آموزش و پرورش در جهان
معلمان از همه كمتر حقوق مي گيرند!
انتخاب و ترجمه: مهدي رستمي
حقوق معلمان در دهه گذشته از رشد منفي برخوردار بوده و ميزان آن نسبت به كساني كه حرفه مشابهي دارند، پايين تر بوده است. اين امر تلاش ها را براي استخدام و ابقاي معلمان شايسته در مدارس دولتي پيچيده تر كرده است اين مشكل توسط گزارشي كه به وسيله مؤسسه سياست هاي اقتصادي انجام شده نيز تأييد گرديده است.
اين گزارش مطرح مي كند كه چگونه حقوق معلمان با ديگر حرفه ها مقايسه مي شود و چالش هاي روش شناختي و پاسخ هاي آن چيست؟
بررسي هاي انجام شده ياد شده شامل مواردي است كه در آنها پيشنهاد مي شود چه زماني منافع و ساعات كار معلمان، در هنگام مقايسه كيفي ميزان پرداخت به آنان نسبت به ساير حرفه هايي كه نيازمند همان سطح دانش و مهارت هستند، در نظر گرفته شود.
اما يك بررسي جديد كه از مبناي اطلاعاتي و روش هاي متفاوتي نسبت به تجزيه و تحليل هاي قبلي برخوردار است مدعي است كه استنتاج هاي آن ناهمخواني حقوق ها را به طور دقيق تري منعكس مي كند.
در اين زمينه لورنس ميشل، رئيس مؤسسه سياست هاي اقتصادي مستقر در واشنگتن مي گويد: «مهم نيست كه ما چگونه اطلاعات را تجزيه و تحليل مي كنيم، ما در مي يابيم كه معلمان كمتر از كارگران يا كارمندان همتاي خود حقوق مي گيرند. هنگامي كه به اتفاقاتي كه در ده سال گذشته افتاده است، نگاه مي كنيم، روشن مي شود كه حقوق معلمان به ميزان قابل توجهي از رشد منفي برخوردار بوده است.
آقاي ميشل و همكاران نويسنده اش، خانم سيلويا آل گرتو و سين كوكوران، به سختي به نتايج ارزيابي كارمندان كه توسط دفتر سرشماري نيروي انساني آمريكا انجام شد، اعتماد مي كنند، در اين بررسي از كارمندان درباره دستمزد و ساعات كارشان سؤال شده بود.
محققان ياد شده اعلام كردند كه اين ارزيابي ملي كه مشتمل بر اطلاعات جمع آوري شده از كارمندان در زمينه ساعات كار و دستمزد آنها بود و براي ديگر مقايسه هاي حقوقي نيز استفاده مي شد، ساعات كار معلمان در طول يك هفته را نسبت به ساعات كار كارمندان در ديگر مشاغل به طور كامل اندازه نمي گيرد. در تجزيه و تحليل ديگري كه از اطلاعات به دست آمده از ارزيابي بيش از ۵۰۰ مدرسه صورت گرفت مشخص گرديد كه متوسط حقوق معلمان تقريباً دو درصد كاهش يافته است.
در مطالعات EPI، حقوق معلمان با حسابداران، روزنامه نگاران، پرستاران، برنامه نويسان كامپيوتر، كشيش ها و صاحبان ديگر مشاغل مقايسه شد. در مطالعه يادشده مقايسه بين متخصصاني كه سراسر سال را كار مي كردند و معلماني كه طي يك قرارداد ۶ ماهه مشغول به كار بودند، بر مبناي دستمزد هفتگي بود.
بر مبناي تجزيه و تحليل هاي يادشده دستمزد معلمان نسبت به كارمندان داراي تجربه و تحصيلات مشابه تقريباً ۱۵ درصد از سال ۱۹۹۳ و ۱۲ درصد از سال ۱۹۸۳ تنزل داشته است.
در سال ۲۰۰۳ در مقايسه ديگري كه بين حقوق معلمان و ديگر فارغ التحصيلان دانشگاهي انجام گرفت، مشخص شد كه حقوق ناخالص يك هفته معلمان به طور متوسط ۸۸۳ دلار و ساير فارغ التحصيلان دانشگاهي ۱۰۷۸ دلار است. همچنين در كنار مشاغل مشابه و همانند، معلمان ۱۱۶ دلار كمتر در هفته در آن سال به دست مي آورند. در شرايطي كه از سال ۱۹۹۶ درآمد هفتگي ديگر فارغ التحصيلان دانشگاهي به ميزان ۱۲ درصد افزايش داشته است، اما كل حقوق ماهيانه معلمان فقط هشت دهم درصد در همان زمان رشد كرده است. اگر چه معلمان تمايل دارند كه منافع بالاتري مانند بيمه تندرستي و حقوق بازنشستگي را دريافت كنند. اما نويسنده معتقد است كه اين فوق العاده ها به اندازه كافي با ارزش نيستند تا اين تفاوت ها و تمايزات در دستمزد را جبران كنند. همچنين معلمان به طور معمول از همان ميزان مرخصي، پاداش و اضافه كار معمول در ديگر مشاغل نيز برخوردار نيستند.
محققان يادشده عنوان كرده اند كه شكاف حقوقي مي تواند استخدام معلمان شايسته را كاهش دهد. در اين زمينه خانم آل گرتو اقتصاددان يك مؤسسه پژوهشي كه به وسيله اتحاديه كارگري حمايت مي شود، معتقد است: اضافه كاري و شكاف حقوقي بين معلمان و ديگر همتاهايشان آن قدر زياد است كه مي تواند تلاش بهترين مدارس را براي ابقا و استخدام بهترين معلمان از بين ببرد.»
برخي از كارشناسان به تجزيه و تحليل هاي جديد مشكوك هستند مايكل پودگرسكي استاد اقتصاد دانشگاه ميسوري كلمبيا مي گويد: «اعتماد من به اطلاعات مرتبط با دستمزدهايي كه به وسيله كارمندان گزارش داده مي شود، بسيار كم است. اين اطلاعات به صورت بالقوه مشكلاتي را براي محققان ايجاد مي كند، زيرا در حقوق آنها براي ۹ يا ۱۰ ماه كار در يك سال كه يك دوره پرداخت ۵۲ هفته اي را شامل مي شود، مقداري پراكندگي وجود دارد. ادعاي بزرگ نويسندگان EPI اين است كه دستمزدها خراب تر شده اند، اما من مي خواهم ببينم آيا با ديگر بررسي ها مقايسه شده است.»
منبع: Education on the week
|