پنجشنبه ۵ شهريور ۱۳۸۳
نگاهي به فيلم «معادله» ساخته «ابراهيم وحيدزاده»
طنز از نگاهي مردسالار
عادل جهان آراي
وقتي كه مي شنوي فيلمي روي پرده سينماست كه تمي كميك دارد، در هواي گرم و خسته كننده شهر دلت مي خواهد كه هرچه زودتر پاي پرده عريض سينما بنشيني و در خنكاي سالن سينما احتمالاً يك دل سير بخندي! سراسيمه وارد سالن سينما مي شوي و روي پرده واژه كم كاربرد و به ظاهر بي روح «معادله» را مي بيني كه فيلمنامه آن را ابراهيم وحيدزاده مي نويسد و خودش هم آن را كارگرداني مي كند. معادله گرچه در ظاهر واژه اي نامأنوس است، ولي همه زندگي ما آدم ها پر از معادله است، معادلات فراواني كه گاه حل نمي شوند و گاه بدون آنكه خود خبر داشته باشيم حل مي شود و چه بسا ما را نيز در خود حل كند.
«معادله» از آن دست فيلم هايي است كه بدون آنكه بيننده را خسته كند و يا سردرگم سازد تا پايان پاي فيلم مي نشاند و بيننده ضمن آنكه لحظاتي را مي خندد شايد كمي با قهرمان يا قهرمانان فيلم همذات پنداري هم مي كند.
فيلم ماجراي ساده اي دارد كه شايد در همين جامعه ما اتفاق بيفتد و شايد كسي تا به حال هم چنين ماجرايي را لمس نكرده و حتي نشنيده باشد. البته هميشه هم قرار نيست كه هر موضوعي در فيلم، قصه يا رمان حتماً شكل واقعي داشته باشد و يا آنكه حداقل در آينده اتفاق بيفتد. نويسنده حق دارد كه در دنياي خيال خود شخصيت هايي خلق كند، بي آنكه نمونه آن در عالم حقيقي وجود داشته باشد. فيلمنامه نويس هم از اين قاعده مستثني نيست، نمونه آن فيلم هايي است كه هم اكنون در پرده سينماها در حال نمايش هستند، بدون آنكه كاراكترهاي آن در پرده زندگي بشري حيات داشته باشند. معادله هم از اين نوع فيلم هاست كه قهرمانش چندان در جامعه ما پيدا نيست، اما همين كه سناريستي آن را خلق مي كند و در پرده سينما جان مي دهد و بيننده دقايقي با آن شاد مي شود، خود هنري است قابل احترام.
داستان معادله خيلي ساده و سرراست است، هيچ نوع پيچيدگي و چينش هاي ناهمواري در آن نيست، دانشجويي كه در رشته رياضي نابغه است و از كودكي در پرورشگاه بزرگ شده، در دانشكده عاشق دختري مي شود و چشم و گوش بسته به خواستگاري او مي رود ولي خانواده دختر از او مي خواهند كه براساس رسم جامعه با والدينش به مراسم خواستگاري بيايد، اما قهرمان (حسين ياري در نقش بيژن) براي آنكه به آرزويش برسد، در به در دنبال والدين خود مي گردد. به پرورشگاه مي رود و نشاني والدينش را به سادگي! مي يابد و در روستاي محل تولدش با يكي از بستگان پدرش كه زني نيمه خل و كم حواس است نام و نشاني پدرش را مي يابد. پدرش علي مراد نام دارد و قبلاً در بازار پادويي مي كرد، همين سرنخ كافي است كه قهرمان- باز بدون هيچ مشكلي- جلوي در مغازه علي مراد سبز شود و به او بگويد كه پسرش است. علي مراد هم با آنكه آدم زيركي است، طفره مي رود، ولي بيژن (قهرمان فيلم) با كمك نامزد آينده اش (مريلا زارعي، در نقش زهره) با ترفندهاي فراوان علي مراد (سعيد پورصميمي) را وادار مي كنند كه به داشتن پسري به نام بيژن اعتراف كند، كارگردان براي آنكه داستان را با تعليق گره بزند، چند ماجراي مياني را به عنوان موانع رسيدن قهرمان به آرزويش تصوير مي كند تا هم زمان ماجرا طولاني تر شود و هم آنكه وقايعي در بين فيلم اتفاق افتد كه باعث خنده تماشاگران شود، مانند هم اتاقي قهرمان فيلم كه به جاي او به خواستگاري دختر مي رود با پدر و مادر كاملاً روستايي و زباني جدا از زبان فيلم، ولي قهرمان- با وجودي كه در برخوردهاي اجتماعي كاملاً هالو و كودن است- با زيركي و هوش خود هم پدرش را به دست مي آورد و هم چهره هم اتاقي خود را كشف مي كند و سرانجام آنكه به محبوب خود مي رسد!
قهرمان چون تمامي رفتارهاي افراد جامعه را براساس معادلات رياضي مي بيند، وجوه مجهول شخصيت علي مراد- پدرش- را كشف مي كند و با كش و قوس هايي هم علي مراد چند وجهي را افشا مي كند و هم آنكه خود به آرزويش مي رسد. در نهايت فيلم پايان شادي دارد كه حتي تماشاگران پاي پرده سينما سرآخر برايش كف مي زنند.
002199.jpg

نقاط قوت فيلم سير يكدست و تقريباً منطقي آن است كه بيننده را كمتر دچار چالش و مشكل همراهي با قهرمانان فيلم مي كند، ريتم فيلم غير از يكي دو پرده اول بسيار تند و سريع است و باعث خستگي بيننده نمي شود، ديالوگ ها براي خنداندن، برعكس برخي فيلم ها، چاله ميداني و سخيف نيست، بيشتر حركات كمدي است تا ديالوگ ها. اما ظاهر فيلم گرچه با كمدي شخصيت آغاز مي شود ولي برخي موقعيت هاي كميك سبب مي شود كه فيلم كمي لطيف تر شود. تعليق ها هم چندان پيچيده نيستند كه خود باعث مشكل فيلم شود، بلكه گره ها زود باز مي شود و سير داستان به راحتي به پايان ماجرا مي رسد.
سوا از مسائل فوق بررسي شخصيتي و اجتماعي افراد قشرهايي كه دست به دست هم دادند تا فيلم «معادله» شكل بگيرد به نظر خيلي مهم تر از وجه كميك فيلم است. در فيلم هاي كمدي دنيا كمتر سراغ داريم كه براي خنداندن بيننده علاوه بر قهرمان فيلم اقشار پيراموني آن هم از ويژگي هايي برخوردار باشند كه باعث تفريح تماشاگر شوند، حداقل فيلم هايي كه از چاپلين، باستر كيتون، وودي آلن، لورل و هاردي، لوييس بونوئل و مل بروكس و امثالهم ديديم، قهرمانان براساس ويژگي رفتاري خود- حال يا طنز شخصيت يا طنز موقعيت- كارهايي را انجام مي   دادند كه باعث خنديدن تماشاگران مي شد، افرادي از قشرهاي متفاوتي كه در اين فيلم ها وجود دارند معمولاً نه كودن هستند و نه هالو و نه آنكه تحقير مي شوند. «معادله» متأسفانه- شايد ناخودآگاه- به جاي آنكه قهرمانش سبب خنده ديگران شود، چهره زناني را تصوير مي كند كه بيش از آنكه در خنداندن سهيم باشند، بسيار منفعل و حتي ناقص العقل هستند. نقش زنان فيلم را نمي توان ناديده گرفت، زناني كه به راحتي فريب مي خورند، خيلي خوش باور و ساده هستند و در مقابل مرداني قرار دارند كه زيرك، داهي، باهوش، هزار چهره و البته داراي پايگاه خوب اجتماعي اند. به غير از زهره (مريلا زارعي) كه شخصيت دوم فيلم است بقيه زنان فيلم همه سياهي لشگر و زودباور و افراد كاملاً منفعل جامعه هستند. حتي همسر عقدي علي مراد در فيلم (ثريا قاسمي) كه گاهي چهره حق به جانب و زيركي به خود مي گيرد، اما چندان آدم جدي و دانايي نيست و علي مراد براي آنكه دستش رو نشود با هزار دوز و كلك او را نيز مي فريبد. وي چند زن صيغه اي با چند بچه قد و نيم قد دارد كه هر يك در گوشه و كنار شهر ساكن هستند و هيچ كدام هم نه از مغازه شوهرشان خبر دارند و حتي به مخيله شان نمي رسد كه شوهرشان يك خط تلفن ثابت داشته باشد، گويي اين خانم ها اهل اين جامعه و اين عصر نيستند، عصري كه اكثر افراد جامعه مخصوصاً قشر كاسب حداقل يك خط تلفن همراه دارند و شايد طنز تلخ اين فيلم جدايي همزمان سه زن صيغه اي از علي مراد است كه البته بعد از آنكه دست شوهرشان رو شد، از او جدا مي شوند. جالب است كه يكي از همسران صيغه اي از لحاظ رفتارهاي شخصي كم عقل و كودن تصوير مي شود، حتي زني كه در روستا بيژن را راهنمايي مي كند، كمي خل و مجنون است و بيشتر هذيان مي گويد تا حرف هاي درست و حسابي. خانم پيري كه در يك صحنه در پرورشگاه اسم مادر بيژن را به او مي گويد او هم حافظه خوبي ندارد. به هر حال در يك سير داستاني اين همه زن منفعل كمتر وجود دارند. اگر مقصود كارگردان تصوير برخي از واقعيت هاي جامعه است پس اين بخش واقعيت بسيار تلخ و گزنده است و اگر فقط براي خنداندن بيننده است اولاً چرا زنها با اين تصوير ارائه مي شوند و دوم اينكه طنز را نمي توان به هر قيمتي به خورد مردم داد. ساختن فيلم هاي طنز به نظر نبايد با تخريب جايگاه اجتماعي اقشار ديگر جامعه توأم باشد. فضاي فيلم فضايي مردسالار است كه زن ها در آن چندان قدرت مديريت و اداره جمعي را ندارند.
علاوه بر اينها برخي از آيتم هاي فيلم نامه با هم تناقض دارند كه با كمي دقت مي توان اين تناقض را مشاهده كرد. اگر علي مراد به خاطر موقعيت مالي اش زن هاي صيغه اي فراوان دارد، ولي بچه هاي قد و نيم قدش كه سر چهارراه ها گل فروشي مي كنند و اتفاقاً لباس هاي شيكي هم دارند، اين نيت را خنثي مي كند. اگر زن ها مي دانند كه شوهرشان آنها را فريب داده است پس چرا راه را براي كارهاي علي مراد باز مي كنند؟ واقعاً هيچ قانوني نيست كه از آنها حمايت كند؟ پدر داماد و عروس هر دو مردان چند لايه هستند كه در خفا كارهاي ديگر مي كنند. آيا اين بخش قصد افشاي ويژگي هاي رفتاري آنها را دارد يا آنكه در پي آن است كه آنها قهرمان هاي جامعه بمانند؟
قهرمان فيلم هم ظاهراً از آداب و رسوم اجتماعي هيچ اطلاعي ندارد و گويي نه در مدرسه درس خوانده و يا اينكه از كسي هم چيزي درباره آداب اجتماعي جامعه اش نشنيده و هيچ حرف خارج از نزاكت نشنيده، ولي فقط در دانشگاه است كه وجوه پنهان خود و اطرافيانش را كشف مي كند، آن هم با يك معادله ساده در رستوران. به هر حال «معادله» فيلمي طنز است، كه در آن معادلات فراوان زندگي و رفتار آدم ها را به تماشا مي گذارد.

گفت وگو
حكايت ني
آفرينش هاي هنري نياوران
اشاره: نخستين گردهمايي ني نوازان ايراني در طول تاريخ موسيقي سده اخير، ۱۳ سال پيش در تالار انديشه و به همت هوشنگ جاويد، پژوهشگر موسيقي شكل گرفت و ديگر بار قرار است روزهاي ۲۲ تا ۲۶ شهريور ماه سال جاري ني نوازان ايراني در فضاي باز فرهنگسراي نياوران حكايت ني را روايت كنند با اين تفاوت كه در اين همايش كم نظير، ميزبان هنرمنداني از چين، هند، تركيه، لبنان، مصر، روماني، اسكاتلند و اكوادور خواهند بود. به اين بهانه با دكتر اسماعيل بني اردلان مدير بنياد آفرينش هاي هنري نياوران گفت وگويي كرده ايم كه مي خوانيد:
002202.jpg

* آقاي دكتر! ابتدا بفرماييد چرا ني را انتخاب كرديد؟
- بنياد آفرينش هاي هنري نياوران بيشتر در مورد هويت ايراني و ديني خودمان كار مي كند. در واقع علاقه ما اين است و دلايل متنوع فكري هم دارد. ما در حوزه فرهنگ، هميشه در طول تاريخ قدرتمندترين كشورها بوديم. الان به فرهنگ خودمان كمتر توجه مي كنيم. اگر به تاريخ مراجعه كنيم، مي بينيم درخشش تمدن اسلامي همواره از طريق ايرانيان بوده است و در واقع آنها بودند كه تمدن اسلامي را به جهان آن روزگار معرفي كردند. البته نمي خواهم بگويم چون در دوره هايي درخشش داشته ايم، الان اين تفكر پاسخ گوي مسايل جهان خواهد بود، خير، اينگونه نيست. ما مي توانيم بگوييم ايده آليسم آلماني در قرن ۱۸ آغاز شد و در قرن ۲۰ فرود آمد يا دوره هاي مختلف تاريخي كه تمام شده اند، اما تفكر ما چيزي نيست كه چراغش خاموش بشود، هر چند ممكن است نور اين چراغ به سبب مختلف، كم و زياد شود. پس به جاي اينكه ما به دنبال اين باشيم كه موسيقي در غرب به كجا مي رود، راه بهتر آن است كه به موسيقي خودمان بپردازيم. يعني اگر موسيقي غربي  هارموني دارد، موسيقي ما هم ويژگي هاي ديگري دارد و قطعاً مي پذيريم كه اين دو در ذاتشان تفاوت دارند.
از طرفي موسيقي شايد به يك معني در رأس همه هنرها باشد. در عالم هنر، مهم احوالات شاعرانه است كه موسيقي به درستي مي تواند اين احوالات را بيان كند و به همين دليل در اوج قرار مي گيرد. ما اگر مي گوييم موسيقي، صرفاً به معناي خاص آن توجه نداريم، بلكه به معناي عام آن مي انديشيم. به حقيقت بشري كه نغمه هاي زيبايي مي آفريند. در نتيجه اين تفكر را به صورت مصداقي دنبال مي كنيم كه به همين منظور اولين جشنواره دو تار و تنبور نوازي را سال گذشته برپا كرديم و چند ماه بعد جشنواره سنتور را در بعد جهاني شاهد بوديم و امسال هم جشنواره ني را در مقياسي بزرگتر برگزار خواهيم كرد.
ما اگر جشنواره سنتور را به صورت جهاني برپا كرديم، به خاطر آن بود تا ببينيم اين ساز از دوران گذشته تاكنون چه تغييراتي كرده است. چون منشأ آن اينجا بوده و اكنون كه به اين بهانه بازگشتي كوتاه به سرمنشأ خود كرده است، مي توان به تغيير و تحولات آن پي برد. صد البته اين آشنايي مجدد مي تواند سرمنشأ يك خلاقيت هايي هم باشد. ديگر اينكه اين ساز كهن از وقتي كه به كشورهاي ديگر رفته است، صداي آن با صداي اصلي اش چقدر تفاوت دارد. بحث فقط تغييرات است نه چيز ديگر بر اين اساس امسال ني را به عنوان ساده ترين و قديمي ترين ساز انتخاب كرديم. ني سازي است كه وقتي از نيستان جدا مي شود، گفتني هايي را بيان مي كند كه به كلام نمي آيد.
* با توجه به تنوع بسيار زياد سازهاي بادي كه خيلي از آنها با عنوان كلي ني شناخته مي شوند، بفرماييد منظور شما از ني دقيقاً چه گروهي را شامل مي شود؟
- همان لوله  ساده اي كه بدون هيچگونه وسيله جانبي قادر است توليد صدا بكند. يعني سازهاي قميش دار مدنظر ما نيستند. اگر چه جزو خانواده سازهاي بادي هستند. البته همان طور كه در پرسش قبل اشاره كردم، ما موسيقي را در معناي عام آن دنبال مي كنيم و ني در اينجا بهانه است. در اين ديدگاه انسان خود چيزي بيشتر از يك ني نيست. ما بايد خود را بشناسيم و خودشناسي يعني به خود پي بردن و خلاص شدن از همه منيت ها. بايد تلاش كنيم به يك ني خوب برسيم كه صداي آن خوب و خوش دربيايد. اگر به خود توجه بكنيم، صداهاي خوبي در مي آوريم.
* محتواي اين جشنواره چيست؟
- بخش عمده جشنواره شامل اجراي ساز اساتيد مدعو به صورت آزاد و به انتخاب خودشان است. ضمن اينكه ما از ايشان تقاضا كرديم ني هاي مختلف را هم با خود بياورند تا در طول جشنواره يك نمايشگاه ني هم داشته باشيم. علاوه بر اينها يك نشست تخصصي نيز با اساتيد مدعو و علاقه مندان برگزار خواهيم كرد.
* از نوازندگان كشورمان چه كساني در اين جشنواره هنرنمايي خواهند كرد؟
- حضور عبدالنقي افشارنيا و حسن ناهيد از موسيقي دستگاهي و استاد شير محمد اسپندار از بخش موسيقي نواحي ايران در اين جشنواره قطعي شده است. ضمن اينكه با استاد حسن كسايي و محمد موسوي هم در حال رايزني هستيم.
* معيار انتخاب نوازندگان خارجي بر چه اساسي بوده است و چگونه بدين كار مبادرت كرديد؟
- ما يك گروه تخصصي تشكيل داديم تا از طريق اينترنت مراكز موسيقي مرتبط با ني را پيدا بكنند. بعد از آشنايي با افراد مختلف و فعال در اين حوزه، از آنها خواستند كه نمونه كار بفرستند. براي اينكه از انتخابهايمان مطمئن شويم سعي كرديم از مراكز مختلف و مطلع در اين زمينه كسب اطلاع كنيم. در نهايت كار به يكي دو اسم شاخص مي رسيديم چرا كه ساز ني در شرايط امروزي يك مقداري محدود است و در هر كشوري ۴ يا ۵ نوازنده شاخص بيشتر وجود ندارد. حداقل در مورد كشورهاي مورد جستجوي ما اين چنين بوده است. البته ما ادعا نداريم كه بهترين ها را انتخاب كرديم ولي تمام سعي مان را انجام داديم تا بهترين گزينه ها در جشنواره حضور يابند. در مواردي هم مثل اكوادور تنها يك نفر را پيدا كرديم و منابع اطلاع رساني ما هم متفقاً گفتند كه فقط همين يك نفر نوازنده شاخص در آن كشور وجود دارد.
* آيا برنامه اي هم پس از پايان جشنواره داريد؟
- بله، قصد داريم تمام پنج شب اجراهاي جشنواره را به صورت CD تصويري منتشر كنيم. درخصوص جشنواره سنتور هم اين كار را كرديم و بزودي CDهاي آن منتشر مي شود.

جشنواره فيلم رشد در يزد برگزار مي شود
سي  و چهارمين  جشنواره  بين المللي  فيلم  رشد وزارت  آموزش  وپرورش ، از ۳۰ آبان  ماه  آتي  براي  يك  هفته  در يزد برگزار مي شود.
مديركل  دفتر تكنولوژي  آموزشي  وزارت  آموزش  و پرورش  به ايرنا گفت : تاكنون  ۱۵ كشور براي  ارايه  آثار خود در بخش هاي  مسابقه ، خارج  از مسابقه ، گروه  فيلم هاي  علمي و آموزشي  و گروه  فيلم هاي تربيتي  اين  جشنواره  اعلام  آمادگي  كردند.
رحمت الله  محرابي افزود: آثار اين  جشنواره  در مدت  برپايي  اين  رويداد هنري ، براي  شركت كنندگان  از جمله  دانش آموزان  به  نمايش  در مي آيد.
وي  گفت : دراين  جشنواره  علاوه  بر دانش آموزان ، هنرمندان  داخلي  و خارجي  نيزحضور خواهند داشت .
محرابي ، كمك  به  رشد كيفي ، كمي ، توسعه  فيلم  آموزشي ، علمي و تربيتي  را ازاهداف  برپايي  اين  رويداد هنري  برشمرد. وي  توضيح  داد: مسابقه  فيلم هاي  علمي ، آموزشي ، داستاني  كوتاه  و بلند و انيميشني  از جمله  بخش هاي  جشنواره  فيلم  رشد است .
مديركل  دفتر تكنولوژي  آموزشي ، مرور آثار يك  فيلم ساز و نمايش  آثار بلند سينمايي  را از ديگر برنامه هاي  اين  رويداد هنري  عنوان  كرد.

سايه روشن هنر
روزي كه حسني مرد شد در جشنواره فيلم كودك
فيلم سينمايي انيميشن - زنده «روزي كه حسني مرد شد» در جشنواره فيلم كودك و نوجوان اصفهان به نمايش در مي آيد.
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي مركز گسترش سينماي مستند و تجربي فيلم سينمايي انيميشن- زنده «روزي كه حسني مرد شد» به كارگرداني كيانوش و كوروش دالوند و تهيه كنندگي مركز گسترش سينماي مستند و تجربي، داريوش دالوند و سيد جلال چاوشييان و همكاري بنياد سينمايي فارابي، با پشت سرگذاشتن آخرين مراحل فني توليد، آماده نمايش عمومي شد تا براي نخستين بار در جشنواره فيلم كودك و نوجوان اصفهان روي پرده برود.
اين فيلم كه مدت زمان آن ۸۰ دقيقه است و توسط هنرمندان جوان بروجردي توليد شده، سرشار از جلوه هاي ويژه كامپيوتري و صحنه هاي تركيبي است و با توجه به خط داستاني مشهورش كه اقتباسي از «جك و ساقه لوبيا» است بي شك مورد توجه كودكان و نوجوانان قرار خواهد گرفت.
در اين فيلم انيميشن-زنده بازيگران در كنار تصاوير انيميشن به ايفاي نقش مي پردازند.
خلاصه داستان روزي كه حسني مرد شد به اين شرح است: حسني پسرك فقيري است كه با مادر خود، روزگار را به سختي مي گذراند. او روزي براي فروش بز خود  راهي بازار مي شود و در راه به جادوگري برخورد مي كند...
002205.jpg

مستند متولد ايدز توليد شد
نخستين  فيلم  مستند- ويديويي  با عنوان  «متولد ايدز» توسط  موسسه  رسانه  تصويري  توليد شد.
روابط  عمومي  موسسه  رسانه هاي  تصويري  گزارش  داد: اين  فيلم  در چارچوب  سياست هاي  جديد اين  موسسه  و در جهت  حمايت  از توليد آثار مستند آموزشي  و علمي  ساخته  شده  است .
مستند «متولد ايدز» با ساختاري  دراماتيك  به  تفكيك  مسائل  مربوط  به  بيماري  ايدز و بيماران  آلوده  و شيوه هاي  مراقبت  از بيمار، روش هاي  شناخت  ويروس  «اچ - آي - وي » و مسائل  مرتبط  به  اين  بيماري  مي پردازد.
در اين  فيلم  از يك  بازيگر براي  ايفاي  نقش  در بخش هاي  داستاني  استفاده  شده  و ساير افراد حاضر در اين  فيلم  بيماران  مبتلا و آلوده  به  بيماري  ايدز و پزشكان  و مددكاراني  هستند كه  با بيماران  و بيماري  مذكور سر و كار دارند.
صندوق  كمك  به  كودكان  سازمان  ملل  متحد (يونيسف ) نيز در طرح  توليد اين  مستند علمي  - آموزشي  همكاري  داشته  است . نسخه  خانگي  اين  فيلم  قرار است  به صورت  ويديويي  (وي  .اچ .اس ) و لوح  فشرده  (وي .سي .دي ) منتشر  شود.

نگاه
سينماي دهه ۷۰ بازتابي از عناصر مثبت زندگي روزمره بود
يك  پژوهشگر علوم  اجتماعي  معتقد است  كه  اخلاق  مسئولانه ، معيارهاي  انساني  وبه  كارگيري  خرد علمي ، بازنمايي  از عناصر مثبت  زندگي  روزمره  مردم  ايران  ازشاخصه هاي  مهم  سينماي  دهه  ۱۳۷۰ كشور بوده  است .
«هاله  لاجوردي» شامگاه  سه شنبه  در نشست  بازنمايي  زندگي  روزمره  در سينما در دفتر طرح هاي  ملي وزارت  ارشاد افزود: پژوهش  و بررسي  محتوايي  ۱۵ فيلم  دهه  ۷۰ نشان  مي دهد كه رويكرد به  تصوير كردن  وجوه  و عناصر مثبت  زندگي  در اين  دوره  زياد بوده است .
اين  پژوهشگراجتماعي ، علم  و هنر را ازعرصه هايي  دانست  كه به  لحاظ معيارهاي شناختي  و معرفتي  تفاوتي  با هم  نداشته  و تنها در زبان  متمايز هستند.
لاجوردي  ادامه  داد: جهان  اجتماعي  در هر فرهنگ  پيچيده تر از آن است  كه به  توان  به  زبان  علمي آن را فهميد.
وي  افزود: هنر تجربه هاي  افراد را در متن  كلي  ارايه  مي دهد تا بتوان  آن رااستدلالي  كرد و در عين  حالي  كه  امور خاص  را نشان  مي دهد، اين  فرصت  را فراهم مي كند كه  ما قدرت  تعميم  آن مسايل  را داشته  باشيم .
اين  پژوهشگر اجتماعي  اظهار داشت : دربررسي  زندگي  روزمره و تجربه هاي  مردم با جهان  مدرن ، بايد نقطه  عطف  گذر از جهان  سنتي  را مشخص  كنيم  كه  اين  نقطه عطف  در تاريخ  ايران  در انقلاب  سال  ۵۷ رخ  داد. نتايج  بررسي  فيلم هاي  سينمايي  در ايران  در دهه  ۷۰ نشان مي دهد زندگي  روزمره  به  سمتي  مي رود كه  بهتر است  به  جاي  جنسيت  شيوه هاي انساني تر رواج  پيدا كند.
اين  پژوهشگر اجتماعي  خاطرنشان  كرد: زندگي  روزمره  لبه تيغي  است  كه  روي آن  ايستاده ايم  واگر بخواهيم  در دايره  تكرار آن قرار گيريم  مي تواند منجربه  بازگشت  شديدتر به  گذشته  شود.
002211.jpg

فيلم شهريور منتشر شد
ماهنامه سينمايي فيلم سيصد و بيستمين شماره خود را در شهريورماه با مطالبي در زمينه سينماي ايران و جهان منتشر كرد.
شب هاي ارمني، گزارشي از برگزاري شب ارامنه موزه سينما، گفت وگو با مدير سينمايي كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، گفت وگو با محمد متوسلاني و امين حيايي درباره دوبله بيل رابكش، گفت وگو با مرضيه مشكيني درباره فيلم سگ هاي ولگرد، طرح شكايت از مديران شبكه هاي فارسي خارج در كشور، نجواهاي آخر با حسين پناهي، نقطه چين مهران مديري طنز و تبليغات، گفت وگوي اختصاصي با واديم پرلمان كارگردان خانه اي از شن و مه، موزه سينما و گزيده اي از موسيقي ۲۵ سال سينماي ايران، نگاهي به پديده برنامه هاي زنده تلويزيوني، مصائب مسيح ۳ برداشت و نقد فيلم سربازهاي جمعه از جمله مطالبي است كه در اين شماره فيلم به چاپ رسيده است.

هنر
انديشه
خانواده
سياست
علم
فرهنگ
كتاب
ورزش
|  انديشه  |  خانواده  |  سياست  |  علم  |  فرهنگ   |  كتاب  |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |