سينا قنبرپور
از اين كه هر هفته از قتل و جنايت آخر هفته شما را پر كنيم خودمان هم خسته شده ايم. بر خلاف آن كه در حوزه سينما و هنر بگير و ببندهايي روي مي دهد اما حوزه لطيفي است بنابراين بنا گذاشتيم در بعدازظهر پاييزي شما تلفيقي از هنر و حادثه را تهيه كنيم. اين بهانه را از يك واكنش قضايي به يك سريال به دست آورديم.
واكنش دادسراي امور جنايي تهران درباره تاثيرات پخش يك سريال تلويزيوني پس از ۱۹ هفته استمرار و تقاضاي توقف نمايش آن در حالي كه فقط دو قسمت ديگر از آن باقي است سئوالات بسياري را در اذهان عمومي و اهل فن چه حقوقدانان و چه سينماگران برانگيخت و همين باعث شد تا اين هفته ما متفاوت از هفته هاي ديگر بنويسيم بلكه صفحه ما هم تلطيف شود.اين اقدام آن هم پس از ۱۹ هفته پخش و نمايش سريال (تب سرد) از يكسو مردم را با سؤالي رو به رو كرده كه اگر اين سريال مشكل داشت پس چرا زودتر اقدامي صورت نگرفت و از سوي ديگر اين پرسش را مطرح كرده است كه بر چه اساسي و با چه استنادي مي توان تقاضاي توقف يك سريال را عملي ساخت؟ برخلاف بسياري از انتقاداتي كه به سازمان صدا و سيما و توليدات آن وارد است بسياري از كارشناسان معتقدند كه اين رسانه در جلوگيري از پخش تصاوير ضد اخلاقي منحصربه فرد است. اما آنچه نگراني از واكنش دادسراي امور جنايي را برمي انگيزاند اين است كه درباره فيلم ادعا شده كارشناسي لازم درباره آن به اجرا درنيامده است.نكته اين جاست كه چه كسي و در چه مقامي مي تواند دراين باره اظهار نظر كارشناسي كرده و در اين حوزه اقدام كند؟ با اين وصف بد نيست ببينيم آيا در پي ادعاي چند نفر متهم به آدم ربايي كه گفته اند با اقتباس از سريال تب سرد كودك ربايي كرده اند مي توان وقوع جرمي را به فيلمي منتسب كرد يا نظير آنچه در پاكدشت به وقوع پيوست علل و بستر وقوع جرم را بايد در جاي ديگري جست؟ حالا اگر شما هم از اين تلفيق بدتان نمي آيد همراه ما موضوع را بررسي كنيد ...
ماجرا از كجا آغاز شد ؟
نخستين جرقه وقوع چنين ماجرايي از آن جا زده شد كه چند نوجوان تهراني با ربودن برادر خردسال همكلاسي خود يك آدم ربايي را رقم زدند و پس از چند روز وقتي از ادامه كار كلافه شدند ضمن بازپس دادن كودك متواري شدند. ماموران پليس آگاهي تهران ويژه مبارزه با آدم ربايي توانستند نوجوانان را شناسايي و دستگير كند. آنان در اعترافات خود مدعي شدند كه با الهام از سريال تب سرد به دنبال تجربه يك آدم ربايي و كسب هيجان ناشي از آن دست به اين كار زده اند.
اما پس از گذشت چند هفته در نخستين روزهاي مهرماه داديار شعبه دوم دادسراي امور جنايي با درخواستي از رئيس خود يعني معاون دادستان تهران در امور جنايي خواستار توقف نمايش سريال شد.سرپرست دادسراي جنايي تهران نيز طي نامه اي از دادستان عمومي و انقلاب تهران تقاضا كرد دستور توقف پخش سريال تب سرد را صادر كند. «سليماني» داديار شعبه دوم دادسراي جنايي تهران با بيان اين مطلب گفت: اين درخواست به دنبال وقوع پنج فقره آدم ربايي با تاثيرپذيري از شيوه و شگرد بازيگران سريال تب سرد انجام مي گيرد. به گفته اين مقام قضايي سريال مورد نظر بدون انجام كار كارشناسي و بررسي جوانب مختلف و تبعات آن تهيه و پخش شده و از زمان شروع و پخش اين سريال آمار آدم ربايي به خصوص ربودن كودكان به شدت روند صعودي داشته است. وي همچنين مدعي شد كه در تمامي پرونده هاي مطرح شده، ربايندگان ادعا كرده بودند تحت تاثير پخش اين سريال دست به آدم ربايي زده اند.
يك سريال اكشن با داستان ايراني
اما پيش از آن كه به بررسي واكنش دادسراي امور جنايي بپردازيم بد نيست بدانيم كه اصلاً راجع به چه سريالي صحبت مي كنيم.سريال ۲۱ قسمتي تب سرد به كارگرداني «عليرضا افخمي» از مدتي قبل به نمايش درآمد. وي پيش از اين ناظر كيفي بسياري از سريال هاي تلويزيوني بوده و هم اينك نيز مي توان برخي آثار وي را با اين شيوه يعني نظارت كيفي از شبكه هاي سيما ديد.
پس از سريال خط قرمز كه مورد استقبال عمومي نيز واقع شد اين سينماگر به سراغ ساختن تب سرد آمد. به گفته افخمي هفت قسمت اول اين سريال به شخصيت پردازي و معرفي افراد موثر در داستان آن پرداخته و از قسمت هشتم موضوع آدم ربايي به نمايش در مي آيد. به اعتقاد افخمي از قسمت نهم سريال قهرمانان و ضد قهرمانان سريال با مشكلات ناشي از آدم ربايي درگير مي شوند و با وقوع يك قتل ناخواسته عملاً آدم هاي فيلم دچار درد سرهاي ناخواسته شده و كنترل اوضاع از دست آنان خارج مي شود.وي هدف از ساخت چنين سريالي را نشان دادن پشيماني و سردرگمي حاصل از ارتكاب جرم دانسته و مي گويد: «بر اساس طرحي كه ما ريختيم به محض وقوع آدم ربايي كنترل اوضاع از دست طراحان آن خارج و گرفتاري هاي مختلف به سراغ مرتكبان آمده و گريبانگير آنان مي شود.»
وي ادامه سريال را از قسمت نهم به بعد شروع ماراتن سرگرداني دست اندركاران آدم ربايي معرفي مي كند و مي افزايد: «ما با نمايش اين سريال و داستان آن مي خواستيم نشان دهيم كه ارتكاب بزه به چه سرانجامي منجر مي شود و به بيننده نشان دهيم كه چگونه مرتكبان به پشيماني رسيده اند؟ »
حال بدون آن كه بخواهيم به ادعاهاي افخمي پاسخي داده باشيم به دنبال واكنش دادسراي امور جنايي برويم.
تا ثير منفي داشت
با گذشت يك هفته از اظهار نظر داديار شعبه دوم دادسراي امور جنايي وي حاضر به ارايه توضيحاتي در اين باره نيست و همه تصميم گيري ها را به معاون دادستان تهران در امور جنايي محول مي كند. در اين ميان « امير اسمعيل رضوانفر » داديار اظهار نظر دادسراي امور جنايي كه معمولاً قبل از ارسال پرونده ها به دادگاه كيفري استان درباره كيفرخواست صادره اظهار نظر مي كند حاضر به گفت وگو شده و توضيحاتي درباره سريال و اثرگذاري آن مي دهد.وي در پاسخ به سئوالي مبني بر اين كه آيا سريال تب سرد بر مخاطبان خود تاثير منفي گذاشته، مي گويد: «بدون شك تاثيرات منفي اين سريال بيش از تاثيرات مثبت آن بوده و اعتقاد به اين قضيه از باب نظريات حقوقي نيست بلكه آمار و ارقام موجود در دادسراي امور جنايي تاثيرات منفي را گواه و شاهد بوده است.»
رضوانفر نيز بدون ارايه رقم و عدد از ازدياد جرم آدم ربايي مي افزايد : « در طول پخش اين سريال چند پرونده آدم ربايي طفل را به عنوان قاضي اظها ر نظر رسيدگي كردم كه در تمامي آنها متهمان اظهار كردند بيكار نشسته بوديم و با دوستان قهوه مي خورديم و بچه ها صحبت مي كردند؛ صحبت به سريال تب سرد كشيد به شوخي پيشنهادي داده شد ولي بچه ها نقشه كشيدند كه طفل را از مقابل مدرسه بدزديم و در جريان هيجان آن قرار بگيريم.»
هنوز مشخص نشده است
اما برخلاف نظر دادسرا سرهنگ سيد جواد كشفي معاون كشف جرايم جنايي پليس آگاهي تهران معتقد است هنوز مشخص نشده كه از تاثيرات اين سريال آدم ربايي هايي به وقوع پيوسته باشد.وي دراين باره مي گويد: «اين كه بر اثر نمايش سريال مورد نظر آدم ربايي به وقوع پيوسته باشد هنوز به دليل عدم بررسي دقيق مشخص نيست و هنوز به طور ملموس اثري نديده ايم.» معاون امور جنايي پليس آگاهي تهران آنچه از سوي متهمان ادعا شده را بيشتر به يك نوع تبليغات شبيه مي داند تا واقعيت امر.
تب سرد بايد يك برنامه ۹۰ دقيقه اي مي شد
در همين حال رئيس مركز سينمايي نيروي انتظامي درباره تبعات حاصله از پخش مجموعه تب سرد به خبرگزاري فارس گفته است: «بهتر بود اين سريال تنها در قالب يك برنامه ۴۵ تا ۹۰ دقيقه اي پخش مي شد.»
سيدهادي منبتي دراين باره افزوده است: «به هرحال ممكن است برخي از بينندگان نتوانند تمام قسمت هاي يك سريال را ببينند و اين باعث شود با ديدن چند قسمت از يك سريال پليسي، برداشت نامناسبي از آن داشته باشند.
رئيس مركز سينمايي ناجا مدعي شده است: «البته اين سريال محصول شبكه سه سيماست و ما تنها بخشي از تجهيزات انتظامي را در اختيار گروه توليد سريال قرار داديم و مشاوره ديگري با ما درباره اين سريال نشد.
منبتي درباره تبعات حاصله از پخش اينگونه سريال ها به خبرگزاري فارس گفته است: «مسايلي در حين و پس از پخش سريال «خواب و بيدار» هم ايجاد شد و بايد گفت فيلم هاي ديگري هم از تلويزيون پخش مي شود كه ممكن است صحنه هاي پليسي داشته باشد و البته من معتقدم كه با وجود همه اين مسايل، بايد نگاه دقيق تر و جدي تري را در توليد آثاري از اين دست داشته باشيم.»
با اين حال دو كارشناس انتظامي يكي در تهران و يكي در مازندران بر تهيه فيلم نظارت داشتند.
انتشار اطلاعات يا صور خلاف ارزش ها ممنوع
نظر ديگري درباره استناد به قانون براي جلوگيري از نمايش تصاوير و ... نيز وجود دارد. دكتر علي نجفي توانا حقوقدان و وكيل دادگستري در اين باره استناد به ماده ۶۴۰ قانون مجازات اسلامي مي گويد: «در خصوص اين ماجرا و در برخورد با انتشار اطلاعات و يا صور برخلاف ارزش ها و به اصطلاح صور قبيحه قانوني هست ولي صراحت لازم كه بتواند مستمسك جلوگيري از نمايش اينگونه تصاوير باشد، نيست.»وي به بند يك ماده ۶۴۰ قانون مجازات اسلامي اشاره مي كند و مي افزايد: «در اين بخش ضمن اعلام ممنوعيت انشتار تصاوير، اعلانات، فيلم، نوار سينما و يا ... كه عفت و اخلاق عمومي را جريحه دار كند براي مرتكب مجازات تعيين شده است خواه از اين ابزار براي تجارت يا توزيع يا نمايش بهره برده باشد يا حتي نگاه داشتن.»
دكتر محمد سيف زاده وكيل دعاوي و جامعه شناس كيفري نيز معتقد است كه هيچ قانوني براي توقيف سريال تب سرد وجود ندارد. وي در اين باره مي گويد: «ما براي توقيف سريال تب سرد هيچ قانوني نداريم و بي جهت دادسرا تلاش مي كند با تمسك به قوانين غيرمرتبط اين سريال را توقيف كند.»
تاثيرگذاري تصاوير تلويزيوني
آنچه اينك در مواجهه با ادعاهاي مقامات قضايي منجر به بنا شدن فرضيه ارتكاب جرم پس از نمايش سريال تب سرد شده را بيش از هر شخص ديگري كارشناسان بزهكاري ـ روان شناسي بايد تشخيص دهند. ادعاي ارتكاب بدون توجه به بسترهاي موجود اندكي به فرافكني و سطحي نگري در بررسي يك پديده اجتماعي شبيه است.
دكتر ناصر قاسمزاده، روان شناس، با اشاره به چنين ادعاهايي مي گويد: «اگر بخواهيم استناد كنيم كه سريال هاي تلويزيوني مي تواند باعث كجروي و وقوع نابهنجاري و بزه شود، بايد از دو منظر به موضوع بنگريم. يك منظر اين كه جوان بيننده فيلم و سريال چه خصوصياتي دارد با خيالبافي، لجبازي و خلاقيت نمونه اي از اوصاف دوست و بعد از اين كه جوان بيننده سريال از چه خانواده اي است؟»
وي در تشريح نحوه اثرگذاري چنين سريالي مي گويد: «طبيعتاً در خانواده هايي كه به اصول اخلاقي به درستي پاسخ داده نمي شود احتمال كجروي و بزهكاري بيشتر مي شود و در چنين حالتي پخش سريال مي تواند دستاويزي براي مرتكب باشد حال آن كه بايد ديد روابط سرد عاطفي والدين، نوع نگرش ها و عدم نظارت والدين تا چه حد بر وقوع جرم موثر بوده است. به هر حال اثر هنري مي تواند با استفاده از تخيلات و برداشت افراد خلق شود و در اين وضعيت اگر يك فيلم تخيلي ساخته شود كه نشان دهد شخصي راهي فضا شده و در آن جا زندگي مي كند نبايد گفت جوانان پس از ديدن آن به سراغ رفتن به فضا مي روند!»
برخلاف آنچه كارگردان سريال تب سرد مدعي شد كه چنين داستاني را براي متنبه كردن جوان نسبت به عواقب يك جرم به تصوير درآورده دكتر محمد سيف زاده معتقد به تكان دهنده بودن سريال است. اين جامعه شناس كيفري مي گويد: «گرچه صدا و سيما سريال ها و فيلم هاي خشن نمي سازد و گاه فيلم هاي خشونت بار خارجي را نمايش مي دهد اما اين نخستين بار بود كه سريالي تا اين اندازه خشن و بي هدف نمايش داده شد و جداً مرا نگران كرد.»
دكتر علي نجفي توانا جرم شناس و استاد حقوق جزاي دانشگاه نيز مي گويد: «برخلاف آن كه در كشور ما تصاوير و اطلاعات جنسي پخش نمي شود و ضوابطي بر نمايش مسايل ضد اخلاقي وجود دارد ولي متاسفانه در مسايلي كه جنبه تهاجم جسمي دارد يا جرايمي نظير سرقت اين ارزش ها لحاظ نشده و به همين دليل اثر مخرب اين نوع اطلاعات و صحنه ها از لحاظ علمي بر كسي پوشيده نيست و قطعاً اثرات مخرب و ناخوشايندي دارد، هرچند برخي معتقدند كه ارايه اينگونه تصاوير از لحاظ علمي مي تواند موجب تخليه علمي انرژي شود با اين حال آنچه مسلم است اين كه چنين برنامه هايي بايد با توجه به حقوق مخاطبان نمايش داده شود.»
وي با اشاره به نحوه تاثيرگذاري يك اثر تصويري مي افزايد: «اگر زمينه هاي فرهنگي ـ اقتصادي و اجتماعي در شخص موجود نباشد و يا از لحاظ فرهنگي آمادگي در شخص وجود نداشته باشد قطعاً ديدن تصاوير نمي تواند اثر جرمزايي داشته باشد. همان طور كه نمي توانيم وقوع جناياتي در مرودشت فارس و پاكدشت ورامين را به پخش سريال ها منتسب كنيم زيرا ما نمايش از كودك آزاري جنسي و قتل نداشتيم پس نمي توانيم وقوع چند حادثه را به نمايش سريال تب سرد منتسب كنيم.»اين جرم شناس با استناد به استعداد فراوان نزد جامعه آسيب پذير ايراني نسبت به ساير جوامع مي گويد: «اينگونه شرط هاي اضافي و محرك هاي خارجي مي تواند نقش موثري در به فعل درآمدن استعداد بالقوه مجرمان داشته باشد.»
قانونمندكردن خارج از محيط دادگستري
به اعتقاد كارشناساني كه اثرگذاري نمايش سريال تب سرد را با آنان درميان گذاشتيم قانونمندكردن نمايش فيلم ها و تصاوير براساس ساعت پخش و زيرنويس گذاشتن از اين حيث كه مخاطبان اين نمايش چه سني داشته باشند و فعال كردن خانواده بر نظارت بر فرزندان راهكارهاي جلوگيري از اثرگذاري چنين شرط هايي در وقوع نابهنجاري هاست.
دكتر ناصر قاسمزاده مي گويد: «گروهي از كارشناسان اجتماعي بايد اثر ساخته شده را بازبيني و با توجه به بار عاطفي و رواني در ساعت هاي بخصوصي آن را پخش كنند كما اين كه در كشورهاي پيشرفته معمولاً زيرنويس هايي تدوين مي كنند كه ديدن سريال براي گروه سني خاصي مي تواند جايز باشد.»
دكتر محمد حسين زاده نيز با اشاره به اين كه كارگردان سريال با برداشتي از جامعه و وضعيتي كه ما در آن گرفتار هستيم داستاني را به نمايش درآورده كه پيامدهاي هشداردهنده را ندارد و خشونت را تقبيح نمي كند مي گويد: «وقتي مخاطب مي بيند كه يك فرد با ابراز خشونت ماشين دار مي شود و يا صاحب يك ويلا مي شود و چه ساده آدم مي كشد همگي دست به دست هم مي دهد و نوعي تهييج رواني براي كودك و نوجوان به وجود مي آورد و در حالي كه اعمال انجام گرفته تقبيح روان شناسانه نشده است.»
وي راهكار جلوگيري از اثرگذاري مخرب اين نمايش ها را در تعيين شرط سني براي ديدن مخاطبان عنوان كرده و مي افزايد: «بدون دخالت دادگستري و دستگاه قضايي، صدا و سيما و وزارت ارشاد وقتي قصد دادن مجوز نمايش را دارند بايد تعيين كنند كه از چه سني امكان ديدن فيلم را دارند و فرهنگسازي لازم در جامعه هم انجام گيرد كه خانواده ها به ويژه پدران به عنوان مسئولان خانواده بر انجام و عمل به اين ضوابط نظارت كنند.»
بزهكارانمان نمي دانند چرا مرتكب جرم شدند
دكتر علي نجفي توانا مي گويد: «بزهكاران ما در ۹۹ درصد موارد نمي دانند چرا مرتكب جرم شده اند و اطلاع آنها از علل وقوع جرم ظاهري است و با اولين مستمسكي كه به دستشان برسد كار خود را توجيه مي كنند.»
وي تاكيد مي كند كه بزهكاري محصول يك امر مشخص و علل معين نيست و مجموعه اي از عوامل دست به دست هم داده و موجب بروز آن شده اند.
دكتر محمد يوسف زاده نيز در اين باره مي گويد: «بايد زمينه ها را در جامعه مورد بررسي قرار دهيم. نابساماني هاي خانوادگي، فرزندان طلاق، روابط دولت با مردم و مردم با دولت و دستگاه هاي اجرايي، نبودن امنيت شغلي و فقر همگي از عوامل موجده خشونت هستند و مي توانند اين حوادث وحشتناك را به وجود بياورند و بهتر است ما هم به جاي آن كه سراغ شرط ها و عوامل ظاهري برويم بدون آن كه قانون و روش علمي داشته باشيم به سراغ همان عوامل موجده برويم.