رسانه هاي جهاني فرهنگ اطلاع رساني و جوانان
بچه هاي جامعه اطلاعات
|
|
بدون اغراق جامعه اطلاعاتي براي كودكان و جوانان نشان دهنده دنياي تفريح و سرگرمي است. كودكان و جوانان ساكن در بخش هاي ثروتمند دنيا همانند ماهي در آب در ميان شگفتي هاي فرهنگ رسانه اي غوطه مي خورند. زندگي
مملو از رسانه آنها، استفاده از فناوري هاي ارتباطات و اطلاعات را در خود جاي داده است
مفهوم «فرهنگ رسانه اي» به شرايط اجتماعي ـ فرهنگي اشاره مي كند كه در آن برداشت هاي فرهنگي و اجتماعي بيشتر جوانان غير صريح بوده و از طريق فناوري اطلاعات و ارتباطات مختلف ـ چه سنتي (راديو، تلويزيون، روزنامه) يا جديد (تلفن همراه، رايانه) ـ منتقل مي شود.
بنابر گزارش سينا، «جوها سورنتا» يك محقق هندي در بخش فناوري اطلاعات در گزارش ۲۰۰۳ ملل متحد تحت عنوان جوانان و فناوري هاي اطلاعات و ارتباطات خاستگاه عمده فرهنگ رسانه اي را غربي و عمدتاً برخاسته از آمريكا و صنعت تفريحي هاليوود ذكر مي كند.
وي مي گويد: محتواي اين برنامه ها هيچ شناختي از پيشينه آموزشي، اقتصادي، فرهنگي و موفقيت اجتماعي جوانان مصرف كننده ندارند. منطق فرهنگ رسانه اي غربي تا حد زيادي بر الگوي قديمي پخش استوار است.
سورنتا تصريح مي كند: مفهوم فرهنگ رسانه اي به افزايش پيام ها و نشان هاي مخابره شده و بازي معاني و مفاهيم پيچ در پيچ اشاره دارد. در دنياي جوانان، رسانه ها مورد احترام و تقديس فرهنگ عمومي بوده و به حوزه هاي واقعي اي چون سياست، اقتصاد، اوقات فراغت و آموزش و تعليم و تربيت راه يافته است. در حال حاضر فرهنگ جهاني رسانه ها، نيروي تربيتي به شمار مي رود كه مي تواند پا را از يافته ها و دستاوردهاي اشكال نهادينه آموزشي فراتر بگذارد.
«گيروكس» يك تحليلگر ارتباطات در كتاب «تعليم انتقادي» مي گويد: با ظهور فناوري رسانه هاي جديد و گستره جهاني صنايع فرهنگي بسيار متمركز، دامنه و تاثير قدرت آموزش فرهنگ در زمينه شكل دهي و تغيير شكل تمامي جنبه هاي زندگي روزانه، جديد و بي سابقه جلوه مي كند. وي تصريح مي كند: مفهوم فرهنگ رسانه اي به تركيب نمادهاي بي اهميت يا جريان هاي ناپايدار و متغير معاني جديد و قديم اشاره نمي كند بلكه به شكل كلي زندگي اشاره مي كند كه در آن تصاوير، نمادها، متون و ديگر جلوه هاي سمعي ـ بصري با ساختار واقعي واقعيت هاي مادي، نمادها و مصنوعات پيوند خورده است.
سورنتا در ادامه مي افزايد: فرهنگ رسانه اي فرهنگي غالب و فراگير است پيام هاي آن بخش مهم زندگي روزمره جوانان بوده و فعاليت هاي روزانه جوانان براساس ميزان بهره گيري از رسانه ها ساخته مي شود. مطالب خبري و تصاوير موجود در رسانه ها ابزار مهمي براي ساختن هويت به شمار مي رود. اكنون كمتر نقطه اي در جهان وجود دارد كه از تيررس معاني و مفاهيم مستتر در فرهنگ رسانه اي در امان باشد. وي خاطر نشان مي كند: در يك فرهنگ رسانه اي، شناخت اين كه چه جلوه هايي به واقعيت نزديكترند، چه جلوه هايي را بايد باور كرد و تصاوير كدام شبكه ها را بايد مهم شمرد براي جوانان واقعاً مشكل است.
اين مطلب تا حدي به اين خاطر است كه ظهور ارتباطات ديجيتالي و كاليئي شدن فرهنگ به طور قابل توجهي شرايط تجربه زندگي و فرهنگ را تغيير داده است شايد بسياري از افراد هنوز به اجتماعات قديمي كه در آن افراد به صورت چهره به چهره با يكديگر صحبت كرده و در محيط محلي كوچك زندگي مي كردند دلبسته باشند. با اين حال، ارتباطات ديجيتال آرام آرام اين تصوير ذهني رمانتيك را از بين مي برد.
«ويليس» جامعه شناس آمريكايي در مقاله اخير خود تحت عنوان «به شدت به سوي جامعه اينترنتي» مي گويد: راههاي متعددي كه ما طي آن معاني را به وجود مي آوريم و بسياري از راههاي ارتباطي ما با ديگران مستقيماً انساني و گويا نيست، بلكه در اصل نتيجه تعامل ما با كالاها و روابط كالايي ـ تلويزيون، راديو، فيلم، مجله، موسيقي، رقص، سبك، نوع پوشش و محل برگزاري تفريحات ـ است. اينها عمده ترين تجديد ساختارها هستند.
سورنتا در ادامه مي افزايد: در دنياي جوانان ماهيت فرهنگ رسانه اي به سه طريق قابل مشاهده است. نخست اين كه فرهنگ رسانه اي توسط فناوري هاي متنوع ارتباطات و اطلاعات توليد و باز توليد مي شود. بنابراين واجب است كه شيوه آموزش و تعليم و تربيت در جوامع كشاورزي و صنعتي را با نوع آموزش در ادبيات ديجيتالي جايگزين كنيم. دوم اين كه فرهنگ رسانه اي جوانان تنها به اشكال و نمادها مربوط نمي شود بلكه خود را در بدن و جسم جوانان نيز آشكار مي كند. سورنتا مي گويد: فرهنگ رسانه اي بدن و جسم جوانان را از طريق ابزاري كه در تبليغات مربوط به پوشش آنان پخش مي شود، مي پوشاند. بدن نماد و علامتي است كه مي تواند به طور موثر براي توليد هويت هاي فرهنگي مورد استفاده قرار گيرد. وي خاطرنشان مي كند: انواع مختلفي از دانش و مهارت هاي فرهنگي رسانه ها در حركات و جنبش هاي جسمي نهفته است. اين مسئله را مي توان در تعدادي از خرده فرهنگ هاي جوانان از جمله ورزش هاي مردمي خاص و بازي ها و رقص هاي مختلفي نظير بسكتبال خياباني، اسكيت سواري و رقص تند مشاهده كرد.
سورنتا مي افزايد: بدن همچنين در مقابل فناوري هاي مختلف كنترلي، آسيب پذير است. در مدارس با دانش آموزان به روش هاي كنترلي خاص و در جهت توليد علم ادراكي تعامل مي شود، اما بر عكس در خيابان ها، مكان هاي خصوصي و كلوپ هاي جوانان، تن و جسم جوانان بر اساس يك منطق متفاوت عمل مي كند.
گيروكس در اين زمينه خاطرنشان مي كند: دانش
غير رسمي و فرهنگي رسانه ها تنها در بر گيرنده حفظ هوشيارانه و آگاهانه امور نيست، بلكه ماديت جسمي توليد شده براي مقاصد تجاري را نيز در بر مي گيرد. مشكل تبليغات تجاري و داد و ستدي را كه در آن جسم و تن نيز دخالت دارد اين است كه در آن هيچ چيز مقدس شمرده نمي شود، اگر لازم باشد در آن از مسايل مادي اي نظير تصاوير مستهجن جوانان نيز بهره گرفته مي شود.
سورنتا تصريح مي كند: در تجربه جوانان، فرهنگ رسانه اي نماينده فرهنگ كامجويي و استقلال نسبي در مقايسه با منزل و مدرسه است. ويليس در اين زمينه اظهار مي دارد: كارهاي فرهنگي غيررسمي به منظور كسب لذت و رضايت خاطر، از جمله كسب احساس خوشايندتري از ذات خود و از «احساس خود بودن» در چارچوب دنياي فرهنگي خود انجام مي شود. اين امر جايگزين هاي مناسب تري را در مقابل نوع حركات بدن كه توسط نهاد هاي اجتماعي و از طريق ديدگاه هاي ايدئولوژيك ارايه مي شود ـ نظير نوع راه رفتن، صحبت كردن، حركت كردن، رقصيدن و اظهار وجود ـ در اختيار جوانان قرار مي دهد.
سورنتا در ادامه خاطرنشان مي كند: درفرهنگ رسانه اي سن پايان كودكي و ورود به جواني در حال افت بوده و در همان حال دوره جواني در حال افزايش است. بسياري از جوانان در جهان بر اساس دريافت هاي غرب از جواني زندگي نمي كنند. براي آنان تنها دوران كودكي به شيوه غربي طي مي شود ، آن هم به صورت غيرمستقيم و از طريق نمادهاي فرهنگ رسانه اي.
سورنتا مي گويد: به نظر مي رسد كه تاثيرهاي فرهنگي رسانه اي مشابهي نيز در خارج از «دنياي غرب» در جريان باشد، اما پيامد هاي آن تا حدودي متفاوت است. اين تفاوت تا حد زيادي به خاطر وجود تعاريف مختلف از كودكي و جواني و روابط اقتداري مختلفي است كه در فرهنگ هاي مختلف سايه افكن است.
اهميت عمده فناوري هاي اطلاعات و ارتباطات، همان طور كه در تمامي ابزار و صنايع دستي اطرافمان مشاهده مي شود، در پيام هاي فرهنگي مستمر در آنها نيز مشاهده مي شود. ساختار اين فناوري ها بدين شكل است كه گويي ماهيت و عصاره زماني را كه در آن توليد مي شوند نيز در آنها وارد مي شود. هنگام استفاده از اين تجهيزات ما رابطه ديالكتيك با آنها برقرار مي كنيم و نه تنها خود را با آنها تطبيق مي دهيم بلكه معاني و مفاهيم جديدي نيز به آنها مي افزاييم. جوها سورنتا يكي از محققان عرصه فناوري اطلاعات در گزارش ۲۰۰۳ سازمان ملل متحد تحت عنوان جوانان و فناوري اطلاعات و ارتباطات مي گويد: هنگام صحبت از فرهنگ جهاني رسانه اي از نقطه نظر جوانان، ابراز اين ادعا كه جوانان امروز در عصر اينترنت زندگي مي كنند، نمي تواند به طور كامل حقيقي باشد: ادعاي صحيح تر اين است كه جوانان در سطح جهان علاقه مند به اينترنت هستند.
«گروبل» يكي از محققان آمريكايي نيز براساس آماري كه در سال ۱۹۹۹ در زمينه استفاده اقشار گوناگون جامعه از رسانه ها تهيه كرده بود، مي گويد: تلويزيون گسترده ترين رسانه اي است كه در ميان كودكان ۱۲ ساله مدارس در سطح جهان طرفدار دارد. سورنتا اظهار مي دارد: تا آن جا كه به جوانان مربوط مي شود فرهنگ رسانه اي معاصر را شايد بتوان فرهنگ تلويزيون نامگذاري كرد.
در دهه ۱۹۹۰ گسترش تلويزيون بسيار بيشتر از اينترنت بوده است، هرچند كه گسترش اين رسانه هم با نابرابري هاي بسياري روبه رو بوده است. گروبل بنابر تحقيقاتش اعلام مي دارد كه ۹۳ درصد از جوانان به يك دستگاه تلويزيون، ۸۳ درصد به روزنامه، ۷۵ درصد به ويدئو، ۴۷ درصد به ميز ويدئو، ۴۰ درصد به رايانه شخصي و ۹ درصد به اينترنت دسترسي دارند.
«كوباياشي» يكي از محققان ژاپني عرصه فناوري در كتاب جديدش تحت عنوان «جنبه هاي سياه و سفيد انقلاب اطلاعات» مي گويد: فناوري هاي جديد اطلاعات و ارتباطات را مي توان به روش هاي مختلف مورد استفاده قرار داد كه بعضي از اين روش ها بين جوانان بسيار پرطرفدارتر هستند. نخست اين كه برقراري ارتباط از طريق فناوري هاي ارتباطات و اطلاعات در ميان جوانان كاري عمومي محسوب مي شود.
دوم اين كه فناوري اطلاعات و ارتباطات براي جستجوي اطلاعات و پاسخ براي سؤال هاي جوانان در زمينه هاي موسيقي، رويدادهاي ورزشي و سؤالات پزشكي و روان شناسي مورد استفاده قرار مي گيرند. كوباياشي روش ديگر استفاده جوانان از اين فناوري ها را حصول به مقاصدي چون «كسب هويت» مي داند و تصريح مي كند كه بسياري از جوانان پايگاه هاي تفريحي در اينترنت ايجاد كرده و آن را تقويت مي كنند و همچنين حوزه درحال تزايد بازي هاي اينترنتي مثلاً در قالب بازي هاي اينترنتي و بازي هاي آن لاين، به جنبه مهمي از كاربرد فناوري هاي اطلاعات و ارتباطات در ميان جوانان تبديل شده است.
سورنتا در اثر اخيرش تحت عنوان «بچه هاي جامعه اطلاعات» مي گويد: استفاده از اينترنت در ميان جوانان كشورهاي ثروتمند به طور روز افزوني در حال افزايش است بنابراين شگفت آور نخواهد بود كه بدانيم دقيق ترين و جامع ترين پژوهش هاي انجام شده درخصوص رفتار مبتني بر فناوري هاي اطلاعات و ارتباطات جوانان توسط بازيگران اقتصادي انجام شده است كه به دنبال سود خود هستند.
بنابر تحقيقي كه توسط امريكن آن لاين AOL درسال ۲۰۰۲ انجام داد استفاده از اينترنت ميان نوجوانان ۱۲ تا ۱۹ ساله آمريكا عمدتاً براي ارسال اي ميل و پيام هاي سريع بوده است.
كوباياشي در ادامه مي گويد: كاربردهاي مهم بعدي عبارت بود از بازي هاي آن لاين، دريافت موسيقي هاي ديجيتال و استفاده از منابع آموزشي. علاوه بر اين فعاليت ها جوانان از شبكه براي گفت وگوهاي آن لاين و همچنين اطلاع از آخرين اخبار و رويداد هاي ورزشي و ديگر رويدادها بهره مي گيرند.
سورنتا براساس پژوهش اخيرش كه در فنلاند انجام داده است، اظهار مي دارد: كودكان ۸ تا ۱۰ سال فناوري هاي اطلاعات و ارتباطات را در وهله نخست براي ارتباط با اينترنت، بازي هاي كامپيوتري و همچنين جست وجوي اطلاعات و طراحي استفاده مي كنند. وي مي افزايد: يكي از شگفت انگيزترين مشخصه هاي موجود در استفاده كودكان از رايانه بهره گيري بسيار پايين آنها از اين ابزار جهت مقاصد درسي بوده است.
سورنتا تصريح مي كند، بدون اغراق جامعه اطلاعاتي براي كودكان و جوانان نشان دهنده دنياي تفريح و سرگرمي است. اين محقق مي گويد: كودكان و جوانان ساكن در بخش هاي ثروتمند دنيا همانند ماهي در آب در ميان شگفتي هاي فرهنگ رسانه اي غوطه مي خورند. زندگي مملو از رسانه آنها، استفاده از فناوري هاي ارتباطات و اطلاعات را در خود جاي داده است، فعاليتي كه آنها به طور انعطاف پذيري همگام با ديگر فعاليت هاي متعارف خود به آن مي پردازند.
سورنتا با توجه به وجود پايگاه هاي پورنوگرافي كودكان و جوانان مي افزايد: صرف وجود فناوري هاي ارتباطي و اطلاعاتي زندگي كودكان و جوانان امروز را در جهاتي با زندگي نسل هاي پيش از اين متفاوت مي كند. كالاهاي فرهنگ رسانه اي نگرش هاي مختلف و همچنين دانش و مهارت هاي بسيار وسيعي را مي آموزند. با اين حال آموزش روزمره جوانان اغلب با نگرش هاي قالبي و خيال پردازي هاي فرهنگي دنياي پايين تر از ايده آل بزرگسالان آكنده و پيچيده شده است.
سورنتا تصريح مي كند: ممكن است بعضي ها با اين عقيده كه جوانان در كشور هاي غني از نظر فناوري هاي اطلاعات و ارتباطات وارد دومين مرحله فرهنگ رسانه اي شده اند ،مخالف باشند. وي در ادامه مي افزايد: مشخصه اين مرحله دو نوع پديده است: نخست اين كه فناورهاي اطلاعات و ارتباطات به روش هاي گوناگون مورد استفاده قرار مي گيرند بدين معنا كه تكنولوژي هاي مختلف در زندگي جوانان در بسياري از زمينه ها به هم پيچيده است و دوم اين كه تكنولوژي به بخش مهمي از زندگي جوانان تبديل شده است، امري كه بر روش صرف وقت و تعامل جوانان با اطرافيان خود تاثير مي گذارد. «ياسوكو مينورا» در مطالعه موردي خود در ژاپن به تلفن هاي همراه به عنوان پيامد اجتماعي ديگر فناوري هاي ارتباطات اشاره مي كند و مي گويد: تلفن همراه تفاوت ميان حضور يا عدم حضور در منزل را مخدوش كرده و والدين همواره با اين توهم خوشايند روبه رو هستند كه فرزندانشان در منزل حضور دارند.
مينورا مي افزايد: اين تحول روابط بين والدين و كودكان را تهديد مي كند به گونه اي كه اين رابطه به رابطه اي بي جا و بي مكان تبديل شده و پيوندهاي اجتماعي خانواده ها كه در خوشي ها و ناخوشي ها، دعوا ها و لحظات خوش تجربه شده در تعاملات چهره به چهره به وجود مي آيند از بين مي برد. سورنتا مي گويد: بررسي روابط قدرت موجود در رسانه هاي تجاري بعد جهاني ديگري را در زمينه بهره گيري كودكان و نوجوانان از فناوري هاي اطلاعات و ارتباطات مي گشايد. محتواي فرهنگ رسانه اي كه كودكان و جوانان را مورد هدف قرار داده و صنايع فرهنگي را در اختيار خود دارند توسط تعداد معدودي از شركت هاي تفريحي و فناوري هاي جهاني تعيين مي شود: شركت هايي نظير ويندي در اروپا و آمريكن آن لاين، تايم وارنر، والت ديسني، واياكام و نيوز كرب در ايالات متحده آمريكا.
سورنتا در ادامه مي افزايد: هرچند كه اين موضوع نسبتاً مسكوت گذاشته شده است اما بازار فناوري هاي اطلاعات و ارتباطات به طور روز افزوني در اطراف كودكان و جوانان دور مي زند. اين امر دو دليل عمده دارد. يكي اين كه كودكان و جوانان قادر به اقتباس و تقليد بوده و به خاطر دوره رشد و تكامل خودعلاقه مند به اقتباس چيزهاي جديد به عنوان بخشي از دنياي خودشان هستند. دليل دوم نيز اين است كه كودكان ساكن جوامع ثروتمند شمالي به طور روزافزون درحال تبديل شدن به يك گروه عمده مصرف كننده هستند. آنها خود پول در اختيار داشته و مي توانند تصميم هاي خريد والدين شان را با نظرات خود تحت تاثير قرار دهند.
گيروكس در كتاب انتقادي بر فن تعليم مي گويد: يكي از اساسي ترين روندهاي موجود در فرهنگ رسانه اي كودكان و نوجوانان «ديسني شدن» يا قالبي شدن، ساده سازي و غربي شدن فرهنگي جهاني است.
در دنيا فيلم هاي انيميشن ديسني، مونارشي به عنوان شيوه بهتر حكومت جايگزين دموكراسي مي شود، مردمان رنگين پوست نقش آدم هاي سفيد يا وحشي را بازي كرده و جوانان بي خانمان شبيه كيت موس مانند پوكاهونانت، مگاران در فيلم هركول، مولان از بدترين نوع تمايزات جنسيتي و تصورات قالبي حمايت مي كنند. وي مي افزايد: اگر بخواهيم به جاي هم شكلي و همساني، تكثر و تعدد فرهنگ رسانه اي كودكان و جوانان را ارتقا بخشيم اين نوع توسعه جهاني را به سختي مي توان خوشايند تلقي كرد.
لنر يكي از منتقدان عمده رسانه ها در «كتاب جهاني سازي و جنبش هاي اجتماعي جديد» مي گويد: كساني كه بيشتر مورد ستم و استثمار نظم اجتماعي قرار مي گيرند تنها توانايي تماشاي برنامه هاي مجاني رسانه ها به ويژه تلويزيون را دارند. مردم براي فرار از بدبختي ها و ناملايمت هاي زندگي روزمره به فرهنگ رسانه اي روي مي آورند و تلاش مي كنند تا معاني و ارزش هاي جديدي را در زندگي خود به وجود بياورند.
سورنتا مي گويد: تصوير كلي فرهنگ رسانه اي براي كودكان و جوانان خوشبخت تري كه خانواده شان توانايي تهيه آخرين تجهيزات فناوري هاي اطلاعات و ارتباطات نظير تلفن هاي همراه و كامپيوترهاي لب تاپ را دارند، تفاوتي ندارد. به نظر مي رسد دسترسي به تكنولوژي ديجيتال كه فرصت تعامل متقابل را فراهم مي آورد، نمي تواند عادت مصرف و آرزوهاي مرتبط با تكنولوژي كودكان و جوانان را تغيير دهد. از ابتدا بازي ها ابزارهاي واقعي كشت و كشتار بوده اند؛ نخست در تلويزيون و صفحه هاي كامپيوتر و سپس در ميزهاي بازي و تلفن هاي همراه. سورنتا مي افزايد: همگام با گسترش اينترنت به احتمال زياد نسل جوان بدون توجه به شكل فناوري ديجيتال اولين افرادي خواهند بود كه اين فناوري را انتخاب مي كنند با اين حال احتمال دارد كه از يك ديدگاه جهاني رسانه هاي متعارف و سنتي جايگاه خود را به عنوان مهم ترين ابزار ارتباطي حفظ كرده و همگام با فناوري هاي اطلاعات و ارتباطات جديد تا مدت هاي مديد در آينده همراه ما باشند.
|