همراه با ديويد مويس در گذشته و آينده اورتون
فراتر از جدول
آيا اورتون رو به زوال است اين جمله اي است كه بحث داغ روز است مويس در اين رابطه مي گويدهرچند شكست مقابل تاتنهام آن هم با كسب چنين نتيجه اي ناگوار است اما زمان و مسابقات زيادي در راه است اورتون بايد از سد منچستر بگذرد و به صدر برسد اين همان چيزي است كه مويس را به آرامش مي كشاند
|
|
آنچه چيدمان ساده جدول ليگ برتر نشان مي دهد چيزي فراتر از شمارش امتيازها و نمايش تيم هاي برتر نيست. رده هاي متوالي اين جدول سرد و نمايشي از عدم هيجان است. تنها نگاه ها به چند رديف اول خيره مي شود و با ديدن تيم هاي چلسي، آرسنال، منچستر يونايتد و اورتون رو به آخرين رديف مي رود كه مربوط به تيم رو به زوال وست بروم است. اين كه تيمي چون اورتون بيش از ۱۰ امتياز با آرسنال فاصله دارد و يا منچستر با چلسي كمتر از ۱۰ امتياز، محاسبه مي شود و تمام. اين پيگيري مخصوص كساني است كه در هرج و مرج زندگي گوشه اي براي كركري هايشان نگه داشته اند و مي خواهند بدانند چلسي محبوبشان يا اورتون و... كي به صدر جدول مي رسند و با چه امتيازي.
اما جدا از اين چيدمان سرد و بي انرژي و با كنارگذاشتن آن گونه اي ديگر از رقابت ها به چشم مي خورد؛ هياهو و التهاب ما بين اورتون و منچستر، چلسي و آرسنال و همين طور خزيدن هركدام به رديف اول جدول. اگر جزو كساني هستيد كه تيم مورد علاقه تان اورتون است و با ديدن آن در پله هاي جدول و شمارش امتيازها كنار مي رويد تا همين جا كافي است. اما اگر سرتان براي
جار و جنجال ها و واقعيت هاي تيمتان درد مي كند به ادامه نيز نگاهي داشته باشيد.
۱
ديويد مويس ـ مربي اورتون ـ وقتي صاحب خرابه هاي اين باشگاه شد با حس رقابت شديدـ كه گاهي رو به نفرت مي رفت ـ نسبت به آلكس فرگوسن كار خود را آغاز كرد. حتي قبل از ورود او به اورتون كليه اخبار و عملكردهاي او توسط مويس دنبال شد،از نوامبر ۱۹۸۶ كه فرگوسن از تيم آبردين به منچستر آمد و همه روزهاي بعد از آن، مويس حتي نخستين بازي او را مقابل آكسفورد به خاطر مي آورد. چرا كه او نيز ميان تماشاگران ورزشگاه مانور پارك حضور داشته است و از نزديك رهبري رقيب موردعلاقه اش را تماشا مي كرده است.
با اين اوصاف آغاز چشمگير اورتون در اين فصل، تا آن جا كه از تيم منچستر يونايتد نيز پيشي بگيرد غافلگيركننده بود. اين پيروزي و تاختن در رديف سوم جدول و جزو سه تيم برتر بودن براي ديويد مويس معنايي با ارزش تر به همراه داشت و آن برد در مقابل رقيب قديمي فرگوسن بود. اغراق نخواهد بود كه براي مويس شب هاي بازي منچستر از لحاظ هيجان و اضطراب با بازي هاي اورتون برابري مي كند و اين عين جمله اي است كه او شب بازي منچستر و ليون به زبان آورد. مويس جزو منتقدان و نظردهندگان اصلي براي منچستر است و نظرهاي او تيتر داغ و رديف اول.
بازي هاي گذشته منچستر و كارنامه پربارش، حضور فرگوسن و نحوه ذكاوت و تمرين هاي ويژه اش جزو سوژه هاي مويس هستند براي نفوذ و آموزش.
ديويد مويس معتقد است: «بايد در هر لحظه براي آموزش و تعليم آماده بود چرا كه داستان هاي بد و شايعه هاي وحشتناك زماني آغاز مي شود كه اتفاق بدي رخ داده باشد و گرنه با اتفاق هاي خوب همه خاموش اند.» اين شيوه آموزش و مربيگري مويس زبانزد است؛ درست مانند زماني كه مويس جزو دنبال كننده هاي اصلي تمرين هاي بازيكنان ايتاليايي و نحوه آموزش تراپاتوني بود.
۲
جار و جنجال هاي اخير تيم اورتون و حاشيه سازي هاي روز جزو معضلات اصلي ديويد مويس در فصل جاري به حساب مي آيد. پرداختن بيش از حد به وين روني مشهورترين بازيكن اين تيم چهره اورتون را به باشگاهي بي لياقت و فاقد شايستگي براي داشتن بازيكنان بزرگ جلوه داد. از طرفي نحوه تمرينات و تورهاي تعيين شده او با نقدهاي پي در پي همراه شد و در كنار همه اين اوصاف وضعيت نامطلوب مالي باشگاه دامنه لازم جهت پس افتادن را فراهم كرد.
اين شرايط بحراني و اتفاق هاي خاص كه در زمان ليگ برتر به يك باره اتفاق افتاد نادر است براي نشان دادن جوهره اصلي مويس بزرگترين سد به شمار مي آيد. اما با همه آنچه گفته شد تا قبل از هفته پيش سومين تيم برتر اورتون بود اما به آرامي زور مشكلات بر مويس چيره شد.
مدير مالي باشگاه اورتون با پيشنهادي ويژه ـ كه تقريباً بعد از آغاز مربيگري مويس مطرح شده بود ـ وضعيت اقتصادي باشگاه را كمي سر و سامان داد. در ايده طرح شده چنين آمده بود كه مي شود از هواداران ميليوني اورتون ـ كه در آخرين آمار ۸/۱۲ ميليون نفر اعلام شده بود ـ علاوه بر حمايت هاي دايمي و دلگرمي بازيكنان در جهت تامين بودجه لازم باشگاهي استفاده كرد. بدين ترتيب كه با سرمايه گذاري هاي هرچند محدود و فروش سهام آنها را در سود و پيشرفت باشگاه سهيم كرد. اين نظريه كه در سال ۲۰۰۲ در باشگاه اورتون قوت گرفت با مخالفت جدي مويس روبه رو شد. اين ايده نو از نظر مربي اورتوني ها جدا از نتايج مثبتي كه به همراه داشته است اثرات منفي مخربي به همراه خواهد داشت چرا كه هواداران خواستار تشويق و حمايت از تيمي هستند كه استقلال مالي داشته باشد و بدون ضعف و استعانه روي پاي خود بايستد. اين عقيده مويس با كمك مشاورين باشگاه به نظر مثبت تبديل شد.
در همان زمان مطبوعات بريتانيايي متن اعتراض نامه مويس را با تكيه بر اين گفته آغاز كردند كه ديويد مويس معتقد است: «پول به فوتبال ارتباطي ندارد» اين جمله اي بود كه مويس نگون بخت يك بار در مصاحبه هاي انجام شده به زبان آورده بود. او بعد از اين بارها و بارها جمله گفته شده اش را كه بيشتر تبديل به دسيسه مطبوعاتي شده بود توضيح داد و ربط نداشتن پول با فوتبال را از لحاظ خلق نكردن استعداد و آفرينش روح فوتباليست شدن توضيح داد و...
بالاخره با اين نظر موافقت و طرح موردنظر پيشنهاد شد. بلافاصله بعد از ارايه اين بحث تماس هاي مكرر مردم آغاز شد و دقيقاً ۱۴ روز بعد از اين جريان كليه تقاضانامه هاي مربوطه به پايان رسيد و...
اتفاقات گفته شده بعد از سال ۲۰۰۲ و ايستادن مجدد اقتصاد باشگاه به صورت كاملاً محدود دنبال شد. آغاز فصل جاري فلش بك ناگواري براي اورتوني ها داشت چرا كه با تعويض مديريت مالي باشگاه و سپردن امور به چالز كوالي دوران ركودي جديد آغاز شد و دامنه زد به همه مشكلاتي كه وجود داشت. بارديگر تبليغ تقاضانامه هاي اورتون پخش شد اما اين بار با عكس العمل كمتري از سوي مردم!
۳
زماني كه جنجال همه مطبوعات سفر وين روني شده بود و زماني كه جنجال ها برعدم شايستگي باشگاه تكيه داشت، ديويد مويس تلاش زيادي در ثبت و ورق زدن تاريخ درخشان اين تيم در رسانه ها انجام داد. تاكيد بيشتر مويس بر دهه ۸۰ بود زماني كه بازيكناني چون گري لينيكر، هاردمن پيتر و نويل سائوت هال و... جزو مهره هاي دلرباي اورتون بودند. مويس براي دوران زندگي باشگاه فراز و نشيب هاي زيادي را به تصوير مي كشد درست مانند زماني كه لينيكر به بارسلونا رفت و تيغه تيز انتقادها تيم را تك بعدي خواند و بعد از آن افول تيم و به قعر جدول رفتن را به دنبال داشت.
سال ۱۹۹۳ وقتي تيم تك بعدي با حضور جورويل دوباره قوت گرفت بعد از آن تا سال ها در فراز ماند. طي سال هاي ۹۶ـ۱۹۹۵ اورتون تشخيص فصل را با پيروزي پشت سر گذاشت و در فراز ماندن اورتون به ۱۹۹۷ و ۹۸ نيز رسيد و طي اين سال ها دوبار از سقوط در فينال رهايي يافت و...
بدين ترتيب مويس بارها و بارها آنچه اورتون به واسطه آن درخشيده بود را به رخ كشيد. مويس در فصل جاري ليگ برتر تعهد و عشقي كه بارها در مصاحباتش نسبت به اورتون اعلام كرده بود را ثابت كرد و دفاع ازروني سردمدار همه آنها بود. مويس معتقد بود چطور تيمي كه بازيكنان بزرگي مانند روني را به دنياي فوتبال عرضه مي كند شايستگي نگهداري آنها را ندارد؟! و... بالاخره روني به منچستر رفت اما اين آن چيزي نبود كه مويس به آن اعتقادي داشته باشد.
۴
«رقابت زمينه ساز پيروزي مي شود» اين جمله را مي توان با شيوه مربيگري منحصر به فرد او منطبق دانست. هرچند براي هويت چلسي و آرسنال نيز جزو رقباي اصلي هستند اما كنارزدن منچستر يعني پس زدن رقيب اصلي و رسيدن به جنگ واقعي. از دست دادن جايگاه سومين جدول در هفته اي كه گذشت و تعظيم مقابل فرگوسن براي مويس فاجعه اي از ياد نرفتني است. حالا بيش از سه امتياز ما بين آنها فاصله افتاده است. بازي ها فوق العاده اند و حس نبرد داغ داغ.
آيا اورتون رو به زوال است؟ اين جمله اي است كه بحث داغ روز است؟ مويس در اين رابطه مي گويد: «هرچند شكست مقابل تاتنهام آن هم با كسب چنين نتيجه اي ناگوار است اما زمان و مسابقات زيادي در راه است.»
شكست هاي اورتون با چارلتون و تاتنهام جزو شكست هاي تاريخي است و بردهايي مقابل
تيم هايي چون ليورپول و منچستر سيتي جزو درخشان ترين لحظه هاي اورتون به حساب مي آيند.
مويس با شخصيت قدرتمند و افسانه ايش به همين آسودگي از ميدان خارج نمي شود. او قطعاً پروژه ها و ترفندهاي طرح شده و اجرا نشده بسياري دارد. «اورتون بايد از سد منچستر بگذرد و به صدر برسد. اين همان چيزي است كه مويس را به آرامش مي كشاند.»
منابع:bbc و newspaper asia.com
|