پنجشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۸۴
ترجمه جاه طلبي
001368.jpg
مريم دري منش
مي تواني فوق  ستاره ها را بياوري تا توجه عموم را به تيم جلب كني. مي تواني بهترين ورزشگاه را داشته باشي، مي تواني بهترين زمين تمرين را در اختيار داشته باشي، مي تواني بهترين پروژه هاي تبليغاتي را اجرا كني و همه كارهاي اينچنيني؛ اما اگر نتيجه  نگيري، زحمات و كار همه اين افراد فراموش مي شود
هيچ  باشگاه فوتبالي در دنيا نيست كه به اندازه چلسي توجهات را به سوي خود جلب كند و صدالبته تا حدود زيادي اين توجه را مديون مربي خود مورينيو است. خوزه ماريو سانتوز مورينيو هيچگاه يك فوتباليست حرفه اي نبود. او مدافعي بود كه از ۱۵سالگي در نظر داشت روزي مربي بزرگي در جهان شود و در سال ۱۹۹۰ بود كه فعاليت خود را به عنوان كمك مربي در تيم استرلاآمادو را آغاز كرد و پس از آن به اومارنزه رفت. در سال ۹۳ به اف.ث.پورتو پيوست، جايي كه وظيفه كمك مربيگري و مترجمي رابسون را به عهده داشت. رابسون پس از رفتن به بارسلون، وي را نيز با خود به آنجا برد و حتي پس از رفتن رابسون از بارسلونا همين وظيفه را در كنار لوئيز ون گال انجام مي داد. امامترجمي و نفر دوم بودن او را راضي نمي كرد. خودش مي گويد: «آن زمان هر شب پس از تمرين درخانه به اين فكر مي كردم كه اگر خودم مربي بودم چگونه تيم را تمرين مي دادم» . براي اولين بار در سال ۲۰۰۰ و هنگامي كه ۳۷ ساله بود در بنفيكاليسبون به عنوان مربي جانشين يوپ هاينكس شد و مدت كمي هم مربيگري يونيائوليريا را به عهده گرفت. زماني كه به تيم اف.ث.پورتو پيوست گفت كه اين تيم بدترين تيم ربع قرن اخير مي باشد اما سال آينده قهرمان خواهد شد. وي با پورتو پنج عنوان از شش عنوان قهرماني ممكن، ازجمله قهرماني جام باشگاه هاي اروپا در سال ۲۰۰۴ را به دست آورد. وقتي در پورتو بود در يك ديدار مقابل باشگاه سابقش بنفيكا، زماني كه قبل از بازي بازيكنان تيمش مشغول گرم كردن خود بودند، به تنهايي وارد ورزشگاه شد و به سمت ۸۰ هزار هوادار حريف رفت. وي درمورد اين كارش گفت: «بسيار زيبا بود، وقتي گروه كر تماشاگران با سوت از من استقبال كردند احساس كردم كه مهم ترين انسان روي زمين هستم. دلم مي خواست بفهمم كه لوئيز فيگو چه احساسي داشت وقتي در مقابل تيم سابقش بارسلونا وارد زمين شد. خودم هيچگاه به عنوان بازيكن چنين تجربه اي را كسب نكردم.» در اين بازي پورتو يك بر صفر پيروز شد.
مورينيو هميشه مدالي از حضرت مريم به همراه دارد كه از زيارتگاه فاتيما در پرتغال خريده است و در طول هر بازي بارها آن را مي بوسد. اما به ندرت احساساتش را بروز مي دهد. در اغلب مواقع حالات او را بايد از روي حركات دست هايش تشخيص داد. او در شروع فصل ۲۰۰۵-۲۰۰۴ مربيگري چلسي را به عهده گرفت. برخي معتقدند كه اين مربي ۴۱ ساله دشوارترين شغل مربيگري در دنيا را در چلسي، تيم تحت رياست ميلياردر روسي، رومن آبراموويچ پذيرفته است. وي درمورد قهرماني در اروپا با پورتو در سال ۲۰۰۳ با خونسردي مي گويد: «من به اين جام دست نزده و با آن عكس نگرفتم، چون مي خواهم آن را دوباره و اين بار با چلسي به دست آورم.» گرچه وي توانست اين تيم را پس از سال ها به قهرماني ليگ برتر انگليس برساند، اما در ليگ قهرمانان اروپا در مقابل ليورپول شكست را پذيرا شده و از دور اين رقابت ها كنار رفت. وي يك روز پس از حذف از بازي هاي اروپا قراردادش را با چلسي با مبلغ ۵/۷ ميليون يورو تا سال ۲۰۱۰ تمديد كرد. قرارداد اوليه او تا ۳۰ ژوئن سال ۲۰۰۷ معتبر بود.
وي در گفت وگوي زير، قبل از حذف از ليگ قهرمانان اروپا به سئوالات خبرنگار مجله كيكر پاسخ داده است.* سه مربي جديد خارجي با شيوه هاي خاص خود در فوتبال در پي تحول در فوتبال ليگ برتر انگليس مي باشند: رافائل بنيتز در ليورپول، ژاك سانتيني كه البته در اين ميان از مربيگري تاتنهام بر كنار شده و شما در چلسي. اين جريان را چگونه مي بينيد آقاي مورينيو؟
- ابتدا بايد به يك نكته توجه كرد: در ليگ برتر۲۰مربي حضور دارند. فقط سه نفر آنها صاحب جامهاي اروپايي شده اند: سرالكس فرگوسن، مورينيو و بنيتز. حالا كه مورينيو و بنيتز به ليگ آمده اند، بايد گفت: «اين براي ما خوب است، شايد اين مربيان جوان چيز تازه اي براي عرضه كردن دارند.» حداقل اينها پرستيژ ليگ را بالا مي برند، چون آنها مي توانستند هر يك از ليگهاي دنيا را براي مربيگري انتخاب كنند، اما تصميم گرفتند كه به انگلستان بيايند. كمترين كمكي كه ما مي توانيم به آنها بكنيم اين است كه در صورتي كه به ما اعتماد كنند، براي آنها روشن كنيم كه چرا تيم هاي باشگاهي انگليس در جام هاي اروپايي موفقيتي كسب نمي كنند.
* آيا الان مي توانيد علت آن را بگوييد؟
- من اين مسائل را در رختكن تيم بيان مي كنم چون مي خواهم از تيمم، يك تيم پيروز بسازم. البته اين دليل نمي شود كه چنين تيمي حتماً قهرمان اروپا شود چرا كه درليگ قهرمانان اروپا ده تيم حضور دارند كه مي خواهند قهرماني را تصاحب كنند، بنابراين اگر يك تيم قدرتمند هم باشد، ممكن است قهرمان نشود.
* واقعاً چرا باشگاههاي انگليسي در ليگ قهرمانان كمتر موفق مي شوند؟
- به طور كلي فوتبال را بايد سنجيده و نه غريزي بازي  كرد. با وجود عشق و علاقه زياد بازيكنان انگليسي، هوادارانشان و نيز روزنامه نگاران اين كشور، فوتبال در اين كشور هم با شور و اشتياق فراوان، با عشق به فوتبال و بسيار احساسي بازي مي شود. در حالت عادي اين نوع بازي موفقيت به همراه مي آورد، اما وقتي چنين تيمي با تيمي روبه رو مي شود كه فوتبال را با تفكر و سنجيده بازي مي كند و جريان بازي را به سمت و سوي بازي انديشمندانه و نه صرفاً بازي احساسي سوق مي دهد، كار بسيار مشكل مي شود. براي موفقيت در فوتبال بايد فكر كرد.
* آيا فوتبال انگليس در سطح بين المللي دچار كمبود است و بايد چيزي را ياد بگيرد؟
- نگاه كنيد كه اسپانيايي ها، ايتاليايي ها و پرتغالي ها چگونه بازي مي كنند. بازي آنها بي نقص نيست، ولي من مي گويم كه فوتبال انگليس بايد از آنها ياد بگيرد همان طور كه آنها هم بايد از فوتبال انگليس ياد بگيرند.
* شما هم همين طور؟
- روزي كه به اينجا آمدم، برايم روشن بود كه بايد چيزهايي را ياد بگيرم، طرز فكر فوتبالي من اين گونه است كه براي پذيرش نكات مثبت كاملاً آماده هستم و براي تمام اين نكات در مغزم جا دارم. اما در عين حال چيزهايي هم براي عرضه كردن دارم. در حال حاضر من و بازيكنان كاملاً آزادانه با يكديگر صحبت مي كنيم و با اين هدف كه كار همديگر را بهبود بخشيم، هر كدام نقاط قوت خود را رو مي كنيم و در اختيار ديگران مي گذاريم. من ثابت كرده ام كه مي توانم يك تيم قوي بسازم. من هيچ گاه نمي گويم كه ما قهرمان ليگ يا برنده ليگ قهرمانان اروپا خواهيم شد، اما اين را مي دانم كه ما توانايي آن را داريم.
* مي دانيد چقدر زمان لازم است تا برنامه هايتان به مرحله اجرا درآيند؟
- براي خودم هم بزرگترين مسئله اين است كه آيا بازيكنان مي توانند خودشان را با اين شرايط تطبيق دهند. من جانشين يك مربي ايتاليايي شده ام كه انديشه هايش كاملاً متفاوت از من بود. برنامه ها ي آماده سازي پيش از فصل نقشي تعيين كننده در اوضاع تيم در طول فصل دارد و بسيار حائز اهميت است. من به اين موضوع توجه مي كردم كه چگونه مي توان بازيكنان را پذيراي تغييرات در تيم كرد.
* و به چه نتيجه اي رسيديد؟
- خوشحال بودم، چون مي ديدم كه روشهاي كاري جديد، خيلي زود باعث لذت بازيكنان شده است. اگر صرفاً روي كارهاي تاكتيكي تمركز شود، كاملاً محسوس مي شود كه چگونه بازيكنان به فوتبال فكر مي كنند، و آن دسته از بازيكنان كه برداشتي مثل خود من از فوتبال داشته باشند، مسلماً نقش تعيين كننده اي در تيم خواهند داشت.
* و اين بازيكنان چه كساني هستند؟
- نه فقط ريكارد و كارواليو و پائولو فريرا كه آنها را از پورتو با خودم به اينجا آورده ام و طبيعتاً كمك بزرگي در جهت هماهنگي تيم مي باشند، بلكه بازيكناني مثل كلود ماكلله، جان تري و ايدور گوديانسن هم جزو اين گروه مي باشند.
* الآن چه نكته  مثبتي در كار تيم وجود دارد؟
- ما در خط دفاع بسيار قوي هستيم، ولي هماهنگي در خط حمله نياز به گذشت زمان دارد. اما به طور كلي مرحله به مرحله بهتر بازي مي كنيم. آنچه كه در كار تيم بايد بهبود پيدا كند كنترل بازي به كمك تصاحب توپ است. البته هنوز مورد اصلي اين نيست. در پنج سال اخير در هيچ ديداري تيم من كمتر از رقيب صاحب توپ نبوده است، چه اين رقيب رئال مادريد، لاكرونيا يا منچستر يونايتد باشد. مهم اين است كه تيم در مسير صحيح قرار گيرد.
* متوجه شده ايد كه رومن آبراموويچ هميشه مي خواهد ستاره هاي جديد وارد تيم كند؟
- او مي خواهد پيروز شود و من سعي مي كنم فلسفه خودم در مورد اينكه چگونه مي توان يك تيم پيروز ساخت را براي او روشن كنم. بردن يك حريف براي اولين بار خيلي دشوار است. ببينيد تيم ها چگونه در مقابل آرسنال بازي مي كنند. آنها خود را باور ندارند. در مورد آرسنال فقط از گلهاي رويايي تيه ري هانري صحبت مي شود. او توانايي  هاي فوق العاده اي دارد، اما اين طرز تفكر مضحك و خنده دار است. فقط حريفان در مقابل آرسنال به پيروزي اعتقاد ندارند، اما در مقابل چلسي دارند. در مقابل منچستر يونايتد نيز دوباره تيم ها به پيروزي فكر مي كنند چون آنها ديگر تيم مطمئن سابق نيستند. تيم ها به آرسنال احترام مي گذارند. در پورتو در ليگ كشور خودم، احساسي مشابه داشتم. دقيقاً به خاطر همين است كه اولين پيروزي در مقابل اين گونه تيم ها بي اندازه مشكل است.
* چلسي مي خواهد خيلي سريع خيلي بزرگ شود. آيا اين فشارها براي كسب موفقيت روي كار شما تأثير مي گذارد؟
- نه. يكي از دلايل شروع به كار در اينجا همين بود. در اولين مذاكرات با مدير باشگاه، پيتر كنيون مهم ترين مورد همين بود. او به طور كلي تمركزش روي نشان چلسي بود و اينكه چلسي را تبديل به يكي از بهترين باشگاه هاي دنيا كند. به همين خاطر ميل دارم من هم بخشي از اين پروژه باشم. در اين راه همه چيز و همه كارها اهميت دارد.
*منظورتان چيست؟
- مي تواني فوق  ستاره ها را بياوري تا توجه عموم را به تيم جلب كني. مي تواني بهترين ورزشگاه را داشته باشي، مي تواني بهترين زمين تمرين را در اختيار داشته باشي، مي تواني بهترين پروژه هاي تبليغاتي را اجرا كني و همه كارهاي اينچنيني؛ اما اگر نتيجه  نگيري، زحمات و كار همه اين افراد فراموش مي شود.
* شما در اين مجموعه چه نقشي داريد؟
- ما بايد پيروز شويم و همان طور كه گفتم اولين پيروزي بسيار مهم است. چلسي هنوز بايد در همه زمينه ها تكامل پيدا كند و اين كار را هم مي كند. مركز تمريني جديد و كارهاي تبليغاتي تيم فوق العاده است. واقعاً عالي است كه آقاي آبراموويچ در هر زمينه اي كه نياز به سرمايه گذاري مالي باشد آماده كمك به تيم مي باشد. اما نقش من و بازيكنان در آنچه كه به موفقيت هاي فوتبالي مربوط مي شود، هسته و مركز تمام اينهاست.
* علاقه رومن آبراموويچ به تيم چه اندازه است؟
- او هم درگير شغلش است و هم زندگي خصوصي اش. طبعاً نمي تواند هر روز اينجا باشد، اما هر وقت بيايد به او خوشامد مي گويم. آمدن او مشكلي براي من ايجاد نمي كند. هر وقت مي آيد براي اين نيست كه بر كار من نظارت كرده و روي آن تأثير گذارد. او مي آيد تا از ما حمايت كند و گاهي هم براي اينكه با مردم صحبت كند.
* بنابراين هميشه در دسترس مي باشد؟
- او هميشه حاضر است و بسيار هم متعهد مي باشد. مسلماً او مي داند كه پيتر كنيون چه كار مي كند يا من چه كار مي كنم، ولي لازم نيست كه مراقب تمرينات و يا سازماندهي باشگاه باشد.
* شما تاكنون دوران موفقيت آميزي را پشت سر گذاشته ايد. در مقابل مشكلي كه ممكن است براي هر مربي پيش بيايد چه واكنشي نشان مي دهيد؟
- من نه يا ده ساله بودم كه پدرم در شب عيد كريسمس از كار بر كنار شد. او مربي بود، نتايج خوب نبودند، اودر بازي روز ۲۲ يا ۲۳ دسامبر شكست خورده بود. روز بيست و چهارم تلفن زنگ زد و او هنگام شام شب عيد اخراج شد. بنابراين واقعاً من همه چيز را راجع به فوتبال مي دانم و اين را هم مي دانم كه من نيز روزي كه نتايج خوب نباشند اخراج خواهم شد. به علاوه اين را هم مي دانم كه براي تيم من عدم موفقيت عادي تر از اين است كه دو سال پياپي قهرمان جام باشگاه هاي اروپا شود.
اف.ث. چلسي
تأسيس: ۱۹۰۵
ورزشگاه: استمفورد بريج (ظرفيت ۴۴۹/۴۲ نفر)
بزرگترين موفقيت ها: قهرمان ليگ انگليس در سال ۱۹۵۵ و ۲۰۰۴- قهرمان جام حذفي انگليس در سال هاي ۱۹۷۰- ۱۹۹۷ و ۲۰۰۰- قهرمان اتحاديه انگليس در سالهاي ۱۹۶۵ و ۱۹۹۸ _ قهرمان جام در جام اروپا در سالهاي ۱۹۷۱ و ۱۹۹۸- قهرمان سوپر جام اروپا در سال ۱۹۹۸
خوزه مورينيو
متولد ۲۶/۱/۱۹۶۳ درستوبال
باشگاه هايش به عنوان بازيكن: تا سال ۱۹۸۰ ويتوريا ستوبال- ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۲ سي.اف. بلنترز-
۸۳/۱۹۸۲ اف. ث. ريوآوه- ۸۴/۱۹۸۳ گ.د. سسيمبرا- از سال ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۶ كوموسيو اينداستريا.
باشگاه هاي وي به عنوان كمك مربي: ۹۱/۱۹۹۰ استرلا آمادورا- ۹۲/۱۹۹۱ اووارنزه. (هر دو زير نظر مانوئل فرناندز)- دسامبر ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۴ اف. ث. پورتو- ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۸ اف.ث.بارسلونا(زير نظر بابي رابسون)-۱۹۹۸ تا ۲۰۰۰ اف. ث. بارسلونا (زير نظر لوئيزون گال)
باشگاه هايش به عنوان مربي: سپتامبر ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۱ بنفيكاليسبون- ۲۰۰۱ تا ژانويه ۲۰۰۲ يونيائوليريا- ژانويه ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ اف. ث. پورتو و از ۱/۷/۲۰۰۴ اف.ث.چلسي.
موفقيت هايش:قهرمان پرتغال در سالهاي ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ _ قهرمان جام حذفي پرتغال در سال ۲۰۰۳- قهرمان جام يوفا درسال ۲۰۰۳- قهرمان جام باشگاه هاي اروپا در سال ۲۰۰۴ به همراه پورتو. قهرمان ليگ برتر انگليس در فصل ۲۰۰۵/۲۰۰۴ به همراه چلسي.

ورزش
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
فرهنگ
موسيقي
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  موسيقي  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |