روزنامه نگاران ايراني واكنش سريعي به ماجراي فوق داشتند. يك طومار بلند بالا با صدها امضا حاصل چند تماس دوستانه است، بدون آنكه جناح ها دخلي در اين قضيه داشته باشند
اديب وحداني
اشك هاي داغ پسري كه از پايين خيابان جمهوري تا بالاي خيابان آفريقا را به سرعت آمده بود تا داد بزند خليج فارس، هميشه خليج فارس خواهد ماند، فقط يكي از نشانه هايي است كه مردم در دفاع درست از يك اسم درست نشان مي دهند. مردي كه بعدازظهر همان روز زنگ زد و گفت كه حاضر شده 30 تن ميگويش بپوسد و به غذاي دام تبديل شود، اما راضي نمي شود كه اسم خليج فارس را از روي بسته بندي ميگوهايش حذف كند، پول زيادي را از دست داد كه به خود و به ديگران بباوراند كه مشابه همان گفته آقاي هاشمي رفسنجاني كه براي به دست آوردن جزاير سه گانه ايران، اعراب بايد از حمام خون بگذرند چه پشتوانه قوي مردمي دارد و صدها تلفني كه مردم در همان روزي كه به اشتباه در يكي از روزنامه ها يك نقشه با اسم مجعول خليج عربي چاپ شد به تحريريه روزنامه زدند، نشان از يك عزم ملي براي حفظ نام خليج فارس به عنوان يك ميراث كهن فرهنگي دارد.
امروز روبه روي نام خليج فارس در اطلس معتبر موسسه نشنال جئوگرافيك آمريكا اسمي مجعول جا گرفته كه اولين بار توسط جمال عبدالناصر مطرح شد و بعد توسط ديكتاتور كاريكاتوري عراق به دفعات مورد استفاده قرار گرفت. صدام حسين براي تبليغ عليه ايران و تبديل جنگ تحميلي به جنگ عرب - عجم بيش از هر چيز روي تغيير نام خليج فارس تاكيد مي كرد و تعلق جزاير سه گانه ايراني به كشوري كه تا چند دهه قبل اصلا روي نقشه وجود نداشت !
نشنال جئوگرافيك كه نشريه بسيار معتبري است خود را در برابر واكنش هايي كه به خاطر ايجاد اين تغييرات در اطلس جديد در ميان ايرانيان مقيم ايالات متحده و وبلاگ نويسان فارسي زبان ايجاد شده است، پاسخگو نمي داند.
رئيس تدوين كنندگان نقشه هاي اين اطلس مي گويد: بر اساس سياست گذاري هاي اين موسسه، ثبت نام مكان ها بر اساس نام هايي است كه در عمل به كار مي روند، نه بر اساس نامي كه فرد يا گروه خاصي بر آنها اطلاق مي كند. اما او در عمل برخلاف آنچه كه مي گويد رفتار كرده است، چراكه نام خليج فارس دقيقا فقط از سوي يك جمع يا فرد خاص استفاده مي شود؛ از سوي افرادي كه به هيچ وجه نمي پذيرند نام خليج فارس روي محصولاتي كه به كشورشان وارد مي شود، وجود داشته باشد.
در گزارش هاي تلويزيوني از مسابقه هاي فوتبال يكي از مجري ها به اشتباه خليج فارس را به تنهايي خليج خواند و بسياري دلگير شدند. در رسانه هاي مكتوب و اينترنتي وقتي همين اشتباه صورت بگيرد، بسياري از مردم واكنش هاي معمول در برابر همين رسانه ها را نشان مي دهند، اما كساني كه بايداز اين اسم به عنوان يك ميراث دفاع كنند آرام بر سر جاهاشان نشسته اند. پول فراوان يك كشور كم درد و نفت فروش عربي وقتي در اختيار رسانه هاي گروهي دنيا قرار مي گيرد، موجب مي شود عده اي كه حساسيت فراواني روي دقت نظر در تهيه خبر ندارند، به شيطنت دست بزنند و طبيعت پول هم، خرج شدن در همين راه هاست.
با تبديل شدن كاربرد هر يك اسم مجعولي به يك عرف، طبعا اين امكان وجود دارد كه آن اسم بعد از مدتي در رسانه هاي معمول، بعد در متون علمي و سپس بين مردم دنيا جا بيفتد و كاربرد پيدا كند. آگاهي مسوولان در شوراي عالي امنيت ملي به اين فراگشت آزارنده موجب شد كه 5/3 ميليارد تومان بودجه براي ايجاد ارتباط هاي تاثيرگذار با مطبوعات بين المللي كه عليه ايران به فعاليت مي پردازند هزينه شود، اما ظاهرا مديريت چنين خرج هايي آنقدر نامطلوب بوده است كه بسياري را به واكنش برانگيخته است. براي مثال جمع كثيري از انواع گرايش هاي روزنامه نگاري ايران با امضاي طوماري بلند عليه اقدام اخير موسسه نشنال جئوگرافيك واكنش نشان داده اند و يكي از مسوولان سابق دولتي در سايت اينترنتي خودش تجربه راهكاري را براي دفاع نظري از اسم خليج فارس اين چنين پيشنهاد مي دهد: چندي پيش من در يك كنفرانس رسمي در امارات متحده عربي سخنراني داشتم كه از تلويزيون هاي محلي هم پخش مي شد. سعي كردم در آن سخنراني 15 دقيقه اي، 11 بار به مناسبتي اسمي از خليج فارس بياورم. يكي از وسط جمعيت بلند شد كه به فكر وحدت جهان اسلام باشيد. گفتم وحدت جهان اسلام تنها وقتي تحقق مي يابد كه كشورها، حقوق رسمي و بين المللي يكديگر را به رسميت بشناسند. وقتي صدام به كويت حمله كرد، همه دنيا آن را محكوم كردند و مخالفت با صدام عامل وحدت شد، چون به حق قطعي كويت تجاوز شده بود. وحدت جهان اسلام هم وقتي سامان مي گيرد كه حق رسمي ايران در نام پرآوازه خليج فارس مورد خدشه قرار نگيرد.
متاسفانه امارات متحده عربي كه از برخورد قاطعانه ايران در مورد جزاير سه گانه هميشه ايراني، زخم خورده است، سعي جدي در ايجاد يك جبهه عليه ايران دارد و انواع توجيهات نظري را نيز به شهروندان خود آموزش مي دهد كه با توجه به تردد فراوان بين ايران و كشورهاي حوزه خليج فارس، امكان ايجاد ترديد در بين افرادي كه داراي حساسيت لازم نسبت به حفظ اين ميراث ملي نيستند، ايجاد مي كند. يك خبرنگار ايراني از يك خبرنگار ورزشي اهل قطر چنين نقل مي كند كه: خليج فارس از مشتي آب شور و ماهي و مرجان تشكيل شده است. شما چرا حساسيت داريد كه حتما اسم فارس بيايد، كل موضوع اصلا آنقدر مهم نيست كه ايران بخواهد در مسابقات جام خليج فارس شركت نكند. اين نوع برخوردهاي حيله گرانه در موضوعي كه موجب ايجاد خسارات بسياري براي بازرگانان ايراني شده است و با نبود واكنش جدي از سوي مسوولان هيچ هزينه اي را هم براي طرف اماراتي به ارمغان نياورده است، موجب مي شود كه آهسته آهسته حساسيت بر سر تغيير اسم خليج فارس به خليج عربي كاهش يابد، به طوري كه در نهايت مسوولان نشنال جئوگرافيك نيز با استناد به رواج استفاده از يك لغت، آن را به رغم جعلي بودن به كار بگيرند و در ضمن 2 اسم بسيار مضحك براي لاوان و كيش را نيز در نقشه هاي خود جاي دهند و بدتر از همه، جزاير سه گانه هميشه ايراني را نيز محل مناقشه بدانند.
همين امروز در سرتاسر اينترنت به عنوان فضايي مجازي كه در تناسب با فضاي انساني آدم ها طراحي شده و دقيقا به همين دليل است كه اين همه پرطرفدار است اگر جست وجويي براي خليج فارس كنيد، تصاويري از نقشه هاي سفارشي اعراب پيش روي شما ظاهر مي شود كه همين تغييرات اسمي و نقشه اي در مورد 3 جزيره ايراني در آنها اعمال شده است. با پول فراوان و بي توجه به قدرت منطقه اي ايران، عده اي از مسوولان تبليغاتي دنيا مجاب شده اند كه پروژه تغيير اسامي و احتمالا آماده سازي جو براي خيال خام تغيير نقشه منطقه را دنبال كنند.
مسوولان تبليغات چنين پروژه هايي به اسم گردشگري نقشه هاي متعدد و زيبايي را چاپ مي كنند كه به رايگان در اختيار مردم دنيا قرار مي گيرد و اسم ها و حدود جغرافيايي مخدوش در آنها جاي گرفته است. توريست هايي كه با كمترين هزينه به ديدار كشورهاي كم بنيه و پولدار عربي مي روند، اين نقشه ها را دور نمي ريزند. آنها در بازگشت به كشورهاي خودشان، هر كدام نادانسته تبليغاتچي فرهنگ مجعول سرمايه داران عرب مي شوند. سايت هاي اينترنتي جذاب و موسسه هاي جذب توريست همه خدمتكار چنين انديشه اي قرار مي گيرند و اين در حالي است كه به شكايت پرسابقه ترين موسسه چاپ نقشه ايران از ناشر مشابهي كه آثار موسسه اول را بي اجازه تكثير مي كند و به اسم خود به فروش مي رساند، رسيدگي نمي شود. سيل كالاهاي عربي در بازارهاي تهران و شهرستان هاي ايران با اتيكت هايي كه كاربرد آنها، كاربرد بروشور تبليغاتي اسم نادرست است، پخش مي شود و اتفاقا از راه كشورمان به كشورهاي آسياي ميانه مي رسد. نهادي كه مسووليت برخورد با چنين روش هايي را به عهده ندارد، اما مي تواند با توجه به موقعيت خاص ژئوپولتيك ايران مشابه چنين كارهايي را در مورد اسم خليج فارس انجام دهد، دست روي دست گذاشته و نه تنها امكان اعمال نفوذ در نوشتن چنين ماخذهايي را به دليل نبود ارتباطات درست از دست مي دهد، بلكه به رغم مسووليت در برابر ميراث فرهنگي، حتي در حد توليد خبرهاي بين المللي و پخش آنها در دنيا هم فعاليت نمي كند. اين درحالي است كه بودجه فراواني كه به ظاهر بابت چنين كارهايي دريافت مي شود، فقط بين چند شركت تبليغاتي دوست و فاميل پخش مي شود و نتيجه تا امروز فقط سعي در تغيير نام ها بوده است. غير از خدا هيچ كس از آينده خبر ندارد.