پنجشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۷۷۱ - Aug 11, 2005
پرونده ربودن ۶۳ نوزاد از بيمارستان ها
در دادسراي امور جنايي
004569.jpg
گروه حوادث: پرونده ربوده شدن ۶۳ نوزاد از بيمارستان هاي تهران، شهر ري و كرج با ابلاغ ويژه در اختيار بازپرس شعبه ششم دادسراي امور جنايي تهران قرار گرفت.
بازپرس پرونده در نخستين اقدام براي فاش شدن زواياي مبهم اين پرونده از دو تيم ويژه از كارآگاهان پليس آگاهي تهران كمك گرفته است. به گفته بازپرس قيصري هم اكنون تمام متهمان اين پرونده با قرار كفالت از سوي بازپرس قبلي آزاد شده اند. وي ادامه داد اين پرونده نياز به تحقيقات بيشتري دارد كه پس از مطالعه آن با كمك دو تيم از كارآگاهان پليس آگاهي تحقيقات در اين زمينه را آغاز مي كنيم. يك مقام آگاه در دادسراي امور جنايي تهران نيز گفت: قرار است تعداد پرونده هاي ارجاع شده به شعبه ششم دادسراي امور جنايي تهران كاهش يابد تا قاضي قيصري به صورت فوق العاده و خارج از نوبت به اين پرونده رسيدگي كند.
پرونده ربودن ۶۳ نوزاد از بيمارستان هاي استان تهران پيش از اين در اختيار ابراهيمي، بازپرس شعبه سوم دادسراي شهرري بود كه به علت اينكه اكثر نوزادان از بيمارستان هاي تهران ربوده شده بودند، پرونده با صدور عدم صلاحيت از دادسراي شهر ري به دادسراي تهران فرستاده شد. اين در حالي است كه روز گذشته بازپرس قيصري دستور احضار دو متهم پرونده را كه با قرار آزاد هستند را صادر كرد تا با تحقيق از آنان معلوم شود پرونده بايد در دادسراي امور جنايي تهران بررسي شود و يا به دادسراي شهر ري ارجاع شود.اين پرونده، ۲۸ متهم دارد كه در ميان آنها تعدادي پزشك، ماما، پرستار و كارمند سازمان ثبت احوال وجود دارند. سردسته اين باند يك زن بود كه در بخش خدمات بيمارستان مشغول به كار بود.
كارمند بخش بازرسي سازمان ثبت احوال شهرري اواسط سال گذشته متوجه صدور شناسنامه قانوني براي نوزادان با گواهي تولد جعلي بيمارستان ها شد.
موضوع شناسنامه هاي جعلي در حالي فاش شد كه تعدادي از زوج هاي جوان با مراجعه به اداره آگاهي شهرري از ربوده شدن نوزادان خود در بيمارستان هاي شهر ري خبر داده بود.
كارمند بازرسي سازمان ثبت احوال با همكاري بازپرس شعبه سوم دادسراي شهرري و پليس آگاهي اين شهر تحقيقات گسترده اي را در اين زمينه آغاز كردند و متوجه شدند تاكنون براي ۶۳ نوزاد با گواهي تولدهاي جعلي شناسنامه صادر شده است.
ماموران وقتي به بيمارستان هاي صادر كننده گواهي تولد مراجعه كردند، متوجه شدند براي اين نوزاد پرونده باليني در بيمارستان تشكيل نشده است. كارآگاهان در ادامه تحقيقات خود پي بردند با يك شبكه بزرگ نوزاد ربايي در شهرري و تهران روبرو هستند. اين شبكه از چند لايه از متهمان حرفه اي تشكيل شده بود. نخستين لايه اين باند را زنان كيف قاپ تشكيل مي دادند. اين سارقان حرفه اي كه از سوي سردسته باند انتخاب شده بودند با پوشش مادر وارد بيمارستان ها مي شدند و در يك فرصت مناسب از غفلت مادر نوزاد استفاده كرده و نوزادان را زير چادر خود مخفي كرده و از بيمارستان خارج مي كردند. اين سارقان نوزادان را در اختيار دلالان قرار مي دادند. دلالان وظيفه شناسايي خريداران نوزاد را برعهده داشتند. با شناسايي خريداران نوزاد، لايه سوم باند كه از كارمندان ثبت احوال بودند وارد عمل مي شدند و براي نوزادان با هويت خريداران او، شناسنامه جعل مي كردند.
ماموران پس از ورود به اين باند توانستند ۲۸ نفر از اعضاي اين باند را شناسايي و آنها را دستگير كنند.
اعضاي اين باند اعتراف كرده اند كه نوزادان را به قيمت سه ميليون تومان به زوج هاي نابارور فروخته اند.
هم اكنون شناسايي هويت والدين اصلي نوزادان و خريداران موضوعي است كه ماموران را با مشكل روبرو كرده است. زيرا اعضاي اين باند حدود سه سال بود كه فعاليت خود را آغاز كرده بودند و بسياري از خريداران نوزادان نيز در اين مدت تغيير مكان داده اند. تاكنون هويت ۹ نفر از نوزادان شناسايي شده و دو تن از آنها تحويل والدينشان شده اند.
اعضاي اين باند در مواقعي پس از زايمان نوزادان را ربوده و مدعي مي شدند كه نوزاد هنگام وضع حمل فوت كرده است. اين افراد وقتي با درخواست والدين نوزادان براي ديدن جسد فرزندانشان روبرو مي شدند به دروغ مي گفتند كه براساس قوانين اجازه نشان دادند اجساد به والدينش را ندارند.

كشف جسد يك مرد داروساز
گروه حوادث: تحقيقات پليسي، قضايي براي كشف علت مرگ مشكوك يك مرد داروساز كه جسدش در حوالي محل كار وي كشف شده بود آغاز شد.به گزارش خبرنگارما، دوشنبه شب همسر مصيب ۴۰ ساله كه از غيبت غيرعادي شوهرش دچار نگراني شده بود به كلانتري محل مراجعه كرد و از پليس خواست تا همسر گمشده اش را پيدا كنند.
در تحقيقات اوليه پليس معلوم شد مصيب كه دكتر داروساز بود ساعت ۲۰ محل كارش را واقع در خيابان شايان شمالي به قصد رفتن به خانه ترك كرده است و پس از آن زمان ناپديد شده است.بررسي هاي پليس براي يافتن اين دكتر داروساز ادامه داشت تا اينكه ساعت ۱۱ روز سه شنبه يك پيرمرد بازنشسته در حالي كه در فضاي سبز نزديك خانه اش قدم مي زد ناگهان با جسد بي جان يك مرد مواجه شد. مراتب به اطلاع پليس رسيد. بازپرس كشيك ويژه قتل و افسر دايره ۱۰ آگاهي مركز به محل مراجعه كردند.در بازرسي از جسد مداركي كشف شد كه هويت متوفي را مشخص مي كرد. جسد متعلق به مصيب بود. پليس در بررسي هاي بعدي خود دريافت كه خودرو پژو پرشياي مصيب نيز در نزديكي محل كشتن جسد كه در حوالي بزرگراه همت و نزديك محل كار مصيب بود قرار دارد. در داخل خودرو تلفن همراه مصيب كشف شد و بدين ترتيب خانواده نگران متوفي كه گمان مي كردند مصيب گم شده است از خبر فوت وي مطلع شدند.
جسد متوفي به پزشكي قانوني انتقال يافت تا علت مرگ وي مشخص شود. برروي جسد تنها آثار يك خراشيدگي كوچك در ناحيه گردن و خراشيدگي دور چشم وجود داشت كه اثر كشيده شدن جسد بر روي زمين بود.
تحقيقات بيشتر بر روي اين پرونده در اداره ۱۰ آگاهي مركز ادامه خواهد يافت.

آواي مرگبار «فاخته» براي اجراي حكم اعدام
004572.jpg
گروه حوادث: پرستار جواني كه به اتهام قتل دكتر ۸۱ ساله محكوم به مرگ شده بود با تاييد حكم از سوي شعبه ۱۶ ديوان عالي كشور در آستانه مرگ قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار ما، جنايت خانه ويلايي ساعت ۱۶عصر سه شنبه ۱۱دي ماه سال جاري زماني فاش شد كه يكي از ساكنان خيابان وليعصر تهران با بستگان دكتر تنهايي در همسايگي خود تماس گرفت و به آنان اطلاع داد چند شبانه روز است كه چراغ هاي خانه ويلايي روشن مانده است و هيچ رفت و آمدي در آنجا ديده نمي شود.
وقتي بستگان دكتر ثروتمند خود را به ويلاي شماره ۴۹ رساندند و ديدند برخلاف نظر صاحبخانه به صرفه جويي، چراغ ها روشن است با كليد يدك سعي در بازكردن قفل هاي در كردند اما وقتي دريافتند قفل ها عوض شده است با نگراني پليس ۱۱۰ را در جريان قراردادند.
دقايقي بعد، اكيپي از تجسس كلانتري ۱۱۰ به همراه بستگان دكتر تنها و بازكردن قفل در ويلا وارد محوطه آن شدند و به جست وجوي اتاقها پرداختند.
مأموران ابتدا با درهاي بسته اتاقهاي خانه ويلايي مواجه شدند و با بازكردن تنها در قفل نشده خانه ويلايي كه اتاق خواب مرد ثروتمند بود، روي تختخواب با پيكر خون آلود و بي جان دكتر «محمد.پ » مواجه شدند كه روي آن پتويي كشيده شده بود.
در چند قدمي تختخواب قرباني، پليس ميله آهني را به دست آورد كه آغشته به خون بود و نشان مي داد عامل جنايت ميله به دست دكتر پ را غافلگير و مورد حمله قرارداده است.
پرونده اين جنايت مرموز كه تحقيقات نشان مي داد انگيزه اي غير از سرقت در ميان است، با دستور قاضي جواد اسماعيلي در قتلگاه دكتر پ در اختيار اكيپ جنايي قرارگرفت و آنان در نخستين اقدام به تجسس در اتاقهاي خانه ويلايي پرداختند.
كارآگاهان جنايي با پي بردن به اينكه هيچ بهم ريختگي در كمدها، ويترين هاي عتيقه جات و جاهاي ديگر خانه به چشم نمي خورد و دكتر پ نيز در زمان به قتل رسيدن پيژامه به تن داشت، يك قاتل آشنا با قرباني را تحت تعقيب قراردادند.
بدين ترتيب، با دستور رييس دايره شاخه هاي عملياتي گسترده اي تشكيل شد و با بررسي دفترچه تلفن و بازجويي از همسايگان و ساكنان قرباني كليد حل اين معماي پيچيده را به دست آوردند.
در اين تحقيقات مشخص شد دكتر پ ، از چهار سال پيش با مرگ همسرش در خانه ويلايي خود به تنهايي زندگي مي كرد و براي انجام كارهاي روزانه اش از شركت خدماتي پرستاري، دو پرستار زن به نامهاي مرضيه و مرجان استخدام كرده بود.
وقتي اين دو پرستار، شناسايي و تحت بررسي پليس قرارگرفتند، كارآگاهان به رفت و آمد زن ناشناسي به خانه ويلايي دور از چشم دو پرستار زن پي بردند و اين درحالي بود كه تحقيقات نشان داد يكي از اين دو پرستار مدتي پيش مقداري اشياي عتيقه قرباني را به سرقت برده بود و اين ماجرا را دكتر پ فهميده و خواسته بود اشياي عتيقه به خانه ويلايي بازگردانده شود.
زن ناشناس كه تصور مي شد عامل جنايت است از سوي پليس تحت كاوش قرار گرفت و كارآگاهان با اين فرضيه كه وي بعد از آخرين ميهماني دكترپ و بستگانش نيمه هاي شب سه شنبه چهارم ديماه اقدام به جنايت كرده است، براي به دست آوردن سرنخي از وي از متخصصان اداره مخابرات خواستند فهرست تماس هاي تلفني خانه ويلايي را در اختيار آنان قرار دهند.
وقتي اين ليست در اختيار پليس قرار گرفت و از سوي آنان بررسي شد، كارآگاهان آخرين تماس تلفني به خانه ويلايي را در ظهر پنج شنبه ۶دي ماه رديابي كردند و با پي بردن به اينكه دكتر پدرام برخلاف تصورات اوليه تا آن زمان زنده بود، اين شماره تلفن را با شماره هاي دفترچه تلفن قرباني مطابقت دادند.
كارآگاهان، بعد از اينكه دريافتند شماره تلفن تماس گيرنده در دفترچه تلفن دكتر پ وجود ندارد اقدام به شناسايي صاحب آن كردند و توانستند با ترفندي پليسي با عامل جنايت قرار ملاقات بگذارند.
پليس براي اينكه بتواند از فرار عامل فرضي جنايت جلوگيري كند به بهانه اينكه از شماره تلفن پسر جواني به نام «مهدي» براي خانواده اي مزاحمت تلفني ايجاد شده است با او وارد مذاكره شدند و به پسر جوان گفتند مزاحم تلفني يك زن بوده است.
متهم به همراه مأمور در حال انتقال به دادگاه پليس كه بيشترين شاخه بازجويي خود را روي نامزد ۲۵ ساله «مهدي» متمركز كرده بود، پي برد زن جوان «فاخته» نام دارد و از مدتي پيش با طلاق گرفتن از همسر اولش از شهر خود در شمال ايران به تهران آمده است و بطور اتفاقي با دكتر پ آشنا شده است.
«فاخته» در بازجويي ها، بدون اينكه بخواهد ماجراي قتل دكتر پ را كتمان كند،ادعا كرد: من از دو ماه پيش وقتي در مطب پزشكي با دكتر پ آشنا شدم و او دانست بي سرپناهم مرا به خانه اش دعوت كرد. بعد از اينكه به صيغه دكتر درآمدم وارد ويلاي او شدم، دكتر پ مرا تأمين مي كرد اما سعي داشت كسي نداند من به خانه اش رفت و آمد دارم، در زماني كه پرستارانش براي انجام كارها به خانه اش مي آمدند، من بيرون از خانه بودم حتي اگر قرار مي شد ميهماني داشته باشد از من مي خواست در خانه نباشم.
او نگذاشت من جايي كار كنم و به من ابراز علاقه مي كرد تا روزي كه من با «مهدي» آشنا شدم و پس از اينكه وي پيشنهاد داد با او ازدواج كنم بدون اينكه ماجراي رابطه خود و دكتر پ را به او بگويم، نامزدش شدم. اين زن ادامه داد: «چند روز قبل از جنايت، ماجراي نامزدي خود و مهدي را به دكتر گفتم، دكتر خيلي عصباني شد و مرا تهديد كرد در صورت ترك او،
«مهدي» را در جريان رابطه من و خودش قرار دهد و مي گويد كه من دوماه زن خانه ويلايي او بودم. خيلي برآشفته شده بودم، ناچار تصميم گرفتم از دست دكتر پ خلاص شوم. ظهر پنج شنبه از خانه «مهدي» به خانه ويلايي تلفن زدم و به دكتر پ گفتم اگر ميهمان ندارد به خانه اش بروم، او پذيرفت و من عصر وارد قتلگاه شدم.
«فاخته» در بيان جزئيات روز جنايت، گفت:« آن روز بازهم من و دكتر پ با هم جر و بحث كرديم، او به اتاق خوابش رفت و خواست استراحت كند، خيلي دلشوره داشتم. ابتدا سيم تلفن را قطع كردم و بعد به بالاي سرش رفتم، ميله آهني در دستم بود، قرباني چشمانش را بسته بود كه به وي حمله بردم و چند ضربه به سر و صورتش زدم. سپس براي اينكه همه تصور كنند دزد به خانه ويلايي زده است تلويزيون، جارو برقي و تلفن طوسي رنگ را برداشته و شبانه خانه ويلايي را ترك كردم.»
بنابه اين گزارش «فاخته» در شعبه۱۶۰۲ مجتمع امور جنايي تهران با حضور اولياي دم محاكمه شد و از سوي قاضي اسماعيلي به اتهام قتل عمدي به قصاص محكوم شد. حكم وي صبح ديروز از سوي شعبه ۱۶ ديوان مورد تأييد قرار گرفت و به زودي قابل اجرا خواهد بود.

توضيح خبر
در پي درج خبري مبني بر «اختلاف مالي انگيزه قتل» در تاريخ پنج شنبه ۱۳ مردادماه سال ۸۴ حادثه در شوش محله دباغي اتفاق افتاده و متوفي با ضربات چاقو به قتل رسيده است كه بدين ترتيب اصلاح مي شود.

بازجويي مأموران درباره قتل هاي ۱۵ سال گذشته
خبرگزاري ايتارتاس:تعدادي از ماموران سابق دولت «اوكراين» در رابطه با قتل هاي انجام گرفته از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۵ مورد بازجويي قرار گرفتند.
از سال ۱۹۹۰ تاكنون ۵۹ قتل در «اوكراين» صورت گرفته كه پرونده همه آنها حل نشده باقي مانده است.
پليس به تازگي سرنخ هايي را در اين زمينه پيدا كرده و ۳۰ نفر از ماموران سابق دولت را به اتهام شركت در اين قتل ها مورد بازجويي قرار داده است.وزير داخلي «اوكراين» معتقد است تا زماني كه تكليف اين پرونده ها روشن نشود نمي توان مانع كشتارها و سرقت هاي مسلحانه شدتحقيقات پليس در اين زمينه ادامه دارد و تاكنون هيچ يك از متهمان در اين باره اعتراف يا اطلاعاتي ارائه نداده اند، اين در حالي است كه ۶۳ نفر ديگر نيز در مظان اتهام هستند.

مرد استراليايي به جان برادرش افتاد
هرالدسان: گرانت كاسي ۳۰ ساله كه ۱۵ نوامبر سال ۲۰۰۴ برادر ۳۲ ساله خود را به قصد كشت با ضربات چاقو مجروح كرده بود ديروز براي محاكمه به دادگاه احضار شد.
حادثه از يك درگيري لفظي برادرانه آغاز و به مشاجره و زد و خورد كشيده شد كه در اين بين برادر كوچكتر، برادر بزرگترش را با ضربات چاقو به شدت مجروح مي كند؛هرچند برادر مجروح به بيمارستان منتقل و از مرگ نجات مي يابد اما اين لكه سياه هنوز از پرونده برادر كوچكتر پاك نشده است.
گفتني است، در صورت اثبات جرم متهم در جلسات بعدي دادگاه مجازات سختي در انتظار او خواهد بود.

مرد ژاپني رئيس خود را كشت
ديلي يوميوري: در پي جست وجوهاي پليس ژاپن در مورد قتل رئيس يك شركت، نهايتاً يكي از كارمندان اين شركت به اين قتل اعتراف كرد.
بر اساس اين گزارش، پليس ژاپن جنازه اين رئيس شركت كه زني ۵۷ ساله است را در جنگل هاي شيزوآكا پيدا كرد.
ريو ايشيكاوا ۴۹ ساله، اهل توكيو كه يكي از كارمندان اين شركت بود نهايتاً به قتل خانم يوكوشيميزو اعتراف كرد.بر اساس كالبدشكافي صورت گرفته دليل مرگ، ناشي از خفگي و ضربات وارده بر جمجمه و گردن مي باشد. بر اساس گزارش كالبدشكافي شدت ضربات به قدري بوده كه گردن او كاملاً خرد شده بود. ايشيكاوا طي اظهاراتش به پليس گفت: پس از ناپديد شدن رئيس شركت در اوائل فوريه من نيز به بهانه بيماري سرماخوردگي در خانه به استراحت پرداختم تا كسي ناپديد شدن او را به من نسبت ندهد.

زن آمريكايي افسران پليس را هدف گلوله قرار داد
سي.ان. ان: يك آمريكايي پس از محاكمه در دادگاه، هنگامي كه همسرش يكي از افسران پليس را هدف گلوله قرار داد از دست ماموران پليس ايالت تنيس گريخت.
بنا بر اين گزارش، اين حادثه در شهر گينگ استون ساعت ۱۰ صبح روز گذشته زماني روي داد كه دادگاه، جورج هيات را به جرم سرقت و تجاوز به عنف به ۳۵ سال حبس محكوم كرد. همسر جورج كه به شدت از اين موضوع ناراحت شده بود به سوي سه افسر پليسي كه در حال بردن جورج به زندان بودند تيراندازي كرد كه در اين حين جورج از فرصت استفاده كرد و از محل گريخت.يكي از افسران پليس در اين حادثه به شدت مجروح شد و بعد از انتقال به بيمارستان جان باخت.پليس تنيس با اشاره به اين كه فرد سومي در نقشه فرار مجرم شركت داشت يا نه افزود: موارد امنيتي براي يافتن مجرم در سراسر ايالت اجرا شده، مدارس تعطيل و تمامي جاده ها بسته شدند.

از سوي فرماندار اين شهر:
شمار تلفات سيل در كلاله ۱۸ كشته و ۱۲ مفقود اعلام شد
گروه حوادث: فرماندار كلاله آمار تلفات حادثه سيل در اين شهرستان را ۱۸ كشته اعلام كرد و افزود: ۱۲ نفر نيز در اين حادثه مفقود شده اند.
فرماندار كلاله ضمن عرض تسليت به مصيبت ديدگان حادثه سيل ، آخرين وضعيت شهر سيل زده كلاله را تشريح كرد و گفت: سيل مهيبي كه از ديروز اين شهرستان را در برگرفته متاسفانه ۱۸ قرباني برجاي گذاشته و ۱۲ نفر نيز مفقود شده اند.
فرماندار كلاله اضافه كرد: در جلسه ستاد حوادث غير مترقبه استان گلستان كه صبح ديروز در شهرستان كلاله برگزار شد ، كليه عوامل و امكانات براي ياري رساندن به آسيب ديدگان بسيج شدند.
وي در ارتباط با نحوه امداد رساني افزود: متاسفانه تا اين لحظه هيچگونه كمكي از استان هاي همجوار به اين استان ارسال نشده و به دليل وسعت زياد سيل متاسفانه استان گلستان قادر به برآوردن نيازهاي اوليه سيل زدگان نيست و به شدت به ياري و مساعدت استان هاي همجوار نياز داريم.
فرماندار كلاله خاطرنشان كرد: به علت بسته شدن جاده ها و نامساعد بودن شرايط جوي متاسفانه امكان ارسال كمك ها از طريق زميني فراهم نيست و تنها از طريق هوايي اين كار امكان پذير است.

سحرگاه ديروز در زندان اوين
«شبح مرگ» اعدام شد
گروه حوادث: عامل شليك مرگبار به سوي يك سرباز نيروي انتظامي صبح ديروز اعدام شد.
به گزارش خبرنگار ما، حادثه اين شليك نيمه شب ۱۴ بهمن ماه سال ۸۰ در غرب تهران رخ داد. مأموران كلانتري ۱۴۰ باغ فيض هنگام گشتزني به يك خودرو پيكان وانت سبز رنگ كه در كنار ساختمان نيمه سازي پارك شده بود، مظنون شده و به بررسي آن پرداختند. هنوز لحظاتي از بررسي هاي پليسي نگذشته بود كه مرد جواني در تاريكي شب از ساختمان نيمه ساز بيرون دويده و سعي كرد از دست مأموران بگريزد. سرباز جواني كه به عنوان راننده واحد گشت خدمت مي كرد، با ديدن اين وضعيت به تعقيب مرد ناشناس پرداخت. در حالي كه سرباز نيروي انتظامي تنها چند قدمي تا بازداشت شبح فراري فاصله داشت، ناگهان او به طرف سرباز تعقيب كننده اش برگشته و با اسلحه اي كه در دست داشت گلوله اي به سمت او شليك كرد. دقايقي بعد وقتي مأموران گشت پيكر نيمه جان سرباز را به بيمارستان انتقال دادند، علي رغم تلاش هاي انجام گرفته از سوي تيم پزشكي، سرباز جوان جان سپرد. پليس كه از لحظه شليك منطقه را تحت كنترل دقيق خود قرار داده بود، دقايقي بعد مرد تيرانداز را به همراه يك اسلحه شكاري بازداشت كرد.
اين متهم ۴۳ ساله كه «اكبر» نام دارد، در جريان بازجويي هاي قضايي قاضي اسماعيلي از دادگاه جنايي تهران، ضمن به عهده گرفتن شليك به سرباز جوان، ادعا كرد گلوله را تنها براي ترساندن سرباز تعقيب كننده اش شليك كرده و قصد كشتن او نداشته است. وي ادامه داد: روز حادثه براي سرقت لاستيك آمده بودم، تا قبل از آمدن گشت پليس هم دو لاستيك سرقت كرده بودم و قصد سرقت لاستيك خودروي ديگري را داشتم. در تحقيقات مأموران درباره سابقه اين متهم مشخص شد او چند بار به اتهام سرقت هاي مسلحانه متعدد، حمله مسلحانه به پليس، بازداشت و  زنداني  شده است.
با توجه به اين يافته ها و اعترافات صريح متهم، قاضي شعبه۱۶۰۲ دادگاه جنايي تهران براي متهم ۱۳ سال حبس و حكم قصاص را صادر كرد و اين حكم در ديوان تاييد شد. صبح ديروز اين مرد در زندان به دار مجازات آويخته شد.

دستگيري قاتل فراري پس از دو سال
فارس: پسر جواني كه در يك نزاع در اصفهان دوست خود را به قتل رسانده بود پس از گذشت دو سال دستگير شد.
۱۷ مردادماه سال ۸۲ وقوع يك فقره درگيري در يكي از محله هاي اصفهان به مأموران اين شهر اطلاع داده شد مأموران پس از اطلاع در محل حاضر شدند و در آنجا با جسد غرق در خون جواني رو به رو شد.
در بررسي هاي مقدماتي مشخص شد مقتول حميد رضا نام داشت كه به خاطر اصابت ضربه چاقو به قلبش فوت كرده بود. همچنين در بازجويي از اهالي محل هويت قاتل به نام محمد شناسايي شد كه پس از قتل از محل فرار كرده بود.
تحقيقات براي دستگيري محمد ادامه داشت تا اين كه پس از گذشت دو سال از حادثه عصر ديروز مخفيگاه او در اصفهان شناسايي و از سوي مأموران دستگير شد.
محمد پس از دستگيري به قتل اعتراف كرد و گفت: در روز حادثه به خاطر اختلافات مالي با حميدرضا درگير شدم. در يك لحظه كنترلم را از دست دادم و با چاقو ضربه اي به قلب حميدرضا زدم كه باعث مرگش شد.
وي ادامه داد: در اين مدت در محل هاي مختلفي مخفي شدم كه مخفيگاهم در خانه يكي از بستگانم شناسايي و از سوي پليس دستگير شدم. متهم پس از اعتراف به قتل با قرار بازداشت روانه زندان شد.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش انفورماتيك
بـورس
خارجي
سياسي
داخلي
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش انفورماتيك   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   داخلي   |  
|  شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |