گويد: «فرد عاقل و خردمند كسي است كه بداند از چه موضوعي بايستي چشم پوشي كند.»
۲- هرگز نگوييد وقت براي تفريح و سرگرمي هست
بسياري از زوجين كه براي آينده برنامه اي در سر مي پرورانند ارزشي براي شادي ها و خوشحالي زمان حال قائل نشده و تفريح و سرگرمي كنوني را به زمان بعد موكول مي كنند و فقط نگران تعليم و تربيت فرزندان، خريد خانه و احياناً اسباب كشي مي باشند.
برخي از افراد چنان درگير كار مي شوند كه زندگي مشترك خود را به فراموشي مي سپارند و زماني متوجه اين موضوع مي شوند كه بسيار دير است. به عنوان مثال يكي از فروشندگان موفق كه در زمان زندگي مشتركش شديداً درگير كار خود بوده است، مي گويد: «به علت مشغله فراوان وقت زيادي براي همسرم نداشتم، متأسفانه همسرم بيمار شد و بعد از مدتي از دنيا رفت. امروز به خاطر اين موضوع دچار عذاب وجدان شده ام و مدام خودم را سرزنش مي كنم كه چرا اوقات بيشتري را با همسر و فرزندانم سپري نكرده ام. زماني كه شاغل بودم خيلي دوست مي داشتم كه تفريح و سرگرمي داشته باشم اما بر اين باور بودم كه هميشه وقت براي تفريح و سرگرمي هست اما اكنون كه «بعدها» فرا رسيده است ديگر خيلي دير است.
واضح است كه بايستي براي آينده برنامه اي مدنظر داشت اما زن و شوهرهايي كه فقط در زمان حال زندگي مي كنند و تنها به مسائل و موضوعات اين زمان توجه مي كنند، در واقع در حاشيه خطر بسر مي برند. دكتر جانسون معتقد است: «زماني كه به آينده مي انديشم برنامه ام را مطابق با آينده ام تنظيم مي كنم و رفتاري معقولانه و هوشيارانه دارم. اما زماني كه در آينده زندگي مي كنم با رفتاري ناشيانه، زندگي كنوني و خودم را از دست مي دهم.»
از ستاره  سينماي كودكان شرلي تمپل بلاك سؤال مي شود كه علت سعادت و خوشبختي او در زندگي زناشويي چيست و او در پاسخ به اين سؤال مي گويد: «روزي همسرم از مادرش مي پرسد بهترين لحظه زندگي او چه بوده است و مادرش پاسخ مي دهد: «حالا» و در پاسخ به اين سؤال: پس روز ازدواج ات چه؟! مادر مي گويد: در آن زمان روز ازدواج من بهترين و زيباترين لحظه زندگي من بود اما حالا و در اين لحظه است كه تو مي تواني آن را حس كني و از آن لذت ببري. پس هر لحظه در زمان خودش زيباترين و بهترين زمان است و با درس گرفتن از اين موضوع سعي كرده ام از لحظات زندگي ام به نحو احسن لذت ببرم.
۳- درك علائم هشداردهنده آسان است
مسلماً علائمي دال بر شكست زندگي زناشويي از جمله تهديد و بدرفتاري وجود دارد و پيش بيني اين كه هميشه وجود اين علائم منجر به جدايي مي شود آسان نيست چرا كه برخي از زوجين هوشيار از اين علائم درس عبرت مي گيرند و بلافاصله در روش زندگي مشتركشان تغيير ايجاد مي كنند.
برخي از زوجين مدت كمي بعد از ازدواجشان درمي يابند كه علائق مشترك كمي با يكديگر دارند و با علم به اين موضوع كه اين امر يكي از عوامل از هم پاشيدگي بسياري از پيوند ها بوده است اما با سعي و تلاش و همياري با يكديگر سعي مي كنند اوقاتي را كه با يكديگر بسر مي برند به لحظاتي شاد و مفرح مبدل كنند. اما در مقابل زوجيني هستند كه در بدو ازدواج تصور مي كنند كه براي يكديگر خلق شده اند اما بعد از چند سال زندگي مشترك به اين نتيجه مي رسند كه اگر جدا از هم زندگي كنند خوشبخت تر هستند و هيچ سعي و تلاشي براي حفظ زندگي مشتركشان نمي كنند. يكي ديگر از عواملي كه به زندگي مشترك آسيب مي رساند و به آن توجهي نمي شود، عناد و كينه توزي است كه بدون اعلام خطري در زندگي نفوذ كرده و باعث نابودي آن مي شود. البته بايد متذكر شد فقط شناخت عواملي كه به زندگي زناشويي لطمه مي رسانند كافي نيست بلكه براي داشتن يك زندگي مشترك خوب و سعادتمند نياز مداوم به تقويت روابط و كوشش در استحكام آن مي باشد.
۴- زندگي مشترك موضوعي جدي و مهم است
ضمن پايبند و وفادار بودن به عهد و پيوندي با يكديگر مي بينديم لازم است بدانيم كه چگونه با كمي شوخ طبعي و مزاح مي توانيم به خود و همسرمان كمك كنيم تا بر مسائل روزمره فائق آييم. بسياري از زوجين آنچنان جدي هستند كه شاد بودن و از صميم قلب لبخند زدن را فراموش كرده اند و در واقع زندگي مشترك آنها فاقد هر گونه نقطه زيبا و روشن است. خانواده هاي خوشبخت وجوه مشترك بسياري با هم دارند. بيرون از خانه، در محيط كار، با روحيه اي مناسب و خوب با مسائل برخورد مي كنند و در جمع خانواده هم با شوخ طبعي و مزاح روز كاري سخت را به فراموشي مي سپارند. شايد علت اين شوخ طبعي و روحيه شاد داشتن براي ديگران قابل درك نباشد، اما افراد شوخ طبع به خوبي مي دانند كه چگونه يك لبخند مي تواند مسبب ساير شادي ها باشد، چرا كه لبخند بسيار ارزشمند و پربها است و باعث انسجام و پيوند بين اعضاي خانواده مي شود.
روحيه شاد داشتن مي تواند در زندگي مشترك عاملي براي كنترل و فائق آمدن بر مسائل و مشكلات زندگي باشد. بهتر است زوجين اين ضرب المثل را هميشه مد نظر داشته باشند «بخند تا دنيا به تو بخندد.»
۵- در حفظ و تداوم رابطه زناشويي سهيم باشيد
براي استحكام و تداوم يك زندگي زناشويي عشق و علاقه بين زوجين بايستي روز به روز افزايش يابد كه البته اين عشق و علاقه بايستي از سوي دو طرف ابراز شود و زوجيني خوشبخت و سعادتمند هستند كه تلاش مي كنند زندگي مشتركشان را به سمت و سويي سوق دهند كه مطابق با خواسته هاي مشتركشان باشد و در حفظ رابطه زناشويي شان مي كوشند و اين امر فقط در صورتي امكان پذير است كه دست از پيشداوري ها و انتظارات نادرست خود برداريم تا به آن پيوند زيبا و مقدس كه توصيف آن بسيار مشكل است. نايل آييم.
فاطمه خداكرمي- عضو هيأت علمي دانشگاه آزاد اسلامي
اقتباس از مجله Das Beste

راه زندگي
آماده كردن كودكان براي مقابله با مشكلات زندگي

اهميت نقش پدر و مادر در بزرگ كردن كودك بدان علت است كه والدين آنچنان تأثيري روي فرزندشان باقي مي  گذارند كه تا آخر عمرشان باقي مي ماند.
احترام به خويشتن
احترام به خويشتن از مهمترين خصيصه هاي فردي مي باشد. برخورد والدين (و بقيه بزرگسالان) مي تواند اين خصيصه را در كودكان تقويت و يا تضعيف كند. اول از همه بايد به كودكان اطمينان خاطر داده شود كه بخاطر آنچه هستند دوست داشتني و مورد پذيرش بزرگسالان هستند. وقتي كودكان اين را بدانند كه مورد عشق و علاقه بزرگسالان هستند، آنان از اين پايه عاطفي استفاده مي كنند و آن را به صورت سازنده به دنياي اطراف بسط مي دهند. از آن پس ما مي توانيم وجود اين خصيصه را به وضوح در كودكان مشاهده كنيم. كمك به كودكان براي دارا بودن اين خصوصيت اخلاقي بهترين هديه اي است كه پدر و مادر مي تواند به فرزند خود اهدا كند. احترام به خويشتن در كودكان، همچون بزرگسالان به معناي علاقه به خود و پذيرفتن خود مي باشد. لازمه رسيدن كودك به درك اين خصوصيت اخلاقي، اطمينان يافتن آنان از عشق والدين است. به كودكان بايد اطمينان خاطر داده شود كه با وجود آنكه هميشه كارهاي آنان مورد تأييد والدين نيست، والدين هميشه به آنان علاقه مند هستند و به آنان عشق مي ورزند. ما والدين بايد تفاوت اساسي بين نپذيرفتن رفتار يك كودك و نپذيرفتن خود كودك را به خوبي درك كنيم.
براي مثال وقتي كه به كودك مي گوييم اگر فلان كار را انجام دهي دوستت ندارم، كودك به اين نتيجه مي رسد كه از طرف والدين پذيرفته نيست. كودكي كه در اين فضا رشد مي كند نمي تواند از خصيصه احترام به خويشتن برخوردار باشد. ما بايد به كودك اطمينان خاطر دهيم كه تحت هر شرايطي او را دوست مي داريم ولو آنكه خطاي بزرگي از او سر زده باشد. آنچه كه مورد پذيرش ما نيست كاري است كه او انجام داده نه خود او.
بايد به كودكان كمك كنيم تا بفهمند كه آنان نيز همچون بقيه انسانها اشتباه مي كنند.
اگر ما كودكان را براي شكستن ظرفي سرزنش كنيم و چنان جلوه دهيم كه او خطاي بزرگي انجام داده است، او احساس بي لياقتي مي كند و نمي تواند خودش را دوست بدارد. والدين با در نظر گرفتن اين واقعيت كه خود نيز گهگاه ظرفي را مي شكنند، بايد به كودك كمك كنند تا بخاطر اشتباهي كه كرده احساس بدي نسبت به خودش نكند.
هدف بايد اين باشد كه به كودكانمان كمك كنيم تا از اشتباهات خود درس بگيرند و آنان را در صحيح انجام دادن كارها كمك كنيم. همچنين، ما با كمك به كودك در تجربه كردن موفقيت در واقع به او كمك كرده ايم، نقاط قوت خودش را بيابد. البته معناي موفقيت براي كودكان مختلف متفاوت است. يك كودك ممكن است موفقيت را در پوشيدن پوتين هاي زمستاني اش بدون كمك بزرگسالان بداند و كودك ديگر موفقيت را در بخاطر سپردن، جمع كردن اسباب بازيهايش قبل از خواب تجربه كند.
خودشناسي
خودشناسي تصوري است كه ما از خويشتن داريم. اين بدان معناست كه خويشتن را به همان صورتي كه هستيم دوست بداريم. براي اينكه اين خصيصه را به كودكانمان ياد بدهيم بايد آنان را با ديگران مقايسه نكنيم. اگر كودكي از هم كلاسيهايش بلندتر باشد، ممكن است قد بلند موجب خجالت او بشود. در صورتي كه اگر به كودك ياد داده باشيم كه قد او مي تواند مايه افتخار او باشد كودك مي تواند با احترام به خود و ديگران بزرگ شود.
هر كودكي داراي مشخصات فردي مخصوص به خود است. ما با دقت در يك يك مشخصات فردي كودك چه تمايل او به دادن دوچرخه اش به شخص ديگري باشد، چه طبع شوخ مزاجش و چه علاقه او به نواختن موسيقي مي توانيم به او احساس مثبتي از خودش بدهيم. وقتي كودك اين آگاهي را مي يابد كه در جهان فردي كه از همه نظر، همانند او باشد وجود ندارد، احساس غرور و لذت مي كند. والدين با علم به آنكه كودك آنها موجودي بي مانند و يكتاست مي توانند با نگاه به چشمان كودك و با لبخندي كه گوياي آن است كه تو موجودي استثنايي هستي، من از بودن با تو لذت مي برم در اين احساس با كودك شريك شوند.
حرمت نفس
حرمت نفس به معناي احساس دوست داشتني بودن و با لياقت بودن است. وقتي اين احساس در يك كودك وجود داشته باشد، او از حرمت نفس برخوردار مي شود. كودك خود را از انعكاس رفتاري كه با او مي شود مي شناسد. در اولين سالهاي زندگي، والدين مهمترين نقش را در ايفاي اين انعكاس دارا مي باشند. بعد از آن معلمين و دوستان حائز اهميت مي باشند.
نتيجه
هر پدر و مادري سعي بر آن دارد كه همه چيز را براي كودكش خوب و لذت بخش كند. سعي والدين بر آن است كه يأس، نااميدي و شكست را از زندگي كودكشان بيرون كنند. ولي والدين بايد به خاطر داشته باشند كه زندگي يك فرايند و تجربه است. كودكان در زندگي با يأس و ناميدي و شكست مواجه خواهند شد. والدين با كمك به كودكان در كسب سه خصيصه احترام به خويشتن، خودشناسي و حرمت نفس است كه مي توانند كودك را آماده براي رويايي با مشكلات زندگي كنند. اين مهمترين وظيفه اي است كه والدين در قبال فرزند خود دارا مي باشند.
نويسنده: دورا فاولر
ترجمه :الهام باقري مجدي
اين مقاله برگرفته از سايت اينترنتي زير است:
http://www.earlychildh ood.com articles

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   انديشه  |   ايران  |   زندگي  |   سياست  |
|  علم  |   ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |