سه شنبه ۱۹ آبان ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۵۵۰
فروش زمين هاي واگذار شده به دامداران جنگل نشين
زمين ها را دادند ماكسيما خريدند
اراضي واگذار شده، زمين هايي مرغوب در نقاطي دنج بود كه از نظر خيلي ها حيف بود براي چريدن گاو وگوسفند، بنابراين چشم بسياري از بنگاه داران و ويلاسازان و اين قشر پرمشغله را گرفت 
بعضي زمين ها حتي تا 5/1 ميليارد تومان فروخته شد. خب البته زمين 5/1 ميليارد توماني براي تحويل بي چون و چرا و اخذ مجوز ساخت وساز جاي دست و دلبازي زيادي دارد
022680.jpg
معصومه صفايي 
واقعا كه چه خوش گفت آنكه گفت وقتي قيف هست، قير نيست و وقتي قير هست، قيف نيست.
چقدر مطلب نوشتيم و خوانديم از جنگل و جنگل نشينان و طرح خروج دامداران از جنگل ها و طرح ملي صيانت از جنگل هاي شمال هيركاني و لزوم مكانيزه كردن دامداري ها و مبارزه با چوب دزدها و قاچاقچيان چوب و زمينخواران و ... با اين روال سال ها گذشت.
بالاخره با تمام به اصطلاح چالش ها تصميمي درباره خروج دامداران جنگل كه شايد نسبت به زمينخواران و چوب دزدان كلان و ديگر نقش آفرينان تخريب جنگل هاي شمال كمترين آسيب را به اين عرصه وارد مي آوردند گرفته شد، اما هرچه بود يك گام مثبت در اين شرايط بي سروسامان جاي تقدير و تشكر داشت. خلاصه ماجرا اينكه، بودجه اي در نظر گرفته شد تا با واگذاري زمين هاي نسبتا مرغوب حاشيه جنگل كه آن هم جاي بحث دارد به دامداران آنها را از عرصه جنگل خارج كنند. زمين هاي واگذار شده كه قطع آنها به نسبت تعداد دام دامداران اعم از گاو و گوسفند و شتر از 4 هزار تا 15 هزار متر مربع متغير بود در ازاي خروج دامداران ازجنگل به آنها واگذار شد. زمين هايي مرغوب در نقاطي دنج كه از نظر خيلي ها حيف بود براي چريدن گاو وگوسفند، بنابراين چشم بسياري از بنگاه داران و ويلاسازان و اين قشر پرمشغله را گرفت.
در نيت خير سازمان هاي جنگل و مرتع و محيط زيست شكي نيست، اما مساله اينجاست كه بعد از صدور برگه هاي تحويل زمين و در برخي موارد واگذاري زمين هيچ كس پيگير اين موضوع نشد كه عاقبت اين زمين ها كه به منظور دامداري متمركز و صنعتي واگذار شده به كجا انجاميد يا شايد هم پيگير شدند و بنا به دلايلي تشخيص شان مبتني بر تشخيص كاربران جديد قرار گرفت.
اينگونه بود كه زمين هاي مرغوب حاشيه جنگل در همان چند ماه آغاز واگذاري از سوي دامداران با قيمت هايي شايد منصفانه از ديد دامداران، خريداري شد؛ دامداراني كه تاكنون تمام دارايي شان در چند راس گاو و گوسفند و شتر خلاصه مي شد كه به اصطلاح در زمين خدا مي چريدند و روزي آنها را با شير و ماست و پنير و گوشت و ... مي دادند. آنها حالا صاحب زمين هايي بودند كه تا متري 180 هزار تومان به فروش مي رسيد. مال بادآورده اي كه قرار بود صرف حفظ محيط زيست و كمك به خودكفايي قشر زحمتكش و روستايي براي مشاركت در چرخه توليد كشور شود، حالا صرف خريد ماكسيما مي شود؛ آن هم نه يكي و نه دوتا، 5 تا و 6 تا. راننده هاي تازه كار و تازه... و ماكسيمايي كه به گفته يكي از شهروندان چالوسي همان روز اول نزديك پل خيررود يك نفر را كشت.
اين زمين ها فروخته شد حتي در برخي موارد قبل از تحويل. در واقع نامه واگذاري در سربرگ سازمان  جنگل ها و مراتع به غير واگذار شد، اما چطور شد كه مسوول مربوطه موقع اخذ نامه و تحويل زمين سرش را بالا نكرده كه ببيند شخص تحويل گيرنده همان دامدار جنگلي است يا به قول يكي از شهروندان آقاي مهندس تهراني شيك و پيكي كه كاغذ زمين را روي هوا زده بود. شايد هم سرش را بالا كرده و باز هم اينگونه تشخيص داد!
مي گويند بعضي زمين ها حتي تا 5/1 ميليارد تومان فروخته شد. خب البته زمين 5/1 ميليارد توماني براي تحويل بي چون و چرا و اخذ مجوز ساخت و ساز جاي دست و دلبازي زيادي دارد. پس اين وسط دام ها چه شدند.
از جنگل كه خارج شدند، رنگ زمين هاي واگذار شده را هم كه نديدند پس كجا رفتند؟
يك ارتشي بازنشسته ساكن شهر چالوس مي گويد: زمين ها را فروختند و پولشان را داده اند يك خانه 300 متري خريده اند و گاو و گوسفندشان را هم در همان خانه پنهان كرده اند. البته آنقدرها هم پنهان نيست، چالوس شهر كوچكي است، نهايتا 200 هزار نفر جمعيت دارد. كسي نفس بكشد همه مي فهمند ولي نمي دانيم چرا هيچ كس اقدامي نمي كند بوي گند تمام محله را گرفته است. واقعا يعني سازمان جنگل ها و مراتع كه اين طرح خوب را اجرا كرده، اصلا نپرسيد كه دام هايتان چه شد؟ زمين هايتان را چه كرديد؟
شهروند ديگري مي گويد: حضور اين دامداران در جنگل سود هم داشت، حداقلش اين بود كه چوب دزدها از ترس اينكه دامداران آنها را ببينند خيلي كمتر وارد جنگل مي شدند ولي حالا جنگل خالي است و همه چيز براي قاچاقچيان چوب مهيا است. البته اين را هم بايد مد نظر داشت كه حضور دام در جنگل با اجراي مميزي و در حد ظرفيت با يك برنامه ريزي خوب به نفع طبيعت هم خواهد بود. چراي به موقع گياهان علفي و بوته ها باعث رشد بهتر آنها در سال بعد، جابه جايي بذرها و حتي غني سازي خاك با سرگين هاي دام ها را مي توان از مزاياي دام هاي مجاز دانست. بگذريم، اين مساله بيش از اينها جاي بحث دارد.
بد نيست وقتي يكي از ارگان هاي ذي ربط براي نجات بخشي از طبيعت گامي برمي دارد اين نكته را مدنظر قرار دهد كه اجراي مقطعي يك طرح قطعا نمي تواند چاره ساز باشد. پايش و پيگيري تا اجراي كامل طرح اصلي است كه لازم به بازگويي آن نيست.
سال ها طول مي كشد تا تصميمي براي حل يك معضل گرفته شود. وقتي هم كه گرفته شد با اجراي نيمه كاره كه نشات گرفته از عدم برنامه ريزي است به بن بست مي خورد.
آقاي جنگل ها و مراتع! حالا كه شما آمده ايد و اين بودجه را كه مي دانيم با چه سختي تامين كرده ايد براي اين طرح هزينه مي كنيد، چرا با برنامه ريزي ناقص و عدم نظارت بر اجراي دقيق آن تا پايان، همه زحماتتان را هدر مي دهيد؟ اينگونه كه شما پيش رفته ايد، هم طرحتان به نتيجه اي نرسيده و هم هزار و يك مشكل ديگر به وجود آمده است. كاش ارگان ها يك مقدار با درايت تر وارد عمل شوند.

وجود آب در كره مريخ
دانشمندان سازمان فضايي ناسا اعلام كردند كه گردشگرهاي جوينده در مريخ به شواهد تازه و مستندي دست يافته اند كه آب در اين سياره سرخ و در هر دو سمت تپه ها و دشت هاي اين سياره به وفور يافت مي شود.
022683.jpg
روبات هاي گردشگري روي سطح مريخ كه Opportunity Spirit ناميده مي شود، صخره ها و زمين دو سمت متضاد سياره سرخ را مورد بررسي قرار داده اند و از ماه ژانويه سرنخ هايي درباره وجود آب كافي براي حمايت از حيات موجودات زنده در مريخ به دست آمده است.
Opportunity اولين روبات كاوشگري بود كه شواهدي را به زمين مخابره كرد و آن وجود درياچه نمكي روي سطح مريخ است و اينك اين درياچه به دشتي مسطح تبدل شده و به نام Meridioni Planum نامگذاري شده است. كاوشگر Spirit نيز شواهد و علايمي را يافته است كه جايي كه اين كاوشگر فرود آمده و به نام گودال Gusev مشهود است، مقدار ناچيزي آب دارد.
اكنون، اطلاعات كاوشگر هاOpportunity نشان مي دهد كه اين منطقه از مريخ به نوعي پس از خشك شدن دشت ها، دوباره خيس شده است.
اثرات و رگه هاي الگو شده اي در صخره هاي واقع در گودال يا دهانه آتشفشان Endurance پيدا شده كه تنها كاوشگر Opportunity به علت كوچكي اندازه اش مي توانسته داخل آن شود و ظرف چند ماه اطلاعات خود را مخابره كند و تغييراتي را نشان داده كه مي توانسته امكان وجود ناچيزي آبي در اين گودال باشد.
اين رگه ها بنا به گفته John Grotzinger فقط در زمين در تماس با آب به وجود مي آيند. اين صخره ها از آب اشباع و سپس خشك شده و آن وقت به تمام جهات كشش پيدا كرده اند.
چون تنها سطوح صخره ها تغيير يافته اند، دانشمندان نظريه پردازي كرده اند كه آب نمي تواند براي مدت زيادي در جايي بماند يا از يخ ذوب شده يا از آب موجود در زيرزمين به وجود آمده است.
بخش دومي كه امكان دارد آب در آن وجود داشته باشد احتمالا پس از شكل گيري گودال Endurance به وجود آمده و پس از آنكه Meridioni Planum براي اولين بار با آب پوشيده شده و اين تغيير موجب تحقيق و بررسي بيشتر دانشمندان شده است.
كاوشگر Spirit علايم و شواهدي را يافته است كه آب صخره هاي موجود در زنجيره نيم تپه هاي اطراف مريخ را تغيير مي داده است.
پس از اتمام ماموريت اوليه، كاوشگر Spirit دو مايل دورتر از محل فرودش در تپه هاي Columbia چرخيد و صخره هايي را يافت كه قدمتشان بيشتر از جريان هاي آبي Lara در دهانه آتشفشان يا گودال Gusev بود و اين جريان از دخول مواد معدني وابسته به آب جلوگيري مي كرده است.
Squyres دانشمند ديگري مي گويد: هر صخره  مجزاي موجود در اين تپه ها، تغييراتي را در خود نشان مي دهد كه دلايلي دال بر وجود آب مايع در آنها بوده است.
وي مي گويد: سپس تيم Spirit برنامه ريزي كرد كه بالاتر از كاوشگر و درون تپه ها بچرخد و صخره هاي لايه لايه شده اي را مورد بررسي قرار دهد، اين صخره ها مي توانند سرنخ هايي درباره تاريخ زمين شناسي اين منطقه بدست آورد.
مهدي اعلماتي

درختكاري بيابان هاي شني
022677.jpg
جنگل هاي شمال را تخريب مي كنيم و در جاي ديگري مثل بيابان هاي كرمان درخت مي كاريم. ولي كاشتن درخت در بيابان بسيار سخت تر از قطع درختان و نابودي جنگل  هاست.
اسكندري، رئيس اداره منابع طبيعي شهرستان كرمان در اين باره گفت: در راستاي احياي شرايط مناسب براي فعاليت كشاورزي و دامپروري در منطقه شهداد، مهارتپه هاي روان به وسيله مالچ پاشي طي سال هاي گذشته به ميزان 3700 هكتار انجام شده است. همچنين با راه اندازي پنج ايستگاه تثبيت شن و استفاده از رودخانه نيمه فصلي دهانه غاز، تاكنون بيش از 1900 هكتار از اراضي بياباني شنزار فعال منطقه با گونه گز درختكاري شده است 

درگيري با شكارچيان
022674.jpg
ايرنا - سرپرست اداره حفاظت از محيط زيست دماوند گفت: دو شكارچي غيرمجاز در منطقه حفاظت شده گرگينه با ماموران محيط باني اين اداره درگير و بعد از تيراندازي به سمت گرمسار گريختند. به گفته وي، پس از اطلاع از اين موضوع با اخذ نيابت قضائي و تعقيب متخلفان، يكي از آنها در شهر گرمسار دستگير و تحويل دادسراي عمومي اين شهرستان شد. عباس ميرزا كريمي گفت: فرد دستگير شده در دادسراي گرمسار به جرم خود و درگيري مسلحانه با ماموران محيط زيست اعتراف كرد.
همچنين با اخذ نيابت قضائي متهم فراري از سوي ماموران محيط زيست دماوند و پرسنل اداره آگاهي گرمسار تحت تعقيب قضائي قرار گرفته است. ميرزا كريمي اضافه كرد: در بازرسي از منزل اين متهمان دو لاشه شكار از نوع قوچ و ميش و تعدادي فشنگ شكاري غيرمجاز كشف و همراه پرونده تحويل مقام قضائي شهرستان گرمسار شد. محدوده شكار ممنوع منطقه حفاظت شده گرگينه در حومه شهر دماوند با 34 هزار هكتار مساحت، زيستگاه تعداد زيادي از وحوش از جمله ميش، قوچ، كل، بز و به ندرت پلنگ محسوب مي شود. شكار در اين منطقه تنها در ماه هاي آذر و بهمن هر سال با ارايه مجوز شكار از سوي سازمان محيط زيست براي شكارچيان مجوزدار آزاد و در باقي ايام سال هرگونه شكار در اين منطقه ممنوع است.

يك عمارت مرجاني
022671.jpg
عمارت گلشن در منتهي اليه شهر شمالي بوشهر، پشت اداره بندر در خيابان ساحلي واقع شده است. فاصله آن تا دريا 10 متر است. اين عمارت در يكي از محله هاي قديمي بوشهر به نام محله بهبهاني قرار گرفته كه اطراف آن ساختمان هاي بافت قديمي وجود دارد. واقع شدن كنار ساحل باعث رسيدن نسيم دريا به داخل ساختمان مي شود. قدمت ساختمان 170 سال است كه مربوط به شخصي تاجر به نام آقاي گلشن بوده و كاربري مسكوني - تجاري داشته است.
سپس توسط آقاي مهربان خريداري شده است. بنا متعلق به عهد قاجاريه است و نوع معماري بيت ميلاني است كه در نوع خود منحصر به فرد است. ساختمان از سه طبقه تشكيل شده؛ طبقه اول شامل آب انبار، حمام و دستشويي، آشپزخانه و جاي نگهداري خدمه بوده است. طبقات دوم و سوم جهت سكونت و پذيرايي و امور تجاري بوده است. عمارت گلشن از 4 طرف با پلكان حلزوني به پشت بام راه دارد. در طبقه سوم ضلع شمالي اتاقي ساخته نشده و اين گوشه خالي است و اين عمل به خاطر رساندن باد شمال كه خنك است، به داخل ساختمان بوده است. ساختمان داراي حياط مركزي و تمامي اتاق ها اطراف آن است كه با درهاي دولنگه با هم ارتباط دارند. در و پنجره ها از جنس چوب ساج و دولنگه است.
عمده مصالح ساختماني از سنگ هاي مرجاني تشكيل شده و از رسوبات موجودات دريايي است. پوشش سقف از چوب چندل است. سيستم خنك كننده ساختمان وجود درهاي متعدد است كه اتاق ها اكثرا پنج دري هستند و بين آنها راهرو وجود دارد. اين بنا با مساحت يكهزار و 230 مترمربع عرصه 889 مترمربع، اعيان يكهزار و 41 مترمربع در حال حاضر با كاربري اداري، فرهنگي مورد استفاده است. از سال 65 تاكنون توسط ميراث فرهنگي خريداري شده و مرتب مورد تعمير قرار مي گيرد. البته شكل اوليه ساختمان حفظ شده است، فقط مصالح پوسيده چون چندل هاي سقف تعويض شده و درهاي پوسيده مرمت و تعويض شده است. نماي بيروني فيدكاري شده است. در سال 77 مرمت بنا به شرح ذيل بوده است: مرمت نماي بيروني ضلع جنوب شرقي، تعويض چندل هاي پوسيده در بنا، ترميم نرده ها و آبچك هاي چوبي، تعويض هرب هاي چوبي، سنگكاري حياط و كف اتاق ها.
اين بنا به شماره 2210 در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده است.

حيوانات شگفت انگيز زندگي من
نوشته دكتر ريموندريتمارس 
قسمت نود و دوم 
022689.jpg
كالمه به زودي متوجه تفاوت تاثير سم مارها روي بدن شد و دريافت كه بعضي از سم ها مثل سم افعي خون را از بين مي برد و بعضي ديگر مثل كبرا روي مركز سلسله اعصاب اثر مي گذارد و آن را فلج مي كند. همزمان با او، در شمال و جنوب آمريكا مطالعات گسترده اي روي تفاوت تاثير زهر افعي هاي مختلف انجام شد.
تا چند سال پيش، همه ساله بيش از 25 هزار نفر در هند توسط مارهاي سمي به كام مرگ مي رفتند. هزاران نفر نيز در برزيل به همين سبب مي مردند. به همين سبب مطالعه و تحقيق روي سم مارها خيلي سريع در ابعاد مختلف و توسط دانشمندان و مراكز علمي گوناگون گسترش يافت.
بد نيست در اينجا به نكته اي اشاره كنم. در تجربه علمي گاه مسايلي پيش مي آيد كه دانشمندان آن را اقتضاي طبيعت يا چيزهايي از اين قبيل مي نامند و در بسياري موارد ريشه و سبب اين پديده ها را نمي توانند درك كنند. توليدكنندگان سرم هاي ضد سم نيز در همان آغاز دريافتند كه در جريان كار يك نيروي طبيعي به آنها كمك مي كند، نيرويي كه وجود آن را درك مي كنند اما نمي توانند آن را دريابند و تعريف كنند. چيزي كه شبيه آن را مي توان در الكترومكانيك ديد. يك متخصص برق هنوز به درستي نمي  داند كه آيا الكتريسيته درون يا بيرون سيم سفر مي كند. در مورد تاثير سرم ضد مار هم همين قضيه وجود داشت. مشخص بود كه نيرويي مرموز در طبيعت وجود دارد كه باعث مي شود تاثير سم مار از بين برود، اما تعريف آن غيرممكن بود.
ديده مي شد كه وقتي تزريق مقدار اندكي از يك سم ويژه به بدن يك حيوان انجام مي گيرد، طبيعت قدم پيش مي گذارد تا بدن حيوان را در برابر شوك هاي نابودگر محافظت كند. سپس مصونيت در بدن شروع به شكل گرفتن مي  كند كه در بعضي موارد سريع ودربعضي كند صورت مي  گيرد. چه چيزي باعث مي  شود؟ چه نيرويي اين ايمني را پديد مي آورد؟ همواره وقتي به اين نكته مي رسيديم به مانعي بزرگ برمي خوريم، مانعي كه قابل توضيح نبود. هيچ كس به درستي نمي دانست چه اتفاقي مي افتد. اما شواهد كاملا آشكار بود. ديده مي شد كه پس از تزريق سم، اتفاقي در خون مي افتد كه نمي گذارد تخريب سلولي و عواقبي كه زهرمار ايجاد مي كند، در بدن پديد آيد. عناصري در خون يا بدن شكل مي گرفتند كه از اين نابودي جلوگيري مي كردند. به عبارت ديگر، اتفاقي در بدن حيوان روي مي داد كه سم را خنثي مي   ساخت.
اين عناصر حفاظت كننده به آهستگي زياد مي  شدند و قدرتي بزرگ در حيوان تحت پروسه مصون سازي پديد مي  آوردند. بعد اين عناصر جمع شده را مي  شد از خون حيوان جدا كرد و به انساني كه همان سم وارد بدنش شده بود تزريق كرد. طبيعي است كه وقتي اين عناصر وارد خون انسان مار گزيده مي شد به سرعت از خطر مرگ نجات مي  يافت.
وقتي اسبي در برابر سم مار ايمني پيدا مي  كرد بخش سرمي خون آن به درون خون كسي كه توسط مار سمي گزيده شده بود تزريق و به سرعت بدن مارگزيده در برابر اثر مخرب سم مصون مي  شد. حتي اگر تزريق سرم با تاخير صورت گرفته و آثار تاثير سم، مثل ورم شديد محل گزيدگي دست، پا و... آشكار يا بدتر از آن، قرباني به شرايط بحراني و حاد نزديك شده بود، باز هم به محض تزريق، نشانگان مسموميت رفع و علايم بهبودي آشكار مي  شد.
برگردان: حميد ذاكري 

حيوانات وحش ايران
۹۳ -نوتريا
گونه Myocastor coypus:
خانواده: نوترياCAPROMYIDAE
راسته: جوندگانRPDEMTIA
رده: پستاندارانMAMMALIA -
022686.jpg
نوتريا بومي جنوب آمريكا و كارائيب است. آبزي است. جثه نسبتا بزرگ وتقريبا كمي كوچكتر ازخرگوش دارد. دم بلند، لوله اي شكل و بدون مو است. انگشتان پا داراي پرده اي جهت شنا كردن درآب است. موها بسيار انبوه و نرم هستند. به خاطر تطابق با محيط آبي، پستان ها در پهلوها قرار دارد و بچه ها در حال شنا قادر به خوردن شير هستند. طول سر و تنه 42 تا۶۰ سانتيمتر است. بيشتر در مناطق تالابي و رودخانه ها با پوشش گياهي مناسب زندگي مي كند. بيشتر از مواد گياهي تغذيه مي كند. معمولا گياهان آبزي را از بالاي ريشه قطع مي كند. در تمام طول سال قادر به جفت گيري است و معمولا دو بار در سال توليد مثل مي كند و هر بار 5 تا۶ بچه مي زايد.
نوتريا به خاطر پوست مرغوب ناحيه شكمش در بعضي از كشورهاي اروپا و آسيا در استخرهاي مخصوص پرورش داده مي شود ولي امروزه به خاطر خسارات كشاورزي اين گونه، ديگر از آن نگهداري نمي كنند. اين گونه به سرما حساس است و احتمال از بين رفتن برخي كلني هاي آن وجود دارد. از اين خانواده  فقط يك گونه در ايران زندگي مي كند.

سفر و طبيعت
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
زيبـاشـهر
طهرانشهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  طهرانشهر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |