چهارشنبه ۳۱ فروردين ۱۳۸۴
گفت وگو با امير دريابان علي شمخاني وزير دفاع
ديپلماسي دفاعي
000048.jpg
عكس : مسعود خامسي پور
ياسر مرادي
پس از وقوع حادثه يازده سپتامبر و حمله همه جانبه ايالات متحده به كشورهايي چون افغانستان، همه كارشناسان به اين تحليل رسيدند كه آمريكا به اذعان خود بوش، جنگ صليبي را آغاز كرده و منافع خود را در قالب ايدئولوژيك دنبال مي كند. بسياري بر اين باور بودند كه مردم آمريكا از اين روند و جنگ هاي پياپي در چهار سال اول فعاليت بوش ناراضي هستند و بوش را براي بار دوم برنخواهند گزيد. اما انتشار فيلمي از بن لادن در روزهاي آخر انتخابات و ترس مردم آمريكا از حمله مجدد القاعده باعث شد بوش بار ديگر و با قدرت بيشتري فعاليت هاي خود را ادامه دهد.
به هر حال در شرايط فعلي حلقه آمريكا پيرامون ايران در حال تكميل است و مواضع دفاعي ايران براي مقابله با اين سياست هاي آمريكا بايد شنيدني باشد. به همين دليل به سراغ دريابان شمخاني رفتيم تا ديدگاه وي را در اين زمينه جويا شويم. وي گفت حضور قدرت هاي بزرگ در مرزهاي جغرافيايي ايران را بايد يكي از عوامل بي ثباتي منطقه دانست. مشروح اين گفت وگو از نظرتان مي گذرد.

* آقاي شمخاني الگوي امنيت ملي نظام در شرايط فوق العاده حساس فعلي چگونه تعريف مي شود و در راستاي افزايش اقتدار ملي وزارت متبوعه شما چه نقشي دارد؟
- جمهوري اسلامي ايران براي تأمين امنيت ملي خود نياز وافري به خوداتكايي دارد. اين امر ناشي از ماهيت ساختاري و اهداف استراتژيك ايران است. طي سال هاي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، جهت گيري سياست دفاعي و امنيتي ايران با تغييرات قابل توجهي روبه رو شد. در دوران قبل، شاخص هايي از همكاري گرايي بين المللي در سياست هاي دفاعي و امنيتي ايران وجود داشت. به همان گونه اي كه ايران با تهديدات متعدد و فراگيري روبه رو مي شد، زمينه براي همكاري و ائتلاف با قدرت هاي بزرگ نيز وجود داشت.
الگوي امنيت ملي ايران صرفاً بر اساس حداكثر سازي قدرت تعريف نمي شود كه يكي از اركان آن پيوستگي حكومت و مردم نيز به حساب مي آيد. وزارت دفاع در تحقق چنين فرآيندي نقش مؤثر و تعيين كننده اي دارد. اين نقش را مي توان بازتاب مطلوبيت هايي دانست كه طي سال هاي بعد از جنگ مورد پيگيري قرار گرفته است. جنگ تحميلي را بايد نقطه عطفي در سياست  دفاعي و امنيتي ايران دانست. به هر ميزان كه جدال هاي منطقه اي افزايش مي يابد، مطلوبيت هاي ايران براي گسترش خودكفايي استراتژيك نيز بيشتر خواهد شد. بنابر اين جمهوري اسلامي ايران اقتدار ملي را در شرايطي تأمين شده مي داند كه زمينه هاي توليد قدرت استراتژيك فراهم شود. ما طي سال هاي گذشته در چنين روندي گام برداشته ايم. تاريخ امنيتي منطقه بيانگر شرايطي است كه بر اساس آن مي توان نشانه هايي از همكاري بين المللي براي قدرت سازي را نيز در دستور كار قرار داد. در اين ارتباط، جمهوري اسلامي ايران به موازات قدرت ديپلماسي دفاعي شكل گرفته است. بنابراين براي مقابله با تهديدات نيازمند به كارگيري روش هاي قدرت ساز مي باشيم. در همين زمينه وزارت دفاع نقش محوري را در توليد قدرت نرم و سخت عهده دار است.
* در اين شرايط تحولات منطقه  و خاورميانه را به طور كلي چگونه ارزيابي مي كنيد و فكر مي كنيد كه در الگوهاي متنوع امنيتي كه در حال حاضر در اين منطقه وجود دارد، موقعيت و موضع جمهوري اسلامي چگونه است؟
- خاورميانه به عنوان منطقه بحراني محسوب مي شود كه كشورهاي منطقه اي را وادار به بكارگيري الگوهاي متنوع امنيتي مي نمايد. در خاورميانه هسته هاي مختلفي وجود دارد كه هر كدام از آنها مي تواند منشأ بي ثباتي و جدال محسوب گردد. ايران تلاش دارد تا نقش سازنده اي را در جهت ايجاد ثبات و تعادل قدرت منطقه اي ايفا نمايد.
به اين ترتيب در حوزه خاورميانه، كشورهاي تأثيرگذار بر سياست  منطقه اي، نيازمند نيل به تعادل قدرت مي باشند. اين امر از طريق چند جانبه گرايي حاصل خواهد شد. ايران در بسياري از مواضع سياسي خود بر ضرورت چندجانبه گرايي و تعامل سازنده در روابط منطقه اي تأكيد داشته است. بنابر اين كشورهاي خاورميانه طي سال هاي آينده با بحران هايي همانند منازعات سال هاي گذشته روبه رو مي باشند. به هر ميزان كه منازعه گرايي افزايش يابد، سطح ثبات منطقه اي با مخاطرات بيشتري روبه رو خواهد بود.
هم اكنون عراق به عنوان محور بحران در منطقه محسوب مي شود. اين امر ناشي از هژمونيك گرايي و همچنين يك جانبه گرايي آمريكا مي باشد. شواهد نشان مي دهد كه در محيط هاي پيچيده و منازعه آميز، يك كشور نمي تواند نقش نهايي را در ثبات منطقه اي ايفا نمايد. بنابر اين آمريكا همانند هر بازيگر منطقه اي و بين المللي تلاش خواهد داشت تا نقش مؤثر و سازنده اي را در شكل بندي هاي دفاعي و امنيتي منطقه  داشته باشد. ايفاي چنين نقشي از طريق چندجانبه گرايي تحقق مي يابد. فرآيندهاي معطوف به يك جانبه گرايي نمي تواند مطلوبيت مؤثري را براي ثبات منطقه به وجود آورد. به اين ترتيب الگوي مداخله آمريكا در تحولات منطقه اي را مي توان يكي از دلايل بي ثباتي منطقه اي دانست. ايران از الگوي تعامل سازنده و در راستاي چندجانبه گرايي استراتژي حمايت به عمل مي آورد.
* با توجه به حضور مؤثر آمريكا در منطقه و بي ثباتي امنيتي موجود راه هاي افزايش ضريب امنيتي به ويژه در منطقه مرزي را چه مي دانيد؟
- مناطق مرزي ايران همواره با جدل هاي ناشي از بي ثباتي منطقه اي روبه رو بوده است. تئوري هاي امنيتي بر اين امر تأكيد دارند كه هر گونه بي ثباتي مي تواند بازتاب مؤثر و فراگيري را در حوزه هاي منطقه اي به وجود آورد. اين امر طبعاً بر شكل بندي قدرت و امنيت ملي ايران تأثيرگذار خواهد بود. اگر محيط امنيتي ايران دچار بي ثباتي باشد، طبعاً مرزهاي امنيتي ايران نيز در شرايط بي ثباتي قرار خواهد داشت. زيرا مرزهاي جغرافيايي را مي توان تابعي از مرزهاي ژئوپولتيكي در حوزه هاي امنيتي دانست.
براي آن كه ضريب امنيت ملي و همچنين امنيت مرزي و سرزميني ايران افزايش يابد، الگوهاي متفاوتي در دستور كار قرار خواهد گرفت. ايران چندين الگو را طراحي نموده تا در راستاي آن زمينه را براي حداكثرسازي قدرت ملي فراهم آورد. اين الگوها از طريق فعال سازي قابليت هاي داخلي، منطقه اي و همكاري هاي بين المللي شكل مي گيرند. شاخص هاي چنين الگوي رفتاري را مي توان در فرآيندهاي ۳ گانه مورد توجه قرار داد:
اول: حداكثر سازي همكاري هاي منطقه اي، در حوزه امنيتي كه معطوف به ايجاد امنيت متقابل مي نمايد. در چنين روندي شرايط براي مشاركت چندجانبه فراهم مي شود.
دوم: ايجاد پايگاه هاي منطقه اي را مي توان به عنوان نمادي از انتقال قدرت به حوزه مرزهاي جغرافيايي و امنيتي ايران تلقي نمود. از اين رو پايگاه هاي مرزي نقش بازدارنده اي در برابر تهديدات منطقه اي ايفا مي كنند.
سوم: از آنجايي كه حوزه خاورميانه و منطقه مرزهاي امنيتي ايران با بحران هاي متعدد روبه رو است، از اين رو مي توان تأكيد داشت كه برخي از بي ثباتي ها از طريق همكاري هاي بين المللي قابل كنترل است.
در موضوع پايگاه هاي منطقه اي، همبستگي ملي يكي از اركان اصلي قدرت بازدارندگي جمهوري اسلامي ايران به حساب مي آيد كه تركيب پايگاه  و مردم قابليت شكنندگي و نفوذ را براي هر نيزه اي غيرممكن مي سازد.
000051.jpg
براي آن كه ضريب امنيت ملي و همچنين امنيت مرزي و سرزميني ايران افزايش يابد، الگوهاي متفاوتي در دستور كار قرار خواهد گرفت. ايران چندين الگو را طراحي نموده تا در راستاي آن زمينه را براي حداكثرسازي قدرت ملي فراهم آورد.
اين الگوها از طريق فعال سازي قابليت هاي داخلي، منطقه اي و همكاري هاي بين المللي شكل مي گيرند.

* فكر نمي كنيد وجود پيمان هاي امنيتي ايران با ديگر كشورها مي تواند در كاهش بي ثباتي امنيتي موجود در منطقه به ما كمك كند؟
بله درست است. ايران تلاش دارد تا فرايند هاي منطقه اي در روند ايجاد امنيت ملي را از طريق گسترش همكاري هاي چندجانبه تحقق بخشد. به هر ميزان كشورهاي بيشتري در جهت ايجاد امنيت منطقه اي مشاركت نمايند، طبعاً زمينه براي ثبات منطقه اي افزايش بيشتري پيدا مي كند. بنابر اين مي توان ثبات و امنيت منطقه اي را در چارچوب فعاليت بازيگران متنوع و فراگيري مورد توجه قرار داد.
در حوزه امنيت دفاعي تاكنون به قرارداد امنيتي مشخصي نائل نگرديده ايم. اين امر بيانگر آن است كه هنوز بخشي از ضرورت هاي امنيتي ايران قابل پيگيري مي باشد. ايران تلاش دارد تا شرايطي را ايجاد نمايد كه بر اساس آن حداكثر همكاري  منطقه اي طبق منافع و مطلوبيت هاي مشترك و متقابل ايجاد شود. اين امر، زمينه انعقاد بيانيه هاي مشترك را به وجود آورده است. اما اين بيانيه ها تا مرحله عملياتي شدن نيازمند زمان زيادي مي باشند. به اين ترتيب گام اول در ايجاد پيمان هاي امنيتي از طريق قراردادهاي دوجانبه و چندجانبه منطقه اي در حوزه امنيت مرزي و سرزميني انجام گرفته است.
در اين ارتباط مي توان به اجلاسيه تهران اشاره داشت. اين اجلاسيه در اوايل دسامبر ۲۰۰۴ برگزار گرديد. هدف از برگزاري اين اجلاسيه را مي توان ايجاد زمينه و فضايي براي همكاري هاي موثر چندجانبه دانست. چنين همكاري هايي در مرحله اول در رابطه با عراق شكل گرفته است. طبعاً زمينه برگزاري اجلاسيه هاي مشابهي در مورد ساير حوزه هاي منطقه اي ايران در آينده وجود خواهد داشت.
ما سياست دفاعي خود را بر اين امر متمركز كرده ايم كه با هدف جلوگيري از تعارض و همچنين عدم واگذاري جغرافياي هر كشور منطقه به كشور ثالث جهت تعرض به كشور همسايه مسير ۲ پايه اي را پايه گذاري كنيم تا انرژي هاي موجود در منطقه صرف توسعه و رفاه گرديده، منطقه خليج فارس و آسياي مركزي و ميانه جايگاه شايسته جهاني خودش را در تثبيت صلح و توسعه رفاه بيابد. اين يكي از سياست هاي اصولي جمهوري اسلامي ايران به شمار مي رود.
* با توجه به حضور آمريكا در عراق و افغانستان و داشتن پايگاه هاي مختلف نظامي در برخي كشورهاي همسايه فكر مي كنيد نقاط استراتژيك مرزي كه توانايي تبديل شدن به كانون هاي بحران را دارند چه نقاطي هستند؟ 
- جمهوري اسلامي ايران در ژئوپولتيك بحران قرار دارد. هر حوزه مرزي و جغرافيايي آن با نمادهاي مختلفي از جدال و بحران روبه رو مي باشد. حضور قدرت هاي بزرگ، امنيت منطقه اي را با مخاطرات بيشتري روبه رو ساخته است. در چنين شرايطي، بحران ها مي توانند در مناطقي ايجاد شوند كه از امكان پذيري بيشتري برخوردار بوده و سطح التهاب منطقه اي بيشتري را دارا مي باشند. به اين ترتيب، تمامي مرزهاي جغرافيايي ايران جلوه هايي از بحران را دارا بوده و در نتيجه نيازمند به كارگيري ابتكاراتي براي حداكثر سازي امنيت از طريق مشاركت عمومي مي باشد.نقاط استراتژيك ايران در حوزه مرزهايي قرار دارد كه با بحران هاي قومي، فرهنگي، زباني و مذهبي روبه رو مي باشند. در هر منطقه  جغرافيايي ايران كه جلوه هايي از تنوع زيرساختي وجود داشته باشد، مي توان نشانه هاي بحران را مشاهده نمود. در اين مناطق، اقداماتي در جهت كنترل مرزي انجام شده است. به اين ترتيب، وظايف دفاعي و امنيتي ايران به گونه اي گسترش يافته كه مي توان نشانه هاي مقابله با بحران در حوزه هاي مختلف دفاعي را مشاهده نمود. اين گونه بحران ها در طي ساليان طولاني شكل گرفته و بازسازي آنان نيازمند ابتكارات متنوعي مي باشد.
بخش ديگري از حوزه هاي مرزي ايران، تحت تأثير مداخلات منطقه اي قدرت هاي بزرگ به ويژه آمريكا قرار دارد. در هر منطقه اي كه نيروهاي نظامي آمريكا حضور دارند، جلوه هايي از بحران سازي ايجاد شده است. به طور كلي حضور قدرت هاي بزرگ در مرزهاي جغرافيايي جمهوري اسلامي ايران را بايد يكي از عوامل بي ثباتي منطقه اي دانست. در واكنش به چنين شرايطي، زمينه براي مقابله ايران با تهديدات ناشي از كنش قدرت هاي بزرگ فراهم مي شود. در شرايط موجود، مرزهاي ايران با افغانستان و عراق در چنين وضعيتي قرار دارند.
ما با دولت هاي ملي كشورهاي همسايه هيچ گاه مشكلي نداشتيم و هنوز هم سياست  ما مبتني بر همين هدف است و از اين توسعه يافته تر به دنبال توسعه اعتماد و ايجاد يك نظام امنيت بومي- منطقه اي هستيم. اين در ظرفيت طبيعي منطقه موجود است كه با فشارهاي مداخله جويانه و سناريوهاي موهوم نيروهاي فرامنطقه اي مي تواند دستخوش تحول شود كه به طور قطع زيان كننده اصلي اين نوع سياست ها مردم منطقه  هستند كه بايد همگي هوشيار باشند.
* فكر مي كنيد حضور روزافزون نظامي آمريكا در منطقه چه تأثيري بر روي روابط منطقه اي خواهد داشت؟
- آمريكا نيروهاي نظامي خود در آسياي جنوب غربي را براي مقابله با تهديداتي از جمله صدام و طالبان به كار گرفت. اما طي سال هاي بعد از مقابله جويي با رژيم هاي نامطلوب ياد شده هنوز بحران منطقه اي پايان  نيافته است. اين امر را مي توان ناشي از شرايطي دانست كه آمريكا در آن قرار گرفته است. به هر ميزان مداخله گري آمريكا افزايش يابد، زمينه براي ظهور جدال هاي جديدي فراهم خواهد شد. بنابر اين در شرايط موجود، امنيت گرايي منطقه اي تحت تأثير جدال گرايي استراتژيك آمريكا قرار گرفته است.
از آنجا كه آمريكا در برخورد با بحران هاي منطقه اي از الگوي مبتني بر يك جانبه گرايي استفاده مي كند، از اين رو جدال هاي منطقه اي در سال هاي آينده ادامه خواهد يافت. به طور كلي حضور قدرت هاي بزرگ نه تنها وضعيت امنيتي منطقه را باثبات نمي كند، بلكه بسترهايي از بي ثباتي و جدال در روابط منطقه اي را نيز به وجود خواهد آورد. به اين ترتيب، امنيت منطقه اي در خليج فارس، طي سال هاي آينده تابعي از الگوي رفتار استراتژيك و شاخص هاي مداخله گري آمريكا مي باشد. اين روند مي تواند فضاي جديدي از بحران هاي منطقه اي را به وجود آورد و يا آن كه زمينه را براي ايفاي نقش جديدي از سوي ايران يا ساير كشورها فراهم سازد. در چنين شرايطي ايران نقش موثري در سياست منطقه اي ايفا خواهد كرد. بحران هاي امنيتي در مرزهاي جغرافيايي و سياسي ايران كه ناشي از حضور قدرت هاي بزرگ به ويژه آمريكا مي باشد را مي توان بستري براي گسترش بحران تلقي نمود. به همين دليل است كه ايران از الگوي خروج قدرت هاي بزرگ از منطقه و چندجانبه گرايي استراتژيك حمايت مي كند.در پهنه اي به وسعت اشغال دو كشور افغانستان و عراق به شكلي اشغالگرايانه، خليج فارس و درياي عمان به عنوان مراكز كنترل، پشتيباني و بعضي از كشورهاي منطقه به عنوان پايگاه آشكار و پنهان گستره حضور ايالات متحده آمريكا در منطقه  به حساب مي آيد. اين امر به اضافه دخالت هاي آشكار و پنهان و سياست هاي مداخله جويانه تحت عنوان «طرح خاورميانه بزرگ» ، فراتر از ظرفيت  «ثبات و پايداري» بومي و سنتي به شمار مي رود.

نگاه امروز
آمريكا در كنار گروهك تروريستي منافقين
محمد توانا
تعدادي از اعضا و طرفداران گروه منافقين، با برگزاري نشستي در فاصله چند صد متري دفتر رياست جمهوري آمريكا در واشنگتن از دولت بوش خواستند نام اين گروه را از فهرست سازمان هاي دهشت افكن خارجي وزارت خارجه اين كشور خارج كند. اين تجمع بعدازظهر پنجشنبه هفته گذشته به وقت محلي برگزار شد. به استثناي روزنامه نيويورك  سان هيچ يك از رسانه هاي شناخته شده آمريكايي در روز جمعه به اين تجمع توجه نكردند. روزنامه واشنگتن پست نيز به درج چند سطر از گزارش تهيه شده از سوي برگزاركنندگان همايش در صفحات مربوط به وقايع «شهر و حومه» اكتفا كرد.
روزنامه نيويورك سان از جمله نشريات وابسته به طرفداران «آريل شارون» و حزب ليكود اسرائيل در آمريكا ست.الي ليك گزارشگر اين روزنامه كه گزارش هاي خبري او طي يك سال گذشته به انعكاس نظرات منافقين و مصاحبه هاي متعدد با مخالفين جمهوري اسلامي در داخل و خارج از كشور اختصاص دارد در گزارش خود مي نويسد كه حدود سيصد نفر از طرفداران منافقين در اين گردهمايي شركت داشتند. تعدادي از منافقين با القاب كارشناس امور خاورميانه و يا متخصص امور سياسي و اجتماعي ايران در خدمت تعدادي از رسانه ها و دفاتر اعضاي كنگره آمريكا هستند.
گزارش هاي رسانه  اي در آمريكا حاكي است كه وزارت دفاع و سازمان هاي اطلاعاتي ايالات متحده تلاش دارند تا از ميان اعضاي گروه دهشت افكن منافقين چند صد نفر را براي عمليات جاسوسي در ايران انتخاب و تربيت كند. از سوي ديگر روزنامه آمريكايي يو اس اي تو دي روز جمعه گزارش «جان دايموند» ، خبرنگار خود از گفت و گو با شش نفر از اعضاي سابق منافقين در تهران را چاپ كرده است. ري تنر، يكي از اعضاي تشكيلات جديد به نام «كميته سياست ايران» به يو اس اي تو دي گفته است كه «آمريكا» بايد از مجاهدين براي بي ثبات كردن ايران استفاده كند. كميته سياست ايران در بهمن ماه گذشته با عضويت تعدادي از كاركنان بازنشسته وزارت دفاع، خارجه و سازمان سيا تشكيل شد. يكي از محورهاي اصلي فعاليت اين گروه، تبليغ براي خارج شدن رسمي نام منافقين از فهرست سازمان هاي خارجي دهشت افكن وزارت خارجه آمريكا است. دو هفته پيش ، بيش از ۵۰تن از اعضاي سابق گروهك منافقين در مخالفت با سياست هاي اين گروه، در مقابل شهرداري شهر «اور. سور. اواز» در حومه پاريس كه مقر فرانسوي اين گروهك به شمار مي رود، دست به تجمع اعتراض آميز زدند.
گزارش خبرگزاري فرانسه حاكي است كه اين تظاهر كنندگان شعارهايي با مضامين «رجوي تروريست است» ، «دموكراسي آري، رجوي نه» ، «مريم قاتل است» سر دادند و پلاكاردهايي نيز با اين مضامين در دست داشتند.
به عقيده كارشناسان، برخورد نكردن و حمايت آمريكا از گروه تروريستي منافقين در عراق با وجود اين كه آمريكا مدعي مبارزه با تروريسم در جهان است، نيز از ديگر موارد برخورد دوگانه كاخ سفيد در عراق است. بر اساس گزارشهاي موجود، حدود۳هزار نفر از اعضاي گروهك منافقين در عراق حضور دارند ولي آمريكا با وجود اطلاع از اقدامات تروريستي آنها چه در داخل ايران و چه عليه مردم عراق در زمان حاكميت صدام، برخوردي با آنها ندارد و حتي با محاصره پايگاه اشرف محل اسكان آنها به نوعي آنها را تحت حمايت خود قرار داده است.

سياست
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سينما
فرهنگ
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  سينما  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |