سه شنبه ۳ آذر ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۵۶۳
به بهانه نشست نوزدهم انديشه ايرانشهر با شركت آرش نجاري
انسان، فن آوري و شكل گيري فضا
023820.jpg
از آثار برگزيده مسابقه؛ استاديوم المپيك 2008 پكن 
بهرام هوشيار يوسفي 
با تحول سريع عصر اطلاعات و هجوم فاحش فضاي مجازي، ما در دوراني وابسته به فضا و زمان جديدي پرتاب شده ايم كه شايد بتوان از آن به ثنويتي اسكيزوفرنيك ياد كرد. اين اوضاع به هيچ وجه از ديدگاهي فن سالارانه قابل اصلاح نيست. مولفه هاي مساله دار در هر همرويه Intersurface، مشتمل بر مفروضاتي پنهان است كه در حقيقت عمليات خود را از طريق زبان و نقايص تكراري آن كه از پروسه توليدي مربوطه ناشي مي شود، اعمال مي كند. تاثيرات زيان آور ثنويت مذكور يحتمل از زمينه هاي نظري به سطحي بالاتر از ديناميك استعاري و همرويه اي فن آورانه ارتقا خواهد يافت در حالي كه اين تثنيه از ملزومات اصلي در سازمان دادن لازم كنش هاي اتفاقي و پيچيده زندگي روزانه هم هست. همچنين احتمالات جديدي در گسترش اصلي و پيشرو فن آوري پنهان هستند كه عامل بالقوه آشفتگي را ابراز مي كنند و عامل حركت از بدنه به ورا بدنه Hyper body هستند.
دركي نو از قلمرو
درك ما از قلمرو در حال قرار گرفتن در معرض تغيير و تحولات اساسي است: در حيطه تجربه پراگماتيك، هم فضا و هم جامعه سريعا غير بومي مي شوند. ما به لحاظ سطح تئوري هاي پيشرفته مربوط به ماهيت فضا و زمان، در يك موقعيت فوق العاده متفاوت نسبت به چيزي كه هر فرهنگ ديگري روي زمين تصورش را مي كرده، زندگي مي كنيم. ما با خلق يك لامكان الكترونيكِ قابل هدايت كه همچون يك فضاي كاملا بعددار قابل تجربه است، با ابزار جديد جبهه اي تازه را درنورديده ايم: ما جهان هاي باطني خود را براي خودمان و ديگران از طريق معماري به عنوان ميانجي تخيل، گشوده ايم.
يكي ازمشاعات اصلي بين معماري و علم علاقه اي مشترك پيرامون فضا، كارايي آن ، معناي آن و نهايتا ساختار آن است و اصولا نحوه ارتباط فضا در ديدگاهي همگاني با اشيا و اشخاص....
فضا و ادراكات،حسيات و زمان 
شايد بتوان مراسم افتتاحيه فيزيك قرن 20 را بحث تقيد فضا به زمان، مطروحه توسط آينشتين دانست؛ اهميت اين امر وقتي روشنتر مي شود كه در ديدگاهي والاتر، به اهميت استعاري زمان براي اروپا از نظر سنبل تسلط تمدن اروپايي، گوشه چشمي داشته باشيم، از اوايل قرون وسطي و ظهور اولين ساعت هاي ساخته شده در مراكز شهر ها، ضرب المثل متداول در فرهنگ نا خودآگاه اروپايي در وصف اهميت زمان شكل مي گيرند از قبيل زمان پول است، زمان ترقي است كه اصولا سعي اي آشكار در بيان نوعي ارتباط حياتي بين پروسه تصاحب قدرت و زمان داشتند.
ايده هاي انسان مدرن كنوني از زمان با تفاوتي عميق با ديدگاه هاي بومي -قبيله اي كه نوعا در تعاريف خود اقدام به گروه بندي زمان به صورت گردشي به عنوان بخشي از يك فرآيند تجديد و نو شدن مي كردند، در كل به تاريخ اخلاقي، اجتماعي و مذهبي عميقا مقيد هستند؛ در هر حال، زمان و در ارتباطي تنگاتنگ با آن فضا به شكلي در هم بافته شده اند كه ادراك كامل از اين دو به معناي اروپايي كلمه بدون مطالعه عميق چند صد ساله اخير فرهنگ اروپايي غير ممكن مي نمايد.
چيدمان هايي نوين در مفهوم فضا
پس از الگوواره هايي همچون: الگوواره نيوتني فضايي تعريف شده توسط عدد و نسبت و با خاصيتي غير مشمول بر انسان، الگوواره آينشتيني فضايي در ارتباط با جرم و داراي انحنا و حايز خواص غير مطلق و الگوواره لايپنيتز فضايي داراي ويژگي ارتباطي كه در ارتباط با اشيا شكل مي گيرد، ب---وه---م در جست وجوي سبك و بياني نو در فيزيك به چيدماني نوين از فضا و زمان، ماده و هوشياري اشاره دارد؛ وي خاطر نشان مي كند، به رغم انقلاب ها در فيزيك ما هنوز از مختصات دكارتي استفاده مي كنيم يعني هر عينيت كه يك جايگاه را در فضا اشغال مي كند به وسيله يك دستگاه مختصات تعريف مي شود، چنين فضايي پيوسته است و بي نهايت قابل تقسيم. راه هاي ديگري نيز براي تعريف فضا از ديدگاه توپولوژيك و جبري وجود دارند. فضاي دكارتي به تصوري از شبكه همپايه اي مربوط است كه خود به طور استعاري منسوب به شبكه اي پرسپكتيوي است.
ب---وهم در بررسي تصورات فضايي، شروع به لحاظ كردن حسيات بدني كرد: ... من اين احساس را داشتم كه از درون در مقداري تغيير مي توانستم شركت بكنم كه شباهت موضوعي داشت با آنچه شما داريد در مورد آن صحبت مي كنيد. من آن را حقيقتا نمي توانم نهادينه بكنم. به يك حس فشارها در بدن مربوط بود به اين حقيقت كه دو فشار در دستور كار رودر روي هم هستند و سپس به طور ناگهاني اين احساس به وجود مي آيد كه چيز ديگري هم وجود دارد. اين چيز چرخشي نمي تواند به فيزيك كلاسيك تنزل يابد. در ذهن اين دو احساس تركيب يافته و يك كيفيت متفاوت توليد مي كنند.... من يك احساس چرخش به بالاو پايين را داشتم. بنابراين به طور ناگهاني آوردن آنها با هم در امتداد ايكس افق حقيقتا سخت است. اين به نوعي يك تغيير شكل است كه انجام مي شود. اساسا من در خودم يك شباهتي داشتم؛ سعي مي كردم توليد بكنم كه، در حالت بودن من بود. تا حدي من دارم سعي مي كنم يك شباهت بشوم از آن دو حس -هرچه كه معني مي دهد....
اسلام و تعاريف آن از فضا
موارد اشاره شده، تنها راه هاي تجربه فضا نيستند؛ اسلام در تعاريف خود از فضا با ارايه تجربه  انساني آغاز كرده و به بي نهايتي كه همواره دست نيافتني است، ختم مي شود، پرسپكتيو انسان را مستثني كرده و بي نهايت را به عنوان يك نقطه نشان مي دهد در رياضيات : نقطه  بي نهايت هندسه تصويري. بنابراين به جاي هدايت ذهن متفكر به اوبژه ماوراي زماني در بي نهايت، بي نهايت به دنياي زمانمند انتقال يافته، همه چيز را با اين اعمال انديشه ماورايي تحت نفوذ در مي آورد.
عدم تعلقي پيچيده و تاثير گذار و در عين حال ساده و قابل فهم و نهايتا هرچند دست يافتني ولي كاملا داراي ويژگي ارتباط پذير در معناي غايي كلمه؛ حسي از تعالي توامان در مفهوم وحدت در كثرت و كثرت در وحدت. آنچنان انساني كه در عالي ترين حالت نيز سعي در تاثيرگذاري تحقير كننده ندارد... همه چيز در نهايت به او مي انجامد و اين پاياني خوش است.
نگاه تكنوكرات 
اينچنين نيست كه تحولات فضايي هميشه نتيجه تحول در عناصرفن آورانه تعريف كننده فضا بوده باشد؛ اين تحولات هرچند به عنوان ابزار براي بيان معمارانه كارايي ماهوي خود را داشته اند ولي آنچه كه در اين نوع نگاه فن آوري مدار همواره به فراموشي سپرده مي شود مهم ترين بخش كنش انساني يعني تفكر و انديشه است.
بسيار ساده لوحانه مي نمايد كه پيشرفت معماري در معناي والاي شكل دهنده فضايي آن كه بعضا حتي تكيه بر تقدس و سرچشمه گيرنده از انديشه والاي انساني در جايگاه هنري آن است به مسايلي چون اختراع قوس آجري، اختراع گنبد، يا اختراع چهار طاقي و ... منوط شود چه، صرفنظر از اينكه مواردي اينچنيني خود منشعب از تفكر انساني است، قسمت عمده بار پيشرفت بيان و انتقال مفاهيم در فضا در سايه تعالي جويي فطري انسان و جست وجوگري ذاتي وي در راستاي شناخت حقيقت شكل گرفته است. بي انصافي است كه حتي در مورد معماري مدرن نيز توليد صنعتي فولاد ساختماني و بتن مسلح را دليل بنيادي بدانيم و از تمامي روند شكل گيري چند صد ساله انديشه هاي خردگرايانه به طرفه العيني چشم بپوشيم!
023835.jpg
نقش تكنولوژي بر شكل گيري فضا در معماري عنوان سخنراني آرش نجاري به عنوان نوزدهمين سخنراني از مجموعه سخنراني هاي ماهانه  فصلنامه ايرانشهر روز 25 آبان بود.
نجاري در اين سخنراني با استفاده از منابع خود سعي در تمايز تكنولوژي به مثابه دانش، فراگرد، شيء و در نهايت اراده داشته، به تبع آن برقراري تناظر اين تفكيك را با مراحل شكل گيري فضاي معماري شامل شناخت يا ايده، طراحي، ساخت و كاربرد را منظور نظر داشت. همانطور كه خود وي نيز بر آن معترف بود اين نوع نگاه به مرحله بندي فرآيند شكل گيري فضاي شهري و معماري بسيار بحث بر انگيز بوده، متضمن رويكردي به شدت تقليل گرايانه Reductionism است؛ تقليل گرايي كه نه به آشكار سازي بحث بلكه به خلط آن مي پردازد و آنچنان كه انتظار مي رود در لايه هاي سطحي تحليل اين ارتباطفن آوري و فضا فرو مي ماند.
به نظر مي رسد جهت تحليل تاثيرات فن آوري در مفهوم و شكل گيري معماري و شهرسازي آنچه بيش از هر چيز لازم است، دركي صحيح از روند تاريخي شكل گيري مدون فضا در جايگاه معمارانه آن اتفاق بيفتد؛ آنچنان كه اين شناخت در سيري صحيح از سده هاي پيشين آغاز شده به تازه ترين نوع برخورد با اين بنمايه فكري يعني برخوردي قرن بيست و يكمي كه خود حايز مولفه هايي ويژه و بسيار متفاوت است بينجامد...

(۱)معرفي بنا
نگاهي به اثر كريستين دي پورت زامپارك در لوكزامبورگ 
سالني جديد براي كنسرت
023823.jpg
نوع بنا : سالن چند منظوره كنسرت 
محل : لوكزامبورگ - لوكزامبورگ 
معمار: كريستين دوپورت زامپارك 
Christian de Portzamparc
مساحت كل: 20 هزار متر مربع 
نينا شاهرخي-بنايي جديد براي اركستر لوكزامبورگ، يكي از چندين پروژه فرهنگي تحت اجراي شهر است، آن هم در موقعيتي كه شهر خود را براي انتخاب دوباره به عنوان پايتخت اروپايي فرهنگي آماده مي كند.
در سال 1995، شهر لوكزامبورگ، پايتخت فرهنگي اروپا لقب گرفت و بار ديگر اين رداي فرهنگي را در سال 2007 به تن خواهدكرد؛ دولت لوكزامبورگ و صنايع خاص آن اين عنوان را به طور كاملا جدي با سرمايه گذاري 459ميليون يورو با داشتن بناهاي فرهنگي خارق العاده در كشوري كوچك با 448300 نفر جمعيت! كسب كرده بودند و به اين ترتيب آن را به يك منطقه فرهنگي بين المللي تبديل كردند.
اخيرا بيش از 10 پروژه فرهنگي در لوكزامبورگ اجرا شده يا در حال ساخت هستند. بيشترين توقع و انتظار از دو پروژه موزه هنرهاي معاصر دوك ژان Grand Duke Jean كه طراح آن آي.ام.پي I.M. Pei بود و و پروژه ژوزفين شارلوت، طراحي شده به وسيله كريستين دي پورت زامپارك است كه به ترتيب در سالهاي 2006 و 2005 افتتاح خواهند شد.
سالن كنسرت، خانه جديد براي اركستر فيلارمونيك لوكزامبورگ، در قلب منطقه اي مثلث شكل است و خود بخشي از طرح جامع ريكاردو بوفيل Ricardo Bofill در سال 1996 است؛ در سال 1997 پورت زامپارك، برنده جايزه اي بين المللي براي سالن 20 هزار متر مربعي با هزينه تقريبي 7/107 ميليون يورو شد كه شامل اين بخش هاست: سالن سخنراني اصلي كه بين 1226 تا 1506 صندلي گنجايش دارد، يك سالن موسيقي محصور با 302 صندلي و يك سالن مخصوص با 120 صندلي براي موسيقي هاي الكتروآكوستيك.
سالن كنسرت لوكزامبورگ هم اكنون همانند خانه اي مدور و شبيه يك تعميرگاه ! در منطقه مركزي شهر خودنمايي مي كند. اين بنا چونان موجودي خود مختار در ميانه مثلثي وسيع است، مانند تكه اي جواهر در جعبه اي كه ساختمان هاي اطرافش آن را مي سازند!
سرسراي گالري مانند هسته مركزي، سالن را احاطه كرده است. نماي اين سرسراي محيطي، رشته هاي متعددي شامل 823 ستون ظريف هستند كه با محاسبات رياضي دقيق در يك منحني سازمان يافته اند؛ ماتي يا شفافيت ستون ها نيستند كه جذابند، بلكه ريتم قرارگيري آنهاست كه شكل بيروني سالن را مي سازد و ديدهاي متفاوت و بديعي را از بنا بسته به محل ناظر در اختيار او مي گذارد.
بازي نور در داخل بنا خاص و منحصر به فرد است؛ بيننده يك گفت وگوي پيوسته را با عناصر شفاف كشف مي كند. موسيقي در اين بنا يك تجربه احساسي بسيار قوي با كمك گرفتن از فرم ها و پرده هاي شفاف و غير معمول نور به تجربيات شما اضافه خواهد كرد.
در قسمت داخلي سرسرا مجموعه اي از برج هاي تنديس گون به ورودي سالن تشخص مي دهند؛ پلي مخصوص عابر پياده، طولاني و باريك از ميان دسته مرزي برج ها مي گذرد و دسترسي به طبقات بالاتر و سالن سخنراني اصلي را فراهم مي كند. حجم سالن موسيقي محصور بسيار خاص است؛ به نظر مي رسد كه زير يك برگ پيچ خورده پناه گرفته يا بخشي از يك مخروط است كه از ميان دسته ستون ها رشد مي كند و آرام آرام آشكار مي شود.

(۲)معرفي بنا
نگاهي به اثر سزار پلي و همكاران در اوساكا
موزه اي ملي براي هنر
023829.jpg
نوع بنا : موزه ملي هنر
محل : اوساكا - ژاپن 
معماران : سزار پلي و همكارانCesar Pelli Associates
مساحت كل: 145000 فوت مربع 
امير طائفي-موزه ملي هنر National Museum of Art، مجموعه جديد الحاقي به دومين شهر ژاپن، اوساكا، قرار است با به نمايش در آوردن كلكسيون دايمي خود و همينطور نمايه هاي قرض گرفته شده به صورت موقت از موزه Marcel Duchamp and 02th Century Art بين 3 نوامبر تا 19دسامبر 2004 افتتاح شود.
ساختمان موزه جديد كه از سوي دولت ملي ساخته شده سايت بدقلق و در ضمن بسيار مهمي را اشغال كرده است. جزيره ناكانو- Nakano كه در بين دو رود تاسابوري Tosabori و دوجيما Dojima واقع است - هم اكنون به عنوان يك دروازه جديد فرهنگي و تجاري براي او ساكا - شهر شلوغي كه شيكاگوي ژاپن خوانده مي شود- در حال توسعه است.
موزه علم كه اخيرا ساخته شده، دقيقا در مجاورت محوطه موزه ملي هنر قرار داشته، ساختمان اداري ناكانوشيما ميتسوي كه آن هم توسط سزار پلي و همكاران طراحي شده در همين منطقه قرار دارد. انتقال موزه ملي هنر از حومه شهر اوساكا به اين سايت، نقش كليدي در توسعه اين منطقه بازي مي كند.
قرارگيري در يك محوطه نا منظم و باريك در يك منطقه بزرگ هنري، موزه را با فرم مجسمه وارش به يك نشانه شهري مهم تبديل مي كند؛ با توجه به محدوديت هايي كه از جانب محل ساخت بنا تحميل مي شد. ساختمان مي بايست كاملا زير زمين ساخته مي شد، براي ساختن يك اثر هنري ازمحدوديت ها، معماران نماي موزه را ،صرفنظر از تنها عناصري كه روي سطح زمين قرار داشتند، يك سقف نورگير از فلز و شيشه طراحي كردند.
سقف از يك تراز بالاتر شروع شده و سرتاسر محوطه را با يك شكل منحني پوشانده، به يك لابي ورودي پوشيده شده از شيشه تبديل مي شود. لوله هاي فلزي ضد زنگ روكش شده با تيتانيوم كه در هم تنيده شده اند، نه تنها شيشه هاي نورگير لابي را نگه مي دارند بلكه آن را احاطه كرده، كاويده شكافته و آزادانه به بالا تا ارتفاع 170 فوت اوج مي گيرند تا حجم شاخص موزه را شكل دهند. 2 طبقه فضاي نمايشگاهي و طبقه سوم كه مربوط به خدمات عمومي است، همگي در يك ساختمان جا داده شده اند. در پاسخ به نياز هاي يك موزه زيرزميني بدون نقص، حجم ساختمان در يك ديوار بتني 3 پوسته - كه در اغلب جاهايش 10 فوت ضخامت دارد - احاطه شده است. رطوبت زياد خاك منطقه اين امكان را پديد مي آورد كه دما و رطوبت مطلوب در ساختمان، با هزينه هاي بسيار كمتر فراهم شود. البته وزن خالص سازه از رانش خاك آبدار منطقه جلوگيري مي كند. ساختمان موزه را مي توان به يك زير دريايي 3 پوسته كه در بستر مسيل رودخانه هاي اطرافش قرار گرفته تشبيه كرد.
با وجود اينكه فضاي گالري كاملا زيرزمين است، طراحي داخلي ورود و جاري شدن نور طبيعي را در سرتاسر طبقات نمايشگاه امكان پذير مي سازد. همچنين طراحي نورگير سقفي لابي از شيشه و فلز، يك رقص پيوسته در حال تغيير از سايه ها را در فضاهاي عمومي ساختمان پديد مي آورد.

۲۰۰ تارنگار برتر معماري جهان
پايگاه اطلاع رساني و پژوهشي معماري ويتروويو www.vitruvio.ch يكي از معتبرترين منابع اطلاع رساني است كه در حوزه معماري و ساخت و ساز و زمينه همگاني سازي فرهنگ معماري در عرصه جهاني به صورت غير انتفاعي فعاليت مي كند؛ اين پايگاه اخيرا طي اقدامي جالب توجه دست به طبقه بندي برترين ها در عرصه معماري زده، از جمله سايت هاي معماري از سراسر جهان را به لحاظ تعداد بازديد كننده از طريق اين پايگاه رتبه بندي كرده است.
در اين طبقه بندي كه در آدرس اينترنتي http://www.vitruvio.ch/arc/vario/toparc002.php قابل دستيابي است، 200 تارنگار برتر معماران جهان فهرست شده است؛ در اين ميان نام چند تارنگار ايراني فعال در اين حوزه نيز به چشم مي خورد. پيش از اين سايت هاي ايراني تنها در بين 500 تارنگار برتر ليست شده بودند. چه بسا با توجه بيشتر معماران و فعالان عرصه ساخت و ساز با معرفي خود در اينترنت محملي براي آشنايي هر چه بيشتر مخاطبان جهاني با اين زمينه در ايران فراهم سازد.

ماهنامه الكترونيكي معماري ايران
023826.jpg
سومين شماره از ماهنامه الكترونيكي معماري ايران پارس منتشر شد؛ در اين شماره مي  خوانيم: سخن اول بيدار نماييدش كه در خواب نماند، يك ارزيابي كوتاه ازضرورت تاكيد بر عدالت اجتماعي ، سيري در مفهوم زيبايي، نگاهي به سومين نشست ساليانه جامعه مهندسان معمار ايران، مصاحبه با دكتر فري تبريزي، نظريه معماري و شهرسازي مدرن كوربوزيه، كليساي پادره پيو، باغ ايراني چيست و كجاست، ايستگاه جديد راه آهن سريع السير ناپل و ...
مجله الكترونيكي پارس ماهنامه اولين مجله الكترونيكي تخصصي هنر و معماري به زبان فارسي است كه توسط دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي شيراز و با هيات تحريريه اي بسيار جوان روي اينترنت منتشر مي شود.
اين مجله به آدرسhttp://www.parc.ir: در دسترس علاقه مندان است.

ساختمان و كامپيوتر 4
023832.jpg
در آخرين شماره ماهنامه اطلاع رساني، آموزشي، پژوهشي وخبري ساختمان و كامپيوتر مي خوانيم: شهرسازي نوين چيست؟، تحول كلانشهر هاي آينده، تازه هاي توسعه شهري، سكو هاي دريايي، كاربرد خاك مسلح به عنوان پايه كناري پل ها، زاها حديد بزرگترين جايزه معماري جهان شد، تاريخچه آجر از آغاز تا امروز، آشفتگي در نما هاي شهر تهران، نقش زمان در معماري عصر انفورماتيك، نگاهي گذرا به معماري ايران، آموزش نرم افزار محاسبه ساختمان، آموزش اتوكد، طراحي ستون ها و ديوار هاي بتني، تجارت الكترونيك، گراف هاي مفهومي و ...
مديريت ماهنامه ساختمان و كامپيوتر قصد دارد با برگزاري كلاس هاي آموزش روزنامه نگاري و جوانگرايي در هيات تحريريه خود از شماره هاي بعد به تشكيل تحريريه دانشجويي منسجم دست يابد؛ اين ماهنامه براي اولين بار در ايران با تلفيق دو مقوله رايانه و ساختمان در حوزه اي ميان گستره اي، با مديريت مسوولي حميد فريدوني و سردبيري يونس تراكمه منتشر مي شود.

نگاه منتقد
بنيان هاي نقد معماري 
حسين سلطان زاده 
تا چند دهه پيش در بسياري از زمينه هاي تخصصي از جمله در زمينه معماري نيروهاي متخصص به اندازه مورد نياز در كشور وجود نداشت و در برخي از رشته ها و بعضي از زمينه هاي تخصصي، ضرورتا نيروهاي متخصص از كشورهاي ديگر به ايران مي آمدند، اما اينك كم و بيش از جهت تربيت نيروي انساني نه تنها در بيشتر زمينه ها كمبودي وجود ندارد، بلكه در برخي از عرصه ها با مازاد نيروي انساني متخصص نيز مواجه هستيم، چنانكه امكان صدور نيروي كار متخصص نيز پديد آمده است.
در شرايط موجود همزمان بايد در چند زمينه تلاش شود. نخست لازم است برنامه ريزي مناسبي جهت اشتغال فارغ التحصيلان صورت پذيرد و نيازهاي موجود و آتي جامعه به دقت بررسي شود و در هر زمينه متناسب با نيازها و امكانات به تربيت نيروي انساني متخصص اقدام شود، زيرا فقدان كار مناسب براي فارغ التحصيلان علاوه بر بروز مشكلات و مسايل اجتماعي متعدد، موجب دلسردي دانشجويان نيز مي شود و بسياري از آنان با پشتكار و دلگرمي به تحصيل نخواهند پرداخت و در نتيجه كيفيت آموزش افت مي كند. يكي از اقدامات لازم در شرايط موجود و پس از بررسي دقيق وضع موجود و آتي نيروهاي متخصص، شناسايي عرصه هاي جديد علمي و تخصصي است كه امكان تامين نيازهاي جامعه به عالي ترين صورت ممكن در آن انجام شود.
نكته ديگري كه از اهميتي اساسي برخوردار است،  كيفيت آموزش و تعليم معماري است. با وجود آنكه اينك معماران گرانمايه اي در كشور حضور دارند و آثار ارزشمندي نيز خلق مي شود و در مواردي در عرصه هاي بين المللي نيز خوشبختانه معماران ايراني موفقيت هايي به دست آورده اند، اما شرايط كلي موجود هنوز به نحو مطلوب پاسخگوي نيازها، خواسته ها و انتظار هاي جامعه معماران و دانشجويان كشور نيست و چه در زمينه آموزش و چه در عرصه مسابقات و نيز در مورد نقد معماري ضرورت بازنگري برنامه ها وجود دارد.
شايد يكي از عوامل عدم تحرك كافي مربوط به روحيه محافظه كارانه جامعه حرفه اي است كه نقش مهمي در پرهيز از نوآوري، ابداع و نقد خلاقانه معماري دارد. غلبه روابط بر ضوابط در برخي از موارد در زمينه ارايه و انجام طرح ها و اجراي مجموعه ها و بناها، و همچنين بافت سنتي حاكم بر روابط حرفه اي در عدم تحرك كافي فضاي معماري كشور بي تأثير نيست و با وجود اينكه در چند دهه اخير همايش ها، مجموعه مقالات، گزارش ها و بررسي هاي فراواني در زمينه آموزش معماري صورت گرفته، اما گويي فاصله ميان انديشه، گفتار و كردار ما چنان زياد است كه به سادگي امكان پديد آوردن تحولات اساسي در آموزش و حرفه معماري ميسر نيست، به ويژه آنكه به نظر مي رسد در شرايط موجود غالبا بسياري از مراكز، سازمان ها يا نهاد هاي آموزشي، اداري يا اجرايي مربوط به معماري بطور نسبتا مستقل، برنامه ها و كارهاي خود را انجام مي دهند، بدون اينكه به صورتي مناسب، لازم بدانند كه ضرورتي براي هماهنگي با ديگر مراكز و سازمان ها وجود دارد. براي نمونه مي توان به چهار مركز مهم آموزش معماري و شهرسازي دانشگاه تهران با بيش از 65سال سابقه، دانشگاه شهيد بهشتي با چهار دهه، دانشگاه علم و صنعت با سه دهه و دانشگاه آزاد اسلامي با بيش از 15 سال سابقه اشاره كرد كه تاكنون ارتباط، تبادل و همكاري مناسب و شايسته اي در زمينه هاي آموزشي و پژوهشي با يكديگر نداشته اند و از تجربيات يكديگر چندان استفاده نكرده اند. طبيعي است هنگامي كه مراكز علمي در يك شهر با يكديگر همكاري متقابل ندارند، نمي توان انتظار داشت كه مراكز و سازمان هاي اداري -اجرايي با يكديگر يا با دانشگاه ها همكاري هاي قابل توجه، سودمند و ارزنده اي داشته باشند.
ناهماهنگي مراكز آموزشي و نبود نوعي مركز يا مراكز علمي معماري كه از صلاحيت كافي و لازم براي توسعه معماري برخوردار باشند، موجب شده است كه در مواردي برخي سازمان ها يا مراكز به خود اجازه دهند براساس معيارهايي كه براساس نظر چند نفر تدوين كرده اند، معماران را طبقه بندي كنند.
انگيزه ها و عوامل اقتصادي نيز در مواردي بر پيچيدگي و دشواري موضوع افزوده است، زيرا از يك سو رقابت و كنش هاي اقتصادي ميان معماران و مسايل ناشي از آن و از سوي ديگر ارتباط بين مردم و معماران را مشكل ساز كرده است.
به نظر نمي رسد در شرايط موجود راه حل كوتاه مدت و مناسبي وجود داشته باشد، زيرا توجه به ارتقاي كيفي حرفه و دانش معماري نيازمند فضايي خاص است كه به صورت آگاهانه از يك سو معماران، مدرسان معماري و برنامه ريزان آموزشي و از سوي ديگر مردم و جامعه استفاده كنندگان از فضاهاي معماري و شهري نسبت به آن و ضرورت بازنگري در اهداف و برنامه هاي آموزشي و چگونگي روند طراحي و اجراي ساختمان ها احساس نياز كنند و چنين فضايي مستلزم پديد آمدن نوعي روابط حرفه اي و اجتماعي تكامل يافته و تعالي خواه است، در حالي كه اينك تنها به سبب مساله زلزله و خطرهاي ناشي از آن نسبت به مستحكم سازي بناها و ضرورت رعايت اصول فني حساسيت و آگاهي پديد آمده است، اما نسبت به جنبه هاي عميق زيبايي شناسانه فضا هنوز محيط و جامعه، مناسب و مساعد نشده است، به ويژه آنكه جنبه هاي اقتصادي و در مواردي كمبود فضاهاي مورد نياز به گونه اي است كه مجال چنداني براي مسوولان و مردم جهت انديشيدن در باب چگونگي و ويژگي هاي كيفي فضاي معماري باقي نمي گذارد.
در اين شرايط چه بسا بتوان با پايه ريزي بنيان هاي نقد آكادميك معماري، به تدريج زمينه مناسبي براي گفتمان درباره معماري معاصر ايران و ارزيابي آن فراهم آورد. زمينه و بستري كه هر كس يا هر مركز يا نهاد مرتبط با معماري ضمن بررسي و نقد ديگران، خود را نيز در معرض نقد و بررسي قرار دهد.
عضو هيات امناي انجمن مفاخر معماري ايران

كارگاه تخصصي طراحي فضاهاي عمومي
مركز تحقيقات ساختمان و مسكن به منظور ارتقاي مهارتهاي طراحان براي كاربرد مصوبه مورخ 22/9/1378 شورايعالي شهرسازي و معماري در طراحي ساختمان هاي عمومي و فضاهاي شهري، كارگاه تخصصي طراحي فضاهاي عمومي قابل دسترس براي كم توانان جسمي بر اساس ضوابط و مقررات شهرسازي و معماري براي افراد معلول جسمي- حركتي را در روزهاي 17 و 18 آذر 1383 برگزار مي كند. موضوعات كارگاه تخصصي، مفهوم و هدف قابل دسترس بودن فضاهاي عمومي و سير تاريخي آن، شيوه هاي عملي طراحي فضاهاي قابل دسترس بر اساس ضوابط و مقررات مصوب و كاربرد عملي ضوابط مصوب در مناسب سازي فضاهاي موجود خواهد بود. اطلاعات بيشتر جهت علاقه مندان در تارنگار www.bhrc.gov.ir موجود است. به شركت كنندگان در صورت حضور مستمر در كارگاه گواهينامه معتبر اعطا خواهد شد.

زيبـاشـهر
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
سفر و طبيعت
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  يك شهروند  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |