پنجشنبه ۳ شهريور ۱۳۸۴ - - ۳۷۸۳
سلام خانم خياط
رد پاي رنج و محنت روزگار از آثار سوختگي صورت و دستانش خوب پيداست، اما روي همان فك و چانه سوخته، حتي يك لحظه لبخند محو نمي شود
000354.jpg
عكس: گلناز بهشتي
سعيده امين
خانم جوان مزد هر كار را بين خود و خياط تقسيم مي  كند و هر كسي به نسبت كاري كه مي كند پول مي گيرد. قيمت ها مورد توافق خياط ها و خانم جوان است. آنها با اين سبك كار كردن مي توانند مشتري بيشتري جلب كنند
صداي اذان صلات ظهر از مهديه تهران به گوش مي رسيد كه ما از پله هاي خانه دو طبقه اي در خيابان وليعصر(عج) بالا رفتيم. پرده را بالا زديم؛ سلام خانم خياط . خانم طاهره جوان با قامتي بلند و چهره اي خندان به استقبال مي آيد. اگر چه هيبتي درشت دارد، اما ته چهره اش نشان مي دهد كه نبايد 45 سال بيشتر داشته باشد. رد پاي رنج و محنت روزگار از آثار سوختگي صورت و دستانش خوب پيداست، اما روي همان فك و چانه سوخته، حتي يك لحظه، لبخند محو نمي شود. خودش مي گويد شايد همين بدقلقي روزگار است كه از او يك زن كارآفرين و هنرمند در عرصه خياطي و دوخت و دوز باقي گذاشته است. طاهره جوان 30 سال است كه در زمينه خياطي در 100 دقيقه كارآفريني كرده و كارگاه خياطي كوچكي را راه اندازي كرده تا خياط مطمئن صدها مشتري پارچه به دست باشد.
خياطي در 100 دقيقه
حداكثر دو ساعت مشتري در كارگاه كوچك خانم جوان معطل مي شود. از كت و دامن و شلوار گرفته تا لباس مجلسي و نامزدي و حتي لباس سپيد عروسي، حداكثر در 2 ساعت دوخته و دست مشتري داده مي شود. كارگاه خانم جوان چندان بزرگ نيست و تقريبا خياط ها و مشتري ها كنار هم مي لولند، اما عكس ها و مدل لباس هاي نصب شده بر در و ديوار خياط خانه آنقدر سرگرم كننده هست كه بتواند مشتري را دو ساعت سرگرم كند. حدود 30 الي 35 چرخ خياطي قديمي در كارگاه وجود دارد كه پشت 25 عدد آنها خياطان حرفه اي و مجرب نشسته اند. كنار هر كدام، يك مشتري ايستاده و به چشم، دوخته شدن لباسش را مي بيند و اگر هم خواست روي تغيير مدل آن نظر مي دهد. خب، ابتدا آدم انتظار دارد كه وارد كارگاه بسيار بزرگ و دلبازي شود، اما خانم جوان مي گويد: اگر اجازه بدهند از طبقه دوم خانه ام هم يك كارگاه درست مي كنم تا اينجا كمي خلوت تر شود، آنوقت خياط ها هم بهتر كار مي كنند. صداي چرخ هاي خياطي كه تند و تند سوزن مي زنند، توي مغز آدم يك آهنگ يكنواخت را مي زند به آهنگ بخواه تا زندگي كني .
قيمت هاي توافقي
قيمت ها باورنكردني است. لباس مجلسي
۸  هزارتومان، شلوار 2 هزار تومان، كت و دامن هر كدام 3 هزار تومان، مانتو 5 هزار تومان، لباس نامزدي 8 تا 10 هزار تومان و البته لباس عروسي فقط 15 هزار تومان اجرت مي برد.
جوان مي گويد:  ارزان مي گيرم كه هم پارچه روي دست مشتري باد نكند و هم هميشه مشتري براي كارمندانم باشد . آنها هر كدام خرج يك زندگي را مي دهند. البته هستند افرادي كه اين قيمت ها را باور ندارند. يكي از خياط ها مي گويد: يك بار يكي از مشتري ها به من گفت: لابد خيلي بد مي دوزي كه اينقدر ارزان مي گيري، مگه از 3 هزار تومان مي شود يك كت دوخت؟ بعد از پايان كار از كتي كه برايش دوختم، خيلي خوشش آمده بود.
خانم جوان مزد هر كار را بين خود و خياط تقسيم مي  كند. اين طوري هر كسي به نسبت كاري كه مي كند پول مي گيرد. قيمت ها مورد توافق خياط ها و خانم جوان است. آنها به اين باور رسيدند كه با اين سبك كار كردن مي توانند مشتري بيشتري جلب كرده و درآمد بهتري كسب كنند.
آزمون خياطي
كارگاه كوچك خياطي خانم جوان، 25 خياط حرفه اي دارد. دست هيچ كدام حتي يك ساعت هم خالي نمي ماند. هر وقت يك كار تمام شد، سريعا كار بعدي را از خانم جوان تحويل مي گيرند. طاهره خانم دست من خاليه(!) بي زحمت يك برش بدين . سالي يك بار امتحان برگزار مي شود تا خياطان مجرب، گزينش شده و در كارگاه خانم جوان مشغول به كار شوند. قبلا 60 كارمند داشتم، اما به محض اينكه سنم بالاتر رفت تعداد كارمندان را كمتر كردم تا رسيد به 25 تا . او يادش مي آيد كه يك بار در امتحان گزينش خياطان، يك خانمي را مردود كرد. مي گفت: رفتم طبقه بالا، وقتي چند ساعت بعد برگشتم، ديدم همان خانم ايستاده كنار پله و گريه مي كند. مي گفت كه به اين كار احتياج دارد. چند جلسه با او خياطي كار كردم تا در امتحان بعدي قبول شد. حالا بعد از سالها يكي از بهترين كارمندان من شده است.
خانم جوان خودش برشكار است. پارچه ها را خودش قيچي مي زند، بدون الگو و فقط با يك نوار سانتيمتر. هيچ كارمندي حق ندارد كه بدون برش من دست به چرخ بزند. اين طوري همه چيز درست از آب درمي آيد. حقوق كارمندان هم بد نيست، از 100 تا 450 هزار تومان است، بستگي به خودشان دارد. هرچه سريع تر و تميزتر كار كنند كار بيشتري دست مي گيرند و نصف دستمزد را هم صاحب مي شوند. اغلب مشتري ها هم خودشان خياط را انتخاب مي كنند. خياط، شلوار را يك ربع ساعت كمتر تمام مي كند. كت و دامن هم نهايت 45 دقيقه الي يك ساعت طول مي كشد. خب، چنين سرعت عملي براي مشتريان بسيار جالب توجه است.
خياطي، تزريقات، پانسمان
۲۴ عمل جراحي روي بدن، بعد از آن انفجار وحشتناك، آثار سوختگي را قابل تحمل كرده است.
12 ساله بودم كه كپسول گاز منفجر شد و من 98 درصد سوختگي پيدا كردم. سه سال تمام در بيمارستان به صورت شبانه روزي بستري شدم. همانجا هم تزريقات، پانسمان و بخيه را ياد گرفتم. 24 عمل جراحي روي بدن من انجام گرفت. اول تمام دست و پاهايم به بدنم چسبيده بود، به طوري كه مثل يك كاغذ مچاله شده بودم. بعد از عمل، اوضاع من بهتر شد.
تحمل سال هاي اول خيلي سخت بود. مادرم را در كوچكي از دست دادم و پدرم يك همسر ديگر اختيار كرد. بعد از مرخصي هم مدام براي ترميم به بيمارستان رفت و آمد مي كردم.
در بيمارستان با بيماري آشنا شد كه 70 درصد سوختگي داشت. همان جا هول شدم و تصميم گرفتم كه با او ازدواج كنم. او يك تاكسي دارد و خداوند به ما دو فرزند دختر داده است كه هر دو كارآفرين هستند. هر دو دختران خانم جوان آرايشگر هستند. دختر بزرگش ازدواج كرده و دختر كوچكش هم يك سالن آرايش دارد. در كنار سالن خياطي يك اتاق 12متري به چشم مي خورد و چند نفر از مشتري هاي خياطي براي سرگرمي و بند و ابرو كردن به آنجا مي روند. در طول تكميل لباس و دوخت آن، اگر مشتري بخواهد به سالن آرايشگاه رفته و كمي به سر و رويش مي رسد. اين سالن كوچك براي دختر خانم بزرگ خانم جوان است كه 7 كارمند آرايشگر دارد. دختر جوان هم خود يك كارآفرين است. دختر كوچكش هم در سالن آرايشش 12كارمند دارد. خانم جوان فرزندان كارآفريني هم تربيت كرده است.
وقتي ازدواج كردم، در منزل پدرم زندگي مي كرديم. 16 سالم بود، فكر كردم كه بايد خودم زندگي مستقلي داشته باشم و به خاطر همين شروع كردم به كار كردن.
توفيق اجباري
بايد از خانه  نشيني نجات پيدا مي كرد. با اين وضعيت چاره اي نداشت تا كار كند كه هم به اقتصاد خانواده اش كمك كرده باشد و هم از حالت افسردگي دور شود. اول رفتم سراغ تزريقات كه در بيمارستان ياد گرفته بودم. بخيه و پانسمان هم مي كردم. بعد رفتم كلاس خياطي؛ در امتحان خياطي از بين 200 هنرجو نفر اول شدم و به عنوان جايزه يك چرخ خياطي سينگر گرفتم. بعد شروع كردم به خياطي و همزمان، چند شاگرد هم گرفتم كه هم به آنها ياد مي دادم و هم براي مردم خياطي مي كردم. اوضاع رو به بهبودي مي رفت.
گلدوزي، قلاب بافي و پولك و مليله هم شد  جزو كارهاي جانبي من، اما من از همان اول برشكار بودم. قيچي را در انگشتان معيوبم به سختي مي گرفتم و پارچه ها را قيچي مي زدم. كم كم يك كارگاه بزرگ اجاره كردم و حدود 60 كارمند گرفتم. رفت و آمد مشتري ها به خياط خانه خانم جوان، همسايه ها را عاصي كرد؛ آخر سر هم همه رفتند اعتراض كردند و ما هم اسباب را جمع كرديم و آمديم اينجا. بعد از مدتي اينجا را خريدم. درست چسبيده به مهديه تهران.
دست هاي نذر كرده
ظهر بود كه صداي اذان بلند شد. خانم جوان زير لب ذكر مي گفت: هميشه آرزو داشتم كه خانه ام با مهديه تهران مجاور باشد تا براي نماز به آنجا بروم. هر چه بيشتر مي گذشت سر خانم جوان شلوغ تر مي شد، آخر سر تصميم گرفتيم كه مصاحبه را ايستاده ادامه دهيم. در حين صحبت، خانم جوان قيچي را دست گرفت و از روي اندازه ها تند و تند قيچي زد. ناچاريم وقت قبلي بدهيم، اين طور از پس اين همه مشتري برنمي  آيم
بعد نوه  اش را نشان مي دهد: بيماري خوني داشت براي مهديه تهران نذر كردم و الان الحمدالله حالش خوب است. دست راستش را نشانم مي دهد. همه كارهايش را با دست راستش انجام مي دهد. كاملا از كار افتاده بود. دستم را نذر حضرت ابوالفضل كردم كه تا بتوانم به مردم كمك كنم. بعد از مدتي دستم كمي بهتر شد، حالا مي توانم براحتي قيچي را در همين دست بگيرم.
انجمن خيريه
خياط خانه خانم جوان نقش يك انجمن خيريه را هم بازي مي كند. تا حالا هفت عروس را جهيزيه داده و به چند داماد هم وام ازدواج داده اند. خانم موسوي همكار بسيار نزديك خانم جوان اداره انجمن خيريه را برعهده دارد. ما نزديك به 20 خانواده بي سرپرست را تحت پوشش قرار داده ايم. خيرين با كمك هاي جنسي و نقدي خود، ما را در پوشش دادن اين افراد كمك شايان توجهي مي كنند. تا حالا چندين عروسي در همان سالن كوچك خياطي گرفته شده است. خانم موسوي مي رود آلبوم عكسي را مي آورد. عكس عروس هاي جواني است كه در همين ساختمان به خانه بخت رفته اند. خود خيرين هم به عنوان ميهمان حضور دارند. يكي از خيرين آمده است تا مبلغي پول را تحويل خانم موسوي بدهد. صداي نوحه حضرت زينب  سلام الله عليها از مهديه تهران بلند مي شود. ديگر وقت رفتن است؛ مي خواهيم خداحافظي كنيم. همان خير سالمند به آرامي از كنار ما رد مي شود و با لبخند به خانم جوان نگاه مي كند.
خداحافظ خانم خياط

ادي مورفي در دو نقش متفاوت
000339.jpg
شركت فيلمسازي دريم وركز درصدد است كه توافق برايان رابينز را براي ساخت فيلم نوربيت به دست آورد.
درصورتي كه رابينز براي ساخت اين پروژه اعلام آمادگي كند، با ادي مورفي به همكاري مي پردازد. در ابتدا قرار بود كه راوسن مارشال پشت دوربين قرارگيرد، اما به سبب مشكلاتي كه در جدول زمانبندي فيلمبرداري وجود داشت، انصرافش را از حضور در اين پروژه اعلام كرد. شركت فيلمسازي تالين كه با مديريت برايان رابينز به فعاليت مي پردازد، در توليد اين اثر با ادي مورفي به تشريك مساعي مي پردازد. در اين اثر، مورفي نقش جواني را بازي مي كند كه ناگزير مي شود با يك زن هيولايي ازدواج كند. نكته جالب توجه دراين فيلم اين است كه مورفي شخصا نقش كاراكتر زن هيولايي را بازي مي كند. زماني كه او با دختر رويايي اش ملاقات مي كند درصدد يافتن راهي براي ازدواج با دخترجوان برمي آيد. فيلمنامه اصلي اين اثر توسط ادي و چارلي مورفي به رشته تحرير در آمد، اما پي در پي بازنويسي شد. جي شريك و ديويد رون، فيلمنامه نويساني بودند كه فيلمنامه نهايي نوربيت را به رشته تحرير درآوردند. آنها واپسين بار فيلمنامه حدس بزن چه كسي را ارائه دادند.

بروس ويليس، يك غريبه تمام عيار
000327.jpg
بروس ويليس موافقت كرد كه در فيلم غريبه تمام عيار نقش مقابل  هال بري را بازي كند.
استوديوي رولوشن چندي پيش با بازيگر مطرح فيلم هاي حس ششم و شكست ناپذير وارد مذاكره شد وتوانست توافق وي براي حضور در اين اثر را جلب كند.
اين اثر كه نام جيمزفلوي كارگردانش است، درزمره تريلرهاي روان شناسانه جاي مي گيرد و فيلمبرداري آن از ماه هاي نخستين سال 2006 آغاز مي شود.
داستان فيلم غريبه تمام عيار، در دنياي اينترنت شكل مي گيرد و شرح حال زني است كه ازطريق اينترنت درصدد دست يافتن به قاتل دوستش برمي آيد. كاراكتر بروس ويليس در اين اثر در حقيقت اصلي ترين مظنون به قتل است.
فيلمنامه اين اثرتوسط جان بوكنهامپ نوشته شده و توسط فرانك رينزولي، بازنويسي شده است. ويليس كه واپسين بار با فيلم شهرگناه در عرصه رقابت ها حضور داشت، در حال حاضر سرگرم پروژه شجاع دل 4 است كه تحت نظارت شركت فيلمسازي فاكس قرن بيستم كليد مي خورد. او همچنين ابراز علاقه كرده تا در فيلم تازه اي از ام.نايت شيامامان ايفاي نقش كند؛ فيلمسازي كه ويليس خاطره خوبي از كار با او دارد.

انيميشن دن كيشوت با 25 ميليون دلار
000333.jpg
آلفرد مولينا و جف دنيلز موافقت خود را براي صحبت كردن به جاي دو شخصيت اصلي نخستين انيميشن سه بعدي تاريخ سينماي اسپانيا اعلام كردند. توليد پروژه 25 ميليون دلاري
دن  كيشوت از مدتي پيش در استوديو برن شركت فيلمسازي فيلمكس اسپانيا آغاز شده است. فيلم در واقع اقتباسي است آزاد و به زبان انگليسي از دن كيشوت سروانتس مشهور. قرار است مولينا و دنيلز به ترتيب به جاي دن كيشوت و پانتزا صحبت كرده و داستان قرن هفدهمي سفر شواليه خود خوانده به سرتاسر سرزمين اسپانيا را روايت كنند.دن كيشوت را جوزف پوزو كارگرداني مي كند و داستان از زاويه يكي از الاغ هاي همراه دو شخصيت اصلي در اين سفر ماجراجويانه و شگفت انگيز روايت مي شود. از اين فيلم يك نسخه اسپانيولي هم ساخته خواهد شد تا همزمان با نسخه انگليسي زبان از اكتبر 2006 روي پرده سينماهاي جهان برود.شركت فيلمسازي فيلمكس قصد دارد هر سال بين 6 تا 9 فيلم سينمايي با هزينه اي معادل 5 تا 15 ميليون دلار براي هر كدام توليد كند. ضمن اينكه يكي از اين پروژه ها بايد انيميشن باشد. مديران فيلمكس اين روزها همچنين مشغول كار روي پروژه اي انيميشن به نام نوكتورنا هستند كه به شيوه سنتي توليد مي شود و داستان دوستي پسر بچه اي يتيم را با يك گربه عظيم الجثه روايت مي كند.

درفرهنگسراها
سازمان فرهنگي- هنري شهرداري تهران (منطقه غرب): خانه فرهنگ وردآورد، يكي از كارگاه هاي خود را در ماه شهريور به آموزش شهروندي به موضوع ازدواج موفق و پايدار اختصاص داده است.
اين كارگاه روزهاي سه شنبه در خانه فرهنگ وردآورد از ساعت 9 الي 10:30 برگزار مي شود. بانوان علاقه مند به شركت در اين كارگاه ها مي توانند به نشاني جاده مخصوص كرج، كيلومتر 19، وردآورد، خانه فرهنگ وردآورد مراجعه كنند. تلفن: 02623831041
خانه فرهنگ نور : جشنواره اي را با عنوان هنرهاي تصويري قرآن در موضوعات خوشنويسي، ثلث، نسخ، كوفي، نگارگري، تذهيب و گل و مرغ برگزار مي كند. علاقه مندان، آثار خود را بايد در ابعاد 100*۷۰ همراه با قاب تا 15 شهريور ماه به نشاني بلوار آيت الله كاشاني، بعد از ميدان نور (جنب شهر كتاب) خانه فرهنگ نور ارسال كنند. به آثار برگزيده در اين جشنواره سكه بهار آزادي تعلق مي گيرد. تلفن 44088708
مجتمع حضرت علي (ع): بازارچه خيريه اي در منطقه ازگل با همكاري مجتمع توانبخشي حضرت علي (ع) به منظور حمايت از معلولان جسمي و حركتي اين مركز راه اندازي مي شود.
در اين بازارچه 65 غرفه مختلف از سوي افراد خير به عرضه محصولات خود مي پردازند كه درآمد ناشي از اجاره آنها براي كمك به 450 معلول جسمي و حركتي مقيم مركز توانبخشي حضرت علي (ع) كه اكثر آنها يتيم و سرراهي هستند، هزينه مي شود.
اين بازارچه چهارشنبه از ساعت 17 تا 21:30 و پنج شنبه و جمعه از 11 صبح تا 21:30 رو به روي پارك ميني سيتي، بلوار نيروي زميني، خيابان كامران، كوچه توانبخشي داير است.
فرهنگسراي نياوران : كتابخانه  تخصصي هنر بنياد آفرينش هاي هنري نياوران از استادان، هنرمندان، دانشجويان و علاقه مندان براي عضويت در اين كتابخانه دعوت به عمل مي آورد.
اين كتابخانه در شهريور 1357 تاسيس شد و هم اكنون حدود 6 هزار كتاب در حوزه هاي تخصصي هنر از جمله هنرهاي تجسمي، هنرهاي نمايشي، موسيقي، تاريخ هنر، سينما و ... را در برمي گيرد.
حدود 3 هزار جلد از اين كتب، لاتين و 2 هزار و 400 جلد فارسي هستند، همچنين نشريات مرجع صحافي شده از دوره هاي گذشته نيز در اين كتابخانه به چشم مي  خورد.
فرهنگسراي دانشجو: نشست آشنايي با بيماري M.S با حضور كارشناسان در فرهنگسراي دانشجو برگزار مي شود.
اين برنامه در راستاي برنامه هاي نهضت فرهنگي تابستان تهيه و تدارك ديده شده است. علاقه مندان جهت شركت در برنامه مي توانند به نشاني: خيابان سيدجمال الدين اسدآبادي، خيابان 21، پارك شفق، فرهنگسراي دانشجو مراجعه كنند.

در شهر
نگارخانه نقش:  فرهنگسراي طبيعت اقدام به برپايي نمايشگاه نقاشي، تحت عنوان به رنگ زندگي كرده است.
در اين نمايشگاه، 50 اثر از آثار خانم ها فاطمه موسوي و مونا بخشنده با سبك هاي طراحي، رنگ روغن و آبرنگ تا تاريخ 7 شهريور ماه در معرض ديد عموم قرار خواهد گرفت.
علاقه مندان مي توانند جهت بازديد از نمايشگاه مذكور همه روزه از ساعت 9 الي 12 و 13 الي 20 به نشاني فلكه دوم تهرانپارس، انتهاي خيابان جشنواره، فرهنگسراي طبيعت مراجعه كنند.
تالارسنگلج: مدير تالار سنگلج خبر از بازسازي اين سالن داد و گفت: تعميرات تالار سنگلج در 3 فاز انجام خواهد شد كه براي آن حدود 200ميليون تومان هزينه پيش بيني شده است.
محمود فرهنگ، خبر از تعميرات تالار سنگلج در چند فاز داد و با بيان اين مطلب كه هزينه كل بازسازي تالار بين 170 تا۲۰۰ ميليون تومان خواهد بود، اظهار داشت: اولين فاز بازسازي تالار، راه اندازي پشت صحنه وايجاد امكانات براي گروه هاي نمايشي است. فاز دوم نيز بازسازي كف صحنه تالار بوده كه برآورد هزينه اين كار 12ميليون تومان پيش بيني شده است.
فرهنگ ادامه داد: فاز سوم از بازسازي تالار سنگلج به نماي بيروني ساختمان، در ورودي و كف پياده رو اختصاص دارد. قرار است يك گروه زبده، كار تعمير را انجام دهد.
تئاتر:كتايون فيض مرندي كارگردان نمايش دفتر يادداشت اين بار قصد دارد نمايشنامه خرده جنايت هاي زناشويي اثري از امانوئل اشميت را به روي صحنه ببرد. اين كارگردان تئاتر چندي پيش نمايش دفتر يادداشت نوشته ژان كلود كارير را كارگرداني و در تالار سايه به روي صحنه برد. در اين نمايش علي سرابي و هنگامه قاضياني بازي مي كنند.
گالري نياوران: ششم شهريور ماه جاري دومين گالري فرهنگسراي نياوران گشايش مي يابد.
قرار است گشايش اين گالري با نمايش آثار گنجينه اي 12 گالري و نگارخانه سرشناس و پركار تهران همراه باشد.
فرهنگسراي نياوران در اين اقدام حدود 250 مترمربع زيربنا به فضاي نمايشگاهي گالري هاي كشور افزوده است. در اين فضا، به طور استاندارد حدود 50 تا۶۰ تابلو نقاشي جاي مي گيرد.
اين گالري كه در طبقه دوم فرهنگسرا واقع است، پيشتر قرار بود با تغيير كاربري به رستوران تبديل شود، اما اكنون مسئولان اين فرهنگسرا ترجيح داده اند تا به صورت گالري تغيير كاربري يابد.

ذهن زيبا
گاهي سكوت بيش از هر استدلالي به ما كمك مي كند.
منتسكيو

گفتن من اشتباه كردم در بعضي موارد بسيار عالي است.
خوزه سيلوا

كسي كه به فكر انتقام باشد، هميشه زخم هاي خود راتازه نگه مي دارد .
باكرن

شبكه
برنامه امشب سينما يك تا لحظه تنظيم اين مطلب هنوز مشخص نشده است. به نظر مي رسد همانند هفته گذشته فيلم اين هفته سينما يك چند ساعت مانده به زمان پخش قطعي شود، اما فردا شب برنامه سينما چهار، فيلم حس ششم ساخته ام نايت شيام الان را پخش خواهد كرد.
اين فيلم داستان بچه اي به نام كوله سير را روايت مي كند كه همانند بچه هاي همسن و سال خود نيست. رفتار عجيب و غريب او توجه مادرش را به خود جلب كرده است. لين سير، مادر او نمي داند علت انزواي كوله چيست، اما كوله در كمال حيرت چيزهايي را مي بيند كه ابتدا خودش هم آنها را باور نمي كند. كوله بزودي متوجه مي شود كه مي تواند با ارواح مردگان ارتباط برقرار كند. آنها به ديدار او مي آيند و وي مي  تواند آنها را در كوچه و خيابان ببيند، اما چه كسي حرف هاي او را درباره ارتباطش با ارواح باور مي كند؟ ارواحي كه با آنها ارتباط برقرار مي كند، نمي دانند كه مرده اند و از او كمك مي خواهند، اما كوله بيشتر از همه آنها به كمك نياز دارد. لين سير پسرش را نزد يك روانشناس سرشناس به نام دكتر ماكلوم كرو مي برد. او اميدوار است ماكلوم به وي و پسرش كمك كند، اما ماكلوم حيران از آنچه ديده، پرسش هايي تازه را در اين باره مطرح مي كند. اما فردا شب در برنامه صد فيلم برتر كه از شبكه سه پخش مي شود، فيلم حرفه: خبرنگار ساخته ميكل آنجلو آنتونيوني پخش خواهد شد.
جك نيكلسن و ماريا اشنايدر بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
فيلم با ورود ديويد لوك به يك هتل صحرايي آغاز مي شود. حرفه او خبرنگاري است و همين شغل، او را به اين كشور شمال آفريقا كشانده است. هدف او تهيه گزارش هايي درباره چريك هايي است كه براي آزادي سرزمينشان مبارزه مي كنند. او در هتل مردي را ملاقات مي كند كه به شكلي ناگهاني مي ميرد.
او بشدت شبيه اين خبرنگار است. همين مسئله باعث مي شود ديويد هويت خود را تغيير دهد و خودش را به جاي مرد مرده جا بزند. وي مي خواهد با اين كار، خودش را از شر مشكلات شخصي كه دارد نجات دهد. اين تغيير هويت نوعي فرار از خويشتن است، اما تازه مشكلات ديويد آغاز مي شود. حالا او بايد با مشكلات مرد مرده نيز كنار بيايد، زيرا دارد با هويت او زندگي مي كند.

خواندني ها
دهليز انتظار: در پنجاه و هفتمين جلسه نقد كتاب دفاع مقدس، كتاب دهليز انتظار نوشته حميد حسام در سالن شماره 2 تالار انديشه حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي، مورد نقد و بررسي قرار مي گيرد.
جلسات نقد كتاب دفاع مقدس با مشاركت معاونت ادبيات و انتشارات بنياد حفظ آثار و نشر ارزش هاي دفاع مقدس و دفترآفرينش هاي ادبي حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي برگزار مي شود و مديريت نقد پنجاه و هفتمين جلسه نقد كتاب دفاع مقدس نيز بر عهده محسن مومني خواهد بود. اين جلسه از ساعت 15 الي 17 پنجم شهريور ماه 84 در سالن شماره 2 انديشه حوزه هنري برگزار مي شود.
دهليز انتظار نوشته حميد حسام در سال 1383 در 95 صفحه و توسط انتشارات نخلستان به چاپ رسيده است.
مرگ تصادفي يك آنارشيست /داريوفو‎/ يدالله آقاعباسي وعلي اصغر مقصودي(108 صفحه‎/ 2000 تومان /نشرقطره): داريوفو در سال 1926 در ايتاليا متولد شد و كار تئاتري خود را با بازي كردن قطعات كمدي در تماشاخانه هاي كوچك آغاز كرد. بعد از ازدواج با فرانكارامه، هنرپيشه زن ايتاليايي، آن دو مشتركا گروهي براي كارهاي نمايشي تشكيل دادند. برنامه هاي تلويزيوني طنزآميز اين گروه ها باعث شهرت و محبوبيت فراوان آنها شد . اين دو اندك اندك به نمايشنامه هاي انتقادي و طنزآميز سياسي روي آوردند. اين نمايش نامه دركمدي دل آرته ريشه داشت و آميزه و تركيب آنها را خود داريو فو ، چپ گرايي غير رسمي مي ناميد.
فو تا كنون در حدود 40 نمايش نامه نوشته است كه معروف ترين آنها، مرگ تصادفي يك آنارشيست است كه مبنايي واقعي دارد، در 15 دسامبر سال 1969، شخصي به نام پينوپينه لي بر اثر سقوط از طبقات فوقاني اداره شهرباني ميلان كشته شد، در آن زمان در اداره شهرباني مشغول تحقيقات و بازپرسي از پينه لي درباره ماجراي مهيب بمب گذاري سه روز قبل بودند.
فو عناصر فني دلقك بازي روايي اش را در فرشنه تياتري فشرده اي مي بافد كه در آن سياست و شعر از هم جدا شدني هستند. ضرباهنگ كميك او از جدل ميان آزادي و خفقان كه جوهر داستان هاي او است، پديد مي آيد. هر يك از اوج هاي خنده دار كار او، در هم نوازي با  آهنگ رهايي بخش عليه بيدادگري پديد آمده اند.
فو در سال 1997 جايزه نوبل ادبيات را به خاطر آثارش كه آميزه اي از شوخي و جدي است و چشمان ما را به سوء استفاده ها و بي عدالتي ها در جامعه مي گشايد، دريافت مي كند. برنده شدن اين نمايشنامه نويس ، كارگردان و هنرپيشه پانتوميم ايتاليايي كه از او به عنوان كاريكاتوريست تئاتري ، خرابكار اجتماعي و واقعي كه داراي افكار تند و راديكال است نيز نام مي برند، بحث برانگيز بود و باعث شد كه خيلي ها از اين تصميم كميته نوبل انتقاد كنند.

خبرسازان
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
دخل و خرج
در شهر
سفر و طبيعت
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  سفر و طبيعت  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |