پنجشنبه ۳ دي ۱۳۸۳
به مناسبت فرا رسيدن پنجم دي ماه ( ۲۵ دسامبر) ميلاد عيسي مسيح(ع)
ستاره موعود
شايد به اين علت سردترين فصل خدا براي تولدش انتخاب شد كه نمايانگر عظمت گرماي وجود او باشد عظمتي هستي بخش و اميد آفرين، اميدي براي قلب هاي يخ زده و دستان كوچك بي پناه
008055.jpg
آرين دخت فرنادپور
آسمان با ستاره اي خبر از آمدنش داد و او ستاره اي شد كه نورش هرگز در آسمان دل خاموش نگشت كه با صليب كشيدن كالبدش، تنها توانستند سمبلي براي بودنش بسازند.
هر ساله پيروانش قلمرو دل را به پاس حضور هميشگي اش با نور اميد چراغاني مي كنند. انگار هرچه آرزوست قرار است در روز تولدش برآورده شود. حتي كودكان بي تن پوش خيابان هم با بارش برف و رسيدن كريسمس قلبشان غرق اميد مي شود و در كوچه هاي تنگ  خياباني كه اثري از لوله گرم بخاري نيست با يك دنيا آرزو چشم انتظار بابانوئل مي مانند و شايد به اين علت سردترين فصل خدا براي تولدش انتخاب شد كه نمايانگر عظمت گرماي وجود او باشد، عظمتي هستي بخش و اميدآفرين، اميدي براي قلب هاي يخ زده و دستان كوچك بي پناه.
اكثر مسيحيان روز تولد مسيح را كه ۲۵ دسامبر است به پاس اين عطيه الهي جشن مي گيرند و خدا را سپاس مي گويند و نشانه هايي را بر تأييد اين موعود مي آورند.
در انجيل لوقا باب ،۲ آيه ۹ چنين مي خوانيم:
و در آن نواحي، شبانان در صحرا به سر مي برند و در شب، پاسباني گله هاي خويش مي كردند كه ناگاه فرشته خداوند بر ايشان ظاهر شد.
فرشته به ايشان گفت: مي ترسيد زيرا اينك بشارت خوش و عظيم به شما مي دهم كه براي جميع مردم خواهد بود كه امروز براي شما در شهر داود نجات دهنده اي كه مسيح خداوند باشد، متولد شد. خدا را در آسمان ها جلال و بر زمين سلامتي و در ميان مردم، رضامندي باد.
و نشانه اي ديگر: وقتي مريم و يوسف، عازم بيت لحم بودند، در بين راه به آغلي پناه مي برند و مريم در آن آغل فارق مي شود، در همان زمان سه مغ (ستاره شناس) از مشرق زمين، ستاره اي در آسمان مي بينند كه نشان از تولد شخص بزرگي مي داد. آنها در ابتدا گمان مي برند كه اين شخص ممكن است يك پادشاه بزرگ باشد و براي ديدن او، ستاره را دنبال مي كنند و به جايي مي رسند كه مسيح متولد شد و در همان موقع، آن سه در مقابل مسيح تكريم مي كنند و به ايشان هدايايي مي دهند. هديه يكي از آنها طلا بود كه نشانه پادشاهي است؛ هديه ديگر روغني خوشبو كه در آن زمان پادشاهان موقع رسيدن به پادشاهي و در زمان مرگ با آن نوع روغن تطهير مي شدند. هديه نفر سوم كندر بود كه اين ماده را در آن زمان موقع مرگ پادشاهان مي سوزاندند تا بوي خوش از آن بلند شود و اما گروهي ديگر از مسيحيان، روز ششم ژانويه را كه روز تعميد و نام گذاري مسيح است براي برگزاري جشن كريسمس انتخاب مي كنند.
008052.jpg
008049.jpg
008046.jpg
008058.jpg
آنها براين عقيده اند كه زماني كه حضرت مريم مسيح را به عنوان يك فرد از جامعه يهود و طبق سنت يهود براي نام گذاري به كنيسه [هيكل] معبد يهوديان مي برد، در آنجا كاهن معروفي به نام «سايمون پير» به محض ديدن اين نوزاد، سرش را به طرف آسمان مي كند و در حالي كه قنداق مسيح را مي گيرد، مي گويد: «خدايا موعود تو را كه به خاطر ديدنش زنده بودم ديدم. اكنون آماده ام كه مرا به سوي خود فراخواني اين گروه براين عقيده اند كه اين اولين شهادتي بود كه بر تولد مسيح موعود داده شده است و به همين جهت، اين روز را براي جشن كريسمس برگزيده اند.
البته كريسمسي كه براي تولد مسيح به صورت جشن يا فستيوال برگزار مي شود، بي تأثير از جشن ها و سنت هاي قديمي نيست. به عنوان مثال در رم باستان و قبل از مسيحيت، در تاريخي بين ۱۷ تا ۲۴ دسامبر، جشني به عنوان جشن خورشيد برگزار مي شد كه نام اين جشن «ساتور ناليا» بود. در اين جشن، مردم به شكرگزاري مي پرداختند و به همديگر هديه مي دادند.
درخت كريسمس
در روز جشن كريسمس، مسيحيان درخت كاجي به خانه مي آورند كه نشانه سبزي و طراوت و استواري در همه فصول است. مسيحيان اين درخت را با چراغ هايي كه نشانه روشنايي و نور است تزيين مي كنند كه اين سنت را نمي توان بي تأثير از جشن خورشيد دانست.
سنت به منزل آوردن درخت كريسمس به سال ۵۱۰ ميلادي برمي گردد. گفته شده كه مارتين لوتر شبانه هنگامي كه عازم منزل بود. از جنگل رد مي شد. درخت كاجي كه تلاقي نور ماه و ستاره در ميان برگ هاي آن منظره دل انگيزي به وجود آورده بود، توجه مارتين لوتر را به خود جلب كرد و به اين سبب وي درخت را بريد و با خود به منزل برد.
تزئينات درخت كريسمس
در سال ۱۵۲۱. م در شهري بين فرانسه و آلمان كه جزو شهرهاي فرانسه است. براي اولين بار درخت كريسمس تزيين شد كه امروز اين سنت در اكثر شهرهاي بزرگ جهان ادامه پيدا مي كند، در انگلستان ملكه ويكتوريا يكي از حاميان اصلي اين سنت بود.
مرسوم است كه مسيحيان بر روي درخت كريسمس عصاهايي را مي گذارند معمولاً اين عصاها را با دو نوار رنگي قرمز و سفيد به هم مي پيچند و در وسط آنها علامت سبزي را به صورت پاپيون تزيين مي كنند كه اكثر مسيحيان آن را به عنوان عصاي بابانوئل مي شناسند اما در واقع از سروته نگهداشتن اين عصا علامت J تشكيل مي شود كه در واقع از نام مسيح «Jesus» نشان دارد.
نوار سفيد نشان برپاكي مريم دارد و نوار قرمز نيز نشانه اي از ريختن خون مسيح بر صليب است و سبز هم كه به صورت پاپيون است، نمادي از اعتقاد مسيحيان بر اين باور است كه خداوند مسيح را به عنوان هديه اي براي نجات بشريت به زمين عطا فرموده است. قسمت بالاي درخت كريسمس با ستاره اي تزيين مي شود كه نمادي از ستاره اي است كه سه مجوسي به عنوان ستاره اي كه نشان از تولد مسيح بود در آسمان ديدند.
همچنين روي درخت كريسمس را با فرشتگاني تزيين مي كنند كه نشانه فرشتگاني است كه بر چوپانان ظاهر شدند و مژده تولد مسيح را دادند.
شيپور تزييني: شيپور وسيله اي بود كه در زمان هاي قديم به كمك آن از رويدادهاي خوب يابد مطلع مي شدند و از اين جهت شيپور نمادي است از ولادت حضرت مسيح(ع) است براساس يك سنت قديم كه از دوران قبل از ميلاد مسيح مانده است صداي اين ساز ارواح خبيث را از درون روح دور مي كند.
ناقوس: از گذشته وسيله اي براي با خبر كردن مردم بوده است و صداي ناقوس نشان وقوع رويدادهاي خوشحال كننده است. از قرن ششم ميلادي هر ساله شب تولد حضرت مسيح ناقوس هاي كليسا به صدا درمي آيد و به عنوان نماد شادي، ناقوس هاي كوچكي را به درخت كاج كريسمس مي آويزند.
گلوله هاي رنگي: گلوله به خاطر شكل كروي اش و اين كه آغاز و پاياني ندارد نشانه و نماد ابديت است و علامتي براي خوش يمني و طول عمر است.
بسته هاي كوچك هديه: بسته هاي كوچك هديه از تزئينات هميشگي درخت كريسمس بوده است كه نشانه بركت و بخشش خداوند است. هديه دادن و هديه گرفتن در اين روز هم به يادبود هديه اي دادن و هديه اي است كه خداوند با تولد حضرت مسيح(ع) به مردم اعطاء كرده است.
اسباب بازي ها و چيزهاي رنگي ديگري هم كه به درخت كريسمس آويزان مي شود براي تزيين و نشانه شادي براي تولد مسيح است.
بابانوئل يا سنت نيكلاس
مجسمه ها، چراغ ها و اسباب بازي هايي كه به صورت بابانوئل در زير يا روي درخت كريسمس گذاشته مي شود در واقع سمبلي است از كشيشي به نام سنت نيكلاس كه به صورت ناشناس شبهاي سرد بيرون مي رفت و خود را با شنلي بزرگ مي پوشاند و در زير شنل غذاهاي لذيذ و هديه هاي فراوان پنهان مي كرد و به قصد كمك و خوشحال كردن بچه هاي مستمند و مريض به آنها هديه مي كرد.
نيكلاس، قديسي بود در قرن ۴ و ۵ ميلادي كه حامي فقرا، بيماران و انسان هاي دلشكسته بود. البته از زندگي شخصي وي، هيچ اطلاعي در دسترس نيست و احتمال زيادي وجود دارد كه نيكلاس اسقف منطقه ميريا واقع در آسياي صغير بوده است كه در سال ۱۰۸۷ م ملوانان ايتاليايي، جسد وي را از ميريا به باري در آپوليا انتقال دادند كه ثبت اين روايت به نهم مه همان سال باز مي گردد و به علت محبوبيت بسيار زياد اين قديس، باري به عنوان يكي از پرجمعيت ترين مراكز زيارتي شده است و نام نيكلاس به تدريج به خيلي از افراد و اماكن نسبت داده شده و اسم ها و فاميل هاي بي شماري در زبان هاي اروپايي از نام نيكلاس مشتق شده است.
اولين واقعه تاريخي كه از نيكلاس نقل شده همان معجزه معروف وي است. به اين صورت كه امپراتور كنستانتين اول، سه مأمور را به ناحق محكوم به اعدام كرده بود، كه نيكلاس با ورود به خواب امپراتور از مرگ آنان جلوگيري به عمل آورد. اين داستان از يك مرجع يوناني به نام پراكسيس نقل شده كه ترجمه لاتين آن به قرن ششم بعد از ميلاد به نام سنت نيكلاس برمي گردد. يكي از كارهاي فوق العاده اي كه به نيكلاس منتسب است در مورد آن سه دختري است ،كه وي آنها را از فقر و انحراف تحميل شده برآنان نجات داد و همچنين آن سه كودكي كه به وسيله يك قصاب به بيگاري گرفته شده بودند و در يك خمره نمك نگهداري مي شدند، به زندگي باز گرداند. يكي از محاسن كارهاي انجام شده توسط وي در آن است. كه همگي آنها متوجه فقرا، بيماران و انسان هاي افسرده و دلشكسته بود.
از مشخصه هاي اصلي اين قديس هواخواهي و دلبستگي وي به همه جاي اين كره خاكي است. بعدها پروتستان هاي هلند در آمستردام لفظ سنت نيكلاس را به سنتر كلاز تغيير دادند و به او يك شخصيت فانتزي دادند كه براي بچه ها هديه مي آورد ولي تبديل آن به عنوان شخصيتي به نام پدر كريسمس يا بابانوئل از آلمان شروع شد و سپس به كشورهايي كه در آنها پروتستان ها زندگي مي كردند سرايت كرد و عاقبت به فرانسه رسيد.
اما در كشورهاي كاتوليك مذهب نيز سنتر كلاز را به عنوان كسي مي شناسند كه هر سال براي بچه ها جوراب هاي بلندي را كه كنار لوله بخاري مي گذراند، پر از هديه و خواركي هاي لذيذ مي كند. هم اكنون هم در نظر بچه هاي مسيحي سنت نيكلاس شخصيتي فانتزي است. با ريشي سفيد و بلند و شنل و كلاهي قرمز سوار بر سورتمه كه توسط گوزن هاي زيبا بر روي برف كشيده مي شود از نظر آنان او از طرف خدا مأموريت يافته تا خواسته هاي بچه ها را برآورده كند و براي بچه هايي كه تمام مدت سال بچه هاي خوبي بوده اند و تكاليف مدرسه خود را خوب انجام داده اند، هديه هايي بياورد. به همين جهت سرپرستان بچه هاي مسيحي را ايشان مي خواهند تا تقاضاي خود را روي كاغذ بنويسند و به آنها بدهند تا آنها با دادن اين درخواست نامه ها به بابانوئل از او بخواهند كه به درخواستشان جامه عمل بپوشاند.
به همين دليل بچه هاي مسيحي در شب كريسمس، چشم به لوله هاي بخاري مي دوزند و بي صبرانه منتظرند تا بابانوئل از لوله بخاري به خانه آنها بيايد و هديه هاي ايشان را در زير درخت كريسمس يا در زير بالش آنها و يا درون جوراب هاي بلندي كه به كنار لوله بخاري آويزان كرده اند بگذارد كه هدف اصلي از اين سنت كمك به بچه هاي مستمند و بي حامي است.
در تهران و ساير نقاط ايران هم توسط انجمن هاي خيريه مسيحي در شب كريسمس، شخصي را به صورت بابانوئل درست مي كنند و تا نيمه هاي شب، توسط وي در سطح شهر به آدرس هاي از پيش تعيين شده هدايايي مي فرستند. در بيشتر كليساها نيز، شب كريسمس بچه ها در كليسا جمع مي شوند و بابانوئل به همه آنها هديه هاي كوچكي را همراه با بهترين آرزوها براي موفقيت و خوشبختي عطا مي كند.
كارت كريسمس
اولين كارت كريسمس توسط شخصي به نام جان.پارزلي در سال ۱۸۴۳.م طراحي  شد سپس در انگلستان شخصي به نام سنت هنري درخواست كرد نقاشان ديگر هم همين كار را انجام بدهند. آنگاه طرح ها و نقاشي هايي از درخت كريسمس، بابانوئل و... در سطح شهر پخش شد وهمه در صدد برآمدند آنها را به دوستان خود هديه بدهند و به اين صورت كارت كريسمس مرسوم شد.
سرودهاي كريسمس
و در انتها مي رسيم به Carol يا سرودهاي كريسمس كه نشاني از همان سرودي است كه توسط فرشتگان براي چوپانان در روز تولد مسيح خوانده شد و به همين نشانه، زنگ هاي رنگي روي درخت كريسمس آويزان مي شود كه نمادي است از اعلام تولد مسيح در جهان.

اخبار فرهنگ
محمود روح الاميني:
جهاني شدن فرهنگ و هنر بي معناست

محمود روح  الاميني  با بيان  اين كه  چيزي  به  نام  جهاني  شدن  فرهنگ  و هنر وجود ندارد تصريح  كرد: بايد به  جاي  جهاني  شدن  از جهان  فرهنگ  و هنرها سخن  گفت.
 اين  نويسنده  و مردم  شناس  با بيان  اين  مطلب  به  ستاد خبري  همايش  هنر و جهاني  شدن  افزود: مقوله  اي  با عنوان  هنر وفرهنگ جهاني  را كشورهاي سرمايه داري  و در صدر آن آمريكا تلاش  مي كنند بدليل  دارابودن  قدرت ، ثروت  و تكنولوژي  برجهان  مسلط سازند. نويسنده  كتاب  مباني  انسان شناسي  بااشاره  به  اين كه  جهاني  شدن  در عرصه  سياست  و اقتصاد شايد معنا داشته  باشد ولي  درعرصه  هنر و فرهنگ  بي معناست  تأكيد كرد حتي  در درون  يك  كشور، با يك  فرهنگ  و هنر مسلط سروكار نداريم، چه  رسد به  اين كه  بخواهيم  درسطح  جهان  از آن صحبت  كنيم .
وي  افزود: مردم  نقاط مختلف  ايران ، از پوشاك  تا انواع  موسيقي  و آداب  و رسوم، سنتها و آيين  هاي  ويژه  گوناگونند و در كشورهايي  چون  ايران  با تنوع  فرهنگها و هنرها سر و كار داريم .
 استاد مردم  شناسي  بابيان  اين كه  ما نمي توانيم  واصلا منطقي  هم  نيست كه  دربرابر تكنيك  و فناوري  غرب  مقاومت  كنيم  تصريح  كرد: ما در اين حوزه  سخن  چنداني  براي  گفتن  نداريم  ولي  در زمينه  فرهنگي  وهنري ، مجاز نيستيم  كه  تسليم  غربيها شويم  چراكه  زمينه  هايي  براي  ارايه  درعرصه جهاني  به  همراه  داريم.
رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در ديدار با دبيركل يونسكو: 
سهم ثبت آثار تاريخي ايران در فهرست ميراث جهاني بايد افزايش يابد

سيد حسين مرعشي، رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در يك ديدار رسمي با كوچيروماتسورا دبير كل يونسكو با اشاره به تمدن و فرهنگ غني و كهن ايران خواستار افزايش سهم ثبت آثار تاريخي فرهنگي ايران در فهرست ميراث جهاني شد.
به گزارش خبرنگار ما ، براساس قانوني كه از سال گذشته در اجلاس كميته ميراث جهاني يونسكو به تصويب رسيده است، هر كشور مي تواند سالانه يك اثر تاريخي- فرهنگي و يا طبيعي را به اين كميته معرفي كند.
در اين ديدار كه برخي از معاونان و مسئولان ميراث فرهنگي و گردشگري و سفير ايران در يونسكو حضور داشتند، سيدحسين مرعشي با تشريح برنامه هاي حفاظت از ميراث فرهنگي و توسعه صنعت توريسم دركشور از اختصاص ۵/۲ ميليارد دلار به منظور حفاظت از ميراث فرهنگي كشور طي ۱۰ سال آينده خبر داد.
وي با اشاره به تاكيد برنامه پنج ساله چهارم براي رسيدگي به ميراث فرهنگي مشترك بين  ايران و ديگر كشورهاي منطقه آمادگي ايران براي واگذاري ۱۰۰ ميليون دلار به صورت وام درازمدت به ديگر كشورهاي منطقه براي احياء آثار حوزه تمدني فرهنگ ايراني را اعلام كرد.
ماتسورا دبيركل يونسكو نيز در اين ديدار اقدام وسيع ايران در زمينه تعديل برج جهان نما و حفاظت از ميراث فرهنگي را ستود و با اعلام آمادگي يونسكو براي هر گونه همكاري گفت: ايران مي تواند نقش منطقه اي به خود گرفته و با توجه به ظرفيت هاي بالاي كارشناسي و تخصصي محور بازسازي آثار تاريخي منطقه باشد.
برگزاري همايش بزرگ كانون هاي فرهنگي هنري دانشجويان كشور
وزير علوم، تحقيقات و فناوري ضمن بازديد از نمايشگاه جنبي همايش كانون هاي فرهنگي هنري دانشجويان سراسر كشور، در جمع دانشجويان گفت: مديراني كه در انديشه محدودكردن فضاي فرهنگي هستند، در وزارت علوم باقي نمي مانند. به گزارش خبر نگار ما ،دكتر جعفر توفيقي در اين بازديد از نزديك در جريان مشكلات دانشجويان قرار گرفت و ضمن تقدير از فعاليت هاي فرهنگي هنري دانشجويان گفت: در حال حاضر مهم ترين مشكل موجود در اين راه، كمبود امكانات و بودجه است كه براي حل آن تلاش خواهم كرد.
جمعي از شركت كنندگان در اين همايش، در جريان بازديد وزير علوم، اعتراض جمعي خود را نسبت به كاستي هاي موجود در دانشگاه ها ابراز داشتند و جمعي ديگر نيز با امضاي طوماري جمعي خواستار عضويت نمايندگان كانون ها در شوراي فرهنگي دانشگاه شدند.
براساس اين گزارش همچنين هادي خانيكي معاون فرهنگي اجتماعي وزير علوم، تحقيقات و فناوري، كانون هاي فرهنگي هنري دانشجويان را تجربه اي ويژه در جامعه ايران دانست و گفت: شكل گيري كانون هاي فرهنگي هنري حاكي از رشد مدني در جامعه است.
وي ضمن برشمردن موانع موجود بر سر راه توسعه كانون ها اظهار داشت: در سه سطح نگرشي، رفتاري و ساختاري كانون هاي فرهنگي هنري دانشجويان با موانعي روبه رو هستند.
۵۰۰ كانون دانشجويي فعال
به گفته معاون امور جوانان جمعيت هلال احمر استان تهران، هم اكنون نزديك به ۵۰۰ كانون دانشجويي جمعيت هلال احمر در دانشگاه هاي كشور راه اندازي شده و فعال هستند.
شاهين فتحي افزود: اين كانون ها براساس اساسنامه اقدام به عضوگيري و تشكيل گروه هاي بشردوستانه اعم از تسكين آلام بشري، حمايت از زندگي و سلامت انسان ها، احترام متقابل بين انسان ها و صلح و دوستي مي كنند. به گفته وي، اين كانون ها در قالب تشكيلات يا انتخاب دبير و شوراي اجرايي كانون اقدام به ارائه طرح هاي بشردوستانه و امدادي مي كنند و در كنار اين گروه ها تيم هاي امداد و نجات ۳۳ نفره در حال تشكيل و توسعه هستند كه در آينده نزديك بحث آموزش و تيم هاي امدادي را نيز مد نظر قرار خواهند داد.
اين مقام مسئول ادامه داد: در اين خصوص در خوابگاه هاي دانشجويي به خصوص در كوي علوم پزشكي دانشگاه تهران و كوي دانشگاه تهران اقدامات بيشتري انجام شده كه در حال حاضر قابل بهره برداري هستند.
فتحي به حمايت مالي جمعيت هلال احمر به كانون ها اشاره كرد و گفت: با اين حمايت ها امكان بهره برداري از فرايند اجرايي طرح هاي پيشنهادي كانون ها امكان پذير مي شود كه اين طرح هاي پيشنهادي كانون ها در راستاي اهداف بشردوستانه جمعيت هلال احمر است.

بازار فرهنگ
008043.jpg
شهيد سپهبد علي شيرازي در كمين گل سرخ
كتاب در كمين گل سرخ برگرفته از زندگينامه شهيد سپهبد علي صياد شيرازي، نوشته محسن مومني توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد.
به گزارش خبرنگار ما، در هشتمين جشنواره انتخاب بهترين كتاب دفاع مقدس ويژه بررسي آثار منتشره در سال هاي ۱۳۸۲-۱۳۸۱ در بخش جنگ و زندگينامه شهيد، كتاب در كمين گل سرخ مقام اول را به خود اختصاص داد. محسن مومني در مقدمه كتاب مي گويد: «درست فرداي شهادت سپهبد صياد شيرازي، دوست نويسنده ام احمد دهقان متني در اختيارم گذاشت كه پياده شده از چندين جلسه مصاحبه با آن شهيد بود كه از سوي دفتر ادبيات و هنر مقاومت حوزه هنري صورت گرفته بود. اين متن در برگيرنده خاطرات او از ابتداي انقلاب تا عمليات والفجر يك بود. سپهبد صياد شيرازي خوشبختانه علاوه بر مصاحبه با دفتر ادبيات و هنر مقاومت كه بيان شد، مصاحبه ديگري هم با سازمان اسناد انقلاب اسلامي داشته كه حاوي شش جلسه گفت وگو از زندگي پيش از انقلاب اوست. لذا اساس اين نوشته را بر پايه اين دو گفت وگو و بعدها يادداشت هاي آن شهيد قرار داده شد و...» آنچه مي خوانيد بخشي از اين كتاب است: «... ده سال پيش از پيروزي انقلاب اسلامي، زماني كه ستوان علي صياد شيرازي افسر گمنامي در لشكر تبريز بود، تيمسار يوسفي فرمانده لشكر در ميان جمعي از نظاميان گفته بود:« نام اين جوان را به خاطر بسپاريد. من در ناصيه او آن قدر لياقت مي بينم كه اگر بخت يارش باشد و از شر حاسدان در امان بماند، روزي فرمانده نيروي زميني ارتش ايران شود. پيش بيني سرلشكر پير، سيزده سال بعد هنگامي تحقق يافت كه ايران يكي از حساس ترين لحظات تاريخ خود را مي گذراند و...»
اين كتاب در ۳۶۸ صفحه، به شمارگان ۲۲۰۰ نسخه و با قيمت ۲۴۰۰ تومان به بازار عرضه شده است.
سنگفرش
شاعر: غلامحسين نصيري پور/ ناشر: شاعران امروز/ چاپ اول، ۱۳۸۳/ ۱۰۸ صفحه، رقعي/ ۱۰۰۰ تومان.
كتاب حاضر مشتمل بر ۱۰۳ شعر كوتاه از نصيري پور است كه طي سال هاي ۶۹-۶۸ سروده شده است.
روون پسري از رين
نويسنده: اميلي رودا/ ترجمه: نسرين وكيلي/ ناشر: افق/ چاپ اول، ۱۳۸۳/ ۱۶۸ صفحه، پالتويي/ ۱۴۰۰ تومان.
پشت جلد اين كتاب چنين آمده است: «پيشگويي جادوگر روستا، شبيه معماست اگر روون پسر نوجوان روستا مي خواهد مردم منطقه را از خشكسالي نجات دهد، بايد معما را حل كند. شش تن از مردم روستا براي رسيدن به پاسخ معما، دل به دريا مي زنند و براي حل معما با خطر ناشناخته كوهستان درگير مي شوند. روون، نفر هفتم گروه نيز ناخواسته با آنها همراه مي شود.
به نظر مردم روستاي رين،«روون» پسر ضعيف و ترسويي است كه براي نجات روستا از خطرنابودي نمي توان به او اميد بست. آيا به راستي كاري از دست روون ساخته نيست؟
جلد اول از مجموعه «رمان هاي روون» كتاب برگزيده شوراي كتاب كودك استراليا در سال ۱۹۹۴ شد.
هر يك از كتاب هاي اين مجموعه در عين پيوستگي اثري مستقل به شمار مي روند.
حماسه اهورايي گاهان
برگردان و گزارش به شعر فارسي: رحيم چاوش اكبري «يسنا تبريزي»/ ناشر: دفتر پژوهش هاي فرهنگي با همكاري مركز بين المللي گفتگوي تمدن ها/ چاپ اول، ۱۳۸۳/ ۲۸۶ صفحه، وزيري/ ۳۸۰۰ تومان.
جشن هاي ايرانيان
مؤلف:  عسكر بهرامي/ ناشر: دفتر پژوهش  هاي فرهنگي/ چاپ اول، ۱۳۸۳/ ۱۲۰ صفحه، رقعي/ ۹۵۰ تومان.
كتاب حاضر كه چهل و ششمين جلد از مجموعه از ايران چه مي دانم، است به جشن هاي ايرانيان پرداخته است. در پيش سخن كتاب آمده است: «در گذشته جشن ابزار مهمي براي آگاهي دهي و وحدت بخشي به جامعه و نهادهاي ديني بوده است و حتي آن گاه كه جشن معناي ديني، آموزه اي و قدسي خود را هم از دست داده، باز هم نهادهاي آن در آيين ها، آداب، رسوم و هنرهاي مرتبط با آن حفظ شده و اين امكان را به دست داده اند تا در دوره هاي بحراني يا گذار، به رغم گسستگي هاي ظاهري در فرهنگ يا جامعه، متانت و وحدت عمل برگزاركنندگان اين جشن ها به خوبي حفظ شود. از اين رو اينك بررسي اين مقوله، نه چونان پديده اي منسوخ، بلكه پژوهشي علمي تلقي مي شود كه نتايج حاصل از آن انسان امروزين را در درك خاستگاه، هويت و سرنوشت خويش ياري مي كند.
از جمله بارزترين نمونه جشن ها، كه كاركرد اجتماعي و فرهنگي آن هنوز در سطح گسترده اي ديده مي شود، جشن سال نوي ايراني، عيد نوروز، است كه از يك سو پيوند  دهنده اقوام مختلف ايراني با يكديگر و با گذشته مشترك آنهاست و از سوي ديگر، همه ساله فرارسيدن آن، حس پويايي و سرزندگي و تكاپو براي سالي بهتر را در وجود هر فرد ايراني تقويت  مي كند و همچنان كه اغلب گفته مي شود، نقطه عطفي براي باز نگريستن به سال گذشته و شروع زندگاني تازه اي است و گويي تجلي همان آفرينش نخستين است كه نوروز در اصل، در گراميداشت آن برگزار شده است.
از مجموعه پرشمار جشن هاي ايراني كه در اين كتاب به فراخور اهميت شان بدانها پرداخته شده، جز يكي دو مورد، كه ديرزماني است كه در اثر تندبادهاي نواخته شده بر پيكر ايران تاريخي از ياد رفته اند و از آنها جز در نوشته هاي كهن، نشاني نيست يا دست كم، در بهترين حالت، به صورت محلي و در شكلي ديگر، يا آييني ديگر، به حيات كم فروغ و رو به نابودي خود ادامه مي دهند.»
پهنه انديشه
شاعر: حسين پاييزي/ ناشر: كلام شيدا/ چاپ اول، ۱۳۸۳/ ۳۰۴ صفحه، رقعي/ ۲۴۰۰ تومان.
آفرينش، يك نمايش از خداست
همچنان از ذره تا خروارها
«آن» در آدم پرتو روح است و بس
اين سخن را گفته ام من بارها
كتاب حاضر مجموعه اشعار حسين پاييزي است.

فرهنگ
اجتماعي
انديشه
سياست
كتاب
ورزش
هنر
|   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  كتاب  |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |