چهارشنبه ۲ دي ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۵۸۹
البرزي ها از پدر خود قدرداني كردند
دكتر مجتهدي عاشق و شيفته البرز بود، همه ذكر و فكرش در اين بود كه اين موسسه البرز در جهان بدرخشد و دانش آموز ايراني در جهان سرافراز باشد
025977.jpg
نسيم يوسفي
در آخرين روز از واپسين هفته ماه آذر، 120 نفر از فارغ التحصيلان دبيرستان البرز به همراه صدها نفر از شيفتگان علم و دانش پس از 8 سال از درگذشت دكتر محمد علي مجتهدي، مراسم بزرگداشتي در شهر لاهيجان برگزار كردند. اين مجلس به پاس گراميداشت خدمات ارزنده دكتر محمد علي مجتهدي به عنوان نخستين پاسداشت پدر مدرسه نوين ايران نام گرفت. در اين مراسم كه به كوشش و همت دكتر اردشير منتصر كوهساري يكي از فارغ التحصيلان دبيرستان البرز و استاديار اسبق دانشكده شيمي دانشگاه صنعتي شريف برگزار شد، دكتر محمد علي اسلامي ندوشن، دكتر نيلي احمد آبادي، دكتر محمود بهزاد، دكتر هوشنگ طالع يزدي، دكتر قاضي مقدم و دكتر بهادري نژاد سخنراني كردند. از سوي ديگر دكتر حداد عادل، رياست مجلس شوراي اسلامي با ارسال پيامي مقام برجسته اين انديشمند تاريخ معاصر ايران را ارج نهاد. همچنين در اين بزرگداشت استادان فعلي و سابق دانشگاه هاي تهران و صنعتي شريف نيز حضور داشتند. دكتر محمد علي مجتهدي در تير ماه سال 1376 در شهر نيس فرانسه جان به جان آفرين تسليم كرد و به رغم آرزويش كه مي خواست جسدش درخطه مادري او يعني گيلا ن به خاك سپرده شود ، بازماندگانش او را در فرانسه دفن كردند.
دكتر محمد علي مجتهدي در اول مهر 1287 در شهر لاهيجان به دنيا آمد، در سال 1310 از ميان چهارمين گروه از محصلان اعزامي به اروپا، كشور فرانسه را برگزيد، 7 سال در فرانسه از او معلم و مديري ساخت كه در تاريخ معاصر ايراني بي  بديل بود، مجتهدي دكتراي دولتي رشته رياضي را از دانشگاه سوربن فرانسه دريافت كرد و تحصيلات خود را در سال 1317 به پايان رساند. چنانچه در تاريخ شفاهي هاروارد نيز آمده است: مجتهدي اول مهر 1317 23 سپتامبر 1938 به همراه همسر فرانسوي خود به ايران بازگشت و با سمت دانشيار رياضي در دانشكده علوم و دانشسراي عالي استخدام شد . سال بعد دوره احتياط دانشكده افسري را  آغاز كرد، در حالي كه به تدريس نيز در دانشسراي عالي مبادرت مي ورزيد، مجتهدي در سال 1319 / 1940 ستوان دوم شد و مامور خدمت در اهواز گرديد. مدت كوتاهي پس از اشغال ايران توسط قواي روس و انگليس خدمت نظامي مجتهدي پايان يافت و از مهر 1320 / 1941 به دانشكده فني دانشگاه تهران منتقل شد و تدريس قسمت هاي مختلف رياضيات اين دانشكده را بر عهده گرفت. همزمان، مسووليت شبانه روزي دبيرستان البرز به عهده مجتهدي گذارده شد، سه سال بعد، در 10 مرداد 1323 مجتهدي به رياست دبيرستان البرز منصوب شد و براي مدت 34 سال در اين سمت خدمت كرد. عظمت و نقش او در تربيت دانش آموزان بيش از آنكه محتوا و موضوعات علمي بوده باشد، تاثير تربيتي و پرورشي عميقي به همراه داشت، او پدر دانش آموزان بود و طي 40 سال در دبيرستان البرز و سپس در دانشگاه صنعتي شريف دست به كاري زد كه در تاريخ آموزش و پرورش ايران پس از ميرزا حسن رشديه بي مانند بود. او مديري توانمند بود و اعتقاد داشت كه هيچ چيز به اندازه نظم و اصول نمي تواند دانش آموزان ايراني را به درجه تعالي برساند. او اصول اخلاقي ويژه اي را به كار مي برد و دانش آموزان را با آن ايده سازگار مي ساخت. وي اعتقاد داشت كه پاكي، سختكوشي و حسن رفتار مي تواند نسل آينده جامعه ايران را بسازد و مديريت را ابزاري مي ديد كه مفاهيم عميق انساني را منتقل سازد و آنان را براي خصلت انساني جديد بهره مند سازد. او مي گفت: اولا سفارش قبول نمي كردم هر كسي مي آمد به اتاق من و يك كاغذ يا يك پاكتي مي آورد و به من مي داد، پاكت را بدون اين كه باز كنم مي گذاشتم روي ميز و مي گفتم بفرماييد مشكل شما چيست؟ چه از من مي خواهيد؟ اين كاغذ را حتما يكي از سروران من براي من نوشتند، من اين كاغذ را نخوانده كارتان را انجام مي دهم. غرضم از اين كار اين بود كه مردم بفهمند و نروند مزاحم دوستانم بشوند يا مزاحم كسان مافوق من بشنوند و براي من دستور صادر كنند كه قدرت اجرايي اش را نداشته باشم. پاكت را مي گذاشتم و مي گفتم آقا فرمايش تان را بفرماييد اگر بتوانم انجام خواهم داد بدون خواندن اين كاغذ از هر كجا آمده باشيد نمي توانم انجام بدهم.
دكتر مجتهدي در هنگام تدريس و مديريت مدرسه، عشق به ميهن را نيز به دانش آموزان مي آموخت آنان را شيفته ميهن مي كرد به حدي كه آنان پس از سالها اقامت در غرب باز هم مجددا به موطن خود باز مي گشتند، اين حب وطن را دكتر مجتهدي با خلوص نيت تمام به آنان منتقل مي ساخت. بيهوده نبود كه مي گفت:  بنده و امثال من لايق نگه داري اين جوان ها نبوديم. دلم از اين مي سوزد اين همه ثروت بايست در خارج از مملكت من باشد و در مملكت مان هيچ چيز نباشد. اين تقصير من و امثال من است. اين را از ته دل مي گويم و دلم مي سوزد. هر محصلي كه از دبيرستان البرز مي آمد با من خداحافظي كند برود به خارج مي گفتم دو چيز را فراموش نكن معذرت مي خواهم يكي زن خارجي نگير به علت اين كه هم او را بدبخت مي كني هم خودت را. دوم فراموش نكن از اين مملكت رفتي، بايد برگردي به اين مملكت. اين دو اصل را به اينها مي گفتم، مي گفتم اگر گوش نكني حيف از آن زحمتي كه من كشيدم براي تو. قابل ذكر است كه همسر دكتر مجتهدي خود فرانسوي بود!
دكتر مجتهدي همچنين مدرسه شبانه روزي البرز را نيز اداره مي كرد، او اينگونه مي خواست كه دانش آموزان پس از فراغت از درس روزانه هر روز چهار ساعت ديگر در قرائت خانه مدرسه البرز نيز مطالعه كنند. مجتهدي در سالهاي پاياني 4 هزار دانش آموز داشت كه هيچكدام از آنان جرات تاخير در سر كلاس ها را نداشتند. دكتر اردشير منتصر كوهساري مي گويد: هيچ دانش آموزي از اين 4هزار و 200 نفر نمي توانست در ساعت 10:8 بيرون از كلاس باشد. او اينگونه برنامه ريزي كرده بود كه همه سر ساعت تعيين شده بر سر كلاس آماده باشند. از سوي ديگر هويت آدم ها در دفترچه مجتهدي بود، همه كردار، رفتار و اعمال ما در همان دفترچه ثبت مي شد. كسي نمي توانست از آن دفترچه  رهايي يابد. مهمترين ويژگي مجتهدي اين بود كه نمره اساس كار بود، دانش آموز تنها بر اساس درس صلاحيتش تعيين نمي شد، بلكه مجموعه اي از اعمال، كردار و رفتار افراد تعيين كننده بود.
دكتر مجتهدي عاشق و شيفته البرز بود، همه ذكر و فكرش اين بود كه اين موسسه البرز در جهان بدرخشد و دانش آموز ايراني در جهان سرافراز باشد، اين بود كه خود را به تمامي وقف اين كار مي كرد و براي اين حتي به توصيه شاه و اشرف و دربار هم توجهي نمي كرد چون اعتقاد داشت كه اين توصيه ها و سفارش ها از اصالت كار مي كاهد: مطلبي را مي خواهم بگويم و آن اين است كه دو عامل باعث شد كه من به اين دبيرستان بيش از كار اصليم كه تدريس در دانشكده فني بود علاقه مند شوم، يكي اينكه اين موسسه، موسسه اي بود كه از خارجي ها خريداري شده بود، ميسيونرهاي آمريكايي اين موسسه را بر عهده داشتند و به دولت ايران فروخته بودند.
افراد بسيار نازنيني از اين مدرسه فارغ التحصيل شدند،من يك هزارم خدمت دكتر جردن را به تعليمات دبيرستان البرز نتوانستم بكنم به دليل اينكه او خارجي بود و در مملكت ما خدمت مي كرد، اما من كه ايراني هستم و افتخار مي كنم كه ايراني هستم مي بايست صد برابر بلكه هزار برابر او خدمت كنم.
دكتر مجتهدي در عين حفظ سمت مديريت مدرسه البرز كه حاضر نبود به هيچ وجه آن را از دست بدهد، بنيانگذار۲ دانشگاه معتبر ايران يعني اميركبير پلي تكنيك و شريف نيز بود. در اواخر دهه 30 پلي تكنيك در همسايگي البرز ايجاد شد و مجتهدي همزمان با اوايل دهه 40 هر دو جا را مديريت مي كرد. ولي براي جذب نيروهاي نخبه براي تدريس در دانشگاه شريف چندين ماه شخصا به اروپا وآمريكا رفت و بهترين دانشجويان دكتري ايراني در بهترين دانشگاهها را مصاحبه كرد و از ميان آنان نخبه ترين را جذب نمود. دو سال اول پس از تاسيس اين دانشگاه با اعمال انضباط دبيرستاني و البته با دلسوزي زياد اين دانشگاه را با حفظ سمت رياست دبيرستان البرز اداره كرد. آنطور كه در كتاب خاطراتش گفته بالاخره سفارت آمريكا كه مايل بود به تربيت نخبگان ايراني نظارت و دخالت كند به دربار فشار آورد تا او را از اين دانشگاه بركنار كردند. در سال 70 دكتر صالحي رئيس وقت و اساتيد دانشگاه شريف و انجمن فارغ التحصيلا ن براي وي كه دچار كهولت سن و تا حدي فراموشي شده بود، مراسم تجليلي برگزار كردند.
دكتر محمدعلي مجتهدي در سال 1323 پس ازمديريت وحيد تنكابني ، علي محمد پرتوي، حسن ذوقي و دكتر صورتگر مديريت البرز را به عهده گرفت، دبيرستان البرز توسط ساموئل  جردن آمريكايي پايه گذاري شد. او 42 سال در اين دبيرستان خدمت كرد، اما يك سال پس از پايان سلطنت رضاشاه وي از رياست دبيرستان مجبور به كناره گيري شد. دولت دبيرستان البرز را به قيمت 10ميليون ريال خريداري و از جردن خواست كه از ادامه خدمت در اين دبيرستان خودداري ورزد. دكتر ساموئل جردن آمريكايي تحت پوشش خدمات آموزشي به دو كار عمده ديگر نيز اشتغال داشت. نقش او در ايران اين بود كه نسل جديدي را تربيت كند كه تجارت و كشور آمريكا را بشناسند، او آئين مسيحيت را در ايران تبليغ مي كرد و در بالاي سر در البرز جمله اي از انجيل نوشته بود: حقيقت را خواهيد شناخت و حقيقت شما را آزاد خواهد كرد. با اين همه دانش آموزان البرز بعدها از او به خاطر خدماتش قدرداني كردند. دبيرستان البرز به واقع براي جامعه آموزشي ايران از سال 1323 آغاز شد، عصر جديدي كه بسياري از برگزار كنندگان آن خود را هنوز متعلق به آن مي دانستند، دوره اي كه با مديريت مجتهدي هويت واقعي خود را بازيافت اين دبيرستان اينك عمري به قدمت يك قرن دارد.

سالي صد دست لباس به اين دانش آموزان بي بضاعت مي داديم و طوري مي داديم كه كسي نفهمد، عرض بكنم كه طرز دادن لباس ها هم به اين نحو بود به حاجي مقدم كارخانه دار معروف كه بچه هايش پهلوي من بودند تلفن كردم كه به نماينده ات در نزديكي محل مدرسه البرز بگو من صد دست لباس هر سال مي خواهم و پولش را دبيرستان مي دهد، شما دستور بدهيد به اين نماينده تان كه كاغذي كه من دست پدر يك بچه مي دهم، مي آورد  آنجا كاغذ را از دستش بگيرد بعد روز ديگر پدر با بچه اش بيايد آنجا براي اينكه رنگ پارچه اش را آن بچه انتخاب كند ولي مبادا اين بچه بفهمد كه اين لباس را دبيرستان البرز مي دهد، بايست به نماينده تان بسپريد طوري عمل بكند كه اين بچه تصور كند كه پدرش دارد اين هزينه را مي پردازد.
آن مستاجر زمين ، ماهي بيست تومان برا ي تحصيلاتم براي من مي فرستاد و در تهران از يك تاجري مي گرفتم، رفتم در دارالمعلمين مركزي كه يك دبيرستان بود در كلاس اول ثبت نام كردم. چهار سال آنجا بودم بعد از چهار سال در دو سال آخر يعني پنجم وششم درمدرسه اي به نام مدرسه شرف تحصيل كردم. شش ساله متوسطه را در سال 1310 تمام كردم بعد هم در مسابقه اعزام محصل شركت كردم و قبول شدم و جزو محصلان اعزامي آمدم به پاريس در مدتي كه در دارالمعلمين مشغول تحصيل بودم مورد تشويق معلمين رياضي نمي آمد، آقاي فروغي برادر آقاي محمدعلي فروغي مرحوم ابوالحسن فروغي رئيس دارالمعلمين از من خواستند كه من بروم براي شاگردهاي همكلاسي خودم رياضيات را تكرار كنم.
سه سال در دانشگاه سوربن پاريس بودم، تحصيل مي كردم و اين جا ضمن گذراندن سه تا ديپلم عالي دكترايم را هم گذراندم. در رشته هاي مكانيك رياضي، مكانيك فلوئيد گازها و آيروديناميك هيدروديناميك در دوم اوت 1938 من رساله دولتي ام را گذراندم و در سپتامبر به مملكتم برگشتم.
من مفتخرم، مي خواهم صريحا بگويم افتخار مي كنم كه مسوول دبيرستان البرز تا سال۵۷ بودم يعني اگر شبانه روزي را حساب كنيم 37 سال مسوول دبيرستان البرز بودم و از اينجا در حدود 50 هزار نفر ديپلمه بيرون دادم يكي از يكي برجسته تر. يكي از يكي بهتر.
خاطرات دكتر محمدعلي مجتهدي، تاريخ شفاهي ايران، حبيب الله لاجوردي ، ص 34

دكه
دارو، عراق و آمريكا
025995.jpg

025974.jpg
025980.jpg
025983.jpg
025986.jpg
تمام روزنامه هاي مهم دنيا فاجعه كشته شدن 62 نفر در بمبگذاري داخل اتومبيل را منعكس كردند. روزنامه لس آنجلس تايمز با چاپ يك عكس بزرگ اين عنوان خبري مهم را بازتاب داد و روزنامه كانادايي كلوب اندميل هم كه عكس معمرقذافي را در صفحه اول خود جاي داده است، بزرگترين عنوان صفحه اول روز دوشنبه خود را چنين انتخاب كرد: روز خونين، ترس از انتخابات عراق را افزايش داد. روزنامه هاي يو اس اي تودي با تيتر آيا آمريكايي ها مي توانند به داروهايشان اعتماد كنند؟ و روزنامه شيكاگو تريبون هم با يك تيتر بهداشتي ديگر در صفحه اول، بيشترين توجه را به موضوعات داخلي آمريكا معطوف كردند.

كوتاه تر از گزارش
025989.jpg
چهره مظلوم ديكتاتور
اين جمله كه صدام بي  گناه است حرف مفتي است، اما نه به اين مفتي ها كه فكر مي  كنيد. حداقل به اين دليل كه گوينده، وكيل مدافع ديكتاتور سابق عراق ، اهل مفت حرف زدن نيست!
وقتي راديو عراق برنامه يكشنبه شب خود را قطع كرد تا مصاحبه داغ خود با خليل الديمي وكيل صدام را پخش كند، بيش از 80درصد مردم عراق گوش خود را به راديو چسبانده بودند و انگار دنيا لال شده بود تا او حرف بزند؛ چه، خميس از ملاقات ۴ ساعته با صدام برمي گشت، سعادتي! كه تا به امروز فقط مخصوص آمريكايي ها بود. او گفت: صدام بي  گناه است و دفاعيه مناسبي براي حضور در دادگاه دارد، ضمن اينكه در سلامت كامل به سر مي  برد.
در عين حال او در كميته دفاع از صدام به جمعي كه درصدند، عفو صدام را در دادگاه آتي بگيرند، گفته است: نظاميان آمريكايي صدام را از آنچه بيرون از زندان مي  گذرد، آگاه نمي  كنند، ضمنا او از صليب سرخ به دليل عدم تبادل نامه ميان او و خانواده اش ناراحت است.
آخرين درخواست ديكتاتور نيز جالب است، نام كميته دفاع از صدام را به كميته همياري و دفاع از صدام و ياران تغيير دهيد. لابد وزن حسي اين اسم دوم بيشتر است!
كميته وكلاي مدافع ازديكتاتور عراق از 30 وكيل عرب و خارجي تشكيل شده است كه از برجسته ترين آنان مي    توان رولان دوما وزير خارجه سابق فرانسه و عايشه دختر معمر قذافي رهبر ليبي نام برد.
اياد علاوي نخست وزير موقت عراق اخيرا طي اظهاراتي اعلام كرده بود كه محاكمه ديكتاتور سابق عراق و دستيارانش قبل از برگزاري انتخابات آينده عراق برگزار خواهدشد.
ديكتاتور سابق عراق به نسل كشي متهم است. آيا پاك كردن اين اتهام كوچك ! كار ممكني است؟
كلئوپاتراي مقدس
در كتاب تازه اي كه به زودي منتشر مي شود، چهره كمتر شناخته شده اي از كلئوپاترا، آخرين فرمانرواي يوناني تبار مصر آشكار خواهد شد. در اين كتاب كلئوپاترا، نه آن زني كه بسياري از مورخان او را هوسران دانسته اند، بلكه زني دانشمند توصيف مي شود، نويسنده كتاب، عكاشه عدالي در جست وجو براي شناسايي مصر قديم از طريق اسناد و كتب تاريخي در خلال قرن ها است. عكاشه عدالي با اشاره به كتاب تاريخ مسعودي از تسلط كلئوپاترا بر رياضيات و علم شيمي خبر داده است. او هوسراني و افسونگري كلئوپاترا را ساخته و پرداخته مورخان رومي مي داند.
ناخن قلابي
پل مك كا رتني فاش كرد كه براي نواختن گيتار از ناخن مصنوعي استفاده مي كند. واقعا خبر مهمي است، نه؟ اسطوره بيتلز گفته است كه به درخواست همسرش و به دليل ناراحتي دستانش كه بر اثر 40 سال نواختن گيتار آسيب ديده اند،به يك كلينيك زيبايي مراجعه كرد و ناخن هاي مصنوعي كار گذاشته است. اين خبر مي تواند با شكايت يك طرفدار كه فكر مي كرد، صداي گيتار مك كارتني طبيعي و با ناخن خود اوست، مي تواند جذابتر و خواندني تر شود، اما هنوز كسي پيدا نشده تا به همراه مك كارتني روي جلد نشريات زرد سنجاق شود!

چارچوب
بازگشت كري 
025992.jpg
جيم كري باز مي گردد. البته نه در هيات بتمن كه با همان چهره هميشگي گرم و خندان در فيلم”lemony snicket's” . فيلم او پرفروش ترين محصول  هاليوود در روزهاي اخير است. كري، كمدين مورد علاقه كودكان است. آنها دست پدر و مادر خود را مي گيرند و به سينما مي برند.

سرقلم
زائران و شيريني زنجبيلي 
هلنا كوبان، خبرنگار روزنامه آمريكايي ساينس مانيتور در مقاله اي خاطرات سفر تحقيقي خود به تهران و قم را نوشته است. بخشي از اين سفرنامه پيش روي شماست:
محوطه زيباي حرم حضرت معصومه س كه 400 سال قدمت دارد، مملو از زائراني از جوامع مختلف شيعه بود. آنها بيشتر ايراني بودند، اما اشخاصي را نيز ديدم كه به زبان عربي سخن مي گفتند و چهره هايي از مناطق مختلف آسياي مركزي، هند و پاكستان مشخص بودند. من نيز مانند زنان ديگر، تمام بدن خود را با يك پارچه مشكي مخصوص چادر پوشانده بودم. از اينكه مي ديدم زنان ديگر ضمن مراقبت از كودكان پرجنب و جوش خود، چادر خود را به راحتي نگه مي دارند، تعجب مي كردم.نكته جالب برخورد گرم و صميمانه يكي از خدام حرم كه از مليت آمريكايي من و همسرم خبر داشت، بود. آن خادم حرم، يادگارهايي به ما هديه كرد و گفت: ما به عنوان غيرمسلمان نمي توانيم به محوطه حرم داخل شويم، اما مي توانيم از داخل حياط، هشتي ها و مناره هايي كه با كاشي هاي مينياتوري فيروزه اي منقوش است ديدن كنيم و عكس بگيريم. به گفته اين خادم هر سال 15 ميليون نفر به زيارت اين بارگاه مقدس مي آيند. اطراف حرم پر است از مغازه هاي متنوع كه منتظر زائران هستند. قنادي هاي اين شهر، نوعي شيريني زنجبيلي شكلات مانند توليد مي كنند كه بسيار خوشمزه است. مدارس ديني در سراسر قم حدود 70 هزار دانش پژوه را در خود جاي داده اند. مشهورترين شخصي كه در اين شهر آموزش ديده و تدريس كرده آيت الله خميني ره است.

زاويه روز
هديه به آستان قدس 
ميراث خبر - فرانسيسكو فولر جهانگرد ايتاليايي پس از بازديد از موزه تمبر و اسكناس آستان قدس رضوي، مجموعه تمبرهاي منحصر به فرد خود را به اين موزه هديه كرد.
يزدي نژاد مسوول موزه تمبر و اسكناس آستان قدس گفت: وي همراه با تمبرها نامه اي فرستاده كه علاوه بر تشكر از ميهمان نوازي ايرانيان، اظهار علاقه مندي كرده است كه بار ديگر بتواند از مشهد بازديد كند.
اين تمبرها، شخصيت هاي علمي، سياسي، ورزشي، آثار باستاني، نقاشي هاي مذهبي و مخترعان ايتاليايي است.
مجموعه تمبرهاي موزه تمبر و اسكناس آستان قدس رضوي مجموعه اي منحصر به فرد تمبر است كه قديمي ترين تمبر آن متعلق به 130 سال پيش، دوره امپراتوري فرانس جوزف اول از اتريش است. اگر مشهد رفتيد، لذت تماشايش را از دست ندهيد.
ايرج بسطامي در سالگرد زلزله 
آلبوم بي  كاروان كولي آخرين اثر زنده ياد ايرج بسطامي همزمان با اولين سالگرد وداع اين هنرمند و در سالروز فاجعه بم منتشر مي شود.
به گزارش ايانا، اين اثر شامل اجراي هفت تصنيف به آهنگسازي كيوان ساكت، آهنگساز و نوازنده به نام تار است كه ايرج بسطامي در سال 1378 آن را اجرا كرده.
هنرمند فقيد، ايرج بسطامي در سال 1336 در بم كرمان متولد شد. از دوران كودكي رديف هاي آواز ايراني را نزد عموي خود يدالله بسطامي فرا گرفت و پس از اتمام تحصيلات، دانش رديف دستگاهي موسيقي ايران را تا دوره عالي نزد استاد شهير آواز محمدرضا شجريان آموخت.
مركب خواني، افشاري اولين اثر بسطامي بود كه در انتهاي دهه 60 به آهنگسازي پرويز مشكاتيان منتشر شد. بوي نوروز، گلپونه ها، وطن من و ... تعدادي از آثار ماندني او بود.
او كه به زادگاهش بم عشق مي ورزيد و هرگاه جدا از اين ديار مي ماند، دلش زود هواي آن ديار را مي كرد، در پنجم دي ماه سال گذشته پس از آنكه تازه از تهران به بم آمده بود و قرار بود تا چند هفته بعد از آن زمان نيز براي اجراي كنسرت راهي خارج از كشور شود، در زادگاهش جان به جان آفرين تسليم كرد.
ابوالفضل جليلي در انتظار
ابوالفضل جليلي اين روزها سرگرم انتظار كشيدن براي عقد قرارداد ساخت فيلم حافظ است. وي كه حدود يك ماهي مي شود در چابهار معطل طي شدن مراحل بروكراتيك عقد قرارداد ساخت فيلم با سازمان منطقه آزاد چابهار مانده است، دراين خصوص به صفحه خبرسازان گفت: مسوولان اين سازمان به من لطف زيادي دارند، ولي مراحل و محدوديت هاي اداري باعث شده تاكنون ساخت اين فيلم آغاز نشود.
وي در مورد زمانبندي ساخت فيلم حافظ گفت: 6 ماه قبل فكر مي كردم كه 2 ماه بعد از آن، ساخت اين فيلم آغاز شود و تاكنون پايان يابد، ولي هنوز هيچ كاري آغاز نشده است و بايد در انتظار بمانم.
جليلي گفت: فيلم حافظ كه الهام گرفته از زندگي حافظ شاعر بزرگ قرن هشتم است، با تعداد محدودي بازيگر حرفه اي و توسط بازيگران محلي غير حرفه اي ساخته خواهد شد.
نويسندگي اين فيلم را نيز ابوالفضل جليلي برعهده دارد. از وي تاكنون فيلم هاي سينمايي زيادي همچون گال، ابجد و دت يعني دختر، ساخته شده وبرخي از آنها نيز به نمايش درآمده است.

خبرسازان
آرمانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
دخل و خرج
در شهر
درمانگاه
طهرانشهر
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  طهرانشهر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |