با نگاهي به تاريخ تشكيل احزاب درخواهيم يافت كه هدف از تشكيل احزاب تنظيم روابط ميان دولت وملت بوده است اما به راستي احزاب درايران چقدر به تنظيم و هدايت اين پيوند پرداخته اند ؟ و اصولا جايگاه و نحوه پيدايش احزاب در ايران چگونه است؟
تاريخ پيدايش احزاب درجهان به اوايل قرن نوزده بر مي گردد، اما با نگاهي به پيدايش حزب در ايران در مي يابيم كه احزاب در ايران فصلي و به فراخور حوادث بوجود آمده اند و غالبا بي آنكه اثري درخور از خود برجاي بگذارند به فراموشي سپرده شده اند. براستي از تاريخ پرهياهو و كم ثمر حزب در سياست ايران چه نتيجه اي بايد گرفت؟
اگر چه در فرهنگ اسلامي همواره بر فعاليتهاي گروهي تاكيد شده است اما به دلايل تاريخي ايرانيان اين مهم را در امور عبادي و ديني خود به كار گرفته اند و در ساير امور اجتماعي و اقتصادي كارهاي گروهي از سرانجام مطلوبي برخوردار نبوده است.
اين درحاليست كه در دنياي كنوني نقش و جايگاه احزاب درتوسعه دموكراسي و پيشرفت نمايان شده است اما همچنان احزاب و كاركرد آنها كه متاثر از شرايط شكل و عضوگيري و همچنين نبود استراتژي مشخص هستند مانعي براي نقش آفريني آنها در جامعه ايران شده است. بي شك نبود فرهنگ كارگروهي نيز در اين بين نقش بسزايي دارد.
چندي پيش خانه احزاب تلاش زيادي كرد تا با تصويب منشوري، وفاق موردنياز ميان احزاب را ايجاد كند كه البته اين منشور بعد از كشمكش هاي بسيار به تصويب رسيد اما براي تصويب همين منشور نيز بارها جلسات خانه احزاب با احزاب رسمي موجود دركشور به تنش كشيده شد.
و در نهايت اينكه تصميم گيري در امور سياسي در ايران بيش از آنكه حزبي درايران بيشتر از آنچه مردمي باشد جناحي است اما علت چيست؟
دكتر عبدالمطلب عبدالله كارشناس مسائل سياسي گفت: احزاب در ايران هيچ وقت به صورت واقعي شكل پيدا نكرده اند و بيشتر از آنكه به مردم وابسته باشند دولتي هستند و اين امر باعث كاسته شدن فعاليت آنهاست.
اين عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي افزود: با توجه به تاريخ احزاب در ايران مي توان دريافت كه فعاليت هاي گروهي دركشور به دلايل فرهنگي دوام نداشته است و همين امر يكي از دلايل مهم شكل نگرفتن احزاب در ايران است.
وي در ادامه با اشاره به تاريخ احزاب در كشور، توضيح داد: ساختارهاي فعاليتهاي احزاب دركشور به صورت علمي و آكادميك نيست و حتي در حزب توده كه ازسوي برخي افراد به عنوان آكادميك ترين حزب معرفي مي شود، مي بينيم كه اين حزب هم بعد از مدتي با توجه به مشكلات اعتقادي و سياسي كه داشت از عرصه سياسي حذف شد و در طول تاريخ جامعه مدني ايران هيچ حزبي به صورت پايدار و مستمر وجود نداشته است.
اين استاد دانشگاه با اشاره به اينكه احزاب درايران بيشتر روند موسمي دارند، تشريح كرد: احزاب در مقاطع خاصي شكل مي گيرند و مدتي بعد هم ازبين مي روند ويا روند كارخود را تغيير مي دهند.
وي دليل پايدارنبودن احزاب درايران را اعتقاد نداشتن افراد به كارهاي گروهي خواند وافزود: مردم ايران اگرچه درمسائل اعتقادي وشرع به رهبري و كارهاي گروهي اعتقاد دارند اما درامور اجتماعي و فرهنگ كارهاي گروهي درميان مردم وسردمداران سياسي كشور دوام ندارد.
دكتر عبدالله ادامه داد: تعداد معدود تعاوني ها و شركتهاي مشاركتي نشان دهنده تمايل نداشتن به كارهاي گروهي در ايران است و ساختارهاي سياسي هم از اين فرهنگ تاثير پذيرفته است.
اين استاد دانشگاه با اشاره به اينكه احزاب درايران ازحمايت دولت برخوردارهستند، به تشريح تاريخ احزاب قبل از انقلاب پرداخت وگفت: جامعه مدني درايران درطول ادوار تاريخ به صورت علمي وجود نداشته و احزاب چون درانحصار قدرت دولت بوده اند هرگز توانايي دفاع ازحقوق ملت را نداشته اند.
وي افزود: دولتي بودن احزاب يعني اينكه احزاب بجاي اينكه به پشتوانه ملت شكل بگيرند وامدار بخشهاي دولتي هستند در اين صورت چگونه مي توان از احزاب انتظار داشت كه به رقابت و تعامل با دولت بپردازند؟
اين كارشناس مسائل سياسي با اشاره به اينكه دراين شرايط حذف و يا محدود كردن احزاب براي دولتها ميسر است، گفت : بعد از انقلاب نيز باتوجه به فضاي باز سياسي بوجودآمده زمينه فعاليت براي احزاب بوجود آمد اما بازهم مشكلاتي مانند فضاي انقلاب، كم تجربگي، هشت سال جنگ و توطئه هاي دشمنان خارجي باعث شد كه رقابتهاي سياسي چشمگيري دركشور وجود نداشته باشد.
وي با اشاره به اينكه بناي احزاب دردوران سازندگي و بعد ازجنگ گذاشته شد، افزود: در دوره سازندگي اين اختلاف نظرها به صورت جدي تري مطرح شد و ضرورت تشكيل حزب دراين دوره كاملاً نمايان بود.
دكتر عبدالله ادامه داد: يكي از مشكلاتي كه براي احزاب دراين مقطع مطرح بود مشاركت دولت درفعاليت احزاب است كه فعاليت احزاب را تحت شعاع قرارداد.
اين كارشناس مسائل سياسي در گفت وگو با «مهر» از دخيل بودن مردان سياسي و دولتي در امور حزبي بعنوان معضل ياد كرد و گفت: دولتي بود ن احزاب باعث مي شود كه پيوند احزاب با مردم كم و در عوض با قدرت و حكومت بيشتر شود و اعمال احزاب تحت شعاع مقام و منصب اعضايي باشد كه امور دولتي را در دست دارند.
وي اظهارداشت: دولتي شدن احزاب باعث شده است كه احزاب تبديل به يك پاتوق سياسي شوند و در اين شرايط دولتمردان هستند كه احزاب را هدايت مي كنند و مردم نقشي در آن نخواهند داشت.
دكتر عبدالله، موسمي بودن احزاب در ايران را يكي ديگر از معضلات و غيرعلمي رفتاركردن آنها خواند و بيان داشت: متاسفانه در ايران احزاب كاركرد مستمري نداشته و صرفا در زماني كه بحثهاي انتخاباتي مطرح مي شود خودي نشان مي دهند و چون اعتقادات صريح و اهداف روشني ندارند درهر مقطعي موضع گيريهاي متفاوتي دارند.
وي در ادامه نداشتن موضع واستراتژي را يكي ديگر از معضلات احزاب درايران برشمرد و ادامه داد: نداشتن استراتژي حزبي باعث مي شود كه در مقاطع مختلف از مواضع متفاوت دفاع كنند. فقدان كادر در احزاب باعث مي شود كه چرخش نخبگان در آنها ايجاد نشود و فضاي كار در اختيار افرادي خاص قرار گيرد. همچنين شاهد هستيم ائتلافها فقط زمان انتخابات صورت مي گيرد و بعد از آنكه دولت مشخص شد تازه شاهد اختلاف نظرهاي درون گروهي هستيم.
وي احزاب موجود را احزابي غيرفراگير خواند وادامه داد: اگرچه مردم به صورت سمپاتي به طرفداري از حزبي روي مي آورند اما در عمل نقش چنداني ندارند.
اين استاد دانشگاه اقدامات احزاب در ايران را تحت عنوان اقدامات حزبي خواند و گفت: احزاب به صورت مقطعي افكارعمومي را در دست مي گيرند و شعارهاي احزاب در مقاطع مختلف تغيير مي كند.
عضو هيأت علمي دانشگاه علامه طباطبايي اظهارداشت: مطالبات مردم بعد از انقلاب با توجه به شرايط تغيير كرده است و در هر مقطعي هرحزبي كه بتواند نيازهاي ملت را پاسخ دهد مردم از آن حمايت مي كنند.
وي با اشاره به اينكه مردم سياست زده نشده اند، افزود: شركت نكردن مردم درانتخابات هم نوعي مشاركت است اگر احزاب بتوانند جزييات، برنامه ها، چشم انداز و قواعد بازي خودرا به صورت روشن و صريح مطرح كنند مردم درانتخابات شركت موثرتري خواهند داشت.
معاون دبيركل حزب مشاركت نيز در اين خصوص گفت: فعال نبودن احزاب دركشور باعث شده است كه تصميمات سياسي كشور به صورت جزيره اي و جدا جدا گرفته شود. اين درحاليست كه اگر جايگاه احزاب دركشور معلوم شود شاهد اجرايي شدن تصميمات مملكتي خواهيم بود.
مهندس حسين كاشفي افزود: وجود احزاب نياز يك كشور است تا هر فردي از طريق احزاب و تشكلهاي مردمي بتواند اعتقادات خود را به گوش مسئولان برساند و ازطرفي وجود احزاب باعث مي شود كه عرصه رقابت دركشور گسترش يابد و اين امرسبب رشد و بالندگي كشور است.
اين عضو شوراي مركزي خانه احزاب با اشاره به دوم خرداد ۱۳۷۶و گسترش فضاي توسعه سياسي ادامه داد: بعد ازخرداد ۷۶ شاهد تكثر احزاب بوديم اما احساس نياز به وجود حزب دركشور ما چندان وجود ندارد. به همين دليل، براي جبران اين نقصان بايد ۲۰۰ حزب موجود دركشور دست به توسعه سياسي و گسترش فرهنگ تحزب بزنند.
وي با تشريح كار مشاركتي در دين اسلام تصريح كرد: احزاب مي توانند بهترين استراتژي بلندمدت كشور را مشخص كنند، اما هنوز كارهاي برنامه اي هم مانند تحزب دركشور درمرحله نوجواني خود به سر مي برد.
كاشفي اظهارداشت: گروهي از افراد فقط انتقاد مي كنند اما هيچ راه كاري براي پيشرفت كشور ارائه نمي دهند اما اگر احزاب جايگاه واقعي خود را پيدا كنند و اين روند ادامه پيداكند شاهد كاركرد مناسب آنها دركشور خواهيم بود.
وي با اشاره به اينكه عده اي از طريق باند بازي مي خواهند قدرت پيدا كنند، افزود: معمولا باندهاي قدرت مدار از شفافيت برخوردار نيستند و منافع خود را بر منافع ملت ارجح مي دانند.
كاشفي بيان داشت: درچنين شرايطي تغيير مسئوليتها و قدرت به عنوان امري عادي تلقي مي شود و افرادي كه با تفكر باندي كارمي كنند هيچ وقت آمادگي اين را ندارند كه تلاشي براي حزب گرايي بوجود آيد.
وي وجود باندهاي پنهان را مانعي براي ايجاد تحزب خواند و تصريح كرد: در چنين شرايطي احزاب بايد با وفاق وشفاف سازي كارحزبي را پيش ببرند .
اميدواريم با وفاقي كه تحت عنوان منشور وفاق ميان احزاب امضا شده است اميدواريم كه توجه بيشتري به منافع ملت و رقابت سالم شود.