چهارشنبه ۱۷ فروردين ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۶۶۷ - Apr 6, 2005
اصولگرايي و توقع مردم
دو سال قبل گروهي تحصيلكرده و دانشگاهي اما داراي افكار متفاوت و حتي مخالف با جريان دوم خرداد در انتخابات شوراهاي كل كشور به پيروزي غيرمنتظره اي دست يافتند، اين عده كه به جز معدودي از ايشان بقيه فاقد شهرت سياسي بودند جريان فكري خود را اصولگرا ناميدند و از آن پس بود كه اصطلاح اصولگرايي جاي خود را در فرهنگ سياسي كشور باز كرد و كم كم جايگزين اصطلاحاتي چون راست و محافظه كار شد. يكسال قبل نيز در انتخابات مجلس تركيب مجلس هفتم نسبت به مجلس دوم خردادي ششم باز هم به صورتي غيرمنتظره تغيير يافت و رسيدن چهره هايي كه البته اين بار تعداد بيشتري از ايشان داراي شهرت سياسي بودند به صندلي هاي مجلس هفتم نشان داد كه ستاره اقبال اصولگرايي همچنان تلألؤ دارد و با گرم شدن بحث انتخابات رياست جمهوري گمانه ها بر آن رفت كه نه تنها سال ۸۴ بلكه باقيمانده دهه ۸۰ دوران اصولگرايان مي تواند باشد چراكه اين گروه با انگيزه بسيار براي پيروزي در نهمين انتخابات رياست جمهوري كه مهم ترين واقعه سياسي سال است با به دست گرفتن سكان مديريت مهم ترين و پر امكانات ترين قوه كشور، افق سياسي و اقتصادي و امنيتي هشت سال آينده را ترسيم خواهند نمود.
تحليل و قضاوت دو سال اخير مردم نسبت به جريانات دوم خرداد و نااميدي ايشان از كارآمدي و صداقت اين جريان براي تحقق شعارهايش و مهم تر از آن ترديد جدي مردم نسبت به اعتقاد بخش هايي از اين جريان براي حفظ حكومت ديني و اعتلاي جمهوري اسلامي و استقلال و سرافرازي كشور از سلطه بيگانه، موجب تشكيل شوراها و مجلس توسط اصولگرايان شد و منطق سياسي نيز حكم مي كند كه تحليل و قضاوت مردم در پايان دومين سال عمر شوراها و يكمين سال عمر مجلس هفتم بر همان روند باشد چراكه تلاش شوراها و مجلس براي رفع مشكلات مردم صرفنظر از نتايج عملي آن قاطبه مردم را نسبت به صداقت اصولگرايان خوشبين ساخته است. آرايش سياسي جريان دوم خرداد و احزاب اقماري آن براي انتخابات رياست جمهوري نيز حاكي از تلاش ايشان براي كسب شكستي آبرومندانه در انتخابات آينده است.
رويه متداول در اكثر نظام هاي دموكراتيك جهان نيز اين است كه جريانات حاكم بر كرسي هاي پارلمان ها برنده انتخابات بعدي رياست جمهوري مي شوند زيرا مردم به خوبي به زيان هاي دوگانگي دولت و مجلس واقفند و نمي خواهند زندگي اجتماعي را به دليل اختلافات دولت و مجلس دچار بن بست نمايند كمااين كه يكي از دلايل پيروزي قاطع جريان دوم خرداد در انتخابات مجلس ششم نيز همين امر بود. تجربه كشورهايي چون تركيه نيز نشان داد كه دولت هاي بي ثبات ائتلافي نيز قادر به ارائه راه حل هاي بنيادين براي رفع معضلات كشور نيستند و ترجيح منطقي مردم اين است كه گروهي توانمند همزمان كنترل مجلس و دولت را به عهده گيرد.
اما بايد دانست كه در عين حال هيچ تضميني وجود ندارد كه مردم با ديدن رويه اي خلاف توقع خود از جريان فعلا پيروز اصولگرا در همين مدت كوتاه باقيمانده تا انتخابات رياست جمهوري پشت به اين جريان نكنند.
اصولگرايي در ذهن مردم ايران يك رويه است كه گرچه كتاب ها و مقالات زيادي براي تعريف دقيق محتوا و حد و مرز آنها نوشته نشده است اما چارچوب هاي آن در نزد مردم معلوم است. مردم از جريان اصولگرا توقع تجلي فضيلت هاي اخلاقي را دارند. همان فضيلت هايي كه در قرآن خوانده اند و از تجلي آن در زندگي فردي و اجتماعي اولياي خدا شنيده اند. اين فضيلت ها ترجمه عملي احكام حكومتي و فقهي اسلامي مي باشد كه نتيجه آن عدالت و سعادت بشري است. گرچه تنوع اين احكام اخلاقي و فقهي زياد است اما فهم آنها براي قاطبه مردم دشوار نيست زيرا حتي كم سوادترين مردم نيز مي دانند و شنيده اند كه نتيجه روش هاي خداپسندانه حكومتي پيامبر اسلام(ص) و علي (ع) بر جامعه چه بوده است و حسين(ع) براي چه به شهادت رسيد و ائمه اي كه به زور خانه نشين شدند اصحاب خود را چطور اداره نمودند.همين ويژگي فرهنگي ايرانيان است كه سبب پا نگرفتن انديشه هاي سكولار در جامعه ايران در طول يك قرن آشنايي با مدرنيته است .
بخشي از بي اعتمادي مردم به جريان دوم خرداد نيز به دليل تبليغ سكولاريزم توسط برخي از سران اين جريان بوده است.
مردم مي دانند كه اصولگرايي الهام گرفته از رويه معصومين است و در اين رويه از تبعيض و بي عدالتي و تندروي و بدعت سازي به نام دين و هتك حرمت مسلمين و بي احترامي به بزرگان و مرعوب شدن در برابر سلطه طلبان و بي صداقتي و فريبكاري و به هيچ شمردن مردم خبري نيست. نظرسنجي ها و راي گيري و راهپيمايي ها از ابتداي انقلاب تاكنون نشان داده است كه مردم متدين و علاقمند به حكومت بر مبناي دين هستند و اگر هم از كارآمدي و عملكرد مجريان ناراضي هستند بخاطر عدم تقيد ايشان به اخلاق و عدالت و مديريت اسلامي است. مردم مي دانند كه يك اصولگرا نه براي رسيدن به قدرت كه براي انجام تكليف به رقابت براي رسيدن به مناصب مي پردازد تا جهت ارايه خدمت به امت و ملت از تجربيات و استعدادهاي ذاتي خود استفاده نمايد.
مردم مي دانند كه اصولگرايي در تعارض با اخلاقيات ماكياولي و استاليني است و اصولگرايي جدايي دين از سياست را برنمي تابد چراكه از سياست غيرديني جز سياست ماكياولي و فريب و ريا و جنگ قدرت حاصلي نصيب نمي شود.
حال اگر نتيجه عملكرد شورا و مجلس اصولگرا اولا تجلي احكام اخلاقي و اجتماعي ديني در تصميمات ايشان نباشد ثانيا رقابت هاي نامزدهاي مناصب مختلف خصوصا رياست جمهوري خالي از اصول اخلاقي و تكليف گرايانه باشد، البته مردم از اصولگرايي روي برنمي تابند اما به مدعيان اصولگرايي پشت مي كنند و به جست وجوي صاحبان تقوا و فضيلت اسلامي مي روند تا امور را به دست ايشان بسپارند و حتي اگر زمان اين جست وجو درازتر از زمان بازمانده تا انتخابات باشد آنگاه با قهر خود از صندوق ها عصبانيت خود را بروز خواهند داد.
پس اصولگرايان كه خود را علاقمند و مطيع مقام معظم رهبري مي دانند مراقب باشند تا برون داد تصميمات ايشان و رفتارهاي سياسي و رقابتي بروز يافته از آنها موجب بي رونقي انتخابات و نهايتا برآورده نشدن آرزو و تكدر خاطر آن رهبر خيرخواه و صادق و بزرگوار ملت نشود.

يادداشت
اجتماعي
اقتصادي
دانش انفورماتيك
بـورس
حوادث
خارجي
سياسي
داخلي
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش انفورماتيك   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   داخلي   |  
|  شهري   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |