سه شنبه ۲۶ آبان ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره ۳۵۵۶ - Nov 16, 2004
از اردبيل تا تهران به دنبال آدم ربايان
006618.jpg
گروه حوادث: طي عمليات ويژه مأموران آگاهي تهران و اردبيل، آدم ربايي با قصد اخاذي ۲۰ هزار دلار ناكام پايان يافت.
به گزارش خبرنگار ما، ظهر روز چهارشنبه هفته گذشته زني ميانسال، هراسان خود را به كلانتري در حوالي يكي از ميادين مركزي شهرستان اردبيل رساند. زن حامل خبر ربوده شدن يك پسر ۱۰ ساله بود. در برابر چشمان بهت زده زن، دو مرد جوان كودك را كه در راه مدرسه بود كشان كشان به داخل يك پيكان سفيد رنگ كرده بودند. فريادهاي كودك ۱۰ ساله به  ثمري نرسيد و زن كه نمي دانست چه كاري درست است و قبل از آنكه بتواند عكس العملي در برابر ربوده شدن پسر مذكور انجام دهد، اتومبيل حركت كرد. او تنها توانسته بود خود را به كلانتري رسانده و مشخصات خودرو را كه يك نوشته مشخص بر روي شيشه عقب خودرو چاپ شده بود به مأموران بدهد. سرعت حادثه آن قدر زياد بود كه زن قادر به برداشتن شماره خودروي آدم ربايان نشده بود.
مأموران انتظامي با شنيدن اظهارات زن تحقيقات خود را آغاز كردند ولي تا ساعت ۱۶ طول كشيد تا شاكيان اصلي پرونده كه پدر و مادر پسر ربوده شده بودند در حالي كه در چهره آنها ترس از گم شدن فرزندشان نمايان بود خود را به همان كلانتري رساندند. با حضور والدين پسر ۱۰ ساله كه جعفر نام داشت پرونده وارد مرحله جدي تري شد. پرونده بعد از انجام تحقيقات مقدماتي به اداره آگاهي كل شهرستان اردبيل ارسال شد. سرهنگ حقاني رئيس اداره آگاهي آن استان بعد از مطالعه پرونده با نظارت كامل بر اجراي عمليات دستگيري دستورات لازم را صادر كرد.
در بررسي هاي اوليه ازآدم ربايان دو نفر مشخص شدند كه عمليات چهره نگاري از آنان توسط زن شاهد ربوده شدن كودك انجام شد.
آدم ربايان كه با يك نقشه دقيق اقدام به ربودن كودك كرده بودند چند روز قبل از حادثه جعفر را در راه مدرسه شناسايي كرده بودند. سرگروه اين باند آدم ربايي پدر جعفر را كه فروشنده مصالح ساختماني بود شناسايي كرد و با تصور اينكه مي تواند از وي براي نجات جان فرزندش اخاذي كند با همدستانش نقشه آدم ربايي را كشيده بود.آدم ربايان جعفر را به زيرزمين خانه پدر يكي از آدم ربايان انتقال دادند و جعفر را تهديد كردند كه اگر صدايش دربيايد او را خواهند كشت. كودك وحشت زده و نگران در گوشه اي از آن زيرزمين تاريك در حالي كه يكي از ربايندگان مسئول نگهداري او بود نشست و بي صدا اشك مي ريخت.
سردسته باند با تهديد شماره تلفن منزل پدري جعفر را از او گرفت و بدين ترتيب اولين تماس با خانواده جعفر برقرار شد. پدر نگران، تلفن را برداشت. صدايي هم در آن سوي گوشي به گوش رسيد، آدم ربا به سرعت حرف مي زد تا مخفيگاهش در تهران شناسايي نشود. پدر جعفر بيشتر ترسيد، فرزندش را به پايتخت انتقال داده بودند و مرگ جعفر بيشتر از هر چيزي قلب مرد را مي لرزاند. او مي دانست زندگي فرزندش در گرو تصميمات درست يا نادرست مردي است كه از او در برابر جان جعفر ۲۰ هزار دلار طلب كرده است.
مرد تنها نجات جان كودكش را مي خواست، حاضر بود تمام زندگي اش را بدهد ولي فرزندش به آغوش او بازگردد، ولي مأموران آگاهي شهرستان اردبيل فكر ديگري در سر داشتند. آنها نمي خواستند آدم ربا به سرعت به خواسته خود برسد. عمليات دستگيري باند مذكور همچنان ادامه داشت. با برقراري اولين تماس تلفني از سوي آدم ربايان هماهنگي هاي لازم با اداره آگاهي مركز و سرهنگ كشفي معاونت اين مركز صورت گرفت. ساعتي بعد مأموران آگاهي شهرستان اردبيل خود را به تهران رساندند تا با همكاران خود در دايره ۱۱ اداره آگاهي مركز كه به محض ورود آنان آماده عمليات بودند براي مراحل دستگيري آدم ربايان و نجات جان كودك همگام شوند. آدم ربا كه شماره تلفن همراه پدر جعفر را از او گرفته بود با پدر نگران تماس مي گرفت ولي هر بار تماس تلفني از يكي از تلفن هاي همگاني تهران صورت مي گرفت. تلفن ها از اسلام شهر شروع شد. آدم ربا در تماس هاي بعدي از شهرك واوان، يافت آباد، آزادي و... با پدر جعفر تماس مي گرفت و هر بار بيشتر از قبل مرد را مي ترساند.
با هماهنگي هايي كه مأموران آگاهي انجام دادند پدر جعفر به آدم  ربايان گفت: «من جز ميدان آزادي در تهران هيچ جايي را نمي شناسم، شما به من بگوييد كجا بيايم تا پول را تقديم كرده و فرزندم را تحويل بگيرم.» آدم ربا به پدر جعفر گفت: «پول را كامل مي گيرم بعد از يك ساعت با تو تماس گرفته و پسرت را رها مي كنم.» ولي مأموران به سرعت وارد عمليات شدند. يكي از مأموران در نقش راننده تاكسي پشت فرمان نشست و پدر جعفر در كنار او حركت را آغاز كردند. آدم ربا در تماس بعدي به پدر جعفر گفت: «به سمت شهرك واوان حركت مي كني. وقتي به بلوار رسيدي ۷ چراغ برق را مي گذراني و ساك پول را زير همان چراغ برق مي گذاري و مي روي، اگر حضور مأموران را در محل حس كنم و يا احساس كنم قصد فريب مرا داري، گوش فرزندت را برايت مي فرستم و اگر باز فريبم بدهي، جسد او را تحويل خواهي گرفت.» مأموران پدر جعفر را آرام كردند او تصميم گرفته بود پول را بدون حضور مأموران به آدم ربا بدهد. تنها نجات جعفر را مي خواست ولي مأموران همچنان به عمليات پليسي خود ادامه دادند. تلفنهاي پياپي آدم ربا تحت كنترل دقيق قرار گرفت. مأموران مطمئن شدند كه او به همراه يكي از همدستانش سوار موتورسيكلت است و به همين دليل قادر است با سرعت از سويي به سوي ديگر برود. مأموران در آن ترافيك روز عيد فطر تصميم نهايي خود را گرفتند، تمام تلفنهاي همگاني كه امكان حضور آدم ربايان در آن وجود داشت تحت كنترل قرار گرفت.
006615.jpg
اكبر سركرده باند
جمشيد
ساعت ۸ شب در منطقه نعمت آباد آدم ربا گوشي تلفن همگاني را در دست داشت و در حال تهديد پدر جعفر بود كه مأموران او و همدستش را محاصره كردند. وقتي مأموران مطمئن شدند كه فرد پشت تلفن پدر جعفر است، دو متهم را بازداشت كردند. متهمان قصد فرار داشتند كه با برخورد جدي مأموران مواجه شدند و چاره اي جز تسليم برايشان باقي نماند.
سركرده باند كه اكبر ۲۳ ساله نام داشت همراه جمشيد ۲۵ ساله دستگير شده بود. اكبر قصد فاش كردن مخفيگاه جعفر را نداشت ولي مأموران با شگرد روانشناسي خاص خود او را آرام كردند و بدين ترتيب يك ساعت بعد رحمان ۲۵ ساله در حالي كه منتظر تلفن موفقيت آميز همدستانش براي تحويل ۲۰هزار دلار بود توسط مأموران آگاهي شهرستان اردبيل غافلگير شد و جعفر نيز به آغوش مادرش شتافت.كودك مورد آزار قرار نگرفته بود و ترس ناشي از تهديدات او را به شدت تحت تأثير قرار داده بود. هر سه متهم پرونده بازداشت شدند. اكبر در تحقيقات بعدي اعتراف كرد: خودرويي كه به وسيله آن جعفر را ربوده بودند متعلق به يك منشي بازپرس در شهرستان اردبيل است كه بعداً مشخص شد مالك خودرو مسروقه هم اكنون در آن شهرستان به قضاوت مي پردازد و خودروي وي در حالي كه مقابل در منزل مخفيگاه آدم ربايان در شهرستان اردبيل قرار داشت، كشف و ضبط شد.اكبر سركرده اين باند داراي سابقه كيفري است. تحقيقات بيشتر در اين خصوص در مراجع قضايي و پليسي ادامه خواهد داشت.

محاكمه متهمان پاكدشت با اتهام مفسدفي الارض
006639.jpg
گروه حوادث: صبح روز پنج شنبه عاملان قتل ۲۰ كودك پاكدشتي با اتهام افساد في الارض در شعبه ۱۱۵۶ دادسراي جنايي تهران با رياست قاضي جعفرزاده، محاكمه خواهند شد.
به گزارش خبرنگار ما، در اين جلسه محاكمه كه به صورت علني برگزار خواهد شد دو متهم پرونده به نام هاي علي باغي و محمد بيجه به اتهام مفسدفي الارض بودن محاكمه خواهند شد. رسيدگي به اين بخش از پرونده پس از سه جلسه محاكمه علني و غيرعلني در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان و صدور حكم قصاص نفس (اعدام) براي محمد بيجه و تحمل زندان و شلاق براي علي باغي در دستور كار دستگاه قضايي قرار گرفت.
به اين ترتيب اصغرزاده بازپرس شعبه دوم با دستور ويژه از سوي رئيس كل دادگستري و دادستان كل كشور مامور بررسي و تحقيق برروي پرونده شد. به طوري كه به نقل از بازپرس اصغرزاده بازجويي هاي فني و تكميلي بيش از ۷۲ ساعت بر روي پرونده انجام گرفت و مشخص شد كه در دو مورد از قتل هاي آخر كه توسط دو عامل جنايت صورت گرفته بود، علي باغي در آن نقش داشته است. بنابر اين با توجه به تحقيقات تكميلي در پرونده، اتهام مفسد في الارض دو متهم آشكار شد و قرار است نخستين جلسه محاكمه آنان صبح روز پنج شنبه ۲۸ آبان ماه ساعت ۹ صبح در دادسراي جنايي تهران با حضور اولياي دم و نماينده مدعي العموم برگزار شود.

برگزاري دادگاه متهم به قتل دانشجوي كامپيوتر
گروه حوادث: نخستين جلسه محاكمه مردي كه به خاطر سوءظن بي جا خواهرش را به قتل رسانده بود، صبح امروز در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان در حالي برگزار خواهد شد كه اولياي دم هيچ گونه شكايتي را به دادگاه ارائه نكرده اند.
به گزارش خبرنگار ما، متهم كه پسري ۲۰ساله است روز ۱۴ فروردين امسال خواهر ۲۲ ساله اش را كه دانشجوي رشته كامپيوتر در شهرستان قائم شهر بود با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده و از محل متواري شده بود. اين پسر ۲۰ ساله كه دو روز بعد از وقوع جنايت دستگير شد بلافاصله به قتل خواهرش اعتراف كرد و در بازجويي ها بيان كرد به خواهرش سوءظن داشته است به همين خاطر او را به قتل رسانده است.
اين متهم در بازجويي هاي خود نزد بازپرس شعبه ۲ دادسراي جنايي كرج در اين باره گفت خواهرم مدتي بود كه در دانشگاه آزاد قائم شهر دانشجو بود و در رشته كامپيوتر درس مي خواند. وي هر مرتبه به خانه مي آمد درباره رابطه دوستي اش با هم كلاسي هايش صحبت مي كرد تا اين كه روز ۱۳ فروردين زماني كه براي تفريح به پارك رفته بوديم از پسري برايم تعريف كرد و من فكر كردم با او رابطه دارد به همين خاطر روز بعد زماني كه وي در دستشويي در حال شستن دست  و صورتش بود از او خواستم تا ديگر دانشگاه نرود. بر سر همين موضوع با وي درگير شدم و او را با چاقو كشتم.
بازپرس شعبه ۲ دادسراي كرج با توجه به اعترافات متهم به قتل و صدور كيفرخواست پرونده را به دادگاه كيفري استان فرستاد و صبح امروز برادر جوان در حالي از خود دفاع خواهد كرد كه تنها اولياي دم كه مادر دانشجوي جوان است هيچ گونه شكايتي را از پسرش مطرح نكرده است.

محاكمه مرد همسركش در دادگاه كيفري استان
گروه حوادث: مرد جواني كه به دلايل نامعلوم همسرش را به قتل رسانده بود، صبح روز چهارشنبه در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان محاكمه خواهد شد.
به گزارش خبرنگار ما، رسيدگي به اين پرونده زماني در دستور كار ويژه پليس قرار گرفت كه ظهر يكي از روزهاي بهمن ماه سال ۸۲ مرد جواني در حال كه با دو فرزندش از خريد روزانه به خانه بازگشت با پيكر بي جان و غرق در خون همسرش در آشپزخانه روبه رو شد. اين مرد كه حسن. م نام داشت با داد و فرياد از همسايه ها كمك خواست. پس از اطلاع موضوع به پليس ،۱۱۰ بازپرس ويژه قتل، حسيني در صحنه حادثه واقع در خيابان پليس حضور يافت و پس از بررسي هاي مقدماتي مشخص شد كه مينا (زن جوان) در اثر وارد شدن چند ضربه چاقو به قفسه سينه و خفگي توسط سيم به قتل رسيده است. به اين ترتيب، پيكر خونين «مينا» براي بررسي علت اصلي مرگ به پزشكي قانوني انتقال يافت و همسر وي تحت بازجويي مقدماتي قرار گرفت.
حسن در نخستين اظهاراتش بيان كرد: ساعتي قبل به همراه دو فرزندم براي خريد خانه را ترك كرديم اما زماني كه به خانه برگشتيم با پيكر خونين همسرم مواجه شديم. كارآگاهان با توجه به اظهارات حسن دريافتند كه عامل يا عاملان جنايت از عدم حضور حسن و فرزندانش خبر داشته و با استفاده از اين فرصت دست به جنايت زده است. به اين ترتيب شناسايي و دستگيري عامل جنايت در دستور كار پليس قرار گرفت اما رديابي ها از محل حادثه و تحقيق از خانواده مقتول و همسايه ها بيانگرآن بود كه از مدتي قبل حسن (همسر مقتوله) با وي اختلاف داشته است. همچنين در ادامه تحقيقات مشخص شد كه يكي از فرزندان حسن در بازجويي ها عنوان كرد كه روز حادثه، پدرش پس از اينكه آنان را به طبقه پايين برد، دوباره به خانه بازگشت و زماني كه برگشت، لباس هايش را عوض كرده بود.
كارآگاهان با توجه به سرنخ هاي جديد، همسر مقتوله را مجدداً تحت بازجويي قرار دادند و وي به قتل همسرش اعتراف كرد. حسن در نخستين بازجويي ها در اين باره انگيزه خود را برخي اختلافات خانوادگي عنوان كرد و گفت: صبح روز حادثه با همسرم درگير شدم و تصميم گرفتم با دو فرزندم به بيرون بروم. همين كه بچه ها را به حياط بردم دوباره به داخل خانه برگشتم. در آن لحظه مينا داخل آشپزخانه مقابل ظرفشويي ايستاده بود. وقتي مرا ديد شروع به داد و فرياد كرد من هم عصباني شدم و با برداشتن چاقويي از سبد ظرف چند ضربه به ناحيه سينه او وارد كردم و پس از عوض كردن لباس هايم از خانه خارج شدم. پس از يك ساعت دوباره به همراه فرزندانم به خانه برگشتم و با صحنه سازي اينكه همسرم را به قتل رسانده اند، شروع به داد و فرياد كردم. بازپرس حسيني پس از شنيدن اظهارات مرد جوان، با صدور كيفرخواست متهم به قتل را روانه زندان كرد و قرار است صبح روز چهارشنبه با حضور قاضي ياورزاده و چهار مستشارش در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان محاكمه شود.

سزارين بدون اجازه همسر
گروه حوادث: زن حامله اي براي گرفتن اجازه عمل جراحي سزارين به دادگاه خانواده مراجعه كرد.
به گزارش خبرنگار ما، تا مي نشينم كنار پيرزن، مي گويد: تو كه نيامده اي طلاق بگيري؟ جوابش را مي دهم و او ادامه مي دهد نيم ساعت است نشسته ام داخل دادگاه. انواع و اقسام اختلافات را ديده ام.در همان لحظه دخترش خود را آرام روي صندلي انداخت.كاغذ و خودكار مي خواهد تا شكايت خود را در مورد درخواست سزارين بنويسد.
او مي گويد: دو ماه است كه اصلاً از او خبر ندارم. فقط مي دانم رفته است مسافرت. مي دانيد خانم اصلاً برايم هم مهم نيست. مردي كه زن پا به ماهش را رها كند كه مرد نيست. دكترم گفته است بايد سزارين شوم و بيمارستان از من اجازه شوهر و يا نامه از دادگاه مي خواهد. آمده ام تا دادگاه به من اين اجازه نامه كتبي را بدهد.مي پرسم مي خواهي طلاق بگيري، مي گويد: بگذار پسرم به دنيا بيايد. بعد تصميم مي گيرم.يك منبع آگاه قضايي در گفت وگو با همشهري گفت: اين تصور كه بايد حتماً اولياي يك زن و يا شوهر او براي عمل جراحيش اجازه دهند كاملاً اشتباه است. از هر فردي در صورت به هوش بودن در هنگام عمل اجازه گرفته مي شود و در صورتي كه بي هوش باشد از همراه فرد بيمار كه مي تواند پدر، مادر، خواهر و... باشد مجوز گرفته مي شود.
وي در پاسخ به سئوالي درباره شرايط بيماران تصادفي گفت: اجازه عمل جراحي براي بيماراني كه بعد از تصادف به بيمارستان آورده مي شوند و همراهي با آنها نيست، بستگي به نظر پزشك جراح و تيم اورژانس بيمارستان دارد.

سرقت مسلحانه از كارگاه آهنگري
گروه حوادث: چهار سارق كه با حمله به يك كارگاه آهنگري، آن جا را مورد دستبرد مسلحانه ميليوني قرار داده اند، تحت تعقيب ويژه پليسي آگاهي قرار گرفتند.
به گزارش خبرنگار ما، شامگاه ۲۰ آبان ماه ۸۳ سرايدار يك كارگاه آهنگري در حالي كه بسيار وحشتزده بود با مركز فوريت هاي پليس۱۱۰ تماس گرفت و مدعي شد كه اين كارگاه توسط چهار نفر مورد دستبرد مسلحانه قرار گرفته است.
بلافاصله مأموران انتظامي در محل حادثه واقع در خيابان دلاوران حضور يافتند و پس از بررسي هاي اوليه سرايدار ۴۲ ساله را تحت بازجويي قرار دادند.
حكيم در نخستين بازجويي  ها عنوان كرد: حدود ساعت ۳۰/۲۱ بود كه صداي زنگ كارگاه به صدا در آمد وقتي در را باز كردم، ناگهان چهار مرد جوان را ديدم كه مسلح به كلت كمري و ديلم بودند، آنان پس از تهديد دست و پا و دهانم را بستند و مرا داخل اتاقي در كارگاه حبس كردند. پس از دقايقي يكي از آنها به داخل اتاق آمد و پس از تهديد به مرگ با چاقو مرا مجروح كرد و همگي متواري شدند.
سرايدار ۴۲ ساله در ادامه بيان داشت: پس از چند ساعت توانستم دست و پايم را باز كنم وقتي به داخل كارگاه آمدم متوجه شدم كه سارقان مسلح با ديلم گاو صندوق را باز كرده اند و مبلغ ۵۰ ميليون تومان تراول چك و يك ميليون تومان وجه نقد را سرقت كرده و از محل متواري شده اند.
مأموران با توجه به اظهارات مرد سرايدار، وي را به خاطر جراحات وارده روانه بيمارستان كرده و پرونده اي نيز در اين زمينه تشكيل و تحويل دايره يكم اداره آگاهي تهران شده است. هم اكنون نيز تيمي از كارآگاهان اداره آگاهي مأمور شناسايي و دستگيري چهار متهم جوان شده اند.

حادثه در جهان
نوه ناخلف مادربزرگش را كشت
سايت جنايي: مردي كه با ضربات چكش بر سر مادربزرگش قصد كشتن وي را داشت روز گذشته توسط پليس جنسويل بازداشت شد.
به گزارش پليس، آندرو لوبك ۳۴ ساله پس از آن كه مادربزرگش از پرداخت چكي به مبلغ پانصد دلار به وي خودداري كرد با چكش به جان پيرزن ۷۹ ساله افتاد.
به گفته پزشكان معالج وي در حال حاضر در بخش مراقبت هاي ويژه به سر مي برد، اما جمجمه وي براثر شدت جراحات وارده از دو نقطه دچار شكستگي شده است. وكيل مدافع آندرو پس از اولين بازجويي وي ادعا كرد كه آندرو از عدم تعادل رواني رنج مي برد و در روز حادثه نيز كنترل خود را از دست داده است.
پليس در حال حاضر آندرو را با اتهامات ضرب و جرح و تلاش براي قتل روبه روكرده است.
نوجوان ۱۸ ساله و چهار قتل عمد
سايت جنايي: پليس ايالت نيواورلئان پسر نوجواني را به اتهام قتل و به آتش كشيدن اجساد دوست دختر و دختر يك ماهه اش به همراه دو نفر از اعضاي خانواده وي بازداشت كرد.
به گفته بازپرس اين پرونده، كيوس كاسبي ۱۸ ساله پس از يك جدال خانوادگي اقدام به اين قتل عام كرده است. قربانيان، دوست دختر ۱۷ ساله و دختر يك ماهه قاتل به علاوه مادر زن و برادر زن ۱۱ ساله وي هستند. برادر ۱۰ ساله ديگر اين دختر با وجود صدمات جدي كه از آتش سوزي ديده است از مرگ نجات يافت.دادستان در حال حاضر كيوس را با چهار مورد قتل عمد و يك مورد تلاش براي قتل و ايجاد حريق عمدي روبه رو كرده است.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش انفورماتيك
بـورس
خارجي
سياسي
داخلي
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش انفورماتيك   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   داخلي   |  
|  شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |