آموزش مهارتهاي زندگي در مدارس
|
|
امروزه عليرغم ايجاد تغييرات عميق فرهنگي و تغيير در شيوه هاي زندگي، بسياري از افراد در رويارويي با مسايل زندگي فاقد تواناييهاي لازم و اساسي هستند و همين امر آنان را در مواجهه با مسايل و مشكلات زندگي روزمره و مقتضيات آن آسيب پذير نموده است.
انسانها براي مقابله سازگارانه با استرس ها _ موقعيت هاي مختلف و كشمكش هاي زندگي به كاركردهايي نياز دارند كه آنان را در كسب اين توانايي تجهيز نمايد. اين كاركردها بسيار زيربنايي هستند و در فرآيند تحول، شكل مي گيرند. كاركردهايي نظير شناختها، عواطف و رفتارها كه در قالب ساختارهايي مانند عزت نفس، خودكارآمدي، توانايي حل مسئله، مقابله، درك از خود، مهارتهاي اجتماعي و سبكهاي اسناد تجلي مي يابند.
نيازهاي زندگي امروز، تغييرات سريع اجتماعي فرهنگي، تغيير ساختار خانواده، شبكه گسترده و پيچيده ارتباطات انساني، تنوع، گستردگي و هجوم منابع اطلاعاتي، انسانها را با استرس ها و فشارهايي روبه رو نموده است كه مقابله با آنها نيازمند توانمنديهاي رواني _ اجتماعي مي باشد. افراد فاقد اين مهارتها و توانايي هاي عاطفي _ رواني و اجتماعي در مواجهه با مسائل و مشكلات آسيب پذير خواهند بود.
اصطلاح مهارتهاي زندگي در معاني مختلف به كار رفته است مثل:
۱ _ مهارتهاي مربوط به امرار معاش مانند اينكه چگونه فرد مشغول كاري شود
۲ _ مهارتهاي مراقبت از خود مانند مصرف غذاهاي سالم، درست مسواك زدن و غيره
۳ _ مهارتهايي كه براي پرداختن به موقعيت هاي پرخطر زندگي استفاده مي شوند مانند توانايي نه گفتن در مقابل فشار جمع جهت استفاده از موادمخدر.
مهارتهاي زندگي از نظر «وريس ايي اليابس» از دانشگاه راجرز در آمريكا و مؤلف كتاب «تصميم گيري اجتماعي و رشد مهارتهاي زندگي» عبارتند از:
مهارتهاي زندگي.... يعني ايجاد روابط بين فردي مناسب و مؤثر، انجام مسئوليت هاي اجتماعي، انجام تصميم گيري هاي صحيح، حل تعارض ها و كشمكش ها بدون توسل به اعمالي كه به خود يا ديگران صدمه مي زنند.
در امر آموزش بهداشت مثل آموزش مهارتهاي زندگي، ضروري است تا عوامل رواني اجتماعي مانند عزت نفس، خودپنداره، شبكه هاي حمايت اجتماعي و استرس مؤثر بر رفتار كودكان و نوجوانان مورد توجه قرار گيرند. برنامه مهارتهاي زندگي بر اين اصل استوار است كه كودكان و نوجوانان حق دارند توانمند شوند و نياز دارند كه بتوانند از خودشان و علائق شان در برابر موقعيت هاي سخت زندگي دفاع كنند.
مهارتهاي زندگي متعدد و متنوع هستند و برنامه آموزش مهارتهاي زندگي نيز نسبت به پيشگيري نگرشي كل گرايانه دارد و تنها يك مهارت مثلاً نه گفتن مورد توجه قرار نمي گيرد.
براساس تحقيقات برنامه هاي مختلفي كه براساس آموزش مهارتها در زمينه ارتقاي سلامت كودكان و نوجوانان اجرا شده است مشتمل بر چند مهارت اصلي و اساسي هستند كه شامل:
- توانايي تصميم گيري
- توانايي تفكر نقادانه
- توانايي آگاهي از خود
- توانايي حل مسأله
- توانايي برقراري رابطه مؤثر
- توانايي همدلي با ديگران
- توانايي تفكر خلاق
- توانايي برقراري روابط بين فردي سازگارانه
- توانايي مقابله با هيجانها و استرسها
آموزش و مهارتهاي زندگي، فرد را قادر مي سازد تا دانش، ارزشها و نگرشها را به توانايي هاي بالفعل تبديل كند مثل اينكه چه كاري بايد بكند و چگونه آن را انجام دهد. مهارتهاي زندگي، توانايي است كه فرد را قادر مي سازد انگيزه و رفتار سالم داشته باشد و فرصت و ميدان انجام چنين رفتارهايي را نيز ايجاد مي نمايد. در آموزش مهارتهاي زندگي، معلم و شاگرد در يك فرآيند پوياي يادگيري شركت مي كنند. در اين يادگيري، از شيوه هاي مختلفي مثل فعاليت در گروههاي كوچك يا گروههاي دو تايي، بارش فكري، ايفاي نقش، بازي و بحث و مناظره استفاده مي شود.
آموزش به اين صورت شروع مي شود كه آموزگار از كودكان مي خواهد نظرها و يا اطلاعات خود را درباره يكي از موقعيت هايي كه با مهارتهاي زندگي ارتباط دارد بيان كنند. سپس از آنها مي خواهد كه در مورد همين موضوع، در گروههاي كوچك يا دوتايي به طور مفصل صحبت كنند. دانش آموزان در همين رابطه مي توانند سناريويي را به نمايش بگذارند و در موقعيت هاي ديگر نيز همين مهارت را تمرين نمايند.
تمرين اين مهارت در موقعيت هاي واقعي زندگي، جزء اساسي و زنده آموزش مهارتهاي زندگي است. در پايان معلم تكاليفي به كودكان مي دهد تا مهارتهاي مورد نظر را در موقعيت هاي واقعي زندگي بيشتر تمرين كنند و با دوستان و خانواده در اين باره بيشتر بحث كنند به اين ترتيب مهارتها از طريق تمرين ياد گرفته مي شوند و آموخته ها به محيط بيرون از كلاس انتقال مي يابد. بهداشت و سلامت روان كودكان، موضوعي است كه به توجه جدي نياز دارد. امروزه، با استفاده از برنامه هاي مختلف مانند آموزش مهارتهاي زندگي، آموزش بهداشت رواني، مداخلات بهداشتي مبني بر مدرسه و به ضرورت، درمانهاي تخصصي مي توان به كودكان كمك نمود تا زندگي مفيدتر و رضايتمندانه تري داشته باشند.
همه كودكان و نوجوانان در زندگي خود با استرس هاي شديدي روبه رو مي شوند كه بخشي از آنها ناشي از تغييرات رشد بهنجار كودكان مي باشد. مانند رشد و تغييرات هورموني و همچنين تغييراتي كه در ارتباط با والدين و اجتماع رخ مي دهد.
شكست در تحصيل و طرد اجتماعي عواقب و پيامدهاي پايايي دارد، زيرا شكست در يادگيري مطالب درسي، شانس فرد را در موفقيت هاي آينده محدود مي كند و اينگونه كودكان در آينده از جريان اصلي اجتماعي دور مي افتند و به عواقبي مانند بيكاري، بي خانماني و يا ساير علايم اختلال در كاركردهاي اجتماعي دچار مي شوند.
مدرسه فرصت بي همتايي براي بهبود زندگي بسياري از كودكان و نوجوانان ايجاد مي كند. به موازات حركت ملتها در جهت آموزش همگاني، افزايش نقش مدارس در ارائه خدمات بهداشتي مثل خدمات بهداشت رواني براي پرداختن به عواملي كه در تحصيل مداخله مي كند، اهميت يافته است. به جرأت مي توان گفت مدارس با حمايت كامل خانواده و اجتماع بهترين محل براي برنامه هاي جامع بهداشت رواني مي باشد زيرا:
- تقريباً تمام كودكان و نوجوانان در دوره اي از زندگي خود به مدرسه مي روند.
- مدارس قوي ترين سازمان اجتماعي و آموزش قابل دسترس براي مداخله است.
- مدارس اثر عميقي بر كودكان، خانواده ها و اجتماع مي گذارند.
مدرسه همگام با خانواده، نقش تعيين كننده اي در ايجاد يا تخريب عزت نفس كودك در احساس شايستگي آنان دارد.
جايگاه آموزش مهارتهاي زندگي در برنامه درسي مدارس است كه به صورتهاي مختلف ارائه مي شوند. اين برنامه را مي توان به صورت يك درس جدا و همانند ساير دروس در يك كلاس جداگانه، و با همين عنوان تدريس نمود و يا اينكه آن را در برنامه جامع آموزش بهداشت مدارس گنجاند. در صورتي كه طراحي برنامه آموزش مهارتهاي زندگي به گونه اي باشد كه هم در محتواي دروس مختلف ادغام شود و هم به تنهايي به عنوان يك درس جداگانه منظور شود، توان بالقوه برنامه افزايش مي يابد. بنابراين مدرسه سالم قسمت مهمي از جامعه است، اعضاي جامعه بايد احساس كنند در مدارس به روي عقايد و مشاركت آنان باز است. مدارس نيز به نوبه خود بايد از طريق مشاركت اعضاي جامعه در تدريس برنامه هاي مدارس و همچنين از طريق كمكهاي مالي آنان حمايت شوند. اين نكته نيز بسيار مهم است كه برنامه هاي بهداشت روان مدارس از سوي آ.پ(آموزش و پرورش) حمايت شوند.
تهيه و تنظيم: فريده صيادي
|