گروه حوادث: صبح ديروز آخرين جلسه محاكمه يك راننده مسافركش كه متهم به قتل همسرش بود در فضايي جنجالي در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ما اين جلسه به رياست قاضي ياورزاده و ۴مستشار به نامهاي حجت الاسلام كوه كمره اي، شريفي، رحيمي، باقري و با حضور نماينده دادستان رضوانفر، اولياي دم و متهم به قتل برگزار شد. در ابتداي جلسه دادگاه قاضي پرونده تذكرات لازم را ارائه داد و از نماينده دادستان خواست تا در جايگاه حضور يابد و به طرح كيفرخواست بپردازد. رضوا نفر درباره كيفرخواست اظهار داشت «محمد.ك» متهم به قتل عمدي «طاهره» است. در تاريخ ۲۹/۵/۸۲ مقارن ساعت ۷ صبح وقوع يك مورد فوت مشكوك به كلانتري ۱۴۴ جواديه تهرانپارس اعلام شد. عوامل انتظامي در محل حادثه حضور يافتند و مشاهده كردند جسد مرحومه به وسيله چادر به لوله گازي كه روي سقف وجود داشت، آويخته شده است. قاضي ويژه كشيك قتل در صحنه حاضر و دستور قضايي لازم را صادر نمود. در تاريخ ۳۰/۵/۸۲ در بازپرسي شعبه ۴ دادسراي جنايي تهران فرشته كه از دختران مقتول است در محل حاضر شد و موضوع قتل عمدي مرحومه را اعلام نمود.
پيرو اين قضيه از متهم تحقيق به عمل آمد و وي قتل عمدي را تكذيب كرد. او در اظهاراتش گفت: «ساعت ۶ غروب خانم و بچه ها را براي تفريح به فرهنگسراي جشنواره بردم و خودم براي مسافركشي رفتم. ساعت ۵/۱۰ به خانه آمدم و ديدم همسرم و بچه ها تازه رسيده اند. همسرم شام مختصري درست كرد و من بعد از خوردن شام دوباره براي مسافركشي از خانه بيرون رفتم. مجدداً ساعت ۱۲ شب بود كه به خانه آمدم ديدم پسرم خواب است. دخترم با مادرش بيدار بود من خوابيدم تا ساعت ۳ شب مادر و دختر بيدار بودند. ساعت ۶ دخترم بيدار شد و گفت بابا، مامان خودش را كشته است». از همسر دوم متهم بازپرسي و تحقيق شد. وي به اختلاف اشاره كرده و اعلام كرده كه شب حادثه در منزل نبودم. شادي دختر ديگر مقتوله در برگ ۹۸ و ۹۹ اظهارات جديدي را مطرح كرده كه: من و برادرم در خانه بوديم بعد پدرم، مادرم را زد و بيهوش شد. بعد وي را با چادر آويزان كرد. پدرم با دست راست او را زد. و در ادامه عنوان داشت: همسر ديگر پدرم نبود به منزل عمه اش رفته بود.
بازپرس با شنيدن اظهارات، قتل عمدي را به متهم تفهيم اتهام كرده و او را بازداشت مي نمايد. معاينه جسد نشان مي دهد كه روسري دور گردن با گره سفت و يك چادر با گره سفت ديگر ديده شده، ضمن اينكه اعلام شده هيچ گونه آثار ضرب و جرح در بدن ايجاد نشده است.
در نظريه پزشكي قانوني ابهامي وجود داشته و اين در حالي است كه متهم قتل عمدي را انكار كرده است. همچنين خونمردگي از ناحيه گردن شروع مي شود و استمرار آن به دو طرف گوش احتمال ديگركشي وجود دارد. پزشكي قانوني صحت و سلامتي متهم را احراز كرده است. متهم مجدداً در برگ ۱۷۶ ، ۱۷۷ ، ۱۷۸ ، ۱۷۹ به قتل اقرار مي كند اما در تمام جلسات منكر قتل شده است. بازپرس همچنين اولياي دم را احضار مي كند. آنان از شكايت خود عدول مي كنند اما دختران مقتوله فرشته، صديقه و فريبا طرح شكايت كرده و درخواست قصاص متهم را داشته اند.
متهم از بازسازي امتناع كرده است و با توجه به نظر بازپرس مجرميت متهم ثابت است و بر همين اساس نيز ما اعتقاد به مجرميت داريم و براساس ماده ۲۰۶ ،۲۰۵،صدر ماده ۲۰۷ و رعايت ماده ۲۲۷ تا ۲۳۰ و ۲۳۲- ۲۳۳- ۲۶۱ و۲۵۸ از قانون مجازات اسلامي براي متهم درخواست كيفر داريم.
در ادامه جلسه دادگاه، قاضي از دختر مقتوله خواست تا در جايگاه حضور يابد و خود را معرفي كند.
شادي ۱۲ ساله، دختر مقتوله حادثه را اين گونه شرح داد: روز حادثه از جشنواره به خانه آمديم. پدر از مسافركشي آمد. من و مادرم بيدار بوديم. پدر گرفت خوابيد. من و مادرم تا ساعت ۳ نيمه شب بيدار بوديم. بعد به من گفت، بخواب. حدود ساعت ۶ صبح وقتي بيدار شدم مادرم را در حالي كه آويزان بود مشاهده كردم. همان موقع با تلفن به پليس زنگ زديم.
وي در پاسخ به سؤالات قاضي ياورزاده توضيح داد كه شاهد هيچ مشاجره و دعوايي ميان پدر و مادر خود نبوده است. همچنين گفت تا ساعت سه صبح مادرش را با شلوارك و بلوز آستين كوتاه ديده است در حالي كه جسد مادرش مانتو، شلوار و روسري به تن داشته است.
قاضي پس از گرفتن اظهارات دو فرزند صغير متهم از آنان درباره شكايتشان در مورد مرگ مادرشان سؤال پرسيد و آنها مدعي شدند كه نسبت به مرگ مادرشان هيچ شكايتي ندارند.
به اين ترتيب قاضي خطاب به دختر بزرگ خانواده به نام فريبا و ديگر دخترش به نام فرشته كه از اولياي دم محسوب مي شوند خواست تا طرح شكايت كنند.
آنان نسبت به مرگ مادرشان عنوان كردند كه قاتل مادرشان مي بايستي قصاص شود. مادرم اصلاً قصد خودكشي نداشت. وي با توجه به اين كه در زندگي مشكلات زيادي داشت اما از روحيه بسيار بالايي برخوردار بود.
به همين خاطر از پدرمان كه متهم به قتل مادرم هست شكايت داريم و درخواست قصاص براي او مي خواهيم.
دختران مقتول در ادامه به قاضي گفتند: شب قبل از حادثه ما با مادرمان صحبت كرده بوديم و قرار بود به خاطر روز مادر به ديدنش برويم. مادرم از پدر اصلي ما طلاق گرفته بود و مدت چند سالي بود كه با محمد زندگي مشترك را آغاز كرده بود. او در مدتي كه با محمد زندگي مي كرد گاهي از بداخلاقي هايش برايمان مي گفت. اما شب حادثه او بسيار خوشحال بود و اصلاً امكان اين نبود كه دست به خودكشي بزند. شبي كه تلفني با او صحبت كرديم او در مورد عروسي ما حرف هاي زيادي زد و دائماً برايمان آرزوي خوشبختي مي كرد.
فريبا در ادامه به قاضي گفت: آقاي قاضي، چند روز بعد از مرگ مادرم وقتي شادي را در اداره آگاهي ديديم و از او در مورد مرگ مادر سؤال كرديم به ما گفت كه خانواده پدرم آنها را تهديد كرده اند و گفته اند در صورتي كه پدر را لو دهند ديگر كسي نيست كه آنها را نگه دارد. همان موقع قاضي ياورزاده از مادر مقتوله نيز خواست تا شكايت خود را مطرح نمايد. وي نيز در اظهاراتش درخواست قصاص براي دامادش كرد.
سپس دادگاه خطاب به شادي گفت: آيا اظهارات خواهرت را در مورد اين كه پدر و مادرت با هم جر و بحث كرده اند و تو شاهد جنايت بوده اي را قبول داري يا خير؟ گفت: نه.
اين گزارش مي افزايد: قاضي از متهم به قتل خواست تا پس از معرفي كامل خود در باره اتهام قتل عمدي همسرش طاهره ۴۲ساله كه در مورخه ۲۹/۵/۸۲ به قتل رسيده است دفاع نمايد. متهم نيز در نخستين اظهارات خود بيان داشت: من قتل را قبول ندارم. من و طاهره با هم هيچ مشكلي نداشتيم.
قاضي: اگر اختلافي نداشتي، چرا همسر ديگري انتخاب كردي؟
متهم: چون خودش مي خواست. وي مشكل داشت و خودش راضي شد تا زن ديگري بگيرم.
قاضي: با همسر ديگرت معصومه درگيري داشتي؟
متهم: خير.
قاضي: شب واقعه ۲۸ و ۲۹/۵/۸۲ شما با طاهره درگيري و بحث و مشاجره داشتي؟
متهم: خير.
قاضي: همسر دوم شما بارها در تحقيقات اظهار داشته آن شب شما با طاهره جر و بحث و درگيري داشته و همين امر باعث رفتن او به خانه خواهرت شده در صورتي كه با معصومه اختلافي نداشتي چه دليلي داشته تا از تو شكايت كند؟
متهم: نمي دانم. من درگيري با همسرم نداشتم.
قاضي: چه ساعتي خانه آمدي؟
متهم: ۱۵/۱۲ دقيقه بود.
قاضي: چه ساعتي خوابيدي؟
متهم: سريع خوابيدم. چون خسته بودم.
قاضي: چه ساعتي بيدار شدي؟
متهم: دخترم مرا بيدار كرد. وقتي همسرم را حلق آويز ديدم با پليس ۱۱۰ تماس گرفتم.
قاضي: شما همسرت را از چادر حلق آويز شده آزاد نكردي؟
متهم: نه صاحبخانه ام گفته بود او مرده است.
قاضي: صاحبخانه اسمش چيست؟
متهم: ابراهيم.
قاضي: اظهارات صاحبخانه در همان تاريخ ۲۹/۵/۸۲ قرائت شد (من به محمد گفتم اگر بدنش گرم است او را به دكتر برسانيم. شوهرش گفت ديگر دير شده او ديشب مرده است.)
متهم: نمي دانم به من اينها را نگفت.
قاضي: اظهارات ابراهيم صاحبخانه شما در مورد اينكه شما با همسرت درگيري داشته اي و حتي يكبار او را بيرون كرده اي و قصد اين داشتي كه او را به كار بد بكشاني را قبول داري.
متهم: خير قبول ندارم.
قاضي: شما هيچ وقت طاهره و فرزندانش را از خانه بيرون نكردي؟
متهم: خير.
قاضي: شما با صاحبخانه اختلاف داشتي؟
متهم: نه.
قاضي: آن شب همسرت چه لباسي به تن داشت؟
متهم: شلوارك و لباس آستين كوتاه.
قاضي: موقعي كه صبح از خواب بيدار شدي چه لباسي به تن داشت؟
متهم: گرمكن مشكي، مانتو، روسري و با چادر آويزان بود.
قاضي: روسري به چه صورتي روي سر همسرت بود؟
متهم: به صورت كامل روي سرش بود.
قاضي: موهايش پيدا بود.
متهم: خير.
قاضي: آيا همسر شما كاملاً در منزل هم حجاب را رعايت مي كرد؟
متهم: نه.
قاضي: اگر همسر شما قصد خودكشي داشت چه دليلي داشت كه حجاب را رعايت كند؟
متهم: نمي دانم چون او زن بود.
قاضي: حجاب همسرت دليل بر آن نبوده كه توسط ديگري به قتل رسيده و آن شخص نمي خواسته بعداز فاش شدن قضيه همسايه ها و مأمورين بدن او را نبينند.
متهم: نمي دانم چه فكر كرده كه حجابش را كامل كرده است.
قاضي: آيا در منزل غير از شما و بچه ها شخص ديگري هم بود؟
متهم: خير.
قاضي: در صورت مجلس معاينه جسد آمده آثار شيار چادر است خونمردگي داخل عضله ديده نمي شود. اين امر از لحاظ پزشكي بيانگر آن است كه با چادر خفه نشده است.
متهم: نمي دانم.
قاضي: در زمان كشف جسد غير از چادر كه به دور لوله گاز بوده، طبق گفته پزشكي قانوني، روسري ديگري به دور گردن جنازه محكم گره خورده بوده. گره روسري در سمت چپ گردن بوده است. پزشكي قانوني در كالبد شكافي در سمت چپ گردن يعني موازي همان گره روسري خونمردگي ديده و اين امر دليل بر اين است كه همسرت با روسري خفه شده و مرده او آويزان شده است چه مي گويي؟
متهم: نمي دانم.
قاضي: روسري چه مدلي بود.
متهم: به خاطر نمي آورم. گل درشت داشت.
قاضي: قد همسرت چقدر بود؟
متهم: نمي دانم.
قاضي: وزن همسرت چقدر بود؟
متهم: ۷۰ تا ۷۵.
قاضي: لوله گاز چقدر از سقف فاصله داشت؟
متهم: اندازه را دقيق نمي دانم.
قاضي: به گزارش مأمورين از لوله گاز تا سنگ اپن آشپزخانه ۱۶۶سانتيمتر و از لوله گاز تا زمين ۲۷۰ سانتي متر، ارتفاع لوله گاز تا زمين ۲۲۴ سانتيمتر و ارتفاع صندلي ۴۶ سانتيمتر. شما زماني كه جنازه را آويزان ديدي پاي جنازه كجا بود؟
متهم: پاي همسرم فاصله داشت، صندلي افتاده بود.
قاضي: در تحقيقات اوليه بيان نموده ايد وقتي از خواب بيدار شدم ديدم پاهاي مرحومه تا روي صندلي پايين آمده است؟
متهم: بله.
قاضي: قد همسرت ۱۶۶ سانتيمتر، ارتفاع لوله تا صندلي ۲۲۴ سانتيمتر، آيا جنازه و يا چادر ۶۲ سانتيمتر كش آورده تا به زمين رسيده است؟
متهم: من نمي دانم.
قاضي: آيا اگر مقتوله روي صندلي با ارتفاع ۴۶ سانتيمتري ايستاد دستش به لوله گاز مي رسيد؟
متهم: خير.
قاضي: شما فكر مي كنيد چگونه همسرت چادر را به لوله گاز گره زده است.
متهم: رفته بود روي سنگ اپن آشپزخانه و چادر را به آن جا بسته بود.
قاضي: شما مدعي هستيد كه من هيچ وقت همسرم را نكشتم. شما در تاريخ ۳۰/۵/۸۲ نوشته ايد اتهام قتل را قبول دارم، آيا تمام اظهارات خود را كه با خط خود نوشته ايد قبول داريد؟
متهم: با تهديد افسر پرونده قتل را قبول كرده ام. ولي بقيه اظهاراتم را قبول دارم.
قاضي: شما در انتهاي اظهارات خود در آگاهي نوشته اي كه خودم نمي دانم چرا اين كار را كردم، منظورت چه بود، كشتن يا آويزان كردن همسرت؟
متهم: هيچ منظوري نداشتم. نمي دانم.
در همان موقع قاضي از وكيل متهم خواست تا به دفاع از موكلش بپردازد كه وي نيز با طرح لايحه تقديمي به دادگاه از دفاع امتناع كرد.
ساعت ۴۰/۱۲دقيقه ختم جلسه دادگاه براي صدور رأي نهايي اعلام شد.
مادرم اصلاً قصد خودكشي نداشت. وي با توجه به اين كه در زندگي مشكلات زيادي داشت اما از روحيه بسيار بالايي برخوردار بود.