يكشنبه ۲۱ تير ۱۳۸۳ - شماره ۳۴۳۴
آواي حقيقت
عليرضا شريعت
010704.jpg

اشاره: انسان از ديرباز درپي رسيدن به فهمي از خويش، جهان و ماوراء طبيعت، نيازمند ابزاري بوده تا وي را مدد رساند. اين نياز با گسترش علوم و ساحت هاي متنوع زندگي روي به فزوني نهاده و خود رادر قالب دانش هاي گوناگون و از جمله دانش «هرمنوتيك» نمايان ساخته است.در اين مقاله ، مولف ابتدا ريشه يابي لغوي اين واژه را مطرح و سپس به بيان مراحل اساسي تكامل آن مي پردازد. هرمنوتيك در چهار عرصه خود را نمايان ساخته است: نظريه تفسير كتاب مقدس، هرمنوتيك عام (علم فهم زباني)، روش شناسي عام فهم در علوم انساني و هستي شناسي فهم. در اين قسمت، كه بخش اول اين نوشتار است، دو عرصه نخست مطرح شده است بخوانيد.
هرمنوتيك «hermeneutics» نه به عنوان رشته اي خاص از علوم انساني،بلكه به مثابه وسيله و ابزاري براي فهم «understanding»، عمر و سابقه اي به درازاي حيات آدمي بر روي اين كره خاكي دارد؛ از آن هنگام كه پدران اوليه ما چشم بر اطراف خود گشودند و خويش را غريب و ناآشنا با اطراف خود يافتند و به هرچه كه نظر كردند آن را پر از راز و رمز يافتند، ذهن و ضمير خود را براي فهميدن اين معما گونه ها بكار گرفتند و بي جا نيست اگر انسان را در مقابل تعريف ارسطويي «حيوان ناطق»، «حيوان تاويل گر» بناميم. انسان در اين پروسه در سه ساحت، حوزه فهم خود را گسترش داد: ۱- فهم خويشتن ۲- فهم جهان اطراف ۳- فهم ناديدني ها (ماوراءطبيعت) و طرفه آن كه اساساً پيدا شدن طبقه اي خاص با عنوان «كاهنان» كه وظيفه تفسير و توضيح اين نشانه ها و رموز را بر عهده داشتند، از همين نياز به تاويل و فهم، ريشه مي گيرد.
كاهن با بهره گيري از قواعد خاص و اعمال ويژه، ديدگان مردم قبيله اش را بر چشم اندازهاي «معنايي» نهان در بطن نشانه ها باز مي كرد و آنان را در درك و فهم غرايبي كه خود قادر نبود بفهمد، ياري مي رساند.
علاوه بر اين در جوامعي كه پيامبران الهي ظهور مي يافتند و آن جوامع صاحب دين مي شدند؛ پيامبر علاوه بر شأن «پيام آوري» وظيفه راز گشايي از آن نشانه و پيام الهي را هم بر دوش داشت چراكه آن پيام نازل شده از جهاني ديگر و كلام خداوند و در نتيجه محتاج تفسير و تاويل بود؛ قابل توجه است كه واژه هرمنوتيك كه كلمه اي يوناني و برگرفته از «hermenuin» به معني «تفسير كردن» است با نام «هرمس» «hermes» الهه يوناني كه وظيفه اش رساندن پيام خدايان و تفسير و توضيح آن و قابل فهم كردن مراد خدايان بود، ارتباط وثيقي دارد. در اين جا است كه مثلث معروف هرمنوتيكي شكل مي گيرد: ۱- علامت «sign»۲- پيام يا متن «text» كه نيازمند تفهيم و توضيح است ۳- مفسر «lnterpreter».
در قرآن كريم علاوه بر ابلاغ پيام، رسالت ديگر پيامبر(ص) به عنوان كسي كه با جانِ پيام آشنا است، «تبيين» پيام ذكر شده است. «و ما انزلنا عليك الكتاب الالتبين لهم الذي اختلفوا فيه و هدي و رحمه لقوم يومنون» (نحل/۶۴) چراكه پيام اگرچه از جانب خداوند «نازل» شده است و اين به اين معني است كه مقداري از صعوبت ودير فهمي آن كاسته شده است، اما باز براي هضم ذهني مخاطبان خود نياز به شرح و تفسير دارد تا ايشان در حيراني و كج فهمي و سوءتعبير در نغلتند.
با گسترش علوم انساني خاصه ادبيات وهنر وذوابعاد شدن ساحت هاي گوناگون زندگي انسان و سيطره عظيم جهان ذهن بر جهان خارج و توليد روزافزون فرآورده هاي متنوع فكري و تكثر در اضلاع هندسه معرفتي انسان نياز به تفسير و تاويل و خصوصاً و از همه مهم تر داشتن «متدلوژي علم تفسير» و توجه به «هستي شناسي فهم» روز افزون خودنمايي مي كند. و اين نياز با شروع دوره «پست مدرن» كه فهم عادي را به چالش مي خواند و مخاطبان خود را دچار سوءفهم يا كند شدن جريان تخاطب ميان «متن» و گيرنده «پيام» مي كند، بيشتر و بيشتر شده است. نمونه هاي بارز آن را در سينما، نقاشي و رمان به عنوان ابزارهاي امروزي تخاطب، مي توان به آساني برشمرد. نيز بايدمتذكر شد كه در هرمنوتيك مدرن، محصولات «ذهني انسان» كه ثمره تفوق اومانسيم است به جاي «طبيعت» و «متن مقدس» نشسته اند، چرا كه انسان امروز همه رمز و رازهاي طبيعت را كشف شده مي يابد و ديگر آن شأن اسطوره اي كه براي اجدادش داشت، در طبيعت نمي بيند و تفسير و فهم «متون مقدس» هم، تنها به عنوان شاخه اي از اين علم در حال گسترش محسوب مي شود. و لذا بايد گفت از جهان ذهن انساني، متني تراوش مي كند و انساني ديگر آن محصول ذهني را به تأويل خواهد نشست.
تعريف
010701.jpg
010698.jpg

در تعريف واژه هرمنوتيك بايد گفت، همچون ساير تعاريف مربوط به علوم انساني تعريف واحدي كه همه صاحب نظران بر آن توافق داشته باشند وجود ندارد. اين از يك سو و از سوي ديگر سرعت تبدل و تنوع آراء در اين حوزه دست يابي به وحدت بين تعاريف موجود را مشكل مي سازد. به نظر مي آيد يكي از راه هاي به دست دادن تعريف و آشنايي با آن بررسي سير تاريخي است كه هم ما را با توسعه وتكامل اين علم آشنا مي سازد وهم تعريف هاي متعدد و متنوع آن را آشكار مي كند.
مراحل اساسي تكامل هرمنوتيك:
۱. نظريه تفسير كتاب مقدس
در عالم مسيحيت توجه جدي به «روش» تفسير متون مقدس به تدريج پديد آمده است. اگرچه مانند بسياري از شاخه هاي علوم ديگر در ابتدا قواعد و مسائل مدون از پيش انديشيده اي وجود نداشته است. از ميان متفكران برجسته مسيحي «قديس اگوستين» است كه تأثير فراواني بر هرمنوتيك داشته است؛ او معتقد بود كه كتاب مقدس اساساً روشن و بين است و تنها در پاره اي از مواضع نيازمند تاويل و تفسير است و در نتيجه با كساني كه معتقد بودند كه كتاب مقدس يكسره رمزي و كنايي است از در مخالفت درآمد. اما نقطه شروع جدي توجه به هرمنوتيك به عنوان يك «علم» كه قواعد تفسير را در دسترس قرار مي داد از رنسانس به بعد، آن هم به خاطر نياز شديد اصحاب كليسا براي دفاع از دين در مقابل عالمان علوم تجربي و كساني كه در محتواي كتاب مقدس شك مي كردند، شروع شد. در اين جا لازم به ذكر است كه نقش روحانيان پيرو كليساي پروتستان در رشد روزافزون اين علم را يادآور شويم چرا كه پروتستان ها با خلع يد از مرجعيت كليساي كاتوليك خود را بدون حامي در مسائل فكري و خصوصاً تفسير متون مقدس مي يافتند. لذا دست به اقدامات وسيعي براي بنيانگذاري قواعد وروش هاي تفسيري زدند و در اين بين ده ها جلد كتاب در زمينه تفسير و روش هاي تفسيري منتشر كردند.
در نهايت و به صورت گذرا؛ «گرهاردابلينگ» از متكلمان مسيحي در مقاله اي تحول علم هرمنوتيك مربوط به كتاب مقدس را به هفت دوره تاريخي تقسيم مي كند:
ماقبل مسيحي (تفسير عهد عتيق)، مسيحي ابتدايي، آبايي، قرون وسطايي، دين پيرايي و ارتدوكس، مدرن و معاصر.
۲. پيدايش هرمنوتيك عام (علم فهم زباني)
فردريك شلايرماخر (۱۸۳۴ ـــ ۱۷۶۸) متكلم و كشيش پروتستان كه به قول ديلتاي «كانت هرمنوتيك» است، را مي  توان بنيانگذار هرمنوتيك به مثابه يك علم فراگير دانست؛ اما قبل از شرح مختصر عقايد او بجا است كه به زمينه نضج اين برداشت و پايه اين اقدام شلاير ماخر اشاره اي شود.
در ميان افرادي كه قبل از شلاير ماخر براي تدوين اين «علم» تلاش كرده اند كلاونيوس (۱۷۵۹ ـ۱۷۱۰) است. او هرمنوتيك را «ابزاري» مي دانست كه به وسيله و مدد آن مي توان فهمي جامع و كامل از گفتار و نوشتار بدست آورد. از كسان ديگري كه در اين  زمينه تلاش كرده اند دو لغوي بزرگ يعني «فردريش آست» و «اوگوست ولف» را مي توان نام برد.
ولف به نيت مؤلف اهميت فراواني مي داد و تاويل را اساساً درك آنچه كه مؤلف «مي خواسته» است بيان كند، مي دانست.
اما شلاير ماخر به عنوان بنيانگذار هرمنوتيك جديد با استعانت از توفيقات عالمان لغوي قبل از خود معتقد شد كه چون اساس رابطه انسان ها با هم «زبان» است لذا كتاب مقدس به هيچ نوع روش تاويلي مخصوص به خودنيازمند نيست، و اين تنها زبان است كه در بين تمامي علوم وحدت ايجاد مي كند و متن مقدس هم به عنوان يكي از موارد ممكن مي تواند از قواعد عام لغات استفاده كند و اين جا است كه «هرمنوتيك عام» متولد مي شود.
شلاير ماخر اولين پرسش در هرمنوتيك را اين پرسش مي داند كه «يك عبارت گفتاري يا نوشتاري چگونه فهميده مي شود؟» و در اين  جا است كه فرق هرمنوتيك جديد و سنتي مشخص مي شود، چراكه در نحله سنتي عمل «فهم» كاري مفروغ عنه تلقي مي شد، و لذا ما در بن اين سؤال معارضه جدي اين دو نوع نگرش را به وضوح مي بينيم. وي تصريح مي كند كه ما انسان ها در مقام فهم دچار نوعي بد فهمي «misunderstanding» مي شويم و لذا نيازمند علمي عام و شامل براي سامان دادن به پروسه فهم هستيم. نمونه هاي عيني بدفهمي خصوصاً در ساحت دين وجود مذاهب و فرقه هاي گوناگون است كه چون از قواعد فهم برخوردار نبوده اند يا آن را بكار نگرفته اند و در نتيجه دچار تفرقه و جدايي از آن منبع اصيل شده اند.
پس مي توان بنياد هرمنوتيك شلاير ماخر را قواعد عام فهم كه زيربناي آن «زبان» است، دانست. اما او در اين مرحله باقي نماند و با رفت و آمد حشر و نشري كه با رمانتيك هاي آلماني داشت، كم كم عنصر ديگري را وارد هرمنوتيك خود كرد، و آن همان عنصر «روانشناختي ذهنيت» مؤلف است، يعني براي فهم دقيق كلام مؤلف علاوه بر شناخت كامل بافت تاريخي فرهنگي زندگي مؤلف، نياز به اطلاع روانشناختي از ذهنيات و نيات مؤلف هم وجود دارد.
لذا وي معتقد است كه با اطلاع از بستر فرهنگي تاريخي و نيت مؤلف، تاويل گر بهتر از خود او متن را توضيح و تفسير مي كند، و اصلاً «فن» هرمنوتيك عبارت است از دوباره تجربه كردن اعمال ذهني مولف، و اين را «حدس» مي نامد كه در اينجا تاويل گر خود را در يك موقعيت شهودي به جاي مؤلف مي گذارد. بايد خاطرنشان كرد كه در هرمنوتيك شلاير ماخر اساس تاويل بر بدست آوردن نيت و مقصود مولف است و لذاعلاوه بر متن كه معناي مورد نظر مؤلف است از مكانيسم هاي ديگري كه ذكر شد استفاده مي شود.
ادامه دارد

رويداد انديشه
يكصدمين سالگرد مشروطيت
همايش يكصدمين سالگرد مشروطيت در اسفندماه سال جاري برگزار مي شود و دكتر «غلامحسين زرگري نژاد» استاد تاريخ دانشگاه تهران، دبير علمي اين همايش است.
برگزاري اين همايش زيرنظر ستاد بزرگداشت مشروطيت انجام مي شود. اين ستاد در سال ۱۳۸۱ تشكيل شده و ۴۰ نفر از استادان برجسته كشور در حوزه هاي تاريخ، علوم سياسي و علوم اجتماعي در آن عضويت دارند. رياست اين ستاد با دكتر «جعفر توفيقي» وزير علوم، تحقيقات و فناوري است. شوراي پژوهشي يكي از زيرمجموعه هاي اين ستاد است كه با رياست دكتر محمد رحيميان، معاونت پژوهشي دانشگاه تهران فعاليت مي كند و ۷ نفر از استادان دانشگاهها عضو آن هستند. مسئوليت بررسي و تأييد مقالات ارسالي براي همايش يكصدمين سالگرد مشروطيت، بر عهده اين گروه هفت نفره است.
همايش يكصدمين سالگرد مشروطيت در محورهاي انديشه، جامعه، سياست، حقوق، اقتصاد، هنر و ادب، قدرت هاي جهاني، بينش و روش در شناخت مشروطيت برگزار مي شود. محور انديشه شامل، بخش هاي متفكران عرصه مشروطه، مقوله ها، نظريه ها و مكاتب سياسي، اجتماعي، سنت و تجدد است.
محور هنر و ادب شامل ادبيات سياسي عصر مشروطه، گستره جديد هنري، روزنامه و روزنامه نگاري است. محور بينش و روش در شناخت مشروطيت، شامل چهار بخش مورخان مشروطيت، مشروطيت ايران به روايت ناظران خارجي، بررسي جايگاه تاريخي مشروطه ايراني و مطالعه تطبيقي جنبش هاي مشروطه خواهي است. نقش طبقات و گروههاي اجتماعي در جنبش مشروطه، موقعيت و مبارزه زنان، واقعيت هاي ديني مذهبي و مشروطيت موضوعات محور جامعه است.
در بخش سياست، ساختارهاي حكومتي و روند دولت سازي، مجلس شوراي ملي و چالش اقتدار سياسي، انجمن ها، احزاب و تشكل هاي عصر مشروطه و روند ملت سازي، ايجاد همبستگي ملي و بازآفريني هويت ملي، آزادي خواهي خارجي و مشروطيت ايران، ايرانيان خارج از كشور و مبارزه براي آزادي را شامل مي شود.
حقوق اساسي، قانونگذاري در مجلس اول و دوم و مطالعه تطبيقي ايران و جهان، موضوعات محور حقوق است. محور قدرت هاي جهاني شامل دو بخش «سياست روس و انگليس در عصر مشروطه» و «عثماني، آلمان، فرانسه و مشروطيت ايران» است.
محور اقتصاد اين همايش نيز اقتصاد سياسي عصر مشروطه، ماليه دولتي، بانك و اقتصاد زراعي، دامي و شهري را شامل مي شود.همچنين به گزارش خبرگزاري فارس، مطابق مصوبه  هيأت دولت، بين سالهاي ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۵ كه عمر مشروطيت در آستانه صد سالگي قرار مي گيرد، چهار همايش با عناوين: بررسي مباني فكري و اجتماعي ايران، يكصدمين سالگرد مشروطيت، كنگره ادب و هنر مشروطيت و بزرگداشت محمدحسين نائيني برگزار مي شود.

انديشه
ادبيات
اقتصاد
ايران
زندگي
سياست
علم
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  ايران  |  زندگي  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |