يادداشت اول
آرمان مشتاقان
|
|
سلام بر آل ياسين. سلام بر فرياد خدا و پرورنده آيات خدا. سلام بر تالي قرآن و مبين علوم آن. سلام بر صاحب اسرار رباني و مجراي اراده الهي.
سلام بر تو اي ميثاق موكد و اي ميعاد مسلم! اي پرچم افراشته و اي دانش انباشته! اي مظهر رحمت بيكران و اي فريادرس درماندگان! سلام بر تو، در همه شب ها و روزها و همه هنگامه ها و لحظه ها ... در آن هنگام ها كه نماز مي گزاري يا دعا مي خواني، يا ركوع و سجود مي كني!
سلام بر تو در بامدادان روشن و در شبان تيره! سلام بر تو اي پيشواي آرمان ها و اي اميد جان ها! سلام بر وصي اوصيا و گزيده اوليا. سلام بر فرزند نورهاي تابان و درفش هاي نمايان. سلام بر نور بي پايان الهي و حجت ناپنهان خدايي. سلام بر زنده كننده مومنان و نابود سازنده كافران. سلام بر مهدي امت ها و يكي كننده ملت ها. سلام بر قائم منتظر و عدل همه جاگستر. سلام بر شمشير بران و ماه تابان. سلام بر بهار زندگي و روح سرور و پايندگي. سلام بر مهدي كه خدا به امت ها آمدن او را نويد داده است تا به دست او همه را تابع يك دين سازد و طرح اتفاق در همه جهان در اندازد ...
كجا رفتند راهنمايان و چه شدند برگزيدگان؟ كجايند خورشيدهاي درخشان و ماههاي تابان؟ كجايند درفش هاي دين و استوانه هاي علم و يقين؟ كجاست بقية ا...، مهدي آل محمد(ص) كه در جهان هست و زمين خالي از او نيست. كجاست آن كه كژي ها و كاستي ها را به سامان مي آورد؟ كجاست آن كه رسم ستم و بيداد را از همه جا برمي اندازد؟ كجاست آن يادگار پيامبران و امامان؟ كجاست آن آرمان مطلوب حق پرستان؟ كجاست نابود كننده سركشان و خودسران؟ كجاست ريشه كن كننده معاندان و گمراهي آفرينان و خدا ناشناسان؟ كجاست عزت بخش دوستان و خوارساز دشمنان؟ كجاست گسترنده فضليت و تقوي در همه جهان؟ كجاست قبله مقصود دوستان؟ كجاست راز برپايي زمين و آسمان؟ كجاست فاتح بزرگ گيتي و افرازنده پرچم هدايت و ايمان؟ كجاست طلب كننده خون پيامبران و پيامبرزادگان؟ كجاست انتقام گيرنده خون حسين سرور شهيدان؟ ...
اي جان ها همه فداي تو و اي ما همه برخي تو! اي زاده گزيدگان مهذب و پاكان مطهر! اي زاده مشعل هاي فروزان و اختران تابان و درفش هاي نمايان! اي زاده دانش هاي كامل و سنت هاي مشهور و حقايق ماثور! اي زاده معجزات موجود و دلايل مشهود! اي زاده صراط مستقيم و نباء عظيم!
اي زاده آيات بينات و حجت هاي بالغات! اي زاده طه و ياسين، ذاريات و عاديات!
اي زاده صاحب معراج و آورنده منهاج! ... تو در كجا به سر مي بري و در كدامين سرزمين زندگي مي كني؟ چقدر دشوار است كه همگان را ببينيم و تو را نبينيم! چقدر سخت است كه سخن همگان را بشنويم و صداي تو را نشنويم!
تو از ما پنهاني اما بيرون از ما نيستي. تو از ما دور نشده اي. تو آرمان مشتاقاني! تو مطلوب معتقداني! تو سرلوحه شرف و عظمتي! تو كعبه بزرگي و عزت و حريتي!
اي مظهر خداي رحمان و اي پيشواي دلسوز مهربان! اي معطي علم و اي مربي عقل! اي محيي روح و اي حيات جان! تا كي در طلب تو سرگردان باشيم؟ تا كي تو را بجوييم و به ديدارت نايل نياييم؟ تا كي در جست وجوي تو از ديده خون بيفشانيم؟ ...
آيا شود كه شام تار فراق به صبح باز وصال بدل گردد؟ آيا رسد روزي كه تو پرچم نصر الهي را برافراشته باشي و ما گرداگرد تو را گرفته باشيم. تو امامت كني و ما با تو نماز گزاريم؛ نماز خون و قيام. نماز راز و نياز.
آيا رسد روزي كه بنگريم سراسر جهان را از عدل و داد آكنده اي و دشمنان حق و عدالت را خوار و ناتوان ساخته اي و سركشان و حق ناباوران را نابود كرده اي و ريشه مستكبران را برآورده اي و ابرقدرتان را از صفحه روزگار برانداخته اي؟ شود آيا كه چنين روزي را ببينيم و خداي را بر اين نعمت بزرگ سپاس گزاريم و فرياد برآوريم؛ الحمدا... رب العالمين.
برداشتي از زيارت آل ياسين و دعاي ندبه
|