يكشنبه ۱ خرداد ۱۳۸۴
حميد استيلي در گفت وگو با همشهري
فرار از يكنواختي
001470.jpg
عكس: مهر
حميد استيلي از جمله بازيكناني است كه نامش هرگز در تاريخ فوتبال ايران به فراموشي سپرده نخواهد شد. گلي كه اين بازيكن در جام جهاني ۱۹۹۸ فرانسه وارد دروازه آمريكا كرد به اندازه گل قرن براي ايرانيان سراسر جهان ارزش داشت و شايد تا چندين سال ديگر بازيكني نتواند، گلي به ارزش گل استيلي به ثمر برساند.
اين بازيكن پرتلاش و خستگي ناپذير در دوران اوج خود از بازيگري در تيم ملي و باشگاه پرسپوليس كناره گيري كرد و حالا يك سال است كه در كنار سوبل با فنون حرفه مربيگري آشنا مي شود. او برخلاف بسياري از مربيان جوان ايراني، انرژي خود را صرف مناظره و جدل با مربيان خارجي نكرده بلكه بسيار هوشمندانه و بدون هياهو سعي كرده نكات مثبت و ظريف مربيگري بگوويچ و سوبل را فراگيرد. با توجه به اينكه راينر سوبل مربي آلماني پرسپوليس تمايل زيادي نسبت به مصاحبه طولاني و حضوري با مطبوعات ندارد، بهترين فرد براي پاسخ دادن به عملكرد تيم پرسپوليس در اين فصل، حميد استيلي است كه به عنوان دستيار اول سوبل انجام وظيفه مي كند. چرا پرسپوليس در چند هفته اخير زيبا بازي نكرد و از كورس قهرماني دور ماند؟ استيلي به اين پرسش ها پاسخ مي دهد.

* شكست پرسپوليس مقابل سپاهان به منزله جا ماندن اين تيم از كورس قهرماني بود. آيا فكر مي كنيد هنوز هم تيم شما شانس قهرماني دارد؟
- ببينيد، فوتبال يك رشته ورزشي غيرقابل پيش بيني است. با وجود اينكه شانس قهرماني ما به ميزان بسيار زيادي كاهش پيدا كرده اما قصد داريم در دو ديدار آينده با تمام قدرت حاضر شويم و ۶ امتياز كسب كنيم چون بعيد نيست پرسپوليس با (۶) امتياز قهرمان بشود. پرسپوليس يك تيم بزرگ است و هواداران آن همواره پيروزي مي خواهند به همين دليل محكوم به برد در دو بازي بعدي هستيم حتي اگر احتمال قهرمان شدن بسيار كم باشد.
* ترديدي نيست كه تيم شما بايد در دو بازي آينده براي پيروز شدن به ميدان برود اما منطق حكم مي كند كه بيشتر نيروي خود را متمركز جام حذفي كنيد تا از آن مسير به رقابت هاي آسيايي برسيد.
- بله همين طور است كه مي گوييد. ما از اين پس بيشتر قدرت خود را بر روي جام حذفي متمركز مي كنيم. چنانچه بتوانيم در اين جام به عنوان قهرماني برسيم، سال آينده در مسابقات جام باشگاه هاي آسيا شركت خواهيم كرد و به نظر من قهرماني در جام حذفي كمتر از قهرماني در ليگ برتر نيست. پرسپوليس با قهرماني در جام حذفي مي تواند پاسخ محبت هواداران را بدهد. تيم ما قابليت قهرماني در جام حذفي را دارد و با تمريناتي كه براي اين مسابقات برگزار مي كنيم، كسب اين جام دور از انتظار نيست.
* چرا توان تهاجمي پرسپوليس همچون گذشته نيست و از صلابت آن كاسته شده است؟
- وقتي تيم در حالت حمله قرار مي گيرد بايد بازيكنان خط مياني به خط حمله بپيوندند تا بر بار تهاجمي تيم افزوده شود. به نظر من خط مياني تيم خوب است، اما خوب كار كردن خط مياني هم مستلزم خوب كار كردن همه اجزاي تيم مي باشد.وقتي تيم خوب كار مي كند، همه چيز طبق روال پيش مي رود، اما كافي است كه تيم نتيجه نگيرد آنگاه همه انتقادات متوجه بازيكنان باتجربه مي شود.
* با اين وصف پاسخ روشني به سؤال ما داده نشد. شما مي گوييد براي اينكه تيمي در بازي تهاجمي موفق باشد بايد از جانب خط مياني تقويت شود، اما اين اتفاق در حال حاضر در پرسپوليس صورت نمي گيرد.
- ببينيد، مشكل پرسپوليس در خط مياني اين نيست كه بازيكنان خوبي در اختيار ندارد بلكه اين تيم بازيكنان هم شكل دارد. اسدي، باقري، محمد وند و جباري، هر كدام از جمله بهترين بازيكنان ليگ هستند. شما همين اسدي را در نظر بگيريد. او در بازي با سپاهان، پاس داد، شوت زد، كار اضافه انجام نداد و در كارهاي هجومي و دفاعي شركت كرد. بنابراين ما نمي توانيم او را بازيكن خوبي ندانيم بلكه مشكل اين است كه در خط مياني ما تنوع وجود ندارد.
* با فرض اينكه نظر شما صحيح باشد، آيا در فصل آينده تدبيري انديشيده ايد تا اين مشكل پرسپوليس برطرف شود؟
- در درجه اول منتظر بازگشت حامد كاويانپور هستيم. حامد مي تواند با سبك بازي خود، به خط مياني ما طراوت و قدرت ببخشد. پس از آن به توان مالي باشگاه نگاه مي كنيم. ما بر حسب توان مالي خود اقدام به يارگيري خواهيم كرد. ضمن اينكه بازيكني كه مي خواهد به پرسپوليس بپيوندد بايد به پيراهن اين تيم عشق بورزد. بازيكني كه عاشق پرسپوليس نباشد در اين تيم جايي ندارد. اما اين را بدانيد پرسپوليس براي فصل آينده به تغيير و تحول و فرار از يكنواختي فكر مي كند.
* پرسپوليس براي فصل جديد چه بازيكناني را مد نظر دارد؟
- بگذاريد يك موضوع را روشن كنم. پرسپوليس تا زماني كه نتواند بازيكن جديدي را جايگزين كند، به هيچ وجه به فكر از دست دادن بازيكن نمي افتد. چرا كه احتمال دارد تيم ما فردا به مشكل بربخورد و نتواند بنابه هر دليلي بازيكن جذب كند در اين صورت، نبايد بازيكنان تيممان را در اختيار ديگر باشگاه ها قرار دهيم؛ بازيكناني كه واقعاً متقاضيان بسياري دارند بدون باشگاه نمي مانند.
* پرسپوليس در بازي برگشت با استقلال اهواز جمعي از بازيكنان اصلي خود را در اختيار نداشت و با بازيكنان جوانش، نتيجه نسبتاً خوبي كسب كرد. چرا اين جوانان دوباره به فراموشي سپرده شدند؟
- من خودم از آن دسته مربياني هستم كه به جوانگرايي اعتقاد فراواني دارم. اما در اين فصل از رقابت ها، ما زماني به بازيكنان جوان تيممان ميدان داديم كه بازيكن اصلي تيم مصدوم و يا سه اخطاره بودند. اتفاقاً اين بازيكنان هر گاه كه در زمين حاضر شدند، عملكرد خوبي را از خود به نمايش گذاشتند اما دوباره نيمكت نشين شدند. به نظر من يك بازيكن بايد مزد برتري و خوب بازي كردن خود را بگيرد در غير اين صورت انگيزه اش براي ارائه بازي هاي بهتر از ميان مي رود. با اين حال شما نبايد يك نكته را فراموش كنيد و آن هم اينكه من تصميم گيرنده اصلي نيستم و آقاي سوبل حرف اول و آخر تيم را مي زند.
* يعني سوبل حرف شما را به عنوان مربي تيم مورد توجه قرار نمي دهد؟
- من كمك ايشان هستم و آنچه به نظرم درست بيايد را به زبان مي آورم. اما شما نبايد از نقش سليقه هم غافل شويد. اين فاكتوري است كه در همه تيم هاي جهان هم وجود دارد. در رده ملي هم خيلي ها به آقاي برانكو انتقاد مي كنند كه چرا از بعضي بازيكنان در تركيب تيمش استفاده مي كند اما به هر حال هر مربي سليقه خاص خودش را دارد. آقاي سوبل هم مربي پرسپوليس است و ترديدي وجود ندارد كه نظر نهايي با اوست. اين را هم بگويم بازيكنان جوان هم بايد به هنگام حضور در زمين، فرصت را غنيمت بشمارند و بازي خوبي ارائه بدهند. بازيكناني كه فرصت طلب تر باشند زودتر طعم موفقيت را مي چشند.
* شما با بازيكنان پرسپوليس ارتباط عاطفي خوبي برقرار كرده ايد. اين عامل چه قدر مي تواند اثرات مثبتي بر روي مربيگري تان داشته باشد؟
- من هر كاري از دستم بربيايد براي بازيكنان جوان تيم انجام مي دهم. در تمرينات پرسپوليس تجربيات و اطلاعات خود را در اختيار بازيكنان مي گذارم و همه را به يك چشم نگاه مي كنم. من بين بازيكنان جوان و باتجربه تيم فرق نمي گذارم و هر كدام را كه خوب كار مي كنند نسبت به سايرين ترجيح مي دهم. به نظر من مربي بايد با بازيكن صادق باشد و چيزي را از او پنهان نكند. اصلي ترين محور موفقيت يك مربي اين است كه بين بازيكنان تيمش تفاوت قائل نشود و به همه آنها شانس برابر بدهد. فكر مي كنم يكي از دلايلي كه باعث شده بين من و بازيكنان پرسپوليس ارتباط عاطفي برقرار شود وجود همين رابطه دوستانه و صادقانه است.
* حميد استيلي آينده خود را در عرصه مربيگري چگونه پيش بيني مي كند؟
- خيلي زود است كه بخواهم خودم را يك مربي خطاب كنم بلكه به زمان زيادي نياز است تا مربيگري را فرا بگيرم و يكي از اصلي ترين مواردي كه به هنگام بازيگري و هم در حال حاضر به آن اهميت داده ام احترام به بزرگتر و فرا گرفتن معلومات از اوست. در حال حاضر تمام فكر و ذهنم را به يادگيري مشغول كرده ام. در زمان بازيگري همواره سعي مي كردم نكات مثبت را از بازيكنان ديگر فرا بگيرم و اتفاقاً تا حدود زيادي در انجام اين كار هم موفق بوده ام. در عرصه مربيگري هم بايد نكات فراواني را فرا بگيرم تا بلكه به سطح مطلوبي دست پيدا كنم.
* و حرف باقي مانده ؟
- ما در پرسپوليس تمام نقاط ضعف خود را شناسايي و تلاش مي كنيم اين ضعف ها را برطرف كنيم. البته برطرف شدن اين نقطه ضعف ها منوط به وجود شرايط لازم براي اين دگرگوني است.
پرسپوليس يكي از معتبرترين باشگاه هاي ايران است و به همين دليل بازي هاي تماشاگرپسند ارائه مي دهد.

نگاه تازه و جدي تر پرسپوليس
001473.jpg
امير بهادري نژاد
معمولاً در يك دوره رقابت سراسري (ليگ)، تيم هايي كه مدعي كسب عنوان قهرماني هستند با يك مقطع فرود مواجه مي شوند. برخي از تيم ها، ابتداي فصل را ضعيف آغاز مي كنند اما پس از پشت سر گذاشتن اين مقطع، زمان اوج گيري آنها آغاز مي شود كه نقطه پايان اين روند صعودي، پايان فصل است.همچنين تيم هايي وجود دارند كه در ميانه راه تنزل مي كنند.اما مجدداً اوج مي گيرند. به عبارتي ديگر نمودار حركتي اين نوع تيم ها مانند حرف «U» در زبان انگليسي است. اما در اين ميان گروه سومي نيز وجود دارد كه تيم هاي اين گروه، فصل جديد را مقتدرانه آغاز مي كنند اما به تدريج آمادگي و انرژي هفته هاي نخست را از دست داده و پس از گذشت يك سوم از فصل، روند نزولي آنها آغاز مي شود.
تيم پرسپوليس نيز در رقابت هاي اين فصل از قاعده اي كه قبلاً به آن اشاره شده مستثني نبود با اين تفاوت كه اين تيم در دو مقطع زماني، روند نزولي را تجربه كرد و در واقع همين عامل باعث دور شدن اين تيم از كورس قهرماني شد (البته شايد در دو هفته مانده از ليگ برتر اتفاقاتي رخ بدهد كه منجر به صعود پرسپوليس به صدر جدول بشود).
پرسپوليس فصل جديد را بسيار بدآغاز كرد كه حتي هر لحظه احتمال بركناري مربي آلماني اين تيم احساس مي شد اما به ناگهان اين تيم اوج گرفت و خود را به صدر جدول نزديك كرد. به هر حال اينگونه تصور مي شد كه اين تيم پرتماشاگر روند رو به رشد خود را حفظ كند اما در هفته هاي پاياني فصل زماني كه اين تيم بيش از هر زمان ديگري به كسب حداكثر امتياز از ديدارهاي خود نياز داشت، بازي هاي پر انتقادي را ارايه داد و فرصت طلايي براي نزديك شدن به صدرنشينان از دست رفت.
نمايش ضعيف پرسپوليس در برابر تيم هايي چون فجر، پاس، سايپا و سپاهان باعث شد تا اين تيم در سرنوشت سازترين مقطع فصل جاري ۷ امتياز از دست بدهد. تجربه نشان داده تيمي كه در دو مقطع در طول يك فصل با افت مواجه شود به ندرت مي تواند به قهرماني برسد. اما به چه دليل پرسپوليس در فصل جاري پرنوسان ظاهر شده است:
در رقابت هاي فصل جاري،  پرسپوليس يك تيم متعادل نبوده است. به عبارتي ديگر در بازي هاي خود يا بسيار خوب است و يا بسيار بد و حد متوسطي برآن وجود ندارد. يكي از مهم ترين دلايل نوسان اين تيم، عملكرد نامناسب در فصل نقل و انتقالات بود، حتي علي پروين در گفت وگويي كه با همشهري انجام داد به اين نكته اشاره كرد كه دلال هاي بازيكن مشكل اصلي اين تيم در ابتداي فصل بودند. اگر خروجي ها و ورودي هاي پرسپوليس را پيش از آغاز فصل بررسي كنيم مي توان به راحتي نتيجه گيري كرد كه تعادل در اين بخش رعايت نشد و وزن خروجي هاي اين تيم بسيار بيشتر از ورودي هاي آن بوده است.پرسپوليس در ابتداي فصل، ايليچ، ترائوره، دايي، باهنر، مجتبي شيري، پيرواني، برزگر و... را از دست داد اما بسياري از بازيكناني كه جانشين اين خروجي ها شدند نتوانستند انتظارات را برآورده كنند. درست است كه مشكلات مالي اجازه تحرك را از دو تيم پرسپوليس و استقلال در فصل نقل و انتقالات مي گيرد اما به هر حال ورودي هاي تيمي كه خود را براي قهرماني مي بندد حداقل بايد در تعادل با خروجي هايش باشد.
پرسپوليس در اين فصل عملاً با سه مدافع مياني و دو پيستون كناري بازي مي كرد كه در چنين سيستمي نقش پيستون هاي كناري در طرح هاي هجومي بسيار پر رنگ است، اما پرسپوليس فاقد بازيكناني در كنار خطوط طولي زمين بود كه بتوانند در طول بازي بارها رفت و برگشت كنند و با اورلپ هاي خود براي مهاجمان موقعيت گلزني به وجود آورند. البته ميثم رضاپور در ابتداي فصل چند جرقه از خود نشان داد اما او هم به تدريج محو شد.
نكته ديگري كه در تيم پرسپوليس بسيار به چشم مي آيد، نبود يك بازيكن خلاق و تأثيرگذار در خط مياني اين تيم است. بازيكني كه بتواند با چند پاس كوتاه و بلند نبض بازي را در دست بگيرد و قفل بازي با تيم هاي تدافعي را بگشايد. اگر قابليت هاي مردان خط مياني پرسپوليس را ارزيابي كنيم به اين نتيجه خواهيم رسيد كه اغلب بازيكنان اين پست، قابليت هاي تخريب گري دارند. يعني بازي آنها مبتني بر قدرت بدني، تخريب بازي حريف و بازي درگيرانه است. اين نبود خلاقيت باعث مي شود كه جريان بازي در خط مياني پرسپوليس حبس شود و به خط حمله انتقال نيابد.البته عناصر هجومي پرسپوليس نيز مشكلات مشابه بازيكنان خط مياني اين تيم را دارند. در اين تيم مهاجمي كه خاصيت هاي يك مهاجم نوك و گلزن را داشته باشد وجود ندارد و مهرداد اولادي هم بيشتر با تكيه بر فيزيك بدني و بازي درگيرانه با مدافعان حريف به گل مي رسد. جالب اين كه تمام مهاجمان پرسپوليس بازيكناني كوتاه قامت هستند كه عملاً، گزينه بازي هوايي براي رسيدن به گل در اين تيم حذف مي شود با آن كه مدافعان پرسپوليس در بيشتر مواقع اصرار به ارسال توپ هاي بلند به محوطه جريمه حريفان دارند.همچنين نوسان هاي پرسپوليس در طول فصل شايد به نوع تمرينات اين تيم بازگردد. به عنوان مثال بازي با سپاهان را در نظر بگيريد كه پرسپوليس در نيمه اول بسيار برتر بود اما ناگهان در نيمه دوم با افت محسوسي مواجه شد. شايد تنظيم نبودن فشار تمرينات منجر به فراز و فرود اين تيم در طول ۹۰ دقيقه بازي مي شود.به هر حال، چه پرسپوليس امسال قهرمان بشود و چه در رده هاي پايين تر قرار بگيرد، بايد براي فصل آينده نگاه تازه و جدي تري داشته باشد كه اين نگاه جدي مي تواند شامل اين موارد شود:
دست يافتن به يك تعريف مشخص در مورد شرح وظايف مدير فني و سرمربي، مشخص شدن سياست باشگاه در زمينه  استفاده از مربي داخلي و يا خارجي كه اگر سياست اين باشگاه استفاده از مربي خارجي باشد بايد اين مربي را براساس عملكرد و قابليت هايش انتخاب كرد نه براساس توصيه هاي افراد پيرامون آن مربي، قطع همكاري با بازيكناني كه بارها امتحان خود را پس داده اند و مشخص است كه ديگر در پرسپوليس كارايي ندارند و تزريق نيروهاي جوان و تأثيرگذار به كالبد تيم.

ورزش
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
علم
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |