چهارشنبه ۲۳ شهريور ۱۳۸۴ - - ۳۸۰۰
از گود آبعلي تا خانه هاي 750 پوندي، با معجزه بازيافت
سطل زباله يا قلكي پر از سكه طلا
001488.jpg
عكس:گلناز بهشتي
مهرداد مشايخي
سن و سالت كه از 25 سال بگذرد، اين موضوع جزو دغدغه هاي هميشگي ات مي شود؛ بخصوص اگر در شهر گراني مثل تهران زندگي كني. همه ما خواسته يا ناخواسته، گرفتار نگراني هاي روزمره مي شويم و به زحمت مي توانيم از دست اين روزمرگي خلاص شويم.
چاره اي هم نيست؛ آخر ديگر بزرگ شده ايم وبايد احساس مسئوليت كنيم. 25 سالگي را كه رد كني، كم كم دلتنگي هايت بيشتر مي شود، حتي بيشتر از دوران نوجواني؛ با اين تفاوت كه اين بار دلتنگ نوجواني و روزهاي بي  خيالي اش مي شوي. دغدغه ها و نگراني هاي جديد به مغزت هجوم مي آورند و آنقدر گيج ات مي كنند كه نمي تواني حتي دسته بندي شان كني. با وجود اين، دغدغه  سقفي براي زندگي، هميشه از نگراني هاي اصلي توست؛ نگراني هر كسي كه مي خواهد از خانواده پدري جدا شود و مستقل زندگي كند.
مسكن هميشه براي تهراني ها گران بوده و هست، نه تنها براي تهراني ها كه براي همه ساكنان كلانشهرهاي گران دنيا. اما بد نيست بدانيد كه مديران شهري لندن، يكي از گران ترين شهرهاي دنيا،  بعد از چند سال تحقيق و پژوهش موفق شدند ساختمان هايي براي هنرمندان شهر طراحي كرده و بسازند كه بسيار ارزان و مقرون به صرفه اند؛ بله ارزان و مقرون به صرفه و صفات ديگري مثل سبك، مقاوم و قابل نصب سريع، از ويژگي هاي اين ساختمان هاست.
پروژه از آنجا شروع شد كه به گفته اريك رينولد ، رئيس بخش مديريت فضاهاي شهري، مديران شهري لندن به فكر پيدا كردن راهي ارزان براي اسكان هنرمندان كشور افتادند. اين روش بايد با روش هاي معمول كه از آجر و مصالح در آن استفاده مي شود، فرق مي كرد تا محصول نهايي ارزان تر تمام شود.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني شهرسازي و معماري، كارشناسان انگليسي در اين پروژه كه از سال 2001 به اجرا درآمد، به اين نتيجه رسيدند كه مي توان با خلاقيت و نوآوري از زباله هاي قابل بازيافت شهري براي توليد مصالح ساختماني استفاده كرد.
درست خوانديد؛ مي توان از زباله هاي شهري بازيافت شده خانه هايي ارزان ساخت؛ كاري كه شهرداري لندن براي حمايت از هنرمندان و همچنين كمك به حفظ محيط زيست انجام داد. به كيسه زباله تان نگاهي بيندازيد، قوطي هاي كنسرو و كمپوت و ظرف هاي پلاستيكي و كاغذهاي مچاله شده، هر كدام مي تواند جزئي از مصالح يك خانه باشد؛ خانه اي كه همين حالا در لندن فقط به قيمت۷۵۰ پوند ساخته مي شود. تعداد طبقات اين خانه هاي ارزان بين 4 تا 5 طبقه و نماي بيروني آنها بيشتر از آهن و شيشه است. در اين خانه ها با ايجاد دريچه هايي به بيرون، نوركافي، هواي لازم و فضايي مناسب براي زندگي كردن فراهم مي شود؛ البته تعداد پنجره ها به دليل استقامت بخشيدن به بنا، محدود است. اين خانه ها تقريبا تمام ويژگي هاي يك خانه راحت را دارند؛ طراحي پنجره ها در دو نوع مناسب است و براي اين خانه ها بالكن و پاركينگ هم در نظر گرفته شده است.
توضيح ديگري كه در مورد اين ساختمان ها  مي شود داد اين است كه ساخت اين خانه ها فقط 3 ماه طول مي كشد، ضمن اينكه اين خانه ها از به هدر رفتن مصالح ساختماني جلوگيري كرده و قابل حمل و نقل هم هستند. بنابراين عجيب هم نيست كه انگليسي ها به اين فكر افتاده اند تا اين خانه ها را در سراسر كشور بسازند.
به زباله هاي هر روزتان نگاهي بيندازيد. باورتان مي شود كه با يك پروژه تحقيقاتي بشود در نهايت از بين آشغال هاي كيسه اي كه هر شب دم در مي گذاريد، سقفي كه هميشه آرزويش را داشته ايد، ساخت؟ فكر مي كنم حالا به اين نكته پي برده ايد كه چرا مديريت شهري سالهاست تلاش مي كند موضوع تفكيك و بازيافت زباله را در تهران جا بيندازد و آن را نهادينه كند.
ثروت نهفته در گود آبعلي
۵ كيلومتر كه از جاده آبعلي به سمت اتوبان بابايي بروي، كاميون هايي را مي بيني كه مقصدشان گود آبعلي است. كاميون ها يكي يكي دنده عقب مي گيرند و خاك، گچ، گوني و فلزات را پشت هم خالي مي كنند. روزانه در تهران بيش از 18 هزار و 590 تن نخاله ساختماني توليد و به گفته مديرعامل سازمان بازيافت شهرداري تهران بخشي از آن بازيافت و بخش ديگر دفع مي شود.
به گفته ابوالفضل ابراهيمي، در حال حاضر 3هزار تن از خاك و نخاله حاصل از عمليات عمراني و ساختمان  سازي بازيافت مي شود. حدود يكهزار تن از اين مواد به طور مستقيم وارد چرخه عمليات زيرسازي طرح هاي عمراني مي شود و 50 تن از آنها هم به صورت مواد قابل مصرف و خاك زراعي مورد بازيافت قرار مي گيرد.
بر اساس تحقيقات به عمل آمده، منابع توليد خاك و نخاله شهر تهران در وسعتي بالغ بر 707 كيلومتر مربع، يعني محدوده كل شهر تهران گسترده است و با افزايش روزافزون تقاضا براي ساخت و ساز كه متاثر از افزايش قيمت زمين در تهران است، مديريت شهري با معضلات عديده اي از جمله جمع آوري و دفع پسماندهاي ساختماني شامل زائدات فعاليت هاي تخريب مانند آلومينيوم، كاشي، آهن، فولاد، آجر و بلوك، گچ و بتن، مواد سقف سازي و عايق گذاري، چوب و شيشه، آسفالت و ساير مصالح و تجهيزات ساختماني مواجه است.
بر اساس اين تحقيق، در تهران عمدتا توليد خاك، نخاله و زائدات ساختماني در اثر تخريب و احداث ساختمان هاي اداري، تجاري و مسكوني، نوسازي، تعميرات، فعاليت هاي عمراني و زيربنايي شهري است و تقريبا روزانه 18 هزار و 596 تن خاك و نخاله ساختماني از نقاط مختلف شهر به گودهاي مجاز اعم از آبعلي، تلو، ارديب و ... منتقل مي شود كه از اين ميزان فقط درصد كمي مورد بازيافت قرار مي گيرد.
در كشورهاي اروپايي از جمله آلمان، انگليس، فرانسه، هلند، دانمارك و ... تحقيقات زيادي روي استفاده مجدد و بازيافت نخاله هاي ساختماني انجام شده است، به طوري كه در حال حاضر دانمارك 95درصد نخاله هاي ساختماني و آمريكا سالانه بين 10 تا 12 ميليون تن از بتن هاي موجود در بين نخاله ها را مورد بازيافت قرار مي دهند و تحقيقات صورت گرفته در ايران نيز نشان مي دهد كه امكان استفاده مجدد از خرده آجر به عنوان قسمتي از سنگدانه، خرده شيشه در مخلوط آسفالتي و سقف پوش هاي آسفالتي بازيافتي در مخلوط آسفالتي وجود دارد.
اين محققان براي عملي شدن طرح مذكور، پيشنهاد طراحي كارخانه بازيافت مواد ساختماني، سرمايه گذاري بخش خصوصي در زمينه جمع آوري، حمل و نقل، دفع و بازيافت نخاله ها، تفكيك  از مبدا، تخريب و تفكيك اصولي ساختمان ها تحت نظارت مهندس ناظر و ايجاد روش سيستماتيك جمع آوري، حمل و دفع خاك و نخاله در سطح شهر تهران را دادند.
گام اول همچنان جدي گرفته نمي شود
البته مشكل اصلي در دست نيافتن به جايگاه واقعي بازيافت در تهران، نبود تكنولوژي يا سيستم هاي مناسب جمع آوري نيست؛ مسئله اينجاست كه مرحله اول تفكيك زباله براي بازيافت، بايد از مراكز توليد زباله، يعني منازل، كارگاه هاي خصوصي و دولتي، اداره ها و مغازه ها و مراكزي مثل اين انجام شود، اما عملا در بسياري از مراكز توليد زباله، بخصوص منازل چنين اتفاقي نمي افتد. سازمان بازيافت و تبديل مواد شهرداري تهران، اگرچه براي فرهنگسازي در حوزه بازيافت، تلاش هايي كرده است، اما اين برنامه ها بتنهايي براي شهر مهاجرپذيري چون تهران كه جمعيت آن هرساله درحال تغيير است، كافي نيست. از طرف ديگر، سكنه تهران براي عملي كردن تفكيك زباله، نه تنها آموزش نديده اند، بلكه هيچ اجباري هم ندارند، بنابراين چطور مي توان انتظار داشت كودكاني كه نه در خانه با بازيافت آشنا شده اند و نه در مدرسه و نه برنامه اي جذاب با اين عنوان در برنامه هاي تلويزيوني ديده اند، چند سال ديگر در امر تفكيك زباله براي بازيافت مشاركت كنند؟ درحال حاضر سطل هاي بزرگي براي تفكيك زباله در منطقه 11 شهرداري تهران نصب شده كه روي يكي از آنها نوشته شده مخصوص زباله تر و روي ديگري نوشته شده مخصوص زباله خشك . از همان روز اول مشخص بود كه اين حركت بتنهايي كامل نيست و چند روز بعد هم نتيجه اين ناكافي بودن روشن شد؛ سطل هاي مخصوص تفكيك زباله بدون هيچ توجهي به آنچه روي آنها نوشته شده، پر بود از انواع زباله و حتي نخاله. از برگ درختان و خرده شيشه ساختماني مي شد در آنها پيدا كرد تا پوست ميوه و پلاستيك زائد و ...، بدون اينكه تر وخشك از هم جدا شده باشند.
به نظر مي رسد رسيدن به چيزي مثل خانه ارزان حاصل از بازيافت مواد، اگرچه چندان دور از دسترس نيست، اما به فرهنگسازي كاملا جدي، مداوم و ريشه اي نياز دارد. بهتر است باور كنيد كه با همين زباله هايي كه هر روز به گودهاي كهريزك و آبعلي مي سپاريم، مي شود كارهاي بزرگي كرد؛ حتي مي شود خانه ساخت.

ثروت در اطراف تهران
از گود آبعلي تهران تا خانه هاي 750 پوندي لندن راه زيادي است. راه كه چه عرض كنم، از بيراهه هم برويم باز هم زياد است. اين فاصله ربطي به كيلومتر ندارد، به فاصله ما در تكنولوژي بازيافت با آنها مربوط است.اما بازيافت پسمانده هاي خانگي و ساختماني نقطه مشتركي است كه مي تواند اين راه را نزديك كند. مي داني۷۵۰ پوند چند تومان مي شود؟ يك ميليون و دويست هزار تومان. اين قيمت خانه هايي است كه بوسيله مواد بازيافتي در لندن ساخته مي شود. حالا حساب كن چقدر ثروت در گود آبعلي و گود كهريزك خوابيده است.

۷ كلانشهر كشور جلوتر از تهران
گاز اتوبوس هاي گازسوز را بگيريد
001449.jpg
در حالي كه هنوز بسترهاي لازم براي گازسوز شدن تمام ناوگان اتوبوسراني پايتخت فراهم نشده است، سازمان شهرداري هاي كشور طرح خريد اتوبوس هاي گازسوز براي هفت كلانشهر كشور را در دست اجرا دارد و 141 ميليارد تومان نيز براي اين كار از دولت دريافت كرده است.
عبادالله فتح اللهي، مديركل حمل و نقل و ترافيك سازمان شهرداري هاي كشور، يكي از مهمترين راهكارهاي حل مشكل ترافيك شهرهاي بزرگ را ايجاد سيستم حمل و نقل ريلي مي داند و معتقد است: با بودجه اي كه در اختيار سازمان شهرداري هاي كشور قرار دارد، بزودي تمام اتوبوس هاي 7 شهر بزرگ و آلوده كشور، گازسوز مي شوند . اين در حالي است كه اتوبوس گازسوزي يك تكنولوژي جديد بوده و به همين دليل، فراهم كردن ابزارهاي مخصوص براي تست، كنترل، تعميرات و ... آنها به زمان نياز دارد؛ يعني همان مشكلي كه شركت اتوبوسراني تهران وحومه با آن دست به گريبان است. مهندس مصطفي نوريان، مديرعامل اين شركت مي گويد: ما خود به لزوم تبديل تمام اتوبوس هاي ناوگان اتوبوسراني بر گازسوز تاكيد داريم، اما از سازمان حفاظت محيط زيست مي خواهيم كه فرصت بيشتري براي اين كار بدهند و توقع نداشته باشند كه اين كار ظرف يك سال باقيمانده انجام شود .
براساس مصوبه هيات دولت، تمامي ناوگان اتوبوسراني شهر تهران بايد تا سال 85 گازسوز شود و اين درحالي است كه در حال حاضر، از مجموع 5 هزار و 500 دستگاه اتوبوس در ناوگان اتوبوسراني، 4 هزار و 500 دستگاه آن يعني معادل 80 درصد ناوگان، گازوئيل سوز بوده و مسلما گازسوز كردن اين حجم از ناوگان به زمان نياز دارد.
مهندس نوريان يكي از مشكلات و موانع موجود در اين زمينه را جايگاه هاي سوخت رساني و كمبود ابزار، تخصص لازم و نيز مسئله سوخت مي داند، امري كه كمي دور از ذهن مي نمايد، چرا كه رئيس تبليغ سازمان بهينه سازي مصرف سوخت معتقد است: تا پايان شهريورماه، ظرفيت سوختگيري از 4هزار و 160 اتوبوس به 5 هزار و 180 اتوبوس در روز افزايش خواهد يافت و با توجه به اينكه در تهران هم اكنون يكهزار و 600 دستگاه اتوبوس گازسوز وجود دارد، هيچ مشكلي از بابت كمبود جايگاه هاي سوخت رساني نداريم . مهندس سيدمجيد همايوني حتي فكر حل اين معضل در ساير شهرهاي كشور را هم كرده است: تا كنون 72 جايگاه سوخت گاز طبيعي در 13 شهر كشور به بهره برداري رسيده است كه با سرمايه گذاري سازمان بهينه سازي مصرف سوخت كشور، 38 جايگاه سوخت گاز CNG ديگر نيز تا پايان مهر ماه سال جاري در سراسر كشور به بهره برداري خواهد رسيد . با اين شرايط، سازمان شهرداري هاي كشور با بودجه اي كه براي تجهيز هفت كلانشهر كشور به اتوبوس هاي گازسوز در اختيار دارد، مشكلي در اين زمينه نخواهد داشت و به نظر مي رسد مشكل اصلي، متوجه تهران باشد، جايي كه مديرعامل شركت اتوبوسراني آن، توپ را به زمين وزارت كشور مي اندازد و مسئوليت تامين اتوبوس هايش را از گردن خود ساقط مي كند:  در حال حاضر به جز 320 دستگاه اتوبوس گازسوز نو كه به دليل نقص فني در كارخانه ايران خودرو متوقف شده، حتي يك اتوبوس گازسوز بلااستفاده در پاركينگ نداشته و با تمام ظرفيتمان به شهروندان خدمات رساني مي كنيم .
در چنين شرايطي كه شركت اتوبوسراني تهران از نبود امكانات، بخصوص جايگاه هاي سوخت رساني و سوخت، دم مي زند و سازمان بهينه سازي مصرف سوخت به كامل بودن ظرفيت سوخت گيري براي تمام ناوگان اتوبوسراني تهران معتقد است، به نظر مي رسد آرزوي گازسوز شدن تمامي اتوبوس هاي پايتخت تا سال 85 ، سرابي بيش نيست و هفت كلانشهر كشور در اين زمينه گوي سبقت را از كلانشهر تهران خواهند ربود.

راپورت خبرنگار
آن بالايي  ها
001470.jpg
پـويـــا مهرآيين- گفته اند: دنيا بالا و پايين زياد دارد و ديگران هم آن را پذيرفته اند و تكرار كرده اند تا اين جمله بشود ضرب المثل و در مقام هاي گوناگوني به كار برده شود. كس ديگري هم گفته: هر سربالايي، يك سرازيري دارد يا برعكس ... كه البته صورت اول مشهورتر است، چون معمولا در سختي ها فرد مي تواند به هر گفته اي دلخوش باشد . اين جمله هم ضرب المثل شده ولي انگار در روزگار ما با پيداشدن سر و كله فرهنگي كه هيچ نام درست و دقيقي نمي توان بر آن گذاشت، كم كم موارد نقض ضرب المثل ها هم به چشم مي خورند.
شايد براي اكثر ما هنوز پايين و بالا همان معاني هميشه اش را داشته باشد؛ پايين شهر، بالاي شهر يا پايين مجلس، بالاي مجلس و... اما كنار همين دغدغه هاي ما كه نمي دانم چقدر مهم هستند، ديگراني هميشه آن بالا زندگي مي كنند. فرقي هم نمي كند كه پايين شهر باشند يا بالاي شهر ؛ آنها هميشه آن بالا هستند.
ممكن است ساعات پاياني شب باشد و موقعي كه همه پله هاي پل عابر پياده روبه روي كوچه مترو صادقيه را بالا مي روي با آنها مواجه شوي، در حالي كه چند تكه كارتن، زيرانداز و روانداز و بالش آنها را تشكيل مي دهد و خوب كه دقيق شوي مي بيني كه بنده خدا آنچنان خواب است كه انگار پشت دروازه شهر هفتمين پادشاه منتظر اجازه ورود است. وقتي از آن طرف، پله ها را پايين مي روي، يكي ديگر از همان ها را مي بيني كه مشغول كنكاش در ميان زباله هاست تا شايد قوت لايموت امشبش را پيدا كند؛ بي خيال اينكه وسط اين همه آلودگي آنچه پيدا مي شود، شايد موت لايقوت باشد و تازه يادت مي آيد كه يك بستر مقوايي خالي هم آن بالا بود و حالا به اين نتيجه مي تواني برسي كه آن بستر، دارايي (!) اين بنده خدا بوده كه گرسنگي، امانش را بريده و خواب را از چشمش گرفته و بعدتر مي تواني به اين نتيجه برسي كه گاهي يك لقمه از ميان زباله ها هم مي تواند آدم گرسنه اي را تا پشت دروازه هفتم ببرد.
فرقي نمي كند. شايد صبح زود باشد و پله هاي پل عابر روبه روي ترمينال جنوب را بالا بروي و چشمت به يك نفر ديگر بيفتد كه تمام بساطش را كه چند سكه ريز و درشت است پهن كرده و به خانه هاي سياه و سفيد جدولي مشغول است كه هنوز خيلي از آنها خالي مانده اند و البته گاهي هم چرتي مي زند تا تجديد قوايي كرده باشد، شايد او هم پشت همان دروازه هفتم مانده است.
اما قصه آنها خيلي شبيه است؛ آنها هميشه آن بالا هستند فرقي نمي كند كه آن بالا كجاي شهر باشد، فقط ممكن است مزاحم ديگراني مثل ما باشند كه بالا و پايين شهر برايشان خيلي تفاوت دارد و گاهي ممكن است بدخلقي دروازه داران پادشاهان يكم تا هفتم باعث شود كه آن بالايي ها بيداري ما را بياشوبند.
تا به حال موارد بسياري پيش آمده كه بعضي از شهروندان از ترس همان ها ، ترجيح داده اند عرض بزرگراه را با تمام خطرهايش از لابه لاي ويراژها و تكتازي  خودروها طي كنند تا خيالشان آسوده باشد.
انگار براي بالايي ها هرچه هست سرازيري است. تا كجا؟ خدا مي داند؛ شايد تا قعر سقوط .

از شهر
مقاوم سازي ارزان جرقه اي در فكر مديران شهري
به ديوار خانه كه تكيه داد، لرزش كوچكي به بدنش افتاد، ستون وسط اتاق تكان خورد. به اطراف نگاه كرد، پنجره ها رنگ قديمي خود را از دست داده بودند و زردي بر چهره شان نشسته بود. مرد وسط خانه ايستاد و به ديوار و پنجره دستي كشيد، بچه كه بود به اين خانه  آمدند، آن وقت خانه را با قيمت مناسبي خريده بود و حالا بعد از 50سال، قيمت بازسازي خانه سر به فلك مي زد. هرچند كه او مي دانست براي حفظ محل زندگي اش بايد هزينه اي را براي آن بپردازد، اما هزينه بالاي بازسازي مدت ها بود او را مجبور كرده بود تا خانه را به حال خود رها كند. كم نيستند تعداد خانه هاي مثل خانه او، يك بار گذشتن از مقابل اين خانه ها كافي است تا ضرورت بررسي و شناسايي راهكارهاي مقاوم سازي ارزانقيمت از سوي مديريت شهري قوت بگيرد.
شايد رئيس سازمان مديريت شهري تهران در همسايگي يكي از خانه هايي زندگي مي كند كه اين روزها يافتن راه حلي براي مقاوم سازي ارزانقيمت با استفاده از تجربه استادان را در دستور كار سازمان مديريت بحران قرار داده است. بالا بودن هزينه هاي مقاوم سازي، يكي از موانع بازسازي بافت هاي فرسوده است، اين را با يك حساب سرانگشتي مي توان فهميد و مازيار حسيني نيز آن را قبول دارد چرا كه معتقد است مقاوم سازي بافت هاي فرسوده كشور بايد با برنامه ريزي و اولويت بندي انجام شود.
به گفته او 90 درصد ساختمان هاي كشور در اختيار بخش خصوصي و مردم است و از همين رو توسعه فرهنگ مقاوم سازي ارزانقيمت بايد يكي از اولويت هاي مهم و قابل توجه باشد.
استفاده از راهكارهاي ارزانقيمت و سهل الوصول مي تواند يكي از راهكارهاي جلب مشاركت شهروندان در مقاوم سازي باشد، به همين دليل حسيني معتقد است نبايد به منظور دستيابي به ايده آل ها در اين زمينه زمان را از دست داد و با استفاده از راه هاي ارزانقيمت مقاوم سازي، سطح مقاومت ساختمان هاي خصوصي را تا سقف 40 تا 50 درصد افزايش داد.
ضرورت داشتن نگاه واقعي نسبت به شرايط مقاوم سازي باتوجه به وضعيت اقتصادي مردم، موضوعي است كه او بر آن تاكيد دارد و آگاه سازي مردم نسبت به وجود راهكارهاي سهل الوصول و ارزانقيمت مقاوم سازي، ميزان خسارت و تلفات انساني را در مواقع بروز زلزله كاهش مي دهد.

كلانشهر
كمبود بودجه، مشكل پيش روي شهرداري شيراز
براي ساختن هر چيزي، علاوه بر صرف وقت و انرژي، بايد مقداري هم بودجه صرف كرد. نمي خواهيم پاي موضوع انشاي دوران مدرسه علم بهتر است يا ثروت- را به ميان بكشيم، اما اخبار مختلف حكايت از توجه بيشتر به ثروت دارد، اين را براحتي مي توان از لابه لاي حرف هاي معاون امور مالي و اداري شهرداري شيراز فهميد.
شيردل با اعلام ناراحتي در مورد كمبودهاي موجود در شهرداري شيراز گفت: در گذشته 40 درصد درآمد شهرداري ها از طريق دولت تامين مي شده، اما در حال حاضر اين درآمد به كمتر از 3 درصد رسيده است، از اين رو بايد در بودجه سالانه، اعتبارات بيشتري را براي درآمد شهرداري درنظر گرفت .
او راهكارهاي چگونگي جبران كمبودهاي شهرداري شيراز را از طريق پرداخت قسمتي از ماليات دريافتي از شهروندان در شهرها و پرداخت عوارض دريافتي از مردم به صورت غيرمستقيم مانند گمركي و سوخت عنوان كرده است.
شيردل، وضعيت بودجه و اعتبارات جاري شهرداري شيراز را با توجه به گستردگي طرح هاي مختلف نسبت به سالهاي گذشته، اين طور تشريح كرده است: بودجه سال جاري شهرداري، نزديك به 125 ميليارد تومان است كه با بودجه سازمان هاي وابسته چيزي بالغ بر 200 ميليارد تومان مي شود و 40 ميليارد تومان بودجه نيز به سازمان قطار شهري اختصاص يافته است كه تحقق يافتن جبران كمبودهاي شهرداري شيراز با همكاري دستگاه هايي مانند وزارت كشور، سازمان شهرداري ها، سازمان مديريت و مجلس شوراي اسلامي محقق مي شود .
در سالهاي اخير، اعتبارات چشمگيري به شيراز تخصيص يافته كه به طرح هاي كلاني مانند قطار شهري شيراز، احداث زيرگذرها و روگذرها، جمع آوري آبهاي سطحي، آسفالت كوچه ها و معابر و بلوار كوهسار مهدي، تونل چمران و خيابان ايمان شمالي اختصاصي يافته است.
معاون امور مالي و اداري شهرداري شيراز با اشاره به اينكه سرمايه گذاري هاي شهرداري شيراز بيشتر متمايل به پروژه هاي بزرگ داخلي و خارجي بوده است، گفت: شهرداري شيراز در چندين پروژه بزرگ مانند پروژه بين الحرمين، بازار انقلاب و ساخت درمانگاه تخصصي براي پزشكان با سرمايه گذاران داخلي و خارجي شريك شده است .
001482.jpg
تابلوي ايست در برابر دو زمين خوار مشهدي
ترمزدستي در رانندگي با سرعت بالا، گاهي بايد توسط فرد ديگري كشيده شود تا تصادفي اتفاق نيفتد. حكايت ترمزدستي در ماشين، حكم تابلوي ايست در سر يك چهارراه است. مي توان فرض را بر اين گذاشت كه ترمزدستي و تابلوي ايست را بايد در جامعه براي تعدادي از افراد استفاده كرد. اين بار در مشهد، تابلوي ايست به تعدادي از متخلفان نشان داده شده است.
شهردار منطقه سه شهر مشهد با همكاري پليس ساختمان، از فعاليت دو زمين خوار بزرگ در شمال مشهد جلوگيري كرد.
علي نجفي در حاشيه تخريب پنج واحد مسكوني غيرمجاز در انتهاي بلوار طبرسي مشهد گفت: اين افراد، اقدام به قطعه بندي، فروش غيرمجاز و ساخت و ساز غيرمجاز كرده و مشكلات عديده اي براي شهروندان به وجود آورده اند.
او از رونق ساخت و سازهاي غيرمجاز در بلوار طبرسي خبر داد و افزود: تخريب بناهاي غيرمجاز، مقدمه اي براي برخورد با زمين خواران و ساخت و سازكنندگان غيرمجاز است.
به گفته نجفي، سودجويان زمين و زمين خواران حرفه اي در انتهاي بلوار طبرسي، الگوي معماري و شهرسازي را دستخوش تغيير و دگرگوني كردند.
شهردار منطقه سه مشهد معتقد است كه برخورد با ساخت و سازهاي غيرمجاز و غير اصولي در بلوار طبرسي در اولويت نخست قرار گرفته است.
او ساخت و ساز غير اصولي، تغيير كاربري و نداشتن استحكام بنا را از جمله دلايل تخريب پنج بناي غيرمسكوني در بلوار طبرسي عنوان كرده است.

اعداداساسي
۰۰۰ /500/ 1
باز هم بنزين؛ بد نيست بدانيد كه خودروهاي 30 ساله ايران سالانه 5/1 ميليون تومان در سال بنزين مصرف مي كنند، در حالي كه 316 هزار تومان اين هزينه سوخت مصرفي را صاحب خودرو فرسوده پرداخت مي كند. در واقع سالي 5/1 ميليون تومان هزينه بنزين خودرويي مي شود كه خودش 5/1 ميليون تومان نمي ارزد.
اگر صاحب خودرو همه هزينه بنزين سالانه را بپردازد (5/1 ميليون تومان را) آيا باز هم حاضر به نگهداري چنين وسيله پرهزينه اي هست؟ معامله جالبي در جريان است. دولت بنزين را گران مي خرد و ارزان تر از آب معدني در اختيار صاحبان خودرو قرار مي دهد تا آنها هر سال بيش از ارزش خود ماشين، بنزين دود كنند.
قلم سبز ايران بنا بر اعلام سازمان بهينه سازي مصرف سوخت كشور گزارش داده است كه خودروهاي 30 ساله كه تعدادشان در كشور كم هم نيست، سالانه يكهزار ليتر بيش از خودروهاي نو بنزين مي سوزانند.

شهر آرا
آرمانشهر
ايرانشهر
خبرسازان
در شهر
طهرانشهر
علمي
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  خبرسازان   |  در شهر  |  طهرانشهر  |  علمي  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |