محمدرضا منصوريان
اگر آن حركت به يادماندني مرحوم بلور كه به دليل شكست سنگين تيم كشتي ايران در المپيك ۱۹۶۰ تا صبح نخوابيد و همراه با استاد ابوالملوكي (دبير وقت فدراسيون) در خيابان هاي رم قدم زد براي نسل حاضر باز و تفسير شود، آن وقت است كه مي توان روح پهلواني و اصول جوانمردي را به آنان آموخت، و اداي ديني كرد نسبت به آنهايي كه پايه گذاران اصيل هنر كشتي و كشتي گيري در ايران هستند.
بعد از برگزاري رقابت هاي كشتي در بازي هاي المپيك و نمايش نه چندان موفق كشتي گيران ايران در اين مسابقه ها، برگزاري پيكارهاي ليگ كشتي در حقيقت نمايانگر اين نكته است كه فدراسيون كشتي كشور با راه اندازي آن ديگر تمايل چنداني به اين موضوع ندارد كه در رابطه با عملكرد كشتي گيران كشورمان در اين بازي ها تحليل و تفسيرهايي وجود داشته باشد.
درحالي كه هنوز دوستداران كشتي نتوانسته اند پاسخي مستدل و روشن در رابطه با اين موضوع دريافت كنند، خدا كند كه با راه افتادن ليگ كشتي جريان بررسي ها و تحليل ها فراموش نشود.
براي آنكه ليگ كشتي امسال با نواقص كمتري برگزار شود، جلسات مفصل و متفاوتي برگزار شده است و صاحب نظران و متوليان امر هم به تناسب مطالبي را گفته و يا آن ها را به رشته تحرير درآورده اند. سازمان ليگ كشتي ايران هم با حضور «اسدا... رضايي» و تجربياتي كه وي در سال هاي اخير آن ها را كسب كرده است، ظاهرا بر همه چيز اشراف دارد و كميته هاي مختلفي هم شروع به فعاليت كرده اند كه شاهد و ناظر مسابقات خوب و زيبايي باشيم. اما با راه افتادن دوباره كشتي آنچه كه امروز بيش از هر چيز ديگري به نفع اين ورزش است، اعمال مديريت نظارتي دقيق بر دستورالعمل ها و آئين نامه هاي اجرايي ليگ است. و اين يعني اينكه هر آدم به لحاظ شخصيتي ضعيفي به خود اين اجازه را ندهد كه با پرخاشگري و بي انضباطي فضاي مسابقات را مشوش كند و اين بدعت غلط هم برداشته شود كه هركس چوب كم كاري و غفلت خود را برسر ديگران بكوبد.
ما قبل از برگزاري ليگ كشتي بايد تمام و كمال دشواري هاي آن را بشناسيم و از اين نكته نيز غافل نشويم در شرايطي كه كشتي در مملكت ما در برنامه هاي اجرايي اش و در اصل كارهايش گرفتاريهايي دارد، در فرع آن نيز دچار اشكال نشود.
اين درست كه وظيفه ما پشتيباني و مشاركت دلسوزانه و فعالانه در برگزاري يك ليگ پويا و منسجم است، اما اين دليل بر آن نيست كه نخواهيم و يا نتوانيم چشم بر واقعيت ها ببنديم و كاستي ها و مشكلات را نبينيم.
كشتي گير مطيع نيست
بيائيد همه با هم پذيراي اين نكته باشيم كه متاسفانه برخلاف شعارهايي كه مي دهيم و مي شنويم اين روزها كمتر ديده شده است كه ماهيت و اصالت واقعي فرهنگ پهلواني و كشتي گيري رعايت شود. امروز در روابط روزمره كشتي گيران، مديران، سرپرستان و مربيان ما اختلالات رفتاري وجود دارد. كشتي گير مطيع نيست، مربي نمي تواند و يا نمي داند نحوه صحيح آموزش چيست، سرپرست و مدير از وظايف اصلي اش آگاه نيست و خلاصه كلام اينكه همه با هم درگيرند و اين وسط شعار «فرهنگ پهلواني» است كه مرتبا داده مي شود، اما كمتر كسي است كه آن را رعايت كند.
حال چگونه مي توان در چنين شرايط و فضايي اين انتظار را داشت كه در درون ليگ كشتي التهاب و اختلال وجود نداشته باشد و از دست اندركاران آن خواست كه ضوابط و مقررات را به درستي رعايت كنند.
صد البته كه سازمان ليگ كشتي باتوجه به اساسنامه و مقرراتي كه وضع كرده است، تمام پيش بيني هاي لازم در اين زمينه را انجام داده و درحد امكان سعي در قانونمندكردن ليگ دارد، اما يك موضوع را نبايد فراموش كنيم كه در بسياري از زمان ها علي الخصوص مواقعي كه مقرارت و قوانين وضع شده هم داراي اشكالاتي است، حتي اجراي قانون هم كارساز نيست و اين افراد هستند كه بايستي با رعايت اصول جوانمردانه و اخلاقي مشكلات را حل و فصل كنند. آيا درحال حاضر چنين ظرفيتي نزد مردان كشتي ما وجود دارد؟
از دوپينگي ها غافل نشويد
يكي ديگر از آسيب هاي جدي ليگ كشتي ايران استفاده تيم ها از كشتي گيران دوپينگي است. تعارف را كنار بگذاريم، ما كشتي گير دوپينگي داريم و بر تعدادشان هم روزبه روز اضافه مي شود. متاسفانه علي رغم تمامي تلاش هايي كه شده و مي شود به دليل آنكه استفاده از مواد نيروزا به عنوان يك آسيب جدي به درستي مورد تجزيه و تحليل قرار نگرفته و شيوه هاي اصلي مبارزه با آن جدي گرفته نشده است، اين معضل بزرگ نه تنها كشتي بلكه كل ورزش ما را مورد تهديد و آسيب جدي قرارداده است. در اين ميان ليگ كشتي مي تواند محل بسيار مناسبي براي انجام اين كار باشد كه غفلت بيشتر از آن خسارت هاي جبران ناپذيري خواهد داشت.
آثار و شواهد موجود نشان مي دهد كه سال گذشته تعدادي از كشتي گيران شركت كننده در ليگ مبادرت به استفاده از مواد نيروزا كرده اند و جالب اينجاست كه هيچ مورد مشخصي وجود ندارد كه كشتي گير دوپينگي شناخته و يا با وي برخورد جدي شود.
اگر قرار است بازهم در رابطه با دوپينگ كشتي گيراني كه اين كار را انجام مي دهند سكوت و غفلت كنيم، بدانيد و دانسته باشيد كه اصلا و ابدا كاردرستي نيست.
هميشه نمي توان واقعيت ها را كتمان كرد. بايستي به درستي با آن ها روبه رو شد.
|
|
با استاد كيومرث ابوالملوكي درددل مي كردم، مي گفت: در المپيك ۱۹۶۰ رم شب آخر مسابقه هاي كشتي همه باختند. تختي باخت، حبيبي باخت، مهديزاده و سيف پور و تاجيك هم باختند و خلاصه اوضاع شيرتوشيري به وجود آمد! تيمي كه همه آن را قهرمان اول المپيك مي دانستند شكست بسيار سختي را متحمل شد و به دليل ترس و وحشتي هم كه وجود داشت هركس تقصير اين شكست ها را گردن ديگري مي انداخت. در اين ميان فقط شادروان «حبيب ا... بلور» جلو آمد و به تيمسار دفتري كه توضيح خواسته بود گفت: اين برخلاف اصول جوانمردي است كه بخواهيد گناه اين شكست ها را به گردن كسي بيندازيد، من مسئوليت آن را به عهده مي گيرم، اما درخواستي هم دارم. به من يك فرصت شش ماهه بدهيد، اگر نتوانستم جبران كنم، مرا دار بزنيد.
مرحوم بلور شش ماه بعد در مسابقه هاي جهاني (منچستر ۱۹۶۱) همين تيم را قهرمان جهان كرد و شايستگي هاي فراوان خود را نشان داد. روحش شاد.
بيش از چهل سال از اين واقعه مي گذرد و امروز ليگ كشتي ايران مي خواهد هفته اول مسابقات خود را با نام زنده ياد «حبيب ا... بلور» آغاز كند.
در دوره مرحوم بلور گستردگي تبليغاتي به وسعت امروز نبود، اخبار و وقايع كشتي به خوبي منعكس نمي شد. مدارك زيادي هم موجود نيست كه نسل امروز از ويژگي هاي ممتاز اخلاقي و فرهنگي اسلاف خود بتواند آگاهي بيشتري به دست آورد. اما هرچه هست اين است كه نسل حاضر كشتي ايران بداند كه قدم در راهي نهاده است كه بنيانگذاران اوليه آن مرداني چنين جاودانه و هميشه ماندگار هستند.
حراجي ارزان در كشتي
جذابيت ها و امتيازات حاصله در ورزش قهرماني فاكتورهاي بسيار مهمي است كه تقريبا امروزه در تمامي ورزش ها موردتوجه قرار گرفته است. ورزش كشتي هم از اين قاعده مستثني نيست.
تيم هايي كه با صرف سرمايه هاي سنگين مادي تمايل به حضور در مسابقات سنگين دوره اي نظير ليگ را از خود نشان مي دهند، درحقيقت داراي انگيزه هاي خاصي در اين زمينه هستند و اين حق طبيعي آن ها است كه بتوانند از تمامي امتيازاتي كه در كنارشان وجود دارد، استفاده كنند.
تيم هاي شركت كننده در ليگ كشتي ايران باتوجه به چنين خاصيت هايي علاوه بر به كارگيري كشتي گيران داخلي، تني چند از كشتي گيران خارجي را نيز به استخدام خود درمي آورند كه در ليگ امسال نيز شاهد و ناظر آن هستيم.
به دلايل گوناگوني اكثريت كشتي گيران خارجي كه در سال هاي اخير در ليگ كشتي ايران به ميدان آمده اند، از كشورهاي همجوار و عمدتا از جمهوري هاي جداشده از شوروي سابق هستند. يك اشكال عمده در اين رابطه وجود دارد و آن اين است كه اكثريت كشتي گيران خارجي حاضر در ليگ هاي كشتي ايران از نوع درجه يك و ممتاز بين المللي نبوده اند.
به جز يكي دومورد بقيه اين كشتي گيران در مقابله با قهرمانان ما مغلوب صددرصد بوده و چيز خاصي از خود نشان نداده اند!
اين اشكال عمده در ليگ بايد به اين شكل حل و فصل شود كه اولا كميته اي يا تشكيلاتي رسمي نظارت دقيق بر چنين آمدن و رفتن هايي داشته باشند و دوما كساني هم كه درصدد جذب اين دسته از كشتي گيران هستند، با آگاهي و دانايي بيشتري دست به اين كار بزنند. اين جمله هم سخن محكمه پسندي نيست كه مسئولين تيم ها مي گويند كه استخدام چنين كشتي گيراني مقرون به صرفه تر است. نگاه كلان تر به اين موضوع ما را با اين واقعيت روبه رو مي كند كه ما نبايد به اين راحتي برنامه ها و نيروي فكري را در معرض حراج قرار دهيم.