صدام ناخوش
به گفته موفق الربيعي دبير شوراي امنيت ملي عراق، حال صدام حسين خوب است و دچار سكته قلبي يا مغزي نشده است. پزشك هر روز صبح صدام را معاينه مي كند و او در سلول خود آرام است.
معلوم نيست كه با طرح چنين شايعه اي مسئولان عراقي در پي چه نقشه اي هستند؟ به هر حال،صدام بايد پاسخ گوي كارهاي كرده و طرح هاي اجرا ناكرده خود در مورد مردم عراق و ايران باشد، اگر قرار است با طرح شايعاتي چون بيماري و ناخوشي آقا را از محاكمه خلاص كنند ما كوتاه نمي آئيم!
شايد هم صدام تصور كرده كه با تمارض مي تواند خود را از مسأله محاكمه دور كند و فرصتي را براي نوشتن رمان خود بيابد.
عليرغم اين شايعات، نمي توان با استناد با اين موضوع كه صدام چون قلبش خوب كار نمي كند و يا اين كه مغزش از كار افتاده است از دست قاضي در امان باشد، آينده روشن خواهد كرد كه آيا صدام هم مثل رهبر صرب ها بيمار است يا سالم.
اما مردم عراق و ايران از حق خود نخواهند گذشت .
ما راضي هستيم
نارضايتي ۸۸درصد از كاركنان شركت هاي آلماني از شغلي كه دارند سالانه حدود ۲۶۰ ميليارد يورو به اقتصاد اين كشور زيان وارد مي كند. كسلي و خستگي ساعات انجام كار از سوي كاركنان موجب شده است كه كارفرمايان آلماني از اين اوضاع رضايت نداشته باشند.
خوشبختانه تمامي كاركنان شركتهاي ايراني چه دولتي و چه خصوصي از وضعيت شغلي خود اظهار رضايت مي كنند، مگر مي توان از كار ناراضي بود چون هر كسي كه اظهار نارضايتي بكند چند نفر آدم راضي منتظر به كار جاي او را مي گيرند.
از قديم و نديم كاركنان ايراني از كار كردن راضي بوده اند منتها با اين تفاوت كه جوانان ايراني از كار كردن در ايران گاهي اظهار نارضايتي مي كنند و به ژاپن و ساير كشورهاي كارگرپذير مي روند و يكسره صبح تا شب كار مي كنند آن وقت بعد از ۵ الي ۶ سال كار تازه مي فهمند كه كاركردن يعني چه؟ در مقابل كارگران افغاني به جاي كاركنان ايراني در كارها مشاركت دارند و از اينكه بابت كار هزار توماني سبز رنگ دريافت مي كنند اظهار شادي مي كنند.
علاوه بر آن چون كاركنان ايراني در حين كار مي توانند چرت بزنند، جدول حل كنند، روزنامه مطالعه كنند، ارباب رجوع را دست به سر كنند، از فرصت ماموريت اداري براي مسافركشي استفاده كنند بي نهايت از كار راضي هستند، چشم حسود كور، به ما چه كه كاركنان آلماني از كارهاي خودشان ناراضي هستند.
جشن موش كشان
دست اندركاران مبارزه با موش هاي مزاحم در تهران با اعلام فاتحانه جمع آوري سه هزار لاشه موش، اعلام كردند كه اين مبارزه ها تا بركندن نسل موش هاي منطقه ۱۰ ادامه دارد.
به گزارش ستاد مبارزه با موش هاي شهري منطقه ۱۰، بيش از ۴ هزار تله موش توزيع شده و ۵ هزار نيروي مردمي در ستادهاي مبارزه با اين موش موذي آموزش ديده اند.
تاكنون هم ۱۵۰ كيلوگرم مواد شيميايي و ۱۴ هزار كلوني از سوي ماموران شهرداري به كار گرفته شده است، با اين حال هنوز از ميزان آمار موش هاي منطقه ۱۰خبري به دست نيامده، اميد است با تلاش مضاعف نيروهاي مردمي و بكارگيري تله موش هاي توزيعي، نسل موش هاي موذي در منطقه كنده شود.
عليرغم اين تلاش هاي پرثمر اگر يكي از آن خانواده هاي موش اصيل بتوانند از اين جنگ موش كشي جان سالم بدر ببرند در طي مدت ۳ سال به اندازه نصف جمعيت ايران تخم و تركه توليد خواهند كرد.
پيشنهاد مي شود به جاي اين وضعيت خون و خون ريزي موش ها از روشهاي زيست محيطي از قبيل پرورش گربه و يا شيوه هاي گفتمان براي مهاجرت از اين شهر استفاده شود و يا اينكه در قبال تحويل هر موش مثل وضعيت جوايز، بانكها، جايزه اي ارائه شود و در پايان سال نيز جشن موش كشان به راه اندازيم، همانطور كه مردم چين بابت هر موش مقداري جايزه نقدي دريافت مي كنند.
برد و باخت
مهندس مهرعليزاده شرط گذاشته بود كه اگر تيم ملي فوتبال بر ژاپن پيروز شد، او نيز راهي چين خواهد شد. البته نمي دانيم در اين پيش شرط رفتن به چين يا ماندن در تهران چه رازي نهفته است اما با اين حال مي توان گفت شايد به اين دليل ايشان به چين نرفته تا بلكه در صورت باخت با ژاپن بتواند چانه زني لازم براي رفت و روب مسائل را داشته باشد و يا اينكه به هر حال اگر تيم ملي ايران بر ژاپن چيره مي شد حتما بايد يك سور حسابي مي داد.
وقتي پادشاه يك مملكت لباس تيم ملي كشورش را مي پوشد و روي نيمكت ذخيره شادي مي كند حيف نيست، رئيس سازمان تربيت بدني ايران شرط و شروط بگذارد. تازه اگر تيم ملي ايران برنده يا بازنده شوند چه كسي از اين برد و باخت استفاده خواهد برد.
فكر نكنم پادشاه اردن هم موقع رفتن به چين براي بازيكنان تيم ملي اردن شرط و شروطي را قائل شده باشد، اين را مي شد از چهره شاد و تماشايي او در حين بازي اردن و ژاپن ديد كه حتي از باخت تيمش آزرده خاطر نشد، به هر حال هر بازي فوتبالي برد و باخت دارد، مگر دنيا به آخر مي رسيد رئيس سازمان تربيت بدني ايران به چين مي رفت؟