سه شنبه ۱۷ خرداد ۱۳۸۴ - - ۳۷۱۶
گزارشي از عملكرد مركز تحقيقات سالمندي
فاصله ايران تا طب سالمندي!
004299.jpg
راه چمني: در حال حاضر در ايران 65 درصد سالمندان از بيماري هاي عروقي و قلبي، 55 درصد از اختلالات اسكلتي و 25 درصد از اختلالات رواني رنج مي برند، 28 درصد سالمندان نابينا و ناشنوا بوده و 32 درصد معلوليت ها در سالمندي شيوع مي يابد
سوسن لاريجاني
چقدر راجع به طب سالمندي شنيده ايد؟ در مراجعه به مراكز درماني و در بين انواع تابلوهاي معرفي متخصصان چند بار با تابلوي متخصص طب سالمند مواجه شده ايد؟
در حالي كه ممالك پيشرفته حدود 60 - 50 سال است كه روي اين شاخه از طب كار كرده اند، ما هنوز با واژه اش نيز غريبه ايم. اين واژه كه اولين بار در سال 1909 توسط پزشكي آمريكايي به نام «ناشر» (پدر طب سالمندي) وارد تاريخچه پزشكي شد، اولين بار در سال 1934 توسط زني پزشك به نام «وارن» (مادر طب سالمندي) به ارزيابي جامع كشيده شد. چند سال بعد اولين خدمات اين نوع از طبابت در انگلستان در منازل فعال شد تا به امروز كه در آن كشورها در هر بيمارستاني بخش سالمندي را مثل ساير بخش ها كه با حضور متخصصان اين علم فعال است، شاهديم. از آنجا كه سالمندي همواره با تغييرات در عملكرد تمامي دستگاه هاي بدن همراه است، خيلي زود بعد از سن 30 سالگي به ازاي گذشت هر سال از عمر انسان، يك درصد از كارآيي طبيعي بدن كاهش مي يابد. بابت از دست دادن يك درصد از كارايي مان در سالهاي 30 سالگي به بعد مي خواهيم چكار كنيم؟ فكر مي كنيد تنها اقدام، مراجعه به يك پزشك متخصص با دردي موضعي است؟
اگر حركتتان كند است، صرفا بايد به دنبال دليلي در ميان استخوان هاي پوك گشت و بعد به سراغ يك ارتوپد رفت؟ طب سالمندي حرف ديگري مي زند.
در اين طب يك سالمند تنها بيمار نيست، بلكه با تغييراتي رو به رو است كه يا موجب بيماري است يا بيماري اش را تشديد مي كند. او بايد از نگاه انواع  تخصص هاي پزشكي، روانشناسي و خانوادگي مورد معاينه و معالجه قرار گيرد.
دكتر فريبا تيموري، متخصص طب سالمندي معتقد است؛ از آنجا كه هدف از ارائه علم پزشكي ارتقاي كيفيت زندگي تمامي افراد جامعه است بايد به تمام تقسيم بندي هاي موجود توجه شود و همه گروه هاي سني را بر حسب فيزيولوژي خاص مورد توجه قرار داد.
وي معتقد است در علم پزشكي تقسيم بندي ها يا بر اساس سن است يا بر حسب جنس يا نوع تخصص كه در ايران در مورد تقسيم بندي جنس افراد و تخصص پزشكي بسيار پرداخته شده، اما در خصوص تقسيم بندي سني، خصوصا بخش سالمندان، نگرشي بسيار ضعيف را شاهديم. در صورتي كه بر حسب تغييرات فيزيولوژيك خصوصا در سنين بالا توجهاتي خاص تر را بايد مي ديديم، چرا كه طبق گفته پروفسور ناشر، بيماري هايي كه به سالمند اختصاص مي دهيم اصلا مساوي سالمندي نيست. مثلا نبايد گفت فراموشي، جزيي از سالمندي است. بنابراين سالمند حق دارد كه مانند ساير گروه هاي سني، توسط متخصص خود معاينه و درمان شود.
سالمند بايد بداند، مي تواند خيلي زودتر با تغييرات خود آشنا شود و با دانستن اين علائم در صورت كاهش ذخيره هاي فيزيولوژيك خود به مقابله با كمبودها بپردازد. به همين علت او بايد از نگاهي همه جانبه ديده شود. نگاهي كه از بسياري از علوم منشا مي گيرد، نه تنها پزشكي. به گفته رئيس سازمان بهزيستي- دكتر راه چمني- در حال حاضر در ايران 65 درصد سالمندان از بيماري هاي عروقي و قلبي، 55 درصد از اختلالات اسكلتي و 25 درصد از اختلالات رواني رنج مي برند، 28 درصد سالمندان نابينا و ناشنوا بوده و 32 درصد معلوليت ها در سالمندي شيوع مي يابد.
راه چمني با اشاره به اينكه بسياري از عوارض و معلوليت هاي پيري را مي توان با به كارگيري روش هاي مرتبط با آموزش شيوه صحيح زندگي و انجام مراقبت هاي لازم كاهش داد، گفت: در سازمان بهزيستي پنج كميته تخصصي اعم از بهداشت و پيشگيري، درمان و توانبخشي، آموزش و تحقيقات، فرهنگي و اجتماعي و سياحتي و ورزشي با حضور جمعي از متخصصان پزشكي، جامعه شناسي و ورزشي فعال هستند.
براي طب سالمندي در ايران چه كرده ايد؟
رئيس سازمان بهزيستي كشور مي گويد: در حال حاضر متخصصان طب سالمندي در ايران به تعداد يك يا دو نفر محدود مي شوند به علاوه تربيت متخصص طب سالمندي زمانبر است.
اما دكتر فريبا تيموري كه از متخصصان طب سالمندي است ما را وارد دنياي تحقيقات سه ساله اي مي كند كه از سال 1381،  در كشور و در اين زمينه به وقوع پيوسته. وي كه معتقد است همچنان بايد درصدد تبليغات هر چه بيشتر اين نوع از طب بود، متذكر مي شود كه با تمامي تلاش مركز تحقيقات سالمندي و اعضاي هيات علمي و رياست دانشگاه توانبخشي و ارگان هايي كه متولي امر سالمندي در ايران هستند مثل وزارت بهداشت، اداره سلامت سالمندان و سازمان بهزيستي و به تازگي وزارت رفاه انجام شده هنوز بسياري از نهادهاي مرتبط با اين تشكل غريبه اند.
وي تصريح مي كند: اما آنچه به وقوع پيوسته اين بوده است كه توسط دانشگاه علوم بهزيستي دوره اي از آموزش 6 ماهه طب سالمندي برگزار شد كه با تعداد محدود 40 – 30 نفر از پزشكان عمومي بود. اما در دوره جديد با تعداد ثبت نام كنندگاني مواجه شديم كه هم اكنون به 180 نفر رسيده اند و اين نشان دهنده شناختن احساس نياز جامعه به اين شاخه از طب است. با اين توصيف بايد گستردگي اين فعاليت را از اين مركز (دانشگاه علوم بهزيستي) به ساير مراكز مشابه در ديگر استان ها انتقال داد تا آنان راحت تر بتوانند در خصوص طب سالمندي، خدماتي را به سالمندان شهر خود ارائه دهند.
اما با تمام اين اميدواري ها براي ما اين سوال ايجاد مي شود كه آيا تعداد 180 نفر رقم قابل توجهي است. مي دانيد چقدر پزشك عمومي داريم كه به مشاغلي غير از پزشكي مشغولند؟
آيا در جامعه اي كه سالي چند هزار نفر پزشك عمومي فارغ التحصيل از دانشگاه هاي مختلف كشور داريم، رقم 180 نفر پزشك عمومي كه به ثبت نام طب  سالمندي دست زده اند، رقم چشمگيري است؟ نمي دانم تبليغات ضعيف است يا ميزان درآمد علم پزشكي، رقمي متعارف با هزينه هاي روز نيست؟ يا حس وجدان كاري كمي مرده است؟
اصلا طب سالمندي يعني چه؟
دكتر فريبا تيموري در اين خصوص مي گويد: هدف از طب سالمندي پيشگيري از سه مرحله معلوليت در سالمندي است اما آنچه به چشم مي آيد اين است كه در حال حاضر معناي واژه سالمندي در دنيا، با معناي واژه سالمندي در ايران تفاوت دارد. در اصل سه ديد به آن معنا مي دهد.
۱ - آيا فرد سالمند، عملكرد ارگانش اشكال دارد؟
۲ - آيا اين اشكال در عملكرد ارگان ها منجر به آن شده است كه فرد سالمند وابسته به افراد خانواده اش شود؟
۳ - يا اينكه آيا او به دليل اين اشكال به نيروهاي اجتماعي وابسته مي شود؟
اما در اينجا شاهديم كه در اكثر مواقع واژه سالمندي و معلوليت را در كنار يكديگر قرار مي دهند تا معناي صحيح طبابت براي سالمندان را به دست آورند.
مثلا اگر فرد سالمندي دچار زانو درد است نبايد صرفا به درمان درد و تجويز يك نسخه بسنده شود. او معلول نيست، بايد مطالعه همه جانبه اي شود كه آيا اين فرد فعاليت هايش در منزل توسط خانواده انجام مي شود و او خود بسيار محدود حركت مي كند يا شايد دراثر سالمندي بنا به عللي به كناره گيري از جامعه روي آورده وخود را در فضاي محدود خانه حبس كرده ودرنتيجه نمي تواند فعاليت جسماني كامل و صحيحي را از خود بروز دهد. مطالعه اين بخش ها، بسيار مهمتر از معاينه جسماني افراد در سنين بالا است.
با همه اينها مي دانيم هنوز پس از چندي كه از چاپ اين گزارش خواهد گذشت،  همچنان مردم، سالمند را يك معلول مي بينند. آنچه در جامعه ما هميشه بيشتر رخ نشان داده،  اقدام به عملكرد مطابق با روز جامعه جهاني نيست، بلكه زدودن تفكرات مدت داري است كه خيلي سخت از ميان مي رود و خيلي ديرجاي خود را به يك فكر سالم مي دهد.
ارتباط بين روانشناسي و طب سالمندي
دكتر فريبا تيموري در اين خصوص معتقد است ارتباط بين روانشناسي و سالمندي بسيار مهم است، چرا كه از ابتدا بايد معناي سالمند براي جامعه و متخصصان جا بيفتد تا منجر به اصلاح انواع نگرش ها به سالمند شود. اين نوع اطلاع رساني به عنوان اولين قدم آموزش دادن به مردم است كه بايد به زباني ساده انجام شود. امروز در ايران ما 60 تا 70 درصد سالمندان نسبتا سالمي داريم كه با آموزش صحيح در مورد شيوه زندگي سالم بايد آنها را قادر سازيم تا سالهاي سال، سالم تر زندگي كنند و جزو درصدي شوند كه به عنوان سالمند موفق مطرحند و اين گام تنها در حيطه علم روانشناسي است كه متخصصان اين علم از طريق انواع راه ها با سالمندان و نزديكان آنها ارتباط برقرار كنند و سلامت رواني را به اين گروه هديه دهند. بعد از تاكيد اين پزشك، آنچه كه به نظر مي آيد اين است كه اگر بين 12 هزار نفر سالمند نگهداري شده در مراكز خصوصي و دولتي حاضر شويم يا بين گروهي كه درآمد ناچيزي دارند يا بين آناني كه دچار اختلال حركتي هستند، بيشترين دلخوري شان را از ناراحتي هاي رواني، ياس و نااميدي، افسردگي، طرد از خانواده و نبود حمايت هاي اجتماعي خواهيم ديد. پس روانشناسان ما كجا هستند و چه مي كنند؟ آيا در مطب هايشان منتظر نشسته اند تاسالخوردگان با پرداخت ويزيت هاي كلان به آنان روي آورند؟ آيا آنها جايي براي رسيدگي به بيماران كم بضاعت يا ناتوان كه امكان دسترسي به اين اطبا برايشان مشكل است را ندارند؟ پس سوگندهاي پزشكي را خوب به ياد ندارند كه موظف هستند در هر حالي به همه بيماران، چه فقير، چه غني ياري رسانند.
روانشناسان بايد اين مقوله را جزئي از عملكرد و پژوهش و تحقيق خود قرار دهند كه حفظ سلامت رواني يك سالمند، حفظ سلامت روحي يك جامعه است.
متخصص طب سالمند چگونه طبابت مي كند؟
به گفته دكتر تيموري، يك متخصص طب سالمندي نمي تواند رويكرد فردي داشته باشد. او بايد با روانپزشك، متخصص مغز و اعصاب، فيزيوتراپ، روانشناس، متخصص تغذيه، كار درمان و بسياري از ديگر شاخه هاي درمان جسم و روان مرتبط باشد و از آنجا كه ارزيابي عملكرد سالمند در تمامي ابعاد لازم است، نه تنها مطالعه بيماري اش، اين همكاري گروهي لازم الاجراست. ويژگي منحصربه فرد اين علم، بيمار را از تمام ابعاد ديدن است. چرا كه ما در طب سالمندي دو واژه داريم. 1- طب سالمندي 2- سالمندشناسي. طب سالمندي بايد تمام علوم را اعم از علوم انساني، پزشكي، ژنتيك، جامعه شناسي و حتي فلسفه و تاريخ به هم مرتبط كند و در مركز اين شبكه سالمند را قرار دهد.
وي تصريح مي كند كه به سالمند تنها از نگاه يك بيمار كه براي درمان مراجعه كرده نبايد ديده شود. پزشك طب سالمندي بايد متوجه وضعيت اقتصادي، خانوادگي و... بيمار خود باشد و تا وقتي كه اين افراد را با اين نگرش نبينيم، اثرات مثبت طب سالمندي را در جامعه درك نخواهيم كرد.
طب سالمندي در روستا
دكتر تيموري درخصوص نحوه اجراي طب سالمندي در روستاها گفت: در آنجا بايد در درجه اول ما به سراغ روستائيان برويم. به همين منظور آموزش جامع بهورزان را بسيار مهم تلقي مي كنيم، چرا كه يك بهورز بسيار بهتر از يك پزشك كه در شهر يا استان است با خانواده هاي روستايي ارتباط دارد و قادر خواهد بود بهتر خدمات متناسب را ارائه داده و در صورت بروز مشكلي جدي تر پرونده سالمند را به خدمات در سطحي بالاتر ارجاع دهد.
با اين شرح دكتر تيموري، بايد از خود سالمندان نيز براي به دست آوردن سلامتي شان كمك خواست، خصوصا سالمنداني كه در روستاها زندگي مي كنند، چرا كه به دليل زندگي پر زحمت و كم بودن امكانات در روستاهاي به دور از شهرها، هيچ چيزي مانند همكاري بين يك سالمند و يك نيروي آموزش ديده نيست.
بخش سالمندي در بيمارستان ها
در بيمارستان هاي  اكثر كشورهاي جهان (كشورهاي توسعه يافته) شاهد وجود بخش سالمندان هستيم. اين بخش مانند بسياري از بخش هاي ديگر است كه در كشور خودمان ديده ايم. مثل بخش اطفال؛ بخشي با امكانات و وجود دستگاه هاي پزشكي خاص اين گروه سني. در هر بخش اختصاصي تنها درمان يك درد، مطرح نيست، بلكه ارائه خدمات خاص به همراه درمان براي هر گروه سني مورد نظر است، اما در ايران در هر بيمارستاني حتي مجهزترين آنها فقدان چنين بخشي كاملا به چشم مي آيد.
دكتر تيموري در اين خصوص مي گويد: ما بايد طرح ارائه الگوي نظام خدماتي جامع را تا پايان اسفند 84 به نتيجه برسانيم؛ طرحي كه با الگوي مناسب جامعه ايراني قابل اجرا باشد. گرچه با توجه به حمايت خانواده ها از سالمندانشان طرح ارسال اكيپ خدماتي به منازل حرف اول را خواهد زد، اما رويت سالمنداني كه با توجه به وضعيت خاص فيزيولوژيك شان هنوز در بخش هايي از بيمارستان ها بستري هستند كه به دليل محدود بودن امكانات طب سالمندي منجر به اقامتي طولاني تر در فضاي بيمارستان و حتي گاهي به دست نياوردن سلامت مطلوب است، اين بحث را در ميان ديگر نيازهاي جامعه پزشكي ايران قرار خواهد داد.
وي مي گويد: شايد حتي قرار دادن 10 تخت در يك بيمارستان دانشگاهي به همراه نيروي انساني مجرب كارآزموده، اولين گام هاي ما به سوي رسيدن به ايجاد بخش سالمندان در بيمارستان ها باشد.
حال با اين چشم انداز تصور مي شود اگر اين آزمايش ها منجسم تر و سريع تر پرداخته شود، چه آينده بهتري براي سلامت سالمندانمان پيش رو داريم.
آينده طب سالمندي در ايران
«اين متخصص طب سالمندي معتقد است كه پيش از حضورش به طور جامع در كشور، اصلا تصور نمي كرد بتوان روي مبحث طب سالمندي در ايران كار كرد، اما با حضور سازمان هاي مرتبط و معرفي و نياز جامعه به اين شاخه از طب، شايد طي يك دهه بعد با حضور متخصصاني روبه رو شويم كه جهت آموزش از كشور خارج شده اند و در بازگشت بتوانند بذري كه امروز سه سال از كاشتنش گذشته را بارورتر سازند؛ گروه تخصصي كه حرف هاي خوبي در زمينه طب سالمندي براي گفتن به ما و دنيا داشته باشند.»
به پايان گزارشي رسيديم كه از ابتدا تا انتها شامل مجموعه فعاليت هايي شد كه توسط متخصصان ايراني انجام شده كه حاضرند براي رسيدن به اهدافشان از بسياري از موقعيت هاي برتر و امكانات ينگه دنيا بگذرند و در كشور حركتي را آغاز كنند. آنقدر اميدوارانه به طرح ها و گزارش ها و جلسات نگاه مي كنند كه تصور خللي براي هيچ كس پديد نمي آيد، فقط آنچه وجود دارد اين است كه مي گويند: به ما زمان بدهيد. حال اين زمان را از چه كساني مي خواهند، نمي دانيم، چرا كه با همه اين نگاه هاي براق و راضي شان بايد بدانند سالمندي هنوز دغدغه مسئولان جامعه ما نيست.

خبر
دومين دوره آموزش بهداشت و سلامت سالمندان
دومين دوره آموزش بهداشت و سلامت سالمندان با هدف ارتقاي دانش پزشكان به امور سالمندان از تاريخ 4 خرداد ماه سال جاري آغاز شد.
اين دوره كه با حضور پزشكان عمومي و متخصصان انجام شد با شركت 170 نفر كه در ميان آنان مسئولان بهزيستي و وزارت بهداشت نيز به چشم مي خوردند، برگزار شد و تا مهرماه سال جاري ادامه خواهد داشت.
از آنجا كه سازمان بهزيستي كشور در نظر دارد تا پايان سال 85 در هر يك از استان هاي كشور حداقل يك كلينيك طب سالمندي راه اندازي كند و با ارائه خدمات مشاوره اي، آموزشي،  درماني و توانبخشي از ايجاد معلوليت و بيماري در سالمندان جلوگيري و زمينه را براي تحقق سياست داشتن سالمندي سالم و فعال در جامعه فراهم كند و در اين راستا نياز به تامين نيروي متخصص (پزشك)، پرستار، فيزيوتراپ و... دارد، لذا مركز تحقيقات سالمندي با همكاري دانشگاه ها و موسسات آموزشي و تحقيقاتي فرانسه برگزاري دوره مذكور را در ايران برنامه ريزي كرده و در نظر دارد تا دوره هاي كوتاه مدت طب سالمندي را به پزشكان شركت كننده آموزش دهد.
لازم به توضيح است كه اين دوره ها در 87 ساعت به صورت 62 ساعت تئوري و 25 ساعت عملي برگزار شده و با توجه به هماهنگي هاي اين مركز با دانشگاه و موسسات آموزشي فرانسه گواهينامه بين المللي از انجمن طب سالمندي و سالمندشناسي در پايان دوره به شركت كنندگان اعطا مي شود. ضمن اينكه از سوي وزارت بهداشت (اداره كل آموزش مداوم جامعه پزشكي) نيز 20 امتياز بازآموزي به پزشكان اختصاص داده شده است. نكته قابل توجه آن است كه پس از اتمام دوره مذكور، براي كارشناسان علاقه مند به امور سالمندي نيز دوره آموزشي در نظر گرفته شده است.
004302.jpg
خرداد ماه، سمينار سراسري طب سالمندان
دانشگاه علوم پزشكي ارتش از 24 تا 26 خرداد ماه سال جاري در تهران سمينار سراسري طب سالمندان را بـــرگزار مي كند.
بـــــه گفتــــــه دكتر كيومرث احمدي، دبير سمينار، اين سمينار با هدف بررسي مكانيسم فرآيند پيري، تعريف پيري براساس نظريه هاي تكاملي و اجتماعي سالمندان، بررسي جنبه هاي فيزيولوژيك پيري كه به عنوان نتيجه تغييرات پاتولوژيك طبيعي محسوب مي شوند، ارائه تشخيص هاي نوين در طب سالمندان و تشريح نحوه درمان بيماري هاي شايع سالمندان برگزار مي شود.
در اين سمينار سه روزه تعداد 32 مقاله به صورت سخنراني و سه پانل ارائه مي شود. شركت در اين سمينار براي متخصصان بيماري هاي داخلي، مغز و اعصاب، روانپزشكي، جراحي عمومي، دكتري بيوشيمي و پزشكان عمومي 12 امتياز بازآموزي خواهد داشت.
دبير كنگره يادآور مي شود: اين سمينار را دانشگاه علوم پزشكي ارتش با همكاري دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي، گروه بيوشيمي و داخلي دانشگاه علوم پزشكي تهران، انجمن بيوشيمي ايران و سازمان بهزيستي كشور برگزار مي كند.
محروميت زدايي از دانش آموزان دختر ايراني
دفتر اموز زنان وزارت آموزش و پرورش در سال گذشته طرح محروميت زدايي دانش آموزان دختر مقطع راهنمايي را با اعتبار 500 ميليون تومان اجرا كرد و بودجه آن را نيز از محل برنامه توسعه مشاركت فرهنگي اجتماعي زنان تامين كرد.
در همين حال «مريم شربت دار قدس»، مشاور وزير آموزش و پرورش به خبرگزاري دانشجويان ايران گفت: طرح متناسب سازي فضا و امكانات ورزشي مدارس دختران در كل كشور به صورت متمركز در سال 82 اجرا شد كه به موجب آن 100 مورد استتار مدرسه، 200 مورد افزايش تجهيزات مدارس و 100 مركز اصلاح حركت ها ايجاد شد.
اين مقام مسئول با اشاره به اجراي سراسري طرح كار و ورزش در سالهاي گذشته گفت: براساس اين طرح، 150 پايگاه ورزشي ويژه فرهنگيان زن ايجاد شد و مشاوران روساي آموزش و پرورش استان ها درصدد هستند اين پايگاه را در استان هاي سراسر كشور ايجاد كنند. همچنين در سال 83 ، طرح محروميت زدايي دانش آموزان دختر مقاطع متوسطه با رويكرد منطقه اي با ورود 300 ميليون تومان اعتبار در استان هاي خراسان رضوي و جنوبي، كهگيلويه و بويراحمد، لرستان، زنجان و كردستان اجرا شد.
در سال گذشته طرح خوداتكايي در مدارس راهنمايي شبانه روزي دخترانه در 9 استان كشور با 600 ميليون تومان اعتبار اجرا شد و پنج استان كشور نيز با 200 ميليون تومان اعتبار طرح آموزش حرف روستايي به دختران را اجرا كردند.
شربت دار قدس، در ادامه خاطرنشان كرد:  طرح آموزش مديران و معاونان مدارس دخترانه در سراسر كشور با اعتبار 55 ميليون تومان در سال گذشته اجرا شد و براساس آن 5 هزار و 17 نفر تحت آموزش قرار گرفتند.طرح توسعه آگاهي زنان فرهنگي و دختران دانش آموز در سال 83 با اعتبار 18 ميليون تومان اجرا شد.
مشاور وزير آموزش و پرورش در پايان، با اشاره به اعتبار دفتر امور زنان اين وزراتخانه تاكيد كرد: اعتبار اين دفتر در سال 84 يك ميليارد و 950 ميليون تومان در نظر گرفته شده كه البته همه اين رقم محقق نمي شود، زيرا سال گذشته نيز اعتبار اين دفتر يك ميليارد و۶۰۰ ميليون تومان بود كه 80 درصد آن تحقق يافت.

امروز
سالمند فعال، تحول مي آفريند
004236.jpg
اگــــــر نگاهـــي به تفاوت هاي عمده اي كه بين ويژگي هاي اپيدميولوژيك، باليني و پاراكلينيك بيماري ها در سنين مختلف است بيندازيم، خواهيم ديد در بسياري از كشورهاي جهان، خدمات پزشكي را از نظر سني، عملا به سه شاخه عمده طب  اطفال، طب داخلي و طب سالمندان، طبقه بندي كرده و بر همين اساس، مقالات علمي و كتبي را به رشته تحرير در آورده و متخصصان مورد نياز خود در اين رشته ها را در دانشگاه هاي علوم پزشكي، تربيت مي كنند، ولي در كشور ما متاسفانه هنوز رشته اي تحت عنوان طب سالمندان (Geriatrics) وجود ندارد و اين در حالي است كه در سايه فعاليت هاي موثر وزارت بهداشت و اقداماتي كه در زمينه كنترل جمعيت صورت گرفته است، طي دو سال گذشته از قاعده هرم سني جمعيت، كاسته شده و به راس آن افزوده شده و قريب به 7 درصد جمعيت كشور را گروه سني 60 سال و بالاتر كه به تعبير كارشناسان سازمان جهاني بهداشت، سنين سالمندي ناميده مي شود تشكيل مي دهند و علاوه بر اينها طبق مطالعاتي كه در سال 1377 صورت گرفته، اميد به زندگي در افراد ايراني در جنس مونث و مذكر به ترتيب به 74 و 70 رسيده كه باز هم نشان دهنده تغييراتي در راس هرم سني جمعيت كشور است و هر چند در كتب غربي، طب سالمندان را به عنوان شاخه جديدي از طب عمومي، معرفي كرده اند، ولي نه تنها به استناد شواهد موجود در كتاب قانون ابن سينا، بلكه بر اساس محتواي ادبيات ملي ايران، توجهات پزشكي و بهداشتي به سالمندان، همواره از زاويه خاصي اعمال شده كه خود نشان دهنده توجه پيشينيان به استقلال طب سالمندان، از طب ساير سنين بوده است. تفاوت هاي عمده طب سالمندان با ساير شاخه هاي طب از ديرباز، شناخته شده و در كتب علمي و ادبي پژوهشگران پيشين كشورمان جلب توجه مي كند، به طوري كه در كتاب دوم مثنوي، مصاحبه پزشك جوان و بيمار سالخورده با چنان مهارتي به نظم درآمده كه گويي «مولانا» با علم برخاسته از عرفان و مطالعات عميق خود، از همان ابتدا مدعي استقلال طب سالمندان، بوده و به سرزنش پزشك جواني كه تمامي شكايات بيمار سالخورده اي را به سن او نسبت مي دهد پرداخته است. از بين بقيه علماي نامدار ايراني نيز ابن سينا در كتب پنج گانه قانون كه در طب است، يك فصل كامل از اين اثر نفيس خود را به بهداشت سالمندان اختصاص داده است و پيري را يك روند طبيعي در ادامه فرآيند حيات دانسته و دستوراتي را به منظور سالم زيستن اين گروه سني به رشته تحرير درآورده است. با توجه به معرفي طب سالمندي در كتب ارزشمند قديمي دانشمندان و عرفاني ايراني، امروز مي بينيم بر اساس طبقه بندي هاي موجود، طب سالمندان نيز همچون طب داخلي و طب اطفال، شاخه اي از طب عمومي است كه در ارتباط با جنبه هاي اجتماعي، پيشگيري، تشخيصي و درماني بيماري ها در افراد سالخورده است.بديهي است كه سالخوردگي،  به خودي خود بيماري به حساب نمي آيد و در واقع يك روند طبيعي و فيزيولوژيك است. اختلال فعاليت ارگان هاي مختلف در اين گروه سني، معمولا ناشي از حوادث پاتولوژيك بوده و ارتباطي به گذر طبيعي عمر ندارد. در اين گروه سني، بعضي از بيماري ها از جمله بيماري هاي عفوني، بدخيمي ها و ناتواني هاي مزمن، از اهميت خاصي برخوردار هستند. قدر مسلم، اين است كه سالمندي يك فرآيند زيست شناختي است كه هر چند نمي توان آن را متوقف يا معكوس كرد، اما با مراقبت هاي صحيح، مي توان سالمندي همراه با سلامتي را تضمين كرد، لذا سازمان جهاني بهداشت، معتقد است انجام برخي اقدامات مي تواند هر فرد سالمندي را قادر سازد تا تندرستي نسبي خود را حفظ كند. اقداماتي چون:
- فعاليت هاي روزمره زندگي نظير استراحت، تغذيه صحيح، تمرينات ورزشي و تفريح در ساعات مشخص و تداوم آنها تا نظم بيولوژيك بدن به بهترين نحو ممكن.
- پياده روي، اين بهترين نوع از فعاليت هاي جسماني است كه منعي براي آن وجود ندارد و هر فرد سالخورده اي بايد هر صبح و عصر 30 دقيقه به طور مجزا پياده روي كند.
- پيروي از يك برنامه خواب منظم در سنين پيري كه اين نظم براي حفظ نظم بيولوژيك بدن ضروري است.
- استفاده از رژيم غذايي حاوي مقدار زيادي فيبر براي برقراري حركات منظم روده ها.
- اين افراد بايد در فعاليت هاي اجتماعي و بشر دوستانه، مشاركت داشته باشند، زيرا هر قدر قواي ذهني آنها بيشتر مورد استفاده قرار گيرد، سالم تر خواهند بود و از بروز افسردگي در آنان جلوگيري خواهد شد. از طرفي انزواي اجتماعي، يكي از علل اصلي افسردگي در سنين سالمندي است كه با مشاركت در امور اجتماعي مي توان از آن پيشگيري كرد.
پزشكي و بهداشت سالمندان از ديدگاه خبرگان سازمان جهاني بهداشت، حائز آنچنان اهميتي است كه شعار بهداشتي سال 1999 «سالمند فعال، تحول مي آفريند.» را به اين مقوله اختصاص داده است.
خيلي زود خواهيم ديد كه طي 25 سال آينده، جمعيت 65 ساله و بالاتر جهان، يك رشد 80 درصدي را متحمل خواهد شد. به طوري كه هر ماهه يك ميليون نفر بر اين محدوده سني افزوده مي شود و اين در حالي است كه توده جمعيتي كه در سنين كار و فعاليت هستند، فقط يك رشد 45 درصدي خواهند داشت و تداوم سلامت و كيفيت زندگي جمعيت سالمندان از نقطه نظر اجتماعي و اقتصادي، حائز اهميت حياتي است. بنابراين چنين ايجاب مي كند كه در قرن 21، با اعمال تدابير لازم، زمان بروز عوارض ناتوان كننده سالمندي و در نتيجه سنين بازنشستگي را به تعويق بيندازيم تا با قشري فعال و شاداب مواجه باشيم. اين نتيجه را به هر گونه بايد به دست آوريم؛ از پيشگيري تا ارائه طب سالمندي.

تهرانشهر
آرمانشهر
ايرانشهر
جهانشهر
دخل و خرج
زيبـاشـهر
سفر و طبيعت
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |