گروه حوادث: با كشف جسد مرد عطار در اطراف جاده ورامين، پرونده فقداني وي وارد مرحله جديدي شد.
اعلام فقداني
به گزارش خبرنگار ما، ۱۵ روز پيش زماني كه مأموران دايره ۱۱ در حال بررسي و مطالعه پرونده هاي خود بودند، پسر جواني به دايره آنها مراجعه كرد و در حالي كه مضطرب به نظر مي رسيد مدعي شد كه پدرش به نام «سهراب» از ۴۸ ساعت قبل تاكنون ناپديد شده و هيچ كس از وي خبري ندارد.
پسر جوان در ادامه گفت: پدرم صاحب عطاري «س» در نزديكي شهرك كاروان است. دو روز قبل مثل هميشه به محل كارش رفت اما ديگر بازنگشت. وقتي مدت غيبت وي طولاني شد، به محل كارش رفتيم و ديديم كه ظاهراً پدرم پس از بستن در مغازه به نقطه نامعلومي رفته است. از آن جايي كه احتمال مي داديم به خانه آشنايان رفته باشد. با هر يك از آنها كه تماس گرفتيم اما هيچ كس از سرنوشت نامعلومش اطلاعي نداشت.
آغاز تحقيقات
بنا به اين گزارش با طرح شكايت پسر سهراب تيمي از كارآگاهان اداره آگاهي تهران مأمور رسيدگي به پرونده شدند. آنها در بررسي هاي مقدماتي، متوجه اختلافات خانوادگي سهراب شدند. مأموران در پيگيري هاي خود، دريافتند مرد گمشده قبلاً همسري داشته كه از وي صاحب فرزند شده و پس از چند سال فوت كرده است. اين مرد پس از چند سال با زن ديگري ازدواج كرده كه گويا اين زن با فرزندان سهراب مشكلات گوناگوني داشت. به طوري كه يكي از آشنايان سهراب مدعي است، يك سال قبل يكي از پسران سهراب به خاطر مشكلاتي كه با زن دوم پدرش داشت قصد حلق آويز كردن او را داشت كه اين زن توانست از چنگ او فرار كند. پس از شكايت اين زن، پسر سهراب روانه زندان شد.
در ادامه رديابي ها براي پيدا كردن سهراب، زن دوم اين مرد تحت شناسايي قرار گرفت از سوي ديگر مشخص شد كه سهراب نيز مدتي است كه با همسرش دچار مشكل شده است. بنابر اين فرضيه اينكه مرد عطار، قرباني يك جنايت شده باشد قوت گرفت تا اينكه چهارشنبه هفته گذشته جسد سهراب در حالي كه نيمه عريان بود پشت كارخانه سيمان جاده ورامين كشف شد.
با كشف جسد مرد عطار كه ظاهراً خفه شده بود، پرونده فقداني وي وارد مرحله جديدي شد و تيمي از كارآگاهان دايره ويژه قتل اداره آگاهي تهران مأمور كشف راز جنايت ديگري شدند.

گروه حوادث: پرونده قتل زن ميانسالي كه جسدش داخل كارتن يخچال زير پل نواب پيدا شده بود، صبح ديروز مقابل پنج قاضي كيفري استان و متهم پرونده در حالي رسيدگي شد كه اولياي دم تقاضاي قصاص نفس (اعدام) كردند.به گزارش خبرنگار ما، در اين جلسه كه رياست آن را قاضي عزيزمحمدي و چهار قاضي مستشارش بر عهده داشتند، در ابتدا رضوانفر _ نماينده دادستان- به قرائت كيفرخواست پرداخت و گفت: در اين پرونده عليرضا كه داراي سه فقره سابقه كيفري است، مرتكب قتل عمدي
ميترا. ز (۴۷ ساله) شده و طلاهايش را به سرقت برده است.
رسيدگي به اين پرونده زماني آغاز شد كه در تاريخ ۲۸ بهمن ماه سال ۸۲ همسر ميترا با مراجعه به دادسراي امور جنايي تهران اعلام فقداني همسرش را كرد و مدعي شد كه يك روز قبل همسرم با خودروي پرايد و موبايلش از خانه بيرون رفته و ديگر بازنگشته است. همان شب حدود ساعت ۵/۸ بود كه فرد ناشناسي با موبايلم تماس گرفت و گفت همسرت بيمار است.
او را به بيمارستان برده ايم اما براي اين كه وي را تحويل بگيري فردا به ميدان پاستور بيا. من هم فرداي آن روز به محل قرار رفتم اما از همسرم خبري نشد. با طرح شكايت همسرزن تيمي از كارآگاهان اداره آگاهي در حال بررسي بر روي پرونده بودند كه ساعت ۲۳ همان شب، مأموران كلانتري ۱۱۲ ابوسعيد با جسد يك زن كه داخل كارتن خالي يخچالي گذاشته شده و زير پل نواب رها شده بود روبه رو شدند. جسد اين زن ميانسال كه دست هايش با روسري بسته شده بود از دهان و بيني اش خون آمده بود و دستمال مچاله اي در دهانش گذاشته شده بود، پيدا شد. مشخصات جسد كشف شده با زن گمشده مطابقت داشت تا اين كه همسر وي او را شناسايي كرد و بدين ترتيب راز جنايتي آشكار شد.
رضوانفر در ادامه افزود: مأموران دايره ۱۰ اقدامات مقدماتي و پليسي خود را در اين زمينه آغاز كردند و با گرفتن پرينت تلفن مقتوله معلوم شد كه موبايل سرقتي در اختيار زني به نام شهرزاد است. به اين ترتيب شهرزاد شناسايي و در يك عمليات ضربتي دستگير شد.
وي در اظهاراتش ضمن ابراز بي اطلاعي از وقوع هر جنايتي گفت: گوشي موبايل را يكي از دوستانم به نام عليرضا روز والن تاين به همراه مقداري طلا به من هديه كرده است. بنابراين عليرضا توسط زن جوان شناسايي و در خانه اش دستگير شد.
رضوانفر ادامه داد: اين متهم پس از دستگيري به قتل ميترا در خانه اش اعتراف كرده است. او در نخستين اظهاراتش گفت: در امام زاده صالح با ميترا آشنا شدم . حدود يك سال و نيم از آشنايي ما مي گذشت كه مرتكب قتل شدم. نهايتاً دادستان گفت:هم اكنون با توجه به اظهارات صريح متهم و درخواست اولياي دم، تقاضاي صدور حكم قانوني را دارم.
در ادامه مادر، دختر و شوهر ميترا كه در دادگاه حضور داشتند تقاضاي قصاص نفس (اعدام) براي متهم پرونده را كردند.
سپس متهم در جايگاه قرار گرفت و ضمن قبول اتهام قتل عمدي گفت: قتل را قبول دارم اما در ارتكاب قتل تنها من مقصر نبودم. صبح روز حادثه ميترا به خانه من آمد، همسرم خانه نبود، پس از چند ساعت ميترا متوجه شد كه همسرم باردار است، بر سر همين موضوع با هم درگير شديم و جر و بحث كرديم.
در همان لحظه قاضي از متهم پرسيد، باردار شدن همسرت چه ربطي به ميترا داشت؟
عليرضا در پاسخ به سؤال قاضي ادامه داد: ميترا هميشه از اين موضوع مي ترسيد و فكر مي كرد با به دنيا آمدن بچه، رابطه  ما به هم خواهد خورد؛ آقاي قاضي همين طور هم بود. چند ماه آخر ما دائماً با يكديگر درگيري داشتيم. او به من دروغ گفته بود. من فكر مي كردم او مطلقه است و هر بار كه به او زنگ مي زدم وقتي شوهرش گوشي را برمي داشت مي گفت برادرم مهران است. متهم در ادامه گفت: روز حادثه ميترا حالش خوب نبود. حالت عادي نداشت. چند ساعت خانه ما بود. ناگهان صداي فرياد از داخل آشپزخانه شنيدم. وقتي وارد آن جا شدم ديدم ميترا روسري دور گردنش پيچانده و خرخر مي كند روسري را از او گرفتم و يك سيلي به صورتش زدم. او بلند گريه مي كرد من گلويش را گرفتم تا ساكت شود و صدايش را همسايه ها نشنوند كه خفه شد.
در ادامه وي درباره سرقت طلاجات مقتول گفت: ميترا بدهي به من داشت و طلاهايش را گرو نگه داشته بودم. سپس وكيل متهم به دفاع بخشي از اتهامات موكلش پرداخت و ختم جلسه دادگاه اعلام شد. پس از ۲۰ دقيقه، جلسه غيرعلني اين متهم در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان برگزار شد. قرار است ظرف مدت قانوني حكم در خصوص پرونده صادر شود.

گروه حوادث: پرونده آدم ربايي ناكام در ميدان هفت حوض با دستگيري سه جوان وارد مرحله جديدي شد.
به گزارش خبرنگار ما، زن جوان عصر روز سوم خرداد سال جاري به قصد خريد با خواهرش از منزل خارج شد. حدود ساعت ۳۰ و۱۹ دقيقه دو خواهر جوان به ميدان هفت حوض رسيدند. نيم ساعت طول كشيد تا كالاي مورد نظر خود را يافته و خريداري كردند. ساعت ۲۰ زن جوان از خواهرش جدا شد تا به سمت خانه خود برود. براي سوار شدن به خودروهاي مسافركش مجبور بود از فضاي سبز كنار خيابان عبور كند.زن، آرام در تاريكي شب از روي چمن ها به راه خود ادامه مي داد كه ناگهان پسري قوي هيكل از پشت به او حمله ور شده و با يك دست دهان وي را گرفته و با دست ديگرش گردن او را آن قدر فشار داد تا نيمه بي هوش شد.
مرد ناشناس به زور زن را به سوي خودروي پرايدي كه در كنار فضاي سبز با يك سرنشين منتظر او بود كشاند. زن جوان كه توان خود را به دست آورده بود شروع به فرياد كشيدن كرد. با شنيدن صداي او، اهالي كه در حال تردد در آن منطقه بودند به سوي آنان دويدند. زن التماس مي كرد تا او را نجات دهند ولي مرد ناشناس وقتي متوجه شد مردم از قصد سوء او مطلع شده اند با صداي بلند گفت: «مسأله ناموسي است، لطفاً متفرق شويد.» ولي زن همچنان فرياد مي كشيد تا او را نجات دهند. مردم كه وضعيت را غيرعادي مي ديدند به كمك زن جوان رفتند، دو مرد جوان كه قصد ربودن زن را داشتند از شلوغي محل استفاده كردند و متواري شدند. زن كه از ترس رنگ به چهره نداشت توانست شماره خودرو را به ذهن بسپارد.
زن جوان به همراه خواهر و همسرش به شعبه بازپرس قندي زاده به دادسراي امور جنايي تهران مراجعه كرد و ضمن توضيح كل ماجرا از مسئولين قضايي و انتظامي خواستار يافتن ربايندگان فراري شد. او براي مأموران توضيح داد كه داخل اتومبيل تور ماهيگيري بزرگي قرار داشته و ربايندگان قصد داشتند براي جلوگيري از فرار، او را در ميان تور بپيچند. جست وجو براي دستگيري دو رباينده مذكور در دستور كار پليس آگاهي قرار گرفت تا اين كه با شناسايي شماره خودرو و بازداشت صاحب آن، وي مدعي شد كه خودرواش را روز حادثه به سه تن از دوستانش داده است. به اين ترتيب سه جوان دستگير و به اداره آگاهي انتقال يافتند. آنها تاكنون به آدم ربايي در ميدان هفت حوض اعتراف نكرده اند. تحقيق از آنها ادامه دارد.

گروه حوادث: جسد حلق آويز يك مرد جوان در منزل مسكونيش كشف شد.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت ۲ بامداد ديروز زنگ تلفن بازپرس كشيك قتل به صدا در آمد. مأموران كلانتري ۱۳۸ خيابان جنت آباد خبر از وقوع يك مرگ به ظاهر خودكشي را به بازپرس حسيني دادند.
قرباني مرد ۲۵ ساله اي به نام محمد بود كه در منزل مسكونيش حلق آويز شده بود. همسر وي اولين كسي بود كه با جسد، محمد مواجه شد.همسر محمد به مأموران پليس گفت: «شب حادثه به همراه همسرم به مراسم عروسي يكي از آشنايان رفته بوديم. نمي دانم چه زماني همسرم به تنهايي مجلس را ترك كرده و به خانه آمده بود. وقتي از غيبت وي مطلع شدم به خانه بازگشتم كه با جسد وي مواجه شدم.»مأموران پليس در صحنه يك دوربين فيلمبرداري روشن را كشف كردند كه به دستور بازپرس پرونده دوربين به اداره تشخيص هويت انتقال داده شد تا با بررسي فيلم ضبط شده در دوربين مذكور علت مرگ اين مرد جوان مشخص شود.بررسي هاي تكميلي در اين مورد در دايره ۱۰ آگاهي مركز و دادسراي امور جنايي تهران ارائه خواهد يافت.

گروه حوادث: مرد ميانسالي كه متهم به قتل همسر و به آتش كشيدن خانه اش بود، از سوي قضات دادگاه كيفري استان به قصاص نفس (اعدام) محكوم شد.
به گزارش خبرنگار ما، در اين پرونده عقيل (۶۹ساله) متهم است كه همسر ۴۰ساله اش به نام زهرا را در پي اختلافات خانوادگي با ضربات چاقو به قتل رسانده است. اين مرد چندي قبل در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان محاكمه شد و در خصوص جزئيات حادثه گفت: مدتي بود كه فكر مي كردم همسرم با كسي رابطه دارد تا اينكه روز حادثه وقتي به خانه آمدم متوجه شدم مردي قصد فرار از راه پله ها را دارد. سر همين موضوع با زهرا درگير شدم و او را با ضربات چاقو به قتل رساندم. و از خانه خارج شدم.بر پايه اين گزارش، قاضي شعبه ۷۱ دادگاه كيفري و چهار مستشارش مرد ۶۹ ساله را به اتهام همسركشي به قصاص نفس (اعدام) كردند حكم صادره براي تأييد به ديوان عالي كشور ارسال شد.

بازيكن بسكتبال قاتل از كار در آمد
سي ان ان : بازيكن بسكتبال دانشگاه بيلور ايالت تگزاس روز گذشته به قتل هم تيمي خود اعتراف كرد. قتلي كه براي مدت طولاني بازي هاي فصلي را در اين دانشگاه به حالت تعليق در آورد.
اعتراف شفاف كارلتون دستون به قتل دوستش وي را با مجازات حبس از پنج سال تا ابد روبه رو كرده است. قرار است اولين جلسه رسيدگي به اتهامات وي ظرف يك ماه آينده تشكيل شود. كارلتون در طول جلسات بازجويي تنها به گفتن بله و خير يا جواب هاي بسيار مختصر اكتفا كرده و هيچ صحبتي در خصوص اتهامات خود نكرد. پليس جنازه پاتريك دنلي ۲۱ ساله را شش هفته پس از مفقود شدن وي در جولاي ۲۰۰۳ در چند مايلي حومه شهر محل سكونتش پيدا كرد. وي با شليك دو گلوله به سرش فوت كرده بود. به دنبال مرگ پاتريك دو تن از مربيان تيم استعفا دادند و بدين ترتيب تيم به مدت چند ماه به حالت كما درآمده بود. چند روز پيش از يافته شدن جنازه پاتريك ، كارلتون با پليس تماس گرفته و به آنها گفت كه به كمك احتياج دارد چرا كه صداهايي را در گوشش مي شنود. وي پس از حضور پليس در محل به قتل پاتريك اعتراف كرد، اما تاكنون در خصوص انگيزه خود از اين كار هيچ صحبتي به ميان نياورده است.
دادگاه پس از اعترافات كارلتون وي را به دادگاه فراخواند، اما پس از معاينه پزشكي وي مشخص شد كه وي از لحاظ رواني صلاحيت حضور در دادگاه را ندارد و بدين ترتيب وي روانه بيمارستان رواني شد.
خلبان هاي مست در آستانه حبس
سي ان ان: اعضاي هيأت منصفه دادگاه عالي ايالت فلوريدا روز گذشته دو خلباني را كه به جرم پرواز در حين مستي به دادگاه فراخوانده شده بودند، گناهكار تشخيص داد.
توماس كلويد و كريستوفر هيوج پس از قرائت راي نهايي سر خود را تكان داده و پس از صحبتي كوتاه با همسران خود به زندان منتقل شدند. اعضاي هيأت منصفه كه متشكل از شش مرد هستند پس از شش ساعت بحث و تبادل نظر خود را در خصوص گناهكار بودن متهمان اعلام كردند. با محكوميت متهمان، آنها به حداقل ۵ سال حبس محكوم خواهند شد.
اعضاي هيأت منصفه پس از قرائت حكم متهمان از هر گونه مصاحبه با خبرنگاران خودداري كردند. يكي از اعضاي هيأت منصفه تنها در برابر سؤالات بي امان خبرنگاران گفت : ما در مورد متهمان تنها به قانون متوسل شديم و حكم صادره نيز بر اساس آن است. در طول هفت روز دادگاه متهمان بيش از هجده شاهد به دادگاه فرا خوانده شدند. براساس ادعاي دادستان هر دو خلبان تنها ساعتي پيش از پرواز خود اقدام به مصرف مقادير زيادي مشروبات الكلي كرده بودند. وكيل مدافع خلبانان در دادگاه ادعا كردند كه هر دو خلبان پيش از پرواز و بلند شدن هواپيما از روي زمين از پرواز منع شده اند و بدين ترتيب بايد در مجازات آنها تخفيف قائل شد. روز حادثه گارد پرواز پيش از پرواز هواپيما ،به كابين خلبان رفته و متوجه مست بودن خلبان ها شد.

گروه حوادث: يك كيف قاپ حرفه اي كه مدت زيادي تحت تعقيب پليس قرار داشت دستگير شد.
به گزارش خبرنگار ما، دوسال قبل در پي وقوع چندين فقره كيف قاپي و يك فقره سرقت مقرون به آزار، مأموران اداره آگاهي مركز جستجوي پليسي خود را براي دستگيري متهمان آغاز كردند.در بررسي هاي پليس مأموران متوجه شدند شباهت بين عكس هاي چهره نگاري شده توسط شاكيان در موارد كيف قاپي و سرقت مقرون به آزار ذكر شده وجود دارد. در ادامه تحقيقات ردي از متهمان كشف شد و دو متهم پرونده به نام هاي محمدرضا و مجتبي بازداشت شدند. متهمان به موارد اتهامي خود اعتراف صريح كردند. بازپرس عرفان رسيدگي به اين پرونده را در دادسراي امور جنايي تهران انجام داد و حكم اين دو متهم از سوي قاضي جواد اسماعيلي صادر شد.محمدرضا به ۵ سال و مجتبي به ۱۰ سال حبس براي ارتكاب ۱۷ مورد كيف قاپي محكوم شدند. قرار وثيقه ۴۰۰ ميليون توماني براي دو متهم صادر شد. بعد از چندي قرار مذكور به ۲۵ ميليون تومان كاهش يافت كه بدين ترتيب محمدرضا با پرداخت مبلغ وثيقه از زندان آزاد شد. اين متهم بعد از خروج از زندان فراري شده و مأموران وي را تحت تعقيب قرار داده بودند.بر پايه آخرين اخبار رسيده محمدرضا چند روز پيش دستگير و در اداره آگاهي مركز تحت بازجويي است.