پنجشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۸۴
تهديد اعتماد به نفس
ترجمه وتنظيم :الدوز آقازماني كاشاني
001353.jpg
اشاره:اين مقاله كه در سايت بي.بي.سي منتشر شده شما را با رفتارها و موقعيت هايي كه مي تواند اعتماد به نفس شما را تهديد كند، آشنا مي كند چه در محيط كار و چه در بين خانواده و دوستان.
توجه طلبي
جلب توجه كردن مانند دامي هميشه در مقابل ما باز است اما راه هاي گريزي از اين دام هم وجود دارد. هرچند كه توجه طلبي  ساده ترين تقاضاي انسانهاست اما رفتارهايي كه انسان ها براي جلب توجه بروز مي دهند بسيار متفاوت است.
الف- انواع رفتارها
مردي را در نظر بگيريد كه با صداي بلند در يك رستوران از غذا شكايت مي كند، كودكي كه در يك فروشگاه شروع به بدخلقي مي كند تنها به دليل آن كه مادر او چند لحظه اي روي چيز ديگري تمركز كرده، نوجواني كه تظاهر به بيماري مي كند تنها به دليل آن كه نياز به دلسوزي دارد، اين مثال ها فراوانند.آنچه در بين اين رفتارها مشخص است عدم صداقت و درستي است. همچنين علائمي وجود دارد كه افراد به طور غيرمستقيم به فرد شنونده نگاه مي كنند يا در حركات دست و سر خود اغراق مي كنند يا لحن خود را تغيير مي دهند تا رفتارهاي شنونده را مورد ارزيابي قرار دهند. اما واقعاً هنگام انجام اين رفتارها در مغز ما چه مي گذرد؟
وقتي كه ما در اين گونه رفتارها افراط مي كنيم نشان دهنده بحران اعتماد به نفس در ماست. مردي كه در رستوران با صداي بلند شكايت از سرويس دهي مي كند احساس مي كند كه بسيار مهم تر از ديگران است، اما كاركنان رستوران با او به شايستگي رفتار نكرده اند، او صداي خود را بلند مي كند زيرا به طور اتفاقي متوجه مي شود به او توجه كمي شده و او هم مانند ديگران است و براي جبران اين احساس فرياد مي زند و جلب توجه مي كند.
ب- اقدامات مثبت براي تغيير اين رفتارها
دانستن اين كه اين رفتارها چرا و چگونه انجام مي شوند اولين قدم در دوري از آنهاست. ممكن است افراد افكار منفي زيادي براي توجيه رفتارهايشان داشته باشند؛ مثلاً بگويند: «من مي توانم كه به اندازه كافي خوب نباشم و ديگران از من بهتر باشند» يا «من جذاب نيستم و ديگران مرا دوست ندارند.» شما مي توانيد در مقابل اين افكار منفي ايستادگي كنيد و به خود بگوييد: «البته كه من خوب هستم حتي به اندازه ديگران» و يا «من جذاب و قابل دوست داشتن هستم اما من نياز به شهامت دارم تا با ديگران رابطه برقرار كنم.»
اما گاهي اين افكار همچنان باقي مي مانند و اين پايان ماجرا نيست. شما باز هم مي توانيد احساسي كه با اين افكار به دست مي آوريد را شناسايي كنيد و سپس وارد عمل شويد. اگر شما احساس ناامني، كوچك شدن، ناديده گرفته شدن مي كنيد و حتي احساس مي كنيد به اعمال شما پاداش كافي داده نشده، بايد از احساسات خاصي كه موجب مي شود در جستجوي توجه ديگران باشيد آگاهي پيدا كنيد. به افكار منفي خود فكر كنيد و براي چند دقيقه آرام و بي اضطراب به آنها فكر كنيد. اين كار به شما كمك خواهد كرد كه راهي براي مشكلات و احساسات منفي خود پيدا كنيد.
اعتماد در محيط كار
خود را در يك محيط كاري تصور كنيد، همه چيز به خوبي پيش مي رود تا اين كه شخص معيني وارد مي شود؛ كسي كه مي شناسيدش اما مي دانيد كه او سرشار از احساسات و انرژي هاي منفي است كه مي تواند قدرت كار و زندگي را از شما بگيرد. به خود مِي  گوئيد چه توانايي هايي داريد؟ آن شخص شروع به صحبت با شما مي كند بدون توجه به مسئوليت هاي شما. در مورد موضوع خود صحبت مي كند و كمكي كه شما مي توانيد به او كنيد، شما با لكنت به او پاسخ هايي مي دهيد و احساس فروپاشي مي كنيد تا زماني كه بهانه اي براي ترك آنجا بيابيد. جاي خلوتي پيدا مي كنيد و لحظه اي به فكر فرو مي رويد، از خود مي پرسيد چرا اين شخص اثري اين چنين روي شما دارد؟
الف _ چه مي توانيد انجام دهيد؟
به چيزها از زاويه نظامي نگاه كنيد، وقتي مي خواهيد محيط اطراف را عوض كنيد اين كار را از ۲ راه مي توانيد انجام دهيد: سرايت به آن محيط و يا انفجار آن.
انفجار راهي ريشه اي و بي درنگ است و حتي گاهي صدماتي وارد مي كند و شما را شكست مي دهد. سرايت به آن محيط راهي آرام است و موجب تغييرات مثبت مي شود چرا كه شما با رفتارهاي مثبت خود بر ديگران اثر مي گذاريد. اين راه معمولاً براي هميشه دوام پيدا مي كند و سودمندتر است.
در محيط كاري افراد معمولاً فشارهاي زيادي را تحمل مي كنند اما اگر بتوانيم در محيط اطراف خود اثرگذاري كنيم، محيط كاري لذت بخش تر مي شود.
ب- شروع به اثرگذاري در محيط
-طوري راه برويد، بايستيد و بنشينيد كه احساس اعتماد به نفس كنيد هر چند ممكن است كه ذهن شما اين احساس را قبول نكند اما انسان ها مي توانند با تغيير رفتارهاي فيزيكي افكار خود را نيز تغيير دهند و حتي با تغيير افكار نيز مي توانند رفتارهايشان را تغيير دهند.
- بياموزيد كه گوش فرا دهيد و لبخند بزنيد. سعي كنيد دريابيد كه آيا اين گونه افراد كه انرژي شما را مي گيرند واقعاً چيزي براي گفتن دارند تا بتوان با آنها ارتباط برقرار كرد؟
همچنين اگر شما نمونه اي از اشخاصي باشيد كه مي توانند با مسائل اين گونه برخورد كنند، ديگران نيز از شما پيروي خواهند كرد.
وقتي ما خود را در محيطي پيدا مي كنيم كه بر آن نفوذ مؤثري داريم، ناخودآگاه به سمت احساس اعتماد به نفس هدايت مي شويم.
آگاهي از اين كه پيدا كردن اعتماد به نفس وظيفه خود شماست بسيار مهم است.
فشارهاي خانواده
همگي ما با كساني زندگي مي كنيم كه انتظاراتي از ما دارند. به گفته دكتر ساندرا اسكات، اين انتظارات عكس العمل طبيعي آنهاست؛ هنگامي كه مي خواهند ما را بفهمند و يا در مورد افكار، احساسات و حتي كارهاي ما پيش بيني هايي كنند.
اما گاهي برآورد انتظارات به خصوص زماني كه از طرف خانواده مطرح مي شود كاري سخت است. ناديده گرفتن انتظارات خانواده كاري بسيار سخت است و اثر زيادي بر ما مي گذارد بدون در نظر گرفتن اين كه مثبت باشند يا منفي.
الف- انتظارات مثبت
هر چند كه انتظارات مثبت راهي ميان بر در روابط ماست اما گاهي به نظر مي آيد بيش از اندازه اند و يا حتي آن قدرها هم مثبت نيستند.
ب- انتظارات منفي
به نظر مي آيد انتظارات منفي به مسائل روان شناسي برگردد. پاسخ جمله «تو نمي تواني اين كار را انجام دهي» معمولاً «نه مي توانم» است. وقتي به شما گفته مي شود كه توانايي انجام اين كار را نداريد، شما انگيزه اي براي انجام آن پيدا مي كنيد.
با وجود آن كه براي گفتن «نمي تواني اين كار را انجام دهي» ممكن است قصد و نيت درستي هم داشته باشيد، اما اين شيوه به شنونده احساس تحليل رفتن و ناامني منتقل مي كند.
هرگاه چيز بدي در زندگي آنها اتفاق بيفتد مي تواند تصديقي بر احساسات منفي باشد كه ديگران در مورد آنها دارند؛ از اين رو تلاشي براي تغيير دادن افكار ديگران نسبت به خود نكرده و باور مي كنند كه اين شرايط سرنوشت آنهاست و آنها قادر به تغيير آن نيستند.
چه كاري مي توانيد انجام دهيد؟
بدون در نظر گرفتن مثبت يا منفي بودن انتظارات خانواده، احساس مي كنيد اين انتظارات شما را تحت فشار قرار داده و اجازه نمي دهد خود را آزاد كنيد.
اگر شما نمي توانيد اين انتظارات را ناديده بگيريد اولين قدم، پيدا كردن ديد وسيعي از دلايل انتظارات آنهاست. شايد آنها مي خواهند شما بهتر از آنها باشيد و يا حتي به چيزهايي كه آنها نتوانستند برسند، برسيد.
با آنها صحبت كنيد و اجازه دهيد بدانند كه رفتارشان چه اثراتي روي شما دارد. از مشاجره با آنها پرهيز كنيد و به جاي آن صادق و روراست باشيد. اگر در اين مورد با آنها صحبت نكنيد نمي توانيد مطمئن شويد كه آنها چيزي از رفتارشان متوجه شوند.
به آنها اجازه دهيد شخصيت واقعي شما را دريابند. براي انتظارات آنها توطئه چيني نكنيد و سعي كنيد شخصيت واقعي خود را به آنها نشان دهيد و تمام كارهايي كه با ديگران انجام مي دهيد در منزل نيز انجام دهيد. نوع پوشش، نوع خنديدن و ... بايد مانند زماني باشد كه شما با دوستانتان خارج از منزل هستيد.
شايد در ابتدا اين كار كمي سخت به نظر  رسد اما نتيجه آن بسيار مطلوب است و باعث مي شود از بودن با آنها لذت ببريد.
اگر مي خواهيد خانواده شما شخصيت واقعي شما را دريابند سعي كنيد شما نيز شخصيت واقعي آنها را بشناسيد.
اعتماد به نفس و تصورات بدني
ذهن جوامع امروزي با تصورات بدني مشغول است. زنان مي خواهند كه لاغرتر شوند و مردان ترجيح مي دهند عضله هاي بيشتري داشته باشند. دكتر سندرا اسكات مي گويد: «ما نياز داريم كه با شكل بدني خود احساس راحتي كنيم و از افكار دسترسي ناپذير دوري كنيم.»
در جوامع امروزي رسانه ها سرشار است از «بدن هاي ايده آل»يك مرد كامل،ماهيچه اي،بلند قداست ويك زن كامل زيبا،خوش اندام وتا اندازه اي لاغر است. اين افراد كامل به نظر مي آيد كه داراي شادي، ثروت و سلامتي هستند و پيام  ناخودآگاه اين تصاوير آن است كه از نظر ظاهري به اين شكل باشيد تا به شادي و ثروت و ... دست يابيد و اين پيام ناخودآگاه به افراد جامعه فشار مي آورد تا براي رسيدن به اندام دلخواه خود به هر كاري دست بزنند.
- شما بيشتر از تصوراتتان هستيد.
بسياري از مردم اين واقعيت را كه بدن ايده آل براي بسياري از ما دست نيافتني  است را ناديده مي گيرند. اين امر باعث مي شود خود را در تعقيب و گريزي بي رحم براي بدست آوردن اندام دلخواه قرار دهند و هميشه احساس نارضايتي مي كنند تا آنجايي كه اعتماد به نفس خود را از دست مي دهند. شما بايد بدانيد كه در اطراف شما افراد زيادي هستند كه اندام ايده آلي ندارند و همچنين داشتن يك بدن زيبا و ايده آل تنها راه براي جذاب بودن نيست. شما براي جذاب بودن راه هاي زيادي داريد. همه ما ترجيح مي دهيم با افرادي رابطه داشته باشيم از اين رو با آنها صميمي باشيم و رفتارها و افكار آنها براي ما بسيار مهمتر از اندام آنهاست. ما نياز داريم خود را همان گونه كه هستيم بپذيريم و هدف ما بايد آن باشد كه سلامت تر و بهتر از هر روز باشيم.
- براي خود ارزش قائل شويد.
ويژگي هاي خود را بشناسيد، تغذيه مناسب داشته باشيد و تمرينات ورزشي انجام دهيد تا اندامي ايده آل داشته باشيد. فقدان اعتماد به نفس شما را به سمت رفتاري سوق مي دهد كه شما را تدافعي، غيردوستانه و كناره گير نشان دهد و اين رفتارها موجبات دوري ديگران را بيشتر از ظاهر و اندام شما فراهم مي كند. باور داشتن خودتان و احساس خوبي كه در مورد ظاهرتان داريد به شما كمك مي كند تا نشانه هاي مثبتي به اطرافتان بفرستيد تا شخصيت واقعي شما را درك كنند.
احساسات خود را بروز دهيد
هيچ چيزي به اندازه بيان كامل و با احتياط احساساتمان نمي تواند اطلاعاتي در مورد شخصيت ما بيان كند. اما معمولاً ترس از عكس العمل ديگران به ما اجازه بيان احساساتمان را نمي دهد. بسياري از مردان تصور مي كنند كه بيان احساسات با مردانگي آنها در تضاد است و اين تصور به دليل تفكرات سنتي  است كه در آنها به وجود آمده. تفكراتي كه به آنها گفته است بسياري از احساسات مانند ترس، غم و ... مخصوص زنان است. اگر چه بيان احساسات افراد را آسيب پذير مي كند اما به دو دليل مهم يعني اثري كه بر ما و اثري كه بر محيط زندگي ما مي گذارد انجام اين كار ضروري به نظر مي رسد.
بيان احساسات مانند يك سوپاپ اطمينان در مقابل نگهداري آنها در درون خود عمل مي كند. نگهداري و بيان نكردن احساسات در يك رابطه باعث ايجاد سوءتفاهم در مورد احساسات شما خواهد شد. فقدان احساسات قابل رويت مي تواند به شكل نداشتن احساسات تصور شود.
اين موقعيت مي تواند ادامه يك رابطه را تهديد كند.
- اما چه مي توانيم بكنيم؟
براي افرادي كه در اين شرايط سخت قرار دارند گام هاي زير بسيار مؤثر است.
- گام اول: مسئله را روشن كنيد.
گاهي شما به دليل قرار گرفتن در محيطي خاص و يا روبه رويي با افراد خاص از بروز احساسات خود طفره مي رويد. توجه نكردن و تمركز نكردن روي اين محيط ها و شرايط كمك بسياري به شما خواهد كرد.
گام دوم: بفهميد كه مشكل تان از كجا شروع شده؟
گاهي مشكلات امروز زمينه هايي در گذشته ما دارند. تجربه هاي تلخ ذهن ما را به ترس از آينده راهنمايي مي كنند و اين تجربه ها احتمال تكرار دارند اگر ما به همان روش گذشته عمل كنيم.
مثلاً شخصي كه براي گريه كردن در مقابل ديگران مورد تمسخر قرار گرفته، به دليل نكوهش دوباره از گريه كردن در مقابل ديگران سر باز مي زند. هر چند كه اين دليل قابل لمس و قابل قبول است اما اين احساس ممكن است فرد را از بروز هر نوع احساسي در مقابل ديگران بترساند. اگر شما بتوانيد زمينه هاي رفتارهاي امروز را در گذشته خود بيابيد مقابله با رفتارهايتان آسان تر مي شود.
گام سوم: هدف بيابيد.
هدف براي تغيير رفتارهايتان بايد منطقي باشد. افراد با يكديگر تفاوت دارند و حتي گاهي عده اي به دلايل بيشتري نياز دارند. براي چيزهايي كه به شما حس آرامش بيشتري مي دهند هدف بسازيد.
گام چهارم: شروع كنيد.
انتظار نداشته باشيد كه يك شبه تغيير كنيد. تغيير دادن ريشه اي رفتار زمان زيادي مي برد. هيچ گاه براي شروع بروز احساسات، از محيطي مانند محيط كاري شروع نكنيد. محيطي را انتخاب كنيد كه در آن احساس امنيت مي كنيد و به افراد ديگر در آن محيط اطمينان داريد.
در ذهن خود در مورد اتفاقات بدي كه در صورت بروز احساساتتان ممكن است رخ دهد فكر كنيد. وقتي آماده شديد رفتارتان را تغيير دهيد، احساساتتان را بروز دهيد و ببينيد چه اتفاقي مي افتد. در موقعيت هاي مختلف اين كار را تكرار كنيد تا ترس هايتان از بين برود.
گام پنجم: محدوديت هايتان را بپذيريد.
منطقي باشيد و قبول كنيد در خيلي از موقعيت ها آن گونه كه دوست داريد نمي توانيد احساساتتان را آزادانه بيان كنيد و به خاطر داشته باشيد نشان ندادن احساسات به معناي نداشتن آنها نيست و راه هاي ديگري براي نشان دادن احساسات در مقابل ديگران وجود دارند، كارهايي كه انجام مي دهيد، حرف هايي كه مي زنيد و حتي حركات دست و صورت شما همگي راه هاي خوبي هستند كه به جاي بيان احساسات مي توانيد از آنها استفاده كنيد.

اجتماعي
اقتصاد
انديشه
سياست
فرهنگ
موسيقي
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  موسيقي  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |